پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 4

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سانر سانر گفته:
    مدت عضویت: 3144 روز

    چند شب پیش فیلمی در تلوزیون نمایش داده میشد و ما خیلی علاقه داشتیم تا اخر ببینیم و اخر ماجرا رو بفهمیم

    دقیقاصبح همون روز فایلهایی از سایت اقای عباس منش در مورد کنترل ورودی ها گوش داده بودم و تصمیمم بود جلوی ورودی های اشتباه رو بگیرم. اما جذابیت فیلم خیلی بالا بود و نشستیم پای فیلم گفتم اخرین باره..

    یکم از فیلم که گذشت بدون دلیل خاصی یه اتفاق بد افتاد و ارامش از همه ی خانواده گرفته شد و حدودا تا یک ساعت بعد اینکه تلویزیون رو خاموش کردیم مشکل حل شد. و من متوجه شدم بخاطر مرور ذهنی اتفاق هایی که توی فیلم اتفاق افتاده بود هست که هنوز مشکل حل نشده.

    واقعا این همه تاثیر!!!

    الان به قدرت جلوگیری از ورودی بد و قدرت دادن به ورودی درست کاملا پی بردم

    و فکر میکنم مهم ترین راه کنترل ورودی ها آهنگ ها. تلویزیون. رسانه های اجتماعی. هست و برای حل اعتیادی که به نت و … داریم بهتره یک دوست همراه انتخاب کنیم و پیشرفت ها رو ببینیم مثلا در یک سایتی مثل سایت اقای عباس منش شرکت کنیم و وقتی دوستان دیگرمون رو ببینیم اینجا چقدر نطرات قشنگ میزارن و حالشون خوبه پس حال ماهم خوب میشه با فکر کردن به پیشرفت همه انرژی های مثبت به سمت ما جذب میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  2. -
    سید علی فاضلی گفته:
    مدت عضویت: 3059 روز

    سلام ب دوستان شاد و عزیزم

    جواب من ب أین سؤال اینکه کارهایی ک خودم انجام میدم رو میگم

    اولا: وقتی أز خواب بیدار میشم ب سقف نگا میکنم روی سقف اتام تابلوی ارزوهام رو نصب کردم وقتی ب انها نگا میکنم در چندثانیه تصویرسازی میکنم و احساس خوبی بهم دست میده

    ٢: وقتی از تخت میام پایین جلوم کند لباسام هست روی اون عکس اسکناس دولار گذاشتم (اگه دولار میخردیم امروز کلی سود میکردم?)

    ٣: وقتی میرم دستشویی برا نماز اماده بشم خونه ما ویلایی هستش بزرگه چون داخل شهرک زندگی میکنیم تا میرم تا وضو بگیرم در أین مدت عبارتهای تأکیدی رو میگم

    4: حالا وقت اماده شدنم هست روی اینه جملات مثبت و زیبا نوشتم ک خوندن انها احساس خیلی خوبی داره

    5: حالا وقت رفتن ب سرکارم شد میرم سوار ماشین زیبای کوپه سفیدرنگ دو دره (اسم ماشینم هستش وانت پراید دارم ?) در راه ب سخنان عشقم ویژنم عموجونم سیدحسین گوش میدم تا برسم ب سر کارم

    6: وقتی مشتری میاد و میره مغازم شلوغ میشه خداروشکر میکنم و باور فروانی رو ب خوادم میگم

    ٧: موقع ک خلوت میشه ب مغازه های کنار نگا میکنم ب رفت امدم مردم و ثروتی ک در حال گسترش هست توجه میکنم و باور فراوانی رو تقویت میکنم

    ٨: من ی گوشی موبایل دارم و همه کارهام رو انجام میده حتی أین نظررو هم با گوشی نوشتم روی جلوی گوشیم سمت رأست بالا روی کاغذ کوچیکی نوشتم الحمدالله و چسبوندم ک هر موقع ب گوشیم نگا کنم خداروشکر کنم بابت همه نعمت ها

    ٩:وقتی إز سرکار هم میام ب سخنان استاد گوش میدم

    ١٠: وقتی تلویزیون نگا میکنم ب مستند های علمی ورزشی و موسیقی نگا و گوش میدم

    ١١: و در تنهایام تصویرسازی میکنم قوانین جهان رو مرور میکنم ب فایلها فکر میکنم و مینوسیم

    ١٢: اگر أیده اَی بیاد ذهنم زود ان را یاداشت میکنم

    ١٣: موقع خواب هم جملات تأکیدی رو میخونم ب تابلو نگا میکنم تصویرسازی میکنم بعد نمیدونم کی صبح شد خوابیدم رف ??

    أین کاراهایی ک من انجام میدم وسلام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 58 رای:
  3. -
    سردار ایرانی گفته:
    مدت عضویت: 2837 روز

    به نام خالق بی همتا…به نظر من و براساس تجربه میگم که پایه و سنگ بنای مثبت اندیشی و ایجاد باورهای قدرتمند شکر گذاری است.اونجایی که روزی هزاران بار از خداوند رحمان بابت تک تک نعمت هاش خالصانه تشکر میکنی و هر روز هزار بار با رب خودت عاشقانه معاشقه میکنی این باور رو تو وجود خودت به وجود میاری که بله من طلبکار خداوند نیستم من همیشه بدهکار خدای رحمان بابت اینهمه نعمت و اپشن ومزایا نسبت به بقیه موجودات وحتی بقیه انسانها هستم.. اینجاست که واقعا سنگ بنای شروع ایجاد باور های عالی رو تو خودت میگذاری وتمام احساسات خوب و عالی جهان پا به سرزمین وجودت میزارن و تو رو راهنمایی میکنن به سمت اهدافت چرا که چکیده ی تمام مثبت اندیشی میتونه همین تک جمله باشه که حالتو خوب کن،اتفاقات عالی برات میوفته و شکر گزاری خداوند رحمان حال منو خوب کرده هر جا کمبودی میبینم نگران نمیشم.غمگین نمیشم.و به عدالت رحمان شک نمیکنم. الان وقتی معلولی رو میبینم که یک پا نداره دلم براش نمیسوزه!!!تو همون لحظه دعایی براش میکنم و به عنوان شکرگزاری صدقه ای نمیدم یا نمیگم خوبه که دوتا پا دارم عوضش به خاطر سلامتی تمام وجودم شاکر خداوند رحمان هستم…دومین پله ی ساخت باورهای قدرتمند زبان هستش که راجع به افکار منفی حرف نزنی..توی بحث ها ی ضعیف و منفی شرکت نکنی و عوضش توی ذهنت از باورهای عالی و قدرتمند یاد کنی میتونی امیدوار به ساختن ذهنی قدرتمند بشی… حتما داستان تاکسی ها و راننده هاشون و مردم سوار تاکسی خودشون رو بهترین کارشناش تو همه ی امور کاینات میدونن رو تجربه کردین. وقتی سوار میشی کارشناسان تاکسی به راحتی میتونن اسفالت بد خیابون رو به نباریدن باران ربط بدن و اخرش هم نتیجه بگیرن که مردم ایران با این وضع محکوم به مردن و بدبختی هستن. من سوار تاکسی میشم و سعی میکنم تو بحث ها شرکت نکنم گاهی فکر میکنم کسی ناراحت میشه اینکه من نشستم و لبام به هم چسبیده و جواب چیزی رو نمیدم که اینم با توجه به گذشته ام و باورهام کار سختیه. اما به خودم میگم ناراحتی افراد منفی مهم نیست!!!!!دیدن و شنیدن هم عامل مهمی در ساختن باورها محسوب میشن به نظرم دیدن ودنبال کردن فیلم و سریال و تلویزیون و ماهواره ،رادیو و شبکه های اجتماعی مخرب باید به صفر برسه یا حداقل خیلی اگاهانه تر دنبال بشن به نظرم توی اینا باور های مثبت و قوی کمترن از منفی ها مثلا من چند جا خوندم و شنیدم که فیلم گرگ وال استریت یک فیلم انگیزشی است که بعد از دیدنش فهمیدم باورهای منفی زیادی داره که به درد یک دانشجوی مثبت اندیشی نمیخوره اگر چه نکات مثبتی هم داشت…کتاب خوندن و فکر کردن و سوال پرسیدن از خودمون میتونه جایگزین خوبی باشه برای اینا!!! امیدوارم که من و همه دوستان برای تغییر دنبال تمرینات قلمبه سلمبه نباشیم با کمی تفکر و کمک گرفتن از خدای رحمان موفقیت دور نیستت…به امید ساختن دنیایی کمی بهتر تر…. یا حق….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      سمیه اسفندیاری گفته:
      مدت عضویت: 1877 روز

      سلام دوست عزیز،زیبا بود کنترل ورودی هاتون

      این جلمه اینکه مت دانشجوی مثبت اندیشی بودم رو خیلی دوست داشتم،این جمله به آدم ارزش و بهای زیادی میده و این تلاشی که از همان شروع کار نتیجه میاد و حالت خوبه،از شما سپاسگزارم درپناه خدا شاد و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 965 روز

      سلام و درود خدا بر سردار ایرانی

      سر به بالا داری باعشق الهی باشی همیشه کامنت زیبای تو بعد 7سال به من رسید تا بخونم و ازش درس یاد بگیرم و لذت ببرم خیلی خوش فکری وچقد قانون خدا ساده هستو خیلی هامون دنبال یک فرمول عجیب غریب بودیم دمتگرررررم که خلاصه و مفید اعلام کردین که ما میتونیم بهترین بشیم بشرط کنترل زبان و کنترل چشمها و کنترل ذهن که واقعا کنترل زبانم خیلی مهمه دمتگررم از آگاهی که بما تزریق کردین.ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    اتوسا گفته:
    مدت عضویت: 3541 روز

    با سلام به خانواده دوست داشتنی عباسمنش

    من برای کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت چندین کار انجام میدهم، هر چیز زیبایی که اطرافم هست میبینم و چیزی که میبینم و دوست دارم داشته باشم بابت وجودش سپاسگذارم. هر شب دفتر اعتماد به نفس میخوانم و تمرینات شکر گذاری انجام میدهم.

    ??????

    هر زمانی افکار منفی به ذهنم خطور میکنه از فکر بیشتر راجع به منصرف شده و فقط به چیزهای خوب فکر میکنم و تمرکز فقط بر نکات مثبت میگذارم.

    ???????

    ناراحتی که برام به وجود امده و حس بدی به من دست میدهد اون ناراحتی و حس را مربوط به گذشته خیلی دور میدانم و توجه به خواسته هام و نکات مثبت خودم معطوف میکنم و سعی میکنم ایراد هام را ببخشم و مدت زمانی که ذهنم در حس منفی میماند نسبت به دفعه های قبل کمتر میکنم و حتی برای بدست اوردن این حس و زودتر به تغییر حس تبریک میگم که نصبت به دفعه قبل کمتر زوم کردم

    ????????

    و سریع به این فکر میکنم که از لحاظ ذهنی به حال خوب برسم

    ??????????

    و دیگه اینکه در تمام موارد خودم را مسول تمام رفتار هام میدونم و نصبت به تغییر این حالات و رسیدن به حس خوب تمام تلاشم میکنم.

    ???????????

    کم کم تلاش میکنم که به اون نقطه اوجی که میخوام برسم و فقط خوبی ها و مهربانی ها ببینم و فقط من و خدای خودم هستیم و به هیچ کس ربط نمیدهم و با تمام وجود این باور دارم که هیچ قدرتی بالاتر از الله یکتا نیست.

    ?????

    و در اخر همیشه اینطور نیست که فقط خوبی و خیر به ما برسد، فقط ما چون از ورود افکار منفی جلوگیری میکنیم مدت زمانی که توی این حس بمونیم با کمک الله یکتا کمتر از قبل میشه و ما کنترل زندگی در دست میگیریم و فقط روی حس خوب و حال خوب تمرکز میکنیم. ????????

    با ارزوی سعادت سلامت ثروت و خوشبختی برای همه دوستان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  5. -
    نیما جلالی گفته:
    مدت عضویت: 2772 روز

    نام و یاد خدای مهربان ، آرامش دهنده قلبهاست

    با درود به همراهان مهربان ، و آرزوی شادی ، تن درستی و به روزی برای همگی …

    بنا به تجربه شخصی ، موارد زیر در وجه ” بیرونی ” بسیار مفید و موثر میباشد :

    1- اصلاح الگوی خوراک : حذف ” فریزر ” از چرخه زندگی ، حذف کامل فست فود ، حذف کامل نمک ، حذف کامل شکر ، حذف کامل شیرین کننده های صنعتی ، حذف کامل نوشابه و جایگزینی با آب / دوغ خانگی و بدون گاز ، استفاده بی دریغ از سبزی تازه و میوه ، جایگزینی وعده شام با سالاد و میوه ، حذف کامل اسنک و جایگزینی با میوه خشک ، جایگزینی چای سیاه با چای سبز ، کاهش کافیین و جایگزینی با دم نوش گیاهی ، کاهش مصرف نوشیدنی های الکلی ، حذف تنباکو در تمامی انواع ، همراه داشتن قمقمه شخصی حاوی آب همراه با برش میوه و نوشیدن بطور منظم ، …

    2- اصلاح الگوی خواب : مقید بودن به خوابیدن / بیدار شدن در ساعتی مشخص ، استفاده از 8 ساعت خواب مفید در شبانه روز ، حذف تمامی ابزارهای الکترونیکی ( تلوزیون ، رسیور ، … ) از اتاق خواب ، عدم استفاده از موبایل یا تبلت قبل از خواب ، قراردادن موبایل در حالت ” پرواز ” درصورت الزام به استفاده از آلارم صبح ، تنظیم دمای اتاق بین 22 تا 24 درجه سانتی گراد ، …

    3- اصلاح الگوی رفتاری – فعالیت بدنی : داشتن ترازوی دیجیتال و سنجش صبحگاهی وزن بدن ( بعد از استحمام ، قبل از صبحانه ) ، پیاده روی و انجام حرکات کششی در هر زمان / مکان ممکن ، استفاده از پله بجای آسانسور در طبقات پایین ، ترک خودرو کمی دورتر از مقصد و پیاده روی تند تا مقصد ، …

    4- اصلاح الگوی رفتاری – ظاهر مناسب : استحمام روزانه ( با رعایت سخت گیرانه صرفه جویی در مصرف آب ) ، استفاده از لباس تمیز ، مناسب و متناسب ، آراستگی ظاهر ، ( در خانمها ) استفاده از لوازم آرایشی و محصولات محافظت از پوست و مو ، ( در آقایان ) اصلاح صورت / مرتب کردن ریش و سبیل ، …

    در وجه درونی ، برای شخص بنده ، داشتن ” حس حضور ” دائمی ، بهترین و موثرترین ابزاری است که ” حال خوش ” مدام ، یکی از دهها نتیجه عالی آن است …

    با آرزوی بهترین بهترینها برای تک تک شما همراهان مهربان ، خصوصاً برای استاد عزیز و آواتار معاصر ، جناب عباس منش نازنین . بفرموده : ای دلبر من ، الهی صد ساله شوی …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
      • -
        نیما جلالی گفته:
        مدت عضویت: 2772 روز

        درود دوست من ؛ با آرزوی شادی ، به روزی و تن درستی برای شما و همه عزیزان ، و سپاس از درج نظر خود :

        نمیدانم تجربه طی مسیر ( علمی ، معنوی ، … ) با استادی دانشمند و عالم داشته اید یا خیر ، ولی اطمینان دارم تجربه همراهی پدری مقتدر ، مهربان و آگاه را داشته اید : حس اطمینان به اینکه در هر لحظه ای از مسیر ، از حمایت و هدایت پشتیبانی در بالاترین درجه از توانایی ، دانایی و عشق بهره مند هستید ، برای هر پرسش ، پاسخی عملی و کاربردی دریافت میکنید و چنانچه به مسیری خطا وارد شوید ، در نهایت مهر و شفقت مورد تذکر واقع شده و به مسیر اصلی برگردانده میشوید ، در بنده حسی ایجاد میکند مرکب از اعتماد به نفس و پایداری ؛ این حس برای من ” حس حضور دائم ” نام دارد .

        امیدوارم توانسته باشم پاسخی درخور به پرسش شما داده باشم .

        با آرزوی بهترینها برای شما ،

        شاد باشید .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      صادق صادقی گفته:
      مدت عضویت: 2823 روز

      سلام دوست عزیز عالی بود

      فقط نکته مهمی رو یاد آوری کنم و مطمئن هستم هم اطلاع دارید .

      در طول روز هر کاری که انجام میدهید به حستون توجه کنید اگه حستون خوبه نشونه اینه که مسیرتون درسته و اگه حستون بده نشونه اینه که از منبع اصلی که خدا باشه فاصله گرفتین .

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سردار ایرانی گفته:
    مدت عضویت: 2837 روز

    به نام خالق بی همتا…به نظر من و براساس تجربه میگم که پایه و سنگ بنای مثبت اندیشی و ایجاد باورهای قدرتمند مثبت اندیشی است.اونجایی که روزی هزاران بار از خداوند رحمان بابت تک تک نعمت هاش خالصانه تشکر میکنی و هر روز هزار بار با رب خودت عاشقانه معاشقه میکنی این باور رو تو وجود خودت به وجود میاری که بله من طلبکار خداوند نیستم من همیشه بدهکار خدای رحمان بابت اینهمه نعمت و اپشن ومزایا نسبت به بقیه موجودات وحتی بقیه انسانها هستم.. اینجاست که واقعا سنگ بنای شروع ایجاد باور های عالی رو تو خودت میگذاری وتمام احساسات خوب و عالی جهان پا به سرزمین وجودت میزارن و تو رو راهنمایی میکنن به سمت اهدافت چرا که چکیده ی تمام مثبت اندیشی میتونه همین تک جمله باشه که حالتو خوب کن،اتفاقات عالی برات میوفته و شکر گزاری خداوند رحمان حال منو خوب کرده هر جا کمبودی میبینم نگران نمیشم.غمگین نمیشم.و به عدالت رحمان شک نمیکنم. الان وقتی معلولی رو میبینم که یک پا نداره دلم براش نمیسوزه!!!تو همون لحظه دعایی براش میکنم و به عنوان شکرگزاری صدقه ای نمیدم یا نمیگم خوبه که دوتا پا دارم عوضش به خاطر سلامتی تمام وجودم شاکر خداوند رحمان هستم…دومین پله ی ساخت باورهای قدرتمند زبان هستش که راجع به افکار منفی حرف نزنی..توی بحث ها ی ضعیف و منفی شرکت نکنی و عوضش توی ذهنت از باورهای عالی و قدرتمند یاد کنی میتونی امیدوار به ساختن ذهنی قدرتمند بشی… حتما داستان تاکسی ها و راننده هاشون و مردم سوار تاکسی خودشون رو بهترین کارشناش تو همه ی امور کاینات میدونن رو تجربه کردین. وقتی سوار میشی کارشناسان تاکسی به راحتی میتونن اسفالت بد خیابون رو به نباریدن باران ربط بدن و اخرش هم نتیجه بگیرن که مردم ایران با این وضع محکوم به مردن و بدبختی هستن. من سوار تاکسی میشم و سعی میکنم تو بحث ها شرکت نکنم گاهی فکر میکنم کسی ناراحت میشه اینکه من نشستم و لبام به هم چسبیده و جواب چیزی رو نمیدم که اینم با توجه به گذشته ام و باورهام کار سختیه. اما به خودم میگم ناراحتی افراد منفی مهم نیست!!!!!دیدن و شنیدن هم عامل مهمی در ساختن باورها محسوب میشن به نظرم دیدن ودنبال کردن فیلم و سریال و تلویزیون و ماهواره ،رادیو و شبکه های اجتماعی مخرب باید به صفر برسه یا حداقل خیلی اگاهانه تر دنبال بشن به نظرم توی اینا باور های مثبت و قوی کمترن از منفی ها مثلا من چند جا خوندم و شنیدم که فیلم گرگ وال استریت یک فیلم انگیزشی است که بعد از دیدنش فهمیدم باورهای منفی زیادی داره که به درد یک دانشجوی مثبت اندیشی نمیخوره اگر چه نکات مثبتی هم داشت…کتاب خوندن و فکر کردن و سوال پرسیدن از خودمون میتونه جایگزین خوبی باشه برای اینا!!! امیدوارم که من و همه دوستان برای تغییر دنبال تمرینات قلمبه سلمبه نباشیم با کمی تفکر و کمک گرفتن از خدای رحمان موفقیت دور نیستت…به امید ساختن دنیایی کمی بهتر تر…. یا حق….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    مهران حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2784 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عباسمنش…خیلی خوشحال هستم که از چند سال پیش با استاد عباسمنش آشنا شدم و هرروز به گفته های استاد گوش میکنم و به دنبال تغییر بزرگی در زندگی خودم هستم. روزی که من شروع کردم به دیدن صحبت های استاد زیاد به نظرم جالب نبود و تمایلی به شنیدنشون نداشتم ولی هرروزی که گذشت متوجه شدم واقعا چقدر میتونه تجربیات و صحبت های استاد تاثیر خوبی روی زندگی من بزاره چون من همیشه دوست داشتن بهترین هارو داشته باشم و عالی زندگی کنم و جالب اینجاست که هیچ وقت اقدام نمیکردم واسه تغییر زندگی خودم. یک روز فایل استاد رو که گوش میدادم گفتن که سه ماه شما انجام بدید و اگر تغییری ندیدید دیگه فایل هارو گوش ندید و به زندگی عادی خودتون برگردید. من شروع به تمرینات کردم و اولش خیلی سخت بود و واقعا نا امید شده بودم چون هیچ تغییری نمیدیدم. بعد از مدتی با خودم فکر کردم مشکل از کجاست و چرا تغییری ایجاد نمیشه؟ به این نتیجه رسیدم که مشکل از ورودی های من هست چون با افرادی در ارتباط بودم که از زندگی ناامید بودن و یا از لحاظ مالی در سطح خوبی نبودن و مهم تر از همه فیلم ها و موزیک هایی بود که گوش میدادم و میدیدم. من بعد از متوجه شدن تاثیر زیاد ورودی ها شروع کردم به عوض کردم بعضی عادت ها و حتی قطع رابطه کردن با بعضی از دوستان. از روزی که این تصمیم رو گرفتم و اقدام کردم واقعا دیدم چقدر روحیه ادم عوض میشه ولی اینم بگم خیلی سخت بود اول کار چون عادت کرده بودم به روش زندگی قبل. دوستان بعد این چندسال خیلی نتیجه گرفتم ولی هنوز خیلی راه هست و خیلی تغییرات هست که باید انجام بدم تا بتونم به همه خواسته هایم برسم و هرروز تمرینات رو انجام میدم و مهم ترین تمرین هم تمرکز روی ورودی ها هستن. دیدن اخبار. گوش دادن به موزیک های منفی. شبکه های مجازی از جمله اینستگرام و تلگرام که بیشترین تاثیر رو میتونه روی ورودی افراد داشته باشه. گوش دادن به فایل های انگیزشی و فایل های استاد بهترین راه حل برای کنترل ورودی ها هستن و تمرکز بر روی نکات مثبت زندگی. من در هر وضعیتی که هستم در حال گوش دادن فایل های استاد هستم و بیشتر فایل هارو حفظ شدم از بس که هرروز و هرکدوم رو صدهابار گوش دادم. و خداروشکر میکنم که تونستم تغییری در زندگی خودم بدم و روز به روز به بهترین ها میرسم و اماده میشم واسه تغییرات بیشتر در زندگی خودم. این اولین کامنتی هست که میزارم در سایت خانواده عباسنمش و خیلی احساس خوبی دارم که تونستم کاری بکنم که بتونم من هم نظر بدم و از تغییر زندگی خود بدم. تغییر هم از نظر مالی و هم هم از نظر ارتباط و ایمان به خدا و قانون طبیعت. استاد خیلی سپاسگزارم و ممنونم که تونستم با کمک شما بفهمم مسیر زندگی رو… خدارو سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  8. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 3010 روز

    سلام خدمت استاد خوبم و تمام دوستان عزیز خدایا هزاران هزار بار شکرت بابت فرشته خوبت استادخوبم که چراغ راه که نه چلچراغ راه ما شده خدایا هزاران بار شکرت راستش این فایل فک کنم یه پیام در زمان مناسب بود و عاااالی چون دقیقا چند هفته ای بود که از تمرکز روی خودم و کنترل ورودی های تقریبا کم شده بود وهمون حرف استاد که قانون هم هست احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاق بد و من دقیقا با احساس بدم تمام ناخواسته هارو که این مدت روش کار کرده بودم داشتم جذب میکردم و یه تلنگر باعث شد به خودم بیام همونکه استاد میگن دیدن نکات مثبت آدما و شخصی یه حرفی به من زد دلگیر شدم اما تکون خوردم با به خودم گفتم نکته مثبتش کجاست؟و همون لحظه چون هنوز توی مسیر بودم به لطف خدای مهربان به خودم اومدم و خدارو هزاران بار شکرت کردم به خاطر اون بنده خوبش که با کلامش منو دوباره به مسیر برگردوند حالا جواب این سوال من مدت کمتر از یک ساله که با استاد و برنامها شون آشنا شدم و چیزهایی که راجب کنترل ورودی هام یاد گرفتم اینه که این دوسه روز تصمیم گرفتم با اراده تر از قبل روی خودم و وروی هام کار کنم اول گوش کردن به فایل های استاد وحذف کانال های تلگرام که حتی ذره ای پیام منفی داره پاک کردن شماره هایی که منو از هدفم دور میکنه پاک کردن حتی عکس ها و حتی عوض کردن پروفایلم به سمت مثبت کتاب خوندن ورزش کردن و وقت گذاشتن برای ساختن باور های جدید و تجسم کردن رویاها و خواسته هام و شکر گذاری از داشتن آنجه که دارم در لحظه و آنچه که میخوام روطوری تجسم و شکرگزاری میکنم که گویی الان دارمشون کنترل ورودی هام حذف آدماهای متفی گرا حذف تلوزیون و اخبار و اهنگ ها من سعی میکنم تو هی هرلحظه نکته مثبتی پیدا کنم فکر میکنم درسته مضطرب میشم اما سعی میکنم خودمو در آغوش بگیرم و با حرف زدن با خودم سعی میکنم تو اون لحظه آروم باشم و از خدا میخوام که نشونم بده الان باید چیکار کنم و سوال کردن از خدا هم راه خوبیه پیدا کردن نکته مثبت وجود آدما مثل همون که بالا مثال زدم حرف تکان دهنده و بدی بود اما سکوی پرش من شد و چه احساس قشنگی نسبت به اون آدم بعدش پیدا کردم کنترل وردی هام یعنی بخشیدن خودم دوست داشتن خودم و احساس لیاقت وعشق به خودم که از همه و برای اینکار سعی میکنم با آدماهایی باشم که منو انتقاد نمیکنن احساس باارزشی در من به وجود میارن رابطه هام محدوتر شده اما سالم تر سعی میکنم خودمو همیشه تو فرکانس شکر گذاری قرار بدم سعی میکنم تمرین صبح و شب سه شکر گذاری رو انجام بدم و خلاصه یه کلام همانطور که استاد گفتن خودمو بمباران افکار مثبت میکنم با تمام آموزهایی که از استاد یاد گرفتم من وقتی دوروز پیش برگشتم وسعی کردم دوباره رو خودم کارکنم سریع اومدم تو سایت چندتا نظر خودنوم و چند تا فایل رایگان دانلود گدم و با ولع هرچه تمام تر گوش گردم گویی همین الان استاد داره راجب حال اون لجظه من حرف میزنه و راهکار میده خدایا شکرت و امروز صبح که گوشیمو باز کردم این فایلو دیدم سریع دانلود کردم و گوش کردم باز هم در نهایت بهت دیدم استاد باز داره راجب حال من حرف میزنه خدایا شکرت عاشقتم که تو هرلحظه بامن حرف میزنی از زبان بنده های خوبت استاد با تمام وجودم سپاس گزارم از خداوند به خاطر وجود شما و این عشقی که به مامیدید و این فایل های قشنگ عاشقانه دوستون دارم خدایا عاشقانه دوستت دارم که باز این عشق به خدا رو هم از استاد خوبم یاد گرفتم برای تک تک دوستانم و مخصوصا استاد خوبم سلامتی عشق و ثروت بینهدیت آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  9. -
    رضا فرسادپور گفته:
    مدت عضویت: 3566 روز

    با سلام و درود فراوان ب همه ی اعضای خانواده ی عزیز هم فرکانس خودم و سلامی گرم ب استاد عزیزم.

    ممنونم از این همه احساس خوب و خدا رو شاکرم که در این وادی شگفت انگیز قدم گذاشتم.

    چقدر خوبه واقعا ما قوانین بازی رو بدونیم و وارد بازی بشیم.

    بعد از حدود 3 ماه از خریداری بسته دستیابی ب رویاها در اوایل تابستون 96 و انجام متعهدانه تمارین و بارها گوش دادن به فایل ها-نتایج خیلی جالب توجهی توی زندگیم اتفاق افتاد- از لحاظ احساسی- روابط عالی- آرامش بیشتردر زندگیم- گوشیه ای از نتایج فوق العاده بود- و البته برای من روند دستیابی به خواسته ها کاملا طبیعی اتفاق افتاد وبرای من یه جورایی به این شکل بود که اون رسیدن به خواسته رو- نتیجه ی طبیعی کار کردن روی باورهام میدونستم- و بهشون توجه بیشتر داشتم و واقعا نشونه ها رو میدیدم و خدا رو شاکر بودم.

    و این خیلی نکته مثبتی بود ک بعدها بهش رسیدم.

    ما حتما باید قبل از هر کاری ک انجام میدیم- باید باورهای هم جها با اون خواسته رو شناسایی کنیم و در خودمون پرورش بدیم.

    گفته شده نعمت های خدا از جایی به آدم میرسه که حتی نمیتونه فکرش رو هم بکنه- این جمله هم بخاطر همینه که زمانی که خواسته مون مشخص شد- فکر بدی در مورد نبودنش نمیکنیم- حرص نمیزنیم و نمیگیم خدایا چرا بهش نرسیدم- باید خواسته هامون رو بهش وابسته نباشیم- با احساس بد در ذهنمون فکری در موردش نکنیم که بخوایم راهکاری براش پیدا کنیم – چرا که این به دست خدا هستش ک برامون ی جایی پدید میاره. دست خدا رو نبندیم.

    ما باید رها باشیم و در احساس خوب و زیاد حرص نزنیم ک باعث فاصله گرفتن از خواسته هامون بشیم به طور ناخودآگاه.

    بدلیل اینکه فرکانسمون ناهماهنگ با خواسته هامون میشه.

    یعنی ما باید قانون های ساده ی زندگی رو یاد بگیریم- که واقعا هم ساده هستن و کاملا اجرایی- اصلا هم پیچیده نیستن و تو هر موضوعی قابل پیاده سازی هستن. و این نکته جالب قضیه ست.

    حالا اولین نکته ای که من به ذهنم رسید در پاسخ به این سوال این بود که ما باید اوایل کارمون که داریم روی باورهامون کار میکنیم- کنترل ورودی های ذهنمون هست که من خودم واقعا تو این یک موضوع واقعا خوب دارم کار میکنم.

    حالا این موضوع چندین بعد داره و اولین جایی هم که میتونیم کنترلش کنیم اینه که کنترل معاشرت هامون با دوستان و اطرافیان فعلی مون هست که احساس بدی بهمون القا میکنن و ما چون اوایل کار هستیم- ممکنه نا امید بشیم.

    البته این رو هم باید بگم که اتفاق جالبی برای من افتاد و من وقتی شروع کردم ب کار کردن روی بسته رویا ها- انگار که ی فضایی برام آزاد شد از نظرمعاشرت هام و وقت آزادی که کاملا جالب برام باز شده بود.

    انگار که کل تابستون رو تو ی محیط ایزوله بودم.

    و فکر میکنم این هم بخاطر خواسته قلبیم بود و تعهد قلبییم که گفته بودم من باید رو خودم کار کنم و خدا این شرایط رو برام به وجود آورد طبق فرکانسی که فرستاده بودم و درخواست کرده بودم.

    به نظر من ما هدایت میشیم اگه درخواستمون با احساس خوب و از ته دلمون باشه- و ایمان ب خدا که جواب هاش همواره مثبته و همیشه ب این نگاه میکنه ک واقعا آیا اون خواسته رو میخوای؟ پس از هر دستی بهت کمک میکنه در هر شرایطی.

    اگر فرکانس مثبتی ارسال بشه حتما جواب مثبتی دریافت میشه- که البته ما باید بدونیم که بحث ما اینجا در مورد فرکانس هامون هست نه حرفهامون.

    دومین موضوع که از نظر من مهمه تو اوایل کار اینه که ما باید به طور آگاهانه عمل کنیم تو شروع کار- و کم کم این اتفاق میوفته که مدارمون که عوض شد به طور خودکار با چیزی که بخواد مزاحممون بشه و ورودی های بدی به ذهنمون وارد کنه برخوردی نداریم کلا و شیرینی این داستان به همین جاش هستش.

    اما ما همیشه باید کاملا آگاهانه روی باورامون کار کنیم و ذره ای از موضع مون پایین نیاییم که باز هم باورهای بدی که تو عمق وجودمون ریشه های سستی دارن هنوز- نیان بالا و ما رو دوباره در معرض ناخواسته ها قرار ندن.

    باید متعهدانه مراقب رسانه ها و اخبارباشیم- مراقب چیزهای که تو محیط زندگیمون هست – تو خیابون- محل کار و کلا محیط پیرامون که تاثیر پذیر هستیم.

    به خودمون بگیم خب الان این موضوع کمکی به ما میکنه در جهت خواسته ها؟ احساس خوبی به ما میده با توجه کردن بهشون؟

    اگر نه- فورا باید فیلتر آگانه ای بزاریم و توجهمون رو به ی چیز مثبت دیگه بزاریم.

    چون اون منفیا همیشه هستن- این ما هستیم ک انتخابگر هستیم که اونا رو ببینیم یا مثبت های زندگیمون رو.

    ممونم از همه ی خانواده ی عزیزم

    همیشه در اسحاس خوب باشین

    بهترین ها رو برای خودمون آرزو دارم

    موفق باشین 

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2738 روز

      دوست خوبم سلام

      دیدگاه تون عالی بود. در مورد تعهد تون به انجام تمرینات​ واقعاً بهتون تبریک میگم. از اینکه تجربیات عالی تون رو در با ما در میان گذاشتید سپاسگزارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مصطفی رسول زاده گفته:
      مدت عضویت: 2729 روز

      دوست عزیز خدا قوت

      دو موردی که اشاره کردی و جهت راهنمایی هم فرکانسهای خودت نوشتی عالی بودند. ممنون از اینکه بابت تازه واردها و افرادی که تازه دارند شروع می کنند خوب و روان و ساده توضیح دادید.

      امیدوارم همیشه و هر روز در خدا و با خدا موفق و شاد و خوشبخت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رضا فرسادپور گفته:
        مدت عضویت: 3566 روز

        سلام ب تو دوست عزیزم

        صمیمانه ازتون ممنونم و همچنین برای شمادوست عزیزی ک تازه ب جمع ما پیوستی.

        من مطمئنم ک مسیر خوب و جذابی رو با هم هم مسیر هستیم

        با امید خدا و یاری خدامون حتما به جاهای خوب طبق خواسته هامون میرسیم. :)

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      امیر ناصری گفته:
      مدت عضویت: 1781 روز

      ممنون رضا جان

      من کلی از کامنت شما نکته برداری کردم و برای من مفید بود

      مرسی

      چند تا از نکاتم اینا هستن که افراد منفی بین همیشه منفی هستن مخصوصا وقتی که ما یک بکگراندی ازشون داریم و با نوع نگرش و افکارشون آشنایی داریم و وقتی ازشون فاصله میگیریم و دوباره به سمت اونها برمیگردیم خیلی زود افکار منفی قبلی در ما غالب میشن و به نظرم به این دلیل هست که ما قبلا در اون فرکانس بوده‌ایم و وقتی برمیگردیم به اون سمت ،ذهن ما که همیشه به دنبال راحتی هست اون شرایط قبلی رو که پر از تنش،ناراحتی ،احساس عدم لیاقت و کم ارزشی هست رو برامون زیبا جلوه میده تا به سمتش گرایش پیدا کنیم .

      درواقع این حرف من درباره‌ی پاراگراف دوازدهم از کامنت شماست که گفتید در اوایل کار باید بیشتر کنترل روی این داشته باشیم که با آدمای منفی قبلی نباشیم چون باعث ناامیدی ما میشن و من میخوام بگم که حتی زمانی که خیلی بلد شدیم روی خودمون کار کنیم و تازه‌کارم نیستیم هم نباید به سمت همون ادما بریم چرا که اون تجربیات منفی در اون فرکانس همیشه هست و شاید اوایلش که برگردیم به سمت اون روابط قبلی شیطان زیبا جلوه بده اون روابط رو و حس کنیم که نه این آدما عوض شدن یا دیگه روی من نمیتونن تأثیر بزارن اما واقعیت اینه که ما بخاطر فرکانسمون فکر می‌کنیم اونا هم تغییر کردن یا اون مسائل قبلی حل شده در حالی که فقط ما عوض شدیم.

      ممنونم از کامنت شما،من با خوندن کامنت شما ازن نکات کلیدی در ذهنم مرور شد. موفق و معید باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    عباس شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 3000 روز

    با نام و یاد خداوند مهربان

    با عرض سلام خدمت همه دوستان بزرگ و مثبت بین

    سخن را با عنوان تجربه ای از کنترل ورودی ذهن آغاز می کنم.

    پاییز امسال با جمعی از دوستانم به کوه دعوت شدیم (کوه: چه نام با مسمی و پر هیبتی)، همه چیز با یک بله آغاز شد. جریان هر سفر در زندگی در یک چرخه زیبا قرار می گیرد چرخه ای تشکیل شده از ثانیه ثانیه های آن برنامه، رسیدن به لحظه های ناب و توجه به تمام نکاتی که هر شخص همواره متوجه آنان هست و در یک عبارت زیبای استاد که فرمودند روغنکاری چرخدنده های زندگی.

    سفر طبق برنامه ریزی از طرف دوست بزرگ و کوهنوردم اعلام شد و هر شخصی که قادر به آمدن بودن بلی گفت. آن روزها هوای شهر ما در شرایط خوبی قرار نداشت (گرد و خاک) و طبق برنامه کوهنوردی در شهر زیبا و پاک همدان بود. زمان در حال سپری شدن بود و نکات مورد نیاز برای این سفر توسط راهنمای گروه بصورت کامل بیان شد اما در نهایت هر کس با توجه به باورهای خودش آماده بخشی از سفر زندگی خود می شد. همه ما عکس های زیبای صعود قله توسط راهنمای توانمندمان رو دیده بودیم و زمانی جزء آرزوهای خیلی از ما بود. قبل سفر نگرانی هایی وجود داشت: شرایط جدید کوه که تماما در باد شدید پاییزی بود، خوابیدن در کیسه خواب، نوع تغذیه و… که تمامی این نکات و مواردی که توسط ما دیده نمیشد تماما توسط لیدر بررسی شده بود (دقت به زیبایی ها از لحظه های آغازی یه هدف و توجه به راه حل های بینهایتی که خداوند پیش روی ما می گذارد).

    پرواز به سمت قله آغاز شد و وسایل نقلیه جلوی در آماده بودند و ما مشتاق لحظه لحظه های کوه بودیم به محض سوار شدن متوجه وجود گرد وغبار در هوا شدیم (همه ما از شهرهایی با هوای پر گرد و غبار و دود به شهر همدان سفر کردیم)! از لحظه آغازین لیدر عزیز صعود به قله را همانند رسیدن به هدف های بزرگ زندگی برایمان شبیه سازی می کرد. همانطور که در ابتدا عرض کردم وقتی تصمیمی گرفته شد و بلی به زبان آمد دیگر چیزی جلودار آن نمی باشد (دست عظیم کائنات). توی ماشین، با فاصله گرفتن از شهر و ارتفاع گرفتن از سطح زمین، فکر می کردم فرق ما با مردمی که اون پایین توی شهر بودن چیه؟؟؟؟

    گروه ما جزء بسیار محدود از شهر همدان بود که به سمت ارتفاع حرکت می کرد (البته تعداد افراد در این حرکت و مفهوم اصلا مورد توجه نیست مهم نفس عمله) و به وسیله ماشین بطور کامل از خاک عبور کردیم و وارد هوای بسیار سرد و مطبوع شدیم که تا اینجا هیچ نوع فالیت و تلاش فیزیکی از سوی ما صورت نگرفته بود! بعد از پیاده شدن از وسائل نقلیه وارد هدف و جریان اصلی شدیم. صعود، دیدن، رها شدن، دمنوش زنجفیل، آشنایی با استاد بزرگ کوهنوردی، برگ¬های پاییزی، دیدن اولین برف پاییزی، جذب تمامی خواص میوه بهشتی (انار) در خون، قله، زیبایی و زیبایی (به قول استاد عباس منش این بخش سفر ما هیچ ربطی به روزهای قبل ما در بر روی زمین بودیم نداشت تماما تجربه های ناب بود).

    رسیدن به این لحظه ها به هیچ عنوان برایم بزرگ و غیر قابل دسترس نبود چونکه تصویر آن را در ذهن خود داشتم و از لحظه آغاز سفر، توجه ام به دیدن زیبایی ها بود و لذت می بردم. با بیان جواب مثبت به برنامه سفر، من فقط وسایل خود را آماده کردم و به راه حل رسیدن به نوک قله فکر نمی کردم زیرا می دانستم یک راهنمای خوب دارم و همسفرانی فوق العاده. برای رهایی از آن هوای ناپاک ما حتی تلاش فیزیکی هم انجام ندادیم بلکه با وسیله نقلیه آنرا پیش رو گذاشتیم و آغاز کوهنوردی ما از بالای خاک شروع میشد. ما برای ثبت لحظه هایی قدم بر می داشتیم که پر از طراوت و زیبایی بود و با دیدن و نفس کشیدن و خوردن در اون شرایط چردنده های این سفر کوتاه رو روغنکاری می کردیم.

    همه ما در مراحلی از زندگی خود چنین تجربه هایی داشته ایم اما شاید به¬دلیل توجه ناکافی نتوانسته ایم در تمامی ابعاد زندگی بکار ببندیم و من به اندازه یه قطره از این دریای بیکران چشیدم و با دوستان عزیزم در میان گذاشتم.

    به امید گذشت تمامی لحظه¬های زندگی که تک تک ذرات وجودیمان سرشار از نور حقیقت گردد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای: