نقش عشق و اشتیاق در موفقیت

 

در قسمت نظرات به این 2 سوال جواب دهید:

1.چه شغل هایی را الان می شناسی که به عنوان منبع کسب درآمد افراد هستند اما تا همین چند سال پیش بسیار خنده دار و غیر قابل بود که بشود از طریق انجام چنین کارهایی پول ساخت؟

2. اگر باور داشته باشی که موضوع مورد علاقه ی شما می تواند به عنوان یک شغل وجود داشته باشد و می تواند از لحاظ مالی شرایط تجربه زندگی ای سرشار از شادی و آرامش را برای شما فراهم کند، چه موضوعی را به عنوان شغل انتخاب می کنی؟!

به این سوالات فکر کن و پاسخ های خود را بنویس تا هم خودت و هم دوستانی که نوشته شما را می خوانند، باور کنند که می توان از هر آنچه به آن علاقه داشته باشی، پول ساخت و آن را به عنوان کسب و کار گسترش داد.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    197MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی نقش عشق و اشتیاق در موفقیت
    22MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

553 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Mohade3ekerdegar» در این صفحه: 1
  1. -
    Mohade3ekerdegar گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و همه‌ی دوستان قشنگم

    استاد آخر ویدیو یه حرف خیلی قشنگ زد که خیلی من دوسش داشتم و خواستم راجبش حرف بزنم

    استاد گفت که ممکنه ی جا کار کنی با در آمد بالا اما عشق به اون کار نداشته باشی فقط بخاطر خرج زندگیت رفتی سراغش و… یا یه مثال خودم بزنم

    .. یا مثلا کار مورد علاقت،چیزی که دوسش داریو.‌.ب صورت جدی دنبال نکردی بدلیل اینکه مردم اونو بی فایده و بی در آمد میبینن و ارزشمندیو توی یکسری کارای اداری..مدرک تحصیلی یا … میبینن

    من خودمم تا همین چند وقته پیش همینجوری بودم خب من توی یه سنی هستم که همه همسن و سالام دارن میخونن برای کنکور،یا رفتن دانشگاه،یا هر کدوم تو یه مغازه کار میکنن

    خب من نه دانشگاه و تحصیل رو دوسش دارم نه کار کردن توی مغازه..به هر حال بهم وایب خوبی نمیده

    اما چندین بار رفتم توی مغازه ها کار کردم، از قید عشق و علاقم گذشتم..بخاطر اینکه خونواده میگن تو بی عرضه و تنبلی و همسن و سالات اینجورن و تو اینجوریی و فلان …

    و منم حرفاشون زود توی روحیم تاثیر میزاشت..

    الان البته بهتر شدم و معمولاً حرفاشونو جدی نمیگیرم…

    سعی میکنم با فکر کردن به اون چیزی ک دوسش دارم و عاشقشم به خودم بگم که تو با عشقت برو جلو

    نه با حرف خانواده یا اطرافیان..خدا هست..از خوشحالی من خوشحاله و دوس داره من پیشرفت کنم توی چیزی که میخوام

    درسته همسن و سالام دارن برای کنکور میخونن..یا در حال تحصیلن..اما این چیزی از ارزشمندی من کم نمیکنه..اونا راه خودشون میرن..منم راه خودمو..

    در نهایت اگه اینجا کسی همسن منه

    دوس دارم بهش بگم بره دنبال هرچیزی که عاشقشه و خودشو لایق می‌دونه..من میفهمم خیلی از اطرافیانتون می‌خوان ب شما تحمیل کنن راه درست از نظر اونا چیه..اما شما راه درست از نظر خودتونو ببینید..خداوند حامی و پشتیبان هممونه.‌.بیاین با هم جاری بشیم در دل عشق و علایقمون

    Let’s go 🙌🏿😍💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: