دلیل نتایج پایدار - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-09 05:51:142023-07-09 06:20:30دلیل نتایج پایدارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام وآرزوی سلامتی استاد نازنینم وهمه ی دوستان گلم
از ترازو کم کنی من کم کنم
تا تو بامن روشنی من روشنم
مولانا
واقعا که باکار نکردن روی خودمان سر خودمان را شیره می مالیم
وخدا هم از زبان مولانا واززبان استاد نازنینم میگه اگه بخوای کم بزاری به همون اندازه که کم گذاشتی من وزندگی هم برات کم میاره واگه،روشن وواضح کارکنی روی خودت جهان هم روشن تر و الهی تر میشود
احسنت به شما استاد عزیزم بابت تعهدتان بابت موحد بودنتان
هرگاه فایلی میگذارید آن قدر نکات آموزنده وناب وکلیدی میگویید که متحیر میشوم وبا خود میگویم مگه باز هم استاد حرف دارند برای گفتن
درصورتیکه همه ی چیز هایی،که باید میگفتند گفتند،،،ولی هر بار میبینم از یه زاویه ی جدید مساعل را موشکافی میکنند،،ممنونم،،،
چه قدر عالی گفتید وقتی تعهدتان کم میشود نکات منفی در مورد اون کاری که بهش تعهد دارید را بیشتر به خودتان جذب میکنید. مثلاً در مورد قانون سلامتی اگه قانون زیر پا گذاشته شود و شیرینی خورده شود ،،تعداد دفعات شیرینی خوردن بیشتر میشود
این را به همه ی تعهدات میشود تعمیم داد مثل وقتی که تعهد دادیم غیبت نکنیم ودروغ نگوییم ولی تا متعهد بودنمان را فراموش میکنیم،،بیشتر اتفاقات منفی به خود جذب میکنیم و بیشتر غیبت میکنیم.
بیشتر بد بختی ها به خاطر عدم تعهد وعدم احساس لایق بودنمان برایمان رخ میدهد..چه قدر قوانین ساده و ناب هستند …وحتما از قبل از این دنیا این قوانین را میدانستیم و از یا د برده ایم ،،، ،،،
اسیر عادت هایمان شدیم،اسیر نقطه ی امنی که بهترین جایگاه برای تنبل های کلاس دنیاست.،،،میپنداریم عقل جزویمان میتواند باعقل کلی ،خداوندی که تمام هستی را اداره میکند برابری میکند؟؟؟
میترسیم،،به خداوند اعتماد نداریم…و دنبال حرف تازه ای میگردیم تا شاید زندگیمان عوض شود و معجزه رخ دهد ولی از نقطه ی امنمان،بیرون نیاییم.
با تشکر وسپاس فراوان
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایستهودوستانگلم
پارسال فکر کنم برج 2 بود ک استارت دورهسلامتی
را زدم اوایل خیلی چهره تغییر کرد و وزنم کم شد
ملت همیشه در صحنه شروع ب اظهار نظر کردند
چی میکشی معتاد شدی چیز نمیخوری تا دلتون
بخواه این حرفا بود مهمونی میرفتم اینقدر تعهد
داشتم لب نمیزدم ب چیزی غیر از چیزای مجازی
ک سر سفره بود میتونستم بخورم و هرکی تعارف
میزد میگفتم ممنون نمیخورم خیلی راحت وحال
میکردم با این کارم ک میتونم کنترل کنم خودما
دمم گرم خلاصه یکسال گذشت بدن عضلانی
و ورزشکاری چهره زیبا و انرژی عالی خواب معمولی
احساس سبکی و….مهمونی میرم دیگه همه
میدونم من چی میخورم و اصرار و تعارفی
دیگه در کار نیست همون آدما ک چرت و پرت
میگفتن الان میگن چقدر عالی شدی چه هیکلی
چه فیسی ولی خوب نظرشون چه تحسین
چه تخریب برام مهم نیست و همون موقع ک
چرت و پرت میگفتن بایه لبخند رد میکردم و
میگفتم تو درست میگی تو عقل کل خدافظ شما
استادیاد فایل پرداخت بها وحاضری
چقدر برای رسیدن به هدفت قربانی کنی
و داستان حضرت ابراهیم افتادم
یه چیزی بده تا یه چیز بهتر جایگزینش کنی
و یادمه موقعی ک فایل های عضله سازی روی
سایت گذاشتین من سریع دمبل خریدم و تو
خونه شروع کردم و بعدش یه مسافرتی مجردی
با دوستان رفتیم شمال و من دمبل هارا با خودم
بردم و بچه ها تعجب کردن تو مسافرت و ورزش
ول کن حوصله داری ولی من صبح زود بلند میشدم
و تمرینما میکردم
گاهی اوقات پیش اومده برای مدتی ذهنم را رها
کردم و کنترل ذهنی ندارم و میفهمم جنس اتفاقات
مثل همیشه نیست همزمانی رخ نمیده و اتفاقات
غیرمترقبه رخ میده سریع میام خودما جمع و جور
میکنم و شروع میکنم
استاد عاشقتم و امیدوارم یه روزی ببینمتون
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی
دل که آیینه صافی است غباری دارد
از خدا میطلبم صحبت روشن رایی
سلام صدسلام براساتید گلمون استادعباسمنش عزیز وخانم شایسته نازنین
وسایرعوامل ودوستان عزیز درسایت توحیدی عباسمنش
خداوندرابسیارتابسیارشاکرم که یکباردیگه به من فرصت داد تاباتماشای فایل دیگری ازاستادعشق به اگاهی هایم افزوده شود وبه من یاداوری گردد تا به لطف الله مهربان به مسیری که هدایت شده ام روباقدرت وباجدیت هرچه تمامتر ادامه دهم
من ان شب تابستانی سال 1398راهیچگاه فراموش نمیکنم که بادیدن اولین قسمت سریال زندگی دربهشت که نقطه عطفی درزندگی ام بودووارد یه دنیای دیگری شدم دنیایی سرشار از احساس واقعی وجود خداوند .سلامتی ،اسایش ،خوشبختی محبت ،عشق ،زیبایی،ارامش ،فراوانی ولحظات شاد شگفت انگیز بوده وخواهدبودوبی نهایت خدواند راسپاسگزارم که دوستم داشت ومنو به این مسیرزیبا وپرخیربرکت تغیر هدایت کرد وشمااستادنازنین وخانم شایسته عزیز ودوستان عزیزم درخانواده توحیدی وصمیمی عباسمنش روسرراهم قرارداد
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
استاد عزیزم ابتدای فایل کلی شماروتحسین کردم بااین اندام فوق العاده وچهره نورانیتون وهمچنین کیفیت بالاوسبک زندگی تون وتحسین کردم سرکارخانم شایسته نازنین رو که باعشق کارفیلم برداری رودرهرشرایط وموقعیت زمانی ومکانی انجام میدهند وبادتوضیحات ارزشمندشون برای درک بهترمطالب وهمچنین سرزمین الهی وپرازثروت وبرکت امریکارا که درهمین مدت نزدیک به 50دقیقه درطول مسیرشاهد این همه زیبایی وثروت ونعمت وفراوانی بودیم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
اما درمورد سوال اول: اگه بخوام درباره تجربیات شخصی خودم از زمانی بنویسم که آگاهانه سعی داشتم آموزش های استاد را در زندگی ام اجرا کنم، چه نتایجی گرفتم و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ام ایجاد شده؟
باید بگویم
زندگی من قبل ازاشنایی باقوانین (سال98)
درهمه حوزهها فاجعه بود از جمله سلامتی جسمانی ،سلامتی روحی وروانی ،ارامش،روابط، نداشتن خواب راحت
زیرا به دلیل عدم اشنایی باقوانین فکر میکردم روال زندگی همینه درکنارهرشادی وخوشی ناراحتی هم است درکنارثروت فقرهم است
درکنارهرخواب راحت بی خوابی هم است والا غیر وهمیشه این بیت شعر گواهی بود برباورای غلط وویران کننده که درطول سالیان سال درذهنمون ایجادشده بود
“جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد ”
واما بعداز اشنایی باقوانین الهی و بدون تغیر خداوند که ازبان افسونگرشمااستاد الهی جاری شد وبهرمندشدم انگارتازه متولد شدم ودارم روزشبهایی روتجربه میکنم که برام غیرقابل باوره واین روزهادرزمان بیداری وهوشیاری شکرخدا وسپاسگزاری وردزبونم شده وفکرمیکنم غیرازسپاسگزاری وتوجه وتمرکز برروی نکات مثبت زندگی وزیبایی ها کاردیگری نباید انجام دهم
خدایا صدهاهزاربارشکرت بابت حال خوبم دراین روزها بابت احساس فوق العاده خوبم بابت فرکانسهای عالی که میفرستم بابت ارامش درونم بابت شادیهای روزافزونم بابت اگاهی های نابی که هرروز دارم بیشتردریافتشون میکنم بابت توحیدی ترشدنم بابت رسیدن به درک بهترم ازقانون بابت سپاسگزارترشدنم بابت شورشوقی که دارم بابت ارام ترشدنم بابت رهاترشدنم بابت تسلیم ترشدنم بابت صبورترشدنم بابت زیبابین ترشدنم بابت شجاع ترشدنم بابت باایمان ترشدنم وبابت …………………………………………………………………….
استادعزیزم زبان قاصره نمیدونم با چه زبان وادبیاتی بایدازشماتشکرکنم شما باروح وروان من چه کردین؟
بعداز60سال زندگی تازه دارم طعم لذت ،طعم ارامش، طعم شادبودن درونی وواقعی رو میچشم واززندگی ام لذت میبرم
خدایا شکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
استادعزیزم اینقدراین روزها حالم خوبه سرذوق وسرشارازانرژی هستم وشورشوق دارم که حدنداره واین حال خوبم رو ابتدا ازلطف خداوند وهابم میدونم ودرثانی مدیون شمااساتیدنازنینم هستم ومتعهد شده ام ودرحد توانم تلاش میکنم تا لحظه ای ازاین مسیر الهی منحرف نشوم زیرا حاضرنیستم که حتی یک دقیقه به قبل برگردم
درطول این 4سال که کارکردن روی خودم رو بافایلهای دانلودی وسریالهای زندگی دربهشت وسفربه دورامریکا شروع کردم وسپس بادوره فوق العاده ثروت 1ودوره شگلفت انگیز دوازده قدم ادامه دادم وادامه خواهم دادودراین مدت انصافانتایج خوبی گرفته ام ازجمله درحوزه سلامتی جسمانی،سلامتی روحی وروانی،رابطه عاطفی وحتی درحوزه مالی هم نتایجی داشته ام
درکل واقعا به فرموده استادعباسمنش چرخ زندگی ام رونتر میچرخه
واگه بخوام یه چکاپ ازخودم بگیرم وخودمومقایسه کنم بادوران جاهلیت واقعا برام غیرفابل باوره ادمی که همیشه دچارانواع سردرد وسایربیماریهابود و20سال با داروی ارم بخش میخوابیده باذهنی بیمارووسواسی وداشتن حس ترحم به دیگران وزندگی کردن برای دیگران عدم احساس ارزشمندی ووووواگه بخوام بنویسم باید صفحه ها بنویسم چون ازنطرخودم بیان این موضوعات به شکلی تمرکز برنکات منفی است لذا به همین بسنده میکنم
و این روزها حاضرنیستم تحت هیچ شرایطی لحظه ای غفلت کنم وازاین مسیرالهی منحرف شوم هرچند دراین مدت هم اگه به تضادی برخورد کنم واحساسم بدبشه حالا هرچه میخواد منطقی باشه وبرام توجیه پذیرباشه که باید حسم بدباشه یادصحبت استاد عباسمنش عزیز میفتم که اگردستمو توی اتیش کنم قطعا میسوزه وتلاش میکنم به سرعت هرچه تمامتر به احساس خوب برسم زیرا به این باوررسیده ام که
“احساس خوب=بااتفاقات خوب
“احساس بد=بااتفاقات بد
جالب بدونین هرزمان که بنابه هردلیل حالم بدشده وبه احساس بدرسیدم به طورعجیبی ودرکسری ازثانیه خدا گوشمالی میده ویه پس گردنی ارومی میزنه که اقا حواست هست داری ازمسیرمنحرف میشی تو قول دادی وتعهددادی تازمانی که زنده هستی بامن باشی فقط صدای منو بشنوی صدایی که امید ،خوشبختی ،زیبایی، فراوانی، ثروت وزندگی ایده ال روفریاد میزنه
50سال که صدای شیطان روشنیدی چه جیز عایدت شد غیراز ناامیدی ،ترس ،اضطراب ،دلهره ،بیخوابی بوده پس بهوش باش شیطان منتظره که لحظه ای غفلت کنی ودوباره فریبت بده
پس سرقولم هستم ومتعهد میشوم که به یاری الله مهربان لحظه ای ازاین مسیرزیبا والهی منحرف نشوم زیرا تازه اول راهم وبدجوری دارم لذت روتجربه میکنم ومزه اش رفته زیر دندونم وحالا حالاها کاردارم وسقف ارزوهام هرروز داره بلندتر وبلندترمیشه
باوروایمان دارم به یاری الله مهربان وبااموزه های استاد گرانقدرمون روزهای شگفت انگیزی رو درهمه زمینهاتجربه خواهم کرد
عاشقتونم ودوستتون دارم خیلی زیاد
تادرودی دیگر بدرود
الله یارتان ونگهدارتان باد
سلام استاد عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزم.
و سلام به همه ی هم خانواده ای ها و هم فرکانسی های عزیزم.
اول بگم چقدر خوب یادم هست که زمان مهرماه پارسال که تقریبا ابتدای راه خودم بود؛ در حقیقت ابتدای بازگشتم و کشف جدید راهم بود؛ و اشتیاق فراوانی داشتم برای تغییر و مهم ترین کاری که توی اون روزگاران اننجام دادم اعراض کردن بود. تا یه شبی که رفتم توی شبکه اجتماعی اینستاگرام و پست ها و استوری ها را دیدم… استاد تا 4 صبح خوابم نبرد و دقیقا یادم هست همون روز شما پستی در مورد اعراض کردن و توجه نکردن به این اوضاع و توجه و تمرکز بر خواسته هایمان. خلاصه انگار شما تو همون شب سنگ سنگینی از روی دوش من برداشتید…
و مریم خانم خیلی خوب گفتند، منم خیلی از جاها بوده بخاطر اینکه دیگران را راضی نگه دارم از رژیم خودم دست کشیدم که به قولی ناراحت نشوند، مثلا نگویند که ببین فلانی این همه بخاطرش ما زحمت کشیدیم و … .
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
استاد عزیزم من قبل از خدمتم اوضاع و شرایط به سامانی نداشتم و با تضاد دست به پنجه نرم میکردم :) خلاصه، مادرم در همون روزگار بسته های شما را داشتند کار میکردند و منم شروع کردم به کار کردن روی خودم و مخصوصا دوره روانشاسی ثروت 2؛ که منم نتایج خوبی گرفتم.
از نتایجم بگم:
1) شروع به ساختن عزت نفسم کردم و مستقل کار میکردم و در آمد خودم را داشتم و از آزادی ام لذت میبردم، مسافررت زیاد میرفتم و نگران آینده نبودم. ( البته در ابتدای کارم).
2) درآمدم را از صفر در سال 96 به ماهانه 10 میلیون در رساندم حالا تقریبی میگم، بازهم در ابتدای کارم
3) هر روز عشق می کردم از کار کردنم، من شب ها حتی خونه نمی رفتم و از صبح ساعت 6.30 با عشق بیدار میشدم و تا شب ساعت 10.30 با عشق کار میکردم، حتی ظهر سرپا ناهار می خوردم، بازهم چند ماه اول.
سوال 2: (اگر در مورد شما صدق می کند) درباره تجربیاتی بنویس از زمانیکه از این فضا دور شدی؛ به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی، شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل اُفت کرد؟
خب بریم سراغ جواب به این سوال.
آخ آخ که چه دورانی را گذراندم، یعنی یادم میاد به روانشناسی ثروت 2 که استاد می فرمودید که بپا نخواهی بخوری زمین که بعد پاشی که بعد بخوای افتخار کنی به این مسیر…
در ابتدای کار من فکر کردم خب علیرضا طاهرزاده تو دیگه راه را آموختی، دیگه مرغ تخم طلا را داری و نیاز به هیچگونه تمرینی نیست حالا اگر یه روز، یه دقیقه و یک ثانیه چیت دی توی کنترل افکارت داشته باشی اشکالی ندارد، یادمه به مادرم میگفتم ببین همه اساتید موفقیت یه چیز می گویند و استاد عباسمنش را من میدونم چی گفته فقط دیگه باید عمل کنم، نیازی نیست چیز دیگه ای گوش بدهم.
خلاصه کمی مغرور شدم و شروع کردم به غر زدن، شروع کردم عوامل بیرونی را عامل اصلی ناموفقی من در فروشم دیدن و شروع کردم به انداختن علت بد شدن شرایطم گردن عوامل بیرونی، خلاصه استاد بگم، هر روز بدتر از دیروز شد، حتی من فکر میکردم شمکل از کارم هست و شغلم را عوض کردم، و رفتم به سمت تاسیس کارخانه ای که با مدار اون روزم که هیچ با مدار الانم خیلی فاصله داشت و داره.
خلاصه بگم از روزی که فکر کردم دیگه نیازی نیست روی آموزشهای شما کار کنم، روی کنترل ذهنم کار کنم، روی احساس خوبم کار کنم، روی نکردن دستم توی آتش کار کنم، شرایط هر روز بدتر از قبل شد، تا جایی که اینقدر خورد شدم که هرگز فکر نمی کردم بتوانم از جایم بتوانم دوباره پا شوم و بتونم خودم را بسازم. اونم در عرض 1 سال و چقدر عالی بود این یکسال اخیر. خدارا بینهایت شکر و سپاس.
کار بجایی رسید که استاد اتفاقی مشابه به شما در مورد انفجار تانکر واسم رخ داد و مرگ از یک سانتی متری من گذشت.
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
1. غرور. استاد اینکه انسان کریدیت دست آوردن هایم را به خودم دادن نه به خدای خودم و قلبم. اینکه این من بودم که اینکارها را انجام دادم و من خودم را از صفر به اینجا رساندم.
2. درک نکردن درست قوانین. استاد باورتون میشه من تا امسال درست نفهمیده بودم شما چی میگویید؟؟؟!!! من توحید را نفهمیده بودم، من هدایت را درست نفهمیده بودم، من یکتا پرستی را درست نفهمیده بودم، من موفقیت را رسیدن به نقطه B میدانستم نه لذت بردن از مسیر، من فکر میکردم یه کار خاصی منو به ثروت می رساند، در صورتی که الان فهمیدم اصلا اینطور نیست، تازه فهمیدم چقدر بهتر میشه از زندگی استفاده کرد، چقدر زندگی ام هدفمند تر از قبل شد. تازه فهمیدم ثروتمند شدن چیه؟ برای رسیدن به خدا باید ثروتمند شوم.
3. کمبود عزت نفس، مسئله ای که همین الانشم ازش رنج میبرم ولی در تلاشم که با بهبودگرایی عزت نفسم را افزایش بدهم. با بهبودهای کوچک اما ادامه دار. با دوست داشتن بی غید و شرط خودم، با احترام گذاشتن به خودم و دیگران. با آموزشهایی که شما در این مورد دادید.
4.تردید که یکی از بیماری های کمبود عزت نفس هست، تردید برای انجام کاری یا انجام ندادن کاری که میدونستم باید یا نباید انجام بدهم. تردید به عمل کردن.
5. جدی نگرفتن کانون توجه و تمرکزم. این خیلی مهم بود، من خیلی ناسزا میگفتم و به راحتی کانون توجه و تمرکزم پخش می شد و این از بیماری خطرناک کمالگرایی من سرچشمه می گرفت. در حقیقت این بیماری الانم خیلی توی خیلی از کارها همراه من هست و نمیگذارد خیلی از کارهامو انجام بدهم یا اگر به کوچک ترین مسئله ای بر بخورم سریعا ناامید می شوم.
خداروشکر به اندازه تک تک نوترون، الکترون و پروتون موجود در کل جهان هستی شکر و سپاس که با این مسیر آشنا شدم، در این مسیر قرار گرفتم، مسیری که همش آرامش، احساس خوشبختی، احساس عالی و سپاسگزاری است. خداروشکر خیلی عالی، ذوق کردم بخدا.
بینهایت از شما و مریم عزیم سپاسگذارم که اینطور با عشق این فایل های عالی را آماده می کنید و عالی هستند این فایلها، من خیلی از فایلهای دانلودی استفاده کردم، اگر بخواهم فایلهای دانلودی را نکته برداری کنم فکر کنم تا 5 سال آینده باید بنویسم. اینقدر که این فایلها عالی هستند.
استاد عزیزم بینهایت ازتون سپاسگزارم، مریم خانم عزیزم بینهایت ازتون سپاسگزارم، امیدوارم هرکجا هستید شاد باشید.
عاشقتونم استاد عزیزم.
ان شأالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم خانم شایسته عزیزم و سلام خدمت دوستان عزیزم
اول بگم استاد صبح با شوق و ذوق اومدم سایت به امید اینکه فایل جدیدی رو آپلود کرده باشین. و وقتی دیدم که یه فایل جدید اومده خیلی خوشحال شدم. اما چون میخواستم برم بیرون دانلود نکردم و بعد اینکه که برگشتم سریع زدم دانلود بشه. اینم بگم اول میخواستم فقط فایل صوتی رو دانلود کنم و بشنوم تا شاید اینترنت کمتری مصرف بشه اما باز به خودم گفتم این فایل گنجه اگه کل اینترنت یک ماههت هم بره چیزی نیست و تو باید این فایل رو تصویری ببینی و به ذهنت بگی ببین استاد من چقدر آزادی مالی داره که داره با گرونترین و بهترین ماشین در زمانی که خودش دلش میخواد به مهمانی میره. ببین و لذت ببر. استاد وقتی شما رو پشت فرمون میبینم خیلی احساس خوبی دارم یه احساس قدرت و ثروت عظیمی دارم حال دلم خوبه. خدایا شکرت. و البته شما استاد من هستید و من که شاگرد شما هستم باید مقابل شما بشینم و شما رو در حین آموزش ببینم تا بیشتر یاد بگیرم و درک کنم و فایل صوتی رو وقتی گوش میکنم شاید وسوسه بشم به کارهای دیگه مثل توی گوشی رفتن یا به انجام کارهای منزل هم مشغول بشم. بنابراین با عشق دانلودکردم و بینهایت از شما سپاسگزارم که این آگاهیهای ارزشمند رو در اختیار ما میگذارید بدون اینکه بابتش پولی دریافت کنید و نظر من اینه که این کار رو شما انجام میدید چون اولا یه استاد واقعی هستید که شاگرداتون رو خیلی دوست دارید و عاشقانه میخواید که رشد و پیشرفت کنند و ثانیا شما ذهن ثروتمندی دارید و کار رو صرفا بخاطر پول انجام نمیدید. البته این فقط نظر منه.
اما در مورد این فایل اتفاقا من دیشب هم مثل خیلی از مواقع دیگه داشتم با خواهرم نرگس صحبت میکردم و گفتم که دلیل موفقیت استاد و تفاوت ایشون با اکثریت مردم جهان این هست که ایشون تعهد صد در صدی داره به انجام تمرینات و کنترل ذهن و … همه قوانینی که آموزش میده. وگرنه کیه که از موفقیت مالی و آرامش و روابط خوب و … بدش بیاد همه مشتاقن که به این نیکی ها برسن اما این اشتیاق دوامی نداره چون فقط یه چند روزی انجامش میدن و نتیجه میگیرن و بعد دچار روزمرگی میشن.
نمونهش خود من که به محض اینکه یه کامنت میگذارم یا کامنت دوستان رو میخونم یا هدایت میشم به یکی از فایل های ارزشمند شما و به یه آرامشی میرسم و خیلی امیدوارم میشم و خیلی هیجان دارم انگار میخوام سریع این حال خوبم رو با همه تقسیم کنم انگار فکر میکنم من که دیگه رسیدم .. البته ظاهرا فکر نمیکنم که کافی باشه و ظاهرا خودم رو متعهد میدونم به عمل کردن صد در صدی به آموزهها اما در عمل فراموش میکنم. یکی از حواسپرتیهای من شبکه های مجازی هستن. رفتن دنبال موسیقی های زیبا و دیدن طبیعت جاهای مختلف و لذت بخش از طریق تلگرام و سایت های مختلف. (کاری که شما حتی یک روز هم براش وقت نذاشتید) یعنی من از زمانم به نحو احسن استفاده نمیکنم و کنترل ذهنم رو از دست میدم و بعد این باعث میشه جهان من رو به سمتی ببره که کارهای مختلفی پیش بیاد که من نتونم روی سایت تمرکز کنم و نتونم روی خودم کار کنم.
استاد عزیزم در مورد همین خودافشایی که گفتین واقعا ازتون ممنونم چون این مسئله خیلی در زندگی من تاثیر گذاشته چون من خودم هم الان مسائلی دارم بخصوص از لحاظ مالی که خیلی مواقع تحت فشار هستم و حالم گرفته میشه اما باز به خودم میگم ببین استاد خیلی شرایط نامناسبتری از تو داشته ولی بجای غصه خوردن و سرزنش کردن خودش، کنترل ذهن کرده و با آگاهیهایی که الان هم خالصتر و نابتر در همین سایت قرار داده تونسته به همه خواستههاش برسه.
استاد عزیزم چقدر جالبه که در مورد قانون سلامتی گفتین جالبه که اول همین فایل به محض اینکه شروع کردین صحبت کردین خیلی خیلی تحسینتون کردم بخاطر اندام بسیار عالی که برای خودتون ساختین واقعا باورش سخته چقدر جوانتر شدین چقدر خوش اندامتر چقدر پوستتون روشن و لطیفتر شده. دقیقا مثل پوست کودکی که هنوز هیچ ماده شیمیایی بهش تزریق نشده. تبریک میگم نوش جانتون لذتهای زندگیتون.
استاد عزیزم دلیل موفقیتهای ناپایدار منِ نوعی این هست که به قول شما من cheat day دارم اما شما هیچوقت چنین روزها و یا حتی لحظاتی رو تجربه نکردین
من با اینکه میدونم الان که دارم مثلا با کسی صحبت میکنم و میخوام یک حرفی رو بهش اثبات کنم و انرژی که دارم اونجا صرف میکنم میتونم برای رشد فردی خودم صرف کنم و با اینکه همون لحظه ندایی در درونم میگه نه پری این اشتباهه پری داری خلاف قانون عمل میکنی اما باز هم میگم صبر کن الان تموم میشه البته خداروشکر خیلی خیلی بهتر شدم و دارم روی خودم کار میکنم که کنترل ذهن کنم خودم رو دوست داشته باشم زمانم رو دوست داشته باشم و هیچ چی مهمتر از خودم نباشه
اما پاسخ به سوالات
1. استاد من وقتی یک امتحان مهمی داشتم و با قبولی در اون تحول بزرگی در زندگیم ایجاد میشد به یکی از صحبتهای شما عمل کرده و به شدت روی کنترل ذهن خودم کار کردم و خیلی سعی کردم حالم رو خوب نگه دارم و تمام توجهم به زیباییها باشه و تمرکز صد در صدی روی کارم بذارم. با اینکه قبل از اینکه شروع کنم خیلی انرژیها در اطرافم بودن که میگفتن نمیشه سخته باید آشنا داشته باشی پارتی میخواد و …اما من از شما یاد گرفته بودم که باید توکل به خدا داشته باشم و قدرت دست اونه و … و هر روز صدای شما در گوشم بود که میگفتین اگر برای رسیدن به هدفت 99 و 9 و 9 وووو درصد مطمئنی تو به هدفت نمیرسی اگه 100 در 100 مطمئنی به هدفت میرسی و من این ایمان رو و این اطمینان رو در وجود خودم ساختم گفتم قدرت دست خداست منم از خدا خواستم پس اون منو به خواسته م میرسونه من صد در صد مطمئنم به موفقیتم و هر روز تکرار میکردم جوریکه باور کردم این اطمینان رو و با عشق و اشتیاق فراااااوان تلاش کردم اصلا هم زجر نکشیدم خیلی با عشق مطالعه میکردم و اتفاقا مراحل اداری خیلی خیلی راحت اتفاق افتاد اصلا هیچ زجر و زحمتی نبود واقعا من اونجا متوجه شدم که این ایمان به خداوند بود که کارها رو برای من آسون کرد و من به راحتی به خواستهم رسیدم.
اینم بگم که با استفاده از همین آموزهها وقتی وارد کار شدم خیلی هم در کارم موفق بودم چون هیچ توجهی به نازیباییها نداشتم همه من رو دوست داشتن به من احترام میذاشتن قدر کارم رو میدونستن اما ….
2. اما وقتی که دچار روزمرگی شدم و افتادم توی جریانی که در محیط کارم همه رو داشت با خودش میبرد و من یکی از اونها بودم با اینکه تلاش زیادی میکردم اما انگار فقط داشتم زجر میکشیدم و شاهد فعالیت افرادی بودم که کارهاشون اذیت کننده بود تلاش کردیم با همکاران که یک نفر رو که فکر میکردیم عامل به هم ریختگی محیط کارمون هست رو جابجا کنیم اما نه تنها موفق نشدیم بلکه کلی هم جریمه شدیم در حالی که این جریمهها حق کسی که این همه تلاش کنه و همه از عملکردش راضی بودن نبود اما قانون هستی کار خودش رو میکنه.
3. دلیل بازگشت ما به همون شیوه گذشته اینه که ایمان قوی نداریم اینکه کمال گرا هستیم و بعد از تغییر بزرگ یا کوچیک در زندگیمون اون تغییرات رو نادیده میگیریم و میشه گفت ناشکری میکنیم میگیم خب که چی هم سن و سالهای من به فلان جا رسیدن حق من بیشتر از ایناست و مقصر فلانیه فلانیه و میوفتیم توی جریان رو به سقوط جامعه
بخاطر اینکه کنترل ذهن نمیکنیم من به حرفای دوستم و همکارم گوش میدم میشینم پای حرفاش و به هوای اینکه میخوام در به دست اوردن آرامش بهش کمک کنم یک ساعت دو ساعت به حرفاش گوش میدم و بارها برای خودم پیش اومده با این که قبل از این گفتگوها حالم خوب بوده داشتم کنترل ذهن میکردم اما به محض اینکه میشینم پای حرفای همکارم و به گلگیهاش گوش میدم و مثلا به احترامش اونجا رو ترک نمیکنم و خیلی سعی میکنم دقت کنم حال دلم ناخوش میشه و من هم بعد بیست دقیقه گوش دادن باهاش همراهی میکنم و در نهایت هم میگم چه فایده و یک عالمه نفرت و حال بدی برام ایجاد میشه
یک تجربه دیگه هم بگم استاد من یه روز سر یه مسئله ای از دست همکار بالا دستم خیلی ناراحت شدم و اونم از دست من و میدونستم که جبران میکنه. شب یادم افتاد و با خودم گفتم عه من فردا میخوام ازش مرخصی بگیرم حالا فردا بهم گیر میده چون کلا هم عادت داره به مرخصی ها گیر میده و هی بهانه میاره واسه اکثر همکارا
خلاصه من گفتم چکار کنم که با استفاده از قوانین کارم رو انجام بدم و فردا حالم خوب باشه؟ آخر شب بود شروع کردم توی نُت گوشیم به نوشتن سپاسگزاری و از خوبیهای همین همکارم نوشتم و سایر داشتههام البته با حال خوب. تا دیر وقت نوشتم صبح هم باز بیدار شدم و با اینکه شب دیر خوابیده بودم اما صبح زود با اشتیاق پاشدم و با اشتیاق شروع به نوشتن همون شکرگذاری ها کردم و رفتم سرکار.
وقتی رسیدم به همکارم خیلی با آرامش گفتم من مرخصی میخوام خودم برگه مرخصی بیارم؟ خیلی جالب بود انگار یه نیرویی نذاشت چیزی بگه گفت باشه و سریع برگه مرخصی رو امضا زد بدون اینکه یک کلمه چیزی بگه. همکارام تعجب کردن… واقعا انگار جادو شده بود
استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم و عاشقتونم.
شاد باشید
سلام به استاد عزیز ومریم بانو
من از وقتی با سایت استاد آشنا شدم فقط گوش میدادم که از حاشیه ومسائل زندگی فرار کنم
فکر حل کردن مسائل رو نداشتم
فقط با گوش دادن به مقداری رهایی از فکر های بد فکر میکردم با فکر نکردن به مسائل اونها حل میشه
ولی فرار از مسائل بلکه اونها حل نشده هنوز هر چند وقت یکبار مغزم رو درگیر میکنه وحالم رو بد میکنه
ولی کم کم با خرید بعضی دوره ها تونستم مقدار کمی
مسائل رو حل کنم ولی چون هنوز با تعهد خیلی کمی که دارم از نظرم نتونستم پیشرفت خوبی داشته باشم
من فقط با گوش دادن فقط مقدار خیلی کمی تونستم
آگاهی پیدا کنم وگاهی اوقات باورهایی جدید رو برای خودم بسازم
ولی من نتوستم متعهدانه وعمل گرا باشم تا بتونم تغییرات خوبی ایجاد کنم
من نتوستم ریشه باورهای غلط رو اصلاح کنم وباورهای درست جایگزین کنم
من با خوندن کامنتها خیلی یاد میگیرم وحس خوب میگیرم باعث میشه من هم کامنت بزارم
من حتی باخریدن چند دوره استاد نتونستم نتیجه که دوست داشتم بگیرم ودنبال این بودم که بدون تعهد وعمل نکردن تحول ایجاد شود ولی بعد از مدتی فهمیدم که مسیر درست رو پیدا کردم ولی در یکجا ایست کردم وهیچ رشدی نکردم تنها کاری که کردم هر روز ساعتها گوش میدم ولی نه متعهد هستم نه عمل میکنم فقط از فکرهای بد وشرایط که در زندگیم ایجاد میشه فرار میکنم ودر زیر سایه فایلهای استاد خودم رو پنهان کردم
با این روند ودر این مسیر مثل مورچه حرکت میکنم چون نه تلاش میکنم نه میخواهم باورهایی که نادرست هست اصلاح کنم
با گوش دادن چندین بار این فایل بینظیر خیلی از اشتباهات خودم پی بردم
فهمیدم که چطور وچگونه بتونم ذهنم رو کنترل کنم
من در مسیر درست هستم ولی ترمز های ذهنیم خیلی سنگین وزیاد هست اجازه نمیده حرکت کنم
به مدت زیادی که در شروع مسیر میمونم واین شرایط
میشه عادت ذهنی وذهنم گول میزنه حالا خیلی از قبل بهتر شدی حالا باشه فرداها شروع میکنی به حرکت
حالا باشه چند بار دیگه فایل گوش کن فردا تمرین رو انجام بده
اینقدر از ذهنم گول خوردم که گاهی اوقات از دست خودم عصبانی شدم
ولی باز هم نخواستم فردا ها رو کنار بزارم
باز هر روز دارم رو خودم کار میکنم شاید یک ذره کم شده ولی دارم انجام میدم تا ذهنم رو حتی کمی تکون بدم
خیلی خیلی از استاد عزیز تشکر میکنم با این فایلها ی
بینهایت آموزنده وتکان دهنده ومحرک برای تک تک دوستان در سایت عباس منش
با آرزوی بهترین ها برای استاد عزیز ومریم جان
بنام تنهای فرمانروای جهان هستی
سلام استاد عزیزم
استاد این فایلتون خیلی عالی بود و فکر میکنم تلنگری بود برای همه ی دوستان سایت
و خیلی بجا و به موقع بود طبق معمول
هر وقت دلسرد میشم تنبل میشم خدا هدایتم میکنه و امروز هدایتش عالی بود
چون همیشه از خدا میخام هدایتم کنه تو این مسیر حتی یک لحظه هم ازم غافل نشه تا رشد کنم و قابل کنترل تر بشه ذهنم
دقیقا استاد درست میفرمایید تا میایم یکم نتیجه بگیریم دوباره تنبلی شروع میشه و هر چی رشته بودیم پنبه میشه
منم دقیقا قبل عید که 12 قدم رو کار میکردم یهو متوقف شدم و دست کشیدم ولی نه کامل هر روز توی سایتتون بودم و فایلها رو میدیدم ولی اونجور که تمرکزی داشتم کار میکردم نبود نتیجش هم نمیگم خیلی بد بود نه چون داشتم کار میکردم ولی کمتر … ولی خوب خیلی داشت خوب پیش میرفت که با تنبلیم یا نمیدونم اسمش چیه یکم متوقف شدم … من از اول که وارد سایت شدم همینطوری بوده خیلی فراز و نشیب داشتم توی تمرکز و عمل کردن به فایلها
خدایا کمکم کن تا بی نهایت برم تو این مسیر و تنبلی را کنار بزارم نمیدونم چه جوری ولی هدایتم کن
سلام استاد جان و خانم شایسته عزیزم و دوستان ارزشمندم،
استاد جان اصلا هیولاس فایلاتون!! چه میکنه با ادم!
باید اعتراف کنم که من تو این تله افتادم !!
هر بار رو خودم کلی کار کردم ، نتایج عالی گرفتم ، استاپ کردم و بعدش نتایج ساکن مونده ! و بعد دوباره شروع کردم ،
خداروشکر نمیذاشتم چک و لگدای جهان زیاد شه و سریع به خودم میومدم هر بار ،
اما خب همون تایم باعث میشد سرعت رسیدنم به نتایج دلخواهم کم شه !
مثل یه ماشین که تو سر بالایی گازش میدی و تو سرازیری میوفتی ولش میکنی ، و دیگه همونجا وایمیسه و برا شروع مجددش اتفاقا باید گاز و فشار بیشتری بدی و اولشم سرعتش مثل قبل نیست و یه کوچولو باید از دنده 1 شروع شه تا برسه ب دنده 5 و سرعت بیشتر !
منم تو سربالایی های زندگی کلی کار میکردم رو خودم ، به سرازیری که میرسیدم میگفتم خب اینم هدف و نتیجه و تمام!
و بعد یمدت که به خودم میومدم میدیدم باید دوباره از اول فشار بیشتری وارد کنم و کنترل ذهنه سخت تر از قبل شده ، تمرینا برام سخت تر از قبل شده! چون ادامشو ول کرده بودم.
اما خب تو این مورد اونقدری تجربه داشتم ، که دیگه الان که شروع کردم میدونم این موتوره نباید خاموش شه ،
بقول شما تو 12 قدم ، الان به این رسیدم که من بالای یه پرتگاهم و یا باید با چنگ و دندون خودمو بالا بکشم یا سقوط میکنم ! اگر من رو خودم کار نکنم ، و خودمو بالا نکشم ، پس سقوط میکنم .
این جملتون ، که تو ذهنم فقط باید این باشه که به سمت بالا برم! بله بله بالا و بالاتر ، به درامد کم قانع نشم ، به رفاه الانم ، به ازادی الانم ، البته سپاسگزار خداوند و نعمتام هستماااا ، همه چیزای الانم نعمته واقعا ، امااااا من لایق بیشتر از اینام ، من لایق بالاتر ازینام ، من ثروت بیشتر و بیشتر میخام ، من ازادی مالی و مکانی بیشتر میخام ، من روابط عالی میخام ، مگر نه که خدا خودش گفته از من کم نخاین؟! اگر ایمان دارم که باید داشته باشم ، که خداوند قادر و تواناس ، پس باید زیاااد بخوام ازش و قطعا خداوند ایمان و عمل فردی که به خدا باور داره رو ضایع نمیکنه!
تا وقتی که عملکردمون درسته ، نتایج خوب هم اتفاق میفته !
ببین تا وقتی که درسته هااا ، بشین و برا خودت بنویس چه عملکردای خوبی باید ایجاد کنی دلبندم ،
من اینو از سید علی خوشدل یاد گرفتم ، اینکه با خودش تعهد زندگی 40 روزه توحیدی داد ، منم این تعهد رو در اخر کامنت مینویسم.
آنچه که در زندگیت دریافت میکنی ، به واسطه چیزیه که به جهان فرستادی . نتایج الانت ، نتیجه فرکانسای خودته ، اگر رو تغییر باورات و فرکانسات و عمل گراییت کار کنی ، نتایجم عالی میشه.
اصل رو از فرع تشخیص بدیم ، و فقط اصل رو پیش ببریم،
( یه لیست بنویسم که اصل چیه تو زندگیم و همونا رو انجام بدم )
این لیست ترکیب انجام دادن اصل ، و عملکردای درستیه که باید انجام بدم و مثل دوست عزیزمون سیدعلی جان خوشدل ، اسمشو میزارم زندگی توحیدی ، این اسم واقعا قدرت میده به آدم :
من متعهد میشم هر روز یه ساعت رو آموزش زبان انگلیسیم کار کنم .
من متعهد میشم روزانه 4 ساعت ، در حوزه تخصصیم مطالعه کنم و فایلای مرتبطشو گوش بدم ،
من متعهد میشم که روزانه یکساعت ورزش کنم یا برقصم ،
من متعهد میشم که رژیم غذاییمو هر روز رعایت کنم ،
من متعهد میشم که روزانه 2 ساعت ، رو باورام و دوره 12 قدم و سایت استاد و نوشتن ( ستاره قطبی ، سپاسگزاری ، باورام وجملات تاکیدی و …) ، کار کنم .
من متعهد میشم ، رو تغییر شخصیم کار کنم و هر هفته یه برنامه داشته باشم مثلا این هفته متعهد میشم که ویژگی های مثبت بقیه رو بهشون بگم ، با هر کی صحبت کردم ، یه ویژگی مثبت ازش بگم و اینجوری تمرکزم بره رو مثبتا.
من متعهد میشم که روزانه 4 صفحه از معنی قرانو بخونم.
من متعهد میشم که اگر به تعهدات بالام عمل کردم میتونم تو فضای مجازی برم و اگر عمل نکردم تنبیهم میشه اصلا روشن نکردن نت و وایفای گوشیم!
یه تنبیه دیگمم اینکه ازونجایی که من دوستان خیلی خوب عباسمنشی دارم و هر روز با دوستم آهو صحبت میکنیم و بسیار این مکالمه برام دلنشینه ، اگر روزی من تعهداتمو انجام ندادم اجازه صحبت با آهو جان هم ندارم!
بریم که عملکردامونو درست کنیم ، اصل رو انجام بدیم ، و صد در صد نتیجه طبیعیش میشه ، تغییر نتایج.
هر روز یه گزارش مینویسم ، حالا یا تو سایت و یا تو دفترام و گوشیم .
خدای من ، خودت منو هدایت کن به سمت انجام دادن تعهداتم.
و مسیرو برای من راحت و آسون کن.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا»
ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺻﺪﻕ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﺩ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺑﻪ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲِ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯﻱ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ (سوره نساء آیه 136)
ای خالق و پروردگار من، از تو هدایت میطلبم، که در مدار صراط مستقیم تو قرار بگیرم و بتونم قلبم را برای دریافت آگاهی ها باز کنم، نعمت تفکر و تعقل و شکرگزاری و خضوع رو بهم عطا کن. خدایا کمکم کن از تکبر و غرور به دور باشم و فرق احساس ارزشمندی رو با غرور به درستی تشخیص بدم. خدایا من رو لایق بهترین نعمتهای خودت قرار بده، خدای من، کمکم کن بیاد داشته باشم همیشه قلبم رو به درگاه تو خاشع و خاضع و آرام قرار بدم و دستانم را به درگاه تو بالا بیاورم به نشانه درخواست و به نشانه تسلیم. رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ.
عرض سلام و درود و ادب و احترام فراوان به استادان عزیزم ، استاد عباس منش و استاد شایسته، از درگاه خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو براتون درخواست میکنم. و همینطور سلام و درود و رحمت و برکت رب العالمین به همه دوستان نازنینم، اعضای خانواده بزرگ عباس منش. الهی که احساس قلبی تون شاد و مثبت و توحیدی باشه.
هم اکنون صدای ما رو میشنوییییید از عسلویه…(یا بهتره بگم کامنت ما رو میخونید). اینجاست که محسن ابراهیم زاده میخونه: «دوباره یه روز خوب، لب دریای جنوب …» ولی هوا اونقدر شرجیه که از داخل کابین خودرو FT43 خلیج فارس پیدا نیست.(منظره ای که همیشه میدیدم)، بنظرتون کسی رو که از گرمای بالای 40 درجه و رطوبت بالای 45 درصد لذت میبره توی تیمارستان بستریش میکنن یا به درمان سرپایی ختم میشه؟
امروز صبح شروع یه شیفت کاری 14 روزه است بود. یا به عبارتی دوره 14 روزه خلوت گزیدن در غار حرا.
این آیه ابتدای کامنت رو بخاطر این گذاشتم که حتی خداوند هم از اونهایی ظاهراً ایمان آوردن گلایه میکنه (استاد عباس منش که جای خودشون رو دارن) خدا هم میگه اهل ایمان، ایمان بیارید. یا بعبارتی اونقدر به ایمان تون عمل کنید تا ایمان و عملتون یکی باشه. (برای خود من هنوز دوتا مقوله جداست)
صحبت از قانون سلامتی شد، با اینکه قانون سلامتی رو ندارم ولی فایلهای آگاهی خیلی برام حاوی اطلاعات ارزشمندی بوده. از اونجایی که در گذشته هر چقدر ورزش میکردم و نتیجه نمیگرفتم و از زوایای مختلف اینترنت رو سرچ میکردم، میدیدم در کنار ورزش دو تا مقوله مهم دیگه هم نیازه، تغذیه و استراحت. در مورد استراحت همه بهم میگن چه خبرته ساعت 9-10 شب میخوابی، عین پیرمردها، غافل از اینکه خواب نعمتی ارزشمند و لذتبخشه برای نیروهای شیفتی، از طرفی نامبرده آلارم گوشیش روی ساعت 3:35 صبح تنظیم شده.
و اما در مورد تغذیه، که قبلاً خیلی سرچ کرده بودم ولی هیچوقت به نتایج مطلوبی نرسیدم. تا اینکه فایلهای آگاهی و نتایج دوره قانون سلامتی اومد روی سایت و اطلاعات گذشته منو یه غربال اساسی کرد، از طرفی کلی کلید واژه بهم داد که از این به بعد چه چیزایی رو سرچ کنم. قبلاً بارها یویو شده بودم در زمینه سلامتی و تجربه تلرانس وزنی بین 87 کیلو تا 79 کیلو رو داشتم و بالاخره با آگاهیهای قانون سلامتی وزنم رو روی 74 کیلو نگه داشتم. راستشو بخواین وزن برام مهم نبود ، دلم میخواست شکمم تخت باشه و از شر اون ایربگ راحت بشم. همیشه برام سوال بود چرا توی کشورهای دیگه ورزشکارها میرن باشگاه سیکس پک میشن ما ایرانی ها اکثراً ایربگ میشیم حتی با وجود تمرین سخت. خب از اونجایی که اینجا عسلویه محیط شرکتی و خوابگاهیه، غذایی که برامون میارن ، در اکثر مواقع اون چیزی که من میخواستم نیست و بازم من به نتیجه دلخواه نمیرسیدم.
(تو پرانتز خدا رو شکر بخاطر خلقت موجودی ارزشمند به نام «مرغ». اگه خدا مرغ رو خلق نکرده بود نصف کارمندهای عسلویه در اثر کمبود مواد غذایی منقرض میشدن. نصف دیگه شون هم عین سومالیایی ها میشدن. چه غذا خوب باشه چه نباشه همیشه تخم مرغ بهترین مکمل پروتئینی برنامه غذاییم بود.)
این شیفت کاری که میخواستم بیام عسلویه گفتم هر طور شده باید در کنار ورزش تغذیه اصولی داشته باشم. و چندین پکیج غذایی نیمه آماده برای خودم آماده و فریز کردم که اینجا ظرف 10-15 دقیقه آماده بشه. نکته اش اینکه از همین روز اول فایل نشانه امروزم قسمت 4 نتایج دوستان از قانون سلامتی بود و بازم کلیدواژه های ارزشمند برای سرچ کردن و این فایل عالی که استاد به قانون سلامتی هم اشاره میکنه. اینها همه برام نشانه بود که وقتی برای خواسته ات حرکت میکنی خداوند از دستان بینهایتش بهت کمک میکنه.
(حکایت زنگ حریق هم شده حکایت پیام بازرگانی وسط سریالهای ایرانی- که همینم برام درس داشت)
اما برسیم سراغ موضوع اصلی که استاد عباس منش در موردش صحبت کردن. چیکار کنیم یویو نباشیم. چیکار کنیم ارتفاع مدارمون بره بالا و بالاتر ولی سقوط نکنیم. چیکار کنیم که «منو این همه خوشبختی …. صدالبته که ممکنه…»
چند روز پیش همسرم یه موضوعی رو ازم پرسید و من واقعاً دوست نداشتم براش توضیح بدم چون میدونستم توضیح دادن من بی فایده است، از طرفی هم مودبانه نمیبینم بی پاسخ گذاشتن سوالش رو؛ هر چند توضیح دادن یه موضوعی باعث تقویت باورهای خودم میشه، بهش گفتم: ببین این موضوعی که داری میپرسی از چند جهت قابل توجه هست، مهم اینه که تو دقیقا از چه منظری این سوال رو میپرسی و «اینکه من برات توضیحش بدم فایده نداره، چون میشنوی و یادت میره. اگه من یک ساعت توضیح بدم تو فقط 5 دقیقه اش یادت میمونه، و تقریباً به هیچیش عمل نمیکنی، خیلی فرق داره وقتی خودت بدستش بیاری، اگه خودت بری در موردش تحقیق کنی، خودت به این احساس کنجکاوی درونت پاسخ بدی، خودت جواب علامت سوال های زندگیت رو پیدا کنی، خودت بیشتر بهش پایبند هستی بیشتر یادت میمونه، و بیشتر بهش عمل میکنی. باید بهاشو بپردازی» (واقعاً خودم هم نمیدونم این حرفها از کجا برام اومد)
اول هر فایل محصولات استاد حدود 2 دقیقه در مورد قانون پرداخت بهای رسیدن به خواسته صحبت میکنه. ما انگار بها رو فقط بهای مالی میبینیم و اتفاقاً با بهای مالی راحتتر کنار میایم، در حالیکه بهای مالی فقط یه دونه است، بهای کنترل ذهن، بهای تلاش و صرف انرژی، بهای زمان گذاشتن، بهای اشتیاق، بهای تمرکز ، بهای تلاش ، بهای احساس خوب ، و بقول قرآن بهای تقوا .
هر جایی قرآن گفته ایمان آوردن ، کنارش یه عمل صالح هم گفته شده. اصلا این جمله استاد عباس منش که «ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است» اگه بگم این آیه قرآنه بیراه نگفتم.
قاعدتاً من باید خیلی بهتر و سریعتر از استاد عباسمنش به نتایج طلایی برسم. چون من الگو و نمونه حقیقی و عینی رو دارم میبینم. استاد عباس منش ، یه استاد راهنما نداره. ولی من دارم. وظیفه من اینه که فقط متمرکز باشم روی استادم. ولی چرا بازم یویو میشم با اینکه استادم همیشه فقط در حال رشد مثبته. من و خیلی از دوستان با اینکه بها رو پرداخت میکنیم باز هم نتایج استاد عباس منش رو نمیگیریم. ما فقط شنونده بودیم، صد بار شنیدن تاثیرش کمتره از یکبار خودت بدست بیاری.
استاد شما خودت بدست آوری، بهش پایبند تری . من الان فقط شنونده ام باید صد بار دیگه بشنوم تا همون تاثیر قدم اول رو بذاره. و بعد از اون نوبت میرسه به حل تمرین، تلاش، احساس لیاقت، عزت نفس ، صبوری کردن، اشتیاق داشتن ، رها کردن کویر و باز گذاشتن دست خداوند و و و …
استاد شما خودت بدست میاری ، و بلافاصله عمل میکنی و خیلی سریع به ناخودآگاه میسپاری. ذهن شما مقاومت چندانی در برابر پذیرش الگو های مثبت نداره.
ما خودمون بدست نمیاریم، از شما میگیریم. بلافاصله عمل نمیکنیم. مقاومت ذهن رو داریم فراوان. و نتایج جزیی ما نتیجه آگاهانه عمل کردن به قوانین هست. بارها و بارها باید آگاهانه عمل کنیم تا به ناخودآگاه بپیونده. (اینم قصور و کوتاهی خودمه)
«اساساً آدمها در تغییر دادن افکارشون از بیرون مقاومت میکنن، ولی خودشون از درون هر موقع اراده کنن میتونن مدل فکر کردنشون رو عوض کنن» این مقاومت از طرف من شنونده باعث میشه حرکتم کند باشه. حالا اگه در راستای صحبتهای شما برم جستجو و تحقیق کنم و تمرین کنم سرعت رشدم بیشتر و بیشتر میشه. باید خودمو ببندم به تمرین و جستجو و مثال آوردن. شاید یکی از دلایلی که من اینقدر کامنت مینویسم همین همراستا شدن با آموزش های شماست صرفاً برای تثبیت باورهای جدید. هر جا به آموزشها درست عمل کردم نتایج اومد، هر جا کوتاهی کردم چک و لگد خوردم. خب این تلرانس بین چک و لگد تا نتایج همون موج سینوسیه، همون یویو.
استاد عباس منش اگه شما یا هر کدوم از اعضای سایت انگشت انتقاد به طرف من بگیرید و بگید: تو خودت کوتاهی کردی در عمل به قانون، من ضمن تایید انتقاد شما، خودم هم هر ده تا انگشتم رو به طرف خودم میگیرم و میگم استاد من اون تعهد و تمرکزی که باید روی رشد و پیشرفت خودم میذاشتم رو نذاشتم. من هنوز توی عزت نفس و احساس لیاقت پاشنه آشیل جدی دارم. من هنوز تمرکزم چند شاخه است. من هنوز تقوایی که باید در برابر نجواها داشته باشم رو ندارم. آره استاد حق با شماست ، من هنوز اون بهایی که شما پرداخت کردین رو پرداخت نکردم ، و نتیجه اش اینه که شما لایق این هستین توی فلوریدا بهترین جایِ بهترین کشور سوار فورد F150 پلاتینیوم باشین و ساکن پارادایس و من و دیگرانی شبیه من در فلان شرایط .
دیروز در راستای سرچ قرآنی رسیدم به آیه 56 سوره قصص که منو بیاد صحبتهای شما انداخت.
«إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»
ﻗﻄﻌﺎً ﺗﻮ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﻲ ، ﺑﻠﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ؛ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﭘﺬﻳﺮﺍﻥ ﺩﺍﻧﺎﺗﺮ ﺍﺳﺖ.
«یَشاء یعنی طبق قوانین بدون تغییر الهی» یعنی همون اما و اگر های پرداخت بها. اگر تلاش کردی خدا هدایتت میکنه.، خدا دل بخواهی کار نمیکنه. حمید یادت باشه، یادت باشه و یادت باشه . اگر بها رو پرداخت کردی خداوند تو رو به مدار نتایج میرسونه. خدا با پیامبری که رسالتش 1400 سال باقی مونده هم تعارف نداشته.
این کامنت رو ننوشتم که دوستانم منو تایید کنن،کامنت مینویسم دفتر مشقم باشه. اگر شبانه روز هم روی خودم کار کنم بازم باید بیشتر و بیشتر تلاش کنم.
(یه حرفی رو دلم مونده بود در مورد اون دوست عزیزی که در مورد قانون سلامتی به استاد گفته بود ما همون استاد تپل خودمون رو دوست داشتیم، شد حکایت بنی اسرائیل که بعد از دیدن اون همه معجزه و نشانه و هدایت الهی، به موسی گفتن «قال ادع لنا ربک …» موسی برو به خدات بگو ... دوست من این سایت حول مدار توحید در گردشه ، نه اندام انسانها)
(درسی که زنگ عملیات امروز گرفتم: بغل دست من توی خودرویی که به عملیات اعزام شدیم کسی نشسته بود که توی چکاپ فرکانسی قدم اول اسمش رو نوشته بودم بعنوان دوست صمیمی. الان مدتهاست با هم گفتگو نمیکنیم. از لحظه ای که رفتیم تا برگشتیم داشت نق میزد، بدگویی میکرد و به دیگران توهین میکرد، حتی میخواست کلاه عملیات بذاره سرش لبه شیلد کلاه دستشو زخم کرد. این سمت من نشسته بودم، آرام و شاکر و مثبت با لبخندی بر لب و هر از گاهی توی دلم میگفتم خداااااا عاششششششقتم، به راحتی رفتیم و برگشتیم فقط یه خطای سیستم اعلام حریق بود، باور کنید ما حرکت کردیم من مطمئن بودم هیچ چیز جدی نیست… #مدار)
:وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدیَنَّهُم سُبُلَنا وَ اِنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنین»
و کسانی که در راه ما کوشیدند حتماً آنها را به راه های خویش هدایت می کنیم و همیشه خدا یار نکوکاران است.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام بر استاد عباس منش عزیز
عرض ارادت دارم.
انشاالله شما و دوستان این کامنت نسبتا مهم رو بخونید،چون شاید حتی به یک نفر کمک کنه.
استاد این فایل پر از مطالب ناب و درجه یک هست و ازتون سپاسگزارم که وقت گذاشتید بابت تهیه این فایل.
استاد میخوام در مورد اون قسمتی از صحبتهاتون که در مورد معتادین و اعتیاد صحبت کردید صحبت کنم.
خوشبختانه در ایران مجموعه ای از سال 1377 تاسیس شده بنام جمعیت احیای انسانی کنگره 60 که بنیان این مجموعه پژوهشگری بنام مهندس حسین دژاکام هست.
توی این کنگره افراد معتاد با متد DST مثل آب خوردن اعتیادشون درمان میشه.مهم نیست که فرد به چه ماده مخدری اعتیاد داشته باشه.به هر ماده مخدری چه صنعتی چه سنتی بصورت 100 درصد «رایگان» درمان میکنه و بدون نیاز به قرنطینه اون فرد یا بستن فرد با طناب به تخت بصورت بشکن زنان درمان میشه.
استاد افرادی که با این متد درمان شدن اصلا نیازی نیست که توپ و همبازی شون رو عوض کنن.افرادی که با این متد و توی این کنگره درمان شدن اگر توی انبار مواد مخدر نگهبان باشن،به هیچ وجه،تاکید میکنم به هیچ وجه وسوسه نمیشن که مواد مصرف کنن.
در ضمن متد کنگره 60 توسط انستیتو نایدا آمریکا تایید شده و نایدا از کنگره 60 درخواست کرده که این متد رو به آمریکایی ها آموزش بده برای درمان معتادین ایالات متحده .درضمن درمان اعتیاد با ترک اعتیاد بسیار زیاد فرق میکنه.
این پیام به هیچ عنوان طبلیغاتی نیست و فقط وظیفه انسانی خودم دونستم بابت این مطلب صحبت کنم.
چون امروزه افراد زیادی برای داشتن حال خوش و انرژی زیاد میرن به طرف مصرف مواد و اولش بصورت تفریحی مصرف میکنن و طی مدت زمان میشن معتاد.
افراد زیادی هستن که بارها ترک کردن و رفتن انجمن معتادین گمنام یا NA ولی بعد از مدت زمانی کوتاه یا زیاد دوباره برگشتن سمت مواد مخدر.
استاد عزیز چون که شما الگوی خودم و خیلی از آدمها هستید و صحبت های شما تاثیر گذار هست روی انسانها در مورد کنگره 60 یه تحقیق کوچیک بکنید و اگر کسی در مورد اعتیاد ازتون سوال داشت معرفیش کنید به کنگره 60.
امید وارم این کامنت رو اشخاصی که درگیر اعتیاد هستن بخونن و برن کنگره 60 و برای همیشه درمان بشن،همینطور که شما استاد جان در مورد دوره قانون سلامتی میگید مثل آب خوردن چربی های اضافه بدن نیست و نابود میشه،کنگره 60 هم مثل آب خوردن اعتیاد رو نابود میکنه.