معرفی بخش «راهکار برای مسائل شما» - صفحه 3

106 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسین ملک زاده گفته:
    مدت عضویت: 3037 روز

    سلام: از بسکه توی نعمت غوطه ور هستم که نمیدونم چکار کنم از اولین دقایق این فایل میخوام کامنت بذارم ولی فرصتشو ندارم و اصلا یادم رفته بود الان از ایمیلم که اطلاع رسانی میشه اومدم این قسمت و تازه یادم افتاد، اول بذارین نعمتهامو بگم بعدا برم اصل موضوع فایلهای سفر که غوغا میکنه برا من اینجوریه که اول صبح که بعد از ستاره قطبی فایلای سفر رو میبینم انگار که به ذهنم خط و مسیر میده انگار ذهنم فرصت پیدا نمیکنه که فرمایشاتشو بگه انگار که علفای هرز فرصت روییدن پیدا نمیکنه بعد از این نعمتم ۱۲ قدم که غوغا کرده کولاک میکنه از طرف دیگه ثروت یک رو شروع کرده ام ولی اینبار به سوالات جواب داده ام و پاشنه های آشیلمو پیدا کرده ام و اونارو شروع کرده ام(البته اینو خانم فرهادی قبلا گفته بودن که از همینجا از ایشون تشکر میکنم) از طرفی هدف گزاری رو خریده ام و اونو کار میکنم که چقد آگاهی هست توش از طرفی پیاده روی و تجسسسم و خوش بودن بخدا در مغازه ام مثل دیونه ها هدفن در گوشم میرقصم خدارو شکر که موقعیت مغازه ام طوریه که دیده نمیشم والا بحالم بازاریا دعا میکردن که دیونه شده ام البته واقعا دیونه شده ام از شناختی بیشتر که هر روز از خدا و قوانین پیدا میکنم کم مونده که سر به بیابون بذارم اینا نعمتهای زندگیم هستن که گفتم البته قطره ای از دریا رو گفتم ، و در مورد زحمات خواهر و بانوی نازنینمان مریم خانوووم بسیااار شایسته، واقعا چه جوری میشه از زحمات این آدم تشکر کرد واقعا استاد چه شاگردی پرورش داده!!!! من شاید ۱۰ تا از اون جوابای خانم شایسته رو فایل صوتی کردم و همیشه گوش میدم درسته که گوش دادن به صدای استاد چیزه دیگه ای هست ولی فایلهام با نوشته های خانم شایسته چراغایی رو در ذهنم روشن کرده که واقعا خاموش نمیشه مثلا در یکی از اون نوشته هاشون ،نوشتن که دوست عزیز اطلاع از قانون به معنی باور کردن و عمل کردن نیست، من بعد از خوندن این دو کلام به فایلها با دید متفاوت نگاه میکنم بذارین با یه مثال حرفمو کامل کنم، من چن سال پیش به خاطر علاقه ام در خونه ی خودم پنیر برا خوردنمون درست میکردم اون زمونا پنیر مایع میخردم که وزنش بک گرم بود و اونو باید به ۵۰ لیتر شیر میزدی ینی اگه برا ۵۰لیتر شیر اون یه گرم رو بزنی پنیر میشه اگه نزنی باید بعده ۲۴ ساعت ۵۰لیتر شیر گندیده جا پیدا کنی که بیرون بریزی، این قسمت سایت که هر موقه میرم و آگاهانه آگاهانه دنبال یه جواب میگردم و فایل صوتی میکنم و بارها گوش میدم مثل همون یه گرم پنیر مایه میشه که وقتی با فایلا و آگاهیهای استاد قاطی میکنم تبدیل به پنیر خوشگل و لذیذ تبریز میشه ، و زندگی امروزمو میسازه که از شادی میخوام پرواز کنم در پناه اللاه یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      محمدامین سهرابی گفته:
      مدت عضویت: 2698 روز

      سلام آقای ملک زاده

      وای که کلی خنده م گرفت وقتی گفتید دارید تو مغازه میرقصید کلی خندیدم دمتون گرررم مرد بزرگ. منم این روزها تو خیابون راه میرم و بشکن میزنم و قرررر میدم و لی لی میکنم

      خدایا ششکرت

      قر تو کمرم فراووونه نمیدونم کجا بریزم همینجا همینجا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا آبلو گفته:
      مدت عضویت: 3007 روز

      سلام آقای ملک زاده

      بسیار لذت بردم از مطالعه دیدگاه اون امروز هدایت شدم به خواندن کامنت های شما از موفقیت هاتون بسیار خوشحال شدم و تبریک میگم و تحسینتون میکنم و کلی آگاهی گرفتم و این جهاد اکبری که به راه انداختین رو تبریک میگم و نکته بسیار خوبی که گفتین اینکه به شدت آدم های منفی رو حذف کردین حتی در مغازه چون منم مغازه دارم و همسایه ها خیلی حرفای میزنن که به شدت با باورهای کن مغایرت داره و متاسفانه گاهی من قاطی اونا میشم و میبینم که از مسیر دور میشم و نکته ای که تو یه کامنت دیگتون خوندم کنترل کانون توجه بود بسیار سپاسگزارم دوست خوبم حج

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حسین ملک زاده گفته:
        مدت عضویت: 3037 روز

        زهرا جان سلام: راجه به حذف کردن ه آدما یه چیزی بگم که شاید بدردت بخوره، من یه آبجی بزرگ دارم که جایه مادرمه، ۳روزه پیش بهم زنگ زد و بعد از احوال پرسی بهم قسم داد که حسبن ترو خدا دستاتو زود زود صابون بزن و من متوجه شدم و از اونجاییکه میشناسمش که از حرفاییکه این روزا همه میزنن میخواد بگه، گفتم آبجی اگه از این حرفا کلمه ای بگی گوشی رو قط میکنم و اونم خدارو شکر حرف و عوض کرد و کمی گفتیم و خندیدیم و خداحافظی کردیم، شبه همون روز از وات ساپم پیام اومد و دیدم که یه پیامی فرستاده راجه به همون مسئله، زیرش نوشتم که آبجی مگه قرار نداشتیم که با من از اون حرفا نگی؟ و بلافاصله بلاکش کردم، یکم بعد زنگ زد و گفت که حسین اشتباهی به تو فرستادم لطفا از بلاک دربیار گفتم آبجی جون شرمنده هر موقه دلت خواس حتی نیمه شب بهم زنگ بزن صحبت کنیم ولی دیگه من باتو در فضای مجازی نیستم منظورم از گفتنه این داستان اینه که من بعداز آموزشهای استاد یاد گرفته ام که قانون شوخی نداره هرکس میخواد باشه هرکی به آتیش دس بزنه جززززززه میسوزونه خواهره گلم برات بهترینهارو آرزو دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          زهرا آبلو گفته:
          مدت عضویت: 3007 روز

          چقدر عالی حسین آقا چقدر جالب که شما حتی کلمه ای اجازه نمیدی بشنوی واین منو چقدر به فکر می‌بره که هنوزم میبینم و می‌شنوم و هنوز انتظار نتایج متفاوت دارم البته میدونم که راجب این قضیه هم باید تکاملمو طی کنم و هم به اهرم رنج و لذت قوی بسازم و خوشحالم که دارم تلاش میکنم اما باید به قول استاد یه تعهد بی چون و چرا بدم که فقط خوراکی به ذهنم بدم که نتایج خوب دریافت کنم خوشحالم که درکنار دوستان آگاه و عزیزی چون شماها هستم و همیشه خوشحال میشم از خوندن موفقیت هاتون در پناه الله سعادتمند. باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            حسین ملک زاده گفته:
            مدت عضویت: 3037 روز

            زهرا جان من مامانم آبانماه سال گذشته به اون دنیا رفت و حدودا ۳ماه مریض بود البته در دوران ۳ماه نازشو کشیدم و نوکریشو کردم وچشامو زیر پاهاش گذاشتم ولی قبل از اطلاع از بیماریش حدود ه ۵ ماه در یک خانه مثل آدماییکه قهر باشن بودیم ینی همیشه هدفن در گوشم بود وهر موقه مامانم حرف واجبی داشت اشاره میکرد و به حرفش گوش میدادم چون هر موقه صحبت میکرد از بیماری و مرگ برادرم و اینجور حرفا صحبت میکرد و من آگاهانه طبق گفته های استاد گوش نمیکردم البته اوایل برام مشکل بود ولی رفته رفته تبدیل به شخصیتم شده چون یاد گرفتم که قانون شوخی بردار نیست و مثل آتیش جزززززه میسوزونه و بدجور

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3045 روز

    من خیلی به خواندن راهکارها مسائل که گروه تحقیقاتی عباس منش نوشته علاقمند شدم . خیلی با لذت می خونمشون .

    با وجودی که در خواندن تنبل بودم اما الان خیلی انگیزه دارم .و با اشتیاق می خوانم .حتی از نشستن پشت صندلی که خسته می شم سر پا می ایستم و اونها رو می خونم.

    به خاطر این نیست که حرف جدیدی است همان قانونی است که باهاش آشنا هستم اما مرتب تکرار می شود و بهش تمرکز می کنم و فهمیدم اتفاقا با خواندن تمرکز بیشتری می توان حتی نسبت به شنیدن به قوانین داشت چون پس از مدتی که مرتب فایل ها را می شنویم دیگر گوششان نمی کنیم اما در خواندن با تمام وجود تمرکز داریم وگرنه کلا نمی خوانیمش .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3805 روز

    سلاااااااام به استاد همیشششه عزیزم و خانم شایسته بسیااااااار مهربونم.

    سلااااااااام به تمام بچه های خوب سایت.

    امروز این فایل دانلود کردم ولی قصد دیدنش نداشتم. تا اینکه وقتی دانلود شد اصلا دستِ خودم نبود رفتم رووش زدم و پِلی کردم.

    خانم شایسته عزیز مثل همیشه با صدای بسیااااارررر قشنگ و زیباشون خیلی واضح همه چی رو توضیح میدادن.

    نکاتی که رووشون خط میکشیدن همه شون برام یادآوری و درک جدیدی بود از قوانین.

    تا اینکه…..

    تا اینکه رسید به پیام خودم که قسمت آخر این فایل بود.

    مهرداد مرادی نظیف 17 آبان 1397 ساعت 10:53

    امروز 6 آبان 1398 ساعت 2:28

    نزدیک به یکسال میگذره از این پیامم.

    وقتی پیامم دیدم تماااااااااااااااااممممممم اون لحظاتی که نشسته بودم و ساعتها و هفته ها و ماهها وقت میذاشتم روی قسمت “راهکار برای مسائل شما ” دقیقا یادم امد .

    اون لذذذذت

    اون احساس خوبی که با هر کلمه خوندنش درونم ایجاد میشد

    اون ظرفی که هرلحظه با خوندن هر جمله ش درونم بزرگتر میشد

    اون فکر کردن و درک کردنی که ساعتها میگذشت و به خودم میومدم و میدیدم هنوز فقط یه جمله خوندم ولی ساعتها داشتم بهش فکر میکردم

    اون سوال طرح کردن و پرسیدن ها از خودم چقددددددرررر بهم آگاهی میداد چون باعث میشد بعدش جواب بدم و جوابی که میدادم دنیای از آگاهی و درکی بود که کسب کرده بودم.

    واقعا وقتی پیام خودم دیدم که خانم شایسته آخر فایل آورده خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم، چون نشونه خیلی مهمی بود برام، هداااایت خدا بود از طریق بینهایت دستش برای راحت رسیدنم به خواسته هامممم مخصوصا توی این بازه زمانی که شروع کردم به عمل کردن آموزه های استاد توی تمام جنبه های زندگیم.

    من قبلا گفتم، نکته به نکته صحبت های استاد حفظم و درک کردم و تو یک سری از حوزه های زندگیم عمل کردم و نتیجه گرفتم و توی یک سری چون عمل نکردم نتیجه ملموسی نگرفتم.

    ولی الان شروع کردم به عمل کردن نکته به نکته گفته های استاد تا توی تمام حوزه های زندگیم از همه لحاظ عالی باشم و درخت زندگیم از همه لحاظ سالم و زیبا و پرشوق و ذوق و طبیعییییییییی باشه.

    خانم شایسته عزیزمممم وقتی داشتین روی نوشته هام میگرفتین, تک تک اون جملات دوباره لمس کردم چون واقعا با وجودم نوشتم و البته خدا میگفت و من مینوشتم.

    تک تک اون کلمات برای من یه زندگیِ که ساعتها باید رووش فکر کنم.

    هم اکنون در حال کار کردن روی جلسه اول دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها هستم.

    میتونم بگم نزدیک 2 هفته هست که دارم به طور نسبتا منظم میبینم

    فقط 6 دقیقه اول فایل چنان منو به فکر فرو برده بعد از این همه گوش دادن ها که میگم تا الان این نکته رو چرا بهش توجه نکرده بودم ولی جوابش میدونم که وقتی شاگرد آماده باشد، استاد از راه میرسد.

    در کل خانم شایسته عزیزم که خیلی دوست دارم. استاد عزیزم که خیلی دوست دارم

    خیلی ممنونم از اینکه دوباره این معدن طلا رو معرفی کردین به بچه ها و سپاس از خداااااوند که با نشون دادن پیام خودم توی این فایل هرلحظه هدایتم میکنه و نشونه هاشو از بینهایت طریق بهم نشون میده برای هدایت تو مسیر درست.

    اگر از هدایت من پیروی کنید نه ترسی بر شماست نه اندوهگین میشوید

    ااگر تسیلم باشی نه بیمی داری نه اندوهگین میشنوی

    اگر تسلیمش باشیم———> هدایتمون میکنه———-> اگه از هدایتش پیروی کنیم————> نه ترسی بر ماست و نه اندوهگین میشویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 102 رای:
    • -
      سلما مصدق گفته:
      مدت عضویت: 2768 روز

      سلام دوست عزیزم مهرداد مرادی نظیف

      من این کامنت شما رو پارسال خونده بودم و خیلی برام جالب و تاثیر گذار بود.

      همچنین کامنتهای دیگرتون رو هم دنبال میکردم.

      مخصوصا پاسخی که به سوالم دادید رو بارها مطالعه کردم و خیلی برام ارزشمند و ماندگار بود.

      اتفاقا این اواخر کامنتی ازتون ندیده بودم شاید تو مدارش نبودم و از خودم پرسیدم چرا از آقای مرادی خبری نیس؟؟؟

      الان که کامنت زیباتونو خوندم خیالم راحت شد که در مسیر درست هستین و دارین با قدرت پیش میرین.

      خداروشکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مهرداد مرادی نظیف گفته:
        مدت عضویت: 3805 روز

        سلام به سلما عزیزم دوست همیشه خوب

        خیلی ممنونم از لطف و محبتتون .

        مرسییییی.

        آره کلا یه چندماهی توی سایت نظر نمیذاشتم وفقط فایلارو میدیدیم.

        واقعا از کامنت پر از مهر و محبت و باصفاتون ممنونم

        مررررررررسی زیاد.

        به لطف خدا شروع کردم پیام نوشتن توی سایت ولی میخوام با کیفیت تر از قبل باشه. یعنی بیشتر الهام درونم باشه.

        بازم ممنونم و برات یه عالممممممه بهترین هارو به قدر خدایی خدا آرزو دارم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مهرداد نیک پور گفته:
      مدت عضویت: 3337 روز

      سلام مهرداد عزیزم، هم اسمی خودم. سلام بر پراکننده مهر و محبت و دوستی. کامنتت فوق العاده بود. نکته ای رو آخر سر بهش اشاره کردی که خیلی به جا بود، اینکه بذار خدا هدایتت کنه دیگه غمت نباشه، نگران هیچی نباش. دمت گرم، ممنونم ازت، چون داشتم یه معامله ای انجام میدادم یه حسی بهم گفت بذار اول این کامنت رو بخونم بعد، بعد از اتمام کامنت چند دلار قیمت بالا رفت با سود بیشتر معامله رو بستم، اینم از هدایت الله، واقعا دمت گرم،

      دم استاد گرم که ما رو دور هم جمع کرده و خانواده ای تشکیل داده که همه با هم در یک مدار در حرکتیم، در مدار خوشبختی و آرامش و ثروت و هر چی حس و اتفاق خوبه تو دنیا.

      خواستم این انرژی خوبم رو بهت انتقال بدم. شاد و سربلند باشی، در پناه خدای مهربون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سید اصغر باغبان گفته:
      مدت عضویت: 2111 روز

      درود بر مهرداد دوست داشتنی/اول از همه به ذهنم اومد چطوری با اینکه کسی رو نمیشناسم بهش میگم دوست داشتنی جوابم به خودم اینه که وقتی کسی اینجوری به دنبال بهتر شدن باشه دوست داشتنیه کسی که داره به اصل خودش به خود خداگونش نزدیک میشه نمیشه که دوستش نداشت/خدارو صدهزار مرتبه شکر که اینجا هستم و جای دیگه ای نیستم دارم این همه عشق و اگاهی رو میخونم و این عشق رو من هم حس میکنم و میگم میشود که انقدر خوب جلو رفت/افرین به تو مهرداد افرین که انقدر خوب وقت گذاشتی برای خودت تبریک میگم بهت انشالله در پناه خداوند پر از هدایت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمدامین سهرابی گفته:
    مدت عضویت: 2698 روز

    سلام به همه اعضای خانواده م

    انشاءالله که در پاه الله یکتا شاد و سلامت و پیروز و ثروتمند هستید

    بذارید از تجربه خودم تو ایم قسمت بگم که بی نهایت این قسمت پراز اگاهی هست. وقتی مریم خانم شایسته عزیز تو دوره کشف قوانین زندگی از استاد پرسیدند که بچه ها همیشه می پرسند که شغل مورد علاقه مون چطوری پیدا کنیم؟ گفتم خدایا شکرت که مریم خانم هستن و شدن دست خداوند برای پرسیدن سوالات ما از استاد. من خودم بارها و بارها این سوال پرسیده بودم که چطوری بدونم به چی علاقه دارم؟ ولی به هیچ راهکاری نرسیده بودم تا اینکه تو قسمت راهکار برای مسائل شما باز هم این سوال دیدم با اینکه استاد تو دوره کشف قوانین به این سوال پاسخ دادند من درکش نکرده بودم ولی وقتی مطالب از قلم مریم خانم خوندم کمی بیشتر درک کردم و بازهم اون چیزی که میخوام پیدا نکردم ولی بازم خوندمش یکمی بیشتر درکش کردم بازهم خوندمش یکی بیشتر درک کردم تا اینکه فهمیدم باید حرکت کنم و باعث شد حرکت کنم از هدایت خداوند هم کمک خواستم که دیگه شد نور علی نور. بچه ها این بخش دریابید واقعا که فوق العاده است خدایا شکرت که مریم خانم عزیز دل همه ما شد دستی از دستان خداوند برای ارائه این همه اگاهی. خدایا شکرت و سپاسگذارت هستم بخاطر این همه نعمت و آگاهی

    مریم خانم دعا می کنم برات در پناه الله یکتا همیشه تو زندگی بخندی و لبخند رو لبات باشه. راستی یه ایده به ذهنم اومد اگه ممکنه یه بخش هم راه بندازید از تجربیاتتون وقتی با استاد هستید و استاد داره به مسائلی که برخورد میکنه و چطوری باهاشون رفتار میکنه تقریبا مثل همین سفر به دور امریکا ولی از قلم خودتون مثل نحوه دوشیدن شیر آهویی زمانی که به استاد گفتید شما نمی تونید شیر اون بدوشید و …. هزاران داستان دیگه. اگه به صورت متنی باشه عالیه اخه ما عاشق مطالعه هستیم ولی دیگه مثل استاد هرکتابی رو نمیخونیم دوست داریم کتاب هایی به قلم شما رو بخونیم. دوستون دارم

    برای همه اعضای خانواده م دعا میکنم در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند باشید

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      سید اصغر باغبان گفته:
      مدت عضویت: 2111 روز

      محمد امین عزیز درود بر شما/چه پیشنهاد فوق العاده ای دادی برای اینکه خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی مسایل و چالش هایی رو که استاد بهشون برمیخوره‌ رو بنویسن چون به نظرم خیلی ملموس تر میشه مثل این میمونه که ادم یه مسیر رو معرفی کنه و بعدش بگه اینجای مسیر این کوه زیباست من رفتم خیلی منظره قشنگی داره یه جای دیگه یه مغازه خیلی خوب هست که غذای خوشمزه ای داره/مثال زدن از تضادهایی که استاد باهاشون برخورد میکنه دقیقا مثل همین نشونی دادن های کوچیک میمونه برای من/در پناه خداوند پر از هدایت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    xxx گفته:
    مدت عضویت: 2192 روز

    سلام استاد عزیزم

    استاد جانما سریع تر قسمت های سفر به دور امریکا رو بزارین هی میام میبینم نیومده…

    استاد خداییش خیلی دوست دارم به خاطر این یکتا پرستی که داری.من ۱۳ سالمه خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که توی این سن با شما اشنا شدم.حرفات طوری شده که با اولین بار گوش دادن همون موقع باور میکنم.استاد با خودم فکر میکنم که شما باید پیامبر میشدین.درکُل عشقی مواظب خودت باش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      ناشناس گفته:
      مدت عضویت: 0 روز

      سلام روز و روزگار بر همه مبارک و خجسته من هم 2تا پسر 13ساله دارم که در تربیتشون واقعا” از جناب آقای عباسمنش بسیار بسیار آموختم و این این دوتا پسرا هم شیفته آموزه های استاد هستند و باور دارم که آینده ائی درخشان خواهید داشت.با همین فرمون ادامه بدید ای بزرگان آینده.

      خدایا سپاسگزارم و شاکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمد طاهری ریسه گفته:
      مدت عضویت: 2125 روز

      دوست عزیزم خیلی ذوق میکنم وقتی میبینم شما تو سن ۱۳ سالگی هدایت شدی به یکتاپرستی

      قدر خودت و بدون و دائم از خدا تشکر کن که خیلی زود هدایتت کردبه این سایت

      تو یکی از ثروتمندترین ویکتاپرست ترین مردان تاریخ خواهی شد یقین دارم

      من که ۵۰سال دارم و مدت کمی هست هدایت شدم به اینجا و فرزند کوچکی ام همسن شماست

      خیلی دلم میخواد اونو خدا هدایت کنه به این سایت

      دوستت دارم در پناه ایزد یکتا شاد و سلامت وثروتمند باشی

      بزرگ مرد کوچک

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    آزاده عابدی گفته:
    مدت عضویت: 2178 روز

    به نام خدای هدایتگر?

    سلام خدمت خانم شایسته عزیز و همه هم فرکانسی ها

    امروز شما دستی از دستان خداوند شدین برای من ?خداوند وقتی به طور عملی نه فقط حرف بهش ایمان و اعتماد داشته باشی دستهایی رو برات می فرسته که غافلگیر میشی ?چند روز پیش وقتی جلسه ششم از قدم اول رو گوش میدادم یه مشکل فنی ایجاد شد اول ناراحت شدم ولی زود به خودم اومدم گفتم اشکال نداره دوباره میرم و فایل رو دانلود میکنم هر چند که فایل قبل رو هم با بیشترین کیفیت دان کرده بودم هم صوتی و هم تصویری که در هر دو صورت همون مشکل بود یه لحظه یاد حرف استاد افتادم گفت خدا حتما امتحان میکنه گفتم نکنه این امتحان منه چون من تازه اول راه هستم خدا هم خواسته یه کوچولو امتحانم کنه البته من قبلا بارها و بارها امتحان شدم و خداروشکر سربلند بیرون اومدم چون تقریبا تکاملشو طی کردم هر وقت یه مشکلی پیش می اومد چه کوچیک یا بزرگ از زمانی که قانون رو درک کردم همیشه این جمله رو میگم خدایا توکل به خودت دییییییگه خیالم راحت بود نه اینکه بگم خدایا توکل به خودت بعد یه ترسی داشته باشم نکنه نشه نکنه اینجوری نههههههه من 2 سالی هست روی خودم از طریق این قانون کار کردم تا به اینجایی که الان هستم برسم? آرامش?

    وقتی این مشکل برام پیش اومد مشکل فنی… گفتم خدایا توکل به خودت میدونم یه نشونه ای بهم میدی میدونم تو بهترینی و بهترین هدایتگر ??مریم جانم دیروز وقتی فایل قسمت سوم امکانات سایت رو باز کردم ومشکل فنی من توی همین فایل بود همون موقع اشک ریختم از خوشحالی گفتم خدایا میدونستم که راه رو نشونم میدی چون مشکل من همزمان شده بود با زمانی که فایل رو گذاشتین اینا همش نشونست و اینبار شما شدین دستی از دستان بی نظیر خداوند برای من ???

    مریم جانم از تمام زحماتی که برای این سایت و ما میکشین خییییلی سپاسگزارم خدا قوت??

    و از این که به رایگان این علم و آگاهیها رو در اختیار ما میذارین که حتی چطوری میتونیم و از چه طریق از محصولات استفاده کنیم ???

    در پناه الله یکتا شاد سربلند ثروتمند و پیروز باشیم در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2820 روز

    بنام خدای که در هر لحظه مارو هدایت میکنه

    چیی بگم اخه؟؟!!

    چی بگم صب با تردید قسمت ۵ داستانمو گذاشتم توی پیجم،گفتم خدایا این توانایی و علاقه ی منه ،هم علاقمه هم کارم،و این که من با شراط الانم متابقت داره پس با خودته بقیش،حسم یه جوری بود نابسامان گفتم برم فایل رفع موانع دهنی گوش بدم اونم دیدم اونطوری که میخوام حالمو درست نکرد

    گفتم این و روزه سه تا فایل اومده گوش ندادم برم اول قسمت راهنمای استفاده از سایتو ببینم بعد برم قسمت نشانه های منو دان کنم حتما مواب سوالم داره

    همینطوری که بچه ام توی بغلم بود سوالمو پرسیدم که خدا هدایتم کنم اول این دوگانگی حالم خوب شه بعد من نویسندگیم ادامه بدم چکار کنم و…یعنی فایله که پلی شد منو میگی???اینطوری بودم گفتم خدایا شکرررت شکرررت من فقط خواستم هدایتم کنی و اییین همه زود جوابمو دادی گفتم نابسامنی احساسم درس شه به گریم نشوندی

    چقد وقتی چشم دل و جان روشنه هدایت واضحه الهییی من لی غیرک قربونت برم

    الهییی شکرررت

    سپاسگذارم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Parastoo Torabi گفته:
      مدت عضویت: 2079 روز

      با سلام وخسته نباشید خدمت شما استاد عزیز

      راستش من به لطف خداوند تازه چند روز که با سایت شما آشنا شدم الان یک ساله که از دوره آقای شریفی استفاده میکردم که شکر خدا اونم عالی بود ولی دنبال چیز دیگه ای بودم که با بالا رفتن مدارم با شما آشنا شدم الانم میخوام اول از فایلهای رایگانتون استفاده کنم ولی نمیدونم چجوری بعد هم میخوام ببینم برای شروع اول از کدوم دوره شروع کنم ممنون میشم اگه راهنمایی کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    Shirin گفته:
    مدت عضویت: 2223 روز

    باسلام به مریم عزیزم

    امروز واقعا ذهنم داشت هرز می چرخید افکار منفی توی ذهنم شروع کرده بودن به جولان دادن بهمحض اینکه این حالت رو توی ذهنم دیدم دیدم چقدر نامرتب شدم دست به کار شدم و از خدایمهربونم واقعا خواستم به مسیری هدایتم کنه که یه جوری کمک حالم باشه و نمی دونم چطور یه لحظه اینجا رو فراموش کرده بودم با اینکه من هر روز به اینجا سر می زنم با دیدن این فایل بی نظیر واقعا اشک توی چشمام جمع شد به خودم گفت دختر خوب چزا حواست جمع نمی کنی آب در کوزه ما تشنه لبان می گردیم ؟!!!!!!!!!!!!! خدایا صد هزار بار شکرت پرودگارم هر زمان خودموبه تو سپردم هم جام گرم بودهم سیراب شدم و هم سیر خدای من سپاسگذارم مریم جان اینجا درست عین همون ایستگاه توقفه و چقدر لازم بود برای این سایت بهت می گه حواست جمع کن یه جاهایی بهت یادآوری می کنه داری تند می ری یه جاهایی بهت یادآوری می کنه خیلی کندی و بدون هر چی که الان داری چه کم چه زیاد حاصل همون باورایی که خودت ساخته راجع به اون موضوع خاص اگه کمه خودت کم ساختی اگه کم آوردی خودت کوله تو درست نبستی خودت بشناس مایحتاج سفرت رو تامین کن را ه بیافت اینجا همون ایستگاه تجدید قواست

    اینجا همون ایستگاهی که بهت یادآوری می کنه به پشت سرت نگاه کن فکر نکن نیازی نیست دوباره نوشته هاتو چک نکنی ها باید نقشه تو دوباره مرور کنی اینجا بهت خط های می ده که بهت خیلی کمک می کنه کمک می کنه تو پاتو محکمتر روی زمین قرار بدی مرور کنی آنچه داری و آنچه هستی باورهای محدودکننده تو که همونا تله هستن توی مسیرت و بشناسی و اجازه ندی بهشون که قدرت بگیرن

    اینجا یه جور چکاو فرکانسی یه جور کد مخرب ذهنت روبهت یادآوری می کنه که هنوز خیلی قوی نشدی فکر می کنی قوی هستی

    و اینجا توتو نمه راهت باید یه رزومه تهیمه کنی برای مسیر بعدیت که بتونی اونو ارائه بدی و اجازه ورود بگیری بهت یادآوری می کنه چیزای که یاد گرفتی رو باز نگاهاشون کنی مرورشن کنی سبک بی ارزش ندونی شون خبره عالم نیستی و نخواهی شد تو هر روزت رو باید بیکار نباشی باید یاد بگیری کاری سختی هم نیست فقط باید چشمات رو باز نگه داری اطرافت رو خوب بینی و از همه مهمتر یادت باشه کی بودی و هر روز به خود یادآوری کنی کجا می خوای بری و چی می خوای بشی و پرودگارت اون قدرت مطلق اونی که تو رو هدایت کرد به اینجا رو فراموش نکنی مبادا رفیق نیمه راه باشی یادته باشه سلامتی جسمت مهمه فکر سالم توی بدن سالمه ولی مراقب ذهنت باش تا مسموم نشه توی مسیرت مبادا نوک بزنی به خوراکی هر چند چشمت بپسنده و جسمت رو اون وقته که بیمار می کنی ممنونم از شما واقعا فایلای این چنینی لازمه توی سایت و مریم عزیزم شما همون راهنمای بی نظیری هستی که حواست به همچی هست همون راهنمایی هستی که آذوقه راه منو کامل برداشتید و بهم می گید ببین هر زمان کمی کسری داشتی بیا توی این کوله پشتی بردار ولی از حرکت بازنمون ممنونم از راهنمایی بینظیرتون .

    خدایا شکرت استاد چه همراه خوبی دارید خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    امیررضا طائری اصل گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    سلام به استاد عباسمنش مهربان و خانم شایسته عزیز

    من امروز با دیدن این ویدیو به یک درس بزرگ رسیدم، درسی که سالهای پیش یادش گرفته بودم ولی شاید مفهومش را نفهمیده بودم

    همیشه استاد این نکته رو به ما گوشزد می کردند و می کنند که احساس خوب = اتفاقات خوب.

    این عمل سرلوحه من در تمام سالهای آشنایی ام با استاد بوده و هست

    ولی الان چند وقتی بود که در یک تضاد کوچولو داشتم به بن بست هایی میخوردم که برام بعید بود

    ولی الان با دیدن این ویدیو یه لحظه متوجه این موضوع شدم که……… ای داد بیداد!!!!!!!!!!!!

    من هر روز، روزم رو با توجه به ناخواسته ها و اینکه، اگر این نشد چی میشه و الان که اینطوری شد الان من باید چه عکس العملی داشته باشم طی می کنم و دقیقا این موضوع همون احساس بد = اتفاقات بد بود.

    البته محیطی که توش هستم و افراد دور و برم این فکر و احساس بد رو تشدید می کنند.

    الان این لحظه با دیدن این فیلم و توجه به این موضوع که تو می تونی اونقدر در احساس خوب غرق بشی که دیگه ذره ای احساس بد در وجودت باقی نمونه، الان وجودم سراسر پر از شور و شوق و احساس خوب شده و بخاطر این هدایت از خداوند عظیم و مهربانم سپاسگزارم

    از شما استاد و خانم شایسته عزیز و همه خانواده مهربان و دوست داشتنی عباسمنشی ها – که حتی تضاد هامون هم وسیله ای برای هدایت همدیگر مون هست – سپاسگزارم و بخاطر اینکه عضوی از شما هستم به خودم افتخار می کنم و خدای بی نهایت رحمان و وهابم را شکر میکنم.

    به امید روزهای بهتر و با آرزوی خوشبختی و موفقیت برای تک تک شما دوستان

    شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 2943 روز

    سلام به خانم شایسته گرامی،

    چند روزه منتظر فایلهای سفر به امریکام، دیدم فایل جدیدی بار گزاری نشده و مدام بنر سایت شیوه استفاده از امکانات سایت میاد و میره، و من بهش توجهی ندارم و بازش نمیکنم. می گفتم خوب دارم از سایت استفاده میکنم و شیوه استفادشو میدونم دیگه بهتره برم به ی جای دیگه سر بزنم.

    ی تصویر مبهمی از جلو چشمام گذشت و فایل راهنمای استفاده از دفترچه خاطرات عمومی من رو به یادم اورد که وقتی گوش دادمش و با همه نکاتش اشناشدم خیلی باهاش ارتباط برقرار کردمو تصمیم گرفتم ازش استفاده مدام داشت باشم، فایل مربوط به شیوه استفاده از امکانات سایت رو باز کردم و به شبه جمله راهکار های دوره های استاد برای مسائل شما برخوردم و این جمله چه اشنا بود!!!! اره روزهایی که من ماههای اخر بارداری را تجربه میکردم و حال همسرم بعد از یک سال از رها کردن کار دولتی اش بسیار دگرگون بود. روزهای مدام مقابله با نجوا های نا امید کننده، روزهای مدام سر به سجده گذاردنو منتظر الهامی از الله بودن، روزهای مدام اشک ریختن و به قول محمد پوست انداختن ک بسی سخت بود، روزهای مدام دنبال نشانه ها را گرفتن تا مویدی باشد بر درست بودن تصمیممان، روزهای مدام سر سفره گریستن و کم اوردن از شدت نا توانی برای مقابله با نجواها ی درونی و روزهای مدام دست به عروه الوثقی این سایت شدن تا رشد کنیم و من برای همسرم فایل راهکارهای دوره های استاد برای مسائل شما را میخواندم و محمد جان می گرفت و ما باهم اشک میریختیم و هر دو معترف بودیم که اینها را نه مریم شایسته و نه عباس منش که الله یکتا برایمان میگوید. محمد کارمان درست بوده شک نکن بروو!!!! به انچه به تو الهام شده ایمان داشته باش!!! برو تنها نمی مانیم راه درست است!!! این ها همه نجواست حقیقت ندارد!!!! حقیقت همان کورسوی امیدی است که در دوردستمان دارد چشمک میزند، و تنها خواندن راهکار ها این قدر انرژی داشت که ان روزها و عصر ها دستگیرمان شد. و ایمان اوردن و لذت ایمان چقدر شیرین بود چقدر شیرین بود و محمد ادامه داد و ان کورسوی امید گشوده شد و گشوده شد و گشوده شد و روشن شد زندگی !!!! اما تلاش متوقف نشد اما مهم این بود که ان نجواها انچنان درد به دلمان انداخته بودند که این راهکارها که مرهم میشدند، ارزششان را می یافتند.

    خدای عزیز و گرامی بابت هدایت مریم شایسته بایت هدایت حسین عباس منش و بابت این نعمت عظیم بابت همدم شدن و مونس شدن با انسانهایی که به ندای درون که همان اوای توست گوش فرا میدهند، تو را سپاس.

    و بابت اینکه امروز هدایت گرم شدی به یاد ان روزها باز نیاز عمیق به سجده در برابرت پیدا کنم سپاست منهم.

    زبان قاصر است، خدایا تپش قلبم و گرمای چشمم و قدرت دستم گواه ناتوانی جسمم از شکر نهادن به درگاهت. الله یکتا به اندازه عظمت خودت سپاست مینهم.

    و بیش از همه بابت گشودن مسری جدید در سایت برای پیگیری کردنش و انهم مطالعه دقیق و عمیق بخش راهکار برای مسائل شما!!!!

    در پناه الله یکتا!!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: