دلیل نتایج پایدار - صفحه 26 (به ترتیب امتیاز)

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم روشندلی گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    بنام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام استاااد بی نظیرم، سلام مریم جان فوق العاده ام

    خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم که این فایل رو امروز درک کردم، من قبلا هم این فایل رو دیدم. ولی امروز این رو درک کردم، من بیش از سه سال هست که عضو سایت فوق العاده شما هستم ولی اونقدر بالا پایین رفتم اونقدر درجا زدم، هیچی جز ناکامی و اتلاف وقت بدست نیاوردم. قوی ترین باور مخرب من اینه که من توانایی تغییر ندارم، چون من ضعیفم، تحمل ایستادگی در برابر سختی و فشار کوچکترین مشکلات رو هم ندارم. همش هم از این ضعیف بودنم حساب بردم و باهاش همراهی کردم و اذیتش نکردم و تو سختی ننداختمش! برا همین، تا به یه مشکلی خوردم، زود جا زدم و تسلیم شدم. کل روال زندگی من این بوده که یه کاری رو شروع کردم نتونستم ادامه بدم رها کردم، و تا الان هزار تا کار میشه که شروع کردم و تو همان ابتدای کار رها کردم و سراغ یه کار دیگه یه هدف دیگه رفتم، هزار بار تصمیم گرفتم چاق بشم، نهایت، به زور، 3 کیلو چاق شدم و باز برگشتم، هزاررر بار. از بچگی تا الان که 31 سالمه. هزار بار تصمیم گرفتم که پر خوابیمو ترک کنم و باز خسته تر از هر بار رها کردم، چون دیدم مثل معتادها جون ندارم که زندگی کنم اگه نخوابم، نای غذا خوردن و راه رفتن و کارهای ساده رو هم ندارم اگه نخوابم چه برسه درس و مطالعه و خودشناسی و پیشرفت.. هزار بار خواستم موفق بشم هزار تا شغل رو امتحان کردم و اولِ کار، استعفا دادم و سرخورده و ناامید شدم، رفتم تو فتوشاپ تو چاپخونه، دیدم ایده تو ذهنم نمیاد، نمیدونم چیکار کنم، رفتم خیاطی دیدم سخته، به زحمتش نمی ارزه، رفتم منشی شرکت، دیدم خوشم نمیاد، رفتم مربی مهد، دیدم حقوقش کمه و… خلاصه تو هیچ شغلی و کاری نتونستم نه جایگاهی پیدا کنم نه علاقه ای و نه استمراری. آواره و سرخورده و خسته، ولی باز شما رو دنبال میکردم، هی شل کن سفت کن، هی از شما انگیزه میگرفتم هی میرفتم ولی ضعیف عمل میکردم.

    میتونم بگم تمام فایل های شما،. تمامشون بسیار بسیار تاثیر گذار و متحول کننده برای من بوده و هستند… ولی تا اینکه من فایل اخیر شما در مورد قدرت دادن به ژنها و عوامل بیرونی رو شنیدم و درک کردم، یعنی اون، همان فایلی بود که دقیقا زد تو هدف، اونجا بود که تلنگر نبود برام، کلا زیر و رو شدم، کلا همون لحظه تغییر کردم من. از اون روز هر تصمیمی گرفتم، رو غلطک افتاده، هر کاری میکنم برام روان هست، مقاومتم و سختی برای انجامش خیلی کم شده یا نمیدنم اراده و ایستادگی من بالا رفته که میتونم تحمل کنم و جلو برم. الان بیش از یک هفته س که یکی از بزرگترین خواسته هام که نخوابیدن تو طول روز هست، رو دارم تجربه میکنم، روز اول هم به خودم گفتم،گفتم اگه من توانایی کنار گذاشتنش رو ندارم، پس اونقدر بی خواب میمونم تو روز، که بمیرم. رو حرفم موندم، تا 5 روز اول دیگه واقعا به سختی مقاومت میکردم. اصلا نزاشتم برم بخوابم، رو حرفم به هر زوری بود موندم و از روز ششم دیدم میتونم بیدار بمونم، عادی تر شده، انگار زیاد هم وابسته خواب نیستم میتونم به کارهای روزمرم ادامه بدم. میدنستم خوابیدن من عادی نیست و خستگی ذهنی منه، با اینکه آزمایشهام نرماله، به خاطر غمگین بودن ذاتی و کم انرژی بودن ذاتی و ضعیف بودن بدن ذاتی منه، همش رو به ژنم و ذاتم ربط داده بودم، ولی وقتی فهمیدم که نباید قدرت جسمیم رو بدم به ژنم، خیلی تغییر کردم، هر روز چندین بار اون فایل رو گوش میدم، امروز باز میخواستم به خودم بگم که حالا فهمیدیم که منم میتونم بیدار بمونم بیا یکم جایزه بده به خودت، یکم بخواب، حالا فردا باز نمیخوابی. تو همین فکر بودم که یه لحظه از ذهنم گذشت که من باید نتیجه پایدار بگیرم، چیکار کنم که مثل قبل برنگردم، اسم فایل شما به ذهنم رسید” دلیل نتایج پایدار” یکم فکر کردم گفتم دلیل نتایج پایدار استاد چی بود چه گفته بود تو اون فایل؟ خواستم دقیق، کلمه به کلمه از زبون خودتون مجدد بشنوم جواب این سوالم رو، که اتفاقا دقیقا عنوان فایلتون هم شده!

    همون لحظه بدو اومدم سایت و دانلودش کردم، قبلا دانلودش نکرده بودم و گوشش دادم، دیددددم شما چییییا گفتین تو این فایل!!! ینی یک دوره ی کامل رو شاید شما خلاصه کردین تو نیم ساعت و گفتین و چه حرفایییی!!! همش رو با گوشت و استخونم جذب کردم و درک کردم. دقیقا شرح زندگی من رو گفتین. منِ سطحی نگر به قانون( به خاطر بی نهایت ساده بودن قانون!) (از بس قانون ساده س، من بهش بها نمیدم و جدی نمیگیرمش) ، منِ شل و سهل انگار و بی خیال به قانون، منی که دهن بینی حرف مردم رو میکنم، مطیع جمع هستم، خواهان همرنگ شدن با جمع هستم، منِ خجالتی و کم رو، که دلم نمیاد به کسی نه بگم و دل کسی رو بشکونم و خلاف نورم جامعه، زندگی کنم، منِ تنبل، منِ بی حال و خسته، منِ نادانِ متوهم! منِ کم ظرفیتِ بی جنبه! ولی دیگه نه، دیگه الان من فهمیدم، تا اونجایی که بتونم و لازمه، محکم عمل کنم و بدونم میخوام چیکار کنم، فهمیدم. مخصوصا این دو تا فایل شما، یکی اون فایل ژنها و یکی این فایل دلیل نتایج. من خودم رو میبندم به این دو تا فایل، یکی هلم داد حرکت کردم، یکی هم دستمو محکم نگه میداره و ادامه ام میده تو راه…. تا آخر عمرم. نه سه ماه و یک سال و… تا آخر عمرم من میخوام این مسیر رو برم. و تو این مسیر بمونم. چون اون یکی مسیرها الکی آسون و زیبا دیده میشن… همشون الکی وعده لذت و آسونی میدن و تو گوشم زمزمه میکنن که انتخابشون کنم… همشون الکین… اتفاقا این مسیر درست، راحت ترین، لذت بخش ترین، زیباترین و سرراست ترین و سالم ترین مسیر هست نه اونای دیگه… همشون توهم و دروغه.. همه اون مسیرهای دیگه، حقه بازیه، الکی زیبا و راحتن. همش به ادم وعده های دروغ میدن…. هیچ خیری به آدم نمیدن جز سرافکندگی و خواری و ذلت و شرمندگی و فقر و نادانی و عذاب.

    من امروز فهمیدم که سهل انگاری و جدی نبودن روی قانون، مثل تبری بود که به ریشه ام زده تا حالا و نابودم کرده، ساده و واضح بودن قانون، منو قولم زده این همه مدت! من فهمیدم که ترسیدن از ضعیف بودنم و زود تسلیم شدن، نابودم کرده، من فهمیدم که چیت کردن و تقلب کردن نابودم کرده. من فهمیدم دشمنان عدم ادامه دادنم چه چیز هایی بود، من فقط از خدا میخوام که منو و همه ی انسانها رو تو مسیر راست بیاره و تو مسیر راست نگه داره. چون فقط این مسیر لذت بخشه، اون یکی مسیر های غول زننده، برخلاف رنگ و لعابشون اصلا لذت بخش نیستن… من اونقدررر از شما یاد گرفتم، همیشه دعاتون میکنم که مثل همیشه زیبا بدرخشید و روز به روز موفق تر و شادتر و سلامت تر و خدایی تر بشین. شما بی نظیر و فوق العاده هستین. دقیقا شما لایق هستین، دقیقا شما با من فرق میکنین و لایق هستین، شما وقتی درستیه یه قانون رو درک میکنین دیگه رو همون میمونین، شما وقتی ایمان میارین دیگه رو ایمانتون میمونین و ادامه میدین. آفرین به شما.

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که شما اینجوری محکم و پر قدرت جلو میرین و برای ما بهترین الگو هستین. خدا شما رو برای ما حفظ کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    علی مردانی گفته:
    مدت عضویت: 1425 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربون و همه اعضای خانواده عباسمنشی سپاسگزار خداوند مهربانم که هر موقع درخواستی دارم جوابمو میده استاد واقعا چند روزی بود ذهنم درگیر این موضوع بود که چرا نتایج من بعد از مدتی ضعیف میشه یا چرا نتایج من چشمگیر نیست من با وجود استفاده از چند دوره مثل عزت نفس دوره اصول کسب و کار شخصی و دوره روانشناسی ثروت 2 و همچنین دوره دوازده قدم که تا قدم پنج رفتم ولی نتایج عالی و بزرگ نگرفتم اینکه بگم نتیجه نگرفتم عند ناشکری هست من از روزی که با شما آشنا شدم شروع به تغییر کردم یادمه روزی که صدای شما رو اولین بار شنیدم یه ورشکسته روحی و مالی بودم که روزانه واسه پنجاه هزار تومان کارگری میکردم و مخرج زندگی و قسط و …بماند

    تغییر کردم و نتیجه گرفتم که تونستم با استفاده از فایل های دانلودی و رایگان وضعیت مالی ام بهتر بشه که بتونم دوره های شما رو خریداری کنم

    ولی نکته اینجاست که من بعداز نتایج دوباره برمیگشتم به حالت قبل و به خودم میگفتم که منکه میدونم قانون رو خلاصه فایل های دوره ها دارن تو گوشی من فقط خاک میخورن ومن فکر میکنم که این دوره ها نتیجه اش تا همین جاست و من باید مثلا دوره روانشناسی ثروت 1 رو بخرم و کار کنم تا نتایج بهتر بشه و امروز من با این فایل که گوش کردم فهمیدم که مشکل از کجاست و امید وارم که از این فایل که جوابی بود که خداوند به درخواست من داده بتونم عمل کنم ععععععمممملل کنم

    عاشقتونم براتون بهترین ها رو آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    سمیه محبوبی گفته:
    مدت عضویت: 1104 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم جون

    من از وقتی که وارد سایت شدم احساس خیلی خوبی وارامش خوبی دارم ومن کلا از صبح تا شب فقط دارم از فایل های رایگان ومحصولات استفاده می کنم وکلی نتیجه گرفتم و هنوزم دارم کار می‌کنم رو خودم من ازگوش کردن این فایل به خودم قول میدم و تعهد میدم که بیشتر تمرکز کنم رو فایل ها و تمرینات تا به امید خدا نتیجه بزرگتر بگیرم انشاالله شاد ثروتمند و سلامت باشید استاد عزیزم دوستتون دارم شما پیامبر زمان ما هستی روزی نیست که من بابت شما استاد عزیز از خداوند سپاسگزاری نکرده باشم خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت استاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 3872 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی و همه دوستان گلم

    به نظر من یکی از دلایل اینکه ما نتایج خیلی خوب می‌گیریم این هست که ما به تضادی برخورد می‌کنیم و رنج این تضاد باعث شده است که ما با تعهد 100 درصد ورودیی‌های خود را کنترل کنیم ، این ورودی ها میتواند هم ذهنی باشد و هم جسمی . تا زمانی که آن رنج در وجود و در خاطر ما هست به تعهد خود پایبند میمانیم مثلاً اگر ما دندان درد کشیده باشیم و اذیت شده باشیم به خودمان قول میدهیم که همیشه مسواک بزنیم نخ دندان بکشیم و … تا زمانی که رنج دندان درد در ذهن ما باشد به تعهدات خود عمل میکنیم و هرچه زمان بگذرد ما تعهدات خود را کم و کمتر میکنیم تا جایی که به صفر برسیم

    به چندین دلیل ما تعهدات خود را فراموش می‌کنیم و به حالت قبل و بلکه بدتر از حالت قبل برمی‌گردیم:

    اول اینکه ما فکر می‌کنیم که بدن و ذهن ما بعد از مدتی که ورودی های خود را کنترل کردیم و نتایج عالی کسب کردیم ، ضدضربه شده است و دیگر نیازی نیست ورودی‌های خود را کنترل کنیم مثل این میمونه که ما یکبار بنزین به ماشینمون بزنیم و بعد توقع داشته باشیم این ماشین تا آخر عمر ما را به همه جا ببرد.

    دوم اینکه رنج آن تضاد در وجود و خاطر ما به مرور زمان کمتر و کمتر شده است.

    سوم اینکه ما فراموش می‌کنیم که حالت قبل ما چطور بوده است و خیلی زود همه چیز برای ما عادی میشود و ما فکر میکنیم که باید همینطور باشد اما نمی‌دانیم که نتایج عالی ما ، حاصل تلاش عالی و جهاد اکبر ما بوده است.

    من خودم از جمله کسانی هستم که در یک دوره ایی از زندگیم به یک تضادی برخورد کردم و آنقدر اذیت شدم که همان تضاد باعث شد من به شدت روی باورهای مالی خودم کار کنم و نتایج فوق العاده عالی بگیرم اما با گذشت زمان و بعد از دو سال من به شرایط بدتر از قبل برگشتم …و دوباره روز از نو روزی از نو.

    خداجون کمک کن تا صحبتهای استاد عباس منش را بفهمیم ، درک کنیم و عمل کنیم و عمل کنیم و عمل کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    طاهرجان صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 851 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و تمامی دوستان خوبم وقت همه تان بخیر.

    از نیمه های سال1400 که برای بار دوم تصمیم گرفتم با شما شروع دوباره ای داشته باشم و این بار به صورت جدی فایل های تان‌ را پیگیری کرد و به آموزه های تان عمل کنم به مرور زمان متوجه یک سری تغییرات در زندگی و شخصیتم شدم:

    وقتی چیزی از دستم میفته میشکنه واکنش نشون نمیدم و جالبه حسم بد نمیشه و سریع به خودم میگم حتما خیری توش است یک بار از دستم گوشیم افتاد و شکست و تمام فایل های رایگان و خلاصه هرچی مربوط به شما و سایت تان بود و صداهای خودم که ضبط کرده بود از روی خلاصه فایل و حتی کتاب و مقاله های که می خواستم با اونها رساله ام را بسازم همه از بین رفت و من ذره ای ناراحت نشدم گفتم خیر بزرگی توش است -این در حالی بود که از وظیفه ام استعفا داده بودم و پولی هم نداشتم که دوباره گوشی جدیدی بخرم چون من قبلا معلم بودم ولی کارم را قلبا دوست نداشتم-

    یک بار عینکم افتاد و شکست بازهم من دره ای ناراحت نشدم. به همین شکل روزی رساله ام را داده بودم به انتشارات برای ویرایش و صحافی به من گفت فردا ساعت 2 بیا برای چک کردن رساله ات وقتی فرداش ساعت 2 من حاضر شدم سر قرار دیدم انتشارات را بسته و رفته کلپ 40 دقیقه دم انتشارات نشستم منتظرش دیدم نیامد بازهم بدون هیچ ناراحتی با خودم گفتم حتما خیری توش است آخر سر یک نفر از انتشارات بغلی که همسایه شان بود آمد و گفت به این انتشارت کار دارید ؟ گفتم بله بعدش تماس گرفت به اون شخص هر چه زنگ زد بر نداشت گفت حتما گوشیش داخل لباسش است چون در کلپ لباس های شان را در میارن و لباس ورزشی میپوشن شما برید یه جایی همین دور و برا بشینید من سعی می کنم دوباره براش زنگ بزنم، رفتم کنار یک دکان نشستم هوا هم فوق العاده گرم بود چنان گرم که صورت آدم را می سوختاند با خودم گفت برای این که تاثیر این حرارت را کم تر احساس کنم شروع می کنم به شکر گزاری دفتر شکر گزاریم را کشیدم و دونه دونه نعمت هایم را نوشتم و بابتش از خدا تشکر کردم در همین اثنا دیدم اون نفر آمد و گفت بگیرید گوشی رخ شده گوشی را گرفتم و بعدش اون صاحب انتشارات معذرت خواهی کرد و گفت ببخشید منتظر ماندید من رساله را به تلگرام تان میفرستم شما چک کنید اگر اشکالی نداشت من صحافی می کنم خوب خلاصه خدا حافظی کردم و آمدم خونه شب استاد رساله را برایم فرستاد حالا خیری که توی این اوضاع چی بوده استاد اگر من اون شخص را به انتشارات میدیدم و قرار می‌شد در داخل انتشارات چک کنم به دلیل رفت و آمد مشتری ها برام حواس پرتی ایجاد می‌شد و من نمی توانستم دقیق رساله ام را چک کنم از سوی اونجا آنقدر وقت هم برام داده نمیشد که صفحه به صفحه چک کنم ولی شب که روان کرد به دقت چک کردم دیدم آنقدر اشتباهات ریز و درشت داشته که نگو و خیر در همین بوده که اون آقا به انتشاراتش من برم نباشه و رساله را به پی وی من بفرسته و من به دقت و سر فرست چک کنم و بدین شکل رساله ام به بهترین شکل ویرایش بشه چون من استاد همین را از خدا پیش از این که رساله ام را به ویرایش و صحافی ببرم خواسته بودم.

    وقتی استاد غذایی از پیشم بسوزه به نادستی یا سرم یه جایی بخوره ویا دیگر اعضای بدنم نرم بشه و آسیب ببینه اولش ناراحت میشم اما سریع کنترولش می کنم. یک بار استاد برام خاستگار آمدو اونها قبلا منو پسندیده بودند و کاملا درباره من و شخصیت و تحصیلاتم آگاهی داشتند و طرف 42 سال داشت در حالی که من 31 سال دارم نتیجه را آن هم به خاطر ترمز مخفی من که به لطف شما از طریق همین سه فایل اول الگو های تکراری در روابط بخصوص فایل 2 دریافتم ببینید چه شد؟ وقتی به خانه ما آمدند و خواهرم را دیدند گفتن ما به خاستگاری منیره آمده بودیم ولی وقتی نجیبه را دیدیم اورا پسندیدیم ، استاد اولش خیلی خیلی کم ناراحت شدم ولی بعدا با خودم گفتم ببین منیره تو در مسیر مستقیمی و هر اتفاقی در این مسیر برات میفته به خیرته یادم از شعر پروین اعتصامی امد که شما در آن فایل داستان پیرمرد فقیر و ریختن گندم هایش را بیان نموده بودید و خودم را آرام کردم و تازه شکر گزاری هم از خدایم کردم چون شما در همان شعر پروین گفتید هر اتفاقی در این مسیر مستقیم برات میفته اون دقیقا چیزی که برای رسیدن به هدفت لازم داری و من این فایل را دوبار گوش دادم و خدا شاهده چنان خوش حال شدم و خدارا سپاس گفتم به خاطر این واقعه که فکر میکردی جهان را برام هدیه دادند . حالا ترمز مخفی من در خصوص این موضوع چه بوده استاد ؟ من بعد از شنیدن دقیق فایل الگو های تکراری در روابط قسمت 2 متوجه شدم که یک باور غلط راجع به خودم در ذهنم جا گرفته و اون هم این است که من فکر می‌کنم خاستگار ها کسایی را میپسندند که سن شان خورد و زیبا باشن اون هم به خاطر این که از خوردی خانواده ام بهم می گفتن تو زیبا نیستی بخصوص مادر و پدرم و در کل مادر ‌و پدرم ارزش را به زیبایی میدن در حالی که من چهره خوبی دارم و قد بلند و‌خوش اندامم طوری که همه دوستان و همکاران سابقم حسرت قد و اندامم را می خورن استاد هرجایی میرم از زیبایی قد و اندامم همه تعریف می کنن . ولی هیچ وقت مادر و پدرم این هارا به من نگفتن و سعی کردن همیشه اولاد های شان را پایین بزنن این خصیصه بارز پدر و مادرم است . ولی بازهم من شاکی نیستم از اونها چون انگیزه بزرگی شد تا روی اعتماد به نفسم کار کنم.

    استاد عزیزم! خیلی خیلی دوست تان دارم و جهانی سپاس گزارم بابت این فایل.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    گل گفته:
    مدت عضویت: 1872 روز

    بنام خدای مهربان و وهاب و رزاق من

    سلام ب استاد عباسمنش عزیزم

    استادجان چون میدونم فرمودید ک همه کامنت هارو خودتون مطالعه می کنید و انتقادات رو هم میذارید باشه و منتشر میکنید نظرم رو با احترام خدمتون میدم.

    استاد عزیزم طبق عزت نفسی ک از شما سراغ دارم مطمعنم ک وقتی دانشجوی شما عملکردش بهتر میشه ک خودش ب درستی مسیر ایمان بیاره نه فقط حرف های شما رو بشنوه بلکه خودش هم تلاشی کنه و منتظر لقمه جویده شده نباشه و …

    استاد جان تمامی دوره های شما در مورد قوانین بی چون چرای جهان هستی هست و بی نظیرن و در هرجای دنیا جوابگو هستن و از نتایج مشخصه و در اونها هیچ شکی نیست.

    ولی درمورد قانون سلامتی ک من خودم از سایت خریدم و تهیه کردم متوجه شدم ک این قانون نیست؛؛ نه در دنیا. نه در قرآن؛ ک اساس زندگی و آموزش های شما در بقیه دوره های شماست .

    و همچنین در قرآن من‌نشانی از این ندیدم ک خوراکی متنوع و از نعمت ها نخوریم

    همچینی در حال حاضر در همین عصر چطور که در ژاپن ک مردم برنج سبزیجات و میوه . و.. خیلی چیزاهایی ممنوعه در این سبک غذایی رو استفاده میکنن و بسیار جوان و سالم تا سالیان سال زندگی خوب و عالی دارند.

    یا خیلییی از افراد خوش اندام و سالم اگر این روش زندگی ک همه چیز ب اندازه مصرف کنند و پیاده روی و ورزش مناسب داشته باشن در طول زندگی شون مساله ای پیدا نمیکنن

    لطفا برای رفع ابهام و ایهام جلسه آپدیت بذارید برای اینگونه سوالات ک منطقی بشه برای خریداران این محصول ک هزینه کردند.

    بنظرمن دوره سلامتی برای نهایت چندماه جوابگو هست برای تنظیم و ریست کردن بدن و بعد از اون باید با باورهای درست ما باورهایی داشته باشیم ک پرخوری کردن یا مواد ناسالم و بی ارزش و اینها از حافظه ذهنی مون رو درست کنیم طبق قانون باورها

    همونطور ک شاگرد خود شما جناب رضا عطارروشن ک نتایجشون هم گذاشتید به این نتیجه رسید ک از وزن 135 کیلو الان بدون هیچ رژیم و سبک غذایی و عمل و ممنوعیت غذایی همه اون مسائل و مشکلاتشون با تنظیم درست ذهن و باورها از بین رفته و سالم و سلامت هستن و بینهایت هم از زندگی و نعمات خداوند استفاده میکنن و لذت می‌برند.

    خداروشکر میکنم برای دوره کشف قوانین زندگی ک تهیه کردم و سلامتی هم یکی از مسائل هست و با برداشتن ترمز های ذهنی در قبال عواملی مثل سن جنسیت ژنتیک و .. پرخوری و خوردن ناسالم غذاهارو از ریشه درست کنیم و در مغزمون جایگذاری کنیم ن اینکه صورت مساله رو با پرداختن ب ویژگی های منفی مواد غذایی پاک کنیم.

    استاد عزیزم بینهایت دوستتون دارم و ممنونم ک دیدگاه منتقدانه من رو که واقعا با عشق و احترام بدون هیچ قصد وغرضی می‌پذیرید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 936 روز

    سلام بر استاد عشق و دوستای عزیزم خداروشکر میکنم که یک روز قشنگ دیگه بهمون هدیه داده واقعا از صبح زود که بیدار شدم و کامنت های سایت رو میخونم حالم دگرگون شده دارم روی ابرها سیر میکنم انگار قدرتی گرفتم که میتونم دنیا و تغییر بدم و خداروشکر میکنم بابت این احساس ناب خدارو حس میکنم پیش خودم واقعا اگه صبحها مثل استاد بیدار که میشیم کامنتهارو بخونیم کللللی حس عالی و ایده های ناب و اتفاقات عالی بعدش برامون رخ میده من این حس و حالها رو فقط با فایلهای رایگانتون استاد جانم گرفتم و هنوز قسمت نشده که بتونم دوره های عالیتون رو بخرم که با یاری خدا مناسبترین دوره رو خودش برام میگیره استاد عزیزم من توی این مدت کمی که با شما و قوانین آشنا شدم خیلی خیلی حاله دلم خوب شده خیلی خدارو بهتر شناختم و آرامش همیشگی پیدا کردم نتیجه های به ظاهر کوچیک ولی بسیار ارزشمندی گرفتم و بنظرم بهترین نعمت آرامشه من یه مشکلی دارم که خیلی وقته هر روز از خدا میخام که خودش برام درستش کنه چون من کسی رو قدرتمندتر از اون ندارم و چون هیچ وکیلی ندارم و نمیتونم و نمیخام باشه فقط خدارو وکیل خودم گرفتم و کارم رو به دستش سپردم و ازش میخام که اگه قراره من کاری در رابطه با خاستم انجام بدم هدایتم کنه و نشانه برام بفرسته و یکی از خاسته ای خیلی مهمی که دارم وعاشقانه میخامش اینه که یه شغل و درآمدی داشته باشم و بتونم از لحاظ مالی برای خودم باشم و هر روز از خدا میخام که خودش هدایتم کنه واقعا استاد عزیزم این حالی که الان با خواندن کامنت ها پیدا کردم قابل بیان نیست و فقط میتونم بگم خدایا صدهزار بار مچکرم از تمام نعمتها ثروت‌ها و فراوانی هایی که برای ما آفریدی امیدوارم سریعهای بعد که کامنت می‌نویسم از خرید دورهای عالی و نتایج عالیشون بنویسم خاستم این حس و حال رو با شما استاد عزیزم و دوستای گلم درمیون بزارم و تشکر کنم از تک تک کامنت های بچه ها خداروشکر بابت مسیر زیبایی که توش قرار گرفتیم خداروشکر بابت داشتن خدایی به این زیبایی بزرگی نزدیکی و همیشگی خداروشکر بابت بهترین دست خداوند بر روی زمین برای ما

    نباشد عیب پرسیدن تورا خانه کجا باشد

    نشانی ده اگر یابیم و آن اقبال ما باشد

    خریدی خانه دل را دل آنه توست میدانی

    هر آنچه هست در خانه از آنه کد خدا باشد️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سیدعلی موسوی ارشد گفته:
    مدت عضویت: 1592 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    بنام خدایی که زیباست و با قراردادن قوانین ساده و ناب بدون تغییر این فرصت را بهمون داده که همگی زندگی زیبا را تجربه کنیم واقعا خداروشکر.

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش عزیز و مریم خانم گل و مهربان

    واقعا خوشحال شدم از دیدن این فایل روی صفحه سایت.واقعا وصف حال و روز این روزهای زندگی من بود و خیلی برام درس داشت.

    استاد عزیز بنده از زمان آشنایی با آموزشهای شما خیلی پیشرفت کردم و همیشه در مسیر ثابت قدم بودم منتهی بعضی وقتها یه وقفه هایی و فاصله ای بین آموزشها و عملگرایی من میفته.

    بنده وقتی با آموزشهای شما آشنا شدم یک آدم شرور و جنگ طلب و غیرمنطقی بودم.از لحاظ مالی هم افتضاح بودم جوری که آرزوی داشتن گوشی لمسی تا همین سه سال پیش در من بود.

    خداروشکر بعداز کارکردن با فایلهای رایگان رفته رفته همه چیز تغییر کرد و الان بعد از سه سال کسب و کار شخصی خودم را دارم و در فروشگاه تازه ساخت خودم بصورت کاملا انفرادی تمامی کارهامو انجام میدم و کلی پیشرفت کردم.

    از یدونه یخچال کارکرده و داغون رسیدم به 30عدد یخچال نو آکبند برای خودم.

    منتهی من یک مشکلی را دارم و می‌خوام اینجا بنویسم تا درآینده درس عبرت باشه برام و یادم باشه.

    با اینکه بنده خیلی پیشرفت کردم از همه لحاظ ولی یک مشکلی اذیتم می‌کنه همیشه و ترسها اجازه نمیدن قدم بعدی را بردارم.

    متاسفانه جو محیط اینجا خیلی منفیه وحشتناک منفی با اینکه بنده با هیییییچ کس از محیط اطرافم رابطه ندارم و سالی یکبار هم فک و فامیل را از نزدیک نمی‌بینم و دستگاهی بنام تلویزیون در زندگیم نیست اما بازهم این افکار منفی به گوشم میرسه.

    راه رسیدنش هم از طریق پدر و مادر و برادرم هست و بخاطر این مشکل همیشه تحت فشار روحی و ذهنی هستم و حتی قلبم درد میگیره اکثر وقتها.

    میدونم هم تنها راهش مهاجرت کردن به محیط بهتر هست ولی ترسها نمیذارن

    و اینجا باید اعتراف کنم که در این مورد ترسو هستم متاسفانه.

    اینقد هم جهان چک و لقد بهم زد یواش یواش ولی همیشه سر خودم کلاه میذارم و میگم ولش کن حالا پول جم میکنم و درآینده با دست پر مهاجرت میکنم.

    تا اینکه به یه تضادی خوردم طی دو سه هفته پیش که دیگه اصلا نمیشه کاری کرد و نمیشه اینجا موند.

    ولی این ترسها خیلی بهم غلبه میکنن و قلبمو میخوان از جا دربیارن.

    دیشب قبل خواب خیلی واضح خواستم را نوشتم و با جزییات مکان مورد نظرم برای مهاجرت را نوشتم و از خدا خواستم شرایط را یجوری برام رقم بزنه که خیلی سریع و بدون دردسر و راحت مهاجرت کنم.الهی صدهزار مرتبه شکرت.

    و اما چرا این فایل انگار برای من بود چون استاد طبق معمول تاکید داشتن اگه نتونی روی خودت مدام کارکنی نتایج برمیگرده.

    دوستان خدارا گواه میگیرم بنده دراوج بی بازاری و اقتصاد خراب به قول همه چون ذهنم آروم بود و راحت روی خودم کار میکردم فروش وحشتناک بالایی را تجربه کردم ولی الان یه مدته بدلیل تضاد پیش اومده نمیتونم ذهنم را کنترل کنم و هیییچ فروش خاصی را تجربه نمیکنم چرا چون حالم خوب نیست و این یعنی نتایج برمیگرده و باید یه فکری کنم.

    بنده دوباره دارم خودمو با فایلها بمباران میکنم و بزودی به صراط مستقیم برمی‌گردم و با دریافت نعمتهای بیشمار الهی بزودی از این مکان برای همیشه مهاجرت میکنم و از مهاجرتم براتون می‌نویسم.

    الهی صدهزار مرتبه شکر

    استاد جان عاشقتم بخاطر این آرامش و آسایشی که دارین عاشقتم بخاطر این ماشین فوق العاده و چهره جوان شده و زیباتون.

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    گزینگ عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1117 روز

    به نام پروردگار جهانیان

    سلام خدمت استاددددد عزیزم سلام خدمت خانم شایسته ی گللللل

    استاد عزیز من تقریبا یک سال با آموزش های شما اشنایی پیدا کردم و از فایلهای رایگان شروع کردم

    من و خواهرم با هم شروع کردیم و شروع خیلیییی عالی داشتیم با هم من خیلی روی خودم کار کردم واز نظر اخلاق خیلی تغیییر کردم و توجهم به نکات مثبت خیلی زیاد بو در زمینه ی شغلم که خیاطی هست خیلییی پیشرفت کردم وپولهای زیاد ساختم واز خدای خودم خیلی ممنونم

    ولی استاد عزیزم مدتی است مثل قبل نیستم و خودم خیلی ناراحتم به خاطر این تغییرات وهر روز سعی میکنم بهتر شوم تا به این حال خوبی که داشتم دوباره دست یابم تلاش هم میکنم تمرین ستاره ی قطبی را انجام میدم قرآن میخونم توجهم به چیزهای مثبت بیشتر شده ولی این حال خوبی که داشتم رو ندارم

    ممنون میشم راهنماییم بفرماییید که چکار کنم که پایدار باشم

    امیدوارم همیشه شاد و پیروز سربلند باشیداستاد بزرگوارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    مهسا قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1220 روز

    سلام به استاد گرامی و خانم شایسته و‌ همه دوستانی که کامنت منو می خونند.

    انقدر سوال های این فایل درمورد شرایط من صدق میکرد که هنوز فایل گوش نداده دارم مینویسم.

    سوال اول:

    من تقریبا سه سال پیش با شما آشنا شدم و برخلاف بعضی دوستان که میگفتند اوایل مقاومت داشتن نسبت ب صحبت های استاد من اصلااااا مقاومتی نداشتم(چون سنم کم بود) و چنان حرف های شما به قلبم نشست و جنس اون صحبت ها برام متفاوت بود که دیگه تا ب امروز با اینکه از مسیرم دور شدم اما همچنان نتونستم با صحبت های فرد دیگه ای تا این حد ارتباط برقرار کنم.

    برا همین سال اول آشنایی با شما بهترین سال زندگیم بود و خیلی نسبت ب گذشته خودم پیشرفت داشتم تو جنبه های مختلف از جمله رابطم با خدا،روابطم با دیگران،اعتماد بنفسم،سلامتی و…و از همه مهم تر حالم خیلی خوب بود و آرامش زیادی داشتم و کنترل ذهن بهتری داشتم.

    تا اینکه سلسله اتفاقاتی بوجود اومد ک باعث شد من از مسیرم دور بشم…

    سوال دوم:

    وقتی کم کم ازین فضا دور شدم و دیگه عمل نکردم به آگاهی هام، تو خیلی جنبه ها برگشتم ب همون حالت قبل و اوضاع چنان برام سخت شد ک این اواخر مراجعه کردم به یک روانشناس بالینی(خودمم رشتم روانشناسی هست) و گفتن باید تراپی کنی(ی جور خودشناسی هست) یعنی ذهنت نیاز ب جراحی داره چون خاطرات تلخ زیاد داشتی و اینا( فعلا فقط یک جلسه مشاوره رفتم) اما از اون روز باعث شد بیشتر برم تو خاطرات گذشته و بیشتر گریه کنم.البته نمیتونم بگم مشاوره و تراپی خوب نیست چون ب خیلی ها جواب داده اما من حس کردم فعلا این روش مناسب من نیست..نمیدونم دلیلم منطقیه یا ن ولی من دوست دارم با لذت و احساس خوب تغییرکنم چون من بیشتر وقتی ک حالم خیلی خوبه دست به اقدام و حرکت میزنم برا تغییر نسبت ب وقتی ک حالم خوب نیست…

    سوال سوم:

    استاد دوست دارم درمورد این سوال خودتون بیشتر توضیح بدین چون بنظرم دلیل اینکه خیلی وقت ها ما ب نتایج دلخواه و پایدار نمیرسیم، اینکه تو مسیر ثابت قدم نیستیم، ن اینکه اصلا مسیر شروع نکرده باشیم!

    اما بنظرم مهم ترین دلیل بر میگرده به عزت نفس و اعتماد بنفسمون و اینکه ایمان کافی نداریم و عجول هستیم دوست داریم سریع به همه چی برسیم.

    در آخر تشکر میکنم بابت اینکه وقت و انرژی میذارین تا این فایل ها را آماده کنید برای ما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: