دلیل نتایج پایدار

پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:

سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

 

منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری دلیل نتایج پایدار
    691MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل نتایج پایدار
    22MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناعمه احمدی» در این صفحه: 2
  1. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1281 روز

    سلام ب استاد عزیز و دوستان عزیزم

    سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

    اولین نتیجه ای ک هر کدوم از ما با گوش دادن فایلها می گیریم آرامش هست. نعمتی ک واقعا هر روز باید سپاسگزارش باشی وقتی می بینی دور و اطرافت هیچ کس به اندازه تو توکل نداره، نمیتونه خودش رو کنترل کنه، در بیشتر مواقع آرامه، واکنشی عمل نمیکنه. ب نظرم همه این آگاهی ها، تمرینات و باورهای خوب ساختن برای اینه ک ما آرام باشیم حرص نزنیم عجله نداشته باشیم مقایسه نکنیم خودمون رو خودسرزنشی نکنیم.

    نتیجه بعدی برای من خودم رو دوست داشتن بوده، عاشق خودم و تنهایی خودم بودن ک از دوره عزت نفس یاد گرفتم. خودم بودن شاد بودن مهم نبودن نظر مردم اینا واقعا قابل ارزشه و من یادم میره ک من قبلا این شجاعت ها رو نداشتم.

    نتیجه بزرگتر پیدا کردن خدا بود برام، قرآن خوندن، این هم صحبتی باهاش بخدا میلیاردها می ارزه. من قبل اصلا فکر نمیکردم شایسته هم صحبتی و دوستی با خدا باشم، خدا رو از خودم دور دور می دیدم. ولی الان برای کوچک ترین ایده ها ازش کمک میخوام میگم من نمیدونم خودت بهم بگو.اصن ب یکی بگی من مثلا خدا توی آشپزی هم کمکم میکنه هدایتم میکنه میگن کافر شدی.

    اصن شناختن این نیروی هدایت من نمیدونستم قبلش ک همچین نیرویی وجود داره، یعنی خدا باهات حرف میزنه با نشانه ها، بهت میگه من پشت تم برو جلو. مثلا رخ دادن معجزات، دست هاش، همزمانی ها ک چقدر ذوق میکنه آدم.

    نتیجه بعدی ساختن روابط عالی اینکه چقدر بیشتر دوست داشته میشی، بیشتر مورد احترام و محبت قرار میگیری.

    نتیجه بعدی شجاعتم بود، نترسیدن از آدما بت نکردن شون. حرکت هام، تصمیماتم درصورتی ک من اصلا قبلا جرئت فکر کردن بهشون رو نداشتم.

    نتیجه بعدی سلامتی ک فهمیدم منشا تمام بیماری ها ذهن نا آرام هست. خواب آرام داشتن.

    چشم مثبت بین داشتن، ک باعث شد من توجه بیشتری ب نکات مثبت اطرافم و انسان ها داشته باشم و ذوق داشتن رو یاد گرفتم، سپاسگزار بودن رو یاد گرفتم.

    تعهداتی ک روی حذف اینستا و دوستانم به کلی داشتم، از حذف دونه دونه پلی لیست اهنگ هام و کنار گذاشتن هر فیلم و سریالی، از تعهدم برای روزانه پیاده روی هام حدود 9 ماه حتی اگر مهمان بیاد. از حساسیتم بابت تایم و ورودی هام حتی اگر خواهرت باشه و از کشور دیگه ای بعد از 1 سال مهمانت باشه ولی تو اولویت برنامه روتین خودت و کنترل ورودی هات باشه. اینکه خانواده میدونن ناعمه خیلی از مهمونی هارو نمیاد، ناعمه اگر دکمه کنترل ماهواره زده بشه یه لحظه هم اونجا نمیمونه، ناعمه تو بحث ها و هم نشینی ها همراه شون نیست، درد و دل کسی رو گوش نمیده حتی مادرم، کاری ک بخواد رو انجام میده و کسی جلوشو نمی گیره.

    ولی چرا فکر هنوز ذهن من کارکردن روی قوانین رو به عنوان خوراک اصلی روحم در نظر نگرفته!؟

    چرا هنوز 100 درصد باور ندارم ک عمل کردن ب قوانین هست ک منو ب اون زندگی رویایی دلخواهم میرسونه، چرا ب فایلها ب عنوان حال خوب کن نگاه میکنم و اون ایمانی ک باید داشته باشم رو ندارم. نه اینا مطالب فانتزی نیست نتایج عالی فقط برای بقیه نیست، اونا عمل کردن الگو بگیر یاد بگیر استمرار رو، خودت رو مقایسه کن با اطرافیانت ببین چقدر تو حاشیه ان تو درو دیوارن آرامش خودت رو ببین این هم صحبتی با پروردگارت رو ببین سلامتی و حال خوب ات رو ببین ارتباطات عالی و رفتارهای عالی ک انسان ها باهات دارن رو ببین اینا نتیجه است اینا رو باید ب خودت بگی اینا رو کم ارزش ندون اینا نتیجه کارکردن رو خودته این اتفاقا شانسی نیست.

    چرا همون ولعی ک برای خوراک جسمم دارم همون عطشی ک برای نوشیدن دارم رو برای آگاهی دادن ب خودم ندارم ؟ چرا انقدر حساسی ک غذایی ک میخوری سالم باشه ولی حاضری هر چرت و پرتی رو وارد مغزت کنی؟

    استاد من این ورودی هارو واقعا ایمان اوردم بهش، دیروز بود ک تا ظهر سراغ سایت نرفته بودم و حس عذاب وجدان داشت منو میخورد و ذهنم هی میگفت فعلا نه یه ساعت بعد نیم ساعت بعد. بعدازظهر بود ب خودم اومدم دیدم با خواهرام نشستم ب اهنگ هاشون گوش میدم، اخبار از اینستای پدر ب گوشم رسید، چندتا حرف های ناجالب شنیدم. ک شب وقتی خواهر کوچیکم بهم گفت چرا انقدر قاطی ای. لحن تندی داشتم با همه و این براشون عجیب بود. ب خودم اومدم دیدم ورودی ها منو عصبانی کردن و احساس من رو بد کرده بودن من نمیدونستم این احساس بد از کجا اومده بود ولی می دونستم باید تیشه ب ریشه اش بزنم.

    ک گفتم تسلیم دیگه ادامه اش نمیدی آروم باش، 10 شب بود رفتم بالاپشت بوم( یکی از ترس هام هم بود) رفتم و قران خوندم و سکوت کردم و چقدرر حالم بهتر شد، رفتم منشا حال بدم رو پیدا کنم و با منطق خفه اش کنم، اینکه کاری ب کار هییییچ کس نداشته باشم و دلسوزی نکنم خدایی نکنم برای هیچکس.یادم اومد یه سری ترس ها دارم ولی نرفتم تو دلشون( انجام تبلیغ اگهی در واگن مردان، در قسمت بانوان ب راحتی انجامش دادم و رفتن ب دل تاریکی ) ، اینا داشت مغزم رو میخورد تا انجامشون ندم آروم نمی گیرم و به قول خانم شایسته شاید ندونم ولی رفتن تو دل همین ترس های کوچک ک از دور ترسناک هستن چقدرررر درهای برکت و خوشی ب روم باز میکنه یه راه هایی رو باز میکنه ک الان متوجه نمیشم جسورتر و با ایمان ترم میکنه، چون رفتن تو دل ترس ها یعنی من تنها خدا برام بسه بنده هاش کی ان بابا!؟ همونطوری ک این تمرین رو جلوی پسرا انجام دادم و اون ترس از جنس مخالف کم شد ولی باید ادامه داد، فکر نکن همون یه بار نتیجه ابدی میده.

    سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

    حالا یه باره شل کن بابا این حالا حالا گفتن ها، حالا یه دونه شیرینی ک چیزی نمیشه

    حالا یه بستنی بخورم، حالا ک نشستم تو بحث شون کی پاشه بره هندزفری بزنه نداریم اگر فکر کنی ب اینکه میتونی و اجازه داری عقب گرد کنی تو برخواهی گشت حتی همین فکر کردن ک اره تو میتونی چیت کنی داری راهو برای دستت رو تو آتیش بردن آماده میکنی، اون لحظه نمیسوزی ولی بعدش هی اتفاقات منفی میوفته چک میخوری تا ب خودت بیای

    این حالا حالا گفتن ها باعث ضعیف شدن و استمرا نداشتن ات میشه و توی خیلی از جنبه های زندگیت تاثیر میزاره. ناعمه حتی اگر قبل از این میلت هم میرفت کمی ب سمت حاشیه بعد از دیدت این فایل سریع ب خودت تشر میزنی، هررر وقت گفتی حالا یه بار اشکال نداره بدون فاتحه تو خوندی.

    میدونین ما چون اطرافیان مون جزو 97،8 درصد جامعه هستن ذهن مون میگه ببین اطرافیانتو، اینجاست ک ب خودم میگم آیا من میخوام مثل پدر و مادر و خواهرم زندگی کنم آیا من هم میخوام به کم قانع باشم آیا حد آروزهای من همینه ک بگم ولش کن دیگه نشد برا ما نشد!؟، آیا استانداردهای تو همینه ؟ میخوای به همین زودی خواسته ها و آرزوهات رو فراموش کنی ؟

    یکی از دلایل برگشت هم میتونه این باشه ک ما فکر میکنیم این اتفاقاتی ک الان داریم تجربه میکنیمشانسی بوده، اینکه من روابط عالی ساختم، اینکه انسان ها دست هایی از طرف پروردگار شدن و ب من کمک کردن، و من هدایت شدم ب اونها نه اینکه شانسی این اتفاق افتاده.

    سپاسگزارم استاد چقدر عشق دارین به شاگردهاتون و این فایل تون ب من نهیب زد هر نتیجه ای دارم بخاطر رفتارهای خود خود خودم هست و هیچ بهانه ای قابل پذیرش نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1281 روز

    سلام زهرای عزیزم

    سپاسگزارم بابت ابراز محبت و عشق تون. راستش من خودم اوایل اسم خودم رو خیلی دوست نداشتم و فکر میکردم بی معنی است و وقتی معنی اش رو فهمیدم عاشق اسمم شدم ؛)) در سوره غاشیه به معنای کسی ک از وفور نعمت ها چهره اش شاد و مسرور است و در لغت نامه به معنای بانوی نیکو زندگانی هست.

    دقیقا زهرا جان یادمه همیشه استاد توی فایل ها میگن بچه ها من خیلی ب خودم سخت می گیرم، این یعنی همون تعهدی ک پرقدرت پاش وایستادن و میگن تا یه ذره مسیرم کج میشه به خودم نهیب میزنم میگم برگرد سریع برگرد. چون ما نباید حتی ب خودمون اجازه دور شدن از فضای قوانین رو بدیم چون همین فکر باعث دور شدن و شکست میشه.

    در پناه الله شاد و ثروتمند و سلامت باشید دوست خوبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: