پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 50

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خلیل محامد گفته:
    مدت عضویت: 3406 روز

    سلام به همه دوستان

    من حدود ده سال پیش بود که یک مشکل بدی پیدا کردم و از خدا خواستم که کمکم کنه واز اونجای که کمی اهل مطالعه بودم یه کتابی قسمتم شد بنام راز و در یک هفته این کتاب رو خوندم وبه دستوراتش عمل میکردم باورتون نمیشه در عرض یک هفته من به هدفم رسیدم برادرم میگفت اگه این کار انجام بشه من اسمم رو عوض میکنم

    ولی تو اون یک هفته ذهنم رو خیلی کنترل کردم

    وفقط لحظه رسیدن به هدفم رو میدیدم با حالت خوشحالی هر وقت استرس ونگرانی وفکری بد میومد

    سریع یک خاطره خوبم رو اماده کرده بودم ازلحظه لذت بردن و خوشحالی میاوردم تو ذهنم و من به سرعت به هدفم رسیدم

    ازاونجایکه اموزش ندیده بودم ذهن فقیربرمن چیره شد

    از عادت های بد من 1بحث کردن با همه 2رسانه ها برنامه های بیخود ومنفی صداوسیما3-دوستان وهمکاران نا مناسب 4همدردی وگوش دادن به درد دل مردم 5نداشتن الگوی خوب ومناسب باید دایم ذهنمونو کنترل کنیم وحالت خوشحالی در رسیدن به اهداف سرعت رسیدن به هدفمون رو ده برابر میکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مهدی جاویدی گفته:
    مدت عضویت: 2805 روز

    سلام و خداقوت به همه ی دوستای عزیزم…دوستان من در جایگاهی نیستم که کسی رو قضاوت کنم و اگه امتیازی میدم ملاک رو قوانین الهی قرار میدم تا اونجا که خودم درکش کردم

    وگرنه همه ی شما دوستان گلم همین که شروع به تغییر و حرکت کردین خیلی خوشبخت و برگزیده اید

    لینک دیدگاهمم میذارم و خوشحال میشم نظرمو بخونین

    abasmanesh.com

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فرناز قانعی گفته:
      مدت عضویت: 2773 روز

      سلام آقا مهدی

      شما هم قوانین الهی رو خوب درک کردید هم در جایگاه درستی قرار دارید. امیدوارم که تو مسیری که میرید موفق باشید و ما رو هم از خبرهای خوش رسیدن به خواسته هاتون بی نصیب نذارید ??????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Reza Maslahati گفته:
    مدت عضویت: 3504 روز

    به نام بی نام او

    امروز برای اولین بار جرات کردم بنویسم چون چیزی رو از خدا خواستم و سپردم به دست خودش.همین امروز به خواسته ای که میخواستم رسیدم و وظیفه خودم دونستم که سپاسگزاری کنم..هر روز عکس استاد عزیزم رو در کنار 2 تا از صمیمی ترین اعضای خانواده ام دارم و هر روز از استاد عزیز سپاسگذاری می کنم.

    در مورد ورودهای که استاد فرمودن ما معمولا فکرمون همه جا و همیشه منفی بوده اما با صحبتهای و رهنمودهای استاد عزیز دیگه وجود نداره.وقتی به موهبتهای که خدا به ما عطا فرموده فکر میکنم نمونه بارزی از باورهای مثبتی دز ذهن خودم وارد میکنم که این تازه اول راهه.فکر کردن به نکات مثبت و موهبتهای که داریم و تمرین فراوانی و فکر به آرزوهای که یه زمانی فقط آرزو بود ولی الان داریمش راههای هست که می تونیم ورودی هامون رو کنترل کنیم.سپاسگذاری می کنم از استاد عزیز با راهنمایی های درستشان….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فاطمه ترابی گفته:
    مدت عضویت: 4014 روز

    … ده سال پیش علیرغم میل باطنی از تهران به یکی از شهرهای دیگر نقل مکان کردیم. بسیار ناراحت، دلگیر و غصه¬دار بودم. بخصوص که کارم را هم رها کردم … کاش می¬دانستم این جابجایی و این از دست دادن، آغاز راه جدیدی در زندگی¬ام بوده و اصلاً به این طرف هدایت شدم ولی در آن موقع هنوز ظرفیت پذیرش این حقیقت را نداشتم …

    … قرآن: خیلی چیزها را دوست دارید که به ضرر شماست درحالیکه از چیزهای دیگری ناراحت و دلگیر هستید در حالیکه منفعت شما در آن نهفته است …

    … خودمان کار جدیدی را شروع کردیم … و تا به امروز ادامه دادیم. شاید کار پرمنفعتی نبود ولی در طول این سالها چه چیزها که یاد نگرفتم و چه تجربه¬ها که کسب نکردم و گویا باید این مراحل طی می¬شد تا کم¬کم با خودم، قابلیت¬هایم، استعدادها و توانائی¬هایم آشنا می¬شدم. از آنجا که آدم¬ها و محیط شهر جدید و نوع برخوردها با روحیه¬ام سازگار نبود خود را کنار کشیدم و جز در مواقع ضروری ارتباطی با کسی نداشتم. تمام وقتم صرف کار می¬شد و عملاً فرصت چندانی برای ارتباط با دیگران نداشتم و از طرفی چون تمام روز مشغول کار بودم، خستگی پایان روز رمقی باقی نمی¬گذاشت تا پای تلویزیون و دیگر سرگرمی¬ها بنشینم …

    … بعداز مدتی به دلیل نوع کار که پشت میزنشینی و کم¬تحرکی بود به فکر ورزش افتادم و شروع کردم …

    … در طول روز و در محل کار ساعات «بیکاری» و «پرت» زیادی داشتم و به فکر استفاده از این زمان مفید افتادم:

    – … مطالعه … مطالعه … مطالعه

    – آشنایی با سایت¬های مختلف و روش¬های مثبت¬اندیشی، تمرکز، مدیتیشن، تن آرامی، ارتباط با درون و کشف اعماق وجود

    – و همزمان آشنایی با سایت عباس¬منش: دانلود فایل¬های رایگان، مطالعه و گوش کردن به آنها: احساس خوب، آرامش، امید، اطمینان، ایمان.

    – و کم¬کم جسارت خرید برخی محصولات و استفاده از آنها: احساس بهتر، آرامش بیشتر، تقویت ایمان و احساس رفاقت با خدا

    … تنها تفریح و سرگرمی ما یک روز آخر هفته رفتن به دل طبیعت بود، همین و بس …

    حسی در درونم شکل می¬گرفت و گاهی به وضوح می¬دیدم که قطعات یک پازل یکی یکی مهیا می¬شود و در کنار هم قرار می¬گیرد تا تابلوی زندگی نمایان شود …

    • دوری از اطرافیان که می¬دانیم اکثراً به یک شکل فکر می¬کنند و آن هم از نوع اشتباه و منفی-بافی و ناامیدی: بسته شدن ورودی¬های افکار و احساسات منفی

    • مطالعه و دانلود فایل¬ها و تفکر و تأمل در تک تک جملات و انطباق آن با خودم: ورود افکار و احساسات مثبت و سازنده و انگیزه¬بخش

    • ورزش: نشاط، آرامش، اعتماد بنفس و در نهایت قدرت و شکست¬ناپذیری

    • ارتباط با طبیعت: آرامش (یافتن اصل و ذات وجودی خود، انگار که بعد از مدتها گمشده خود را پیدا کرده باشی و در کنار آن آرام بگیری: رجعت به خویشتن)

    • تلفیق ورزش و طبیعت: ورزش در دامن طبیعت، از طبیعت انرژی می¬گیرم؛ کوه، صخره، خورشید، زمین، دریا، جنگل، رود، چشمه، برف، مه، باران، حیوانات، پرندگان، علفزار، گل¬ها، هر کدام انرژی خاص خود و چقدر به هم نزدیکیم وهمه از منبع و یک هدف مشترک و یک مقصد و یکصدا: تکامل و رسیدن به نقطۀ آغاز در دایرۀ حیات و این همه تحرک و بالا و پائین و تلخ و شیرین و سپید و سیاه و تضاد، همه به خاطر یک چیز: شناخت خود، معرفت و آگاهی، گسترش تا بینهایت و بالاخره پیوستن به بینهایت و آرامش واقعی، آنجاست که بی¬اختیار حس سپاسگزاری دست می-دهد و می¬خواهی خدا را فریاد بزنی و ساعت¬ها به سجده بیفتی و این شیرین¬ترین حس دنیاست ….

    مدتها بود که می¬خواستم این دوره ده ساله از عمرم را بررسی کنم و ببینم در قبال از دست دادن¬ها چه چیزهایی را به دست آورده¬ام و چه سود و منفعتی عایدم شد و حالا می¬بینم که همۀ اینها سراسر نتایج عالی بود که کسب کردم و جالب اینکه هرگز از دست نخواهم داد و در وجودم نهادینه شده¬اند و تازه روزبه¬روز گسترده¬تر و پیشرفته¬تر می¬شوند. طعم شیرین آن بسیار لذت¬بخش است که آرزو می¬کنم هر کس بتواند آن را بچشد و ببیند که کل زندگی این دنیا یعنی کشف این حقیقت و هدف این دوره از زندگی ما همین است و بس:

    «هر کدام از ما قطراتی هستیم از دریای خداوند، همه ما از یک جنس و یک منشأ هستیم و روزی که فرکانس¬هایمان یکی شد و از جنس فرکانس آن منبع ازلی و ابدی، یکدیگر را جذب و دوباره همان دریا می¬شویم و این دریایی شدن و به آرامش رسیدن نتیجه قرار گرفتن در بالاترین فرکانس (حس سپاسگزاری) است.»

    شاید این مسابقه بهانۀ خوبی بود که بالاخره من هم دست به قلم شده و این قطعۀ طلایی از دوران ده سالۀ عمرم را توصیف و شما عزیزان را از نتایج آن باخبر کنم. شاید حتی اگر شده یک نفر از آن بهره¬مند شود. و باید بگویم بعد از کشف این روند، همچنان سعی می¬کنم به همان روال ادامه دهم و زیبایی این مسیر همین است: یک حقیقت را به شکل¬های متنوع کشف می¬کنی و این است راز دلچسب زندگی که در عین «یک حقیقت» بودن هرگز تکراری و خسته کننده نمی¬شود و هر روز انگیزه¬بخش¬تر و مطمئن¬تر.

    وقتی روش و روال را یاد می¬گیری دیگر ترسی نداری، مثل استادکاری که می¬داند عیب کار کجاست و بدون دستپاچگی و داد و فریاد دقیقاً به سراغ همان نقطه می¬رود و مشکل را رفع می¬کند: در کمال آرامش و اطمینان، بدون حیرت و تعجب و کاملاً طبیعی و همراه با جریان رودخانۀ زندگی، بدون صرف انرژی بیهوده.

    وقتی ترس نباشد یعنی به خود (که همان خدای درون توست) ایمان داری و وقتی ایمان داری ترس¬ها از وجودت می¬ریزند درست مثل برگهای پاییزی و این چرخه همچنان ادامه دارد و ادامۀ آن مثل چرخش چرخ و فلک یکنواخت و تکراری و خسته کننده نیست بلکه مثل قطره قطرۀ آبی که به آرامی سنگ سختی را سوراخ می¬کند، اثر ماندگار می¬شود در وجودت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سید علی جلال الدینی گفته:
    مدت عضویت: 3007 روز

    با سلام به همه دوستان عزیز فرکانس بالا

    برنامه روزانه من در کنترل ورودی ها از قرار زیر است :

    صبح که بیدار می شوم اولین حرکتم نشستن در کنار تخت و شکر خداوند برای شروع یک روز عالی

    در جلوی ایینه به خودم لبخند میزنم و ازجملات تاکیدی استاد مثل تو فوق العاده ای استفاده می کنم

    صبح را با ورزش در باشگاه شرکت شروع میکنم ( این نعمتها را از خیلی وقت پیش داشتم ولی از وقتی با استاد آشنا شدم دارم استفاده می کنم )

    در طول روز با صدای بلند و رسا با همه دوستان و همکاران سلام و احوال پرسی می کنم و سعی میکنم لبخند را فراموش نکنم و خیلی محکم دست می دهم اینکار احساس خوبی به من و طرف مقابل می دهد .

    در هر فرصتی در باره قوانین بایک بیان شیرین با دوستان وهمکاران صحبت میکنم و آنهاهم علاقه مند شده اند و در ضمن با توجه به این موضوع اطرافیانم سعی میکنند با من همراهی کنند و فرکانس خوبی ایجاد شده

    در محیط کار و منزل سعی میکنم قبل از اینکه کسی جمله منفی بگوید من با تعریف و جملات مثبت فضا را مثبت کنم مثلا موقع نهار در محل کار اول از همه از غذا تعریف میکنم و دیگر کسی حاضر نمیشود درباره کیفیت غذا جمله منفی بگوید .

    در مسیر خانه در سرویس با هندزفری فایلهای استاد را گوش میکنم و متوجه آهنگهای غالباً منفی پخش ماشین و همچنین صحبتهای هم سرویسیها در باره ترافیک و آلودگی و… نمی شوم .

    در خانه با توجه به اینکه همسرم من را با این خانواده آشنا کرده و فرکانسش از من هم بالاتر است کلا تلویزیون خاموش است و فقط بچه ها با آن ps4 بازی میکنند و از روزنامه که قبلا من حتما میبایست بخوانم خبری نیست

    در مورد کانالهای تلگرام نیز دقت میکنم که با داشتن ظاهری خوب ، باطنی مخرب و منفی نداشته باشند .

    قبل از خواب دفتر شکر گزاری را می نویسم و و دریم بردم را با لذت نگاه میکنم

    و خدا را سپاس میگویم که با استاد عزیز و دوستان عزیز خانواده بزرگ عباسمنش آشنا شدم .

    موفق و پیروز و بقول استاد سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    صادق صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2834 روز

    ((( God is my lord )))

    بنام خدایی که تمام قدرت ، نعمت و ثروت این هستی در دستان اوست .

    سلام به خانواده گرم و صمیمی گروه عباس منش و همچنین استاد خستگی ناپذیر ، امیدوارم حال همگی عالی باشه .

    مثل همیشه تعداد نظرات زیاد بود و فقط تونستم بعضی از نظرات رو مطالعه کنم .

    برخی از نظراتی که تونستم مطالعه کنم ، مثل همیشه نشانه شناخت کامل قوانین هستی در نظرات دوستان کاملا مشخص بود و خیلی استفاده کردم و انرژی گرفتم .

    خوب درباره سوالی که استاد عزیز مطرح کردن میخوام ، الگو یا فرمول کلی رو مطرح کنم که ، در هر زمینه ای چه مادی چه غیر مادی از این الگو یا فرمول استفاده کنید در زندگی صدرصد پاسخ یا نتیجه را خواهید گرفت .

    میخوام اینو بگم که قوانین هستی ساده تر از اون چیزی هست که فکرشو میکنیم .

    این الگو یا فرمول کلی ، سه مرحله داره که به ترتیب و به زبان خیلی ساده توضیح خواهم داد که به شکلی هست و عمل میکند .

    (( الگو یا فرمول سه مرحله ای ذهن انسان برای رسیدن به هر آنچه که میخواهید ))

    مرحله اول : فکر / باور

    مرحله دوم : احساس

    مرحله سوم : عمل / تجلی

    خوب ، به دقت به سه مرحله بالا که یک الگوی ثابت هست توجه کنید ، و یاتون نره عدد 3 یک عدد خاصی هست و جایگاهی خاصی در قوانین هستی داره که میتونید درمودش تحقیق کنید .

    میخوام به ترتیب سه مرحله بالا رو توضیح بدم که چگونه یک انسان دست به عمل خاصی در دنیای ماده ( دنیای خارج از ذهن ) میزند .

    بریم سراغ توضیحات :

    مرحله اول : همیشه به این صورت است که انسان در ابتدا فکری رو به ذهن خود وارد میکند ( توسط ورودی های مختلف ) حالا این فکر میتونه هر چیزی باشه ، بعد توسط انسان ، محیط اطراف و جامعه و غیره ، اون فکر هزاران بار تکرار میشود سپس بعد تکرار زیاد ، اون فکر به یک باور تبدیل میشه .

    باور دقیقا همانند یک نرم افزاری است که شما در پی سی یا موبایل خود نصب میکنید و بعد همیشه از اون استفاده میکنید .

    مرحله دوم : بعد شکل گیری باور در مرحله اول ، در این مرحله احساس شکل میگیره حالا این احساس شکل های مختلفی داره مثل شادی ، لبخند ، امیدواری ، آرامش ، عشق ، غم ، عصبانیت و غیره .

    احساس ، دقیقا مثل سوخت مورد نیاز واسه حرکت فیزیکی یا غیر فیزیکی در دنیای ماده ( دنیای خارج از ذهن ) برای شکل دادن به انرژی ، که هدف یا آروزی شما را خلق میکند .

    مرحله سوم : در مرحله قبل احساس شکل گرفت که توضیح دادیم حکم سوخت مورد نیاز برای حرکت فیزیکی و غیر فیزیکی و خلق آرزو و اهداف شما رو به وجود میاورد .

    در این مرحله سوخت مورد نیاز حرکت فیزیکی که در مرحله قبل شکل گرفته در این مرحله باعث حرکت فیزکی یا همان عمل میشود .

    سپس بعد از عمل فیزیکی ، تجلی یا خلق اون آرزو یا هدف در دنیای ماده ( دنیای خارج از ذهن ) ظاهر میشود .

    سیر تکاملی سه مرحله بالا ، رسیدن به هر هدف یا آروزی باور کردنی یا غیر باور کردنی و محال رو برای انسان ممکن میسازد ، این قدرت نامحدود ذهن است که هر چیزی رو بتونید در ذهن تصور کنید میتونید خلق کنید .

    سرعت عملی شدن آروزها و اهداف و رسیدن به آنها به دو چیز مهم و کلیدی دیگه نیز بستگی دارد که به نظر من هسته اصلی الگوی سه مرحله بالاست و اون ایمان بی قید و شرط به خدا و داشتن احساس خوب در تمامی لحظات زندگی ، چه اون زمان های که اوضاع خوب است و چه زمان های که اوضاع خوب نیست ( زمانهای روبرو شدن با تضادها ) که البته دلیل این تضاد ها این است که انسان نمیتواند صدرصد ورودی های ذهن خود رو کنترل کند .

    و دلیل دیگر آن این است که ذات انسان فراموش کار است و گاهی دست از تلاش بر میداره و دنیا برای یادآوری به انسان اونو با یک تضاد یا مشکل روبرو میکند که از نظر من تضاد ها و مشکلات نعمت هستن و باید شکر گزار این نعمت باشیم چون انسان را از خواب غفلت بیدار میکند .

    خوب دیدید چقدر سیر تکاملی خلق یک آرزو یا هدف در این دنیای ماده ( دنیای خارج از ذهن ) طبق الگوی سه مرحله ای بالا چقدر ساده بود .

    قسمت سختش فراموش نکردن و تمرین مستمر یک فکر و عمل در طول زندگی است باقیشو دنیا واستون انجام میده و از نظر من 100 درصد کار ذهنی ، چرا صدرصد کار ذهنی ؟ چون چند درصد فیزیکش اونقدر ناچیزه که من ازش چشم پوشی کردم .

    خوب حالا شما به هر هدف یا آروز یا خواسته که در ذهن دارید و میخواهید به آن برسید کافی اون خواسته رو تو فرمول یا الگوی با قرار بدی و نتیجه رو مشاهده کنی در دنیای ماده . برای سرعت بخشیدن به رسیدن به اهداف و خواسته ها کافی ایمان بی قید و شرطتتو به خدا بیشتر کنی البته به مرور یهوی نمیشه ، چون کم کم مدارت عوض میشه ، بعد ایمان بی قید و شرط کافی سوخت شکل گیری به انرژی رو زیاد کنی یعنی احساستو قوی تر کنی احساس با تمرین های مختلفی همچون تصویر سازی ذهنی ، نوشتن ، صحبت کردن ، و گوش دادن به فایلهای تاکیدی یا فایل های سابلیمینال مسیج (پیام های تاکیدی پنهان) و کلی تمرین دیگه مثل مدیتیشن و غیره که مستمر و همیشگی باشد احساس انسان قدرت میگیره ، که بعدش خواسته ها و آروز ها با سرعت باور نکردنی برای شما خلق یا بوجود میاد . قدرت ذهن رو دسته کم نگیرید .

    خوب در انتهای صحبت هام ، صحبتهای مهم و همیشگی خودمو که تو مسابقه قبلی هم بهشون اشاره کردم رو میخوام واسه خودم و شما یادآوری کنم .

    مهم

    دنیای ما دنیای باور هاست ، دنیای نامحدود که بی نهایت ثروت، نعمت و فروانی هست که صاحب همه آنها الله است که فقط کافی باورش کنی و بهش اعتماد کنی ، بعد اتفاقاتی واست میفته که شاید سخت در بارو انسان ها جای بگیره .

    همیشه گفتم ذهن انسان همانند یک پروژکتور است که فیلم های که از این پروژکتور پخش میشه رو تو انتخاب میکنی و بعدش با ورودی های چشم هایت اون فیلم ها رو تو دنیای ماده ( دنیای خارج از ذهن ) تماشا میکنی ، گاهی این فیلم های که تماشا میکنی شیرین و شاد به همراه موفقیت است و گاهی تلخ و به همراه شکست است ، پس سعی کن فیلم های تو ذهنت بسازی و از طریق پروژکتور ذهنت پخش کنی که دوست داری ببینی و همیشه سعی کن فیلم های که میسازی شاد و پر از انرژی مثبت و موفقیت باشه و سعی کن همیشه رد پای خدا رو تو فیلم های که تو ذهنت میسازی گم نکنی چون خیلی مهمه .

    و نکته کلیدی ساخت اون فیلمی که تو ذهنت میسازی اینه که سعی کن همیشه ، هم کارگردان و هم نویسنده فیلم نامه های زندگیت خودت باشی نه افراد خارج از تو این نکته طلایی یادت نره چون در غیر اینصورت به هیچگونه آزادی و استقلالی چه مالی و چه غیر مالی نخواهی رسید .

    (( برخی از تجارب من بعد از استفاده از قوانین هستی ))

    سلامت :

    درمان بیماری بواسیرم بعد 2 روز بوسلیه آب ( یک باور بود آب ) البته قبلش دو هفته زمان برای ساختن باور گذاشتم ، که قسمت کلیدی درمانم بود این قضیه برمیگرده به چند سال پیش .

    مورد بعدی : الان به مدت 2 سال است هیچگونه بیماری نگرفتم حتی سرماخوردگی یکجورای ضد ضربه شدم و الان دیگه چیز عجیبی واسم نیست چون قوانین رو میدونم .

    درخواست و اهداف :

    در مورد درخواست ها کوچک تا متوسط دیگه نمیتونم چیزی بگم الان دیگه جوری شده که بلافاصله بعد درخواست ایده یا راه حل به من داده میشه .

    در زمینه مالی دارم روی خودم کار میکنم تازه شروع کردم ، همه اینها رو من دقیقا توسط اون فرمول یا الگوی سه مرحله ای ذهن بدست آوردم ، و البته با کار کردن روی ایمانم نسبت به خدا و خوب نگه داشتن احساسم در طول روز و کنترل ورودی های ذهنم که هسته اصلی رسیدن به اهداف بوده .

    اگه بخوام مثالی دیگری برای ذهن بزنم و یخورده فان باشه ، ذهن همانند یک چرخ گوشت عمل میکنه که گوشت چرخ کرده در خروجیشو شما مشخص میکنید که چه گوشتی باشه ، اگه گوشت سالمی باشه مسلما سالم میمونید و اگه سمی باشه مسلما بیمار میشوید .

    خوب واسه همه دوستان و استاد عزیز آروزی سلامتی ، موفقیت ، ثروت میکنم امیدوارم همیشه شاد باشید چون یکی دیگه از راه های افزایش احساس خوب شادی است .

    یادتون نره قدرت مطلق فقط الله است و بس ، رو کسی جزء الله حساب باز نکنید .

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    محمدرضا ذوالفقاري گفته:
    مدت عضویت: 3592 روز

    کوه ودریا ودرختان همه در تسبیح اند

    نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار

    خبرت هست که مرغان سحر میگویند

    آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار

    هر که امروز نبیند اثر قدرت او

    غالب آنست که فرداش نبیند دیدار

    تاکی آخر چوبنفشه سر غفلت در پیش

    حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار

    کی تواند که دهد میوه الوان از چوب

    یا که داند که برارد گل صدبرگ از خار

    دل بگردان به سوی اله یکتا هر دم

    تا که احساس کنی مستی بی چون و چرا

    سلام به استاد ودوستان عزیز

    راستش استاد قول دادند که انشاله یک روزی همه دور هم جمع بشیم و از نتایجمون بگیم به صورت حضوری به امید اونروز وبه امید نتایج بزرگترهم برای خودم هم برای استاد وهم برای دوستان .

    چندسال پیش توی باشگاه بدنسازی یکی ازبچه ها بنام هادی داشت خودشو اماده میکرد که بره مسابقات استان و ازاونجایی که ایشون سابقه زیادیم نداشت رو اورده بود به انواع داروها و مکملها از هرنوع.و حسابیم داشت خرج میکردکه هر جور شده من باید امسال تو وزن خودم اول بشم و خب دیگه واقعا داشت وحشتناک خودشو تیکه پاره میکرد که هرجور شده منی که دو سالم سابقه ندارم باید اول بشم که همه بگن فلانی بااینکه سن زیادیم نداره تواولین حضورش تو مسابقات اول استان شده.

    یکی دیگه ازدوستان بنام افشین که خب هم سنش بالاتر بود وهم چندین سال سابقه داشت ایشونم اماده میشد که بره مسابقات توی همون وزن.البته ایشون کاملا از راه طبیعی و درست کار کرده بود و داشت اماده میشد اصلام ادعایی نداشت و کاملا م خونسرد بودو به قول معروف کوری هم نمیخوند.تا اینکه این دونفر رفتند مسابقات و اتفاقی که افتاد برام خیلی جالب بودافشین توی همون وزن دوم شد و هادی ششم.که البته هادی هنوزم داره باهمون روش ادامه میده به امید اینکه یک مقام خوب کسب کنه و هنوزم نکرده و بدنش شده مثه گوریل و کبد خراب و پوست پرازجوش و غیره که هیچ راهی ام واسه درست کردن بدنش دیگه نیست.

    دوستان این داستان واقعیه و واقعیت زندگی خیلی از ماهاست.من وقتی جلسه اول و دوازدهم دستیابی به رویاهارو گوش دادم چقدر از این داستان درس گرفتم که اولا ادم واسه رسیدن به خواسته ش هرچقدر خودشو مثه گربه به در و دیوار بزنه اتفاقا راه رهایی رو بدتر گم میکنه.دوما خواسته رو تا روندش رو طی نکرده باشی بیرون کشیدن کرم از توی پیله کار غلطیه و اینکه به قول انیشتین چرا یه کاری رو وقتی میبینیم اشتباهه باز اون کارو احمقانه تکرارمیکنیم؟

    من خوب یادمه که افشین بنده خدا چقدر با ارامش تمرین میکرد و نتیجه مسابقات زیاد براش مهم نبودو قانع بود.و الان میفهمم که واقعا نمیشه با چسبیدن به خواسته ها بهشون رسید.اصلا هدف از رسیدن به خواسته ها چیه؟اینه که به لذت بیشتر برسیم خب پس من همین الانم چیزای زیادی تو زندگیم دارم که میتونم براحتی ازشون لذت ببرم و به خاطرش سپاسگزارخداباشم پس چرا الکی نق میزنم؟

    من وقتی بیام از درامد ماهی 2میلیونم لذت ببرم و بخاطرش شکرگزار باشم مطمئنا خدا راه رسیدن به 5میلیونم بهم میگه.اما وقتی بگم ای بابا خدایا این چه وضعشه اخه 2میلیونم شد پول؟همون 2تومنم به واسطه احساس بدی که از شکایت و گله به وجود میاد میپره و درامده میشه 1ونیم میلیون.

    ذهن بینهایت چموش و بیقراره. همه ما بواسطه ورودیهای نامناسب از خانواده و تلویزیون و جامعه گفتگوهای غالب ذهنمون در مورد نا خواسته هاس.حتی افراد تحصیل کرده و ثروتمند و موفق هم از این قاعده مستثنی نیستند البته کمتر.اما اگر افسار ذهن رو بتونیم بدست بگیریم و گفتگوهای ذهن رو بتونیم همراستا کنیم با خواسته هامون کم کم توش ماهر میشیم و وقتی توش ماهر شدیم دیگه همیشه احساس عالی داریم و اینجوری به خواسته هامونم میرسیم..البته اولش خیلی سخته ولی کم کم روان میشه اینکار.

    من به شخصه وقتی به موفقیتام در اینده فکر میکنم و خودمو صاحب اون چیزایی که میخام میبینم احساس خوبی پیدا میکنم وقتی با خداحرف میزنم و خواسته هامو بهش میگم یاوقتی داشته هامو بیاد میارم و خداروشکرمیکنم و میبینم که خیلی ازمردم دنیا همین داشته های من براشون رویاست احساس خوبی پیدا میکنم.به قول استاد شادی یه موضوع ذهنیه شادی چیزی نیس که بارسیدن به فلان دختر یاپسر یا ماشین بوجود بیاد تو باید از قبل درک کرده باشی که میتونی در هرلحظه شاد باشی وبعد اون موهبت به تو داده خواهد شدو احساس شادی بیشتری باهاش خواهی کرد.

    خداوند در سوره یونس ایه 44میفرماید:

    خداوند هیچ به مردم ستم نمیکند.ولی این مردمند که به خویشتن ظلم میکنند.

    اکثر ما ادمها مصداق همین ایه هستیم که داریم با ورودیهای مزخرف ذهنمون چه بلایی سرخودمون میاریم.من یادمه حدود 20سال قبل چیزی بنام خشکسالی و خشکیدن زاینده رود و دریاچه سد نداشتیم ولی انقدر شروع کردن از بی ابی و خشکیدن بگن و اینو بکنن تو ذهن مردم که فقط در عرض 20سال زاینده رود دیگه کامل خشکیده دریاچه ام دیگه ابی نداره.واز الان هی دارن میگن که اصفهان دیگه جای سکونت نیست تا چندسال دیگه.ومطمئنا این اتفاق میفته بواسطه ایه ای که ذکر کردم.

    حالا اگه ما همون موقعها بجای اینکه هی از کم ابی وصرفه جویی بگیم خداروبخاطر این همه ابی که داشتیم شکر میکردیم و احساس خوبی ازش داشتیم هرگز خشکسالی و این وضع زاینده رود پیش نمیومد.

    آیات 62 تا64 یونس:

    آگاه باشید که دوستان خدا نه ترسی دارند ونه غمگین میشوند.همانها که ایمان اوردند و از مخالفت فرمان خدا پرهیز کردند.در زندگی دنیا واخرت شاد ومسرورند.وعده های خداوند تخلف ناپذیر است.این است آن رستگاری بزرگ.

    به نظر من این 3تا ایه ای که ذکر کردم خلاصه کل دوره های استاد عباسمنشه.

    شما وقتی بخدا ایمان داشته باشی ترسی نداری نه از تورم نه از بیکاری نه از رکود و دپرس و نگرانم نمیشی چون میدونی خدا باهاته. دیگه از انجام کارای بزرگ نمیترسی از حرف زدن تو جمع نمیترسی.میدونی که وارد هر کسب و کاری بشی عالی نتیجه میگیری.و هم در این دنیا و هم در اون دنیا شاد و مسرور خواهی بود.

    دوستان عزیزم مدتیه یک فرمول کیمیاگری پیدا کردم

    بعد ازنماز باید ایه الکرسی رو بخونی و بعدش تسبیحات حضرت زهرا و بعدش 3 مرتبه سوره توحید و 3مرتبه صلوات دست اخرم 3مرتبه ایه سوم سوره طلاق رو میخونی.مطمئنا بینهایت برای رسیدن به خواسته ها کمکت میکنه فقط باید معانی اینهارو به خوبی درک کنید.از اعماق وجودتون احساس کنید که چیزی که دارید میگید واقعا اتفاق میفته.

    مثلا وقتی ذکر الله اکبر رو میگیدواقعا باور کنید که هیچ نیرویی بالاتر وبرتر از خدا نیست که به شما کمک کنه و فقط باید روی اون حساب کرد.

    وقتی میگید الحمد لله داشته هاتونو بیاد بیارید مثل سلامتی خونه ماشین یا فرزند.

    وقتی میگید سبحان الله بدونید که خداوند خلف وعده نمیکنه و بینهایت ثروت و خوشبختی وارد زندگیت میکنه چون قول داده.

    جالبه که ایه 3 سوره طلاق چقدر فوق العاده قانون رو بیان میکنه بدین صورت که:

    و من یتق الله یجعل له مخرجا….و یرزقه من حیث لا یحتسب…و من یتوکل علی الله فهو حسبه…ان الله بالغ امره…قد جعل الله لکل شی قدرا.

    وهرکس تقوای الهی پیشه کندخداوند راه نجاتی برای او میگشاید…و از جایی که گمان نبرد خدا روزی به او میدهد…وهرکه در هر کاری بر خدا توکل کند خدا اورا کفایت میکند…که خداوند امرش بر همه عالم نافذ و روانست…و بر هرچیز قدر و اندازه ای قرار داشته است.

    و چقدر تعقل در این ایات میتونه مارو در فرکانس خدایی قرار بده وبه تمام خواسته هامون برسونه.واین فرمول رو مثه من حفظ کنید ومرتب تکرارش کنید و بهش فکر کنیدواحساس خوب ازش بگیرید.

    منکه شک ندارم یه روزی به تمام خواسته هام میرسم.پورشه 911٫٫٫ویلا در چالوس…درامد فوق العاده و همه چیزای خوب.مطمئنا همه میتونن به تک تک خواسته هاشون برسن اگر فقط باور کنن که لیاقتش رو دارن وزاویه دیدشون رو تغییر بدن و هر لحظه شاد باشن.

    به امید روزی که استاد وشاگرد در کنار هم جمع بشن ودر مورد قانون حرف بزنن.

    امیدوارم که مطالبم احساس خوبی بهتون داده باشه وبهش رای بدید.

    در پناه الله یکتا……………………………..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سمیرا علینژاد گفته:
    مدت عضویت: 2909 روز

    سلام به استاد عزیز

    سوال بسیار جالب و مهمی رو عنوان کردید

    تکنیکی که من در کنترل ورودی های ذهنم استفاده میکنم به این صورت هست:

    یک صحنه ی بسیار زیبا و لذت بخش رو انتخاب میکنم.مثلا یک مغازه پر از شکلات های خوشمزه ، یا یک مکان تفریحی که با یادآوری این صحنه ناخودآگاه احساس لذت و خوشی بهم دست میده.

    افکاری که پنج دقیقه قبل در ذهنم گذشته رو مرور میکنم و فکر منفی که چند بار به صورت روتین، تکرار شده رو بیرون میکشم.

    به ذهنم دستور میدم هر وقت داشتی به این فکر منفی توجه میکردی به سمت اون صحنه ی زیبا(که در بالا توضیح دادم) هدایت شو و اون رو وارد ذهنم میکنم.

    با این تکنیک به راحتی افکار تکرار شونده ی منفی رو کنترل میکنم.

    انجام این تکنیک باور اول یکم سخته اما دفعات بعد چون تجربه ی خوبی داشتیم ذهن راحت تر افکار منفی رو رها میکنه.

    در کنارش تلویزیون و آدمهای منفی رو حذف کردم و فایلهای صوتی استاد رو گوش میدم.

    از همگی بابت ایده ها یی که در این زمینه دادید ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    احسان حاجی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3301 روز

    به نام خدا

    با عرض سلام خدمت استاد خوبی ها استاد عباسمنش عزیز و همچنین تمامی دوستان عزیز.

    بیش از یک سال است که محصولات زیادی ار سایت خریداری کردم که 3 تا از مهم‌ترین هاش روانشناسی ثروت1، عزت نفس و دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها هستند. از خرید بسته روانشناسی ثروت، یک ساله که میگذره و تو این یک سال درآمدم 3 برابر شده اما چه 3 برابری، اگر بخواهم پیشرفت های مادی ناشی از استفاده از این بسته را بگویم نهایت کم لطفی است که این 3 برابری را بگویم. من در یک سال پیش با کار کارمندی در تهران و 30 روز کار در ماه الان در کشور روسیه زندگی میکنم و تقریبا فقط یک روز در ماه کار مفید انجام میدهم. اگر این آزادی زمانی رو هم محاسبه کنیم درآمدم فقط در یک سال اول 90 برابر شده است. اما آنچه که دوستان در مورد ایجاد احساس خوب و تداوم آن برای مدت طولانی گفتند از جمله شکر گذاری، توجه به نکات مثبت، احساس شادی و … همگی صحیح می‌باشد اما من میخواهم شاه کلیدی از چکیده تمام دوره ها و کتاب هایی که با استاد گذروندم و همچنین ده ها فایل رایگان رو که تونستم زندگی خودم رو متحول کنم در اختیار شما دوستان عزیزم بذارم. اوج شادی و احساس خوب ما زمانی اتفاق میفتد که فرکانس روح و فرکانس فکرمان در نزدیکترین حالت باشد و این تنها زمانی اتفاق میفتد که ما در بالاترین احساس عزت نفس قرار بگیریم و اوج این اتفاق زمانی هست‌ که ما در ارتباط با سایر آدم ها بسیار قوی عمل میکنیم و از روابطمون لذت برده و بتوانیم استاد برقراری ارتباط باشیم. چرا که ما و شما دوستان عزیزی که در این سایت عضو هستیم به حدی با قوانین آشنایی داریم و‌ تکنیک هایی رو بلدیم که به کمم اونها «میتونیم خلوت خود را مدیریت کنیم» و به احساس خوب برسیم پس اگر بتوانیم در ارتباط با سایر آدم ها نیز موفق بوده و لذت ببریم به فرکانس بسیار بالایی از احساس خوب دست پیدا میکنیم که آن قدر ادامه دارد که تبدیل به عادت می‌شود و دیگر فقط حالمان خوب است، فقط لذت میبریم و فقط به سمت اهدافمان در حرکتیم. برای ایجاد و برقراری ارتباطات خوب و قوی 3 نکته بسیار کاربردی را از 3 دوره طلایی روانشناسی ثروت، عزت نفس و راهنمای عملی دستیابی به رویاها به شما هدیه میکنم که چنان تحولی در زندگی من ایجاد کرد مه باورش برای خودم نیز مشکل است.

    1- الله تمام اتفاقات رو رقم میزنه. اون داره منو حمایت میکنه پس نگران چی باشم، ناراحت چی باشم، پس من توی درست ترین مسیرم.

    2- آدمی تو زندگی من به جز من و افکارم وجود نداره چه برسه بخواد بزرگ باشه یا مهم. بعد از ایجاد این باور دیگه همیشه در بالاترین فرکانس و بهترین عملکردی دیگه نگران نظر کسی نیستی ( این به معنی بی احترامی به آدما نیست که توضیحاتش توسط استاد در دوره ها هست)

    3- خدا قدرت تعیین همه ابعاد زندگی مو به من داده پس دیگه نگران خراب کردن چی باشم، دیگه موقعیتی از دست نمیره همه چی سر جاشه و داره به من خدمت میکنه.

    دوستان بعد از ایجاد چنین باورهایی دیگه فقط از زندگیم لذت میبرم و منتظر اتفاقات خوب بعدی و بزرگ‌تر هستم. از استاد عزیزم سید حسین با تمام وجودم ممنونم.

    ایشالا که همیشه در بیش‌ترین و طولانی ترین احساس خوب و همیشه شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید دوستان عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  10. -
    مریم سادات حسینی امامی گفته:
    مدت عضویت: 2741 روز

    عرض سلام و ادب و درود و احترام خدمت استاد عزیز و دوستان مثبت اندیشم . برای کنترل ورودی های ذهن فقط و فقط باید تمرکزمون رو روی نکات مثبت زندگی مون بگذاریم . و بابت کوچکترین داشته ها و دانسته های قلبی و ذهنی و کلامی سپاس گزار خداوند باشیم . این بهترین روش برای جلوگیری از ورود منفی ها به ذهن هست و اینکه از اخبار و سریال های منفی و حتی آهنگ های منفی و آدم های منفی به شدت دوری کنیم .

    اولین قدم کسب آگاهی است یعنی قبل از هر چیز باید فکر های منفی رو بشناسیم و سعی کنیم آنها را به افکار مثبت تغیبر بدیم . تاییدات مثبت رو از بین نبریم . همچنین باید به فکر های مثبت بال و پر بدهیم . باید اراده کنیم که انسان های منفی رو از زندگی مون حذف کنیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: