پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری دلیل نتایج پایدار691MB46 دقیقه
- فایل صوتی دلیل نتایج پایدار22MB46 دقیقه
بنام خداوند بخشنده مهربان..
خداوندی که هر لحظه هدایتگر منه..
و مرا براه راست پایدارتر و قوی تر وبا استقامت تر میکنه…
سلام و ودرود به استاد عزیزم….
استاد عزیزم همیشه از بچگی دوستداشتم بنویسم یادمه سواد نداشتم ساعتها زمان میزاشتم بنویسم…
الان که گذشته خیلی چیزها برام هدایت بود..الان که تعمق میکنم ..و میشینم یاداوری میکنم بیشتر متوجه میشم..که از اون موقع تکاملم شروع شده بوده…تا به الان من جایی قرار بگیرم..تا بیشتر به روحم به الهی بودنم نزدیک بشم..
من سپاسگزار این پروردگار زیباییم و سپاسگزار شما که اینقدر با اقتدار و صلابت صحبت کنید..
اینقدر در ساعتهایی که میزارم برای راز نیاز با خداوند..و قران باز میکنم چقدر در مورد همین مسیر مستقیم خداوند بیان کرده…
همین ایه زیبایی که خداوند گفته…
خداوند بر راهی مستقیم قرار دارد..
چقدر همین باور داره و باورهای زیبایی هم هست که چقدر خوشبختی ما رو در این مسیر پر و بال میده..
استاد عزیزم ..من از موقعه ایی شروع کردم به تغییر که زندگی کردن در این دنیا برام سوال بود؟
همیشه به خودم و خدای خودم میگفتم..خدایا چرا من هر راهی که بقیه میرن من انجام میدم چرا برام جواب نمیده؟
چرا هر چی میرم جلو شرایطم خوب نمیشه بلکه هر روز ضعیفتر میشم؟
من باید چکار کنم تا بتونم زندگی بهتری رو در تمام جنبه ها داشته باشم..
و دیگر سوالهایی که با تضاد بهش برخورده بودم…
و یادم نمیره من معنای قران رو چند بار ختم کردم..تو ماه رمضان.همیشه میگفتم بشینم ترجمه ها رو بخونم ..
میدونی چجور بودم.؟مثل کسی که دنبال یه گمشده ایی هست..
و دلش از افراد جامعه فروکش کرده..
دوستداره بال دربیاره و رها بشه و پرواز کنه بجایی که زندگی کردن معنای دیگری داشته باشه…
و این تضادهای خیلی زیاد منو ساخته کرد تا امروز شاهد خوشبختی و سعادتمندی.و در صلح بودن.و هماهنگ بودن با خودم و خدای خودم باشم…
مگه دل درد دارم وقتی میبینم در تنهایی خودم خداوند داره نور هدایتشو برام روشن میکنه..و لحظه به لحظه هدایتم میکنی و هر روز خوشبختم برگردم…
من هر روز دعایم ستاره قطبیم از خداوند اینه..
میگم خدایا!من روزهای سختی رو گذروندم..که بخاطر خودم بود و نادانستنیهای خودم…
تو دست مرا گرفتی هدایتم کردی.و گفتی همه چیز بهت میدم و خیلی واضح بهم گفتی تو این مسیر بمون هر چی بخای بهت میدم…
من ثانیه به ثانیه هدایتهام یادمه و مدام یاداوری میکنم..
نمیگم !بعضی موقع بوده کم اوردم ولی گفتم نه…این تفکر و باور خوب نیست..تو باید هر روز بهتر بشی….
اتفاقا دیشب تو جمع خانوادگی..یه لحظه خواهرم بهم گفت نگاه فلان کن عمل زیبایی انجام داده چقدر زشت شده..
بخداوند احد..یه پشه ایی چنان تو صورتم زد..گفتم یا الله وای ..دارم چکار میکنم.چشمامو بستم گوشی رو بهش دادم..
میخام بگم اینجور موقعه هایی هست یه لحظه تو دام میفتی میخای مثل بقیه عمل کنی.بوجودی که من خیلی احتیاط میکنم.
چون سلاحم در این مواقع بلند میشم..یا لال میشم..
واقعا از عذاب الهی به هول هراس میفتم..اینقدر اهرم رنجم در گذشته ام قوی هست…که خیلی زود مسیر نادرست رو متوجه میشم..
همرهنگ جماعت شدن…یعنی نابودی روح و جسم..
به لطف الله من یه بیماری از بچگی داشتم بخاطر باور غلطم نابود شد..
و رابطه ام نابود بود کاملا به بهشت تبدیل شد
رابطه ام با پروردگار…دارم نتایحشو میبینم..
من از خداوند هر روز یاداوری میکنم ..
که اگه برگشتم به فرد قبلی..الفاتحه من الصوات.هستم..مرده متحرک..مثل 90خورده ایی جامعه
به لطف الله این فایل از طرف خداوند از فایل نشانها برام اومد…
که یادم بمونه از کجا به کجا رسیده ام..
استادم الان میدونم لب کلام شما رو…که مدام میگید در مورد قانون به کسی چیزی نگید بخاطر اینه!..
چون من خودم به تضاد بزرگ خوردم و طی تکاملم به اینجا هدایت شدم…همین باعث شده به لطف الله تا الان عضویتم در این سایت یه لحظه هم به عقب برنگردم..
چرا؟ چون…..من خودم با تلاش و لطف الهی طی سالیان بدنبال حقیقت گشتن…امروز شاهد این سعادتمندی دنیا و اخرتم باشم.
و این تاهد روز اول گذاشتم تو قران!هر جا داشتم از مسیر خارج بشم.خداوند بهم وحی کرده که فلان کار رو انجام ندم..یا ازش بطریقهای مختلف هدایت خاستم…
تمام نکات ارزنده شما رو نوشتم تا برای خودم یاداوری کنم..
که سقف آرزوهامو بزرگ ببینم..
مسیر درست عملگرایی قوی میخاد و باید بهاشو بپردازی..
بخاطر همینه قران مدام داره اشاره میکنه به ناآگاهی افراد..به ناسپاسی افراد
ودر کنارش وعده های بهشت جاویدان برای مومنان…
چند روزه تو مدار بیشتر خواهی قران رسیدم..واقعا قران شگفت اوره..هر چی میخونی سیر نمیشی..دریای بیکران قران پر از گنجهایی هست…که حز سعادتمتدی و خوشبختی چیز دیگری برای انسان نمیخواهد..
امروز ایه راجع به شیطان..که در راه مستقیم الهی قرار گرفته..که خداوند دوزخ را براشون فراهم کرده..سجده شیطان به انسان…
مدام تو بیشتر ایه ها بیان کرده..
استاد عزیزم نمیگم خوب دارم عمل میکنم.سعی ام هر روز همینه..
از بس شور شوق دارم به صحبتها و حرفهای قران و کارکردن روی خودم و تواناییهام نمیدونم هفته ها چجور داره میره..اینقدر غرق در عشق بازی برای خودم و پروردگارم هستم.
الان دارم طعم زندگی کردنو میچشم..ولی انشالله به لطف الهیی تا زنده بودنم در این دنیا.همیشه رو به حلو باشم..و در این مسیر مستقیم مثل شما گام بردارم.
هر جا ذهنم شروع میکنه..اولین مثالی که منطقیش میکنم برای ذهنم.مثال شما رو میارم..داستان شما شده لالایی درونم برای خاموش شدنم در این مسیر زیبا.
به امید همیشه بهتر شدن..و متاهد بودن..و خارج از هیاهوی جامعه
بنام خداوند بخشنده مهربان.
چون مژده رسان آمد آن پیراهن را بر صورت یعقوب افکند به ناگاه به بیتابی اش باز گشت !گفت..آیا به شما نگفتم که من از سوی خداوند حقایقی می دانم که شما نمیدانید…
گفتند ای پدر!آمرزشدگناهانمان را بخواه!زیرا ما خطاکار بوده ایم گفت به زودی از پروردگارم برای شما درخواست آمرزش خواهم کرد که او بسیار آمرزنده و مهربان است..
دعای یوسف پیامبر.پروردگارا بخشی از فرمانروایی را به من عطا کردی.و بعضی از تعبیر خوابها را به من انوختی ای پدید اورنده آسمانها و زمین!تو در دنیا و آخرت سرپرست و یار منی مرا در حالی که تسلیم باشم بمیران و به شایستگان ملحقم کن…
الهی امین…یا رب العالمین.
سلام استاد عزیزم.میخام قبل از جواب سوال شما یه بازی رو درکودکیم براتون تعریف کنم!..
من بچه که بودم با چند از فامیلیمون که تو هم سن سالای خودم بودن..یه بازی انجام میدادیم.
بنام بهشت و جهنم!
یه دایره ایی شکل تمام بالشتای رو پشت سر هم میزاشتیم..
یادمه یه پشتی ابری داشتیم. ابرش تخت و نرم بود..طرح روش یه طاوس زیبا با پرهای سبز رنگ و گلهای زیبا..رنگ رز قرمز..خیلی این تصویر رو دوستداشتم..حهیزیه عروسی مامانم بود..
یادمه همون موقع میگفتم خدا میشه منم همینجور جایی زندگی کنم.چقدر این خوشکله..
و این پشتی رو میزاشتیم تو یکی از ریلهایی که بدو بدو میکردیم.در پایان هر کسی به این نقطعه برسه..میره تو بهشت..
و هر کسی وسط بیفته میره تو جهنم..بعد طرفو دیگه نمیزاشتیم تو بازی…
و هر روز کار هر روزه ما بود..
فقط این بازی خونه ما انجام میشد این بازیم فکر کنم خودم از خودم دراورده بودیم….ولی از بس این پشتی رو دوست داشتم یه جفتم بود.میزاشتم کنار هم میگفتم اینجا بهشته
بهمین خاطر خیلی تقلا میکردم تا نیفتم وسط..میگفتم من بهشتی هستم باید تلاش کنم..تا لبه پشتی میخاستم بیفتم وسط سفت خودمو میگرفتم..
وقتی به بهشت میرسیدم اینقدر خوشحال بودم.انگار بهشت واقعی برامون بود..واقعا حال میداد..
و این داستان برای من یادگار موند..تا امروز این فایلتونو دیدم….
و یه عکس از چند سال پیش برام تکرار شد…و با الانم مقایسه کردم..
اشک از چشمانم جاری شد..که الان در چه وضعیتی هستم.با وجود که اولای راهم !…
ولی خیلی خیلی بی نهایتها شکرت از اینکه در کنار شما دارم رشد میکنم…
استادم میخام بگم..من الان 34سالمه..من همجوره به اندازه خودم چک و لگدها رو خوردم…همیشه همین سوالم بود ..
که این خدایی که دنیا رو آفریده کیه؟
من چحور باید این خدا رو بشناسم؟
این شب و روزا برای چیه؟
چرا من باید برای نماز خوندن فلان اعمال رو انحام بدم.چرا اصلا لذت نمیبرم؟
چرا من باید تو این جایگاه باشم؟
و چراهایی بود که شب و روزمو پر کرده بود..
یه ادم بسیار غر غرو و عصبانی..و ناامید فقط یه نفس داشت..
هیچی از زندگیم نمیدونستم!
اون دستاوردی که اطرافیانم یا دوستان بدست میوردن با شنیده هایی که این مذهب به من شناسونده بود کاملا متناقض بود..
دقیقا بیین بهشت و جهنم!
میخام طبق سوالات شما پیش برم..
1-تجربیاتی شخصی خودت از زمانی بنویس که اگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی.چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
استاد حقیقتا من از گودال چاه با تلاش خودم بیرون اومدم..کسی نبود که بهم بگه..چون من آدمی هستم هیچ وقت دوست نداشتم کسی از زندگیم و نحوه تفکرم چیزی بدونه.مخصوصا افرادای نزدیک بهم…
در کل ادمی بسیار شاد و خوش اخلاقی هستم.و واقعا همیشه سعی میکردم بیرون با دوستانم روی خوشمو نشون بدم!
بیشتر با افراد نزدیک به خودم مشکل داشتم..یسری مشکلات پیش میومد..میدونی چرا؟….من حقیقتا همیشه شاکی از افراد خانواده ام بودم.
از موقعه ایی که روی خودم کار کردم و تضادها تو زندگیم بولد شد..گفتم باید تغییر کنم.یه راهی هست!
و الان استاد رابطه ام با خانواده ام عالی شده..که بازم نیاز داره بیشتر روش کار کنم!
با فرد نزدیکم کاملا رابطمون نزدیک و نزدیک شد..الان نعمت داشتن این فرد رو همه جوره حس میکنم..انگار یه کاسه ایی پر از کثیفی بودم.که منو برگردوندن..
تو کارم تو نحوه کارهای شخصیتیم.تو خریدام..و همه جوره کاملا تغییر کردم.
سلامتی بدنیم برگشت.که از دوران کودکیم داشتم…
تو رابطه خیلی خیلی بهتر شدم.و هنوز داره اون زره زره نگاهام از روابطم که میدونم نیاز داره روشون کار کنم. داره رونمایی میشه..
الان حس میکنم خودشناسیم کم کم داره تغییر میکنه..
چون فردی که خودشو نشناسه هیچ وقت نمبتونه رابط خوبی رو تجربه کنه…
و من الان دلیل افکار باورهام و فکرم رو مدام دارم روشون کار میکنم.
یه مربی خوب که شما باشید برای ذهنم گرفتم تا تربیتش کنه…
ممنونم از این مربی و استاد بینظیرم…
سوال دومی!..حقیقتا استاد چون من شرایط از یه نقطعه خیلی پایین بودم و وارد دانشگاه شما شدم….به لطف پروردگار بر نگشتم..
فقط یچیزی هست..بخاطر نداشتن خودشناسی خودم..
بعضی مواقع که الانم بهش بر میخورم..خیلی مطالبها برام سنگین میشه یه روز کامل راجع به فایل دقت میکنم.روزای اول اصلا نمیدونستم باور چیه.فرکانس چیه..
خیلی حالم بد میشد..میرختم بهم..چون این صحبتها حکم سنگینی برام داشت..مثل یه غذایی بیشتر از دهنت بخوری…و این مشخصه تا میخای هضمش کنی یکم تو گلو میپیچه!
دقیقا برای منم همینحور بود.فقط از خداوند میخاستم کمکم کنه..و من مننونم از پروردگارم خیلی جاها کم میوردم ولی دستمو میگرفت..
اینقدر الهاماتش برام واضح شده بود هر چی میگفت همون لحظه عمل میکردم..دقیقا مثل یه پازل برام بود..تا الان دقیقا همین خالت برام پیش میاد..ولی ادامه میدم
سوال سوم…
به نظر شما چه عواملی باعث میشه افراد بعد از اینکه مسیر را در هر جنبه ایی میشناسند و از آن نتیجه می گیرند ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمیگردند؟…
استاد امسال از خداوند خاستم معنی روزه رو بهم بگه…یدفعه تو زبونم آورد کنترل ذهن…
و فهمیدم چقدر ماها همه چیزو اشتباه برداشت کردیم..من هنوز دوره سلامتی شما رو خرید نکردم یادم به شما افتاد گفتم ببین.
استاد در یکی از فایلای سفرنامه شون.گفتن ما سه روزه غذا نخوردیم…
گفتم ببین.این استاد عزیز الان درک کرده معنی روزه رو…
روزه.هم زبانیه.هم فکری هم سلامتی.و درکش کرده عملیش کرده و الان نتیجه رو امروز دیدم قابل مقایسه نیست تو هیجای دنیا…
استاد من این حدس رو میزنم…
افرادی که در هر جنبه ایی از زندگیشون طبق گفته های شما در تمام شرایط بهترین میشن.و زندگی عالی رو دارن همه حوره تجربه میکنن.و زود یادشون میره.یا به نقطعه قبلشون بر میگردن……
بخاطر اینه. یسری باورهای مذهبی دارن…مخصوصا تعارف…..
و ما ایرانیا خیلی پاشنه داریم..
و حدیثها و یسری حرفهای پوچ و بی ارزش راجع بهمین تعارف کردنها از بچگیمون وارد ذهنمون شده…
اگه رفتی فلان جا اگه فلان طرف بزرگتر بود بهت فلان کار رو انجام نده..و شاید بشه از همین یدونه چقدر چیزا رو در بیاریم..
تو همین تعارف خیلی میشه نکته های ریز درآورد..
و پاشنه بعدی…معذب بودن…و روی عوامل بیرونی حساب کردن ..نکنه مورد تمسخر واقع بشم..
و خجالتی بودن..و قدرت بیان نداشتن و هزارها عامل ها هست..که میشه روی بالا پایین شدنمون تو قانون اثر بزاره..
روزای اولی که من با قانون شما آشنا شده بودم..با یکی از خواهرام در میون گذاشتم.ایشون اینقدر مقاومت داشت..
و منم شد صد دل عاشق.شما شده بودم.
مثل کسی که نقشه گنج رو پیدا کرده..و نشانه هاش اومده…
چرا؟چون من همیشه بدنبال همین خاسته میگشتم!
همین فرد نزدیکم هر بار میخاس اینو انکار کنه..و از نوقعه ایی که سعی کردم باهاش حرف نزنم.خداوند بهم کمک کرد تا از حافظش پاکش کنه..
الان میاد تو اتاقم دفترامو میبینه..و میبینه من دارم یچیزایی مینویسم اصلا سوالم نمیکنه..
من همه اینها رو از لطف پروردگارم میبینم!
همه این افرادی که بر میگردن..چون هنوز خودشونو نشناختن..هنوز توحید رو درک نکردن..
مخصوصا توحید بنظر من چیزیه که ما هر روز باید درکمون نسبت بهش نزدیکتر بشه!
مخصوصا خیلی افراد هستن قرآن رو نقض میکنن.
و همون برگی در باد هستن که هر حا باد وزید این افرادم دنباله رو هستن!
استاد عزیزم من خیلی وقت نیست عضو سایت شما شدم..
بهمون ربم!اینقدر الهامات خداوند برام واضحه چه شبایی از لطفی که پروردگار برام کرده رو نمیدونم چجور ازش تشکر کنم.و فقط از شدت این بزرگیش فقط گریه میکنم.میگم خدایا چرا شناخت تو اینقدر در دسترسمونه.ولی من ازت دور بودم!….
از نظر من..تمام مکافات انسانها در تمام جنبه های زندگی..همه بر میگرده به بی ایمانی..و به نشناختن خودشون..
بعضی موقعها میخام یکاری کنم تا از شر ذهنم راحت بشم…دقیقا اینقدر نجواش جالبه.و دقیقا میاد اون حرفو از چند جهت به من بگه..
تا من پشیمان بشم…
روزای اول خیلی مقاومتش زیاد بود.الان هست ولی شداش اوته ته ها میاد..
روزای اول خداوند فریب شیطان رو بصورت تصویر واضح تو خوابهام بهم الهام میکرد.
یادمه یه شب خواب دیدم تو یه ارتفاع بلندی یه تعداد زیاد آدمها بودن..خودشون یه کیسه بسیار بزرگی سرشون میکردن و از یه تونل خودشون مینداختن پایین.
شیطان وایساده بود میخندید..دقیقا چهرش همیشه جلوم هست..
استاد من خیلی الهامات از پروردگارم دیدم..
من هیچ وقت خوب نیستم.من هر روز متولد میشم..
دیگه هیچ وقت فکر نمیکنم برام دیر شده.چون فلان سن سال رو دارم..میگم من تازه متولد شدم.
من تاهد میدم تا ابد در این راستا بمانم.و میخام به لطف پروردگار تمام دوره های شما رو بخرم.تو کار و کسبم.تو رابطه ام با خودم با اطرافیانم و با خداوندم..هر روز بهتر بهتر بشم..
چقدر کیف میکنم تا تضاد میاد حالا من باید حل مسئله کنم.
دقیقا آزمون شما بزگزار میشه من سفت و سخت فقط میشینم گوش میکنم.
نمیگم خیلی خوبم.چون بعضی موقفه مطالبها کامنتا..یکم درکشون برام سخته..
ولی سعی میکنم هر روز بهترین باشم!
استاد عزیزم من سپاسگزار شما و خداوندم هستم.که من فاطمه علی پور جزو خانواده شما هستم..و هر روز دارم روی بهبود خودم کار میکنم.
و این تاهد رو به خودم و به ذهنم میزنم که بیشتر رو خودم کار کنم..چون هر روز باید تکه تکهای قلبمو با گفته های شما روشن کنم..
و چشمانمو و گوشمو همه رو تربیت کنم به زندگی خوب در دنیا و آخرت…
به امید روزهای خوب…در پناه تنها قدرت جهانم!
سلام و درود به سید علی خوش قلب.
با چهره شاداب و خندان زیباتون!
بهتون تبریک میگم که ایمانتونو اینقدر قوی کردین..
و دقیقا پاتونو گذاشتین رد پای استاد عزیز…
منم به شخصه خیلی دارم روی شخصیتم کار میکنم تا این راه سعادت و خوشبختی را ادامه و تاهد بدم برای همیشه!تا لحظه ایی که بمیرم..
مخصوصا شما دوست عزیز..کامنتتونو میخونم.و پیگیرایی که میکنید و کامنتایی که مینویسید..همه برمیگرده به ایمان راستین شما و توکل به الله..با کوله باری از عشق الهی رو داریید ادامه میدین..
تحسین.مرحبا.به شما دو عزیز!
انشالله منم در این مسیر الهی ثابت قدم باشم.
و بزارم نور الهیم در قلبم و تمام وجودم قوی بشه!
الهی آمین.یا رب العالمین
سلام به شما دوست هم فرکانسی الهی من..
پیامتون بسیار زیبا بود..
از ساختار عشق و آگاهی..گرفته
تا تقوا..و کنترل ذهن..
از غلط کردنهامون و فرمونمون از دست خدایی بگیرم که بهترین فرمون راننده این عالمه..
از راز موفقعیت.دوام آوردنه
و خط قرمزی که منو از مسیر راه درستم به بیراهه میکشونه..
از قانونی که استثنا نمیشناسه.احساسی برخورد نمیکنه..کلا سیستماتیکه..
آب هویج بدی آب هویج به تو برمیگردونه.آب سیب بدی سیب میده…..وای خدای من..
چقدر درک کردن تا شنیدن متفاوته…
دوست عزیزم.خیلی خیلی متشکرم.سپاسگزارم از اینکه این اگاهیهای زیباییت را با نور الهی درونیت به ما هدیه دادی..بسیار تشکرت میکنم…ممنونم سپاسگزارتم..