نقش عشق و اشتیاق در موفقیت

 

در قسمت نظرات به این 2 سوال جواب دهید:

1.چه شغل هایی را الان می شناسی که به عنوان منبع کسب درآمد افراد هستند اما تا همین چند سال پیش بسیار خنده دار و غیر قابل بود که بشود از طریق انجام چنین کارهایی پول ساخت؟

2. اگر باور داشته باشی که موضوع مورد علاقه ی شما می تواند به عنوان یک شغل وجود داشته باشد و می تواند از لحاظ مالی شرایط تجربه زندگی ای سرشار از شادی و آرامش را برای شما فراهم کند، چه موضوعی را به عنوان شغل انتخاب می کنی؟!

به این سوالات فکر کن و پاسخ های خود را بنویس تا هم خودت و هم دوستانی که نوشته شما را می خوانند، باور کنند که می توان از هر آنچه به آن علاقه داشته باشی، پول ساخت و آن را به عنوان کسب و کار گسترش داد.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    197MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی نقش عشق و اشتیاق در موفقیت
    22MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

553 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سارا محمدی» در این صفحه: 2
  1. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    غافر:57

    لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

    بی‌تردید آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگتر از آفرینش انسان است، اما بیشتر مردم نمی‌دانند.

    سلام سلااااام سلاااام به اساتید عشق

    سلام به دوستان مدار بهشت

    نقش عشق و اشتیاق در موفقیت:

    توانایی تشخیص اصل از فرع… توانایی خلق ثروت از علائق… توانایی به نام خودشناسی

    وقتی عشق و علاقه باشه، روزی دو تا کتاب رو هم با لذت می خونی… شاید از دید بقیه خیلی سخت و زجرآور باشه… وقتی عشق و علاقه باشه، روزی ساعت ها میری تمرینات بدنسازی می کنی، شاید از دید بقیه خیلی سخت و زجرآور باشه

    ظاهرش اینکه طرف خیلی داره زجر میکشه… عشق و اشتیاق، اون کار رو لذت بخش و آسون می کنه… اون کار براش تفریح، عشق، لذت ، سفر

    اگه می خواید خوشبختی به تمام معنا و در پکیج کامل رو تجربه کنید⬅️ برو دنبال علاقه ات و مهارتت رو در اون بالا ببر و باور کن که از اون می تونی پول بسازی ====»» لعلک ترضی و فلاح

    جهان مثل یک سیستم بزرگ که 8 میلیارد چرخدنده داره … هر فرد یک چرخدنده است… اگه هر فردی در جای خودش قرار بگیره، این سیستم خیلی عالی کار می کنه و پاداش هاش رو در اختیار اون فرد قرار میده

    ∆ این جواب هایی که ناخوداگاه میاد، چه منطق هایی پشتشه؟؟

    چطور می تونم باور کنم که این علاقه ی من، می تونه برام پولساز بشه؟؟

    با دیدن الگوها… با دیدن شغل هایی که امروزه خیلی پولساز شدن و یه زمانی خنده مون می گرفت و اصلا فکر نمی کردیم یه روزی بشه شغل و خلق ثروت کنه

    مثال ها:

    1. تو خونه برای خودت آشپزی کنی، زندگیت رو بکنی، بدون اینکه حتی کلمه ای حرف بزنی از این آشپزی و زندگی فیلم بگیری و بزاری تو یوتویوب و کلی خلق ثروت کنی

    خانمی که در یوتویوب با همین کار ماهی بالاتر از یک میلیارد خلق ثروت می کنه

    من اصلاً فکرش رو نمی کردم همین کار ساده ای که روزانه افراد دارن انجام میدن، پتانسل خلق ثروت رو داشته باشه

    2. تو گوشی بازی کنی و فیلمش رو بزاری تو یوتویوب و از طریقش میلیاردی خلق ثروت کنی

    3. با خانواده ات با کمپر یا دوچرخه بری سفر و هم لذت ببری و عشق کنی و هم با فیلمش کلی خلق ثروت کنی

    4. برقصی و با آموزشش خلق ثروت کنی

    5. مردم رو بترسونی و با فیلمش خلق ثروت کنی

    6. تبریک گفتن تولد با مسخره بازی و ارسال فیلمش برای اون شخص

    7. فقط گوش دادن و کلی خلق ثروت

    8. فیلم گرفتن از بازی بچه ات و خلق ثروت

    9. تور لیدری

    10. طراحی قالب برای اینستا

    11. بلاگری

    12. دورهمی و با دوستان چالش بزاری و با فیلمش کلی خلق ثروت کنی

    سوال دوم:

    من بی نهایت به قرآن و تفکر در مورد آیه هاش علاقه دارم… این چیزیکه اگه بهم پول ندن و هیچ کس هم نفهمه، انجامش میدم… تو این یک ماه که واقعاً کل تایمم شده خوندن قرآن و هر بار کلی ذوق کردن و لذت بردن… شاید بقیه که از نزدیک منو می بینن، فکر می کنن من دارم خودمو اذیت می کنم… اما من دارم لذت می برم… این لذت اینقدر قدرتش زیاد که منو از رفتن به دورهمی و سفر و هر چیز دیگه ای منصرف کرده… استاد نمی دونم این همون چرخدنده ای که من باید اونجا قرار بگیرم یا نه… ولی فعلاً که دارم بی نهایت لذت می برم و با هدایت خدا پیش میرم تا تکاملی بتونم به لعلک ترضی و فلاح برسم

    استاد در کنار این لذت بردن، کلی باورهام تغییر کرده و به همون نسبت نتایج زندگیم داره تغییر می کنه… کلی ایمانم به خدا و به این مسیر توحیدی داره افزونتر میشه… زندگی هدایتی داره برام لذت بخش تر میشه… اگر این همون رسالت من باشه، قطعاً باهاش می تونم کلی خلق ثروت کنم

    من با هدف بهبود رابطه‌ی عاطفیم هدایت شدم به خوندن قرآن و تمرکز در اون…‌ اما الان عاااااشقش شدم و دارم ازش لذت میبرم

    دوازدهم شهریور مبااااارک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    الم

    ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿٢﴾

    در [وحی بودن و حقّانیّت] این کتابِ [با عظمت] هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است. (2)

    الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾

    آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند. (3)

    وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَهِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿۴﴾

    و آنان که به آنچه به سوی تو و به آنچه پیش از تو نازل شده، مؤمن هستند و به آخرت یقین دارند. (4)

    أُولَٰئِکَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾

    آنانند که از سوی پروردگارشان بر [راهِ] هدایت اند و آنانند که رستگارند. (5)

    سلام سلام به سعیده نورانی

    اینم آیات هدایتی امروز من بود… چقدر شبیه آیات ابتدایی کامنت شماست…

    خدایا شکرت که اجازه دادی بنویسم … هنوز نمی دونم قرار چی بنویسم…

    خدایا من اجازه میدم و اماده ام که هدایتم کنی تا بنویسم… هر آنچه که باید الان نوشته بشه…

    سعیده جانم… من معلم رسمی هستم… و کار آموزش رو خیلی دوست دارم… اما مدت هاست که متوجه شدم و برام واضح شده که آموزش دروس رو دوست ندارم… و برخی محدودیت های این شغل رو دوست ندارم… و همین باعث شده تا مدتیه که از خدا می خوام منو هدایت کنه به سمت ماموریت الهیم که به خاطرش به این جهان اومدم… بهش گفتم که اجازه میدم و آماده ام که منو در جای مناسب این چرخ دنده قرار بده…

    حالا می خوام مرور کنم که چه چیزی که باعث میشه اگه بهم پول هم ندن، انجامش بدم؟؟… چه چیزی که شور و شوق بی نهایتی در من ایجاد می کنه؟؟ … چه چیزی که وقتی مشغولش میشم فارغ از زمان و مکان میشم؟؟… چه چیزی که وقتی مشغولش میشم حتی غذا و چاییم سرد میشه و فراموش می کنم؟؟…

    من وقتی مشغول خواندن قران میشم…. وقتی مشغول کار کردن روی خودم میشم… وقتی مشغول سخنرانی برای جمع های بیش از صد نفر میشدم اینقدر حسم فوق العاده بود که قابل وصف نیست… سخنرانی هایی که ساعت ها قبلش تحقیق و مطالعه کرده بودم و بابتش حتی یک ریال پول دریافت نکرده بودم… در یکی از کامنت هام کامل در موردش توضیح دادم… جلسه هایی که برای اولیاء تشکیل میدم و موضوع جلساتم تربیتی… واقعا پر از شور و شوق میشم… دوست ندارم تموم بشه… جلسه هایی که برای معلم ها میزارم و موضوع تربیتی باشه… عاشق این موضوعات هستم… یادمه یکبار موضوع جلسه با معلم ها در مورد مشق و کتاب و اینا بود… هیچ ذوقی براش نداشتم… فقط خواستم ارائه بدم تموم بشه… وقتی همکارانم از جلسه با اولیاء فراری ان… من بهشون میگم من عاشق این جلساتم… ای کاش میشد من به جاتون برم صحبت کنم… واقعاً هم قدرت کلام دارم.. کلامم به فضل خدا موثر واقع میشه… یادمه این توانایی رو از بچگی داشتم… زمانیکه دختر خاله ام با شوهرش دعواش میشد… من نوجوان بودم …. با صحبت کردن باهاشون قضیه تا مدتی حل میشد… وقتی سخنران های موفق در حوزه موفقیت و روان شناسی می بینم… ناخوداگاه تحسینشون می کنم… پیگیرشون میشم… گاهی خودمو جاشون میزارم… گاهی وقتی یک نفر هم فرکانس کنارم قرار می گیره… ساعت ها از قانون و قرآن حرف میزنم و دوست ندارم بریم بخوابیم و دوست دارم ادامه بدیم… ادامه بدیم و ساعت ها حرف می زنیم… و چقدر پر از حال خوب میشم…

    این کاری که من دوسش دارم… یعنی به صورت طبیعی، اگر ولم کنی دوست دارم این کار رو انجام بدم چه حقوق به من بدن، چه حقوق به من ندن، چه بقیه بفهمن من توی این کار خوبم، چه بقیه نفهمن، من دوست دارم این کار رو انجام بدم…

    درواقع :

    تفریحم، عشقم، لذتم، مسافرتم، همین کاره…

    اگر میخوام خوشبختی رو به تمام معنا در زندگیم احساس کنم !

    اگر میخوام یک پکیج کامل از سلامتی، ثروت، شادی، آرامش، خوشبختی و اعتبار رو داشته باشم!

    اگر میخوام همه ی چیزهای خوب رو باهم داشته باشم:

    باید برم در کاری که دوسش دارم ، مهارت کسب کنم و حرفه ای بشم و باور کنم:

    که میتونم از چیزی که عاشقش هستم، پول بسازم

    میتونم از چیزی که عاشقش هستم، ثروت بسازم

    خدایا من نمی دونم … تو میدونی….

    حتی من شناخت کافی به علایق و استعدادهام و توانایی هام و مهارت هام ندارم… اما تو می دونی…

    پس اجازه میدم و آماده ام بدون هیچ پیش فرض ذهنی و نگه داشتن کویر، هدایتم کنی به مسیری که عاشقش هستم… به مسیری که وقتی انجامش میدم احساس خوشبختی می کنم… احساس شعف و شادی می کنم… خدایا من به تو… به هدایت هات…. به حمایت هات… به فضل و کرمت… محتاج ترینم…

    و به قول استاد جان و به قلم شما سعیده موحد:

    و حالا که اینجام، باید همچنان تسلیم باشم و بپذیرم یک جریانی هست که داره مارو هدایت می‌کنه نه مارو، کیهان و کهکشان ها رو داره هدایت می‌کنه و اون آگاهه و تنها اون انرژی می‌تونه من رو از مسیری به خواسته هام برسونه که بهترین مسیره، به قول جمله ی طلایی استاد در آخر این فایل:

    من باید روی باور هام کار کنم و اجازه بدم آرام آرام به شغلی هدایت بشم که دوسش دارم.

    سوره توبه – آیه 88

    لَٰکِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ ۚ وَأُولَٰئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٨٨﴾ ولى پیامبر و کسانى که با او ایمان آوردند با اموال و جان هایشان جهاد کردند ، اینانند که همه خیرات [دنیا و آخرت] براى آنان است و اینانند که رستگارند.

    اینم آیه ختم این کامنت…

    خدای وهابم هم اول کامنت نتیجه اش، مفلحون بود…. هم آخر کامنت مفلحون بود…

    سعیده عزیزم… الگوی بی نظیرم… همین الان هم با کامنت هات داری جهان توحیدی رو گسترش میدی… چقدر ازت یاد گرفتم و می گیرم… چقدر شجاعتت رو تحسین کردم و می کنم… چقدر از خدا خواستم تا اطرافم پر بشه از انسان های ارزشمند و لایق و موحد و دوست داشتنی و مهربون و صادق همچون تو…. چقدر برای داشتن دوستی مثل شما افتخار می کنم… چقدر خودم رو تحسین می کنم … که اطرافم رو از افراد غیر هم فرکانس خالی کردم تا این افراد ارزشمند هدایت بشن به زندگیم…

    سعیده جانم… زندگی عاطفی منم خیلی شبیه زندگی عاطفی شماست… ولی همین زندگی و تضادهاش… خیلی از خواسته هام رو واضح کرده.. که من از شریک عاطفیم چی می خوام؟؟… ایمان دارم اگه در این مسیر ادامه بدم… تسلیم نشم… فقط و فقط تمرکزم روی خودم باشه… روی مهارت هام کار کنم… کویرهام رو رها کنم… و خداوند رو اجابت کنم با تسلیم الهاماتم شدن…. اونم بی چون و چرا… و ایمان بهش داشته باشم… یعنی فرکانس شک و تردید نداشته باشم… خواسته ام اجابت میشه … اونم به بهترین شکل…

    امروز 11 تیر 1403… این روزها با تضادی که در زندگی دارم(16 روز همسرم بیمارستان) خیلی بزرگ شدم… خیلی از درس های تئوری قرآن رو به فضل خدا در عمل انجام دادم… چقدر برخی از آگاهی های استاد رو کامل درک کردم… چقدر به رشد خودم پی بردم… چقدر بت شکنی کردم… چقدر آرام هستم… یعنی همین اتفاق به ظاهر تلخ و نازیبا…. تا همین جا برام پر از خیر و برکت بوده…

    به قول استاد:

    وقتی شما درخواستی از خدا می کنی… و بعد داری روی خودت کار می کنی… یهو یه اتفاق به ظاهر نازیبا می افته… اون همون پلن خدا برای تحقق خواسته ی توعه… تسلیم این پلن باش…

    یا بازم به قول استاد:

    این اتفاق ها نیست که نتیجه رو مشخص می کنه… بلکه زاویه ی نگاه ماست که مشخص می کنه نتیجه به نفع ما باشه یا به ضرر ما

    یا به قول پروین اعتصامی در قضیه سپردن نوزادش به رود:

    وحی آمد کاین چه فکر باطل است، رهرو ما اینک اندر منزل است

    پرده شک را برانداز از میان، تا ببینی سود کردی یا زیان

    چقدر نوشتم…. قرار بود اون آیه ختم کامنت من باشه.. ولی گفت و نوشتم…

    خدایا شکرت برای این صلاه

    رَّبِّ أَنزِلۡنِی مُنزَلࣰا مُّبَارَکࣰا وَأَنتَ خَیۡرُ ٱلۡمُنزِلِینَ آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: