این فایل و آگاهیهایش، که اولین قدمهای استاد در مسیر رسالت ایشان را نشان میدهد، درسهایی تأمل برانگیز و زندگی ساز و برای آموختن دارد.
این فایل و آگاهیهایش دلیل اصلی نتایج و جنسِ تمرکز بر این دلیل را به تصویر درآورده تا بتوانیم ریشهها را بهتر بشناسیم و دلیل میوههایی که اکنون در زندگی ایشان میبینم را بهتر درک کنیم و شیوهی ساختن و پرورش آن ریشهها را در عمل بیاموزیم و بفهمیم این مسیر روی چه اصول و ارزشهایی درست و ثابت بنا شده و پیش میرود.
درسهای این فایل، اصلی ادامه دار- که دلیل نتایج را به ما میشناساند و حتی در قدمهای نخستینِ استاد عباسمنش دیده میشود– را برایمان واضح میکند تا با تأمل بیشتری، راه را از بیراهه باز شناسیم، اصل از از فرع تشخیص دهیم و با قدمهای محکمتر و مستمرتر و ایمان راسختر آن را بپیماییم.
این فایل را با دقت گوش کن و در بخش نظرات این فایل، از درسهایی بنویس که آموختی.
از جنس ایمان و اطمینانی بنویس که رگههایش را در این فایل به وضوح دیدی. همان ایمانی که ثمرهاش اکنون در تمام جنبههای زندگی استاد عباسمنش، به وضوح دیده میشود.
این فایل را با دقت گوش بده و از ریشههایی بنویس که طی فرایندی تکاملی شکل میگیرد و با ایمانی ادامه دار تغذیه میشود. شاید در ابتدای مسیر، رشد این ریشهها نامحسوس به نظر برسد، شاید هنوز از میوههای مدنظر تو خبری نباشد، اما اگر این ریشهها فرصتِ طی کردن تکامل را پیدا کند، آنچنان رشد تصاعدی به خود میگیرد و ثمرههایی را به بار میآورد که از تمام حساب و کتابهای مدنظرت نیز بالاتر است و به قول قرآن تو را راضی میکند.
دیدنِ جزئیات دقیقِ آنچه که در این فایل میآموزی و نوشتن دربارهی آن جزئیات، فرمولی در دستت میگذارد که قادر میشوی این مسیر رشد تکاملی و سپس تصاعدی را در زندگی خودت و برای خواستههای مدنظرت، بازسازی و پیاده کنی.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD174MB23 دقیقه
- فایل صوتی مروری بر آموزشهای استاد عباسمنش در سال 87 | قسمت 116MB23 دقیقه
استاد عزیز سلام برشما
استاد با این فایل از روی کنجکاوی مواجه شدم وقتی شیندم خلی برایم جذاب تمام شد و خلی حرف های را برای گفتن باشما دارم
اول اینکه وقتی چهره مبارک شمارا در این همایش می بینم خلی خاطرات خودم زنده شد
استاد تمام صحبت های شما از همان اول با الان به یک شکل است فقط آن زمان کمتر توضیح دادین و حالا بشتر توضیح می دهید چون قانون تکامل دارد طی می شود
نکته های را که بیان کردید برایم بسیار جذاب و خوشایند بود مانند تصمیم گیری عشق و علاقه به هدف و متعهد بودن به اجرای تمرین های درس ها و وارد شدن در دل ترس ها
همه اینها خلی قشنگ جذاب شمرده و عالی بیان کردید و چقدر خوب تسلط داشتید برصحبت های تان و عجب تالار خوبی و مخاطبین بسیار محترم و دوستداشتنی داشتید و بدن خوشکل و خوش فرم تان برایم بشتر قابل تحسین بود
استاد من مثال های از خودم در مورد ترس و غلبه برترسهایم را باشما شریک می سازم
من یکسری فایل های دیگر هم کم و بیش در مورد خودم و کارهای که انجام داده ام بیان کردم اما اینجا هم جایش مناسب است که بیان کنم
من فرد بسیار خجالتی یا فاقد اعتماد به نفس بودم و حظور در جمع برایم بسیار سخت بود و سخت تر اینکه من بتوانم در حظور جمع صحبت کنم
از طرفی هم تصمیم گرفتم که باید با این ترسم مقابله کنم و از خودم دور کنم
شروع کردم در کلاس های فن بیان و سخنرانی و در این مورد آموزش می دیدم و این زمانی بود که دانشگاه هم می خواندم بعد از مدتی که این کلاس ها ادامه داشت کار ما عملی هم بود یعنی باید آمادگی می گرفتی و در حظور هم کلاسی های مان صحبت می کردیم در اول برایم بسیار سخت بود اما ازطرفی بسیار اشتیاق داشتم که باید این معضل را حل کنم و شروع کردم به مطالعه کتابها و حفظ کردن شعر های تاثیر گذار و داستان های آموزنده و انگیزشی و این باعث می شد که در هرجای فرصت فراهم شد حتی اگر دو دقیقه هم باشد بلند شوم در حظور جمع صحبت کنم و من در کلاس های دانشگاه شروع کردم به کنفرانس دادن و قتی استاد می گفت در مورد فلان موضوع آمادگی بگرید بیاید صحبت کنید من اولین فردی بودم که آماده می شدم حتی هم کلاسی هایم از این کار من ناراحت می شدند چون آنها ترس داشتند اما من دنبال وارد شدن در دل ترس هایم بودم و از این فرصت ها بهترین استفاده را می کردم و این کار ادامه داشت تا اینکه همراهی استاد روانشناسی آشنا شدم که در مورد موضوعات راز های زندگی سمینار برگذار می کرد در روز های جمعه و من این را یک فرصت خوب دیدم چند باری اشتراک کردم و دیدم که در اول جلسه کسی نیست که جلسه را شروع کند و برای خودم گفتم این هم یک فرصت است که بتوانم هم جلسه را شروع کنم و هم برایم یک تمرین بسیار خوب می شود و همراهی این استاد گفتم که من چنین علاقه ای دارم و آن هم قبول کرد و شروع کردم در حالیکه خلی سخت بود اما شروع کردم و نتایج خلی عالی داشت
استاد وقتی اولین بار من در حظور بیشتر از 300 نفر قرار شد صحبت کنم خلی ترسیده بودم و قبل از اینکه جلسه شروع شود هی ذهن نجوا گرم می گفت تو نمی توانی تو لیاقت این کار را نداری و هزاران نمی توانی های دیگر و من هم قبول کردم که این کار من نیست و همان لحظه استاد گفت برو جلسه را شروع کن چون ما در یک دفتر نیشسته بودیم و من گفتم استاد من سرما خوردم و این جلسه را نمی توانم از جلسه های بعدی اما استاد فهمید که قضیه از چی قرار است و گفت هیچ حرفی نیست و من می دانم که ترسیدی و نگران نباش برو جلسه را شروع من هم در کنارت هستم اگر مشکلی پیش آمد من خودم شروع می کنم بلاخره نگذاشت که من منصرف بیشم و ترس بر من غلبه کند بلکه مرا قوت قلب و خود باوری داد و تعریف کرد از کارهای قبلی ام و من رفتم جلسه را شروع کردم خلی برایم عجیب و غریب بود احساس می کردم که من در جهانی دیگری هستم و می گفتم کاش زمین باز شود و من داخل زمین شوم و این صحنه ادامه پیدا نکند و تمام بدنم می لرزید و موهای سرم سیخ شده بود و احساس می کردم همه مخاطبین وایستادن به من خیره شده و خلی صحنه عجیب و غریب بود ولی به هر قیسمی بود انجام دادم و ترس هایم دور کردم و این باعث شد که ادامه مسیر کمی برایم همواره شود و این چنین جلسات هر هفته ادامه داشت و من باخودم و در تنهای خودم بشتر تمرین می کردم و رویا پردازی داشتم و با اشتیاق زیاد برای هفته بعد آمادگی می گرفتم و هر روز رشد و پیشرفت داشتم و ترس هایم در هر جلسه کمتر می شد و کار من شده بود در هر جای حتی برای چند نفر صحبت کردن و از این کار لذت می بردم و از فرصت هایم خوب استفاده کردم و همین کار روی روابط اجتماعی ام خلی تاثیر گذاشت و من از این طریق وارد کار در رادیو و بعدش تلویزیون شدم و در این محیط هم خلی خوب رشد داشتم و استفاده موثری از فرصت هایم کردم
و خداوند را بسیار سپاسگذارم که این مسیر را آمدم و لذت بردم و مرا خلی رشد داد و چیز های زیاد آموختم
ممنون و سپاسگذارم استاد جان که باعث می شوید خودمان را بهتر بشناسیم و در مسیر درست قرار گیریم