پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری دلیل نتایج پایدار691MB46 دقیقه
- فایل صوتی دلیل نتایج پایدار22MB46 دقیقه
به نام رب هدایتگرم
درود به استاد خوشتیپ و متعهدم و همه دوستان عزیزم در سایت صمیمی عباس منش دات کام
استاد من خودم وقتی با قانون اشنا شدم رو ذهنم کار میکردم و ب همون نسبت نتایج خوبی میگرفتم شخصیتم خیلی بهتر شد از یه ادمی که عصبی و استرسیه تبدیل شدم به ادمی که اروم تره و خیلی ارامشم بیشتر شد. روابطم بخصوص رابطه عاطفیم بصورت محسوس بهتر شد. تو زمینه کاری اموزش دیدم مهارتامو افزایش دادم و به ادمای جدید، تجربه های جدید هدایت شدم…
اماااا نمیدونم چی شد که اواخر1400 بودمن بصورت جسته گریخته سریال های ک بهم معرفی میشد و یا تو اینستا میدیدم بخشی ازش رو ترغیب میشدم بهشون و میرفتم سریال هارو میدیدم ..
کم کم این سریال دیدنا سینمایی دیدن ها بیشتر شد.
اولش با سینمایی شرو شد و کم کم سریال بهش اضافه شد… ازونجایی که تو فضای مجازی اینستاهم بودم ورودی های منفی دررابطه با جریان اعتراضات به چشم و گوشم میخورد.
و استاااد اینقدرر اروممم و بدیهیی و طبیعییی من از فضای قانون و کارکردن رو ذهن، دور شدم که خودم متوجه نشدم…. یعنی رفته رفته به تعداد فیلم و سریال هایی که تو هفته میدیدم اضافه میشد و از تعداد فایل هایی ک گوش میدادم کم میشد.. استاد طوری شده بودم که اصلا تو لیست موزیک هام که اکثرش فایل های شما بود، نمیرفتم سمت فایل ها، اصلا انگار رغبتی برای گوش دادن بهشون نداشتم.. و میرفتم رو اهنگااا.. وحسمم بد میشد که چرا من مث قبل دیگ نمتونم فایل گوش بدم.
گاهی بخودم میگفتم این خلاف قانونه و میگفتم ک از مسیر دور شدم و مدارم چقد اومده پایین که دیگ فایل گوش نمیدم… ولی باز هم چون خودم رو در معرض ورودی های منفی،( فضای مجازی و تیزر هاو کانال های سریال و..) قرار میدادم دوباره میرفتم سمت همونااا
یعنی همین صحبتی که استاد داشتن تو فایل، من هم توپ و زمین بازی رو داشتم هم همبازی چرا که با دوستاییم بیشتر در تعامل بودم اون برهه، که مثل من بیشتر سریال اینا میدیدن و فیلم و سریال بهم پیشنهاد میدادن.
یه مدت همینطوری گذشت و من با اینکه حسم بد میشد گاهی و میدونستم کارم درست نیست..و میگفتم این سری دیگ بار اخررره ولی بازم ادامه میدادم به همون روش غلط.
نتایجمم که اروم اروم بدون اینکه متوجه شم ازبین رف یعنی بخودم اومدم دیدم من شدم یه ادمی که ب دولت این و اون غر میزنه
خودمو مقایسه میکردم با بقیه… یکسری رویاها و افکاری که خیلیییی قبل تر از اشنایی با قانون داشتم، سروکله اش پیدا شد.
نتایج کاری و مالی از بین رفت.. روابطم ب خوبی قبل نبود.
کلا از خودم احساس رضایت نداشتم.
بعد از چن ماه، من یهو بخودم اومدم.. و بلند بلند بخودم گفتم که میخوام تا کجا پیش برم.. بخودم گفتم که اون نتایجی که گرفتی بخاطر کار کردن رو ذهنت وباورات بوده.. الان رو ذهنت کار نمیکنی و نتایجم از بین رفتن… بخودم گفتم که این فیلم و سریال چی داره برا تو…تا کی میخوای ادامه بدی.. مگ این فیلم و سریال مجازی گشتنه برا حال خوب نیس؟…پس چرا الان حس پوچی داری پس چرا دیگ حالتو خوب نمیکنه.. چرا اون موقع که رو ذهنت کار میکردی حالت خوب بود الان ن؟
خلاصه استاد من تصمیمم روجدی کردم که دیگ فیلم و سریال نبینم چون واقعا تو اون مدت معتاد شده بودم به این ورودی های مخرب.
تصمیم گرفتم یهو کاتش کنم و دیگ نبینم… نشستم کانال ها و تمام منابعی ک منو متصل میکرد ب سریال ها، حتی تاریخچه چت هام بادوستام رو پاک کردم… و ب خودم گفتم باید برم تو سایت و روزی یه فایل گوش بدم و نت برداری کنم… اولش یکم سخت بود ولی رفته رفته مدارم تغییر کرد و اسون شد.
و فضای مجازی رو هم تقریبا کات کردم و اصلا نمیرم تو اکسپلور بچرخم و وقت بزارم برا فضاهای مجازی.
بجاش وقتمو تو سایت پر میکردم… نتایج رفته رفته شرو شد… من به چند مسافرت هدایت شدم که زیبایی ها بیشتری رو دیدم…. دوباره به سمت شغلی در رابطه با رشتم هدایت شدم به ادمای جدید شرایط جدید هدایت شدم… شخصیتم و روابطم خیلی بهتر شد و ارامشم بیشتر شد و سپاسگزارتر شدم .… ورودی مالی داشتم وقدم اول دوره 12قدم رو خریدم… و اینها فقط تو دوسه ماهه..اگ ادامه بدم خیلی شرایط بهتر میشه.
استاد واقعااا اینو میدونم که همههههه چیززز تعهد و ادامه دادنه.. و از خدا میخوام بهم تعهد و ایمان بده تا درمسیر بمونم.
بنظرم اون عواملی ک باعث میشه متعهد نباشیم.
اینه که چون نتایج خیلی بصورت طبیعی و اروم و بدیهی شکل میگیرن، گاهی یادمون میره که این نتایج بخاطر کار کردن رو باورامونه و باعث میشه اروم اروم غافل بشیم.
یه مورد دیگ همون داستان توپ و زمین بازیه… بنظرم باید بقول استاد اصلا چیتدی نداشته باشیم بخودمون اصلا اجازه ندیم حتی در معرض اون ورودی های نامناسب قرار بگیریم، چون شیطان در کمین هست که همینکه راه ورود ب ذهن باز شه، شروع کنه ب نجوا کردن و کارو برامون سخت میکنه.
مورد بعدی همونطور که استاد گفتن میتونه ب این خاطر باشه که سقف ارزوهامون کوتاست …. سریع ذهنمون میگه منو این همه خوشبختی محاله… و راضی میشیم ب همون نتیجه اولیه… دیگ ادامه نمیدیم میگیم بسه
مورد بعد میتونه به این خاطر باشه که بگیم من همه چی دونم… دیگ راه رو فهمیدم یا توهم بزنیم که داریم مسیر و درست میریم درحالیکه این طور نیس(نتایج گویای اینه که مسیرمون درسته یا نه)
مورد بعد میتونه به این خاطر یاشه که عجول هستیم میخایم سریع برسیم ب پله اخر… قانون تکامل رو درک نمیکنیم… نمیایم با همون بهبود کوچک بخودمون انگیزه بدیم برا ادامه و میگیم چه فایده من میخاستم ب پله صد برسم… این باعث میشه دلسرد بشیم و ادامه ندیم.
این کامنت رو گذاشتم تا رد پایی باشه برا خودم تا یاداور شم که منم از این مسیر منحرف شدم و کمکی باشه برا خودم و دوستان که تعهدمون تقویت بشه.
مهم ادامه دادنه
مهم تعهدداشتنه
نتایج تا زمانی هست که روی ذهنمون کارکنیم و عملکردمون تغییر کنه.
استادجان واقعاا تعهدتون رو تحسین میکنم و شما همینطورم ک گفتین بسیار لایق این زندگی رویاییی و خیلییییی بهترش هستین.. سپاسگزار خداوندم بخاطر وجودتون.
شما و مریم جان رو خیلی دوست دارم:)