پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 105

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید توانا گفته:
    مدت عضویت: 1831 روز

    سلام و درود

    یادمون میره که قرار نیست به جای خاصی برسیم و مقصد ویژه ای نیست

    همش ی مسیره و رفتن و رفتن

    به خودم میگم

    تا چند ماه پیش همه فکرم داشتن ماشین بود فکر میکردم کلید اتفاقات جدید دوستی ها تفریحات و روابط جدید ماشین داشتنه

    بعد مدتی ، خریدم دارمش

    ولی این اتفاق ،اتفاق خاصی نبود

    در واقع شاید ی مدت نسبتا زیادیم باعث شد موودم بیوفته،‌انتظارهای نامناسبی داشتم و این خودش باعث ندیدن بقیه نعمت های زندگی شد

    یادمه وقتی شروع کردم به تمرین تمرکز به نکات مثبت، یکی از اولین چیزهایی ک مینوشتم صبحانه بود بله این که امروز چه خوراکی خوشمزه و مفیدی خوردم

    اینکه تو خونم قهوه ساز دارم و باهاش برای خودم قهوه درست میکنم

    اینکه بعضی صبحا که میرم خونه پرنده‌ی همسایه میخونه و با یکی از همکارا از سرکار برگشتم و منو رسونده

    داستان جالبیه

    خواسته و نیاز و تمرکز ذهنی

    واقعا اگر مهارت اینو پیدا نکنم، من خودم

    که ذهنم رو در هر روز روی نکات مثبت و نعمت های موجود همون روز و لحظات بذارم ،

    هیچ‌ وقت روزی نمیاد ک من راضی و شاد و خوشحال باشم چون همیشه منتظر یه اتفاق بزرگم ی شکوه و ی شوقم

    شاید این روزها دوباره به ته رسیدم که این بار از همین پایه ای ترین خوشی ها شروع کنم

    که در تنهایی درک کنم که من ارزشمندم

    که من بودم که لحظاتی پر از عشق شورمندی زیبایی و احساسات ناب رو ساختم

    که من همون شخص ارزشمندم

    که من همون فردیم که خواسته هایی داشت و بهشون رسید چیزهایی رو نمی دونست و الان اصلش رو داره گوش میده و تمرینش میکنه

    خداروشکر به خاطر اینکه

    حسم بهتر شده حداقل به بی خیالی رسیدم

    به اینکه تقلای اضافه برای اومدن شخصی به زندگیم نمیکنم

    به اینکه به رابطه خودم با جهان و خدا فکر میکنم به ارزشمندی و خالقیت خودم و فراوانی جهان

    خداروشکر به این خاطر که کم کم دارم تمرین میکنم که کاری نداشته باشم که بقیه چیکار دارن می کنن و تمرکزم روی خودم باشه

    هر آنچه که لازمه برای خلق کردن هر انچه که میخوایم، هست.

    فقط تمرین میمونه و تکامل و هدایت و یادگیری

    امیدوارم عملگرا تر باشم

    جهان نیازهای منو بهتر از خودم میدونه

    دقیقه اون چیزی ک میخوام رو میدونه

    فقط باید مقاومت هارو درک کنم و بردارمش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    عالم حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1356 روز

    سلام استاد عزیز و با اراده و دوستانی که واقعنی و با پشتکار دارن تلاش میکنن که زندگیشون رو تغییر بدن

    من وقتی که بخوام ذهنم رو کنترل کنم اول میام سه تا نفس عمیق میکشم و ذهنم رو روی دم و بازدمم متمرکز میکنم و حس خوبی رو تجربه میکنم با این کار بعدش ردی مثبت ها تمرکز میکنم و وقتی که ببینم ذهنم میخواد بپره به یه کانال دیگه دوباره سه تا نفس تمرکز روش و روی مثبت ها تمرکز میکنم درسته اولش سخته ولی بعدش اسون میشه من یه باوری دارم که انسان وقتی که بخواد شروع به کاری بکنه یا رها بکنه یه چیزی رو خیلی زود عادت میکنه به شرایط فقط ذهنش ممکنه مقاومت داشته باشه و نزاره که متوجه بشه وگرنه که فرد خودش عادت کرده به شرایط. جدیدش .. و وقتی که شروع کردم به مثبت دیدن زندگیم عوض شده این فایل نشانه من بود که بیشتر تلاش کنم روی کنترل ورودی های ذهنم ممنونم از خدای مهربانم که منو هدایت کرد به این دنیای زیبای ها و استاد تشکر میکنم ازتون و از خانم شایسته عزیزم 😊

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Mohamad گفته:
    مدت عضویت: 1209 روز

    با سلام و درود

    ♦️تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟

    شغل من صنایع چوبیه کارآموزی داشتم حدودن ۱۶ سالش بود و ققط برای کار آموزی اونجا کار میکرد و اجازه هم نداشت ک با دستگاها و اره ها کار کنه ی روز ک من کارگاه نبودم بدون اجازه رفته بود با یکی از اره ها کار کنه ک دستشو برید و من امدم بردمش بیمارستان و … وقتی رفته بود خونه ترسیده بود بگه بدون اجازه رفتم پای اره کار کنم وفردای اون روز بردادرش امد ک من شکایت دارم و خسارت میخام ازت منم بی توجه ب حرفای اونا فقط تمرکزم رو گذاشتم روی نگات مثبت و هردفعه با خودم میگفتم محمد بهش فکر نکن

    خلاصه فردای اون روز با پدرش آمدن کارگاه و پدرش خیلی عذر خواهی کرد بابت رفتار پسرش و هم تشکر کرد بابت رسیدگی و درمانش و طبق تعهدنامه ای ک داشتیم متنی رو نوشت ک من هیچگونه شکایتی ندارم و پسر من بدون اجازه از اره ها استفاده کرده

    و خیلی ساده طبیعی و بدیهی ب کارمون ادامه دادیم

    خدا شکرت، سپاسگزارم

    💠چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟

    همونطور ک استاد توی کتاب رویاهایی ک رویا نیستند گفتن سعی میکنم شکارچی نکات مثبت باشم

    یعنی از صبح ک بیدار میشم دنبال نکات مثبت میگردم

    از اهدافی ک دارم، برنامه هام، از اینکه یه روز دیگ رو زندگی میکنم و بابت تک تک لحظاتم شکر گذاری میکنم

    بهترین و همیشگی‌ترین نکته مثبت هر روز آرامشی هست ک دارم و بابتش شکر‌گذارم

    خدا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    خاتون حاجی وند گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    سلام دوستان سلام استاد عزیزم سلام مریم جان

    من از استاد یاد گرفتم که هر وقت شرایط منفی میشه به خودم بگم درسته که شرایط بحرانیه اما تو باید یه کارو انجام بدی و اون هم کنترل ذهن این تنها کاریه که ازت برمیاد و باید ، باید و بااااااااااید انجامش بدی اگه انجامش ندی باید تاوان پس بدی حاضری اتفاق بدی رو تجربه کنی ؟ اگر ذهنتو کنترل نکنی بد میبینی خلاصه اینجوری ذهنمو متقاعد میکنم و دستشو میگیرم میبرم سمت زیبایی ها تا بتونم با توجه به زیبایی ها ذهنمو کنترل کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    ❤️به نام الله هدایتگرم❤️

    سلام به دوستان عزیز و استادجان

    💠تجربه شما درباره کنترل ورودی های ذهنت چیست؟

    💠چه راهکاری برای تمرکز بهتر و بیشتر بر نکات مثبت اطرافت ات داری به گونه ای که به مدت زمان بیشتری در احساس خوب بمانی، کمتر نگران شده یا بترسی یا حتی بتوانی نکات مثبت را از دل هر وضعیت به ظاهر نادلخواهی نیز شناسایی و بر آن متمرکز شوی؟

    🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

    💠 چند روز پیش پارچه نخی گرفتم که یک پیراهن بلند مامانم برام بدوزه تا توی این گرما راحت باشم ،

    متوجه شدم مامانم فعلا حوصله نداره بدوزه،گفتم مامان بدوزش قاطعانه گفت نه نمیدوزم!

    مثل قبلم اگر میخاستم رفتار کنم باید دوسه روز اصرار میکردم دوسه روز بست پیش مامانم مینشستم و به قولی مخش رو میزدم تا راضی بشه زودتر بدوزه😂تازه کلی هم انرژیم میرفت

    اما من به خودم گفتم از همین مسائل روزمره و‌کوچیک باید شروع کنم و رفتارام بر طبق قانون باشه

    وقتی مامانم گفت لباست رو نمیدوزم اولش حسم بد شد ولی خیلی زود خودموکنترل کردم و اهمیت ندادم پارچه رو تا کردم و کنار چرخ خیاطی مامانم گذاشتم

    اصلا حرفی نزدم نخاستم راضیش کنم

    توی ذهنم رها کردمش گفتم این پارچه مال منه بلاخره که دوخته میشه حالا مهم نیست زمانش چه وقتی باشه فقط من سپاسگزارم که همچین پارچه رو دارم

    دقیقا روز بعد که تو حیاط بودم مامان صدام زد گفت بیا بگو لباست رو چه مدلی بدوزم ،واقعا خوشحال کننده بود و

    این نتیجه کنترل ذهن و سپاسگزاریه

    همون روز کامل وقت گذاشت و پیراهنم آماده شد💪

    الان اون پیراهنه تنمه هرلحظه به خودم میگم ببین چقدر خوب ذهنت رو‌کنترل کردی و خدا چه زود جواب داد خدایاشکرت

    🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹

    💠برای اینکه همیشه کل روز احساسم عالی باشه صبحها به محض بیدار شدن برای خواب عمیقم برای بالشم برای تختم برای هرچیزی که همون لحظه میبینم تو‌ذهنم شکرگزاری میکنم بعدش میگم امروز هدفم چیه؟

    مثلا امروز میخام رو فایل های عزت نفس کار کنم خدایا بهم کمک کن

    یا مثلا امروز هدفم خرید کردنه خدایا خودت بهم بگو‌کجا برم

    شبها هم قبل از خوابم اتفاقات روز رو مرور میکنم و براشون شکرگزاری میکنم

    با اینکارها حسم خوبه و ذهنم مدام درگیر همون چیزایی میشع که اول صبح بهشون فکر کردم

    💠من توی دوره قانون سلامتی هستم و روشی که استاد اونجا یادآوری کردن خیلی بهم کمک میکنه همیشه حسم خوب باشه اینکه سوالهای خوب از خودمون بپرسیم

    مثلا امروز چه هدفی دارم

    براش چیکار کنم

    امروز از چیا سپاسگزارم و….

    💠هروقت حسم با ناخاسته ای میخاد بد بشه آموزشهای استاد رو بیادمیارم

    میگم این ناخاسته و این تضاد خیلی خوبه خداروشکر پیش اومد همین منو رشد میده همین تضاد بهم میگه باورام ایراد داره

    بقول استاد ما ازیکجایی باید بفهمیم کدوم باورامون ایراد دارع دیگه

    و همین تضاد ها هستن که نشون میدن باباجان فلان باورت هنوزم ایراد داره روش بیشتر کار کن

    اینجوری که به قضایا نگاه میکنم احساسم عالی میشه اهمیت خیلی چیزا برام کم میشه و دیگه نه ترسی هست نه حال بدی

    البته من باید هنوزم خیلی کار کنم تا ناآگاهانه فکرم تغییر کنه اما فعلا آگاهانه سعی میکنم خط فکریم رو تغییر بدم و یک پروسه قشنگیه

    همین چیزی که گفتم مثل آب روی آتیش عمل میکنه

    خیلی باحاله💪

    اینهم راه حلی بود که برای بودن تو احساس خوب استفاده میکنم

    در پناه الله یکتا ❤️💪

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1364 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خدایا شکرت بابت این زیبایی تی شرت قشنگ استاد اون دریایی آبی زیبا و قشنگ اون ساختمان های زیبا و قشنگ نماد فراوانی سمت میامی خدایا شکرت بابت اون قسمت کلیپ خانه قشنگ صحنه زیبا

    راه کنترل ذهن!!!!

    من زمانی که با قانون آشنا شدم همون روز تمام افراد رو حذف کردم از زندگیم همکار حتی خانواده یعنی کمتر حرف زدم باهاشون و اینکه خدارو شکر اخبار که کلا خیلی ساله حذف کردم حتی دیدن فوتبال نگاه نمیکنم به جاش اموزش میبینم مثلا هرکی میاد حس منفی میده مثلا خواهر برادر سریع حرفو عوض میکنم یا از توی جمع بلند میشم جالبه خانواده من اون وجه از شخصیتشان رو نشون میدن هماهنگ با درون من حتی همکارهای قبلیم یعنی روابطم عالیه و اینکه من همیشه توی گوشیم زیبایی هارو ثبت میکنم مینویسم شب قبل خواب میخونم چشم بسته کلمه سپاس گزاری میکنم الله اکبر امروز چه قدر نشانه دیدم همین الان نشونه دیدم مثلا وسط همین فایل یه دونه انار بهم دادن چون خودم تو باغ چیده بودم اما حواسم نبود بهم دادن گفتن یادت رفته این نشونه هست بعدش آهنگ غمگین اخبار خط قرمز منه!بعدش من توجه میکنم به زیبایی ها مثلا توی بدترین تضادها به جای اینکه غم بخورم رفته بودم اون روز توی خیابان به رابطه عاشقانه توجه میکردم به خونه هایی میلیاردی خدا شاهده توی اون وضعیت که من بودم خیلی کنترل ذهن سخت بود اما کنترلش کردم خیلی راحت و اینکه کلا صبح زود با تعهد نامه بلند میشم عین یک خدمت مثلا قوانین جهان رو میگم مثلا من باید درلحظه حال باشم و به خودم میگم هیچ راهیی نیست بعدش همین باعث میشع در لحظه حال باشم

    دوستتون دارم همگی🙏🏻

    دوستان دارم بعد ۳دقیقه دیگه کامنت اضاف میکنم

    همین الان از فروش محصولاتم نقد بهم ۵۰،۰۰۰تومان دادن خدایا شکرت توی همین فایل من ۲تا نشونه خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    مریم حقیقت گفته:
    مدت عضویت: 1604 روز

    سلام به رب عالمیان .سلام و درود به استاد گرانمایه و مریم خانم عزیز

    استاد امروز کلی حرف دارم که چون میدونم خودتون شخصا میخونید و البته دوستان عزیز هم‌میخونند شروع به نوشتن کردم

    امروز من در حال تمرکز به زیبایی ها مطلبی خواندم که فکر میکنم هدیه امروزم بود

    از بزرگی می‌پرسند که هدف در زندگی چیست و ایشون فرد سوال کننده را با خود تا رودخانه ای می‌برد و وارد آب می‌شوند تا جایی که در عمق زیاد رودخانه استاد سر شاگردش را در آب فرو می‌کند هنگامه که شاگرد اکسیژن کم میاره به زور سرش رو بیرون میاره و کمی نفس میکشه دوباره استاد سر شاگرد را به داخل آب می‌برد و بعد از چند بار تکرار این کار شاگرد با تعجب به استاد میگه من فقط پرسیدم‌هدف چیست چرا شما اینکار را میکنی

    استاد میگه زیر آب در چه حال بودی شاگرد میگه در ۸ال دست و پا زدن برای دریافت اکسیژن استاد میگه به این‌ میگن هدف یعنی تمام سعیت را با تمام‌وجود انجام‌دهید تا به اون برسید حتی اگه شانس موفقیت شما کم باشه

    استاد عباسمنش بزرگوار من بر اساس آموزهای شما گوش کرده و عمل کردم مقدار بسیار زیادی پاشنه آشیل دارم آنقدر زیاد که بعضی هاشون رو حتی نمیشناسم اما سعی کردم هر چه یاد میگیرم رو عمل کنم بعضی اوقات آنقدر زود وارد عمل میشم‌که در قسمت‌های دیگه متوجه میشم کجا اشتباه کردم‌اما این‌ شجاعت را در خودم ایجاد کردم که هدف و تمرکز و عمل رو انجام‌بدم من‌ نحوه ی مهاجرت شما رو دیدم عالی بود منم از خداوند این‌ نوع مهاجرت رو خواستم و خدا رو شکر داره جور میشه من برای بیزینس خودم تمرکز میکنم و مشتریان خوشحالی میبینم که پول زیاد خرج می‌کنند و محصول منو می‌خرند استاد یک شعار دارم میگم مریم نترس اون خدایی که تا امروز به بهترین وجه کنارت بوده همیشه هست هم در سرزمین غربت و هم در جهان دیگر پس تنها نیستی پس با تکیه به همون رب قدرتمند خودم‌ دارم حرکت میکنم و از هر اشتباهم درس میگیرم الان که کار مهاجرت به آسان‌ترین وجه و باورنکردنی در حال درست شدنه دوست دارم وقتی اومدم آمریکا به دیدنتون بیام و از نزدیک ازتون تشکر کنم اما یه هدف دیگه زدم‌که اونو هم مثل مهاجرتم‌نوشتم و تمام تمرکزم روی اونه که به خودم ۵ سال مهلت دادم بعد از ورود به سرزمین جدید اون کار را هم انجام بدم

    خدای من‌ای رب عظیم ای پشتیبان و تکیه گاه من

    ممنون که من را در تمام شرایط زندگی و در تمام‌لحظات آن که من نمی دانم چه کاری بهتر و چه مسیری سهل تر است مدام برایم راه‌ها را روشن و مسیرها را هموار میکنی خدایا شکر برای حضور استاد مهربان و دقیق و مریم بانوی با پشتکار و سخاوتمند

    من خیلی زود با نتایج خودم بر میگردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    رضا کیوانلو شهرستانکی گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    سلام استاد عباس منش عزیز و مریم خانوم شایسته استاد خیلی عالی توضیح دادید واقعاً همینطوره استاد کنترل ورودی ها خیلی خیلی سخت تر از بیل زدنه واقعا جهادی اکبر نیاز هست ولی وقتی تصمیم میگیری که کنترل کنی و فایل های استاد رو گوش کنی خیلی زود میفهمی که هی یواش یواش داره حالت خوب میشه ولی ما قانون تکامل رو درک نمی‌کنیم فک میکنیم ک الان حالمون خوب شده داریم از زندگی لذت می‌بریم باید الان برسیم به اون ماشین آخرین مدل و بد اون اتفاق نمیفته و ما دل سرد میشیم و دیگه ورودی ها رو کم کم کنترل نمی‌کنیم و باز میبینیم که احساسمونم کم کم بد میشه و از مسیر خارج میشیم من خودم این اتفاق واسم پیش اومده و الان کل هدف من اینه که از زندگی لذت ببرم واقعا هیچ چیز حال خوب نمیشه من خیلی علاقه دارم به رانندگی و الانم پولشو دارم که ماشین بخرم و از کارم استعفا دادم و کارمو شروع کنم دیگه ۲۴ساعت فایل های استاد رو گوش میکنم و عمل میکنم چون دیگه شب گرد تنها میشم 😂😂و دیگه ورودی های ذهن به شدت کنترل میشه استاد عزیزم خیلی سپاسگزارم شما در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    امیر محمد گفته:
    مدت عضویت: 2369 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان تشکر اول از استاد برای طرح این سوال و تشکر از دوستان بابت پاسخ هاشون چند تارو خوندم عالی بود اما من برای کنترل ذهنم اول همیشه یاداوری میکنم که موجودی فرکانسی ام این موضوع خودش منو کلی جلو میندازه نسبت به بقیه وقتی من مسئولیت زندگیم رو بمزیرم حواسم به ارتعاشم هست دوم توحید که اساس جهان هستیه سعی میکنم جهان رو با یه قدرت ببینم اینجوری خیلی حسم خوب میشه و کلی ترس و غم هام از بین میره و احساس قدرت میکنم وقتی برخورد خدا با ما رو بر اساس سیستم میبینم نه شانسی .بعدی دوری از رسانه های واقعا نابودگر از وقتی که رها کردم تلویزیون رو بی نهایت ارامش گرفتم و حسم خوب شد ،دوستان مضر و سمی و درد و دل با افراد سعی کردم به کلی اینارو حذف کنم که داشتم من رو به قهقرا میبردن خب اگه همینارو رعایت کنم کلی جلو میافتم ولی کنار اینا سوال میپرسم مثلا به تضادی میخورم یه سوال میپرسم ک حسم بهش خوب بشه ،شکرگزاری میکنم که باعث میشه ذهنم دنبال چیزایی بره که دید شکر گزارانه تر بده بهم .ورزش هم میکنم ورزش عالیه خیلی حسم رو خوب میکنه و بهم ارامش میده و باعث میشه هورمون هایی ترشح کنه بدنم که شادی اوره و ترشح این هورمون ها باعث اومدن افکار خوب توی ذهنم میشه با تشکر از استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    Abby گفته:
    مدت عضویت: 1794 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم مهربون و دوستان

    من مدتی هست که کامنت نذاشتم ولی سعی به عمل کردن به آموزه های استاد هستم.

    کاملا استاد با شما موافقم. من الان با دیدن این فایل که نشانه امروز من هست به این نتیجه رسیدم که من بدون اینکه به این موضوع فکر کنم الان در موقعیتی هستم که خوشحالم و به مسیری هدایت شدم که در حین یادگیری و لذت بردن هستم. خدایا سپاسگزارم

    به مسیری هدایت شدم که جزء افکار مثبت و احساس خوب و دیدن زیباییها ، چیز دینه ای توش نیست. خدایا سپاسگزارم

    ممنونم استاد عزیزم، ممنونم که هستین و با این صحبت تون دوباره منو متوجه داشتن این نعمتها کردید. خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت

    شاد، سلامت و در پناه الله یکتا 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: