پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 40
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
درمورد کنترل ورودی های ذهن چنتا نکته مهم و ریز رو میخوام بگم که متوجهش شدم:
1.وقتی شما حتی مخاطبای گوشیتون که ادمای منفی گذشته هستن رو میبینین (حتی فقط دیدن اون شماره یا عکس پروفایل)دارین به اون گذشته اون شخص توجه میکنید ناخودآگاه، ینی اون حس قدیمی که از اون شخص دریافت میکردید رو دریافت میکنید،
2.حتی بعضی وقتا این توجه رو یه سری چیزا ذخیره میشه، مثلا بوی فلان عطر،
با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز و درکل خانواده صمیمی سایت عباس منش و یک سلام هم به استاد دوست داشتنی خداوند رو سپاس گذارم بخاطر اینکه بهم لطف کرد و در مسیر درست قرارمداد البته در اوایل آشناییم با آقای عباس منش راستش شکداشتم میگفتم این هم یکی مثل بقیه اما وقتی واقعا خواهان تعقیر شدم دیدم وجودم خواهان چیزی هست که بهش ارامشبهش احساس خوب بده در هر موقعیت و نشستم تقریبا تمام فایل های استاد رو گوش کردم و کم کم دیدم احساسی که منتظرش هستم رو دارم درمی یابم این شد که من خواستم کاملا متفاوت از بقیه فکرکنم و زندگیم رو اون جوری که بخواهم بسازم نه جوری که بقیه بخواهند من زندگی کنم و این شد که با این خانواده دوست داشتنی و صمیمی آشنا شدم و یکی از باورهای که بهم قدرت میدهاینه که من وقتی خواهان یک احساس خوب شده بودم دقیقا چیزی رو جذب خودم کردم که همون احساسی رو به من بده که دقیقا منم میخوامش ما در بحث مدار ها هم داریم کهوقتی در مدار درست قرار میگیریم فقط چیزای تجربه میکنیم که مطابق احساسات و تبدیل احساسات به فرکانس های ما هستند و حالتی هم که میاد برگرفته از فرکانس های ما هست همون میشه که ما پی میبریم کل جهان هستی برافکار باور ومداری که توش هستیم داره اتفاق میوفته در هر صورت خداوند رو بخاطر داشتن این خانواده با کیفیت سپاس گذارم و چون بار اولم هست نظر میزارم خواستم یک معرفی مختصری ازخودم داشته باشم دررابطه به موضوع بحث که استاد گرامی لطف کردن سوالی مطرح کردن که ما چه تجربه ای ازکنترل ورودی ذهن داریم و چگونه بر کنترل این ورودی ها تسلط زیاد تریداشته باشیم
من یک تجربه خودم رو دوست داشتم باهمه درمیون بزارم اینکه خیلی وقتا میشد من به یک موفقیتی میرسیدم بعد پنج دقیقه ده دقیقه یا یکساعت بعدش یکاحساسی ازدرون بهم میگفت زیاد خوشحال نشو بعد ازین موفقیت چند لحظه بعد دوباره همچی برمیگرده به حالت اول و اون احساس بد تبدیل میشد بهفرکانس و فرکانس شرایط رو باز جوریکهاول بود برام درمیاورد بد من بررسی کردم دوستان وخانواده من همدقیقا یه همچین حسی داشتن مثلا به یکموفقیتی میرسیدن بعد چندلحظه بعد یا چند روز همچی به حالت اولش بر میگشت ومن این موضوع رو بررسی کردم نشستم کاملا باتعهد کامل شروع کردم آگاهانه به کنترل این ورودی در همون حالتی که به موفقیت میزسیدم بهماحساس بدی میداد و با تکرار این کار تونستم درواقع طرف سنگینی مغزم رودبندازم روی راحتی وارامش وخواستم بگم همینکه ما آگاهانه در همون لحظه بتونیم احساس بدرو کشف کنیم خیلی خیلی به ثابت نگه داشتن احساسی مملو از شادی کمک میکنیم واین چیزی هستکه من بهنتیجه رسیدم ودوست داشتم این معلومات رو کهامیدوارم بهتون کمک کنه در ادامه یکزندگی شاداب رو بهتون بدم امیدوارم مفید واقع بشه
در پناه الله شاد پیروز ثروتمند سعادتمند درد نیا واخرت باشیم
سلام خدمت استاد عزیز و تمامی اعضای گروه تحقیقاتی عباس منش
چند تا پیشنهاد دارم که میتونه تمرکز ما را بگذاره روی چیزهایی که میخواهیم،روی افکار مثبت:
1_مشخص کردن دقیق خواسته :بسیاری از ما فقط داریم مثل همیشه ادامه میدیم یعنی اصلا معلوم نیست ما خواسته مان دقیقا چیه یعنی ما نمی آییم بگیم ما چقدر پول و درآمد مثلاً امسال و یا این ماه میخواهیم داشته باشیم، می خواهیم با چه افرادی باشیم ،می خواهیم چه تجربه ای جدید و متفاوت و قدرتمند را در یک مدت معلوم داشته باشیم، یعنی ما فقط به خاطر ترس هامون ترس از اینکه نتونیم انجامش بدیم و بریم دنبالش و اینا دقیقا خواستمونو واضح و مشخص به جهان اعلام نمیکنیم ماوقتی که میدونیم شرایط و اتفاقات زندگی ما به خاطر درخواست ها و فرکانسهایی هست که فرستاده ایم و جهان بر اساس این فرکانسها زمینهها را برای تجلی درخواست ما فراهم میکند، پس وقتی دقیقا نگی که چی میخوای حالا در هر جنبه ای ،کاری که جهان میکنه بر طبق باورهای قبلی ات اتفاقات را به وجود میاره یعنی روزهای مشابه با روز های قبلی تکرار می شوند
حالا چه ارتباطی داره؟ وقتی دقیق و واضح مشخص نکردی خواسته ات را یعنی تو قراره شرایطی که تا به حال تجربه کردی را دوباره تجربه کنی و از نظر تو اونا نا خواسته اند و این یعنی تو باز تمرکز کردی روی نا خواسته ها و نکات ناخواسته و منفی که باز همان شرایط برایت تکرار شدند، یعنی ناخودآگاه دوباره رفتی روی تمرکز بر نکات منفی و نا خواسته ها و گرنه شرایط طور دیگری رقم میخورد و اتفاقی که میافتد،
این است که وقتی دقیق مشخص کردی خواسته ات را ، اولین اتفاق این است که احساس خوبی پیدا میکنی از اینکه میدونی دقیقا چی میخواهی ثانیا چون خواسته ات معلومه پس هی تو ذهنته که چه کار کنی و چه اقداماتی انجام بدی برای رسیدن به آن خواسته این یعنی ورودی های مناسب داری میدی به ذهنت،ثالثا چون جهان دقیقاً میدونه تو چی میخواهی مسیرهایی رو میاره که تو به این خواسته آروم آروم برسی یعنی جهان هم کمک میکنه و با الهامات تو را در مسیر ورودی های مناسب بیشتری قرار میده ،وقتی که مسیر درست را انتخاب میکنی جهان هم کمک میکنه و مسیرهای درست بیشتری میاره و یعنی ورودی های مناسب بیشتر یعنی نتایج خوب بیشتر و وقتی مسیر مخالف با جهان هستی را انتخاب میکنی ،حتی جهان هم کمک میکنه که تو بیشتر وارد این مسیرها بشی و ورودیهای نامناسب بیشتری داشته باشی در هردوصورت جهان مطیع فرمان توست. جان کلام اینکه وقتی واضح و مشخص به جهان اعلام نکردید که چه میخواهید ذهن کار خودشو میکنه و اساسا تمرکز میکنه روی نا خواسته ها و دادن ورودی های نامناسب چون قانون ذهن است که راحت طلبه و دوست داره خودشو تو سختی نندازه و نخواهد کاری مخالف با عادت های قبلی خودش انجام بدهد،ولی با مشخص کردن دقیق خواسته ذهن به چالش می افتد که فکری به حال خواسته تو بکند. من چند تا کار برای اینکه این خواسته را فراموش نکنم انجام میدم خوب چون باید مرور کنید خواسته را وهی تو ارتعاش خواسته خود را نگه دارید تا خلق بشه و با یک بار مشخص کردن و رفتن نمیشه این قدم اوله .ولی من تجربه ای که به دست آوردم وکاری که انجام میدهم تو ارتعاش این خواسته بمونم اینه که برای درآمد این ماهم
اومدم و اولا دقیق نوشتم من این ماه می خواهم این قدر درآمد خالص داشته باشم و امدم و روی یک اسکناس این مبلغ را نوشتم و زدم به دیوار خونه ام و هر وقت که میبینم اونویاد خواسته ام می افتم وکار دومم این است که دقایقی برایش تجسم انجام می دهم و فکر می کنم آخر ماه تو حسابمه و دقیقا موجودی گرفتم و نوشته قابل برداشت آن مبلغ دلخواهم و نیز به مسیرهایی که من رو به خواسته ام برسونه.الان بعد نوشتن اسکناس و خواسته ام من اتفاقی با فردی آشنا شدم و ایشان جایی را برایم معرفی کردند که من مواد اولیه ای که برای کارهایم می خواهم را از آنجا تهیه کنم که هم ارزان است و هم نزدیک و نیز کارهامو توکانال خودش گذاشت و نیز فردی را که تو کار من سالهاست فعالیت داره رو و معروفه و از همه جا مشتری داره را معرفی کرد و من باهاش آشنا شدم و دارم یه عالمه راهنمایی خیلی خوب که ماهها طول میکشید من به این نتایج برسم
را از ایشان دریافت میکنم و با هم ارتباط خوبی برقرار کرده ایم که ادامه داره حتی منو تو گروهی گذاشت که تبلیغ رایگان داشت و باز لینکموگذاشتم و یک فرصت دیگه برای تبلیغ شد و چند نفر دیگه که تو کار من هستند و با سابقه طولانی و باهاشون تازگی ها آشنا شدم چقدر من دارم از آنها راهنمایی میگیرم و تجربه هاشان را به من میگویند خدا شاهده حتی یک بار هم نشده بگن که چرا بگیم تو رقیب هستی و این حرفها برعکس خیلی استقبال و تشویق کردند و این کار خداست که دل همه رو برات نرم می کنه تو باید به خواسته ات برسی وقتی خالصانه براش قدم برمیداری و همه اینها و البته باز هستند که زیاد میشه بگم فقط من چند روزه که نمیگم صددرصد ولی در حدی خواستم که ورودیها مو انتخاب کنم و به خودم یادآوری کنم جهان بین خواسته و ناخواسته من تفاوتی قائل نیست و به هر کدام تمرکز کنم آن را گسترش میدهد پس بیام و روی چیزهایی که میخواهم تمرکز کنم.
و کار دیگری که می کنم سپاسگزاری هست و همیشه من میروم در یک منطقه ای که پر از درختان میوه است وخانه های ویلایی داره تنهایی آنجا به یاد میآورم نشانه هایی که آمدند، داشته هام رو ،تغییرهایی که کردم و ازشون سپاسگزار خداوند می شوم و این انگیزه ای بزرگ میشه برای من برای اینکه تمام روز تو احساس خوب بمونم
و یک الهام بزرگ که فقط طول روز ورودی های مناسب را با تمرکز بر خواسته هایم به ذهنم بدهم. 2_شناخت :همه میدانیم که انرژی حاکم بر جهان مثبت است و این جهان اساسش برپایه نکات مثبت و زیبایی ها آفریده شده و ما هم جزئی از این انرژی هستیم، در واقع واقعیت ما ،درون ما و فطرت ما مثبت و زیباست پس چرا ما از واقعیت خودمان دور میشویم ؟چون ما در این تجربه زندگی و دیدن و شنیدن کمبودها و نازیبایی ها از شناختی که از واقعیت ثابت جهان داریم دور میشویم ،از شناختی که از خود واقعی مان که جزئی از واقعیت ثابت جهان هست دور میشویم و بعد تمرکز ها میره روی چیزهای غیر واقعی مثل کمبود ،خشم ،دزدی ،نگرانیها ،ناامیدی ،در واقع ما وقتی مصمم میشویم که روی خواسته ها تمرکز کنیم که به خودشناسی عمیق و مناسبی برسیم، این خودشناسی میتونه شناخت بهتر ثروت باشد،
چون وقتی که تو میری و در مورد ثروت شناخت پیدا می کنی و به قول قران در آن موضوع رسوخ میکنی در واقع تو داری خودت را در مورد آن موضوع مطالعه میکنی ،داری در مورد آن موضوع به واقعیت ثابتی که هست (که ثروت همیشه هست ولی فقط غیر واقعیه و ساختگی) و در درونت وجود داره می رسی، وقتی تفاوت فقر و ثروت را فهمیدی و عمیقاً درک کردی تو اینجا تصمیم میگیری که انتخاب مناسبی انجام بدی و قطعاً ثروت را انتخاب میکنی که با تو هماهنگ است و در هر موضوعی همینطور و در کل ما اگر در مورد رفتارهایی که در طول روز انجام می دهیم در برخوردها ،در تنهایی ها ،در ترس ها و ناامیدی ها در هر جنبه ای بیاییم و در آن مورد بیشتر مطالعه کنیم خودمان را به یک شناخت میرسیم که اگر بیایم به دنبال راهکاری باشیم که این رفتار ناخواسته را از ما سریع دور کنه ،و ما اون هماهنگی با خود واقعی همواره داشته باشیم و زمان رو بزاریم روی چیزهایی که می خواهیم و
باید این را باور کنیم که خداوند بی نهایت مسیر زیبا و درست دارد که به ما نشان بدهد و ما جایگزین رفتارهای قبلی که ناخواسته بیشتری رو میآورند کنیم و درست یعنی اینکه هماهنگ با انرژی مثبت جهان که به ما پیشرفت بدهد جلو ببره و ما را قوی تر کنه و نزدیک تر به خود واقعی یعنی ما وقتی به شناخت مناسبی از خود وخواسته ها و رفتارهای مان میرسیم یک آرامشی ما را فرا می گیرد که ما خیلی با بکار بردن عقل و نه از روی احساسات وجاهلانه ،همواره مسیرهای مناسب ومثبتی را انتخاب می کنیم و آنها را گسترش می دهیم .مثال اینکه همه ما دیده ایم که یک فردی که سالها اعتیاد را تجربه کرده و الان راه سلامت رو در پیش گرفته به فردی که تازه وارده این وضعیت شده است می خواهد یک نصیحت یاکمکی کند دقت کرده اید با چه قدرت ایمان و آرامش و شناختی میگوید راهی که تو داری میری رو من رفتم تا تهش هیچی نداشت، گشتم نبود نگرد نیست .چرا واقعا این فرد رفتاری راکه خود سالها با تمام اهتمام انجام میداده الان چنین دیدگاه متفاوتی داره ازش و مسیر درست آن را انتخاب کرده چون آن تجربه باعث شده رسوخ کنه تو دل این مسیر و بداند که چی داره برای دادن وچی نداره و فهمیده که فقط همه چیز را ازش میگیره و ول کرده و آن شناخت که از مسیر پیش رو پیدا کرده باعث شده که با مسیر مناسبی جایگزین کنه.
من الان یکی دو مورد از رفتارهایی که بیشتر وقتم رو به هدر می دادند و من را روی نا خواسته هام میبردند را در مورد آنها نشستم و بیشتر با خودم بررسی شان کردم از احساسی که در من پدید میآورند ،از شرایط و اتفاقاتی که برایم رقم می زنند، از تاثیری که روی باورهایم دارند ،از تاثیری که روی ارتباط با خدا و هماهنگی من می ذارند و آمدم ونوشتم معایب دنبال کردن آنها ومزایای دنبال نکردن آنها و هر روز چند بار با خودم مرور می کنم و به جرات میگم که خداوند مسیرهای جایگزین و درست آنها را به من نشان داده ومن خیلی ازشون دارم فاصله میگیرم و بیشتر به هماهنگی با خودم نزدیکتر میشوم و این وقت رو دارم میزارم روی خواسته هام و این مسیر خیلی روند خوب و رو به جلویی داره.
3_ و موضوعی که خود شناسی میتواند به ما بدهد قدرت تصمیمگیری ما را بالا میبرد وقتی خودت و خواسته ات را بشناسی به حتم سریع برایش تصمیممیگیری و در واقع میپذیری که پای تصمیمت باشی. چه ارتباطی دارد؟ از این جهت که ما وقتی نتونیم تصمیم بگیریم که مثلا برم بیزنس شخصی خودم را بزنم یا همان کارمند بمانم،ازدواج کنم یا نکنم ،درسموادامه بدم یا ندم، در واقع ما وقتی مرددیم بین دو عمل و نمیتونیم تصمیم بگیریم ،داریم قسمتی از انرژی مان را صرف ناخواسته مان می کنیم و این باعث ورود تردید بیشتر به ما میشه و این یعنی تمرکز بر روی ناخواسته ولی وقتی تصمیم گرفته بشه حالا چه اشتباه و چه درست انرژی هایی که این تردید پراکنده کرده بودند برمیگردد و تو میتوانی همه را بگذاری روی مسیری که انتخاب کردی وخواسته ات است ،یعنی تو تونستی خیلی بیشترچیزهایی که می خواهی را وارد زندگی کنی و بیشتر، توجهتو بدی به نکات مثبت و موضوعات مثبت. و تجربه ای که از تصمیماتم دارم حاکی از اینه که من انرژیهام رفته روی خواسته هام و حرکت کردم به سمت جلو. مثل من یکبار برای همیشه تصمیم گرفتم که دیگه ادامه تحصیل ندم من که فقط درس را تنها راه می دانستم، یکبار برای همیشه تصمیم گرفتم از جایی که زندگی می کردم برم به موقعیت بهتر و سریع این کار را کردم و الان چقدر از جایی که رفتم راضی ام و چقدر افراد وشرایط متفاوتی و بهتری را دارم تجربه میکنم و میبینم ،یکبار برای همیشه تصمیم گرفتم تمام آن افرادی که قبلا توی زندگیم بودند را و با من هماهنگ نبودند را رها کنم حالا میخواهند خوب باشند یا بد همه آنها را رها کردم الان چقدر راضیم از این کارم ،یکبار برای همیشه تصمیم گرفتم قرص و دارو را کنار بگذارم منی که تنها راه درمان را قرص می دانستم و در حالی که از آنها متنفر بودم ولی الان حالم چقدر خوبه که دیگه نمیبینمش.
کلام آخر اینکه همه این تصمیمات باعث شدند من فقط تمام تمرکز و انرژیمو بذارم روی چیزهایی که می خوام و ورودی ها و نکات مثبت را در زندگی ام اشاعه بدهم.
سلام
زمانیکه خودمون شدیم
زمانیکه به کار خودمون چسبیدیم و دست برداشتیم از اینکه دیگران چه هستن و چه میکنن
زمانیکه ازجو فرهیختگی بیایم بیرون
زمانیکه آدمهاروپیامبر و پیغمبر نکنیم
زمانیکه از راهنماییهای درونیمون استفاده کنیم
زمانیکه در مقابل اتفاقات تسلیم باشیم و رضا به داده بدهیم
زمانیکه تلاشهایمان را هرشب چک کنیم
زمانیکه برای تلاشهایمان هدفی مشخص باشه خواسته ای که بخوایم ازته دل بهش برسیم همون خواسته ای که وقتی بهش فکر میکنم احساس خوب و جلو برنده رو میده
خیلی چیزها که از خودمون شروع میشه فقط ی نگاه به خودمون بنویس تا معجزه ها رو ببینی قلم بردار…
دستان خدا همراهتون
سلام دوستان عزیز
روشی که من میگم مثل مثالی است که استاد از خارپشت و روباه میزنه من برای توجه به نکات مثبت یه کارو خوب انجام میدم اونم گوش کردن بارها و بارهای فایلهای استاد
یعنی در واقع این روش پدر تمام روشهایی ست که دوستان عنوان کردن
یکی از دوستانی که پزشک هستن و از شاگردهای خوب استادند و موفق شده اند درامد خودشونو به ماهی یک میلیارد برسونند ازم پرسید روزی چند ساعت به فایلها گوش میدی؟ گفتم چهار یا پنج ساعت .گفت برای اینکه نتایج بزرگ تر بشه بیشتر به فایلها گوش بده ازش پرسیدم مگه شما روزی چند ساعت گوش میدی ؟ گفت من روزی یازده تا دوازده ساعت!!!!! برام خیلی جالب بود با توجه به نتایج عالی که گرفته باز با قدرت داره ادامه میده میگفت میخوام اینقدر روی قانون و باورام کار کنم که از استاد هم بهتر عمل کنم.
در واقع با گوش کردن فراوان فایلها
دیگه نه به تلویزیون نگاه میکنی
نه موسیقی نامناسب گوش میکنی
نه به حرفهای نا مناسب اطرافیانت گوش میدی
با گوش کردن فایلها
جواب تمام سوالات تو میدونی
چون قانون و دیگه درک کردی
چون هر باری که دوباره اونو گوش می کنی با تغییر مدارت
آگاهی های جدیدی رو بدست میاری
در واقع موضوع فقط همینه احتیاجی به هیچ ترفندی نیست فقط باید قانون و درک بکنی
قانونی که با تغییر فرکانس تو آگاهی های بیشتر و بیشتری بهت میده
من خودم چون کارم غواصی هست
حتی رفتم برای زمانهایی که توی آب هستم هم پلیر و هرفون ضد آب خریدم نمیدونید چقدر لذت بخشه وقتی روی قایق بادبانی هستی و عباسمنش از قوانین برات صحبت بکنه
چه لذتی داره که در شغلی باشی که روزی آرزوشو داشتی
ولی حالا با استفاده از قوانین الان بهش رسیدی
???????????
باسلام خدمت استادعزیزو هم فرکانسی های خوبم.خدایاسپاسگذارم که تواین مسیرقرارگرفتم.
به نظرمن همیشه جواب همه درخواست هاداده میشه مهم اینه که موقعی که جواب داده میشه شماتوفازمثبت باشید.چون وقتی توفازمنفی باشی نمیتونی جواب هارودریافت کنی مابایدبه قول استادتوجه به نقاط مثبت داشته باشیم تاحالمون خوب باشه تابتونیم ورودی هاروکنترل کنیم
با سلام خدمت استاد عزیزم استاد عباسمنش و دوستان و همراهان عزیز
من اولین بارمه که دیدگاهمو به اشتراک میزارم. بسیار بسیار خوشحالم که تو این مسیر زیبا قرار گرفتم و خداوند را شاکرم که این مسیر زیبا را توسط استاد عباسمنش عزیز به من نشان داد. من وقتی با استاد آشنا شدم یه مدت فایلهای رایگان رو گوش دادم و کتاب معجزه سپاسگزاری رو تهیه کردم و تک تک تمریناتشو انجام دادم و حس و حال خوبی پیدا کردم و خودم و همه رو بخشیدم و آزادانه رو خودم کار میکردم تصمیم گرفتم دوره روانشناسی ثروت 1 رو برای پیشرفت مالی تهیه کنم چون از همه لحاظ خوب بودم فقط از نظر مالی میخواستم پیشرفت بیشتری داشته باشم وقتی دوره روانشناسی ثروت 1 رو تهیه کردم و تک تک باورهامو تغییر دادم و تمریناتشو انجام دادم بعد از تکرار چند فایل از این دوره حس عجیب و غریبی پیدا کردم انگار صدایی در درونم با من حرف میزد من خدایی رو پیدا کردم که قابل وصف نیست با دیدن هر نشانه تو زندگیم لبریز از هیجان می شدم و مدام اشک شوق میریختم که خدارو یه جور دیگه شناخته بودم روزهای اول فقط گریه میکردم و با خدا رازو نیاز میکردم و بیشتر وقت خودمو در خلوتم با خدا حرف میزدم و لذت میبردم اون زمان ثروت رو کاملا بی خیال شدم یعنی دست خودم نبود تازه فهمیده بودم ثروت اصلی رو دارم خدا ثروت واقعی من بود ایمانی بهش آوردم که مطمئن بودم به تمام خواسته هام میرسم و دیگه نگران نبودم تازه فهمیده بود که میگن خدا از رگ گردن به آدم نزدیکتره یعنی چی تازه با تمام وجود پی به عظمت خدا برده بودم حال بی نظیری داشتم هیجان تمام وجودمو فرا گرفته بود و وقتی ندای درونیم با من حرف میزد قلبم تند تند میزد و فقط دوس داشتم بنویسم و شکرگزاری کنم و نشانه های زیادی دیدم. اتفاقات زیبای زیادی تو زندگیم افتاد و از صمیم قلب خوشحالم که تو این مسیر قشنگ قرار گرفتم و با تمام وجود خدایی رو میپرستم که عاشقش هستم. ?
من هم برای کنترل ورودیهای ذهنم همیشه فایلهای استاد عباسمنشو گوش میدم صبح ها حتما به خاطر داشته هام سپاسگزاری میکنم. و عبارتهای تاکیدی که با صدای خودم ویس گرفتمو گوش میدم. و بعد فایلهای استاد رو میزارم رو ریپیت و مدام گوش میدم و کارهامم انجام میدم مابینش عبارتهای تاکیدی رو چندین بار گوش میدم .
وقتی بیرون میرم به خاطر ثروتها و فراوانیهایی که در جهان هستی وجود داره سپاسگزاری میکنم و همه رو تایید میکنم و از دیدن خانه های زیبا و ماشینهای لوکس و مغازه های شیک لذت میبرم و به خودم میگم چقدر فراوانی وجود داره خدایا شکرت که من بین اینهمه فراوانی هستم .
شب هم قبل خواب حتما شکرگزاری میکنم به خاطر اتفاقات خوب اگه اتفاق خاصی هم نیفتاده باشه به خاطر آرامشی که دارم به خاطر روز خوبی که داشتم به خاطر خدایی که دارم سپاسگزاری میکنم و ویس عبارتهای تاکیدی رو قبل خواب گوش میدم. گاهی هم تجسم میکنم از تجسمام خیلی لذت میبرم گاهی اوقات غرق در تجسمام میشم که وقتی چشامو باز میکنم 3 ، 4 صبحه و من اصلا دوس ندارم از تجسمم بیام بیرون.
اینم بگم که من وقتی حسم بد میشه که خیلی کم پیش میاد حسم بد بشه ، سریع میرم جاهای دیدنی زیبا رو سرچ میکنم و به زیبائیها نگاه میکنم و خیلی سریع حالم خوب میشه و یا به خواسته ای که خیلی دوس دارم فکر میکنم. اتاقمم پر کردم از عبارتهای تاکیدی و مثبت تابلو کائناتم زدم به اتاقم، و هر روز نگاش میکنم. و تو گوشیم یه پوشه درست کردم از زیباییها و خواسته هام که هر وقت بهشون نگاه میکنم حس خیلی خوبی میگیرم. تلویزیون و روزنامه رو از زندگیم حذف کردم . خدارو شکر اطرافیانم هم مثبت هستند و ما خانوادگی داریم رو باورامون کار میکنیم و همیشه به هم انرژی مثبت میدیم و از آرزوها و خواسته هامون صحبت میکنیم.
ممنونم از استاد عباسمتش که بستری فراهم کردن بتونیم راحت نظرامونو بزاریم.
?شادو پیروز و ثروتمند باشید.?
فرشته عزیز سلام
من کلمه به کلمه ،دیدگاه شما را خوندم خیلی لذت بردم
و خیلی خوشحالم که ثروت 1 را تهیه کردید و به شما قول میدم هر کسی ثروت 1 را بخره بعد از اون تمام محصولات استاد عباس منش را تهیه میکنه
من با استفاده از دوره های استاد عباس منش به به اسانی به درامد غیرفعال رسیدم و روز به روز درامدم بالاتر میره .
میخوام بگم هر چقدر قدرت خدا را بیشتر باور کنیم و باورهای ثروت افرین را در درونمان ایجاد کنیم . ثروت به دنبال ما میاد . قسم میخورم که من برای درامد غیر فعالم هیچ سختی نکشیدم . راحت تر از آب خوردن کارها پیش رفت با لذت
و جالب اینه که روز به روز درامد غیر فعالم بیشتر میشه به اسانی و با لذت کارام داره پیش میره
بازم ممنونم که دیدگاه تون را با ما به اشتراک گداشتین ///مرسی
دوست عزیز سلام واقعا ازتون ممنونم انگیزه ی بیشتری به من دادید. خیلی خوشحالم که دوستانی همچون شما دارم که در یک مسیر حرکت میکنیم و از نظرات هم استفاده کرده و ایده میگیریم . من با خوندن نظرات دوستان عزیز ایده های زیادی گرفتم و مصمم تر شدم. واقعا جهان زیبایی هست و از زندگی کردن لذت میبرم.
بازم از شما و انگیزه ای که به من دادید ممنون و سپاسگزارم.
بنام خدا
قبل از هر چیز از خداوند وهاب تشکر میکنم ک منو ب این مسیر روحانی و معنوی هدایت کرده
و نیز ارزویه سلامتی و طول عمر با عزت فراوان برای استاد
عزیزم ک همواره سوالات بی جواب ذهنی چندین ساله منو پاسخ میدهد.مدت هشت ماه است ک با استاد و شیوه جدید تفکر اشنا شدم
ودستاوردهای بسیار زیادی را ک بیشتر شبیه معجزه میماند را بدست اورده ام.
تجربه من برایه کنترل ورودیها این است ک
اولا باید هدف داشته باشی م و ب قول ناپلون هیل اشتیاق سوزان برای تغییر و پیشرفت را داشته باشیم
ک بدون اشتیاق هیچ کاری را انجام نخواهیم داد و دانسته های ما فقط در ذهن ما مهبوس خواهند شد.
پس از اشتیاق و علاقه برای پیشرفت تمام راه کارها را
استاد عزیزم قبلا گفته ولی اونهایی را ک ب من بیشتر جواب داده را اینجا بیان میکنم.
ارتباطم را با افراد منفی قطع کامل کردم.ک پس از انجام این تمرین ک ب نوبه
خود بسیار موثر است .جهان نیز منو ب طرف افراد
موفق هدایت میکند.
در بحث ها دیگران ب هیچ عنوان شرکت نمیکنم.
و دست از تغییر دادن دیگران برداشتم.
و ب این باور رسید م ک همه در جای درست قرار دارند
و هیچ اشتباهی رخ نداده.و من هم ناجی دیگران نیستم
و در بهترین حالت میتوانم خودم را تغییر دهم.
یاد گرفتم در جایی ک صحبت های بی مورد و منفی را میشنوم سریع با طرح یک سوال بحث را ب نفع خودم عوض کنم.
و از همه مهمتر گوش کردن و خواندن و دیدن باورهای فراوانی و قدرتمند
فیلم و کتاب و فایل های انگیزشی را باره و بارها تکرار میکنم هر روز حتی در خواب فالهای استاد بالای سر م داره میخونه.
و مشارکت با هم اندیشان خودم مثل همین سایت و همین سوال و جوابها و خواندن نظرات دیگران
و تایید و دیدن اتفاقات حتی ب ظاهر کوچک در زندگی روز مره و شکر گزاری بابت همون تغییرات
همه این کارها را انجام میدم
و اوظاع زندگیم خیلی تغییر کرده
و تازه این راه و پیدا کردم و تازه دارم ماهر تر میشم
و میدونم ک ب هر چیزی ک بخوام میرسم.
ب لطف خدا و کمک استاد عزیزم ک راه رسیدن ب خواسته هامو رو برایه من
بسیار کوتاه کرده.
خدایا شکرت بخاطر این همه نعمت و زیبایی.
سلام!
من فکر میکنم کنترل ورودیها واحساس خوب باید در چند زمینه باشه گذشته حال آینده.درونی وبیرونی.بیرونی عوامل مربوط به محیط وتلویزیون وبرخورد با افرادو…درونی گفتگوهاو نجواهای ذهنی باخودمون.احساس خوب در موردگذشته با بخشش بوجود میاد.احساس گناه و قربانی بودن نباشه کینه ای نباشه.بخشش خودمون و بخشش دیگران.البته این موضوع به باور عالی درمورد خواسته هم کمک میکنه احساس لیاقت و عزت نفس رو هم تقویت میکنه اینکه من خودم مسئول شرایط زندگیم هستم و گذشته تموم شده ورفته.گذشته من درآیندم دخیل نیست.اینکه همه اتفاقاتی که درگذشته افتاده باعث شده من الان اینجا ودراین نقطه باشم وازاین به بعد فرصت های بهتری هم برام هست.همیشه ورودیها از اتفاقات بیرونی نیست خیلی اوقات نجواهای درونی هم هست و شاید حتی کنترل این ورودیها و نجواها سختر از مثلا حذف تلویزیون باشه.اینکه احساس من به خاطر فکرو اندیشه خاصه و این فکر قابل تغییره.برای همین من تو کنترل ورودیها اول درمورد عزت نفس و بخشش گفتم.چون حتی اگر اول فیزیکی بخواهیم نباشه توی ذهنم که هنوز هست.درمورد حال سپاسگزاری و چیزهایی که الان داریم.بعضی اوقات شرایط خوب نیست یا آدم با تضاد برخورد کرده چیزی رو ازدست داده اینطورمواقع شاید کمی سخت تر باشه.من قبلا تو یک موقعیتی یه اتفاق خیلی بدی رو تجربه کردم که مربوط به اعضای خانوادم هم بود.اون موقعی که این اتفاق افتاد من خیلی ناراحت بودم و اولش اصلا سعی نکردم جلوی احساس بدم رو بگیرم و به خودم بگم نه داری اشتباه میکنی وازاینجور موارد.حتی کمی گریه هم کردم من یه تخته وایت برد دارم سایزش تقریبا اندازه آ4 هست درهمون حین که حالم زیاد هم خوب نبود این تخته وایت برد رو برداشتم و شروع کردم به نوشتن چیزهایی که داشتم ازسلامتی خودم و اطرافیانم تک تک اعضای بدن خودم و بقیه شروع کردم به اطرافم نگاه کردم هرچیزی که بود رو نوشتم حتی یک خودکار رو هم نوشتم اونموقع شاید عجیب بود که اون موقعیت رو باداشتن یه خودکار مقایسه کنم ولی بعد از چندبار نوشتن و پاک کردن اون تخته من حالم خیلی عالی شد ودیدم چه چیزهایی هنوزدارم ومن به احساس خیلی بهتری رسیدم و یه موضوع جالب اون روز همون روزی بود که جلسه 9و10راهنمای عملی روی سایت اومد.یه هدیه دیگه هم گرفتم اون روزازیکی ازاطرافیانم!تو این مواقع اصلا راحت نیست که آدم سعی کنه احساس خوب داشته باشه ولی امکانپذیره.ازشون به عنوان تضاد برای فهمیدن خواسته هام استفاده میکنم.اولین موضوعش توجه به چیزهایی که الان دارم هست و اینکه این قضیه باعث شد من سپاسگزاری رو بیشتر تمرین کنم و داشتن هیچ چیزی هرچند کوچک رو بدیهی ندونم.اینکه خیراست.خدا هم همه جور هدایت و حمایتم میکنه.بعضی اوقات من برای اینکه تو لحظه احساس بهتری داشته باشم و روی اون قضیه خاص تمرکز نکنم یه کار دیگه ای انجام میدم که دوست دارم.مثلا کتابهای که دارم رو میخونم فیلم یا انیمیشن مناسب رو میبینم سرگذشت آدمهای موفق رو میخونم و تحسینشون میکنم و کلی انرژی میگیرم.الگو دیدن خیلی خیلی به من کمک کرده و میکنه و تو خیلی موقعیتهای عالی آدمهای خوب ومناسبی رو هم پیدا میکنم یا بدون اینکه من بپرسم بقیه درمورد چیزی که من باید بدونم صحبت میکنن واین افرادرو به من معرفی میکنن.قسمت تجربیات دوستان و کامنتهای قسمتهای مختلف رو هم خیلی دوست دارم اینکه اگر کسی تونسته پس من هم میتونم!حتی کتابهایی خوبی رو هم باهاشون آشنا میشم.خیلی اوقات اون موقع هیچکدوم از این کارهارو هم نمیکنم مثلا شاید باورهای خاص یا فعالیتهایی خاصی هم به افراد کمک کنه.درمورد هرکس متفاوته.مثلا من حتی خیلی اوقات شاید یه بستنی یا نوشیدنی مورد علاقم پیاده روی و این جور فعالیتها هم بهم کمک میکنه که اون لحظه خاص احساسم رو بهتر کنم تا به مرور بهتر بهتر هم بشه اینکه خیلی اوقات سعی میکنم بگم خیره و ببینم اون قضایا چه کمکی بهم میکنه.چطور میتونم به این موضوع نگاه کنم که به احساس بهتری برسم.در کل پرسیدن سوالات مختلف به من خیلی کمک میکنه. موضوع دیگه نوشتن وتایید نشانه هاست من توذهنم تکرار میکنمشون یا مینوسمشون که یادم باشه.توجه به خواسته هم خیلی مهمه.موارد مختلفی هست که به این قضیه کمک میکنه من فکر میکنم هرکسی با کارخاصی راحتتره و براش بهتره و خودش بهترمیدونه.یکی از راههاش تجسمه.این روزا خیلی افراد زیادی رو می بینم(خارج سایت)که دارن از این قضیه استفاده میکنن چندروز قبل کسی رو دیدم که حتی دریم بردش رو هم دیدم که به یکی از خواسته هاش رسیده بود .اینطور افراد هم خودشون عملکرد مناسبی دارن و هم بقیه رو هم تشویق میکنن که اینطوری باشن که آرزوهاشون رو دنبال کنن و خودشون رو باور داشته باشن وبه کمتر راضی نباشن.حتی دیدنشون به عنوان کسانیکه این مسیر روطی کردن و به چیزی که دوست داشتن رسیدن به من خیلی انرژی وانگیزه میده.صحبت کردن و نوشتن درمورد خواسته هم نوع دیگه ای ازتوجه کردنه.میتونه هربار جزئی تر هم بشه.با همین نوشتن یا حتی صحبت کردن میشه خیلی باگهایی که داریم رو هم بفهمیم وروشون کار کنیم.اینکه مثلا وقتی به خواستمون رسیدیم چه احساسی داریم چه شرایطی داریم چکار میکنیم مواردی از این قبیل.من خودم هم با تجسم و هم صرفا مرور خواسته تو ذهنم و هم نوشتنشون به چیزهایی که دوست داشتم رسیدم.سناریونویسی هم خودش به رسیدن به وضوح کمک میکنه و خودش هم توجه کردن به خواسته هست.نوع دیگه توجه کردن به خواسته ها میتونه تحسین افرادی باشه که اون چیزی رو که ما میخواهیم رودارن.اگه مثلا ماشین یا خونه خاص یا هرچیزدیگه خواسته هست میتونیم بریم اون ماشین یا خونه خاص رو ازنزدیک ببینیم. تو خیلی زمینه ها خودم رو وارد چالش کردم البته مثل خیلیهای دیگه هنوز هم مواردی هست که باید روشون کار کنم.میشه گفت واردترسهام شدم.لذت بردن از هر چیزی بدون خواسته ای که دارم مثلا حتی گاهی اوقات خوردن غذای مورد علاقم کناراعضا خانوادم.دیدن غروب خورشید(همون اتفاق بدی که گفتم باعث شد من اولین بار غروب خورشید روببینم خیلی عالی بود!حدود 6ماه هم تلویزیون نداشتیم.یعنی وصل نبود.)و…راستش گفتنش راحته ولی انجام دادنش شاید خیلی هم راحت نباشه.من از بازی فراوانی هم نتیجه گرفتم.خیلی اوقات اگر جایی بودم که صحبتهایی میشد که درباره رکودو…بود من برای خودم توذهنم برعکسش میکردم.من زیاد علاقه ای به دیدن تلویزیون ندارم روزنامه هم نمیخونم ولی بعضی اوقات قسمتهای خوبی رو که لازم باشه بفهمم رو موقع مناسبش میبینم.مثلا چندروز قبل یکی از اطرافیانم یک قسمتی ازیک روزنامه رو به من داد که نوشته بود شکست معنی ندارد.بهم گفتن نگه دار.من اولین بار که شروع کردم نظرات دوستان رو تو قسمت الگوهای مرجع خوندم و قسمتهای مهمش رو برای خودم نوشتم فایلهای زیادی رو هم دیدم و تلویزیون اصلا و حتی خیلی اوقات با خوندن تجربیات دوستان درمورد گذشتم واتفاقاتی که افتاده بود نوشتم که دلیلشون رو بفهمم بدون اینکه خودم هم بدونم ورودیهام رو حسابی کنترل کرده بودم و اون موقع به یه هدفی که داشتم هم رسیدم.این رو هم همیشه میگم که خدایا لطفا من رو هدایت و حمایت کن.انتظار اتفاقات خوب رو دارم.ترس جاییکه ایمان نباشه و نگرانی جاییکه آرامش نباشه.من فکر میکنم تقویت ایمان و عزت نفس اینکه من خودم شرایط رو میسازم و خدا هم من رو حمایت میکنه و قدرتمندترین فرمانروای جهانه فقط منتظر ببینه من چی میخوام به این دوتا قضیه کمک میکنه.اگر هم کنترل ورودیهاسخته اهرم رنج و لذت هم میتونه کمک کنه.این رو من خودم انجام ندادم ولی دیدم خیلیها نشونه خاص هم برای کنترل ورودیهاشون و رسیدن به هدفشون درنظرمیگیرن مثلا یه شخصی میخواست وزن کم کنه یه کش به دستشون بسته بودن یا اینکه توی موبایلشون ساعت تنظیم کرده بودن که یه موقعایی زنگ بخوره و به خودشون یادآوری کنن.ولی من جایزه رو امتحان کردم خیلی خوبه!
درکل شاید اینطوری احساس خوب بوجودبیاد:
1٫بخشیدن خودمون وبقیه(احساس گناه وقربانی بودن نباشه)اینکار به تقویت و احساس لیاقت هم کمک میکنه.
2٫تقویت عزت نفس واحساس لیاقت.این کار میتونه با توجه به خصوصیات خوب خودمون و موفقیتهای گذشتمون باشه و احساس توانمندیمون بالاتر بره که من همونی هستم که این کار روانجام دادم پس بازهم میتونم.من خالق زندگی خودم هستم.(شاید مستقمیا ربطی به احساس خوب نداشته باشه ولی به نظرمن یکی از مواردی هست که میتونه احساس توانمندی و اینکه میشه رو بوجود بیاره و همون هم باعث احساس خوب بشه.)هر کاری که مربوط به این موضوع میشه.مثلا من یه کاری رو که دوست داشتم انجامش بدم وقتی تموم شد به خودم جایزه دادم.گفتگوی مثبت با خودمون و…کنترل نجواهای درونی میشه.تحسین کردن خودمون.خیلی موارد دیگه هم هست.
3٫تقویت ایمان.یکی از مهمترین کارها توجه به نشانه نوشتن و تایید کردنشون هست.ترکیب 2و3 یه جورایی میشه ایمان به خودمون وخدا ونیروهای وجودی خودمون.به نظرم این دوتا خیلی مهمن.احساس لیاقت+ایمان.ترس جاییکه ایمان نیست.همیشه همه وقت همه جا خدا هست.زیربنای همه ورودیها این دوتا باوره.جمله ای که خانوم شبخیز میگفتن همیشه در خدا شاد باشید.این جمله آقای جوان رو هم خیلی دوست دارم ایمان به خدا ازایمان به خود سرچشمه میگیره.
4٫سپاسگزاری ودیدن نعمتهامون.بطور ویژه کتاب معجزه سپاسگزاری هم عالیه.
5٫داشتن باورهای مناسب درمورد خواسته و زندگی.مثلا شادی یه احساس درونیه وهمه چی برای من خیره.من همیشه دربهترین زمان ودربهترین مکان هستم و مثلا اگه حتی خواستم هم نرسم نمیرم که!من دارم لذت میبرم حالا هرطور خواسته ها میان که لذت ماروبیشتر کنن نه اینکه باعث لذت بشن
6٫دیدن الگوهای مناسب و تایید وتحسین کردنشون.اینکه اگر اونا تونستن پس من هم میتونم.من این رو خیلی دوست دارم.
7٫توجه به خواسته هامون.صحبت کردن/نوشتن/تجسم و…استفاده از کلام و …
8٫خوب کردن احساس با کارهای فیزیکی.مثلا ورزش کتاب خوندن وموارد دیگه.رفتن به طبیعت و…اینها برای اینه که اون لحظه خاص به احساس کمی بهتر برسیم
9٫هماهنگی با خدا.اینکه چطور به هرچیزی طوری نگاه کنم که احساس کمی بهترداشته باشم.وروح از قبل همه چیز رو داره.
درکل تو هرزمینه چه چیزی بهمون احساس بهتری میده مثلا فراوانی یا کمبود؟به اون توجه کنیم.چه موضوعاتی درجهت خواستمون هست مثلا اینکه به خودم بگم تو لیاقت نداری ونمیتونی یاموارد دیگه.به اون توجه کنیم.چه باورهایی به رسیدن به خواستمون کمک میکنه؟اونارو بسازیم.
سلام با نظرات شما موافقم
جایی خوندم که کلا دو نوع احساس بنیادی وجود داره و بقیه احساسات از این دو تا نشأت میگیرن….احساس عشق و احساس ترس…جاییکه عشق نباشه ترس وارد میشه و نشانه عشق هم ایمانه….
موفق و سالم باشید
سلام خدمت دوستان عزیز و استاد گرامی
اول از همه ممنون بابت این فایل خوب و تشکر بابت این مسابقه چرا که با ایجاد این شرایط و پرسش ها سعی به این شده که ما هم یاد بگیریم مثل
استاد در هر لحظه هوشمندانه زندگی کنیم و با تشخیص باور های درست و غلط و بتونیم تعیین کننده و خالق اتفاقات زندگی خودمون باشیم و چه
بهتر که این آموزش و راهکار ها برگرفته از تجارب شخصی هر فرد باشد.
من از دیگر دوستان شاید کم تجربه تر باشم اما خدا رو شکر میکنم که طی این یک سال در 18سالگی تونستم به راه هایی هدایت بشم که در حال
حاضر در جمع شما باشم و بتونم از تجربیات خودم صحبت کنم.
من برای تمرکز و توجه بر روی نکات مثبت خیلی علاقه مند به تنظیم ورودی هام با گوش دادن به فایل های استاد ( اونایی که بیشتر از همه بهم حس
خوب میده در هر شرایطی ) و یا فایل هایی که خودم ضبط کردم از جملاتی که حس خوب میده هستم و اکثرا در این مواقع یک جمله ای که روی خودم خیلی تاثیر داشت این بود که عمیقا به خدا میگفتم اگر این اتفاق بیفته من 10 برابر به تو و قوانین جهانت بیشتر ایمان میارم و برام زیباییش به این بود که واقعا اتفاق میفتاد
و این حس نزدیکی به خدا هر بار بیشتر میشد
و مهمتر این یاد آوری برای خودم که اگر فلان اتفاق برام در گذشته افتاد اینم میفته و این حسم رو خیلی خوب میکنه
اینکه استاد هم توی فایل گفتن همه ی این اتفاقات مثل خوردن غذای مورد علاقه، تماس با یه دوست قدیمی، توی ترافیک نموندن، گرفتن نمره ی
دلخواه و … اینا همه خواسته های ما هستند
و ما اگر بتونیم برای خودمون تداعی کنیم که با چه باوری این اتفاقات افتاد و به این ها رسیدم، میرسیم به همون قانون اصلی
اینکه اصلا بهش وابسته نبودیم، اینکه برامون بدیهی بود، برامون قابل باور بود، اینکه نگرانه شدن یا نشدنش نبودیم
و از همه مهمتر فکر کردن به ربوبیت خدا و اینکه تنها قدرت حاکم بر جهان خداست و این جملات که : حتی برگی بدون اذن خداوند از درخت پایین
نمیفته و یا اینکه اگر خدا بخواد کسی رو بکشه بالا و همه ی مردم جهان بخوان بکشن پایین نمیتونن و اگر همه ی مردم جهان بخوان کسی رو بکشن
بالا و خدا نخواد نمیتونن
این جملات خداست که آرامش میده و باعث میشه به حس خوب برسم و کانون توجهم مثبت بشه .
این مورد که تمام جهان به سمت گسترش و خوبی میره پس هیچ اتفاق بدی اصلا نمیتونه رخ بده و هر چه که هست برای تکامل و تبدیل شدن به یک خوبی هست
و باور به این هاست که باعث میشه احساسم رو خوب نگه دارم و کمامان دنبال زیبایی ها باشم، دنبال خیریت باشم و راه های موفقیت در هر مورد
کوچم و بزرگم در گذشته رو تعمیم بدم به شرایط حال حاضرم چون راه حل در خود ماست باور به اینکه هر اتفاقی، چه خواسته و چه ناخواسته زمانی که در زندگی من رخ میده نتیجه ی باور های منه و نه هیچ چیز دیگه، هیچ چیزی ذره ای تاثیر در رخ دادن اون اتفاق نداشته
این هاست که باعث شده آگاهانه سعی کنم متمرکز شم روی نکات مثبت، کانون توجهم رو کنترلش کنم.
و زمانی که این باور ها رو در ذهنتون بسازید جهان هم به قدری سریع پاسخ میده که بهتون ثابت بشه درستش همینه و ادامه بدین.
برای همه ی دوستان آرزوی موفقیت میکنم
امیدوارم که براتون مفید واقع شده باشه
آرمان عزیز سلام
افرین به شما که به زیبایی به نقش باورها در زندگی اشاره کردید
و صد افرین به شماا که همیشه به ربوبیت الله فکر میکنید
مرسی
سلام خدمت شما جناب سعید عزیز
ممنونم که نظر من رو مطالعه کردین
نظر لطفتونه
موفق و سربلند باشید
دقیقا همینه
احسنت
سلام خدمت شما سرکار خانم
ممنون که زمان گذاشتید و نظر من رو مطالعه کردید
متشکرم
موفق و سربلند باشید