دلیل نتایج پایدار

پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:

سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

 

منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری دلیل نتایج پایدار
    691MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل نتایج پایدار
    22MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگار» در این صفحه: 1
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1817 روز

    سلام و صد سلام از ته قلبم به استادم، مریم دردانه ام و یکایک دوستانم

    استادم، جان جانانم کلی حرف برای گفتن دارم پس برای اینکه حاشیه نرم مستقیم میرم سراغ سوالات

    لیست نتایج و تغییرات مثبت پس از آموزش های شما در ابعاد مختلف زندگیم:

    بعد سلامتی و فعالیت بدنی (بعد از تهیه دوره سلامتی): از نظر ظاهری (کم کردن وزن، شفاف بودن سفیدی چشم و دوباره براق شدن رنگ چشم هام، لطافت پوست، کمتر شدن آلرژی به آفتاب، کرکی شدن موهای صورتم، قرمز تر شدن رنگ لثه هام، استحکام ناخن ها و استخوانم، لطافت بیشتر موهای سرم) از نظر سلامت درونی، بهبود عملکرد گوارش، خواب بسیار سبک، سحر خیزی به راحتی، انرژی بالا. افزایش مهارت شنا کردنم بیشتر شده و با توجه به تقویت قدرت جسمی و ذهنی تونستم ترس شیرجه زدنم را کمتر کنم،

    کلاس نیو کنگ فو ثبت نام کردم، شما آموزش دادید که به هر آنچه توجه کنید از آن جنس جذب میکنیم، خیلی جالبه که استاد کنگ فو بارها تکرار کردند با ضربه محکم تمرین کنیم که به حریف حمله کنیم، اما گفتم اگر قرار باشه حریف را تجسم کنم قطعا یک جا یک روزی ممکنه حتی غیر از باشگاه با کسی مواجه بشم، پس بر خلاف بقیه مدام در ذهنم به اصل تکنیک فکر کردم مثلا تمرکز به سینه پا چطور میتونم باعث بشه قدرت بیشتر بشه، چطور میشه با تمرکز به عظله پا این زیبایی رو دید که پا چقدر با انعطاف به بالای سر برسه و چطور همزمانی و تعادل را میشه تجربه کرد، خیلی جالبه در تمرین ها به گفته استاد عملکرد من به نسبت دوستانی که با من ثبت نام کردند بهتر هست. من با کنترل ذهنی به قدرت جسم و اینکه چقدر زیبا اساتید کهن با تمرکز و تمرین از حرکات حیوانات اینهمه توانایی را برای انسان طراحی کردند، فکر میکنم و وقتی کسی در کلاس میگه اگر تو خیابون کسی بهم حمله کرد چیکار کنم، سریع میگم در جهان هر چیز چیزی جذب کرد و با تجسم آناتومی بدن توجه ام را از اون حرف منحرف میکنم.

    صبح ها حدود 3:30 بیدار میشم بعد از مناجاتم با خدا حدود یک ربع به پنج میرم پیاده روی.

    بعد روابط: دور شدن تدریجی افراد با فرکانس کاملا متفاوت، آشنایی با افراد مختلف که به شدت معاشرت باهاشون برام لذت بخش هست، کمتر شدن نشخوارهای فکری ام برای بیماری پدرم و ترس از مواجهه با مرگ عزیزانم که همین باعث شده که سطح نگرانی ها و افسوس هایی که داشتم را تا حدی کمتر بشه، به نسبت قبل تا حدی موفق شدم قدرتی که در ذهنم به همسرم داده بودم و باعث محدودیت های زیادی برای من شده بود، را کمتر کنم. کمتر شدن تعداد بحث های بین من و همسرم.

    بعد اشتغال: با اشتیاق مشوق همسرم شدم و با سرمایه بسیار کم، پارسال (شهریور1401 ) آژانس مسافرتی تاسیس کردیم و با کمک اموزش های شما تلاش کردم نجواها و ترس ها را کنترل کنیم و با یادآوری صحبت های شما در فایل مربوط به نحوه مهاجرت به آمریکا که گفته بودید بر خلاف تصور خیلی ها چطور به راحتی مهاجرت کردید، من هم با تکرار مداوم اون فایل انرژی می گرفتم، زیاد با اطرافیان صحبت نکردم چون بهم یاد دادید نباید انرژی هدر بدم، تمام کار ثبت را خودمان انجام دادیم و علاوه بر کار سایت شرکت و تبلیغات، مسولیت حسابداری را به عهده گرفتم (من در زمینه حسابداری صفر کلوین بودم).

    مشغول یادگیری و راه اندازی کسب و کار شخصی خودم هستم. درک ام از نشانه ها برای شناسایی راه درست بهتر شده. در تهران برای طرح زیبا سازی شهر، طرحی کشیدم که از بین خیلی از طرح ها به عنوان یکی از طرح های منتخب، طرح من انتخاب شد. برای سالن زیبایی لوگو طراحی کردم و بهم پیشنهاد طراحی بسته بندی یکی از محصولات آرایشی شده که آن شرکت قصد داره محصولش را در سراسر ایران پخش کنه.

    بعد مهارت و یادگیری: بدون رفتن کلاس با دیدن فیلم آموزشی نرم افزار کورل و فوتوشاپ را یاد گرفتم، طراحی لوگو، ست کامل اداری و کارت ویزیت، لایت باکس و بروشورهای تبلیغاتی، ساخت تیزر را یاد گرفتم. روی دیوار 4 متری دفتر قبلی مان، نقش برجسته کره زمین را کشیدم، در کلاس حسابداری که در ایران ایر برگزار شد، شرکت کردم و با اینکه تمام شاگردان اون کلاس دارای سابقه کار در کمپانی های بزرگ و موسسات سرشناس بودند و فقط برای گرفتن مدرک حسابداری آژانس های مسافرتی در کلاس شرکت کرده بودند، توانستم با دسترسی به کتاب خوب، ویس هایی که از استاد در کلاس ضبط کرده بودم، از پایین ترین سطح خودم و بالا بیارم و بتونم در سه جلسه مانده به آخر نه تنها تمرینی که کسی نتونست تو کلاس حل کنه رو کامل با درک و آگاهی حل کنم بلکه با درجه عالی مدرک گرفتم و روز تحویل مدرک استاد من را به واحد حسابداری ایران ایر بردند و به همکاران معرفی کرد و تعریف میکردند که چطور برگه امتحان من برای استادجالب بوده که تونستم تنها در 60 ساعت آموزش اینحوری پاسخ به سوالات بدم.

    بعد آزادی و اوقات فراغت: از قبل عید نوروز تا به الان چندین بار تنها سفر رفتم و تا حد زیادی برای اینکه چطور تفریح کنم شرایط و مکان مطابق با میل من پیش میاد.

    بعد آرامش یا به قولی حال دلم: عاااالی، سبک، شاداب، عجیب حس و انرژی که در دوران نوجوانی داشتم را دوباره حس می کنم و سرعت رسیدن ایده ها به ذهنم زیاد شده. آرامش و انرژی درونی ام خیلی تغییر کرده قبلاً بخاطر هیجانات و جنب و جوش بالا همیشه نباعث میشدم که در هر جمعی که بودم، اطرافیانم هم به تحرک بیان اما حالا نشاط دارم، شاد هستم اما یک جنس متفاوتی از سکوت یا بهتر بگم پختگی در رفتارم هست و خیلی بارها شده که جایی بودم مثلا رفته بودم برای تمدید گواهینامه رانندگی با اینکه کار یا حرف خاصی نداشتم مسوول رسیدگی موقع خداحافظی گفت چقدر انرژی خوبی داری، استاد این حرف و طی این مدت بارها و بارها شنیدم حتی از صندوقدار فروشگاه شنیدم. عجیب با خلوت خودم با خودم، لذت میبرم و یکهو به خودم میام میبینم چند ساعت گذشته و من محو سکوت و تفکر خودم موقع دیدن آسمان، دریا و … بودم، اما قبلاً اینطوری نبود.

    بعد رفاهی و امکانات زندگی: برای خواسته هایی مثل خانه، ماشین و …. با نوشتن و تجسم تونستم برای دومین اسباب کشی به جایی بریم که فقط 2 مورد از خواسته هام برآورده نشد ولی بار بعد نه تنها تک تک خواسته هام تمام و کمال برآورده شد بلکه از نظر کیفیت فراتر از انتظارم بود. ماشین به اسمم در آمد و تعدد خرید لوازم برای خانه و دفتر بیشتر و بیشتر شده.

    دور شدن از فضا و افت نتایج: طی این مدت تنها در 3 مورد تجربه افت داشتم

    – هر بار که موعد اجاره دفتر و خونه میشه پیش اومده که اضطراب می گیرم.

    – چندین بار پیش آمده وقتی می خوام برای راه اندازی کسب و کار خودم کاری کنم از سمت همسرم محدود شدم

    – بعد از نوروز تا به الان دو بار پیش آمد که در روابط با افراد نامناسبی که خیلی موفقیت آمیز جهان دورشان کرده بود باز ارتباط نه چندان خوبی پیش بیاد.

    عواملی که باعث برگشت افراد در مسیری که نتیجه گرفتند، می شه و به الگوهای قیل بر می گردند؟

    استاد شما به ما یاد دادید که هر اتفاقی که تجربه می کنیم چه خوب چه بد از درون ما نشأت می گیره و جهان آینه ما است و فرکانس های ما با توجه به باورهای ما ساطع میشه و در مقابل به ما از همان جنس برمیگرده؛

    من از آموزش های شما یاد گرفتم که برای بررسی هر چیز لازمه ریشه ها رو بررسی کنیم، پس من هم برای پاسخ دادن به این سوال اومدم تک به تک دلایل افتی که در این 3 مورد تجربه کردم را نوشتم. برای اینکه بتونم نتیجه گیری بهتری کنم مثل همیشه با شکل دسته بندی کردم و مسایلی که به هم ربط داشت را با خط ممتد و رنگی متفاوت بهم وصل کردم؛ مثلا برای اضطراب موقع جابه جایی منزل به شاخه ضعف ام در باور فراوانی رسیدم، در محدودیت ها از سمت همسرم به ضعف ام در شاخه توحیدی بودن و قدرت را در دست دیگری دادن رسیدم و در پیدا شدن گاه به گاه افراد نامناسب به شاخه ضعف ام در عزت نفس رسیدم.

    روند نوشتن را ادامه دادن و به جزییات رفتم و در آخر وقتی برگه را نگاه کردم دیدم تمام انشعابات و اشکال طبقه بندی شده من همه به یک جا ختم شد:

    *عدم تعهد به تکرار و ساخت باورهای مناسب و کنترل کانون توجه به نکات و توجه به روند نتایج مثبتی که طی این مدت بدست آوردم. استاد این کشف من نیست بلکه همه جا تو تمام آموزش های شما همین داره به ما هزاران بار گوشزد میشه.

    این روند را در این مثال می‌نویسم که با پرسخ و پاسخ سریالی از خودم به این نتیجه رسیدم.

    چرا دچار اضطراب برای سر رسید موعد اجاره شدی؟ چون اجاره ها بالا رفته این و از کجا فهمیدم؟ توجه به اخبار گرانی و صحبت کسانی که دنبال خونه بودند؟ چرا این حرف ها رو شنیدم؟ چون چند روزی بود مراقب ورودی های ذهنم نبودم و تمرکزم سمت گران شدن بلیط هواپیما و هتل ها شد و نگران کم شدن فروش آژانس مان شدم و نگران کمبود پول شدم و گاهی با افراد درباره گران شدن صحبت کردم و ناخودآگاه افراد از سررسید موعد اجاره و رقم های اجاره گفتند؟ …. همینجور جلو رفتم و پرسیدم تا به این رسیدم که *به محض اینکه تعهدم برای انجام تمرین ها مثل نوشتن شکرگزاری، تجسم اهداف، سناریو نویسی، توقف در تکرار مداوم شنیدن فایل ها کم رنگ میشه، افت شروع میشه

    دقیقا صحبت شما که گفتید زندگی در جریان هست رو به جلو باید حرکت کنیم در غیر این صورت روند معکوس شروع میشه*

    پس من با توجه به این نوشته ها میتونم بگم که به نظر شاید هر کدام از مسایل به بعدی متفاوت ربط پیدا کنه اما دقیقا همین تکرار و کنترل کانون توجه و حفظ احساس خوب، قلب تپنده برای شکل گیری نتایج در ابعاد مختلف هست، همین تکرار هست که میتونیم در نتایج خودمون ببینیم و لمس کنیم وقتی شما درباره قانون تکامل و تصاعد به ما آموزش دادید، واقعا یعنی چی.

    استادم با تمام وجودم از هزاران کیلومتر دورتر از شما با قلبم فریاد میزنم دوستون دارم و سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای: