دلیل نتایج پایدار - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-09 05:51:142023-07-09 06:20:30دلیل نتایج پایدارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
به نظر من علت آغاز یک مسیر درست با نتیجه خوب ولی بازگشت به قبل میتواند طی نکردن تکامل در مراحل قبلی باشد که زمینه ساز رشد در هر مرحله است
مثلا” کسی که نتایج مالی خوب و موفقی بگیرد به همان میزان میتواند در دوره ها یا تصمیمات بعدی زندگی موفق تر عمل کند
و به راحتی مسیر بعدی را که در آن نیاز دارد کمی بهتر باشد را برود
ولی فردی که در مرحله تجربه فقر و باورهای محدود کننده هست و به اهداف مالی مطلوب و عالی نرسیده
در مداری است که کارها و تجربیاتش به ضعف و کمبود برخورد میکند
از جمله محدودیت” در نیاز های دوره سلامتی که گرانتر و ارزشمندتر است
و اختیار و انتخاب این مسیر با آزادی و قدرت
نه تحمل شرایط که تحریک کننده برگشت به گذشته است
چون رشد در همه جنبه ها به یک میزان اهمیت دارد
مثل روابط خوب ، آزادی (مالی ، زمانی ، مکانی )
سلامتی ، معنویت و هر مورد مهم انسانی دیگر …….
و تعهدی که در نتیجه گرفتن با امکانات موجود هنوز به بار ننشسته است
برای کمی بهتر
و کمی بهتر شدن ………..کسانی که قسمتی از پازل بازیشان ………….مانده
مثل کسی که هنوز ریاضی چهارم دبستان را نفهمیده
و با ورود به دانشگاه درگیر مشکلاتی شده که
خنده دار است . ️. ️
با سلام به استاد عزیزم ومریم جون من تو این مسیر لغزشی زیادی کردم و همش به خاطر کم بودای که داشتم ولی الان در حضور شما ودوستای هم فرکانسیم قول میدم که هرروز این سایت دنبال کنم و سعی کنم به پرسشها جواب بدم بخوانم تا باورم قوی بشه که من وهمه لایق بهترین زندگی از همه لحظ هستیم.از دوستای عزیزمیخوام منو دعا کنن تا بتونم به خواستهای قلبیم برسم.خدایا شکرت بابت همه نعمت های قشنگت واقعا ثروت و خوشبختی سهم ما هستش فقط باید براش تلاش کنیم .خدایا من اجز ناتوانم در برابر خواست تو خدایا منو تو این دنیا هدایت کن به امیده روزای قشنگ زیبا خدایا شکرت شکرت شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد عزیزم خانم شایسته مهربان
منم یک بار به تعهدم عمل نکردم ولی این بار که انجام می دم همه دقیقا همینو میگن چقدر لاغر شدی بسته دیگه از خداوند برای خودم و دوستانیکه در سایت هستند میخوام که کمک کنه تا بتونیم برای خودمون این کارو انجام بدیم و مثل استاد احساس لیاقت داشته باشیم سپاسگزارم
سلام به دوستان گرامی امیدوارم حال دلتون عاااالی باشه .
خیلی هدایتی هدایت شدم به این فایل از استاد که کاش همین یه فایل رو جدی میگرفتم اونوقت زندگیم بهشتی میشد !!!
منم در طی 1 سال اخیر کلی نتایج فوق العاده گرفتم ولی توی این 1 ماه گذشته با اینکه داشتم به الهاماتم عمل میکردم ولی نتونستم جلوی نجواهای ذهنم رو بگیرم و نتونستم به الهاماتم کامل عمل کنم و تمام جنبههام باهم ریختن بهم !
هم سلامتیم ، هم کار و درآمدم ، هم روابطم بهم ریخته و تنها شدم ، هم رابطم با خدا خیلی کمرنگ شد !
یعنی یه جورایی در آستانه از دست دادن نتایجم هستم و واقعا روحیه و زورش رو دیگه ندارم که حفظشون کنم و خیلی خودم رو باختم و
اصلا نمیخوام وایب منفی بدم فقط میخواستم بدونم آیا برگشتن به مسیر اونم توی این شرایط بهم ریخته رو کسی تجربه داشته ؟
چون الان توی یه فرکانس ناامیدی و یاس فوق العاده پایینی هستم که اصلا نفهمیدم چی شد یهو این همه اومدم پایین و در آستانه از دست دادن جنبههای مختلف زندگیم هستم که کنترل ذهن برام شده سخخخخخت ترین کار دنیا و ذهنم پر از افکار منفی !!!!
اگر کسی توی این شرایط بوده و تونسته خیلی زود خودش رو نجات بده و حداقل نذاره که بدتر بشه و برگشته به مسیر و شروع کرده و نتایجش از قبل هم بهتر شده کاش تجربه خودشو در میون بذاره تا کمی امیدوارتر بشم !!!
فقط دارم سعی میکنم فایلای استاد رو گوش بدم و ویسهای باورسازم رو گوش بدم که حسم منفیتر از این نشه و توی خونه موندم و اصلا روحیمو باختم و ذهنمم هی میگه چه فایده گوش دادن به این فایلا و ویسا !!!
خودمم نمیدونم چی میشه !!! فقط تا اونجایی که بتونم گوششون میدم و ایده دیگهای ندارم و حتی به زور تمرینات کارم روانجام میدم و نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم که بتونم کارای عقب افتادم که خیلی عقب افتادم رو انجام بدم و کلی وظایف دیگه هم دارم که واقعا نمیتونم به همشون برسم و واقعا برگشتن به مسیر خیلی برام سخت شده !!!
حتی احساس گناه هم دارم از اینکه چرا به الهاماتم برای عمل به دوره سلامتی و دورههای دیگه اونطور که باید عمل نکردم با اینکه توی این یکسال نتایج عاااااالی گرفتم اما خب از مسیر خارج شدم و همشون تحت تاثیر قرار گرفتن و الان اصلا نمیدونم چجوری و از کجا باید شروع کنم و احساسم به شدت بده !!!
خدا من رو هدایت کرد به این فایل ارزشمند و کامنتا رو که خوندم کمی امیدوارتر شدم که دوباره شروع کنم ولی وقتی شروعت از قبل هم سختتر میشه خیلی کنترل ذهن سخت میشه !
اصلا از نوشتن اهرم رنج و لذت توی این شرایط هم میترسم رنج رو بنویسم و امیدی هم به نوشتن لذت ندارم !!! ولی شاید کمکم کنه !!!
آیا کسی در مورد دوباره شروع کردن وقتی از مسیر توحید خارج میشی ، اونم وقتی تمااام جنبههای زندگیش ریخته بهم و شروعش سختتره تجربهای داره که با وجود جسم بیمار و بیکاری و روابط از دست رفته و …. دوباره سریع شروع کرده و سریعتر تونسته برگرده به مسیر !!!! و چجوری و چکار کرده ؟؟؟
واقعا خیلی حس ناامیدی و منفی برای شروع دوباره که سختتر از قبل هم هست بده !!!
واقعا خیلیییی سخته از اول شروع کردن که باز شروع دوباره از قبلش سخخخت تره !!!!
ممنون میشم تجربیاتتون رو در میون بذارین که چجوری نجواها رو کنترل کردین و سریعتر از قبل برگشتین به مسیر با اینکه خیلی سخت بود !!!
این کامنت و ردپا رو از خودم میذارم تا بعدش که به امید خدای عزیزم همه چیز درست شد و بهتر شد و اگر شرایطم سخت شد برگردم و این ردپا رو مرور کنم تا بدونم از کجا دوباره بلند شدم و دوباره شروع کردم !!!
البته که الان ناامید مطلقم !!!
دوست عزیز سلام.
واقعیتش من شخصا از چند جانب بهم ریختم در زمان هایی، خیلی من تجربه ی سینوسی داشتم اونم چون که پایدار عمل نیمکردم!
استااد خیلی توضیحات مختلفی در این رابطه در فایل های دانلودی(رایگان).
باید بگمکه اتفاقات میفته، آدم ممکنه ار مسقر خارج بشه، ولی از جایی به بعد میتوته درساشو یادبگیره!
من شخصا در شرایطی بودم که واقعا یک سری تضادهایی دریکی از زمینه هدب رام پیش اومد که مثل فیلم ترسناک شده بود دیگه! انگار این مسئله دنبال من میومد و همراه!!
ولی خب اتفاقتت افتده، گاها عزت نفسم رو باد برد!!! که البته دیلیلش در مروه عوامل بیرون قراردادنش بود! اما بازم ساختم!!گاها خود تخریبی هایی بود درمن اما بازهم ساختم!!
تا اینکه گفتماین مسئله باید حل شود و بهبودش دادم آخر.
اما اینو بگم که ممکنه که سهوا یا عمدا از روی ترس یا هردلیل اشتباه کنیم، ممکنه که سخت باشه قبول کنیم انسان هست و اشتباهاتش، اما خب آخرش واقعیت همینه.
ولی مسئله اینه، من ظاهری که از خودم میبینم! و تصوری که از خودم دارم به شکلیه که فرض میکنم تو رینگ بوکسم! ممکنه یک مشتی زده بشه و بخورم زمین!!ولی بلند میشم و با یک هوک کارساز حریف رو ناک اوت میکنم و پیروز مبارزم! بنده کسیم که وقتی که حرکت سخت بود راهی پیدا کردم! وقتی مشکل بود سعی رپکردم درکش کنم و حل کنم!
وقتی که موقع مهاجرت هیج امیدی نبود با ورزش ذهنم رو کنترل و در زمان های دیگه با علاقه و انگیزه بالا تلاش میوردم برای اینکه به نوعی خلق کنم این خواستم رو!!
شماهم میتونی باشی!!!وقتی که سخت بود بلند شی، دوباره بسازی و به حس عالیتر برسی!!!!
سلام به دوست عزیزم
چرا انقد از شروع می ترسی ؟ مگه مسیر رو چطوری پیش میری که حال دوباره رو نداری ؟ مسیر رو واسه خودت با روند زندگیت یکی و همسو کن …. راحت تر کن ، باور راحتی رو بساز ، قرار نیست این همه کارهای سخت رو با هم انجام بدی بسازی بری بالا ، قراره در کنار خدا زندگیتو بچینی با لذت ، وقتی خدا هست مسیره هموار و راحته ، تمرکزت رو از چیزهای از دست رفته بردار ، فعلا به فکر ساختن از نوهمنباش ، حال و هواتو نو کن ، مثلا بوروقدم بزن یا بورو طبیعت ، از گذشته تمرکزتو بردار بزار روی آینده ای که هنوز داریش
معلومه که می تونی بسازی این دفعه راحت تر و سریع تره دیگه
هر کاری رو که انجام بدی دفعه بعدی هم برات راحته هم سریع تره این که قانون دنیاست …. نمیشه های ذهنت رو ، سخت کردن هاشو باور نکن ، اون نجواها کارشون همینه ولی واقعی نیستن چرا باورشون می کنی …. بهشون بخند ، بگو از لج شما هم شده این بار میسازم صد بار دیگه هم بیوفتم می سازم ، اصلا عاشق از نو ساختن هستم ….حساسیت به از نو شروع کردن نداشته باش ، و اینکه رها تر باش با لذت بزار خدا میسازه کم کم ، الان قطعا عجله داری واسه همین تو حس نا امیدی هستی ، شرایط الانت و داری با چیز ی که میخوای هی میسنجی واون ذهنت هم بهت میگه ببین چقد سخته طولانیه ……. تو دام ذهنت نیوفت ،
سلام دوست عزیز. به نظر من اول اینکه خودت را ببخش. اگه نمیتونی شروع کنی به خاطر همینه. خداوند میگه صدبار اگر توبه شکستی باز آی. وقتی خودت را ببخشی میتونی مسیری را که شروعش کردی دوباره بری تفاوتش اینه که اینبار راه ومسیر رو بلدی بانجواهای ذهن آشنایی. اصلا همین که تصمیم به شروع گرفتن میکنی دوباره همون اتفاقات خوب تکرار میشه. فقط ببخش خودت را واحساس گناه بدترین فرکانسی هست که به جهان هستی میدی. اینو یادت باشه
بنام خداوند هدایتگرم ،خدای عظیم، رزاق، و وهاب
خدایی که با این دقت این جهان خلق کرد و قوانین بسیار دقیق برای مدیریت و گسترش اون در نظر گرفت و هرجایی که تسلیم بودم و فرمون دادم بهش، به بهترین شکل کارهام انجام داد و امدادهای غیبی برام فرستاد
میخام برداشت های که امروز از این آگاهی ها درک کردم برای خودم به عنوان ردپا بزارم
آنچه در زندگی من اتفاق میفته بخاطر افکار و باورهای منه
هر چه اوضاع هم سخت باشه، میتونه بهتر بشه
من شرایط و اتفاقات زندگیم از چه زاویه دارم میبینم؟؟
1_از زاویه کمبود، حسادت، میزارم نگرانی ها و ترس ها روی من مسلط بشن یا
2_از زاویه فراوانی، تحسین، و اینکه احساسم را خوب نگه دارم
جهان آنچه که بهش میدی، همون بهت برمیگردونه
ببین چه افکاری داری بهش میدی؟؟
وقتی چیزی منطق چیزی درک میکنم و به درستی اون پی میبرم دیگه نباید برگردم به روش غلط گذشته
یکسری از. افراد از ی حد میزان خوشبختی نمیتونن تحمل کنن
تا وقتی که در مسیر درست هستید نتایج میتونه بهتر و بهتر بشه و هیچ انتهایی هم براش نیست
تا وقتی که عملکردم درسته، نتایج هم درسته
متوجه باشم که چه افکاری چه نتایجی میدهد و به اصول متعهد باشم
من فقط باید بهتر باشم و رو به جلو حرکت کنم
اگر من مسیر درست برم، باورهام درست باشه، عملکردم درست باشه، اوضاع درست میشه چون اوضاع واکنشی هست به باورها، افکار و عملکردما
بماکانوا یعملون، بماقدمت ایدیهم، بما کسبت ایدیکم
با تمام بالا و پایین شدنها من باید روی مسیر درست مثل استاد باقی بمونم، تا همون شرایط بظاهر سخت باعث بشه نتایج و اوضاع بهتر بشه
و من پیشرفت بیشتری کنم
تو انجمن معتادان گمنام من باید از سه چیز دوری کنم
توپ(مواد)، زمین بازی(محل مصرف) همبازی
این قانون تو همه چیز صدق میکنه
اگر من برای خودم ارزش قائل باشم باید ی سری چیزها قربانی کنم و مسیر درست ادامه بدم
با اینکه میدونم اینکار خلاف قانون هست اما بخاطر جریان جمعی، نظر جمع همراه با جمع میشم، اون کار اشتباه انجام میدم و نتایج نا دلخواهم میگیرم و با کلی تضاد به خودم میام
تفاوت نتایج، به تفاوت در عمل کردن به اصل هاست
این نشانه من این نکته. برام یادآوری کرد که تو زمان فکر کردن به خواسته ام دارم به داشتنش فکر میکنم یا نداشتنش
خدایا برای هدایت هات که مثل اکسیژن همه جا هست ازت سپاسگذارم
سلام استاد عزیزم،
امیدوارم حالتون عالی باشه ودرکنار خانم شایسته محترم شاد و سلامت باشید،
استاد نازنینم شب تولدتون هست و من و همسرم سودا با عشق بهتون تبریک میگیم و از خدا میخوام تو این سال جدید بهترین لحظات رو داشته باشید و زندگیتون پر باشه از شوق و عشق و موفقیت ،ما تمام موفقیت هامون رو مدیونتون هستیم و عاشقانه سپاسگزارتون هستیم و روی ماهتون رو میبوسم
راستش خیلی دلتنگتون هستیم و امروز از خدا خواستم که استاد با دوره ی سپاسگزاری هممون رو وارد یه سال رویایی کنه و امیدوارم اجابت بشه ،
در ضمن امروز مجددا هدایت شدیم به این فایل ناب و بی نهایت ممنون بابت این مطالب فوق العاده و مرسی که مثل همیشه به یادمون آوردید دلیل خوشبختیمون چی بوده،
عاشقتم استاد جانم ،
عاشقتم مرد بی نظیر ،
بازم تولدتون مبارک و بهترین ها براتون
به نام خدای جهان و جهانیان
الهی به امید تو
خدا را صد هزار مرتبه شکر برای وجود استاد عباس منش عزیز
خدا را صد هزار مرتبه شکر برای ضبط این فایل عالی
سلام علیکم
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر دوستان عزیز
……..
سوالات خوبی در این فایل بود که آدم را به تأمل به تفکر وا می داشت خدا را صد هزار مرتبه شکر
اگر من بنده من شاگرد استاد عباس منش را دنبال می کنم چرا نتایج ایشون شامل حال من نمیشه ؟
این سوال را خیلی شفاف در این فایل استاد توضیح دادند
چون تعهد ایشون را ندارم و سوال این جاست همین !!!!!!!تعهد را ندارم ؟؟؟؟
چرا ندارم ؟؟؟؟؟
من که این همه نتیجه از قانون . از آموزه های استاد گرفتم
چرا نتایجم بالاتر نره ؟؟؟؟؟؟
چرا نتایجم بیشتر نشود؟؟؟؟
وقتی از مسیر دور میشوم سریع بدنم آلارم میده حالا باید از خودم بپرسم من این چند روز چه فکرهایی را کردم؟؟
و سریع پاسخ داده میشه
برای افکار برای باورهای مخرب
من بنده که تا قبل از نتونستن قانون و برنامه ای استاد واقعا میگم یه روز نبود که برنامه ای یا کیر دادن ووو نباشه و هر روز بدتر میشد
اما الان خدا را صد هزار مرتبه شکر خیلی زندگیم آروم شده
کارها بهتر پیش میره
هر روزم بهتر از دیروزم
روزهایی که خیلی آروم هستم
عجله ندارم
تقلا نمی کنم
تصمیمات بهتر می تونم بگیرم
کنترل ذهنم بهتر و بهتر شده
به دخترم به همسرم ووو به خیلی های دیگه اصلا کیر نمیدم و اصلا به من مربوط نیست
چقدر با آدمهای بهتر آشنا شدم و دوست شدم
چقدر آدمها وقتی ازشون سوال و سوالات می کنم با عشق فراوان و سرشار جواب می دهند بدون هزینه بدون درخواست بدون منت که این همین یه مورد برای من جواب داره چون قبلاً این طور نبود
خدا را صد هزار مرتبه شکر
من دخترم عاشق فیلم دیدن و این حرفا است حالا برای تعطیلات نوروز بیشتر می بینه و من هم همراهش چند در بود حالم بد نمیشد ولی احساس می کردم دارم به مسیر نادرست هدایت میشوم نمیگم نتایجم بد بود ولی حال و احساسم خوب و عالی نمیشد
یه ترسی در وجودم رخنه کرده بود.
الان خداوند بوسیله استاد عزیزم بهم گفت ::تو که تعهد داده بودی که فیلم و سریال و تلویزیون نمی بینم پس چی شد ؟؟
زندگی یویو را تو که نمی خواهی ؟؟؟
پس عمل کن
پس عمل کن
بما کانو یعملون
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
من هدایت شدم به این فایل خدا را شکر
چرا هدایت شدم ؟؟ چون باور کرده ام که خداوند من را به مسیر درست به مسیر هموار هدایت می کنه
به خدا قسم قبل از هدایت به این فایل به خدا گفتم من را به مسیر هموار به مسیر درست به مسیر الهی هدایت کن
و الان هدایت شدم
خدا را شکر
من در مورد بیزینس شخصی خیلی ایرادهایی داشتم که اون هم خدا را شکر دارم خل و فصلش می کنم
چند روزی بود یه حسی دایم در گوشم می گفت برو توی کار پوشاک
اولش یه مقدار بیار
بعد بیشترش کن
و همین طور این صدا در گوشم بود
و من برای دایم صدای این ندا در کپشن اون قدر دوستان خوب با بیزینس من های عالی آشنا شدم صحبت کردم گزارشات عالی ازشون گرفتم باهاشون هم کلام شدم اینها را میگم چون قبلاً من اینطور نبودم
یعنی اقدام می کردم ولی با اونها جواب نمی دادند یا منو آدم حساب نمی کردند با ترد می کردند من را و هزاران مورد دیگه
اما الان خدا را شکر خیلی بهتر شده ام
و واقعا نتیجه را دیدم
چقدر با دخترم ساعت ها حرف زدیم در مورد موضوعی که اصلا نه ازش خبری بود و دیدم چقدر دخترم با قانون آشنا است
چقدر قانون را می دونه و عمل می کنه.
البته که هیچ کسی بی عیب نیست
ولی خدا را شکر خیلی بهتر شده
بعد دیدم من از اپل تا به الان خیلی کم خودم پول درآورده ام و بچگی تا نوجوانی که پدرم کم و زیاد پولم می داد طلا برام می خرید رخت و لباس وو را برام تهیه می کرد و وقتی هم ازدواج کردم خدا را شکر همسرم
حالا من می خواهم یه دفعه و یه شبه خودم کارآفرین باشم و این ضربه زننده است و من از عهده اش بر نمیام
چون تا قبلش برام موجود بوده
و الان باید باز هم ردی خودم کار کنم
تا ببینم من واقعا می تونم خودم کارآفرین موفق باشم
و دیدم بله می تونم
با تمرین و موندن در بیزینس شخصیم با کوچکترین تضادی که پیش بیاد و من بگم این اومده تا من را رشد بده
نترسم از هیچ کس و هیچ چیز و هیچ موجودی بلکه شجاع باشم
بعد دیدم یکی از برادرام خودش پول در میاره و خیلی هم با این موضوع اکی هست ولی بقیه خانواده ام مثل مادر و خواهر و کل فامیل مون همه نه بیزینس دارند و نه می خواهند که داشته باشند نه علاقه ای دارند
و منی که با اینها بزرگ شده ام
باید صبر کنم
باید باز هم بیشتر روی خودم کار کنم.
خودم را روحیاتم را بهتر بشناسم
ولی این را می دونم و مطمینم که من هم می تونم.
باز هم باید بیشتر روی خودم کار کنم
اهرم رنج و لذت را مدام انجامش بدهم و برای یکی دو روز و یه سال و دو سال نه همیشه و همیشه و همیشه در ذهنم داشته باشم چون نتایج پایدار می خواهم
خدا را شکر برای هدیه های استاد عزیزم
خدایا شکرت برای وجود استاد عزیزم
سلام میکنم به استاد عزیزم با آگاهی های ناب
.
.
.
سوال 1: درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگی ات اجرا کنی، چه نتایجی گرفتی و چه تغییرات مثبتی در هر جنبه از زندگی ات ایجاد شد؟
استاد من تازه با جدیدت تمرکزم را گذاشته ام روی سایت و هر روز تمرین هارو سعی میکنم انجام بدم، به این دلیل میگم تازه چون قبلش یه باوری داشتم که نمیتونستم تمرکزی کار کنم و اون باور تو دوره حل مسائل زندگی برام حل شد و الان خیلی راحت تر میتونم تمرکزم را از بیرون بردارم و بزارم روی سایت و این مهارتم هر روز و هر هفته داره بهتر میشه جوری که میتونم حسش کنم
استاد من خیلی آرامش پیدا کرده ام خیلی لذت میبرم حتی اگر اتفاق نا جالب را تجربه کنم چون این باور برای من داره ساخته میشه و کار هم میکنه، اینه که من هستم دارم همه چیو خلق میکنم و به همین دلیل خیلی حالم خوبه
یکی از نتایجش این بوده که من باوری پیدا کردم در خودم که آدم باید فول تایم سرکار باشه مثلا روزی 14 ساعت و من دوست نداشتم بخاطر همون با یه ذره کار کردن روی این باور هدایت شدم به شغلی که روزی چهار پنج ساعت کار میکنم و بقیه تایممو روی باورام و تخصصی که عاشقشم گذاشته ام، البته این شغل هم همان کاری است که همشون فول تایم کار میکنند ولی شرایط من استثنا است و دلیل دیگه ای که میرم سرکار اینه که گفتین تو هر شرایطی باید پول بسازید حتی کم
یکی از نتایج اینه که من شاد تر شده ام دیگه کمتر نگران آینده ام هرچی بشه میدونم بارم روی زمین نمیمونه و خدا هدایتم میکنه به سمت خواسته هام و الان باید با لذت سرکار برم و روی تخصص ام تو خونه کار کنم و چند روز پیش بهم الهام شد که “حسین جان تو داری آماده میشوی برای یک کار، کاری که نباید بفهمی الان چیه، پس سرکار برو و تخصصت هم یاد بگیر” خدایا شکرت
نتایج زیاده استاد حتی تو این مدت کم
.
.
.
سوال 3: به نظر شما، چه عواملی باعث می شود افراد بعد از اینکه مسیر درست را (در هر جنبه ای) می شناسند و از آن نتیجه می گیرند، آن را ادامه نمی دهند و دوباره به الگوهای قبلی خود برمی گردند؟
برای من اینطور بنظر میرسه که آدم یادش میره وضعیتی که الان داره قبلا هدفش بود یا رویاش بود بخاطر همون فکر میکنه همیشه اینجور بوده و همان کار های قبلی را انجام
.
.
.
ممنونم از شما استادم که همیشه مارو با آگاهی های جدید بمباران میکنید و ممنونم از خانوم شایسته عزیز که همیشه در تلاشند تا بهترین خود را ارائه دهند
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی
خواستم این رد پا رو از خودم بجا بزارم تا هر وقت دیدمش متذکر بشم به این اصل که:
هر بهانه ای بیارم برای اینکه از یک اصل دست بکشم حتی یه لحظه، یه گریزگاه برای ذهنم میسازم تا توی تلاشهایی که باید
برای تغییر زندگیم انجام بدم منو متوقف کنه، یادمه هر وقت خواستم سیگار رو بزارم کنار و تصمیم میگرفتم، به چند روز
نمیکشید که یهو ذهنم به خاطر یه شرایط خاص میومد و بهم میگفت حالا اینبار بکش اشکال نداره تو که سیگاری نیستی
و یبار مسئله ای نیست و این باعث شد تو هزار جای دیگه نتونم اون تلاشی که باید بکنم رو از خودم نشون بدم چون این
ویژگی شخصیتی من شده بود و مثل همون سیگار هزار جا منو متوقف کرد، اما دوستان به خودم اول میگم و بعد به شما
اگه این کشتی های بهانه غرق نشن هیچ وقت اونطور که باید مثل ناپلئون جلوی مسائل نمی ایستیم و همیشه تهش فکر
میکنیم که خوب حالا اگه نشد اشکال نداره و این آفت خطرناک باعث میشه تو هیچ زمینه ای موفق نشیم… از خدا میخوام
این ویژگی استمرار در مسیر و باج ندادن به ذهن در من نهادینه بشه ان شاالله، در مسیر حق مستمر باشید ان شااالله
سلام به دوستان همفرکانسی خودم
استاد عزیزم که این آگاهیهای ناب رودر اختیارمون میذاره و مریم بانوی مهربان که همیشه فیلمبردار این فایلهای خوبه!!!
به حرفای استاد که توجه میکنم انگار دقیقا منو داره مخاطب قرار میده
انگار که نشسته روبروم و داره میگه : «علی جان با تو هستم»
وقتی ریز میشم تو حرفای استاد ، میفهمم که من دقیقا به همین شکل عمل کردم و میکنم!!
یه مدت سفت میچسبم به این باورها و روشون کار میکنم و طبیعتا نتایج پشت سر هم میاد
بعدش انگار که زود سیر میشم»»» مثلا به جای اینکه بعد از به دست آوردن پنج میلیون به دنبال ده میلیون باشم ، اون پنج میلیون رو میخورم تا تموم بشه بعد به فکر درآوردن پول بعدی میفتم
به جای اینکه وقتی مشتری میگیرم ، هنوز کارش تموم نشده به فکر مشتری بعدی باشم صبر میکنم تا پولی که درآوردم رو خرج کنم و تازه به فکر مشتری بعدی میفتم
در مورد سوالاتی که مریم جان پرسیده:
1)هر موقع که من سعی کردم احساس خوبی داشته باشم و روی باورهای خودم کار کنم نتایج فوقالعادهای سر راهم قرار گرفتن
2) وقتی که سرمغرق کار شد و دیگه روی خودم کار نکردم دوباره نتایج برگشتن و برگشتم سر خونه اولم(پول درنیاوردن و بدهکار بودنم)
3)خیلی در مورد سوال 3 فکر کردم ، به نظرم تهش به باور فراوانی میخوره ،اینکه من ایمان ندارم که دنیا پر از فراوانی و نعمته و اندک پولی که درمیاری میگم خب این برام بسه!!!
یا خب من دیگه لیاقت پول بیشتری رو ندارم
انشاا… با کار کردن روی باورهای خودم این نقص رو هم سعی میکنم که کمرنگ کنم
به لطف الله یکتا
پیروز و موفق باشید