دلیل نتایج پایدار

پس از دیدن و شنیدن توضیحات استاد عباس منش درباره موضوع این فایل، پاسخ های خود به سوالات زیر را در بخش نظرات این صفحه بنویسید:

سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟

سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟

سوال 3:  به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟

 

منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دسته بندی ” توانایی تشخیص اصل از فرع “

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری دلیل نتایج پایدار
    691MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی دلیل نتایج پایدار
    22MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حدیث نوروزی» در این صفحه: 1
  1. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1263 روز

    به نام رب هادی

    سلام به اعضای خانواده و استادان عزیزم!

    کامنت و صدای من رو دارید از کارآموزی من میشونید

    در حالی که دارم با تمام جون و وجودم بهای هدفم رو پرداخت میکنم

    اینو از شما یادگرفتم و آویزه گوشم کردم که باید بهای هدفم رو پرداخت کنم و باید براش قربانی کنم

    من خیلی از چیز های پوچی که هم سن و سالای خودم براشون عادیه و انجام میدن رو قربانی کردم و هر روز از صبح زود میام کارآموزی تا هرچی که بتونم رو یادبگیرم و تجربه کنم، با اینکه هیچ حقوقی نمیگیرم ولی میخوام بهای هدفم رو پرداخت کنم

    امروز که اومدم ،همه بهم میگفتن دیروز همش حرف شما بود…

    گفتم برای چی؟

    گفتن همه ازتون تعریف میکردن با این سن کم از الان اومدین کارورزی و کارآموزی با اینکه هنوز به دیپلم هم نرسیدید و دانشجو نشدید، همشون میگفتن بخاطر علاقه ای که به کارتون دارید شما رو پذیرفتیم با اینکه اصلا کارآموز قبول نمیکنیم! شما که از الان اومدید معلومه در آینده حتما مدیر مجموعه خیلی بزرگ میشید(با اینکه نمیدونستن خیلی هدف و رویا های بزرگتر از این دارم هنوز)

    خلاصه دارم توی حوضه ای از رشته ام تجربه کسب میکنم که خیلی جدید و گسترده است و هیچی نمیدونم ازش ولی تمام تلاشم رو میکنم تا یاد بگیرم و در حوضه خودم حرفه ای بشم؛

    نمیدونید چقدر ایده های ثروت ساز برام اومده چقدر بهم پیشنهاد میدن،چقدر کارها داره عالی جلو میرع(اینا رو موقعی که نتیجه کامل گرفتم براتون میگم…)

    برای دوره سلامتی هم منم بدون که هیچ بیماری ای داشته باشم با اینکه فکر میکنم منم نزدیک دیابت بودم چون وحشتناک هر روز خامه و شیرینی میخوردم…(واقعا دوره جاهلیت عمیقی بود…)

    من بدون هیچ چیت دی، تا الان پایه اصول موندم و یه روزم نبوده که منحرف بشم(اونم همش به لطف خدا برمیگرده و اعتبارش برای اونه نه من)

    و جالبه این که من هنوز قانون سلامتی رو اصلا تهیه نکردم و خیلیی این معجزه بزرگی توی زندگیمه که همزمان با شروع دوره منم از قبلش شروع کرده بودم به عوض کردن تغذیه ام و داشتم کم کم و تکاملی غذای های مضر رو حذف میکردم و دقیقا اینجا جمله هدایت برای من معنی پیدا کرد و من کاملااا هدایت شدم ،اصلا خودمم نمیدونم چی شد با این همه عادت های بد غذایی ،من هدایت شدم به این شیوه کاملا متفاوت و آسووون!

    انقدر عاشق قانون سلامتم که خدا میدونه؛بنظرم از قبلم خیلی غذای های خوشمزه تری میخورم

    خلاصه بعد از شما یاد گرفتم و بیشتر هدایت شدم و داستان کامل رو وقتی قانون سلامتی رو با درآمد خودم خریدم براتون کامل تعریف میکنم…!

    فقط میتونم بگم هدایت کاامل بود!

    من خیلی هنوز جا دارم و منم هنوز اونجوری که میگید کامل عمل نکردم و تمام تلاشم همینه که تماما به آموزه های شما عمل کنم!

    و یکی از چیز هایی که از خودم بیشتر درموردش راضیم،همین قضیه هایی بود که توی ایران اتفاق افتاد و من خیلی راحت تونستم اصلا بهش توجه نکنم و تمام تمرکزم روی خودم باشه و به حرف های شما عمل کنم، با اینکه توی مدرسه و جو عمومی بودم و اونجا بیشتر از همه جا ، این جو بود و کنترل ذهن خیلی قوی ای میخواست، ولی من جوری توی دنیای خودم با خدای خودم بودم که اصلا نمیدونستم چه اتفاقی افتاد(،من با اینکه وسط شرایط بودم ولی واقعا نمیدونستم چه اتفاقی افتاده ، تازه چند ماه بعد یکم فهمیدم ، و تارن هنوزم نمیدونم چخبر بود!!) ،با اینکه درست بغل گوشم بودن ولی من متوجه نمیشدم یا یک اتفاقی پایین پنجره میوفتاد و همه جمع میشدن و جو استرس زایی برای همه بود من حتی واکنشم نشون نمیدادم و در حال خوندن خلاصه های دوره ای بودم که نوشته بودم،تمرکزم روی نکات زیبا بود، شکرگزاری هام رو می‌نوشتم

    و برای همه جای تعجب بودم و بهم میگفتن تو کدوم طرفی ، و من جوابی نمیدادم و میگفتم اصلا منو وارد بحثتون نکنید من هیچ علاقه به هیچکدوم از اینا ندارم! شما کار خودتونو بکنید!

    من همیشه یجا دور از بقیه داشتم به نکات زیبا توجه میکردم! اصلا دنیای من متفاوت بود از اونا!

    این جایی بودم که معنی آموزه هاتون رو فهمیدم ، دقیقا توی همون شرایط یکسان، برای من اتفاق های عجیب و خیلی خوبی میوفتاد و همه چیز معجزه آسا به نفع من میشدد اصلا عجییب!

    و توی زندگیم خیلی برام مهمه که با انگیزه باشم ، تجسم کنم ، دنبال اهدافم باشم و پروداکتیو و یک شخصیت موفقیت پرور داشته باشم که همش به دنبال پیشرفت باشم ودارم روی این مورد کار میکنم و هنوز خوب نیستم کاملا

    و جهنم ترین روز برای من موقعیه که گیج میشم و هدفم رو نمیدونم و انگیزه ای ندارم، اصلا از مردن بدتره!

    چند روزه داشتم از خودم میپرسیدم، اصلا میخوای موفق باشی یا نه، اصلا میخوای به خواسته هات برسی یا نه؟ اصلا تو چی میخوای همین الان؟؟

    چون باید دلیل زنده بودنم رو به خودم همیشه یادآوری کنم، باید از رویاهام مراقبت کنم!

    اینا دلیل زندگی کردنم هستم و اینکه عشق خدا رو تو قلبم حس میکنم و خدا رو دارم و اون عشق و رفیقمه، این دلیل تمام امیدم برای زندگی کردنه، دیگه نه غمگین میشم نه میترسم، چون هر اتفاقی بیوفته از خدا کمک میخوام… و دیگه صد در صد بعدش مطمئنم که حتما کمکش میرسه و حتما مواظبه! و میالم راحت میشه!

    خیلی جا ها خیلی خوب بودم ، خیلی جاها نه، دلیلش اینکه که باید صد در صد عمل کنیم و ایمان نشون بدیم!

    دقیقا داشتم این روزا به همین موضوع فکر میکردم و چقدر همیشه این فایل ها به موقعست چقدر خوب هدایتگریه جان جانانم!

    الان که دارم دوباره ادامه کامنت رو مینویسم ،سه چهار بار دیگه فایل رو گوش کردم و دوباره چیز های جدیدی فهمیدم

    گفتید«منظقی نیست که خودم درستش کنم بعد دوباره خرابش کنم»!

    دقیقا امروز توی گلخونه بودم و پرسیدم ازشون… بهم گفتن اینجا خیلی رشد خوبی داشته و ثمر میدادن ولی برای یکسال کلا نابود شده!

    گفتم برای چی؟!!

    گفتن چون توی اون یکسال هیچکس نبوده که درست ازشون مراقبت کنه و همشون از بین رفتن…!

    درست عین ما میمونن!

    این همه زحمت میکشیدم نتایج خلق میکنیم ، بهشون آب میدیم ولی ولشون میکنیم به امان خودشون که همینجوری بمونن ولی همشون دوباره به روز اول برمیگردن!

    دقیقا مثل کاشت درخت و گیاه میمونه که این مثالیه که خودتونم صدبار زدین؛

    من به عنوان دانشجوی شما توی این دانشگاه بزرگ ، برام خجالت داره که نتیجه نگیرم و روی خودم کار نکنم!

    من باید خیلی خوب از خودم و کانون توجهم مراقبت کنم!

    باید دلیل رسیدن به هدف هام رو بدونم،باید برای خودم دلیل مشخص کنم برای پیشرفت کردن! و با قدرت ادامه بدم،باید اهرم رنج و لذتم رو قوی کنم!

    من برای رنج کشیدن ساخته نشدم،من باید به آسونی به تمام خواسته هام برسم،اگر ساده پیش نمیره، باور های من غلطه!

    من متنفرم از اینکه پشت سر بقیه که هیچ نتیجه ای نگرفتن راه بیفتم؛

    من متنفرم از اینکه همرنگ جماعت باشم؛

    من متنفرم از اینکه یه آدم بیخود توی جهان باشم؛

    ….

    من میخوام به ته خودم برسم،

    میخوام به شخصیت خود برترم برسم

    میخوام خداگونه و ابراهیمی باشم

    میخوام به عهدم با خدا وفا کنم

    میخوتم جهان رو گسترش بدم…. میخوام جهان رو گسترش بدم!

    میخوام تماما از زندگیم لذت ببرم!!

    همین و بس!

    دیگه خودم میدونم و خودم!!

    چاره ای جز تغییر و پیشرفت نیست!

    بخدا خدا به آدم درس زندگی میده

    یه سوالی برا پیش میاد، کل روز درگیرشم

    بعد شما همون فایل رو با هدایت و برنامه خدا میزارید

    روی سایت و بعد دقیقا با کامنت خودم جواب خودم رو میدم و مسیرم رو مشخص میکنم!

    دقیقا جواب سوال توی خودشه!!

    با عشق عاشقتونممممممم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: