در قسمت نظرات به این 2 سوال جواب دهید:
1.چه شغل هایی را الان می شناسی که به عنوان منبع کسب درآمد افراد هستند اما تا همین چند سال پیش بسیار خنده دار و غیر قابل بود که بشود از طریق انجام چنین کارهایی پول ساخت؟
2. اگر باور داشته باشی که موضوع مورد علاقه ی شما می تواند به عنوان یک شغل وجود داشته باشد و می تواند از لحاظ مالی شرایط تجربه زندگی ای سرشار از شادی و آرامش را برای شما فراهم کند، چه موضوعی را به عنوان شغل انتخاب می کنی؟!
به این سوالات فکر کن و پاسخ های خود را بنویس تا هم خودت و هم دوستانی که نوشته شما را می خوانند، باور کنند که می توان از هر آنچه به آن علاقه داشته باشی، پول ساخت و آن را به عنوان کسب و کار گسترش داد.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD197MB23 دقیقه
- فایل صوتی نقش عشق و اشتیاق در موفقیت22MB23 دقیقه
سلام استاد عزیزم و همه بچه های فوق العاده سایت.
استاد میخوام تجربه خودم و از این باور که باید درس بخونی بری دانشگاه بعدم کار دولتی و …بگم:
از بچگی درسم همیشه خوب بود و درس خوندن و دوست داشتم و تو گوشم خونده بودن که باید دکتر بشی و منم از همون بچگی میگفتم من باید دکتر بشم تا گذشت و گذشت تا کنکور. سال اول و دوم رتبم مثل هم شد اما گفتم من دوباره جا دارم که بخونم و سال سوم و هم خوندم و رتبم یه کمی بهتر شد.سال سوم خیلی از قوانین استفاده کردم برای بهتر نتیجه گرفتن و بنظرم تمام خودم و گذاشتم اما نتیجه اونی نشد که میخواستم.. با گوش کردن به این فایل به این فکر کردم که من چمیدونستم رشته پزشکی چیه مگه من تجربش کرده بودم؟ من حتی توی فامیل و آشنا پرستارم نداشتیم که حداقل یکم آشنا باشم. فقط میدونستم یه شغلی هست که مردم و خوب میکنه و البته مهم تر از همه تو ذهنم این بود که موقعیت اجتماعی خیلی بالایی داره و تو اگر دکتر بشی کف همه میبره و همه بهت احترام میذارن و …
یعنی من بعد از جواب کنکور انگار تازه فهمیدم که من پزشکی رو نمیدونستم فقط میخواستم تک باشم و جلب توجه کنم برای همین پزشکی رو میخواستم. البته اینقدر هم خونواده و اطراف بهم این و میگفتن که هنوز که هنوزه فکر میکنم اگر پزشک نشم دیگه هیچکس آدمم حسابم نمیکنه و از هیچ احترامی برخوردار نیستم و شاید انگیزه اصلیم برای جلب توجه این فکر خونواده و اطراف بود.
به این فکر میکنم که من اگر میدونستم پزشکی چیه و از ته دل عاشقش بودم اونقدر سخت نمیشد درس خوندنم اونقدر طاقت فرسا نبود و همون سال اول با بهترین رتبه قبول میشدم.
موقع انتخاب رشته همه آدمای دورم میگفتن انتخاب اولتو بزن فرهنگیان چون بیمه داره و بهت زمین میدن .ماهی ده میلیون حقوق داری..باور بابام این بود که تو این مملکت خودت به جایی نمیرسی مگر اینکه دولت دست و بالت و بگیره 😂 و خلاصه من دلیل میاوردم اونا بام بحث میکردن و قبول نمیکردن. پدرم رسما گفت همینی که من میگم و باید بزنی و فرهنگیان و تمام .و منم دیدم اینا متوجه نمیشن گفتم باشه ولی توی انتخاب رشته حتی یدونه فرهنگیان هم نزدم. یادمه خیلی میترسیدم از وقتی که بابا بفهمه اما انجامش دادم چون دیده بودم افراد دانشجویی رو که حسرت میخوردن که به خودشون اعتماد نکردن و حرف پدر و مادر و گوش کردن. چون نمیتونستم آینده خودم و قربانی احترام به نظر پدرم بکنم و این منم که زندگی خودم و میکنم نه پدرم که بخواد با دیدگاه خودش برای منی که دیدگاه متفاوتی دارم تصمیم بگیره.
خلاصه خودم چندروز بعد به پدرم گفتم و اون خیلی از دستم عصبانی شد اما بعد چند روز درست شد اما من این وسط خییییلی به خودم افتخار میکنم که همچین حرکت شجاعانه ای رو زدم و بخاطر ترس از بابا نذاشتم که یه عمر شرمنده خودم باشم.
استاد خداروشکر من این باور محدود کننده رو ندارم و باور دارم کارم همون عشقمه و این باور زمانی تقویت شد که شما گفتین کار الان من اصلا شغل نبود.من عاشقش بودم و تبدیل به شغلش کردم و باهاش ثروت ساختم.
کارایی که قبلا وجود نداشتند و الان پول سازند:
بلاگری: طرف با به اشتراک گذاشتن زندگی نامشو روزمرگی خودش، فالوور جمع میکنه و ثروت میسازه..
یوتیوبری: افراد میرن مسافرت یا حالا روزمرگیشون و تبدیل به ولاگ میکنن و در عین اینکه دارن لذت میبرن پول درمیارن یا مثلا ری اکت به موضوع های باحال میکنن و ثروت میسازن. شغلی که تو هر جا باشی پول به حسابت واریز میشه.
تدریس قانون جذب و موفقیت: استاد هیچوقت فراموش نمیکنم که شما در حالی که با آروی دور آمریکا رو میگشتین و کیف میکردین فایل هم بیرون میدادید و جلسات دوره ها رو میگرفتین و همزمان ثروت میساختین.
ادمین/
آرایشگری قبلا هم بود اما الان خیلی گسترده و خفن تر شده/
مشاور تحصیلی: کافیه پزشکی یا دندون یا دارو قبول بشی رو هوا میتونی مشاوره بدی😂
کمدین ها: توی اینستا کلیپ بیرون میده میلیون ها ثروت کسب میکنه. یه دختر معروفی تو اینستا هست که این شخص یک سال از من بزرگتره یعنی ۲۱سالشه اما از سن ۱۸سالگی شروع به کار کرد و کاملا مستقل شده خونه جدا داره برای خودش و تغییرات مالی رو میشه دید در ایشون. و جالبه که با قاطعیت دانشگاه هم نرفت و دنبال علاقش رفته و روز به روز داره خفن تر میشه.
در حال حاضر نمیدونم به چی علاقه مندم یا داستان دانشگاه چی میشه فقط اولین چیزی که تو ذهنمه تدریس شیمی هست و من قدم برمیدارم تا ببینم چی میشه اما ایمان دارم که در مسیر علاقمو پیدا میکنم و یکی از بهترین ها در اون حوزه میشم.
خدایا شکرت