در قسمت نظرات به این 2 سوال جواب دهید:
1.چه شغل هایی را الان می شناسی که به عنوان منبع کسب درآمد افراد هستند اما تا همین چند سال پیش بسیار خنده دار و غیر قابل بود که بشود از طریق انجام چنین کارهایی پول ساخت؟
2. اگر باور داشته باشی که موضوع مورد علاقه ی شما می تواند به عنوان یک شغل وجود داشته باشد و می تواند از لحاظ مالی شرایط تجربه زندگی ای سرشار از شادی و آرامش را برای شما فراهم کند، چه موضوعی را به عنوان شغل انتخاب می کنی؟!
به این سوالات فکر کن و پاسخ های خود را بنویس تا هم خودت و هم دوستانی که نوشته شما را می خوانند، باور کنند که می توان از هر آنچه به آن علاقه داشته باشی، پول ساخت و آن را به عنوان کسب و کار گسترش داد.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD197MB23 دقیقه
- فایل صوتی نقش عشق و اشتیاق در موفقیت22MB23 دقیقه
بهنام خدای مهربان روزیدهنده
سلامبه استادقشنگم
وخانم شایسته ی نازنین
و دوستان پرتلاش ومتعهدم
خدارو بسیییییار سپاسگزارم برای حضور استادعزیزم که به شکل مستمر و همیشگی اصل هارو به ما یاداوری میکنند و نمیذارند که ما ذره ای از مسیر درستخارج بشیم و با دل قرص تر و اطمینانبیشتر و ایمان محکمتر قدم برداریم
چقدر قوانین کیهانی در تاروپود اینسایت فوق العاده و در کلام معجزه افرین استاد جاریه
چقدر پیوستگی وجودداره
وچقدر ما خوش بخت و لایقیم
خداوندا ازت سپاسگزارم برای حضورمون در این مسیر نورانی
مسیری ک وقتیدر اون قرار گرفتیم روشنشدیم
راه از چاه مشخص شد
همه چیز واضح شد وهرچه جلوتر میریمهم روشن تروواضحترمیشه
بخاطر همینه ک خدا خودش رو درقران «نور» توصیف کرده
الله نور السماوات ورالارض
برای اینکه باعث روشن شدن همه چیزمیشه
من یکم راجب خودم بگم بعد برمسراغ دوتا سوالی ک استاد فرمودن
من برای اولین بار تو زندگیم و درسن 28 سالگی و فقط از یکنفر که استاد قشنگم هست شنیدمک ماباید بریم سراغ چیزی ک عاشقش هستیم و از بچگی فقطططط و فقط دوتا چیز بهمیاددادن
◦ برودنبال چیزی ک پول توشه
◦ برو سراغ چیزی ک استعداد بیشتری درشداری
اینا رو هم از تمام مشاورای مدرسه و سیستم اموزشی شنیدم ن فقط خانواده
و سال پشت سال گم وگم وگمتر شدم
و له شدم
و تمام عزت نفسم بخاطر موفقنشدن در تمام جنبه های زندگیم ازبین رفت
اصلا انگار صحبت کردن راجب علایق یه چیز قدقن بود
یادمه وقتی از علاقمحرفمیزدمهمه میگفتن هیس!!!! حرف از علاقه نزن دگ، تو ،تو فلان مسیری دگ ادامه بده
مام هیس میشدیم
و تماااااااام عمر از شاخه به شاخه پریدم و اصلا نفهمیدم چیکار کردم تا28 سالگیم
تااینکه خداوند سال1402 منو به این مسیر الهی هدایت کرد
وتقریبا یکسال میشه ک همه چیرو گذاشتم کنار،
تمااااام گذشتم رو
اولش رو عزت نفسم کار کردم بادوره عزت نفس
ک تغیییییییرات بسیییار زیادی شخصیتی و روحی برام داشت ک خیلی مشخص و اگاهانه علایقم رو برام بولد کرد
و البته چیزی ک برام خیلی جالبه اینه ک همون اوایل کار ک مثلا یه ماه بود تو سایت عضو شده بودم وقتی تومسیر علایقم حرکت کردم اون چیزی ک الان بعد یکسال درراهشقرار گرفتم رو بهم الهام کرد
من اصلا نمیدونستم چجوری باید برم سمتش و یچیز عجیب وغریب بنظر میرسید یچیزی ک میتونم قسم بخورم حتی یکبار تو زندگیم بشفکر نکرده بودم
فقط همون لحظه برای اولین بار حسش کردم
ورهاش کردم چون نفهمیدم داستانش چیه
جواب سوال اول:
کارهایی ک قبلا هیچکس فکر نمیکرد به عنوان شغل محسوب بشن!!؟
◦ بلاگری (فودبلاگری مخصوصا)
◦ ناخن کاری
◦ ادمین تلگرام و اینستا
◦ هیر ارتیستی
◦ طراحی لباس
◦ داروهای گیاهی
◦ شکستن قلنج ادما وحیونا(نمیدونم اسمش چیه،قلنج درمانی؟:)))))
◦ تتو ارتیستی
◦ پیداکردن شوهر و زن برای دیگران
◦ ارایشگری تو یک لاین مثلا فقط مژه یا کرم پودر زدن یا ارایش چشم یاکانتور زدن
◦ طراحی اعضای چهره روی چوب و شیشه وغیره
سوال دوم:
من اگر بخوام برم سراغ شغلی ک از انجامش لذت زندگیرو ببرم و عشششق کنم وواقعا خوشبخت باشم ووقتی انجامش میدم به پول فکر نکنم واصلا نفهمم زمان چجوری میگذره اون کار چیه؟؟؟؟
«««««««دندانپزشکی»»»»»»»
و هرچیزی ک به دندانپزشکی مرتبطه
وایضا ««««طراحی و نقاشی»»»
که کاملا بهم مرتبط هستن
ینی اصلا دراموزش اکادمیک دندانپزشکی یک شاخه هست به نام علم و هنر(Science and art)
و دندانپزشکی رابطه ی مستقیم و عمیقی با طراحی داره
ودندانپزشکی ک دید هنریه خوبی داشته باشه هم بسییار موفق تر خواهد بود و هم سرعت عملش بالاتر میره هم راه های بهتر و سریع تر و به روز تری برای درمان هر ناهنجاری میتونه پیدا میکنه
خب مائده خانوم الان ک تو میدونی علائقت دقیقا چیه چه اقداماتی در جهتشون انجام دادی؟؟
خیلی اقدامات!!!!؛))))
والبته اینم بگم ک به این علائقم اندک اشرافی داشتم اما اولا کاااااملا پرت و در حاشیه بودن و ثانیااصلا خودم رو لایق رسیدن بهشون نمیدونستم
نقاشی چندسال یکبار شاید یه چیزی میکشیدم
و دندانپزشکی هم 8سااااااااااااااااااااال براش پشت کنکور موندم یعنی یه پام رو گاز و پای دیگم تااخر رو ترمز بود و چرخای ماشین رو دراورده بودم و داشتم ته یک کوچه ی بن بست گاز میدادم و تازه شاکی هم بودم ک چرا نمیرسم پس!!!!!!!!
پدر خودم رو دراوردم
بگذریم
حالا ک فهمیدم علاقم دقیقا چیه چیکار کردم!!؟
همون پارسال به محضی ک وارد سایت شدم بم الهام شد ک برم تو کلاسای دستیاری دندانپزشکی ثبت نام کنم
و اینکارو کردم و 6ماه باعشق کار کردم و لذذذذذذذت بردم و فوووووق العاده بود
اون چیزی ک گفتم نفهمیدم چرا یهو بم الهام کرد
این بود ک بعد از دوره وقتی وارد یه مطب دندانپزشکی شدم ک دوره ی کارورزیم رو بگذرونم یهویی کاااملا یهویی
به حسی بم گفت:
نظرت چیه تجارت تجهیزات دندانپزشکی کنی؟!!!!
من برای لحظاتی کاملا از ابعاد زمان و مکان خارج شدم واصلا نفهمیدم چی شد چون برای اولین بار بود که همچی فکری به ذهنم میرسید
اصلا نفهمیدم ماجراشچیه
ولی بعدها هی کامل و کاملتر شد
و هی اون حسه بام حرف میزد
ک بیا شرکت طراحی و تولید تجهیزات دندانپزشکی بزن و هنر رو باتجهیزات دندانپزشکی تلفیق کن
ینی انگار داشت بهم میگفت از هنر طراحیت اینطوری در بیزینست استفاده کن
و من هربار ک داشتم رو دوره ی عزت نفس کار میکردم اینا بم گفته میشد ومن هم همه رو نوشتم و ویس گرفتم براخودم
و ثبتشون کردم ولی همچنان نمیدونستم چجوری و ازکجاباید شروعشون کنم
ولی ادامه دادم
بعدش مهاجرت الهام شد و من به یه شهر دیگه مهاجرت کردم و چون میدونستم باید پول بسازم همینجا هم اومدم سراغ دستیاری دندانپزشکی ک خدا خیلی واضح منعم کرد بااینکه بااون اوضاع مالیم واقعا سخت و غیرمنطقی بود ولی گفتم چشم و بازرفتم کتابخونه و ادامه دادم
و بعد با اموزه های ثروت 1 و قدم 1 هدایت شدم به یک اموزشگاه هنری و دوماه اونجا کار کردم ولی دیدم دارم از مسیر علایقم خارج میشم و فقط اسمش اموزشگاه هنریه رسما کلفتیه و بیگاریه و من حتی نتونستم تو اون مدت به دایره بکشم
هیچ
اومدم بیرون ولی یه روزم خونه ننشستم
شبامیرفتم تمرین اگاهی بازرگانی رو به شکلی که خدا بم الهام میکرد و به جاهایی ک بم میگفت و باادمایی ک میگفت انجاممیدادم
تااینکه خییییلی معجزه اسا بایک انسان کارافرین و ثروتمند اشنا شدم درخلال انجام تمرین اگهی بازرگانی و اون بمن پیشنهاد کار داد
و الان اینجا واااااااااقعا سوپرایز خدارو فقط داشته باشید!!!!!
خدایی ک ایمان بندش رو ضایع نمیکنه
خدایی ک مارو رها نکرده و هر لحظه داره هدایتمون میکنه
و اون کار چی بود؟؟؟؟
کارگزاری ثبت شرکت های تجاری
واااااااااااااو
همون چیزی 9ماه پیش بم الهام کرده بود
اولشم نفهمیدم داستان اینه
چندروز ک گذشت فهمیدم و فقط شکر کردم و شکر کردم
الان فهمیدم چرا هدایتم کرد خرمشهر از مشهدی ک عاااااااااشقش بودم و هستم
و الانم همش داره بام حرف میزنه ک دندانپزشکی میخونی و شرکتت رو میزنی و از پتانسیل هات در این حوزه ی فوق العاده استفاده میکنی
یه دندانپزشک ک باعلم و اشراف کامل به شیوه های درمانی تجهیزات تولید میکنه نه چون بقیه شرکت ها تولید میکنن ومیفروشند وچه بسااصلا دراینده چیزی بم الهام بشه ک در پاسخ به حل یک مساله در درمان باشه ویجور اختراع باشه اصلا!!!!
هرروز بم میگه میرسونمت به همه ی ارزوهات
تو فقط بشین رو شونه هاموکیییف کن
خلاصش شد دندانپزشکی که براش اقدام هایی کردم طبق الهام های خوده خدا و الان هرروز دارم دوره ها و فیلم ها و کتابای دندانپزشکی میخونم و میبینم و کلی علمم داره میره بالا انگاری ک دانشجوام و حسش میکنم
و الان کارگزاری ثبت شرکت ک دارم کاراموزیش رو میگذرونم و دفتر میزنم چندوقت دگ انشالله
و هنرم ک نقاشی و طراحی هست و استفاده ازش در طراحی و تولید تجهیزات و فهم بهتر علم دندانپزشکی و طراحی های دقیق و حرفه ای دندان و اعصاب و اناتومی های مرتبط
که من همیشهازش خواسته بودم ک میخوام تومشهد باشم و یه دندانپزشکمشهدی باشم
و حسمک خوده خداست میگه خیالت راحت خیییییییلی بهتر و رویایی تر از چیزی ک ارزو کردی میبرمت همونجایی ک خواستی
من اون روزی ک داشتم از مشهد مهاجرت میکردم خرمشهر همینو گفتم و درجلسه ی سوم دوره ی عزت نفس همثبتش کردم
که دارم میرم چون خدا گفته
ولی مطمئنم برمیگردم با دست پر
چون اینو هم خداداره میگه
من باورش کردم
اونموقع اصصصصصصصصلانمیدونستم چی قراره بشه و هیچی برام مشخص نبود ولی الان زندگیم افتاده رو غلتک و بقول استاد عزیزدلم چرخ دنده هاسرجاشون قرار گرفتن و ساعت داره کوکه کوک و دقییییق کار میکنه
عاااااااشقتم استاد
انشالله بتونم احساس لیاقتم رو هرروز بیشتر وبیشتر کنم تا در مدار خواسته هام قرار بگیرم
بالا و بالاتر
ما زبالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم
همین الان ک دارم مینویسم دارم عشششششق میکنم
الان در تعطیلات اخر ماه صفر هستیم
خدامیدونه چه عزایی گرفتم ازاینکه باید خونه بمونم و سرکار نرم
انقد عاشقانه میرفتم دفتر ومیومدم ک وقتی بم گفتن تااخر هفته دفتر تعطیله چشام گرررررد شدن و قلبم گرفت:/
الانم مشششششتاقم ک زووود شنبه بشه و برم سرکار
این اولین و تنها کاریه ک میدونم میخوام تااخر عمر ادامش بدم
و دگ دوران سردرگمی و از شاخه به شاخه پریدن تمااااام شد
عااااااشقتونم استاد
و الان این چندروزه تعطیلات رو از صبح تااااشب خودم رو با دوره هام
ثروت1
قدم1و2
و عزت نفس نازنینم
و دوره های ثبت شرکت
و اموزش های دندانپزشکیم
و کلاسای طراحیم
وکشیدن نقاشی های خوشگل
سپری میکنم
چقدررررررررر داره خوش میگذره
و اینم بگم واااقعا این حسه رو دارم ک ذهنم درگیر پول نیست
بااینکه خب هنوز دریافتی نداشتم
اما اصلا یادم میره
و رها کردم و سپردم به ارباب
وهروقت یادم میاد میگم مائده تو کارای سمت خودت رو انجام بده
کاری نداشته باش به بعدش
خدا قولش رو بت داده
خودش گفته درستش میکنه
انقد ثروت تو زندگیت وارد میکنم بیش از نیازت فقط باایمان ادامه بده
الله لا یخلف المیعاد
من باوردارم ک پول میاد بیش از نیازم
وباااعشق فقط ادامه میدم
خداروشکر نه مقروضم نه بدهکارم ن وام گرفتم از جایی
ن دوا و دارو دارم
نه بچه نه شوهر نه چیزی یا کسی ک بخوات بم فشار بیاره وخرجش گردنم باشه
خودمم و خودم
خب اینم خودش جریان ثروت هست دگ
من حتی پول کرایه تاکسی هم نمیدم
دوتا دفتری ک عوض کردم به خونمون نزدیکن
حتی اموزشگاه هم ک بودم مدیر اموزشگاه منو میبرد ومیورد
اینا رو باید دید
باید شکر کرد
اینا یعنی تغییر افکار و باورهام داره کار میکنه
یعنی ثروت جاری شد به این شکل ها
و باید بیشتر کار کنم و ادامه بدم تابیشتر وبیشتر بشه
وبشه بشکل پول واقعی و حساب بانکیه واقعی و سفر و ازادی مالی و خونه و ماشین ووو
خب من تمرکزی روشون اصلا ندارم
این کار من نیست
فقط کار کردن روی خودم و باورهام کار منه
ک دارم سعی میکنم عالی انجام بدم
برای همه ی شما عزیزانم و استاد گرانقدرم و خانم شایسته ی بزرگوار ارزوی شادی و ارامش و ثروت و سلامتی دارم
در پناه الله مهربان باشید