دلیل نتایج پایدار

پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:

سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

 

منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری دلیل نتایج پایدار
    691MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل نتایج پایدار
    22MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «باران ناصر» در این صفحه: 1
  1. -
    باران ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1377 روز

    سلام استاد عزیزم مریم جون و همه دوستان‌ عزیزم

    مثل همیشه حرفاتون طلاست و من نشستم و نوشتم چون تو این دو سه سال اوایل تغییرات محسوسی داشتم بعد نمی گم عقب رفتم اما جلو رفتنم تلو تلو شده یه قدم میرم وایمستم یه نیم قدم میرم عقب یه جوری که انگار دارم درجا می زنم انگار سست شدم چرا؟

    دقیقا حرکت فراکانسیمو چند وقتیه ربط میدم به حرکت تغدیه ای و جسمیم تا جایی رفتم جلو نتایج خوبی گرفتم اما الان تو یه وزنی هی دور و برش بالا پایین میشم بد نیست خیلی بهتر از اطرافیانم هستم ولی برای من عالی نیست من پرواز می خوام من آرزوهای بزرگی دارم نباید درجا بزنم..

    خواستم تعهد بدم که دوباره جدی تر بشم دیدم می ترسم چرا؟ چون می ترسم اراده ام ضعیف باشه و عمل نکنم چرا؟ چرا باید اراده ام ضعیف باشه یه چیزی زیر اراده هست که نمی ذاره قوی باشم باید برم سراغ اهرم رنج و لذت

    نشستم و نوشتم ..

    خوب ذهنم و حرفهایی اطرافیانم که باهاشون در ارتباطم انگار دامنم را گرفتند و نمی ذارند من پرواز کنم اونا دستشون به پله های بالاتر نمی رسته و اخلاق بارزشان اینه که با استفاده از کلام پرنفوذشون کسایی را که موفق شدند جوری تحلیل می کنند که نه اونا بدبختن اینجوری نگاشون نکن ما خوبیم( همون اصطلاح که گربه دستش به دیزی نمی رسه و میگه پیف بو میده) میگن مثلا که چی مهاجرت کردند اونجا به ایرانیا محل سگ نمی ذارند اونجا برق و گاز نیست اونجا همه چی مثل ایران به وفور نیست باید مثل سگ کار کنی و…. اگه اینجا بذارن مملکت ما گل و بلبله فلانی رو میبینی رفت بدبخت شد اون‌یکی رو میبینی تازه به دوران رسیده داره فلان کار می کنه و صبح تا شب بحثها همینه.. با اینکه من واقعا عذاب می کشم تو اون جمعها با اینکه بیشتر وقتها تنها کاری که می تونم انجام بدم سکوته با اینکه از اولم آدم این بحثها نبودم و الان به ناچار یه موقع هایی مجبورم باشم به خاطر همسرم البته الان دو ساله که به خاطر موقعیت‌های پیش اومده که البته من اسمشو باید بذارم فرکانس که این روابط کمتر شده ولی هنوز هست.

    من کاری به مملکت ندارم از اول خواسته من مهاجرت بود فارغ از اینکه کجام من می خواستم پرواز کنم باید بتونم حواشی را بذارم کنار این بحثها حاشیه است باید یه خط قرمز پررنگ تو ذهنم روش بکشم اگر من پرواز را دوست دارم . من دست اینها نیستم شاید این حرفا به کمک ذهنم میان تا به اصطلاح دامنم را بگیرند اما جلو من را نمی تونن بگیرند باید رها کنم تا پرواز کنم!!!!

    اما اهرم رنج من نتیجه ماندن در همین مدار و سطح:

    زندگی معمولی

    تجربیات تکراری و معمولی

    حسرت نداشته ها رو خوردن

    حسرت زندگی دیگران را خوردن

    حسرت اینکه من تلاش نکردم و از تواناییهام استفاده نکردم

    احساس رکود و کسالت

    احساس عدم لیاقت و ناتوانی

    حس زندانی بودن

    احساس سرخوردگی و ندامت

    اهرم لذت نتیجه حرکت به سمت خواسته ها و مدار بالاتر:

    احساس پرواز رهایی آزادی

    احساس لیاقت

    احساس مفید بودن و در جریان بودن

    قوی بودن با اراده بودن

    احساس نشاط و طراوت

    احساس اینکه دارم از پتانسیل‌ها یم استفاده می کنم

    احساس با خدا بودم و رها کردن جزئیات

    احساس رشد و بزرگ شدن و رضایت

    اینها چیزهایی بود که به ذهنم اومد و قلبم را باز کرد تا من بتونم بدون ترس تعهد بدم که من مس خوام با قدرت بیشتر با یقین بیشتر راه درست را ادامه بدم و مصمم تر به سمت خواسته هام برم

    با آرزوی موفقیت و احساس رضایت بیشتر در این مسیر زیبای زندگی برای خودم و تک تک دوستان عزیزم در این سایت

    سپاسگزارم استاد عزیزم که ما را دعوت می کنی که فکر کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: