مروری بر آموزش‌های استاد عباس‌منش در سال 87 | قسمت 1 - صفحه 5

355 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    به نام الله یکتا

    سلام

    میخوام همونطور که خانم شایسته گفتن، نکاتی که از این فایل درک کردم رو بگم تا به یه نتیجه ای برسم

    پس بریم که ما میخواهیم با هم شروع کنیم به نوشتن.😉😉

    ✔✔اول اینکه استاد از همون ابتدای کارش خیلی خیلی به فکر کیفیت کارش بوده و حتی در مورد ترتیب مباحث هم خیلی فکر میکرده و به قول خودش هزاران برابر از ما بیشتر به خودش سخت گرفته تا کیفیت کارش بهترین حالت ممکن باشه.

    ✔قدرت درونی-مشکلات برای ما واجب هستند: خیلی ها نمیدونن چه قدرتی دارن و چه کارهایی میتونن انجام بدن که الان نمیدونن ولی با یه مدت کار کردن متعهدانه روی خودشون، با حداقل به قول استاد سه ماه با تمام وجود تمرین و بودن فقط در این مسیر، نتایجی رو میبینن که هیچ وقت توی زندگیشون ندیدن، درهایی باز میشه که فکرشم نمیتونن بکنن، اتفاقاتی رخ میده، رحمتهایی بر سرشون میباره که تصورشم نمیتونن بکنن ولی اتفاق میفته، ممکنه الان رشد ریشه محسوس نباشه ولی ئقتی افتاد رو دور، وقتب به یه تکامل خوبی رسید، میرسیم به قانون تصاعد.

    ✔کسانی که به اهدافشون نمیرسن، واقعا عاشق اون چیزی که میخواهند نیستند: باید مثل بچه ها فکر کنیم، باید مثل بچه ها باشیم. اونها منطقی به قضایا نگاه نمیکنن. آنقدر باورهاشون خالصه که هرآنچه که اراده میکنن رو بدست میارن. حالا درسته که اراداه نمیکنه مثلا بنز داشته باشه ولی اگه این اراداه رو میکرد و میخواست، صد در صد میشد. بچه ها عاشق رسیدن به خواسته هاشونن، خواسته هاشونم متنوعه. یه روز عاشق بستنی اند. یه روز عاشق اسباب بازی اند. یه روز عاشق پارکن. یه روز عاشق همبازی اند. به هرحال عاشق رسیدن به اون خواسته شون هستند. یعنی فقط کافیه که بستنی بخواد، وای اگه براش نخری تا فردا بهت میگه من بستنی میخوام، آنقدر بهت میگه و فکر و ذکرش بستنیه، که تو رو مجبور میکنه واسش بخری و به خواسته اش میرسه.

    کسی که ده بار میخوره زمین و دوباره بلند میشه، عاشق اون کاره، دیوانه اون کاره، درسته باورهای اشتباه و ترمزهایی داره که باعث میشه هربار درست پیش نره ولی عاشقشه. اگه باورهاشو درست اصلا انگار دینامیت زیرش منفجر میشه، پرواز میکنه. عاشق کسیه که مطمئنه که به هدفش میرسه. 100 درصد مطمئنه. اگه 99.9 درصد مطمئن باشه به هدفش نمیرسه یا به اون چیزی که میخواد نمیرسه. اصلا شکی در وجودش نیست. میگه آقا من به این خواسته ام میرسم، با تمام قوا، اگه دلخواهم نبود عوضش میکنم ولی در حال حاضر دیوانه این کارم، نمیتونم انجامش ندم. کاریه که موقع انجامش ساعت و خواب و غذا و آب حالیم نیست. تا جایی که جونم بکشه انجامش میدم.واسه همین همیشه امیدواره که به هدفش میرسه و خوشا به سعادت کسی که عاشق هدفشه.

    ✔زندگی مارو شرایط نمیسازه، تصمیمهای ما میسازه: اینکه در هرلحظه سریع تصمیم بگیریم که چیکار کنیم. تردید و دودلی بزرگترین مانعه. بشینی یه عمر دو دو تا چهارتا کنی که آیا اینکارو بکنم یا نکنم، اینجا برم یا نرم، با این حرف بزنم یا نزنم. اگه ایلان ماسک میخواست بشینه فکر کنه که آیا تسلا رو بزنم یا نزنم که الان سایبرتراک رو نساخته بود. اگه تصمیم نگرفته بود اسپیس ایکس رو بسازه که الان اینترنت ماهواره ای اصلا وجود نداشت.اگه پی پال رو نساخته بود که الان اسمشم وجود نداشت. آنقدر قدرت تصمیم گیریش بالا بود که حتی به این فکر نکرد که یه دوره ممکنه به خاطر این تصمیمم خونه نداشته باشم، ممکنه که تمام پولمو از دست بدم. عضله تصمیم گیریش اونقدر قوی بود که چنین تصمیماتی گرفت و چنین نتایجی.

    ✔افراد موفق از آموزه هاشون در زندگی استفاده میکنن: عباسمنشها و ایلان ماسکها و بیل گیتس ها، کسایی هستند که از آنچه که در زندگیشون یاد میگیرن استفاده میکنن. به قول استاد با خریدن دوره ها و گذاشتنش در هارد لپ تاپتون هیچ اتفاق خاصی نمیفته، باید بهش عمل کنید. باز هم به قول استاد میگه که من به شما توصیه میکنم هر فایلی رو که گوش میکنین، با این دید گوشش کنید که میخوام ازش چیز یاد بگیرم و بهش عمل کنم، پس هرکجا که یه فایلی یه سری چراغ توی ذهن شما روشن کرد، همونجا استپ کنید و در موردش فکر کنید و مثال بیارید و ایده بدید که با توجه به این نکته چه ایده هایی میتونم در کسب و کارم ایجاد کنم، کجای زندگیمو میتونم باهاش بهبود ببخشم. و اینطوریه که واسه استاد یه فایل ممکنه دو ماه طول بکشه.

    ✔اگر میخواهید که متفاوت نتیجه بگیرید، باید متفاوت فکر و عمل کنید: باید به طور بنیادی شخصیتمون عوض بشه. وقتی نتایج به طور بنیادی تغییر میکنه که شخصیت ما به طور بنیادی تغییر کنه. اگر یه کاری رو دوباره و دوباره انجام میدیم ومنتظر نتیجه جدیدیم، ما دیوانه ایم. اگر یه اشتباه رو مدام تکرار میکنیم، اگر راهی که نتیجه دلخواهی بهمون نمیده رو دوبارهداریم تکرارش میکنیم، از نظر انیشتین ما دیوانه ایم. دیگه کنفسیوس هم صداش در اومده میگه لامصب میخوایی اشتباه کنی حداقل یه اشتباه جدید بکن. یه عمره داری جون میکنی و به هر دری زدی که اوضاعت بهتر بشه، بهتر نشده که نابود شدی رفت، باز هم تکرارش میکنی؟ یه ذره فکر کن ببین این راهی که میری غلطه خب اینقدر نرو، از خدا کمک بخواه دیگه به جای راه اشتباه و اشتباه جدید، هدایتت میکنه به راه درست جدید، به تنها راه درست و اصلی.

    ✔خیلی بیشتر از بقیه از خودتون انتظار داشته باشید: چون اونوقته که میفهمی چقدر قابلیت پیشرفت داری، اینه که خانم شایست میگه که من سعی میکنم کارمو بیشتر از اون چیزی که انتظار ازم میره انجام بدم تا دیگه کسی نتونه ازم ایراد بگیره. مهم نیست که بقیه از شما چه انتظاری دارن، خودتون بایدانتظارتون از خودتون خیلی بالا باشه. مثلا توی خانواده استاد، پدرشون انتظار داشتن که ایشون یه کارمند یه اداره ای باشن که ماهی چندرغاز حقوق بگیرن، اما انتظار استاد از خودشون به حدی بالا بود که الان چیزی نیست که بخواد ونتونه داشته باشه، مثل یک پادشاه داره توی گرونترین و بهترین ایالت بهترین کشور دنیا با بهترین امکانات زندگی میکنه و داره فریاد میزنه راهی رو که رفته و میخواد افراد مناسب توی مسیری که خودش رفته خیلی آسانتر و لذتبخشتر و سریعتر به هرآنچه که میخوان حتی بیشتر از خود استاد برسن. چون ما الان خالصترین آگاهی ها رو داریم. دستچین شده و آماده فقط یه تعهد میخواد و عشق به تغییر بنیادی زندگی. ببین استاد اون موقع که تازه 7 – 8 ماه از شروع کارش میگذشت این آگاهی ها رو میگفته، الان هم همونها رو کامل تر و خالصتر میگه، و تنها کاری که ما باید بکنیم اینه که در این مسیر همراهش باشیم، به قولی چنگ بزنیم به ریسمان الهی و بالا بریم تا جایی که هیچ کس تصورشم نمیتونه بکنه حتی کسایی که توی این مسیر هستند.

    ✔ترس بزرگترین دام بر سر راه موفقیت است: شکسپیر میگه ترس ها و تردید های ما بزرگترین خائنینی هستند که ما رو از موفقیت باز میدارند. چون که باعث میشه آدم کلا فریز بشه. من مدام با خودم میگفتم که اینا که جلوی ماشین تو فیلمها می ایستن و تکون نمیخورن تا ماشین بهشون نزنه مریضن، ولی حالا مبفهمم نه بابا این ترسه یه جوری کل وجودشو مثل یخ منجمد میکنه که تکون نمیتونه بخوره. بیا ببین یه چیز جدیدم یاد گرفتم😊 تنها راه غلبه بر ترس اینه که بری تو دلش، هیچ راه دیگه ای هم نداره. هزارتا کتاب در مورد پریدن از هواپیما بخونه باز هم تا خودت نری و نپری پایین نمیشه.

    ✔رسیدن بهم وفقیت اصلا کار شاق و دور از دسترسی نیست. اگه یه جور دیگه باور کنی کل کائنات دست به دست هم میدن تا تو رو به اونچه که میخواهی برسونن.

    این آخر کاری یه چیز باحال متوجه شدم اینکه استاد میگفت من دلم میخواست همه رو نجات بدم وبهشون کمک کنم و خیلی وقت واسه همه میذاشتم و بعدش فهمیدم که نه! آدمای مناسب خودشون منو پیدا میکنن. اینجا هم دیدم که استاد هم دلش واسه اون دانشجوها میسوخت و واسه کمک به اونها میخواست در حوزه عشق خودش واسشون کاری انجام بده. و ببینید که در این چند سال روند تکاملی استاد رو که الان استاد میاد و خیلی محکم میگه که دلتون واسه کسی نسوزه چون جهان با کسی شوخی نداره، نمیخواد به کسی رحم کنید چون جهان به کسی رحم نداره.

    یه چیز دیگه که اون موقع به قول استاد ایشون خیلی میخواستن انفجاری بیان و شروع کنن و خلاصه بتکونن و اینطور شد که اون اولش زجر کشیدن و بدهکار شدن و توی سالن هزار نفری همایش برگزار میکردن و باز به قول ایشون اگه از همونجایی که بودن با یه دفتر کوچولو شروع میکردن و کم کم رشد میکردن و آروم آروم تکاملشون رو طی میکردن تا اون پایه های کسب و کارشون قوی بشه، اون موقع بدهکار نمیشدن، زجری نمیکشیدن، گرچه خودشون میگن همونها هم به نفعشون شد، همون روزهای سخت باعث شد که الان بشین در بهشت زیبای خودشون یا در طبقه 28 بهترین برج بهترین شهر بهترین ایالت بهترین کشور دنیا و با یه موبایل واسه 10000 نفر سخنرانی کنن بدون هیچ زجری و با عشق و لذت و راحتی.

    چقدر جالب بود استاد گفتن که من در حرکتم، اون موقع در حرکت بودن واین امید رو در دلشون داشتن که بالاخره موفق هم میشن، ثروتمند هم میشن، به قولی از همون اتاق سیمانی این امید و اشتیاق بوده، از همون روزهای کارگری. و حتی همین تصویری که چندین وقت نمیدونم چندین سال کوتاه بعد از اون موقع رو نشون میده، حاصل همون صبح تا شب کار کردن روی باورها بوده، همون 12 ساعت هندزفری توی گوش بودن و بمباران ذهنی با باورهای خوب بوده. تازه اون موقع استاد با کتابهایی که اکثرا ناقص بودن شروع کرد به تغییر خودش،الان که ما بهترین باورها و آموزش هارو با خلوص صد در صد با بهترین کیفیت داریم پس صد در صد خیلی سرعت رسیدن به اهدافمون بیشتره، راحت تره، لذتبخش تره.

    یک نکته دیگه همون حال خوب استاه که با این حال خوب تونست از همون اتاق سیمانی به اینجا برسه. با رسیدن به خواسته هاش به احساس خوب نرسیدا! وقتی احساسش رو خوب نگه داشت به خواسته هاشم رسید.

    خلاصه سپاسگزارم از مریم خانم که اینطور عاشقانه این فایلهای پر از آگاهی رو برای ما میذارن حتی اگه مال 12 سال پیش باشه

    خدایاشکرت.

    سپاسگزارم ازتون استاد که تا الان مسبب بینهایت خیر و خوبی و پیشرفت شدید. سپاسگزارم که به خاطر این جمع صمیمی به قول خودتون داره یه اتفاقاتی میفته، یه درهایی داره باز میشه که غیر قابل تصوره، داره مسیرهایی باز میشه که قبلا نبوده، پیشرفتهایی رخ میده که فکرشم نمیتونستیم قبلا بکنیم.

    خدایاشکرت که به لطف الله عضوی از این خانواده صمیمی هستم.

    خدایاشکرت

    دوستت دارم استاد جان

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  2. -
    زهرا ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد با عزت نفسم و دوستان عزیز

    چقدر برایم جالب و خوشایند بود که فایلی رو دیدم که برای ۱۲ سال قبل بود و برای اوایل شروع به کار استاد عباس منش

    استاد واقعا تحسینتون می کنم بعد از دیدن این فایل

    حس کردم اومدی تا بگی ببین زهرا دیگه همه ی بهونه ها رو بذار کنار و حرکت کن . ببین من عباس منش دیگه باید چه جوری برات بگم و چه جوری دستت رو بگیرم و قدم به قدم جلو ببرمت تا شروع کنی .

    ببین دیگه برات از گذشته ام فایل گذاشتم از اولین قدم هام که خودت رو با الان من مقایسه نکنی و فکر نکنی قدم خیلی بزرگیه شاید نتونی و دلسرد نشی. خسته نشی الان که نتایج کوچولو است و خیلی بزرگ نیست اگر ادامه بدی حتما بزرگ میشن . تو هم مثل من عباس منش می تونی.

    استاد چقدر تحسینت می کنم برای اعتماد به نفسی که داشتی و فقط با ۷_۸ ماه از شروع به عملی کردن خواسته جرات برگزاری همایش رو داشتی

    و از همون اول داری تکامل رو خیلی خوب طی می کنی و عنوان می کنی به شرکت کنندگان که می خوای مرتب کارها رو با کیفیت تر کنی.

    چقدر تحسین می کنم که گذشته ات رو انکار نمی کنی بلکه با افتخار نشون میدی تا هم به خودت و هم به ما بگی که گذشته ات جزئی از روند تکامل بوده و همون جوری که بودی و هستی خودت رو دوست داری و ما هم باید این جوری باشیم.

    تحسین می کنم برای شجاعتت و برای پا گذاشتن روی ترس هات و قدم برداشتنت.

    این فایل چقدر خوب به من نشون داد قدم اول برای حرکت توی مسیر رشدی که مدنظرمون هست چقدر مهمه و چقدر نتیجه ی بزرگی به دنبال داره . اگر فقط نترسیم و انجام بدیم بدون توجه به ذهن استدلال گر و فقط به قدرت الهام خداوند و به قدرت هدایت قلبمون ایمان داشته باشیم و حرکت کنیم نتایج قطعا رضایت بخشه.

    چقدر خوب کردی این فایل رو گذاشتی تا به من و امثال من که الانت رو می بینیم و فاصله ی تکاملی ات با الان ما خیلی زیاده با دیدن این فایل به خودمون یادآور بشیم که اگر همین جوری قدم به قدم و آروم و پیوسته حرکت کنیم از یه جایی به بعد نتایج بزرگ و بزرگتر میشه.

    چقدر این حرف جالب بود که باید بتونیم توی لحظه و هر لحظه تصمیم بگیریم و اگر تصمیم نمی گیریم این هم خودش یک تصمیم است خیلی این تیکه رو دوست داشتم جمله اش یه جوری بود که آدم رو قلقلک می داد برای حرکت کردن و برای تصمیم گرفتن و پیش رفتن.

    چقدر خوب تونستی ایده ات رو برای شروع سخنرانی در کلاس دانشگاه عملی کنی و چقدر خوب تونستی روی ترس هات پا بذاری و بعد از اولین جلسه به خودت یادآور بشی که ببین اگر به ترسم توجه می کردم الان این تجربه رو نداشتم و قانون رو با خودت یادآور شدی.

    شاید با قدرت و تمام توان قدم برنمی داریم برای اینکه می خواهیم بدون نقص ترین کار رو در حیطه ی توانایی هامون داشته باشیم ولی این فایل به من گفت که عباس منش با اینکه این همه قدرت در کلام و توانایی و تسلطی که الان روی قانون رو داره نداشت ولی به اندازه ای که نتیجه گرفته بود رو آورد و به اشتراک گذاشت و به همون اندازه قدم برداشت و از همون اول نخواست قدم خیلی بی عیبی رو برداره . و رفته رفته قدرتش رو قانون و تسلطش روی مطالب چقدر عالی و عالی تر شده و همین طور داره ادامه می ده .

    واقعیتش استاد خیلی از خودم خجالت کشیدم و گفتم من که قدرت سخنوری و قدرت عملم توی حیطه ی خودم خیلی بهتر از اون موقع عباس منش است واقعا خجالت داره که تردید کنم و انجام ندم استاد، یه جورایی توقع ام از خودم رفت بالاتر. دیگه انگار یه تلنگری به من خورد که با این همه توانایی چرا قدرت عملم ضعیفه و هی دست دست می کنم.

    چقدر خوبه که اگر یه نکته یاد بگیریم همون رو توی زندگیمون عملی کنیم و نتیجه اش رو مقایسه کنیم و بعد بریم سراغ نکته ی بعدی. این جوری کلید پیشرفت و ترقی توی مشتمونه.

    خیلی خوشحالم که با اشتراک گذاری این فایل دیگه حجت رو بر من تمام کردی و همین جا به خودم قول می دم تا قدم هام رو محکم و با قدرت بردارم و از همین جا خودم رو فقط با خودم مقایسه کنم و با ترس هام رو به رو بشم و با رد شدن ازشون رشد کنم و بزرگ بشم .

    خدایا شکرت برای روزی معنوی ای که امروز نصیبم کردی که قطعا روزی مادی هم به همراه خواهد داشت.

    با آرزوی توفیق روز افزون برای دوستان و خودم. و سپاس از استاد و مریم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2746 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب و صاحب اختیار وهاب من

    سلام

    سپاسگزار خداوندی هستم که امروز هم با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.

    خدای من، آخه من چی بگم؟ چطوری سپاسگزاری خداوند پاسخ گویی و اجابت کننده و هدایتگر و رو به جا بیارم؟ به خودش قسم که میلیارد ها بار سپاسگزاری کنم هم کمه، باید این نعمت‌ها رو زندگی کنم، باید این هدایت ها رو با جان و دل به بهترین شکل عمل کنم، باید بشم اون سری که ربم از من می خواهد، تا اینجوری در عمل حداقل یک ذره سپاسگزاری کرده باشم. خدای من شکرت شکرت شکرت

    من دو روزه دارم فکر می کنم برای پاسخ به سوال یکی از دوستانم و چند بار رفتم که بنویسم، بعد همش احساس می‌کردم که جوابی که می خوام بنویسم به دلم نمیشه، و فکر کردن به این سوال درهایی از آگاهی رو به روم گشود که خودم هم متحیرم، جالبه استاد جان که پاسخ این سال برای خودم رو من در همان ماه های اول عضویت در این خانواده تا الان توی همه فایل های شما شنیده بودم، اما تازه دیروز من قسمتی از اون رو با تمام وجودم درک کردم. مفهوم سوالش اینه که چند وقته روی باورهاش کار می کنه اما نتیجه دلخواهش رو نگرفته.

    من این سوال رو از چند جهت براش پاسخ دادم، اما گفتم که به دلم نمی نشست انگار یه نکته خیلی مهم رو فراموش کرده بودم، بعد با خودم گفتم نکنه بازم افتادم توی تله کمالگرایی؟ دیشب به خدا گفتم من رو هدایت کن، من فردا جواب این دوستمون رو می نویسم می دونم اونچه که قراره بنویسم در واقع هدایت توست برای خودم، الله اکبر، خدای من دیوانه شدم ، ببین خدای هدایتگر و پاسخ گویم رو ، این فایل کجا بود!!!!!!؟؟؟؟ بعد از حدود ۱۲ سال دقیقا امروز روی سایت قرار می گیره، خدا جونم من عاشقتم جواب سوال ها و درخواست هامون از قبل برای ما آماده کردی، از قبل جهان مهیا شده و مسخر ما شده برای رسیدن به همه خواسته هامون.

    خوب بریم سراغ این نعمت بی نظیر ، این هدایت آشکار خدا.

    خدا جونم هدایت و یاریم کن که بهترین درک رو از فایل و آموزه های ناب این فایل داشته باشم، رب من

    من همیشه سعی می کنم کیفیت کارهام بیشتر از قبل باشه

    استاد جان یکی از دلایل موفقیت شما هم در کارتون و هم در زندگی تون پایبندی به همین اصله، اینکه هر بار از خودتون می پرسید ، چطور از این بهتر؟ چطور از این با کیفیت تر ؟ و چطور از این راحتر؟ و اون وقت هدایت میشین به پاسخ های عالی. تحسینتان می کنم.

    افرادی که از مشکلاتشون شکایت دارند، نمی دونن که چقدر این مشکلات باعث رشدشون میشه و چه قدرت درونی دارند

    این همون ارزش تضادها ، این همون باور عالی داشتن و مواجه درست با تضاده که اونو به عنوان یک درس ببینیم که قراره باز بشه به دریایی از خیر و برکت.

    افرادی که به هدف شون نمی رسند ، به خاطر اینکه عاشق اون هدف نیستند ، ما باید مثل بچه ها خواسته داشته باشیم. ما باید طرز فکر مون مثل بچه‌ها باشه، بچه‌ها ذهن استدلالی شون کار نمی کنه.

    استاد پرسش تون در مورد چند بار بعد از زمین خوردن دوباره پا میشیم، رو من می تونم اینجوری جواب بدم:

    قبل از آشنایی با قانون»»»»» به خاطر کمالگرایی زیاد و ترس از شکست خوردن و زمین خوردن اصلأ اون ایده رو انجام نمی دادم

    بعد از آشنایی با قانون»»»»» با این باور که شکست پل پیروزیه، یکبار زمین می خوردم دوبار پا می شدم و تلاش می کردم.

    بعد از آشنایی با شما و آموزه های نابتون»»»» اصلأ شکستی وجود نداره، هر نتیجه ای که من از تلاشم به دست میارم، خودش یک پیروزی بزرگه، چون یک تیکه از پازل موفقیت منه. چون شخصیت من با این تلاش کردن با این استمرار داشتن در مسیر درسته که داره رشد می کنه، داره ظرف وجودیم وسیع تر میشه.

    باید عاشق هدفتون باشید ، باید تمام تمرکزتون حول او هدف بچرخه

    چقدر این عشق این علاقه مهمه، یعنی حتی خیلی از ما علاقه های واقعی خودمون رو هم بخاطر مهم بودن نظر دیگران و باورهای محدود کننده مون گم کردیم، و وقتی که این علاقه، این اشتیاق سوزان در جای مناسب خودش قرار می گیره ، اون وقت از لحظه به لحظه رسیدن به هدف مون هم لذت می بریم. یکی دیگه از دلایل موفقیت شما اینه که عاشق کارتون هستین، عاشق هدف تون هستین این باعث شده که کار و تفریح و استراحت و لذت و شادی تون همه با هم باشه.

    زندگی ما رو شرایط نمی سازه، تصمیمات ما می سازه

    ما در هر لحظه داریم تصمیم می گیریم و آدم هایی موفق هستند​که خیلی سریع تصمیم می برند و خیلی سریع و مطمئن به اون عمل می کنند، تصمیم گیری مثل یک عضله است که با تمرین کردن می تونیم اونو روز به روز قوی تر کنیم.

    استاد جان یکی دیگه از دلایل موفقیت شما، همین عامل بودن به آگاهی هاییه که دریافت می کنید، این عامل بودنه که نتیجه رو به ارمغان میاره، تا وقتی این آگاهی ها به شکل عملکرد در زندگی مون وارد نشه هیچ تاثیری نداره، هیچی، و من خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که روز به روز دارم عامل تر میشم به قوانین ثابت خداوندم​.

    اگر می خواهید متفاوت نتیجه بگیرید، باید متفاوت فکر کنید و متفاوت عمل کنید

    این همون تغییر بنیادین کردنه، همون تغییر شخصیت مونه، اول باید افکار و باورها مون تغییر کنه بعد این باورها جدید باعث تصمیمات و عملکرد عالی متفاوت میشه و نهایتاً نتایج ما هم تغییر می کنه. یکی دیگه از دلایل موفقیت تون اینه که شخصیت تون کاملاً تغییر کرد .

    استاد جان یکی دیگه از دلایل موفقیت شما، قاطعیت تون در کارتون و ایمان تون به رسالت زندگی تونه و حساب نکردن روی هیچ کسیه، خیلی مطمئن و با ایمان به افراد می گین، اگر تمرینات رو انجام نمی دین برین پولتون رو پس بگیرید و دیگه نیاین، بعد این در شرایطی بوده که با توجه به توضیحاتتون در فایل های قبلی، درگیر مسایل مالی بودین و هنوز به این استقلال مالی نرسیده بودین.

    استاد جان یکی دیگه از دلایل موفقیت تون اینه که خیلی بیشتر از اون چیزی که دیگران از شما انتظار دارن ، شما از خودتون انتظار دارین، مثل همین به روز رسانی محصولات، دوباره ضبط کردن بعضی از فایل ها، خوب ما همین جوری هم به منظرمون اونا بی نظیرن، اما شما میای یک لول بالاتر رو ارائه می کنی که اصلا ما حیرت زده می‌شیم. این به این خاطر که نامحدود بودن قدرت انسان باور دارین.

    ترس بزرگترین مانع موفقیت است

    از هرچیزی می ترسی برو توی دلش

    استاد جان یکی دیگه از دلایل موفقیت شما ، همین شجاعت بی نظیر شماست ، شجاعت نترسیدن نیست ، شجاعت یعنی بترس، اما انجامش بده.

    و چقدر عالی گفتید که اگر ما ترس هامون رو از بین ببریم، اگر شجاعت داشته باشیم ، خیلی سریع تر به موفقیت می رسیم. چون جهان به شجاعان پاسخ می‌ده.

    استاد جان یکی از دلایل موفقیت شما اینه که باور دارین که موفقیت مقصد نیست بلکه یک مسیره، و بودن و متعهد بودن و استمرار داشتن در این مسیر خودش یعنی موفقیت، یعنی خوشبختی.

    یکی دیگه از دلایل موفقیت تون احساس ارزشمندیه که به خودتون و آموزه هاتون دارین. ایمان دارید به خودتون به قدرت خلق زندگی دلخواهتون و ایمان محکم و قلبی تون به رحمت، هدایت و اجابت خداوند، به عنوان تنها انرژی ، نیرو ، حاکم. فرمانروای کل جهانیان.

    مریم جانم این اون نکات و دلایلی بود که من از این فایل درک کردم و عمل به هرکدام از اونا و جا پای استاد گذاشتن می تونه کل زندگی من رو تغییر بده، خدا رو هزاران مرتبه برای مسیری که تا اینجا اومدم سپاسگزارم و برای ادامه دادن و متعهد بودن د. مسیر خودش و عامل بودن به هدایت هاش از خودش یاری می خواهم

    مریم جانم عزیز دلم ممنون برای استخراج این گوهر ناب از بین گنجینه فایل های استاد.

    خدا جونم برای اینکه دیدن این فایل و دریافت این همه آگاهی ناب رو روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

    در پناه خدا، شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2266 روز

      سلام به مرضیه عزیزم

      چقدر شما خوب و کامل می نویسی واقعا لذت بردم تمام فایل رو مرور کردم با جملات نابت

      تحسینتون میکنم که این رابطه ی عالی رو با خداجون داری که دریافتهات شما رو اینقدر هیجان زده میکنه

      امیدوارم بهترین بهترینها براتون اتفاق بیفته

      خواهری عزیزم پیش میریم با ایمان و تعهد بیشتر به سمت زیبایی ها و نعمتهای بیشتر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2746 روز

        سلام سمیه جانم

        سلام عزیز دلم

        من عاشقتم

        من تحسینت می‌کنم برای این تعهد و ادامه دادنت عشق من

        من تحسینت می کنم برای این تمرکز عالیت روی زیبایی‌ ها و نکات مثبت

        ادامه می‌دهیم محکم تر، مصمم تر، متعهدتر و تمرکزتر.

        من عاشقتم عزیزززززززم

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          سمیه امینی گفته:
          مدت عضویت: 2266 روز

          سلام مرضیه جونم

          عشق من

          خیلی خوشحال و سپاسگزارم که برام نوشتی و دعای زیبات رو با جان دل خوندم

          ما پیش میریم با ایمان راسخ تر و تعهد بیشتر

          منم برات از خداوند وهاب بهترین بهترینها رو خواستارم

          دوستت دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسن کفاش دوست گفته:
      مدت عضویت: 2939 روز

      سلام مرضیه خانم گل

      سلام خواهر مهربانم

      چقدر زیبا نوشته بودی

      اصلا دلم نمی خواست کامنتت تموم بشه

      دلم میخواست هنوز بخونم اون نکات نابی رو که به زیبایی بیان کردی

      خیلی عالییییییییییییی بود

      بهترین کامنتی بود که تا الان تو این جلسه خونده بودم

      ممنون که این آگاهی های نابت رو به اشتراک می گذاری

      در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

      ❤️ 💙💜❤️💙💜❤️💙💜

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2746 روز

        سلام داداش حسن عزیزم

        خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که به قلب مهربانت نشسته این دلنوشته،

        همه اعتبارش به خدا می رسه و بس

        خدا رو هزاران مرتبه برای نعمت وجود شما و همه عزیزان در این خانواده صمیمی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

        ممنونم از لطف و مهربانیت داداش عزیزم

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایتان خواستارم 💙💚💛

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    Amir گفته:
    مدت عضویت: 2593 روز

    سلام.

    چقدر دیدن این فایل امید رو در دل انسان زنده میکنه و به آدم انرژی و انگیزه مضاعف میده. واقعا که وعده خداوند صادقه. واقعا که خداوند حقیقت محض رو گفته که تو شروع کن، حرکت کن، نترررس کاریت نباشه بقیه ش با من، من میرسونمت به سر منزل مقصود.

    استاد این روزهاتونو وقتی میزارم کنار اون روزها یعنی ۱۲ سال پیش انگار دو آدم کاملا متفاوت جلوی چشمامه. از همه نظر متفاوت. از نظر قدرت شخصیت، قدرت سخنوری، ثروت، تسلط به آگاهی ها و تسلط در بیانشون، عزت و اعتماد بنفس و همه و همه. اما اون ایمان و اون جنس باور به خداوند و خود درونی، اون عباسمنش رو در گذر این سالها تبدیل کرده به این عباسمنش که در حال حاضر تو پارادایس زندگی میکنه، بسیار ثروتمنده، کسب و کار فوق العاده ای داره ، در عین سلامتی روح و روان، رابطه عاشقانه ی زیبایی رو داره زندگی میکنه.

    این جنس ایمان ستودنیه. مطمئنم سال ۸۷ تو اون سالن و اون شرایط که احتمالا ثروت چندانی نداشتین و اونقدرا شناخته شده نبودین یک ایمان و باور ابراهیم وار داشتین که همه ی خواسته هاتون رو به درجه اعلا خواهید ساخت و درواقع خداوند خواهد ساخت.

    آفرینننن به این جنس ایمان.

    راستش اونروزهای شما منو یاد امروز و الان خودم میندازه. من خیلی موفقیتهای کوچیک تو زندگیم تجربه کردم اما هنوز به اون جایگاه رفیعی که تو دلمه نرسیدم اما مثل اون‌موقع شما دارم بطرفش حرکت میکنم و دیدن اونروزهای شما و مقایسه ش با امروزتون نور ایمان توی دلم و قدرت و عظمت خداوند و آرزوهام رو صد برابر قویتر کرد.

    تبریک میگم بازم بهتون که در طول ۱۲ سال در جاده موفقیت قدم برداشتین و برآیند درونیتون بدور از نا امیدی و دلسردی بوده.

    موفق باشین و بهشت نوش جونتون.

    منم یروزی میرسم قطعا

    خدانگهدار👋🌹😉

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهرا فرجی گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    سلام

    خدایا شکرت خدایا تو عشقترین کسی هستی که تازگیا پیدات کردم

    خدایا شکرت که بعد از مدتها که نیوده بودم امروز که حالم خوب نبود منو ب سایت هدایت کردی درست زمانی که تمام ترسهاو قضاوت‌ها اومدن سراغم نجوها داشتن صداهای عجیب و غریب از خودشون درمیاوردن هدایتم کردی ب سمت سایت همون خانواده ای که توش حال دلمون خوب میشه

    اومدم و فایل جدید شنیدمو در کمال تعجب خوب شدن احساسم و لال شدن نجواهامو دیدم

    الحمدالله که تو خالقمی

    الحمدالله که تو تنها هدایتگرمنی

    الحمدالله که هزاران پیامبر برای هدایت بنده هات فرستادی

    الحمدالله که هوای بنده هاتو داری

    الله من سپاسگزارم

    استاد عزیزم شما چقدر قابل تحسینی

    استاد جانم داشتم فکر میکردم چقدر سریع پیش رفتید

    و چقدر تو این راه پر نشیب و فراز انگار که تو جاده آسفالت حرکت کردید

    چرا؟

    چون عاشق بودید نکته ای که قابل تامله اینه که فقط،ی عشق شورانگیزه که می‌تونه جاده سنگلاخ تبدیل ب جاده آسفالت کنه و آسمون ابری تبدیل ب آسمون آفتابی می‌کنه .کویرتبدیل ب ی جاده سرسبز می‌کنه

    و‌این تحسین هر انسان اگاهیو برانگیخته میکنه

    خداوند بر سر سفره معرفت سه‌تا چیز قرار داد که یکیش عشق بود

    و شرط عاقبت ب خیری برداشتن لقمه ای از آن

    استاد جان شما و عده ی بسیار کمی از انسانها گاهی فقط گاهی لقمه ای از عشق برداشتند و ب این ترتیب جهان را متنعم از عشق ساختند

    🌡️وقتی عشق باشه دیگه سختی تصمیم گیری،به آسانی تبدیل میشه

    ان مع العسر یسرا

    دیگه سختی نیست میشه زندگی روز مره ت دیگه سکون نیست بلکه حرکت در جاده سرسبز ه

    عضلات قوی و پرقدرت

    دیگه تصمیمه که جای خودشو داده ب تنبلی و بی انگیزه گی

    عشق شروع تصمیمات برای خلق زندگیه دلخواه

    عشق برای شروع یک سفر در یک جاده ایی که ظاهرا خاکیه اما وقتی پای در راه میگزاری راه خود گویدت که چون باید کرد اون راه نیست که ب تو میگه که چیکار کنی بلکه اپن عشقه پس بهتره بگیم

    « تو‌پای در عشق نه که عشق، خود گویدت که چون باید کرد»

    🌡️استادم ،تو نمونه یک انسان عملگرایی نمونه یک‌انسانی که تو همین دنیا ب بهشت رفتی

    تو تحسین برانگیز ترین انسان روی زمینی همانی که خداوند بعنوان ستاره در آسمان تاریک برای ما چراغ هدایت شدی

    استاد جان تو متفاوت بودن رو ب من نشان دادی

    و من تحسین میکنم عملگرا بودن شما رو

    تحسین میکنم عاشق بودنتون را

    تحسین میکنم عضله های قدرتمند تصمیمات را در شما

    استاد من شما رو تحسین میکنم که اینقدر استوار و قدرتمند عاشق شدی وقدم اول برداشتی

    تحسین میکنم عملگرا بودنتون

    تحسین میکنم که ترس را خاک کردید و‌ایمانتون آشکار

    تحسین میکنم رفتن تو دل ترسهاتون رو

    تحسین میکنم اقداماتتون

    تحسین میکنم شجاعت تون و

    تحسین میکنم افکار قدرتمندتون

    تحسین میکنم شجاعت تون

    تحسین میکنم که استادمید

    تحسین میکنم نفوذ کلامتون

    تحسین میکنم تدریس تون

    تحسین میکنم عمل ب الهامتتون

    تحسین میکنم خدای درونتون

    تحسین میکنم زمانی رو که شروع کردید و از نجواها بعنوان تضاد یاد کردید

    تحسین تون میکنم وقتی همه ترسیدن شما حرکت کردید

    تحسین میکنم جرات برخورد با ترسهارو

    تحسین تون میکنم زمانی که همه دچار ترس و وحشت بودن شما شاد و خرم حرکت کردید

    تحسین میکنم متفاوت عمل کردنتون را

    تحسین میکنم امید و ایمان شمارو

    تحسینتون میکنم باوجود ترس از منع استاد از کنفراس ،ولی باز هم درخواست ارائه کنفراس دادید

    ایمان و شجاعت در شما موج‌میزنه شما واقعا تحسین برانگیزید

    خدایا شکرت بابت ایمان و شجاعت استاد

    خدایا شکرت بابت قانون بدون تغییر کیهان

    خدایا شکرت خدایا شکرت بابت مسیر آسفالت و پر از زیبایی

    خدایا شکرت بخاطر تمام پاسخهاییکه ب سوالاتم عطا کردی

    خدایا شکرت خدایا شکرت که دنیا رو‌پر از نعمت و فراوانی کردی

    خدایا شکرت که این دنیا رو مکانی برای رقابت در تقوا قرار دادی ن حسادت

    خدایا شکرت که در تمام انسانها موهبتهایی رو‌ب ودیعه گذاشتی

    خدایا شکرت که بخاطر بذرهای قدرتمند خدایا شکرت بخاطر تمام استعدادهایی که در ما ب امانت گذاشتی و راههای شکوفا کردن اونها رو ب ما نشون دادی

    من از زمانی که توسط استاد که دستی از دستهای قدرتمند خداونده ب آگاهی رسیدم و خدای قدرتمند و توانا رو پیدا کردم عمل کردم عمل کردم و لاجرم زندگیم زیر رو شد من ی آدم دیگه شدم تونستم با قدرت از منطقه امنم و غار تنهایی که برای خودم ساخته بودم شروع کردم ب خزیدن و در نهایت رسیدن ب تکامل ب پرورش استعدادهای که تا اون موقع نادیده گرفته بودم که خداوند حتما در من استعدادی ب ودیعه گذاشته که میتونم با توجه و پرورش اون و گام برداشتن ب سمت ترسهام ب بهشت اون طرف ترس برسم استعدادهامو پرورش دادم تونستم با کمک الهامات قلبی که از طرف الله از طریق استاد بهم الهام میشد با ایمان ب خدا ترس رو خاک کرد و تلاش کردم تا شک ،افکار منفی و انتقادهای دیگران در قبرستان شیطان دفن کنم اینگونه بود که ایمان در من آشکار شد و این تحسین‌برانگیز ترین وجه مثبت زندگی من است خدایا سپاسگزارم بابت تمام الهامات و‌اگاهیهای خودت که در من بوجود آوردی همانطور که در محمد و موسی و‌عیسی نوح و ابراهیم ب وجود آوردی

    خداوند سپاسگزارم که کمکم کردی تا خودم دست کم نگیرم و درست زمانی که احساس میکردم چیزی برای ارائه ندارم منو کمک کردی تا مانند شاخه های بلوط رشد کنم من فکر میکردم ناتوانم اما تو بمن ایمان دادی تا در مسیر هدایت قدم بردارم من و قادر ب دیدن تواناییم کردی سپاسگزارم

    ب الله منان میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2266 روز

      سلام زهرای عزیزم

      لذت بردم از این کامنت ناب و خالصتون

      چقدر تحسینتون کردم برای این رشد و طی کردن تکاملتون

      تبریک میگم که با هدایتهای پروردگار استعدادهاتون و تواناییهاتون رو پیدا کردید و قدرتمندانه عمل کردید

      احسنت به شما

      براتون زیبایی و نعمت و خوشبختی روزافزون ارزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عبدالله حقایق گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    سلام دوستان🌺

    ویک سلام خاص به استاد عزیزم وخانم شایسته زیبا🌹

    وای وای وای خدایاشکرت اصلا نمیدانید چی حسی دارم باور کنید چی همزمانی رخ داد باین فایل استاد اصلا شوکه شدم این فایل اصلا فقط وفقط خداوند برای من آماده کرده بوده من از زمانیکه با آموزه های استاد آشناشدم تقریبا سه سال کمتر میشه

    ومن شغل دولتی داشتم آنهم بهترین شغل وبهترین موقعیت کابل وبسیار وضعیت اقتصادیم خوب بود چون من باورهای مالیم خیلی خوب بود زمانیکه من امتحان کانکور دادم ودر دانشگاه در رشته مورد نظرم کامیاب شدم و همزمان شامل وظیفه هم شدم و همزمان انجام میدادم .

    خوب بدلیل چالشهای که داشتم البته در قسمت سلامتی وکمبود اعتماد به نفس وعزت نفس همواره از این ناحیه اذیت میشدم وهمیشه درقسمت سلامتی من آنقدر افسرده وبیمار بودم که هر هفته وهر ماه میرفتم داکتر چون من کارمند دولت بودم شفاخانه ما رایگان بود ومن دیگه آنقدر دارو وشربت اینطور چیزا استفاده میکردم که بی اندازه وخوب هم نمیشدم واز قبل بدتر هم میشدم برایم شده بود بدترین مشکیل چون خوب نمیشدم آنهم درسن جوانی چنین مریضی های داشته باشی ودارو هم نتواند مشکلت را حل کند خیلی سخت ونگران کننده است.

    خوب بالاخره یک دفعه علاقه پیدا کردم به مطالعه وکتاب خواندن یک ماه نگزشت که از یکی از دوستانم آهنگ موزیک خواستم خودم آهنگ های غمگین گوش میدادم ولی کم ودوستم برایم چندانه آهنگ روان کرد و چندتا فیلم و بعد من شروع کردم به نگاه کردن و واولین فایلی که دیدم فایل(قانون جذب در قرآن ) بود و زمانیکه آنرا گوش دادم انگار اصلا آنقدر تاثیر گزاشت روی ذهنم که خیلی زیاد واز همان لحظه به بعد تمام موزیک ها وفیلم های غمگین وبدرد نخورم را از موبایلم پاکش کردم وفیسبوکم را بسته کردم وتلویزیون را هم دیگه خاموش کردم خدارا شکر که دوسال است که تلویزیون ما خاموش است وروی دیوار ما بیکاره افتاده و از اخبار وروزنامه ها اصلا خبری نداریم وتمام شبکه های اجتماعی را ترک کردم وشروع کردم به گوش دادن فایلهای استاد که از دوستم گرفته بودم وبعد کم کم ادامه دادم و ورودی هایم را کنترول کردم تا اینکه باور هایم خیلی خوب شد وباسایت استاد آشنا شدم و همیشه شب وروز فایلهای استاد را گوش میدادم وکم کم سلامتیم بهتر شد و بیماریم کمتر شد و خرچ داکتر ودوا درمانم هم کاهش پیدا کرد تا اینکه بعد از شش ماه اصلا تمام مریضی ها وبیماری ها وافسرده گی ازبدنم گم شد و خدارا شکر از همان لحظه تاهنوز سالمی سالمم و شفاخانه اصلا برایم بیگانه شده …

    و اعتماد به نفس : یکی از بزرگترین تضادم بود وخیلی اذیت میکرد چون نمیتانستم در جمع صحبت کنم و ابراز وجودد کنم و نظر خودم را بگم خیلی مظطرب بودم وبا دامه دادن فایلهای استاد این تضادم هم کم کم حل شد و خیلی پیشرفت کردم در این بخش و کم کم شروع کردم به هدفگذاری وتعیین سرنوشتم ونظر به علاقه وعشقی که در بخش روانشناسی داشتم وپیدا کردم چون نتیجه دیدم ازین بخش هم سلامتیم را بدست آوردم هم اعتماد به نفسم را ودیگه در آن محل وظیفه ام چنان محبوب شده بودم وهمگی برایم بسیار احترام میگزاشت ونظرم را قبول میکرد چنان جذب های قوی داشتم که خیلی زیاد …

    وبعد از آن فرکانسم خیلی بالا رفت مدارم تغییر کرد با آنها .وهدفهای بالارا برای خودم تعیین کردم وبالاخره سال قبل یعنی خزان ۹۸ تصمیم گرفتم که برای رسیدن به هدفهایم باید از یک تعداد چیزها بگزرم وتغییر بدم زندگیم را ورشد پیشرفت کنم و اولین کاری که کردم این بود : از شغل خود استئفادادم تقریبا پنج سال من کارمندبودم وخیلی جایم خوب بود ورتبه بالای هم داشتم .وزمانیکه این تصمیم را گرفتم آنها آنقدر به من به من پند ونصیحت کردن میگفتند این کار را نکن و دیگر همچین کاری گیرت نمیاید و تو بی کار میمیانی و اینطور حرفا و من هم بهانه کرده بودم که هندوستان برای ماستری میرم چون یکی ارگانهای امنیتی بود و خیلی سخت است استئفادادن از آنجا ولی برای تحصیل بهانه داشتم وحتی آنجا برایم این را هم گفتند که تو رخصتی بگیر بدون معاش وما تورا منفک نمیکنیم و بعد از اتمام تحصیل اینجا بیا پس معاشت را میدیم ولی من قبول نکردم گفتم من دیگر نمیخواهم اینجا کار کنم وبالاخره استئفایم را قبول کردن وجالب اینجاست برای من اینرا هم گفتند تو دیگر در هیچ ارگان دولتی ویا بخش دولتی هم ملکی ونظامی دیگه نمیتوانی کار بیگیری چون قانونش این هست کسی که درآن بخش وظیفه انجام داده نمیتواند به دیگر بخش های دولتی به جز شرکت ها وکمپنی های خصوصی کار کند ولی من همه شرایط را قبول کردم وشروع کردم به تغیر …

    و دومین کاری که کردم این بود که دیگر دانشگاه را هم ادامه ندادم آنهم سال آخر و سمستر آخر بود چون روی باور هایم کار کرده بودم که تحصیلات تاثیر نداره روی موفقیت من ومن میتوانم بدون تحصیلات موفق شوم و دیگر ادامه ندادم ودنبال مدرک هم نرفتم …

    و بعد از ترک شغل ودانشگاه اولین ایده ای به ذهنم رسید این بود که بروم یک کتاب فروشی باز کنم و آنهم کتابهای روانشناسی چون میخواستم ارتباطم را با کسانی دیگر برقرار کنم شرایطهم فریکانسیهایم را پیدا کنم وو بعد از ترک شغل ودانشگاه اولین ایده ای به ذهنم رسید این بود که بروم یک کتاب فروشی باز کنم و آنهم کتابهای روانشناسی چون میخواستم با آدمهای جدید ارتباط برقرار کنم شرایطی جدید را تجربه کنم ،تجربه کسب کنم هم فریکانسیهایم را پیدا کنم وطبق همین ایده که خداوند درقلبم بوجود آورده بود شروع کردم ورفتم دکان گرفتم وچند تا کتاب خریدم و ادامه دادم تا نصفه های زمستان بود که کسی نیامده بود در دکان من ولی بعد از آن باخیلی آدمای خوب وهم فکر خود آشنا شدم هرکدامش از خود هدف وبرنامه های داشتن و روزانه باهم در مورد قوانین صحبت میکردیم آنهامیامدندسمینار برگزار میکردن میامدند در دکان ما چون آنجا من کلی تخته و امکانات آورده بودم آدما میامد دنبال کتاب حیران میماندند میگفتند اینجا صنف است یا که کتاب فروشی ما میگفتیم هردویش ….

    بعد از آن این تصمیم را گرفتم که کتابفروشی را جمع کنم چون همان کسانیکه نیاز داشتم دیدم وخیلی تجربه های جالب کسب کردم ولی فروش نداشتم چون تمرکزم روی فروش کتابها نبود روی چیزای دیگه بود و البته اینرا بگم چون من این باور مخرب را داشتم حالا فهمیدم که چرا فروش نداشتم اما کسانیکه میخواستم با آنها آشنا شوم را خیلی زود جذب میکردم ولی مشتری خریدار را نه این باورم بود وگرنه میتوانستم فروش هم بکنم و ارتباط هم برقرار کنم ..

    وبالاخره نزدیکای سال نو کتاب فروشی را جمع کردم و باقی کتابهارا به خانه انتقال دادم واین هم الهام خداوند بود که یکدفعه به من گفته شد واز آنجای که من بسیار زود به صدای قلبم جواب میدهم و درهمه موارد نتیجه ای عالی کسب کردم واینهم به دلیل تمرکزم روی قوانین الهی وکنترول ورودی هایم هست که چنیین مهارتی داده خداوند برایم که صدای قلبم را زود میفهمم وسریع تصمیم گرفتم واین کار را کردم که بعد از یک هفته قرنطین شروع شد وتمام جاها بسته شد . ومن هم از فرصت پیش آمده استفاده کردم در زمان قرنطین خودرا انداختم روی قوانین ومطالعه آنها چون دوره های استاد را تهیه کرده بودم وکار کردم و راحت گفته میتوانم کلی مدت آن یک سال یا دو سال پیشرفت ودرک که از اول روی قوانین داشتم وکار کرده بودم یک طرف و این پیشرفت ورشدیکه در زمان قرنطین کسب کردم یک طرف ده ها برابر بیشتر بود رشدم . از این فرصت پیش آمده به لطف خداوند چنان باتمرکز فوق العاده وقوی استفاده کردم که واقعا بیانش نمیتوانم .خدایا شکرت که همچین فرصتی را برایم مهیا کردی .وچنان غرق در پیشرفت مطالعه بودم که اصلا دوست نداشتم قرنطین تمام شود ..

    خوب بعد از قرنطین خداوند هدایتم کرد که بروم کلاس فن بیان وسخنرانی ثبت نام کنم چون نیاز داشتم که روی مهارت بیانم کار کنم و تصمیم گرفتم و شروع کردم و نکته جالب ماجرا از اینجا شروع میشود : کلاس سخنرانی سه ماهه بود ومن باتمام عشق وعلاقه رفتم ادامه دادم ودیروز ماه دوم تمام شد ومن هم در این مدت خیلی پیشرفت داشتم اما یک حسی به من گفت که عبدالله دیگر بس است تو آماده شدی ودیگر نیاز نیست ماه سوم را بروی وذهنم هی میگفت نه تو باید بروی ماه سوم را ادامه بیدی توهنوز چیزی یاد نگرفتی ولی یک چیزی از قلبم به من امید میداد که نیاز نداری دیگه بروی ازهمین چیزهای که یاد گرفتی حالا شروع کن هرچی نیازت باشه به تو گفته میشود بخدا همین حس به من یکدفعه الهام شد ومن تصمیم گرفتم که سر از صبح بروم شروع کنم و نمیفهمیدم چطور ولی چون روی ایمان خود زیاد کار کردم و استاد را الگوی خود قرار دادم زیاد دنبال چگونگیش نیستم و زمانیکه صبح از خواب بیدار شدم یک حسی به من گفت که برو از مکتبها وکورس ها شروع کن یعنی برو با مدیران مکتب ها ارتباط برقرار کن و از آنها وقت بگیر و سیمنار برگزار نما .

    خوب من به همین ایده باور کردم و حرکت کردم به بیرون که ارتباط برقرار کنم و رفتم با یکی از کورس های که کلاسهای موفقیت و برگزار میکند حرف زدم ولی مدیر آن برایم جواب درست نداد و من یک کمی نا امید شدم چون گفتم حتما من مشکلی دارم یا نتوانستم خوب ارتباط برقرار کنم و هر لحظه افکار منفی زیاد تر میشد وذهنم میگفت که تو باید بروی ماه سوم را هم بگزرانی وهمینطور نجواها …

    ومن دیدم که خیلی وضعیت بد است باید احساسم را خوب کنم و فایل هشتم دوره عزت نفس استاد را انتخاب کردم که در قسمت آخر در مورد کمالگرایی وتکامل است شروع کردم به گوش دادن واقعا حسم کم کم خوب شد تا اینکه خیلی خوب شدم و در مسیر راه بودم که انترنت خودارا روشن کردم و دیدم در تلگرام استاد یک فایل جدید آمده که نوشته است:

    (مروری بر آموزش‌های استاد عباس‌منش در سال ۸۷ | قسمت ۱)

    این جمله را که دیدم گفتم این حتما یک نشانه ای است ورفتم سریع داخل سایت استاد دانلودش کردم ودیدم وتک تک کلمات که استاد میگه را واقعا نیاز داشتم وفهمیدم خداوند از این طریق با من صحبت میکنه ، در آنجای که استاد میگه بعضی ها هستند خیلی کتاب میخواند ولی هیچ وقت عمل نمیکند آن قسمت من گفتم خداوند اینجا بامن صحبت میکند ودیروز هم همین را به من گفت .وچقدر این فایل نگرش وباور هایم را تغییر داد

    واز همزمانی این نشانه اصلا شوکه شدم نمیفهمم بخدا این حس خودرا چگونه بیان کنم واقعا خدایا شکرت که اینقدر قوانین ثابت داری واینقدر مهربانی واین پیام را ازطریق استاد به من رساندی خدایاشکرت🌹🌹🌹

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    درپناه الله مهربان باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    عبدالناصر گفته:
    مدت عضویت: 3058 روز

    سلام

    مگه داررررررررریییییییییییییییییم!!!!!!!!!!!

    چقدر واضح و شفاف شد روند پیشرفت استاد بعد از دیدن این فایل!!! قابل مقایسه نیست اصن فایلهای کنونی استاد با این فایل… درود، این نتیجه مقابله با ترس هاست که استاد که در این فایل هم به خوبی توضیح میدن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    امید رضا گفته:
    مدت عضویت: 2231 روز

    سلام به استاد عزیزم

    نمیدونم چی بگم نمیدونم واقعا! در ذهنم چیزهای دیگه ای بود اما این فایل و صحبت های استاد دگرگونم کرد یه حس دیگه ای الان دارم شاید برام قابل باور نبود که استاد تونسته فقط توی7-8ماه اینقدر نتیجه بگیره در این حوزه کاریش آخه الگوی من استاد تویی و من رسالتم با شما تغریبا یکیه یعنی اول آموختن قوانین جهان بعد عمل به قوانین و سپس به اشتراک گذاشتن نتایجم با دیگران، یجورایی میشه گفت آموزش قوانین موفقیت ولی من یک ساله شروع کردم اما هنوز نتایج اون زمان شما رو نگرفتم گاهی. وقتا فکر میکنم هنوز تکاملم رو طی نکردم و گاهی وقتا هم به این نتیجه میرسم که کم کاری کردم و آره الان اینجا تو این فایل بهتر درک کردک که من اونطور که باید باور و عمل نکردم و اونجور که باید با عشق متمرکز نشدم روی این کارم با وجود اینکه بعد از مطالعه و تحقیق فهمیدم این مسیر عشق منه و باید همین رو ذره بینی پیش برم خوب پیش نرفتم واقعا من به خودم ظلم کردم و این ذهن نجوا گر همیشه منحرفم کرده باید بیشتر کانون توجهم و تمرکزم رو کنترل کنم باید وقت بیشتری بزارم باید باورهام رو قوی تر کنم باید بیشتر خودم رو غرق در این آگاهی ها کنم آخه اوایل کارم بیشتر باور و ایمان داشتم که من سریع نتیجه میگیرم و بعد فک کنم کمتر شد الان با این فایل باورهام قوی تر شد که میشه توی7-8ماه هم به این نتایج رسید که این همه شرکت کننده توی دوره هات باشه آره میشه خدایااا به خودت توکل میکنم هدایتم کن و منو ثابت قدم نگهدار در این مسیر آره الان قلبم داره تاپ تاپ تند تند میزنه حس دیگه ای دارم خداااااااایا کمکم کن من میخوام برسم به اهدافم هدایتم کن من میتونم با کمک تو برسم اما بی تو هیچم، دلیل نتایج استادم ایمانش به تو بوده عملگرا بودنش بوده خدااااسینه ام را فراخ گردان برای این دریافت این اگاهی ها و عمل به آنها، خدایاشکرت امروزم هدایتم کردی

    استاد و خانم شایسته عزیزم سپاسگزارم از شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    امید اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 1774 روز

    سلام استاد عزیزم

    من امید هستم و خدا روزی صد هزار بار شکر می کنم که من رو با شما آشنا کرد . من بیشتر از دو سال هست که با شما آشنایی دارم ولی نمیتونستم بنا به دلایلی عضو سایت فوق العاده شما بشم

    من از وقتی که با شما آشنا شدم و آگاهی پیدا کردم نسبت به قوانین جهان هستی شروع کردم به گوش کردن فایلهای رایگان شما که به نظر من اون فایل هارو هم نباید روشون اسم رایگان رو گذاشت واقعا خدارو سپاسگذارم ،واقعا خداوند رو سپاسگذارم که این دست قدرتمند رو برای پیشرفت من قرار داد

    من از وقتی که شروع کردم روی خودم کار کردن

    ، فقط با فایل های رایگان جریانی از چیز های واقعا عالی به صورت آگاهانه وارد زندگی من شد

    خیلی دوستون دارم واین فایل هم واقعا جالب بود من خودم هم فکر کردم چند سال از آموزش های استاد گذشته که این قدر مسلط و با اعتماد به نفس دارن سمینار رو برگزار می کنند

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر به خاطر اینهمه زیبایی واردش شدم و اییینهمه پیشرفت

    خدارو صد هزار مرتبه شکر با این سن کمی هم نسبت به اطرافیانم دارم نتایج خیلی بزرگی بدست آوردم

    دوستون دارم و امید وارم باهم ، با اعضای بسیار خوب این خانواده دوست داشتنی ام روز به روز

    نتایج بزرگ تری رو بدست بیاریم

    🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    میلاد امیرپور گفته:
    مدت عضویت: 1777 روز

    خدایا شکرت

    استاد باز هم با دیدن این ویدئو بیشتر عاشقت شدم😊💚.

    واقعا اون قسمت از فایل که گفتید فقط الان ۷،۸ماه از اولین سخنرانی تو دانشگاه که کردین میگذره متحیر شدم و باورهام قوی تر شدن در مسیری ک هستم. خدایا ازت سپاس گزارم. واقعا لذت بردم. واقعا ازونهمه سمینار و با اون اعتماد بنفس و تسلط بر روی سخنرانی فقط۷،۸ماه گذشته بود. چقدر قانون جهان هستی فوق العادست. اینجاست که میگن اگه از قانون استفاده کنی از بهترین، ساده ترین و زودترین مسیرها تورو به سمت موفقیت و ثروت عبور خواهد داد.

    خدایا سپاس گزارم ازت که این ویدئو رو دیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: