محصولات استاد عباس منش فقط و فقط از طریق همین سایت abasmanesh.com (به املای آدرس سایت دقت شود) به فروش میرسد و هر فردی به هر طریقِ دیگری محصولات را به دست بیاورد، استاد عباس منش به هیچ عنوان رضایت ندارد و قانونا و شرعا حرام است.
نکته مهم: سالهاست که استاد عباس منش به هیچ مناسبتی تخفیفی برای محصولات خود ندارد و نخواهد داشت. بنابراین، هر فرد یا گروهی که ادعای فروش محصولات استاد عباس منش با تخفیف را دارد، جعلی و تقلبی است و وکلای ما در حال پیگیری از طریق مراجع قضایی هستند.
اگر فردی مورد سوءاستفاده از افراد کلاهبردار قرار گرفته است، می تواند از طریق تراکنشهای بانکیاش، نام صاحب حساب یا درگاهی که پول فرد را کسر کرده، پیدا کند و با مراجعه به پلیس فتا یا مراجع قضایی از این افراد شکایت کند و پول خود را پس بگیرد.
تماس با ما:
موبایل: ۰۹۱۲۹۳۱۴۷۶۳ (پشتیبانی سایت)
(از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۹ تا ۱۷ بهوقت ایران – پنجشنبه ساعت ۹ تا ۱۳ – بجز تعطیلات رسمی)
ایمیل: [email protected]
تنها کانالهای تلگرام گروه تحقیقاتی عباسمنش:
تنها صفحه اینستاگرام استاد عباسمنش:
کلابهاوس استاد عباسمنش:
طراحی و توسعه این سایت توسط گروه تحقیقاتی عباسمنش انجام گرفته است.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سید حسین عباسمنش می باشد.
با سلام خدمت دوستان
من الان گیر کردم . نمی دونم چکار باید بکنم . اول یک اشاره به جملات بالا می کنم
” پس از برداشتن آن قدم، خیلی چیزها درون ما تغییر می کند” “برداشتن هر قدم ما را بیشتر رشد می دهد” “برداشتن هر قدم ظرف وجودمان را برای دریافت قدم های بزرگتر و مهم تری آماده می سازد، ”
خوب الان من حدود یک سال و نیم است که کار فروش ماکت ماشین را از طریق دیوار و شیپور شروع کردم و سرمایه خرید این ماکتها رو هم از فروش جنسهای بنجول و اسباب بازیهای 40 سال پیش خودم بوجود آوردم ولی الان به یک بن بست رسیدم. درسته خیلی چیزها که اصلا من قابلیتش رو نداشتم( مثل چانه زدن با مشتری و روشهای دریافت و ارسال کالا مطمئن و پست به شهرستان و….) رو الان یاد گرفتم . ولی الان دیگه به علت عدم بوجود آمدن انگیزه های جدید و محدودیتهایی مثل نداشتن محل برای انبار ماکتها و یکنواخت شدن روال فروش حتی حال گذاشتن آگهیهای جدید را ندارم . کلا خوب که فکر می کنم میبینم همیشه اینطور بوده وقتی کار یا فعالیت و یا حتی ورزش و تفریح جدیدی رو شروع می کنم اولش خوبه ولی بعدش به مرور زمان دچار یکنواختی و روز مرگی میشه ودر واقع چون پیشرفتی توش حس نمیکنم یکجور دلسرد میشم . کلا حسم همیشه مثل یک ماشینه که که وقتی شما راه میوفتین تا وقتی که داره شتاب می گیره و شما دنده عوض می کنید خوبه ولی مقتی به دنده 5 می رسید و سرعت ثابت می مونه بعد از یک مدتی کسل می شید . در واقع یکجور حسم می خواهد این دنده ها تا قیامت هی عوض بشه و ماشین شتاب بگیرد و به سرعت جدید برود . وقتی این حسم رو بررسی می کنم میبینم در گذشته همیشه این حس برترم بوده که همیشه با منطقم کنترلش کردم . مثلا گفتم سرعت بالا خطرناکه و تصادف میکنی و یا جریمه میشی پس سرعتم رو کم کردم. یا مدتی شبانه روز برای مسابقات شنا تمرین می کردم و سالن بدنسازی می رفتم تا اینکه یک روز تانتن دستم صدمه دید و مجبور شدم 3 سال شنا نکنم و بعدش هم در حد 20 دقیقه (در صورتیکه حداقل یک ساعت به بالا شنا می کردم)
یا هیچ وقت دلم نخواسته جایی ویلا داشته باشم و هی مقید به حضور هفتگی در آن را داشته باشم بلکه دوست دارم یک اتوبوس RV داشته باشم و همیشه به جاهای جدید و مکانهای جدید بروم .
البته همیشه این فرکانس و حس را با منطق سرکوب کردم بواسطه ترسهایی که در دنبال کردنش امکان بوجود آمدنش است مثلا که چی هی بری سفر آخرش چی ؟ زندگی و خانواده و در آمد کارمندیت چی میشه و….
الان مشکلم اینه که با توجه به اینکه گفته شده تو پا در راه نیو هیچ مپرس خود راه گویدت که چون باید رفت . پس چرا الان راه نمیگه چکار کنم من که شروع کردم و تقریبا خیلی سورس های فروش ماکت رو هم پیدا کردم ولی نمیدونم الان باید برای توسعه فروشم چکار کنم
با تشکر از دوستان و گروه عباسمنش که نظر داده و همفکری می کنند
سلام محمد عزیز
مرسی از راهنماییتون، چقدر جالب، من کامنت ترک سیگارتون و هدایتون رو چند روز پیش خونده بودم اتفاقا وقتی در مورد ترک سیگار نوشته بودید به دل خودم هم افتاد که منم باید یک کار عادتی رو ترک کنم ولی باز اهمیت ندادم، تا شما دوباره هدایت شدین به سوال من و جالبه آخر کامنتتون در مورد کم کردن وزن صحبت کردین، چیزی که چندین بار از شروع قدم اول به من از طرق مختلف الهام شده که تا لاغر نکنی پولدار نمیشی،نمی تونی رکورد شنات رو کم کنی و… ولی از اونجایی که ذهنم خیلی مقاومت داره ، میگه ولش کن لاغر کردن خیلی سخته ، مگه استاد نگفته همیشه حست رو خوب کن پس چکار داری به لاغری، تو که ورزش میکنی، غذات هم که بدون گوشت و کم روغنه، پس چرا گیر دادی به لاغری، برو زندگیت رو بکن، از لحاظ ذهنی و جسمی خیلی بهم فشار میاد که روی غذا خوردنم و لاغری تمرکز کنم. جالبه که دیشب لب تاپی که برای آگهی گذاشتن ماکتهام استفاده می کنم دوباره خراب شد ،آخه یک مدتی بود دلسرد شده بودم دوباره از دیروز شروع کردم به آگهی گذاشتن، آخر شب دوباره مثل یک ماه پبش، بالا نیامد و مونیتورش سیاه موند، واقعا دیگه موندم چکار کنم، پیش خودم می گم آخه لاغری که ربطی به فروش ماکت نداره، ولی مثل اینکه همه چیز به لاغری ربط داره، الان که فکر می کنم می بینم، من هیچ وقت نتونستم ,خودم رو لاغر کنم (البته بدون ورزش چون با ورزش مرتب یک مدت وزنم رو حفظ کرده بودم ) و این در واقع پاشنه اشیلم است، یادمه وقتی استاد در مورد ترمزها صحبت می کرد بهم گفته شد همون ترمزهایی که جلوی لاغریت رو گرفته باعث عدم رشدت در ثروتمند شدنت است.