افراد زیادی، به محض تصمیم برای تغییر و ساختن باورها، مهم ترین سوالشان این است که:
کِی به آرزویم می رسم؟
کِی می توانم خانه رویایی ام را داشته باشم؟
کِی با عشق رویاهایم ازدواج کنم؟
کِی به آن ثروت عظیمی که همیشه می خواستم، می رسم؟
احتمالاً شما نیز درگیر این سوال که “کی به خواسته ام می رسم؟“ بوده ای.
برای پاسخ به این سوال، می خواهم به یادت بیاورم که:
از همان لحظه ای که آموزش ها را شروع و تمرینات را انجام می دهی،
از همان لحظه ای که با تلاش ذهنی فراوان، سعی در کنترل ورودی های ذهنت نموده و شروع به تحسین زیبایی ها و تمرکز بر نکات مثبت هر موضوعی می نمایی، به گونه ای که به احساس بهتری برسی، وقوع اتفاقات خوب، آغاز می شود.
از آنجا تمرکز اصلی آموزش های من در تمام دوره ها و فایلها، بر ایجاد مهارت برای کنترل ورودی های ذهن است. وقتی به روش آن آموزه ها رفتار و تمریناتش را انجام می دهی، گویی چرخ دنده زندگی ات روغن کاری شود، همه چیز در زندگی ات روان تر می شود.
برای همین اگر کمی تأمل کنی، به راحتی به یاد خواهی آورد که به محض شروع آموزش ها، نشانه ها یکی پس از دیگری در زندگی ات شروع شده:
هدیه ای از یک دوست دریافت نموده ای.
افزایش حقوق داشته ای.
شغل مناسب یافته ای.
پول یا یک شیئ با ارزش در خیابان یافته ای،
مادرت همان غذایی را درست کرده که آن روز دوست داشتی.
سرماخوردگی ات خیلی زود شده و همه با شما مهربان تر شده و برای کمک به تو بسیج شده اند!
و هزاران اتفاق دیگر که نشان می دهد همین حالا نیز به خواسته های بسیاری رسیده ای اما چون آنها را داری، موضوع را از یاد برده ای!
مشکل اینجاست که منظور شما از سوال “کی به خواسته ام می رسم؟ ” داشتن آن خواسته های رویایی و بزرگ است.
و پاسخ این است:
تا زمانی خواسته ای در نظر بزرگ، خاص و دور از دسترس باشد، یعنی نتوانی باور کنی که داشتن اش راحت و بدیهی است، فاصله فرکانسی زیادی با آن خواهی داشت.
آن خواسته زمانی در زندگی ات ظاهر می شود که دیگر برایت یک خواسته بزرگ نباشد. بلکه به اندازه دیدن غذای مورد علاقه ات یا سبز شدن چراغ در خیابان یا سلامت تر شدن برایت کوچک، بدیهی و باورپذیر بشود.
راه باورپذیر شدن، از مسیر تأیید همین نشانه های کوچک و ادامه انجام تمرینات برای کنترل ورودی های ذهن و ساختن باورهای قدرتمند کننده تر می گذرد. تا جاییکه باورهای قدرتمندکننده جدید آنقدر در ذهنت تثبیت شود و تبدیل به جزئی از شخصیت ات گردد که موجب شود آن خواسته ها در ذهنت دیگر برایت آنقدر بزرگ و دور از دسترس نباشد.
اینجا همان نقطه ای است که این نگرش شروع به ظاهر شدن در رفتارت می نماید. یعنی در قالب ایمانی در رفتارت ظاهر می شود که تو را دست به عمل می کند به گونه ای که می توانی فراتر از مرز محدودیت های ذهنی و ترسهایت بروی و قدم هایی عملی برای آن خواسته بر می داری چون دیگر داشتنش را بدیهی و ممکن می دانی.
یک تمرین بعنوان اولین قدم در کسب توانایی کنترل ذهن:
اکنون دیگر می دانیم، تغییر باور از کنترل ورودی های ذهن شروع می شود. همانگونه که ورودی های نامناسب قبلی، باورهای محدود کننده قبلی را در ناخودآگاه مان ساخته، لازم است با ورودی های مناسب به ذهن، باورهای قدرتمند کننده را بسازیم.
هرچه توانایی ما در کنترل ورودی های ذهن بیشتر شود، باورهایمان قدرتمندکننده تر می گردد و پشتیبان قوی تری برای غلبه بر ترسها و قدم برداشتن برای تحقق خواسته هایمان در وجودمان ساخته می شود.
بنابراین در بخش نظرات این فایل به این سوالات با جزئیات جواب بده و اولین قدم را برای «تبدیل شدن به خالقِ بهتری برای زندگی ات» بردار:
تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟
چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری پس کِی به خواسته ام می رسم؟!799MB16 دقیقه
- فایل صوتی پس کِی به خواسته ام می رسم؟!13MB16 دقیقه
? ? به نام آنکه هستی نام ازو یافت فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت ? ?
بخش عمده ای از مسیر خوشحالی و شادی و عزت از همین موضوع کنترل گفتگو های ذهنی میگذره. شاید اصلا کل بازی هم توانایی کنترل همین گفتگوهای ذهنیه.
میدونین خیلی خیلی خیلی زیاد درگیر گفتگوهای ذهنی شدم.. خیلی باهاش کلنجار رفتم و میخوام تجربیاتمو بنویسم.
??????نجوا ??????
اولین مورد که خیلی برام جالبه اینه که همین که تصمیم میگیری که هدفاتو یا مسیر رویاهاتو دنبال کنی دقیقا در لحظه شروع ، گفتگوهای ذهنی شروع میشه… همیشه همینطوریه .. دقیقا زمانایی که وقت تلف میکردم یا بیخیال و بی هدف بودم چیز زیادی جز روزمرگی ذهنو مشغول نمیکنه ولی همینکه بخوای شروع کنی به کار روی خودت ،خیلی یواش و حرفه ای گفتگو شروع میشه و هی سعی در منحرف کردنت داره.
اکثرا هم نجواهای ذهنیم برای من از دو گروه بوده
?1٫ کسانیکه قبلا بهم آزار رسوندن
?2٫ وضعیت مملکت و جهانو آینده و ..
کسانیکه که حالا پشت سرخودم یا خانوادم حرفی زدن یا کاری کردن که موجب رنجیده شدنم شده .. هر وقت تصمیم گرفتم خیلی شدید روی خودم کار کنم این نجواها آرام آرام به سمتم اومدن و سعی در این کردن که بهشون توجه کنم و با توجه بیشتر فضای ذهنمو بیشتر گرفتن و این چرخه تا چند وقت که حسابی از اهدافم دور شم ادامه داشته.. نمیدونم چه جوری توضیح بدم اما خیلی اوقات این نجواها منو از یک انسانه هدفمند با ایمان باحال خوب و با انگیزه و سبک از لحاظ ذهنی و جسمی به یک انسانه با حال بد و دور از هدف و در حاشیه و حتی وضعیت بدنیه سنگین و خسته تبدیل میکرد..
?????خدا در آیه 10 سوره مجادله می فرماید: ?????
((إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ))
بدون شک نجوا از طرف شیطان است که میخواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان و محزون کند در صورتی که به اندازه شیئی زیان به آنها نمیرساند جز آنکه امر خدا باشد، و مؤمنان باید همیشه بر خدا توکل کنند.
?????در آیه 29 سوره فرقان هم خداوند می فرماید:?????
((لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا))
رفاقت او (شیطان) مرا از پیروی قرآن پس از آنکه به من رسید، محروم ساخت و گمراه گردانید، و شیطان همیشه خوارکننده انسان بوده است
با دقت در دو آیه فوق براحتی مشاهده میکنیم این نجواهای ذهنی منفی که به سراغمون میاد تنها و بدون شک از ناحیه شیطان هستش و در آخرآیه 29 سوره فرقان هم دقیقا گفته شده که هدف و برنامه شیطان هم خوار کردن انسان هستش.
??وقتی ما به نجواها توجه میکنیم و و نجوا میشه فکر غالب ما، اولا ما رو از هدف دور میکنه و ما رو محزون میکنه و دوما باعث فرستادن فرکانسهای ناخواسته و در نتیجه رویدادهای ناخواسته میشه.
??وقتی من هدفم کسب درآمد واستقلال مالیه و میخوام رو خودم کار کنم و به هدفم برسم و مستقل وآزاد و سربلند شم، شیطان با نجوا به سراغم میاد و افکار من رو با فکرهای بیهوده و ترس و شرک و قدرت دادن به دیگران به جای ایمان و انگیزه احاطه میکنه و در نتیجه با بد و غمگین کردن حالم من رو از هدفم دور میکنه و من هم زمانو از دست دادم و هم هدفمو.
اتفاقی که میوفته اینه که در فقر باقی می مونم و یا باید کاری که نمیخوام رو با مجبوری انجام بدم و هر حرفی رو هم بشنوم یا باید دستمو جاوی اینو اون دراز کنم که این یعنی کوچک شدنم یا همون به قول قرآن خوار شدنم .. ضایع شدنه عزتم..
? ? ?پس هدف شیطان خواری ماست و بزرگترین سلاحشم نجواست .? ? ?
اما چه باید کرد..
باید گفت بهترین روش بی اعتنایی به نجواست .. هر وقت نجوای ناخواسته مثل اینکه فلان کس فلان حرف و رو پشته سرت زده، به ذهن رسید هیچ پاسخی نباید بهش داد.. مثلا نباید گفت اون که عددی نیس یا جوابهایی از این دست چون همین یک توجه و جواب ساده باعث ایجاد چرخه نجوا و گفتگوی ذهنی میشه..
???????باید یه سری موضوعات رو همیشه در ذهن داشت ???????
?مثل: قدرت برتر خداوند هستند، خداوند هستند که عزت انسانهارو بالا میبرن.
? من انسان ارزشمندیم و فقط نظر خودم برام مهمه
?من با قدرت برنامه های خودم را بدون توجه به نظر دیگران انجام میدم.
?و باید اینو در نظر داشت که هرکی هرکاری میخواد بکنه خدایی هست آخرتی هست
??در یک کلام باید مفهوم انالله وانا الیه راجعون رو درک کرد??
وقتی روی این مووضعات کار کنیم و هر روز و هر روز روی این مسائل کار کنیم و رهبری و سلطنت و پادشاهی خداوند رو هر روز در ذهنمون حک کنیم خیلی از مسیر رو جلو رفتیم ?
من خیلی انسان سلامتیم ، یعنی چندین ساله که مریض نشدم یا اگر موردیم بوده یه روزه رفع شده.. هروقت فکر مریضی و بیماریو شکستگی و… به ذهنم میاد، سریعا بی اعتنایی میکنم و هیچ جوابی بهش نمیدم و همون موقع تو ذهنم میام که خداوند همیشه منو سالمو سلامت نگه میداره .. به این صورت من همچنان سال بودمو هستمو خواهم بود.. ???
بعلارت دیگه تنها راه، بی اعتنایی به نجوا و بحث نکردنو درگیر نشدن باهاش و بجاش مرور مسائل امید بخش و ایمان آفرین و توحیدی و اینکه قدرت مطلق، قدرت رو به ما داده هست.
?️?️ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی وی آینهٔ جمال شاهی که توئی?️?️
?️?️بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی?️?️
?فقط کافیه هیچ جوابی به نجواهای شیطان نداد و باهاش بحث نکرد و تمام تمرکز رو روی زندگی و اهداف و سربلندی خودمون بزاریم
تنها راهکار ایمان به خداوند هستش که من از زندگیم لذت می برم و اون همه مسائل رو خودش درست میکنه ..
اینو در ذهن داشته باشیم فقط باید با ایمان ، بی اعتنا و خونسرد باشیم?
اگر انسان های حیله گر دورمون هست باید دونست که خداوند فرموده که مکر من پایدار تره .. ? اگر کسانی سعی در بی عزت کردنمون دارن باید بدونیم که خداوند فرمودند همه عزت دست من هستش.. و در آخر باید بدونیم خداوند فرموندند من منتقمم ..?? خداوند انتقام گیرندس.. لذا باید انتقام رو به عهده خدا گذاشت و بهش اعتماد کرد و اون میدونه که چه کار کنه … ما باید درک کنیم که اصلا فرصتی برای نجوا و محزون شدن . ناراحتی از دیگران نداریم زمان سریعا در گذره و ما می بایست از لحظه لحظه زندگی لذت ببریم و اگر از از موقعیتی یا حرفی یا چیزی ناراحتیم بی اعتنا باشیم و انتقام و یا نتیجه رو به خداوند واگذار کنیم،?? برعکس ما خداوند بینهایت وقت و دست برای رهبری جهان دارند لذا میبایست این بارها رو بر روی دوش خداوند انداخت ما قادر به کشیدنه این بارها نیستیم.. ??
??باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو??
اما در مورد کنترل بقیه ورودیهای ذهن
گاهی اوقات حرف هایی رو میشنویم مثل فلان بیماری زیاده فلان جا فقر هست یا آدما مردن یا فلان دختر معتاد شد یا فلان پسر بدبخت شد و …
دوستان ما فقط مسئول زندگیه خودمونیم نه دیگران..?
ما مسئول گرمایش کره زمین .. فقر .. تولید غذا .. مسئول فرزند مادر پدر همسر و مسئول ریشه کنکردن فقر و … نیستیم. هرکسی فقط مسئول زندگیه خودشه پس بهتره این بارها رو از دوشمون برداریم و فقط و فقط مسئول رفتار و کردار خودمون باشیم قرآن هم به صراحت میگه هرکس مسئول اعمال خودشه..??
و نکته بعدی ندین تلوزیون هستش .. ? ? ? باور کنید من موضوع حادثه سانچی رو یک هفته بعدش فهمیدم.. چون تلوزیون که نمیبینم اخبار که گوش نمیدم تو تلگرامم فقط تو کانالهای مثبتم و فقط فایل صوتی و ویدئوی انگیزشی و موسیقی های مثبت و شاد گوش میدم لذا بعد یک هفته یکی از دوستان بهم گفت ای اتفاق افتاده و تازه کلیم تعجب کرد که من چرا چیزی نمیدونم!!!
نکته بعدی شرکت در جمع های فامیل هستش.. ???? اصلا این نکته خیلی ریزه .. همین که کنار جمع فامیل میری شروع میکنن به گفتن از اینو اون و این باعث میشه این مسائل باعث تمرکز روشون میشه و باز تکرار در ذهن و همون داستان نجوا میشه.
وقتی تلوزیون صبح تا شب جلوی چشمون باشه و مدام در حال دیدن انواع بدبختیها باشیم و مدام هم در جمع های دوستان و فامیل ها باشیم و همش درمورد بدختیا و غیبتو و موارد ناخواسته صحبت کنیم خب معلومه در ذهنه ما هم همین میگذره و لذا فرکانسی هم میفرستیم خب مشخصا ناخواستس و نتیجشم که معلومه. پس میبایس تلوزیون و رادیو رو کامل حذف کرد و همچنین در خیلی خیلی کم در جمع های فامیل و دوستان که پر از صحبت در مورد غیبت و ناخواسته هاست حضور پیدا کرد و اصلا هم وارد بحث نشد .
????یه نکته دیگه اینه که اگر میخاین حالتون در هر لحظه خوب باشه این سوال قدرتمند کننده رو هر لحظه از خودتون بپرسید که نکات مثبت این لحظه چیه؟ ???
من خودم مثلا موقعی که تو خیابون راه میرم این سوال رو از خودم میپرسم سریع به ساختمونای عالی توجه میکنم یا هر زیبایی که دورم باشه رو میبینم و به وضوح حالم خیلی بهتر میشه حتی گاهی اوقات ماشینای تو کوچه ها رو میشمارم مثلا اگر 50 تا هم ماشین باشه قیمت هرکدومشم میانگین 30 میلیون باشه یعنی تو فقط یه کوچه یک میلیاردو پانصد میلیون تومن ثروت پارکه .. این یعنی جهان ثروتمنده
موقعی که هر اتفاقی میوفته این سوال رو بپرسید اگر عزیزی رو از دست میدیم شرایط خاصی پیش میاد این سوال رو اگر مدام بپرسیم واقعا معجزه میکنه. ????
?????إنّ مع العسر یسراً????
??????به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست????????