مروری بر آموزش‌های استاد عباس‌منش در سال 87 | قسمت 1 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

355 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه ی خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1805 روز

    به نام خدای مهربان.. سلام،، چه سخنرانی انگیزشی جالبی بود.. استادآن موقع والان این همه تغییر!!! الله اکبر…کسی که فقط به قوانین خداوندعمل کرده.. بله عمل… امروزنکته جالبی واسم داشت این سخنرانی.. فکرت که تغییرکردعملت هم باید تغییر کنه… نمیشه باهمون روال قبلی نتیجه متفاوتی گرفت..

    هرکسی متناسب باخواستش همین یک جمله میتونه کلی مسیرش تغییربدع… اره فکر+عمل… 👌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    کلاهبردار خدا و همه گفته:
    مدت عضویت: 1874 روز

    سلام استاد عزیز واقعا خدارو شکر می کنم که این قدر خدا بزرگه که منو در مسیر آگاهی قرار داده. راستش مشکل منم مثل بقیه آدمها اینه که یه شبه می خوام به همه چیز برسم و این قانون تکامل که شما گفتین رو کسی هیج جا ذکر نکرده و من وقتی این فایل رو دیدم درک کردم که با این که شما قانون تکامل رو یاد دادین اما یه اصل همیشه تو زندگیتون هست چه تو اون خونه سیمانی 9 متری چه تو کلاسای اولتون تو تهران همیشه خودتون رو قبول دارین و در هر جایی شاد هستین و متوکل به خدا. شاید تو اون خونه 9 متری تنها دلیل اینکه هدایت شدین به این همه نعمت همین شکرگزار بودنتون بوده و خب صد البته تفاوت باورتون. امیدوارم هر جایی هستید شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    امیر حسین ترابی گفته:
    مدت عضویت: 2136 روز

    سلام استاد عزیزم ومریم خانم شایسته فایل رو بارها نگاه کردم خیلی خوب وعالیه شنیدن قوانین از فایلی که مربوط به 11 ساله پیش هست این ارامش واین بیداری رو میده که قوانین الهی همواره ثابت ونشخص شده هست وگرچه در این ساله دنیا بسیار عظیمتر وشگفت انگیز تر شده اما همه ی این گسترش عظمت از جاری بودن همواره وبدون وقفه ی همین قوانین ثابت ساده بوجود امده وشکی در قوانین نیست این من وشما هستیم که ایا مصداق تعقلون یا متفکرون میخوایم رفتار کنیم ورستکار بشیم یا مثل تکذیب کنندگان وغافلان وبی خبران راه قبل با شیوههای قبل زندگی کنیم وبعد هم جزو حسرت خوران وخاسران دنیا و اخرت باشیم باید این فایلهای قدیمی رو به عنوان سند صحت قوانین بی تغییر الهی ببینیم

    سندی با ارزش که جز عشق وخاستن خوبی برای دیگران ونیکی به دیگرانن نمیشه دلیلی برا گداشتن این فایلتو سایت پیدا کرد

    ممنونم استاد عباسمنش عزیز ومریم بانوی مهربان لطفا از این دست فایلها وسندهای فوق العاده دوباره برامون تو سایت قراربدید ممنون از مهر ومحبت وتوجه وقدرت ادامه وادمه وادمه دادنتون امیدوارم من هم این استمرار رو تو زندگیم داشته باشم وبتونم تو مدار خوبان وهدایت شدگان باشم وبمونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    هاله ریاحی گفته:
    مدت عضویت: 2405 روز

    سلام 🌹

    می خواهم از ریشه هایی بنویسم که با قدرت مند شدن انها طی فرایندی تکاملی

    ما به خواسته هامون میرسیم بیاری الله

    اولش اینکه ما مدت زمانی رو اختصاص میدیم که فقط بفهمیم قانون چی میگه و چه نکات کوچک و بزرگی داره . و اصلا چطور داره عمل می کنه

    درسته که اصل قانون ساده ست اما نکات ریز هم زیاد داره

    بعد از اونکه درک می کنیم میرسیم به عمل

    عمل کردن اون قانون روی خودمون و باورهامون و اقداماتمون

    اینجا باز قدم به قدم هدایت خداوند لازمه

    که اگر واقعا هدایت خداوند تو ذره ذره این مسیر نباشه ، استقامت تو این مسیر ممکن نمیشه

    هر بار که ادم باور میسازه باز میرسه به ترمز

    اگر خدا دستمونو نگیره … نمیشه ، چرا اکثر ادما تو زندگیشون اون موفقیتی که میخوان ندارن ؟

    چون راهش و روشش ، هر قدم با خدا و هدایت همه جانبش ممکنه که از هر کسی برنمیاد

    یکی از مراحل عمل به قانون اینه که وقتی ما داریم باور میسازیم بشدت نجواها تلاش میکنن که باور ما ساخته نشه

    از اینطرف بله میگیم اون از اونطرف هزار تا نه و دلیل میاره

    و اما یه نکته خیلی خیلی مهم که واقعا دونستنش ، برای هر کسی واجبه اینه که ، فقط کسی که مسیر رو ادامه میده ، خدا هر قدم بهش راهکارها رو میده

    مثلا من بلد بودم توجه به خواسته و توجه نکردن به ناخواسته ها

    اما بلد نبودم همین الانی که می خوام باورم ساخته بشه وقتی تو ذهنم پر از نجواست

    وقتی می خوام به ترسام غلبه کنم و باورم رو صد در صدیش کنم

    باید تو همین مساله ام بیام خواستمو معلوم کنم . ناخواستمم معلوم کنم

    و توجهمو از اون نجواها که ناخواسته ست بردارم

    همونایی که میترسونه میگه نکنه نتونی نکنه اشتباه کنی . خاطرات گذشتمو میاره پیش روم که منو تضعیف کنه بگه ببین قبلا نتونستی حالام نکنه نتونی

    و بااین ترس ، کاری کنه بمونم همین نقطه و نتونم باور برای غلبه به ترس بسازم

    اما اینجا باید بیام بگم من میتونم و توجه کنم به افرادی که تونستن و تجسم کنم که من رسیدم به خواستم و تونستم خوب مدیریتش کنم

    یعنی حالتی بجز حالت موفقیت خودمو و اونچه که می خوام رو ،توی ذهنم اجازه ندم وارد بشه

    یادمه پارسال هم تو برهه ای تمرکزی رو خودم کار میکردم

    میگفتم نباید اجازه بدم نجواها تو ذهنم پخش بشن

    خب این چطوری ممکنه ؟

    با تمرین کردن که فقط خواستمو توجه کنم و غیر اونو نزارم بیاد وسط ذهنم .

    اینجا اون نجوا میاد میگه آره اینکه آسونه که با توجه به خواستت بهش برسی ، نه تو باید بتونی اون ترسهاتم ببینی باید بترسی . نمیشه که فقط همونی که خودت فکر می کنیو ببینی ‌ اونطرفشم ببین

    یه راهکار دیگه برای مقابله با ترس

    فکر کردن به آینده موجب ترس میشه

    پس ما نباید بریم به اینده ‌ ، اینده فقط یه برنامه کلی داریم ولی توجهمون روی الان و یه قدم بعدمون هست

    هرکسی به اینده فکر کنه میترسه و این طبیعیه

    خودمون اگاهانه نباید بریم به اینده یا گذشته .

    مورد بعد

    برای ترس ، عواقب حرکت کردن عواقب حرکت نکردن

    مینویسیم

    وقتی ببینیم چاره ای نیست و با اهرم رنج و لذت

    بنویسیم

    حتما حرکت میکنیم تو دل ترس ها

    باایمان بخدا

    و اینکه وقتی باور داریم خدا هدایتمون میکنه و زندگیمون بدون دخالت عامل بیرونی فقط با فکر و عمل و فرکانس ما رقم میخوره پس ترس معنا نداره

    🍂

    این جدال تا اخر هست

    نجواها هیچ وقت خاموش نمیشن

    فقط خدا راه هایی میده بهمون که بتونیم باورامونو قوی کنیم و ازشون عبور کنیم

    و اما خدا به افرادی راهکار میده که ادامه بدن

    استقامت استقامت استقامت

    چقدر مهمه

    جا نزدن تو این مسیر . واقعا کار هرکسی نیست

    جهاد اکبر که با شیطان بجنگی . از جنگ های ظاهری هم سختتره

    خدایا به ما قدرت و توان ادامه مسیر رو بده

    و ما رو رستگار کن در هر دو جهان

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    کیهان گفته:
    مدت عضویت: 3883 روز

    سلام

    استاد عباسمنش و خانوم شایسته گرامی

    چقدر خوبه که آدم نگاهی به رد پای خودش میندازه و میبینه که از کجا اومده

    البته اونموقع استاد خودش میدونست که در مسیر موفقیته

    و الانم شاید بگه من هنوزم در مسیرم که نشان دهنده هدف بزرگ تر و بلندمرتبه ایه که ایشون دارند دنبال میکنند

    این که ایمان داشته باشی به خدایی که تو رو داره هدایت میکنه و به قوانین حاکم بر جهان ایمان داشته باشی

    و به نظر من مفابل ترس ایمانه

    ایمان باعث شجاعت و غلبه بر ترس میشه !!!

    استاد هم این موضوع رو‌خیلی خوب بیان کردند که راه غلبه بر ترسها وارد شدن در اونهاست

    و البته همونجور که استاد وقتی بهش الهام شد بر ترسش غلبه کرد و رفت تو کلاس و جلوی جمع حرف زد این موضوع خیلی برام قابل تحسینه که اینقدر ایمان داشته باشی به هدایتت

    و این که عمل کنی

    من خودم هم هر زمان که عمل کردم به الهاماتم نتیجه خوب گرفتم البته شاید اولش خوب شروع نشده باشه ها ولی در ادامش نتیجه خیلی خوب شد ولی گاهی ترسهام بر من غلبه میکنه و در تلاشم برای قوی تر کردن ایمانم برای اینه که هدایت هام رو پیگیری کنم و به سمتشون حرکت کنم و بر ترسهام غلبه کنم

    البته یه موضوع دیگه هم استاد گفتند

    این که وقتی همه چیز خوبه تو تصمیم بگیری که بهتر بشی و انتظارت از خودت بیشتر باشه و به اون چیزی که هستی راضی نباشی و در تلاش برای پیشرفت باشی

    با آرزوی در بهشت بودن در دنیا و آخرت برای همه

    الته یه توضیحی بدم راجع به بهشت

    به نظر من در دنیا یه جایی هست که در یک فرکانس خالصیه که هماهنگ ترین فرکانس با کائناته

    و اونجا همه چیز عالیه

    ثروت هست بینهایت

    آرامش هست بینهایت

    امنیت هست

    روابط خوب و عاشقانه هست

    همه چیز عالیه

    حتی توی دنیا میشه وارد بهشت شد

    واسه همین دعا میکنم که هممون در دنیا و آخرت وارد بهشت بشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    یزدان محققی گفته:
    مدت عضویت: 1613 روز

    بنام خالی هستی

    سلام و درود بر استاد عشق و خانم شایسته عزیزو دوست داشتنی

    واقعا این فایل خودش یه دوره اس و میشه ازش نکات قابل توجهی از ایمان راسخ وبا اطمینان از انچه که در قلبت بهش باور داری

    اونقدر استاد داره درست بیان میکنه الان میشه با نتایجی که در دست داره دقیقا همه اهداف رو تیک زده دم وجودت گرم استاد

    از این فایل پیداست که استاد به خوبی و با باور درست انتخاب کرده و به قول خودشون در مسیر خوشبختی قدم برداشته ور حال حرکت به سوی هدفشه هدفی که خداوند بهشون وعده داده (که خداوند هیچ وقت خلف وعده نمیگند)

    استادر درسی که تو این فایل داشت برامون قدم بر داشتن و حرکت کردن درعین حال روی ترسها پا گذاشتنه و اقدام به عمل کردن که بلافاصله بعداز حرکت وعمل کردن اون قولهایی که از ترس تو ذهن و افکارت ساختی تبدیل به کاه میشنو خودتم باورت نمیشه که چقدر مسائل برات اسون و ساده میشن وقتی جرات روبرو شدن رو به خودت میدی

    ودرس دیگه اینکه از دو دلی و بلا تکلیفی دربیاییم و گاری رو شروع کنیم حتی اگر اشتباه کنیم یه کاری انجام شده این نکته طلایی منخ که از این فایل دریافت کردم فقط نشینم و هی خودم و اینده و کاری رو که قراره انجام بدم مدتهای انالیز میکنم ولی هیچ اقدام و قدمی براش انجام ندتوم و قدم از قدم برنداشتم

    خدایا شکرت که اگه همین به نکته ای که از این فایل گرفتم رو عملی کنم به بزرگترین تری و دو دلی ام که تصمیم نگرفتنه غلبه کردن و به قول استاد اگر به اون هزارها کتاب و اگاهی دریافت کنی و مطلع بشی ولی عمل نکنی پشیزی ارزش نداره

    خدایا شکرکه همچین باور و جراتی رو بهم دادی و من ازهمین یه فایل من میتوانم روی ترسهام غلبه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1352 روز

    سلام استاد عزیزم

    دوستت دارم از ته قلبم و دراین شب ماه رمضان از خدا می خوام به تو طول عمر بالا بده تا بیشتر از شما مردم جهان استفاده کنند

    برای خودم دعا میکنم خدا کمک کنه و من به ترس خودم غلبه کنم تا بتونم من هم مثل شما موفق شوم و بتونم در کشور آمریکا زندگی کنم.

    استاد جان دقیقا 20 سال پیش من شبهای زمستان در روستا خانه پدری ، باشدت وعلاقه و اشتیاق سوزان شروع کردم به مطالعه کتابهای موفقیت از آنتونی رابینز، برایان تریسی، باربارا و دیگران ، ویک سال ادامه داشت و این قدر علاقه ام زیاد شد که برای کل جوانان روستا توضیح می دادم و یک سری قوانین را یاد گرفته بودم و تمام اطلاعات خودم را داخل سررسید می نوشتم تا اینکه بهم الهام شد ، کتاب موفقیت بنویسم و چاپ کنم ودر عرض 40 روز وشب کتاب : چگونه موفق شویم را نوشتم و شهر مشهد آمدم و انتشارات استاد ، خیابان سعدی به چاب رساندم و چقدر خوشحال شدم که من جوان روستایی موفق شدم کتاب موفقیت چاپ کنم و وقتی اسمم را روی جلد کتاب دیدم در انتشارات از ته قلبم خدارا شکر کردم و واقعا شاد شدم، و قسمتی را فروختم، وقسمتی را هدیه کردم و روستا ی خودم معروف شدم ،

    تصمیم گرفتم کتاب بعدی را شروع کنم واسم کتاب را حتی انتخاب کردم : ترس سرطان موفقیت است،

    ولی همزمان از خدا خواستم استخدام شوم و بتونم از این همه اطلاعات وآگاهی را عملی کنم و در اجتماع

    موفقیت خودم را عملی کنم .

    دعایم مستجاب شد و یکی از موسسات غیر انتفاعی دانشگاه مازنداران بابلسر استخدام شدم و از مشهد رفتم بابلسر و مشغول کار، کارمندی شدم ، بهترین موقیعت را خدا برام ایجاد کرد برای پیشرفتم همه چی عالی کلاسهای درس آماده دانشجویان ترم یک آماده و کارمندان خوب هم آماده تا من خودم را به آنها نشان دهم و بگم من فرد موفقم کتاب نوشتم کلی اطلاعات دارم چند سال یکسره مطالعه داشتم،

    ولی افسوس و افسوس و صد افسوس که از این موقعیت استفاده نکردم از این نعمتی که خدا برام آماده کرده بود استفاده نکردم خیلی علاقه داشتم مثل شما برم پشت تریبون براشون از موفقیت صحبت کنم و برای این کار بهترین اطلاعات و بهترین آگاهی را داشتم ، ولی اصلا نرفتم هیچی نگفتم ، ختی نگفتم بابا من کتاب نوشتم ، بابا من نویسنده ام ، هیچی نگفتم، و در عوض میدیم بعضی از اساتید که باهم هم مدرک بودیم ( کارشناسی ارشد) و آنها داشتن برای اولین بار تدریس می کردن چقدر ترس داشتن چقدر کمبود عزت نفس داشتن و چقدر کمبود دانش در رشته خودشان داشتن ، ولی و موفق شدن و ادامه دادن و بعداز چند سال شدن یک استاد کاملآ ماهر وباتجربه.

    ولی من حتی یکبار هم جلوی دانشجویان حاضر نشدم حتی یک جمله بگم، چرا واقعا چرا ؟ قلبم از حسرت و ناراحتی داره پاره میشه ، چرا نتونستم آن موقع به ترسم غلبه کنم ، برم تدریس کنم من که فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران بودم مقطع فوق لیسانس تمام شرایط را خدا آماده کرده بودم تا مثل شما استاد ، من هم برای خودم استادی موفق بشم دقیقا خدا ازم خواست قدم اول را بر دارم تا بقیه اش را او کمک کنه ولی من ترسیدم، ترسیدم، ترسیدم

    و ترسیدم و هیچ موقع حرکت نکردم به مدت 13 سال دانشگاه غیر انتفاعی مازنداران مشغول بودم ولی ، نتونستم به ترسم غلبه کنم ، به کاری که عاشق تدریس بودم وارد نشدم ، عاشق این بودم برم سخنرانی کنم دوباره بنویسم و ادامه بدم ولی نتونستم و تا اینکه الان چند سالی هست از دانشگاه استعفا دادم و برگشتم مشهد وبه کار آزاد مشغول شدم.

    و امشب که این فایل استاد را دیدم که سال 87 سیمینار برگزار کرد و به ترسش غلبه کرد ، والان در فلوریدا زندگی میکنه.

    با دیدن این فایل یاد خودم افتادم اگه منهم فقط یک کلاس می رفتم و بر ترسم غلبه می‌کردم و در جمع صحبت می‌کردم ، آلان شاید جزه بهترین اساتید موفق می شدم و حتما الان اروپا یا آمریکا بودم .

    ترس سرطان موفقیت است ، موضوع کتابی بود که 20 سال پیش تصمیم گرفتم بنویسم، ولی ترسیدم که موفق بشم و این سرطان که خودم گفتم مانع پیشرفت میشه خودم گرفتارش شدم و ازین بابت به خودم ظلم کردم و از ته قلبم ناراحت هستم

    واما بعداز 22 سال بعد ، از استاد این جمله را یاد گرفتم : لا تخاف ولا تحزن 62 سوره یونس ، و به رحمت الهی امید دارن و دارم با آموزه های استاد عباسمنش ادامه میدم.

    از خدا می خوام مرا یاری کنه تا با ترسهایم روبه‌رو بشم و به آنها حمله کنم وایمان خودم را به الله نشان بدم.

    از استاد عباسمنش و همه همکاران ایشان تشکر میکنم و سپاسگذار خداوند هدایتگر هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سیده ملیکا مرتضوی گفته:
    مدت عضویت: 761 روز

    وای استاد باورم نمیشه چقدر کوچولو بودین ….

    اخ خیلی خوب بود ….چقدر این فیلم رو دوست داشتم ….

    ولی راسش من انرژی الانتون رو خیلی بیشتر دوست دارم …

    وای هنوزم همونجوری تدریس میکنید … کلامتون گفتارتون هم همونه ….

    اصلا من یه لحظه خودمو اونجا تصور میکردم ….راسش اخرش که داشتید میگفتید من اولین تدریسم رو 1387/5/2 برگزار کردم اول داشتم حساب میکردم که خب تا الان چند سال تقریبا تدریس میکردین ….15 سال خب حالا سن تقریبی تون چقدره …..خب حالا هرچی ….بعد به خودم گفتم وای ملیکا ببین این استادت با این همه جست و جو به کجا ها رسیده اونوقت تو می خوای نرسی …؟اینقدر استاد زحمت کشیده ردپا گزاشته اونوقت تو اخه دیگه چی می خوای از خدات ؟؟؟؟

    وای این درسی که اینجا گفتین که اگه می خوای ترست از بین بره باید بری توی دلش دقیقا درسیه که من باید بگیرم و نمیگیرم …..

    چشم

    سعی میکنم از این به بعد برم توی دلش ….

    مرسی ازتون عاشقتونم مرسی از بابت تمام این ها ….خدایا شکرت ..خدایا شکرت ….خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    منیژه حکیمیان گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    به نام خدا سلام به استاد عزیزم وتمام دوستانم در این مسیر الهی

    امروز جمعه 1404/02/12 ساعت 7صبح بیدار شدم وروی نشانه امروزم زدم وهدایت شدم به این فایل

    عالی خدارا صد هزار مرتبه‌ شکر

    اتفاقا به این فکر میکردم که چرا هنوز به بعضی از خواسته هام نرسیده ام ،چرا اونطوری که بعضی دوستان نتیجه گرفتن من هنوز اون نتایج بزرگ را نگرفتم والان با دیدن فایل شما و سخنان شما فهمیدم دلیلش ترس هست ترسی که در تمام ابعاد زندگی من خودش را نشان داده

    من یه ترس ریشه دار در وجودم هست البته حالا وبه لطف آموزش های شما خیلی بهتر شده ام ولی هنوز هست واثرش را در تصمیم گیری هایم می‌گذارد.

    بارها شده تصمیم گرفتم یه کسب وکار خانگی برای خودم راه بندازم و وقتی در اون کار قوی شدم بی خیال کارمندی بشوم و ادامه اش بدهم ولی هنوز موفق نشدم مدام اون ترسه میاد که اگه نشد چی ؟اگه موفق نشم این شغلم را هم از دست میدم اونوقت چکار کنم ؟وکلی ترس‌های دیگه

    بارها تصمیم گرفتم انتقالی بگیرم و محل کارم را به یزد انتقال بدهم چون من در یه درمانگاه در اشکذر که یکی از شهرستانهای یزد است کار میکنم هر روز با سرویس میرم وبر میگردم ولی باز اون ترس واون نجواها میاد که نه بابا تو 3 سال دیگه میتونی بازنشست بشی بی خود ،خودت را جا بجا نکن اگه محل کار جدیدت را دوست نداشتی چی ؟

    اگر راهش دور بود وتو مجبور بودی هر روز با ماشین تو این شلوغی بری و برگردی چی ؟ اگر همکارانت خوب نبودن چکار میکنی ؟

    وخلاصه هر بار با یه دلیلی منصرف میشم

    در زمینه رانندگی هنوز ترس دارم با وجود اینکه 12 سال پیش گواهینامه گرفتم ولی هنوز پشت فرمان که هستم ترس از تصادف دارم نگران هستم از رانندگی لذت نمیبرم بلکه همش دعا میکنم زودتر به اون مقصد،برسم یکی از بزرگترین ترسام اینه که جای پارک پیدا نکنم

    الان که اینا را می‌نویسم متوجه شدم هنوز چقدر باید کار کنم چقدر باید برم تو دل ترسام

    استاد با شنیدن سخنان شما حالا میفهمم که شما الان هر جایگاهی هستید اگر در بهترین کشور جهان در بهترین نقطه اش زندگی می‌کنید اگر بهترین سایت را دارید اگر بهترین روابط را دارید اکر بهترین اندام وسلامتی را دارید بزرگترین دلیلش پا گذاشتن روی ترسهاتون بوده

    خارج شدن از نقطه امن و رفتن در دل ترس‌ها

    اینکه به خدا اعتماد کردید به جریان هدایت خدا دل سپردید ایمان داشتید که در این مسیر وقتی تعهدتان را نشان بدهید وقتی توکل کنید وقتی برید در دل ترسهاتون ،جواب می‌گیرید به تمام آرزوها و خواسته هاتون می‌رسید

    این رد پا را گذاشتم تا ایشالا منم پا روی ترسهام بگزارم اگه میخوام به خواسته هام برسم باید عملگرا باشم

    اگر به خدا ایمان دارم وتوکل میکنم باید در عمل هم نشان بدهم باید از ترس هایم بگذرم

    وبه قول‌ شما ،خداوند به شجاعان پاسخ می‌دهد

    خدایا کمکم کن تا قدم های درست وبا قدرت بردارم

    اهدنا الصراط المستقیم

    صراط الذین انعمت علیهم

    خدایا یاری ام بده تا همواره در صراط مستقیم گام بردارم آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سیده گفته:
      مدت عضویت: 470 روز

      به نام خدای زیبایی ها

      سلام به دوست عزیزم

      خانم حکیمیان

      من هم مثل شما این فایل نشانه امروزم بود و همان صبح که دیدم دو بار گوش کردم و یه کامنت نوشتم

      الان دوباره اومدم سایت و خواستم دوباره فایل رو گوش کنم

      اخی خیلی آگاهی های این فایل به دلم نشسته بود .

      و

      خدای مهربان منو هدایت کرد به کامنت شما دوست عزیز

      و

      وقتی خوندم خیلی خوشحال شدم که دوستی در شهر خودم پیدا کردم

      به هر حال بهت تبریک میگم که ترس های زندگیت رو پیدا کردی و میخوای از دستشون خلاص بشی.

      این خودش نصف راه رو رفتی و نگران نباش حتما موفق میشی به لطف خداوند مهربان.

      به هر حال امیدوارم روزی از نزدیک ملاقاتت کنم و برام تعریف کنی چطور به خواسته هات به آسانی رسیدی عزیزم.

      خدا آسان کرده برای ما آسانی ها را

      اگه ما به خودمون سخت نگیریم.

      من از خوش حالی یه حسی بهم گفت

      جواب کامنتت رو بدم .

      برات آرزوی خوشبختی و موفقیت و شادکامی و ثروتمندی دارم.

      در پناه نور و عشق خدا باشید.

      دوست شما

      سیده سعیده موسوی از شاهدیه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        منیژه حکیمیان گفته:
        مدت عضویت: 962 روز

        به نام خدای هدایتگرم

        سلام سعیده عزیز خواهر خوب ومهربانم وهمشهری عزیزم

        نمیتونم بگم چقدر با خوندن کامنتت خوشحال شدم وذوق کردم .

        دل نوشته ات برام خیلی ارزشمنده

        بهت تبریک میگم برای آمدن در این سایت الهی،در این خانه امن ودر جمع خانواده توحیدی عباسمنش .

        من به خیلی از خواسته هام در این مدت رسیده ام وروز به روز خودم شاهد قدم های تکاملی ام هستم خدارا بسیار سپاسگزارم.

        واطمینان دارم شما هم دوست خوبم حتما در راهی که در پیش گرفته ای موفق میشوی .

        وقتی با عشق آشپزی میکنی ودر غذایت چاشنی عشق ومحبت هست مزه ی غذایت بهشتی می‌شود و وقتی باور فراوانی را داشته باشی خداوند مشتری های بی نظیری واسه ات می‌فرستد

        من خودم شاهد بوده ام که در هر لحظه و در مواقع مختلف خداوند دستان بی نظیرش را بر روی زمین برای من فرستاده است

        آن قدر راحت کارهایم انجام شده است که اگر من با فکر وعقل خودم میخواستم انجام بدهم نمیشد .

        سعیده جانم کامنت زیبایت را خواندم امیدوارم منم از نزدیک ببینمت دوست توحیدی من

        یه روزی بیام و از دستپخت عالی وخوشمزه ات بخورم وازت خرید کنم .

        خداوند یار وپشتیبانت باشد در لحظه لحظه زندگیت .

        به امید دیدار در زمان ومکان مناسب عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مریم شمسا گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    سلام استادجانم ، خداقوت به شما و مریم جان

    استاد دیروز حال و احساسم کمی نسبت به اوضاع زندگیم خوب نبود، از خدا هدایت خواستم و این فایل برام اومد،

    من این فایل تا حالا ندیده بودم، وقتی شما رو در این جلسه دیدم گفتم واای چقدر استاد از لحاظ اطلاعات، تسلط بر موضوعات، و آگاهی های قانون تغییر کردند،

    در این فایل استاد چیزی که برام اهمیت داشت این بود که شما در اون موقعیت هم محکم و قوی و با اعتماد کامل بر خداوند صحبت می کردید، انگار همه چی دارید ، و انسان موفق، هستید

    حال و احساستون خوب بود، معلومه خیلی به راهتون ایمان داشتید،

    در این فایل خدا بهم گفت ببین مریم، استاد هم اوایل روی پله های اول آنچنان آگاهی و موفقیتی نداشت ولی اعتماد داشت و ادامه داد ، و الان ببین که استاد چقدر تغییر کرده ، از لحاظ روحی، فکری، جسمی همه و همه رو به پیشرفت بوده و هست

    مریم تو هنوز اول راهی، اول راه به این خاطر میگم که هنوز تازه یادگرفتی به برکت دوره” هم جهت با جریان خداوند” به خدا اعتماد کنی، توکل کنی ، مریم تو جریان نامرئی نمی بینی ولی هست.

    همه دارن میگن دستت رها نکن، همه دارن با کنایه صحبت می‌کنند، دارن نا امیدت می کنند ولی مسیرت درسته ، به جریان اعتماد کن، مثل کسانی که به غیب ایمان دارند

    بزارن بقیه هرچی دوس دارن بگن، اونا با توجه به باورهای خودشون دارن صحبت می کنند

    خداوند همه عوامل بیرونی تو دستشه،به چشم برهم زدنی و حتی کمتر می تونه شرایط به نفع تو رقم بزنه، که همه بگن معجزه شده

    مریم خدا ازت چیز زیادی نمیخاد، فقط اعتماد و توکل، نزار با حرفاشون ناامیدت کنند

    مریم تو برگزیده هستی چون تو این سایتی ، چون استاد عباسمنش استادت هست، چون دوستای توحیدی بی نظیری در این سایت داری، چون هر روز و هر لحظه داری با خدا حرف میزنی، نظرش میپرسی، پس باید افکارت و باورهات ذوق و شوق و لذتت برای زندگی با بقیه فرق داشته باشه عزیزم

    ادامه بده مریم ، همونطور که خدا به استاد آنچنان برکت و نعمت داد که حتی خودشونم تصورش نمی‌کرد

    همون خدایی که مریم جان برای استاد فرستاد،که انسانی فوق العاده هستند و عشق و علاقه و محبت ، صداقت، وفاداری، پاکی مودت و رحمت بینشون موج میزنه، همون خدایی پرادایس برای استاد پیدا کرد، که بهشت روی زمین هست ، رودهای جاری زیر خونشون جاری هست، پر از پاکی و سر زندگی هست، همون خدایی که به استاد آزادی مالی و زمانی و مکانی داد، که اراده کنه چندماه می تونه بره هر جایی که دوست داره، همون خدایی که در جان دل استاد تجلی پیدا کرد و استاد عاشقانه داره در نهایت آرامش و شادی های جاودانه زندگی میکنه، آره استاد شرایطی داشته که مثل و حتی سخت تر از تو بود، برای ایشون شد برای تو هم میشه، خداوند به وعده خودش صادق تر هست ، چه کسی راستگوتر از خداوند

    پس،مریم فقط ادامه بده به هیچ کسی گوش نده و نگاه نکن، توکل کن و اعتماد و برو مسیرت درسته

    الهی شکرت برای این صلاتم، خدا ازت ممنونم برای هدایت هات ،

    به یاری خدا ادامه میدم با عشق و ایمان:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: