دلیل نتایج پایدار

پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:

سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

 

منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری دلیل نتایج پایدار
    691MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل نتایج پایدار
    22MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدصادق امام بخش زاده» در این صفحه: 2
  1. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1538 روز

    به نام خدای توانمند و راه‌گشا

    سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم جان شایسته. امیدوارم حالتون عالی باشه. خیلی متشکر و سپاسگزارم بابت اینکه این فایل فوق العاده رو اماده سازی کردید. بارها گوش دادم و لازم هست بارها گوش بدم. از خداوند بی نهایت سپاسگزارم بابت الهام این فایل به شما، باز هم مثل گذشته این فایل در مورد مسائل ذهنی من صحبت کرد که کار خداست این الهامات چون شما که در ذهن من نیستی که این مسائل رو بدونی اما خداوند میدونه و الهام میکنه بهتون. خیلی تحسینتون می‌کنم که انقدر باورهای خوبی دارید و همواره خودتون رو در مسیر الهامات خداوند نگه می‌دارید.

    ابتدا به سوالات جواب میدم:

    سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

    حدود سال 96-97 اگر اشتباه نکنم که با شما آشنا شدم در کسب و کار قبلیم بودم که به دلیل افکار بسیار محدودکننده ام به مسائلی برخورده بودم که عاجزانه و با تواضع از خداوند درخواست میکردم که کمکم کن من دیگه باید چی کار کنم که وضعیت درست بشه چون کسب و کار داشت نابود میشد و خواهرم اومد به شدت اصرار میکرد که فایلهای استاد عباس منش رو گوش بده و عجیب اصرار داشت اون موقع تعجب میکردم که چرا انقدر اصرار میکنه ولی الان که به قوانین آشنا هستم متوجه شدم که به دلیل درخواست هر لحظه من از خدا برای درست شدن شرایط بود که خداوند هم دستانش رو فرستاده بود تا من با این مسیر و قوانین آشنا بشم چیزی که کاملا برخلاف خط فکری من بود.

    من در اون شرایط شروع به گوش دادن فایلها کردم و بسیار روش تمرکز کردم و موقعی که داشتم کار میکردم همیشه فایلها در حال پخش بود و من درک خاصی هم نداشتم اون موقع ولی خواهرم تاکید داشت که باید بارها و بارها و بارها و بارها گوش بدی. و منم نیرویی بهم کمک میکرد که این کار رو انجام بدم چون تعهد زیادی میخواست و من هم به شدت این کار رو انجام دادم و حسابی گوش دادم و اون موقع این تفکر در من ایجاد شده بود به دلیل باورهای محدود کننده ای که از جامعه و آدم‌ها دریافت کرده بودم که که بشین فکر کن اوضاع درست میشه و لازم نیست کار کنی و مهارتی کسب کنی و اینم طول کشید تا آرام آرام با برخورد به تضادهای مختلف از وجود من شروع به بیرون شدن کرد، نکته اینجا بود من هرچقدر فایلهای شما رو گوش میدادم احساس میکردم نتیجه برعکس میگیرم چون درخواست من این بود که کسب و کارم درست بشه ولی هر روز بدتر میشد و من یک مدت به این نتیجه رسیده بودم که فایلهای شما باعث شده که کسب و کار من بدتر بشه و مدتی شما رو مقصر اوضاع میدونستم ولی اینها به دلیل عدم درک قوانین بود. الان که قوانین رو فهمیدم این بود که درخواست من پول و ثروت بیشتر بود و حل مسائل شخصیتی و ترس‌ها و .. و مسیری که من داشتم توش حرکت میکردم نتیجه‌اش این خواسته من نبود و باید از بین میرفت تا من وارد مسیر جدیدی بشم ولی از اونجایی که واقعا کار قبلی عشق من بود نمیتونستم دل بکنم ازش و فکر میکنم یکی از سخت ترین اتفاقی که تو این مسیر برای من افتاد این بود که کار به جایی رسید که من عشقم رو متوقف کنم و مسیرم رو از اون کار جدا کنم. البته این باور هم داشتم که من تخصص دیگه‌ای جز این کاری که توش عمیق شدم ندارم – چون من بهترین ایران بودم و حتی گیم‌سرورهای من جز 5 تا جهانی بود – و بی نهایت مهارت و تخصص کسب کرده بودم و چقدر تجربه داشتم و خیلی زیاد هم دوستش داشتم و واقعا سخت بود برام کندن ازش. مثل اینکه به شما بگن دیگه نباید تو حوزه آموزش موفقیت کار کنی. فکر کنم فکر کردن بهش هم ممکنه سخت باشه که کاری که عاشقش هستی رو انجام ندی ولی من هر چی بیشتر در مسیر شما به فایلها گوش دادم این اتفاق برای من افتاد که فهمیدم مسیر خوشبختی و ثروت از اون حوزه نمی‌گذشت که حالا خیلی بازش نمیکنم. افرادی همین الان هستند که از اون مسیر ثروت تولید میکنند اما یکجورایی اون کار فعالیت کردن داخلش مسیر مخالف قانون هست چون در حوزه بازی‌های کرک شده هست و دزدی محسوب میشه که من نمیدونستم و وقتی برام محرز شد دیگه منطقی شد برام که دیگه فکر وارد کردن بهش رو نداشته باشم و تو ایران تقریبا اغلب مردم دارن از همین مسیر بازی‌های کرک شده استفاده میکنن (کشورهایی مثل روسیه و … هم هست که اونها هم فعالیت چشمگیر دارن) و کمتر کسی هست که بازی ارجینال بخره. نه اینکه نباشن هستن ولی درصدشون تفاوت فاحشی داره یا شاید به دلیل باورهای من هست چون من مدتی در حوزه ارجینال فعالیت کردم چون عشقم هست و واقعا وسوسه شدم که انجامش بدم مدتی و نهایت 500 کاربر طی یکسال جذب کردم در صورتی که در حوزه کرکی در ایران 30000 کاربر فعال در بازه یک ماهه طی 4 سال فعالیت داشتم و هر روز هم داشت به شکل تصاعدی بزرگ‌تر میشد. اما من وقتی فایلهای رو گوش دادم اون مسیر (بازی کرکی) نابود شد و فهمیدم خیریت درش هست چون اونچه که من میخواهم در اون مسیر نیست اما اگر به سوال برگردم من هرچقدر بیشتر فایلها رو گوش کردم ایده‌های بهتر تو حوزه‌های‌ مختلف به ذهنم میرسید که به اندازه بسیار کوچکیشون که ظرفم و باورم به خودم به اون اندازه بود عمل میکردم و اوایل ایده‌هایی که بهم داده میشد رو میگفتم به بقیه که دیگران انجام بدن چون خودم رو باور نداشتم ولی هرچقدر بیشتر فایلها رو گوش کردم باورم نسبت به توانمندی‌هام بیشتر و بیشتر شد، بیشتر به ایده‌هایی که بهم گفته میشد عمل کردم و نتایج بهتر میگرفتم – هنوزم اعتقاد دارم توش ضعف دارم و ایده‌هایی که دارم که واقعا عالی هست به درصد کمیشون عمل میشه و خیلی‌هاشون miss میشه و باید بهتر و بهتر شوم و یک مسیر تکاملی هست، دیگه براتون بگم برکت های عجیب و غریب تو زندگیم ایجاد میشد پول‌های مختلف دریافت میکردم، دوره‌های مختلف برام خریداری شد، آرامشم خیلی زیاد بهتر شد، احساسم خیلی بهتر شد، سفرهایی که آرزشون رو داشتم و تو عمرم نرفته بودیم و فقط عکس‌هاش رو دیده بودم رو رفتیم، عیدی‌هایی که قبلا دریافت نمیکردم دریافت میکردم، از نظر سلامتی به شکل عجیبی من به درجه‌ای رسیدم که حتی یک سردرد هم برام اتفاق نمی‌افتاد یعنی سیستم بدنم سیستم ایمنی بدنم بسیار قوی و قوی تر شد و سرماخوردگی اینجور موارد تبدیل شد به یک اتفاق دور، البته تو حوزه‌های دیگه سلامتی به مشکل خوردم که نشون میده کامل فرکانسم از بیماری جدا نشد ولی بیماری‌هایی قبلی از وجودم رفت و الان خیلی سلامت تر هستم نسبت به گذشته و چیزهایی هم که هست میدونم اینم کار کنم خداوند الهام میکنه که حل بشه، و اتفاقات بسیاری دیگه افتاد مثل راهکارهای پولسازی که بهم داده شد یادمه یکبار پول میخواستم و یک دفعه یک چیزی به ذهنم الهام شد به دلیل همون باورهای قوی که ایجاد شده بود که برو فلان مقدار ارز دیجیتال ممکنه داشته باشی تو حسابت رو بفروش – ماله زمانی هست که اغلب مردم ارز دیجیتال رو نمیشناختن – و من میرفتم میدیم عه من اینو دارم در صورتی که اصلا من هیچ ایده‌ای نداشتم هیچ اگاهی ای نداشتم ولی خداوند الهام میکرد و من میرفتم و از اون الهامات نتیجه میگرفتم، وقتی فایلها رو استفاده کردم رفتارهای مناسب باهام میشد بابت کوچک‌ترین کارهایی که انجام میدادم عزت و احترام و توجه دریافت میکردم در صورتی که قبلا هیچ کس تحویلمم نمیگرفت، عزت نفسم و اینکه خودم رو اصلا آدم حساب نمیکردم بهتر و بهتر میشد، قدرت بیش از اندازه ای که به دیگران میدادم و باعث میشد همیشه خودم رو ضعیف بدونم و سرم پایین باشه و تو چشمای دیگران نگاه نکنم هم کمتر و کمتر شد، توحیدی تر شدم و خدا رو بیشتر باور کردم و تقریبا به درجه ای میرسیدم که لحظه ای رو کسی حساب نمیکردم و به محض اینکه یک کسی دست رد به سینم میزد چون باورم به خداوند بود ایده‌ها و آدم‌ها و راهکارهایی تو زندگیم ایجاد میشد که اون مسئله به راحتی حل میشد در حدی که همون افرادی که کمک نمیکردن بهم دهنشون باز میموند که چطور کارهای من داره انجام میشه و چرا انقدر افراد میخوان به من کمک کنن و من میدونستم که خداوند داره کارها رو برای من انجام میده، اتفاق دیگه ای که برام افتاد این بود که بسیار برای من لذت بخش بود – به دلیل زیاد گوش دادن به فایلهای دانلودی ای که در تا اون موقع روی سایت بود – این بود که من به شدت مقاومت های ذهنیم کم شده بود و هر چیزی که در ذهنم اراده میکردم بهش فکر کنم که بهش برسم چه تو زمینه مالی چه زمینه کاری و .. سریع ذهنم پذیرا بود و ایده‌های عالی میداد ولی ترمز داشتم که به عمل نمینشست مثل عدم باور به توانایی‌های خود که میتونی اینو هم انجام بدی. ترمزی مثل ترس در اجرا کردن در عمل. مثل ترس از نگاه دیگران و قضاوت دیگران و .. اتفاق دیگه ای برام افتاد این بود که من در کارهای مختلف موفقیت کسب میکردم در صورتی که در اغلب کارهایی که قبلا انجام میدادم شکست میخوردم یا خیلی سخت موفق میشدم، اتفاق دیگه ای که برام افتاد این بود که من از نظر جسمانی بسیار ضعیف بودم و بعد از گوش دادن به فایلهای شما این انگیزه در من ایجاد شد که من به فعالیت جسمانی بپردازم و باور داشته باشم توش موفق میشم و تونستم خودم رو از نظر جسمی خیلی تقویت کنم – با اینکه اصلا تغذیه مناسبی نداشتم – ولی خیلی تمرینات فیزیکی رو خوب انجام دادم و موفقیت‌های زیادی در عضله سازی بازو، سیکس پک، پاها، سینه و .. کسب کنم و هزاران اتفاق ریز و درشت دیگه

    سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

    من هم مثل استاد بالا پایین زیاد داشتم ولی خودم رو در مسیر نگه میداشتم و نتایج ادامه دار بود اما به مرور زمان هرچقدر بیشتر از زمان آشنایی من با استاد گذشت اون تعهد و اون توانایی کنترل ذهن که بتونه من رو مثل روز اول در مسیر نگه‌داره در من کمرنگ و کمرنگ تر شد این در صورتی هست که استاد میگه من تعهدم نسبت به قبلم بیشتر هم شده و این به نظرم به دلیل مهارتی هست که استاد در کنترل ذهنش داره و میتونه خیلی خوب خودش رو توی مسیر نگه داره و از پس افکارش بر بیاد

    دلیلی که من این درجه رسیدم ضمن مطالبی که استاد در این فایل بهش اشاره میکنه (عدم رنج و لذت صحیح، چیت‌کردن، عدم تعهد و..) این هست که من قانون رو در عمل به خوبی پیاده سازی نکردم یعنی مهارت کافی در اینکه جوری به قانون مسلط باشم که افکار درست رو بپرورانم و درست فکر کنم رو نداشتم و احتمالا ندارم و زیاد از حد گاز دادم و چون به قانون مسلط نبودم که ترمزهام رو شناسایی کنم و بردارم از مسیر سرد شدم که چرا اوضاع درست نمیشه.

    یک سری دلایل دیگه هم هست که من یک جاهایی از مسیر رو کج رفتم. انسان موجودی اجتماعی هست ولی من اینو نادیده گرفتم و تنهایی کشیدن‌های زیاد داشتم به بهانه کنترل ورودی‌های ذهن و بودن با آدم‌های مناسب خودم رو مدت‌ها تنها کردم. تا یکجاییش درسته و خوبه که آدم تنها باشه و حالش خوب باشه ولی این مقدار بیشتر از حدی بشه کج فهمی هست من باید به حدی عزت نفس در خودم پرورش میدادم، نگاه مثبت به دیگران در خودم پرورش میدادم و باورهای مناسب در مورد روابط در خودم پرورش میدادم و ترمزهای ذهنی روابطم رو برمیداشتم که با انسان‌های درست به صورت پایدار دوستی داشته باشم و خودم رو چندین سال تنها نمیکردم چون انسان موجودی اجتماعی هست.

    سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

    عدم توانایی در کنترل ذهن. در طول مسیر یکجاهایی میشه که ما داریم از مسیر دور میشیم به دلیل اینکه افکار مختلفی در ذهنمون ایجاد شده که داره ما رو از مسیر دور میکنه ولی ما در مقابلش ناتوان هستیم و افکار داره کار خودش رو میکنه و ما چون به قانون جهان مسلط نیستیم که چه عملکردی چه نتیجه ای ایجاد میکنه و از طرف دیگه ناتوان هستیم که افکارمون رو مدیریت کنیم از مسیر خارج میشیم. یعنی فقط فایل گوش دادیم اما مهارتی در کنترل ذهن نداریم. مهارتی نداریم که یک فایلی صوتی ایجاد کنیم که افکار مناسبی رو وارد ذهنمون میکنه در مقابل اون افکار محدودکننده که ما رو در مسیر قانون و نتایج مناسب نگه داره. مثل استاد عباس منش که به راحتی به هر موضوعی برخورد میکنه به راحتی میتونه براش یک فایل حاوی افکار مناسب ایجاد کنه که در جهت قانون باشه و ذهن کنترل بشه مثل همین اتفاقی که بعد از گوش دادن به فایل «دلیل نتایج پایدار» برای من ایجاد شده و احساس میکنم خیلی بهتر میتونم افکارم رو کنترل کنم نسبت به قبل از این فایل و به همین دلیل بارها دارم تکرارش میکنم چون جواب به افکار محدودکننده ذهنم هست.

    دلایل دیگه:

    عدم تعهد.

    عدم قدردانی بابت مسیر و میگیم چه فایده! این همه سختی بکشم بابت اینکه این موضوع درست بشه!

    عدم اهرم رنج و لذت درست. (من تو این مورد واقعا تلاش نکردم)

    وجود افکار غلط و باورهای غلط پنهانی که از قبل به ما رسیده یا ما به تجربه به خاطر تفسیرهای غلط و تجربه‌های نامناسب به اونها رسیدیم.

    دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1538 روز

    سلام دوست عزیزم امیدوارم حالت عالی باشه. خوشحالم که بهت کمک کرده.

    استاد عزیز 2 تا فایل درست و حسابی در مورد عدم تاثیر عوامل بیرونی در زندگی ما دارن که من تاثیر زیادی ازش گرفتم و ترس‌های خراب کردن زندگی توسط دیگران رو خیلی کم کرده به نام «توحید عملی قسمت 6» و همچنین «چه کسی مالک توست؟» پیشنهاد می‌کنم اینها رو هم زیاد کار کنید.

    سلامت، شجاع و خوشبخت باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: