پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری دلیل نتایج پایدار691MB46 دقیقه
- فایل صوتی دلیل نتایج پایدار22MB46 دقیقه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا ﴿٧٠﴾
یُصْلِـحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا ﴿٧١﴾
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿٧٢﴾
لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ وَیَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿٧٣﴾
سلام.
سلامی از یک دانشجوی نادم و پشیمان که مدتیه شروع کرده به اصلاح روش نادرست گذشته اش.
ولی همچنان امیدوار و پابرجاست.
بعد از گذروندن دقیقا 3 سال عضویت بی نتیجه و درست عمل نکردن به قوانینی که می دونست استادش داره حرف حق میزنه ولی باز هم به خودش ظلم کرد و جدی نگرفت. رفت دوراشو زد آزمون و خطاهاش رو کرد و ایندفعه با قدم ثابت و ایمان بسیار بیشتر به حرفهای توحیدی استادش برگشت.
و استمرار و دقت و وسواس به خرج دادن روی تمرینهای استاد و در نهایت طعم شیرین نتایج…
استاد جانم قبل از اینکه شروع کنم اول تحسینتون کنم بابت مرد عمل بودن.
می دونم که یکی از عوامل درست رفتار کردن تحسین کردن افرادیه که درست رفتار می کنن. پس براتون تمام قد تعظیم می کنم و با تک تک سلولهام فریاد می زنم که: اعتراف می کنم هر کاری بر خلاف قوانین الهی که شما تشریحش کردید انجام دادم نتیجه ای جز پسرفت و ناآرومی بیشتر برام نداشته
الهی با چه زبونی ازت تشکر کنم که انقدر به من منت گذاشتی که اینگونه داری هدایتم می کنی. با این استاد و از این طریق.
می دونم که هزاران مسیر برای رسیدن به خدا هست ولی زیباتر از این من ندیدم و دیگه نمی خوام هم ببینم.
استاد از صبح دارم فکر می کنم چی بنویسم که ارزش داشته باشه؟
توسل کردم به قرآنِ فرقان. جدا کننده اصل از فرع. همونی که میگه خودم الهمها فجورها و تقواها.
همیشه خودم می دونم درست و غلط چیه ولی ناتوانم در عمل کردن بهش. چرا؟ چون رنج جدایی از رحمت الهی دردناکتر نبوده از لذت باقی موندن در فقر، بیماری، ناآرومی، روابط مشکل دار….
چون لذت رحمت الهی رو برای خودم تکرار نکردم به اندازه ای که وقتی به زبون میارمش مثل تصور کیوی خوردن بزاق دهنم ترشح بشه.
اگه من هر روز لذت دیدن اشعه های خورشید، دیدن صورت ماه دخترم با اون خنده های شیرینش، لذت تنفس هوای پاک و خنکی که صورتمو نوازش می کنه، گرمی دست همسرم، احساس کردن تپش قلب منظمم، هر هزار تومنی که وارد حسابم میشه و میلیونها میلیون نعمت دیگه ای که هر روز دارم رو با خودم عاشقانه و با ذوق تکرار کنم نتیجه میشه همینی که نزدیک 4 ماهه دارم لمسش می کنم. بصورت:
1-آرامش در همه جنبه های زندگیم.
2-ورودی مالی که تا بحال بصورت منظم نداشتم یا خیلی کم بوده ولی الان یک روز کارم داره حداقل 20 برابر نتیجه مالی بیشتر بهم میده.
3-اصلا کاری دارم انجام میدم که قبلا نمی دونستم وجود داره ولی هدایت شدم. چون از اول امسال آگاهانه دست خدا رو باز گذاشتم برای هدایت. گفتم من نمی دونم چطور فقط کمکم کن صداتو بشنوم.
4-رفتار فرزندم که انعکاس رفتار خودمه بی نهایت درست تر شده.
5-رفتار همسرم به مراتب زیباتر شده باهام. حتی با خودش بیشتر در صلحه. هم عادتهای مخربش رو کنار گذاشته و هم آگاهانه به سلامتیش اهمیت بیشتری میده. چون من با خودم تکرار کردم که من لیاقت اینو دارم با کسی زندگی کنم که مثل من به سلامتی جسم و ذهن و روحش اهمیت میده.
اینه تفاوت من الان با من سال پیش. قبلا حرفهام رو مستقیم به شخص می زدم ولی الان مستقیم میرم رو تنظیم فرکانس خودم.
قبلا به دردلها گوش می دادم ولی الان یا گوش نمیدم یا اگه ببینم شخص از من راهنمایی می خواد و در مدار دریافتشه درباره قوانین حرف می زنم. و نه هیچ چیز دیگه ای.
در مورد این فایل بگم که منو یاد دبیر فیزیک سوم دبیرستانم انداخت. آقایی بی نهایت مودب و وجه با ادبیات فوق العاده محترمانه و سطح بالا (خوشبختانه بعد از 20 سال هنوز باهاشون در ارتباطم). یک روز خیلی از دست همه ما شاکی شده بود و بهمون تشر زد. حرفهاشون دقیق یادم نیست ولی یادمه جان کلامش در مورد جدا کردن اصل از فرع بود. می گفت اینهمه دارم تلاش می کنم به شما یاد بدم به موقع به درس گوش بدید و به موقع شوخی کنید. به موقع استراحت کنید و به جاش شیطنت کنید. اما شما همه چیز رو سرسری می گیرید و وارد حاشیه میشید. شیطنت شما به من آسیبی نمی رسونه بلکه خودتونید که ضرر می کنید.
امروز این تشرهای مهربانانه استاد دقیقا همین حس رو به من داد. الهی شکر که قبل از این خودم به حساب خودم رسیدم. البته بعد از 3 سال که در جزیره سرگردانی واسه خودم غاز می چروندم تا زندگی به من انقدر تلنگر زد که نه غازی موند و نه چراگاهی. جای شکرش اینجاست که بالاخره یک دله شدم و چسبیدم به اصل. نمیگم عالی ام که اگر بودم نتایجم خیلی بزرگتر از این بود. ولی میتونم بگم 1% نتیجه خلق کردم. می تونم با چندتا نتیجه واضح بگم رشد کردم و همین دلم رو قرص میکنه که مسیرم درسته.
خیلی راحته که بگیم امروز صبح می خواستم تمرین ستاره قطبی انجام بدم اما تلفنم زنگ خورد. شب می خواستم شکرگزاری کنم اما بچه ام دیر خوابید. ظهر می خواستم حالمو خوب نگه دارم اما همسایه نذاشت. عصر می خواستم باور ثروت ساز تکرار کنم اما مگه سرکار میشه تمرکز کرد.
منم از این بهانه ها زیاد داشتم که اینهمه سالم به بطالت گذشت. اما زمانیکه روی حرفم ایستادم که من می خوام یه نتیجه فسقلی توی ورزش منظم روزانه توی خونه بگیرم جهان برام فرش قرمز پهن کرد و گفت بفرما دیگه چه خدمتی از من برمیاد؟گاهی این وسط پارازیت هم انداخته میشد ولی من راه میانبر پیدا می کردم و جهان داره منو تشویق و تحسین میکنه. داره بهم پاداش میده. در عرض 2 هفته بدون هیچ زحمت اضافه ای دو کیلو کم کردم. بدنم شارژ و قوی و پر انرژیه. تازه هنوز دوره قانون سلامتی رو نگرفتم. اگه به اون عمل کنم چی میشم؟
با یک روز کار کردنم تونستم یه دوره دیگه از استاد رو بخرم که حتی تا یک دقیقه قبلش به ذهنم هم نرسیده بود اما به هدایت قلبم اطمینان کردم و دستم خودش رفت روی یک دوره که الان بیشتر از بقیه مورد نیازمه و خریده شد.
من خیلی جاها در عمل به قوانین پام لغزیده. cheat day زیاد داشتم. همین دو هفته پیش بوده که یه اهرم رنج و لذت واسه خودم طراحی کردم که 21 روز متوالی بخونمش ولی به بهانه اینکه 3 روز رفتم سفر و دفترم رو با خودم نبرده بودم خراب شد. (در صورتیکه می تونستم ذهنی هم انجامش بدم)
منی که اینهمه بهتر شدم هنوز پام داره می لنگه ولی نکته خوبش اینجاست که دیگه از این تنبلی ها لذت نمی برم. شده مایه خجالتم و تا درستش نکنم آروم نمی گگیرم. اینه نقطه قوتم. اینجاست تفاوتم با سال پیش. سریع سر مچ ذهن فراری از تعهدم رو می گیرم ولی قبلا اصلا متوجه نمی شدم که دارم فرار می کنم.الهی صدها هزار مرتبه شکر. استاد جان عاشقتونم.
تا می خواستم بنویسم دلم گفت اول از قرآن اجازه بگیرم که بخاطر احترامش اول کامنتم قرارش دادم.
سوره احزاب اینجوری واسم اتمام حجت کرد:
(70) ای کسایی که حرف خدا و استادتون رو شنیدید و بهش ایمان آوردید (اونایی که هنوز به این حرفها ایمان نیاوردند که همچنان در جهل مرکب ابدالدهر بمانند) کنترل ذهن کنید و حرف محکم و استوار بزنید. خودتون به جهان فرکانس شل و ول بودن ندید. رو حرفتون بایستید.
(71) حالا اگه برادریتون رو ثابت کردید و روی قولتون پابرجا موندید خدا هم اعمالتون رو اصلاح میکنه و گذشته شما رو پاک میکنه. و هرکسی خدا و رسولش رو انتخاب کنه جایزه بزرگه رو برده.
(72) وای که انفجار عظمت این آیه هربار شیشه های دلمو میشکنه.
آسمانها و زمین و کوه ها از این امانت جانشین خدا بودن و تکه ای از روح خالق بودن شونه خالی کردند. ولی این عزت و قدرت به انسان داده شده که قبول کنه خالق باشه. مختار باشه. خدای خودش باشه. فقط اگه به خودش ظلم نکنه و جاهل نباشه.
الهی به من و همه دوستان کمک کن بیشتر و بیشتر در این دریای علم و بینش الهی که در این فضا جاریه سیراب بشیم. تا از جاهلان نباشیم. تا از ظالمان نباشیم. در امانتت خیانت نکنیم.
این سرمایه عمری که به دست من دادی و گفتی این گوی و این میدان برو ببینم چند مرده حلاجی، باید مثل گنج هزار ساله باهاش رفتار کنم. چرا به یه شکلات می فروشمش؟
الهی شکرت بابت تلنگر استادم. چقدر می تونم از وقتم از ذهنم بهتر استفاده کنم و خودم خبر نداشتم. چقدر میشه قویتر و متعهدتر بود و من تا بحال نبودم. الهی شکرت که چوب استاد به من خورد.
الهی چقدر تو حکیمی که همیشه راه بازگشت رو باز گذاشتی برای کسی که متوجه میشه و قصد بازگشت به تو میکنه.
(73) اگر هر مرد یا زنی دانسته و آگاهانه حرفها رو بشنوه ولی خلافش عمل بکنه حتی اگر فقط زندگی شخصی خودش باشه میشه منافق. وکسی که قدرت و اعتبار رو به کسی غیر از خدا بده میشه مشرک. ولی الله همه چی تموم من میگه عزیزم اگه وسط منجلاب هم بودی و فهمیدی که راهت غلطه بیا در آغوش من که در رحمتم همیشه به روت بازه. میتونی جبران کنی.
آخه این خدا ستودن نداره؟ این نور گل آفتابگردون شدن نداره؟ من که می دونم ازش دور بشم خودمم که پژمرده میشم و بارها و بارها دیدم که خشک و چروکیده شدم چند بار دیگه بسمه تا یاد بگیرم؟ تازه ادعام هم میشه اشرف مخلوقاتم.
می خوام با شکرگزاری و تحسین زیبایی ها و نعمت ها حرفمو تمومش کنم.
چقدر برام جذاب بود فضای داخل کابین این اتومبیل زیبا و بی نهایت راحت و مجهز. لذت عمیقی بردم از اینکه استاد نه به فرمون کاری دارن و نه به گاز و کلاچ و ترمز. ماشین خودش میگه بفرما شما امر کن کجا ببرمت شما فقط راحت باش و از مناظر لذت ببر. شما فقط با عزیزدلت خوش باش و گفتگو کن. و این میشه نتیجه اش که ده ها هزار نفر از این گفتگوها منتفع شدن.
چقدر این جاده زیباست. چه سرزمین پهناوری که فکر میکنی جاده اش تمومی نداره و میتونی با خیال راحت حرفای مورد علاقه ات رو بزنی و با جزئیات بسطش بدی. سوت بزنی و آواز بخونی. همون جاده ای که استاد به عنوان صراط المستقیم تو جلسه اول قدم اول تعریفشو دادن.
ماشاالله به اینهمه عضله خالص که استاد با اون حد از تعهد به مسیر سلامتی ساختن و الان داخل اون صندلی گنده هیولا رو پر کرده. پاداشهای بزرگ مخصوص شجاعانه. کسانی که جسورانه اون عادتهای غذایی قبلی رو به رنج و این نتیجه های فوق العاده ساختن رو به لذت تبدیل می کنند.
استاد شما یه دونه ای فقط هم واسه نمونه ای.
خیلی از این فایلتون انرژی و انگیزه گرفتم. نمیتونم با کلام بیانش کنم ولی خودم می دونم و قشنگ حس می کنم چیزی در درونم تغییر کرده. باید فقط دفتر پر کنم.
من برم سراغ مشقام.
همه تون رو دوست دارم و از خوندن نتایج دوستانم لذت می برم و ازشون یاد می گیرم.