پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 58

3059 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    mehdy1366 گفته:
    مدت عضویت: 3444 روز

    سلام دوستان و استاد خوبم

    میدونین که همه چی بر میگرده به باور و یقین ما همه چی به ایمان ما برمیگرده

    فرض کنین یه نفر باور داشته دنیا پر از جنایت ومکافات و… هس و دایم بلاهایی میادو همه رو درگیر میکنه و تواین زندگی بی پناه رها شده،وحتی اگه یه اتفاق خوب بیوفته بالاخره منتهی به دوری و کمبود و فقدان و غم میشه.همه خوشی ها تموم میشه وبا بدبختیها تنها میمونه.

    خب او هرچقدر تلاش کنه که ذهنش رو از موارد منفی دورکنه و روی نکات مثبت زندگی اش متمرکز کنه میتونه موقتا یه نفس راحت بکش ولی نتیجه پایداری نمی گیره.چون باورهاش منفی مونده.

    فرض کنین یه نفر باورداشته باشه که خداوند رزاق اونه ودنیایی که افریده جهانی سرشاراز نعمت وفراوانیه باورداشته باشه خیر ورحمت برزندگی ش سیطره داره و هرحرکتی ازطرف خودش وهراتفاقی به خیر و رحمت و برکت منتهی میشه و حتی توی اتفاق به ظاهرمنفی به خدا توکل داره ومیدونه که توی اون هم خیری هست.

    کسی که باور داره خدا نزدیک هس

    و مهربون هست و ثروتمند هس و دانا هس و…

    برای خدا متواضع وسپاسگزاره وباور داره خالقش زندگی رو سراسر لطف و محبت و خیر وبرکت قرارداده. اصلا هیچ چیزی تو جهان نیست مگر اینکه نعمت رحمت و ثروت خدا رو نشون بده وبه بنده اش بیشتربرسونه.

    بالاتر ازهمه نعمتها ، خودش بعنوان یه بنده ظهور کمالات الهی واستعداد الهی و رحمت الهی و مشکل گشایی الهی هس . خودش درهرکاری به توفیق الهی به امید شادی دانش ثروت و ایمان بیشتر میرسه.

    شخص دوم با کمترین تلاش تمرکزش روی نکات مثبته.

    برای رفع مشکلات ببینید که این باورهای گذشته مابوده که اونها رو بوجود اورده و موندگار کرده.

    هیچ کسی برای بهبودی زندگی اش کاری ارزشمندتر ازتغییر باورهاش انجام نداده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  2. -
    یاسر کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3125 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و سلام به همه کسانی که در حال خواندن این متن هستند ما هر لحظه در حال رسیدن به خواسته هامون هستیم که از همین خواسته های به ظاهر کوچک شروع میشه وقتی به همین خواسته های به ظاهر کوچک به چشم معجزه نگاه کنیم و به خودمون یاد اوری کنیم و با ارزش محسوب شود و اجازه ندیم ذهن شروع به حرف زدن کنه بگه این که چیزی نیست دقیقا همین حرف ذهن جلو پیشرفت شما رو میگیره ولی وقتی شما همین خواسته های به ظاهر کوچک رو تایید کنید شما در فرکانس خواسته ها تون قرار گرفتید و به مرور زمان شما به تمام خواسته هاتون میرسید (شما با خواسته هاتون هم فرکانس شدید ). مثال! شما وقتی شب از تهران به سمت اصفهان در حرکت هستید شما فقط چند متر جلو رو میبینید و با حرکت به سمت جلو چند متر جلوتر را میبینید و در نهایت به مقصد میرسید ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  3. -
    Pari گفته:
    مدت عضویت: 2841 روز

    من برای کنترل ورودی های ذهنم به فایل های استاد گوش میدهم از عبارات تاکیدی استفاده میکنم خواسته هایم را روی کاغذ می نویسم و درمورد آن ها با خود حرف میزنم قبل از خواب و نیم ساعت صبح ها قبل ازاینکه از رختخواب بلند شوم به خواسته هام فکر میکنم خواسته هامو تجسم میکنم گویی که به آنها رسیدم و از شدت شوروشوق خداروشکر میکنم شکرگزاری در همه حال از اولویت های برنامه روزانم هست.مطالعه کتاب و کسب آگاهی و حذف تلویزیون و بکار بردن جملات مثبت است.تجربه های زیادی داشتم که قانون جواب داده از جمله آنها پیدا کردن کار مورد علاقم بوده که با شکرگزاری وتصور وتجسم روزانه توانستم کار مورد علاقم را پیدا کنم گرچه حقوقش کم می باشد اما چون مورد علاقم هس و بهم آرامش و لذت میدهد واقعا برام باارزشه شغلی که مدت ها دنبالش بودم ودر عرض یه ماه تونستم با استفاده ازین قانون پیدا کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  4. -
    نظری گفته:
    مدت عضویت: 3132 روز

    “به نام الله یکتا”

    اول ازهمه خداروسپاسگزارم که در سن 19سالگی با این قوانین آشنا شدم وقتی تمام همسنام درگیر حاشیه ان من دارم به هدفام فکرمیکنم ,اینکه چه باوری بسازم که هرروز شاد ترباشم سپاسگزارتر باشم , واقعا از استاد عزیزم وخدای مهربونم سپاسگزارم . ??

    خب من اولین کاریکه هروروز صبح میکنم سناریو می نویسم به قول استاد از صبح فرکانسم تنظیم بشه وبه خاطر هر اتفاقی که خودم نوشتم و و میفته خدارو سپاسگزاری میکنم هی بخودم میگم ببین چه خدایی داریی خداجونم عاشقتم سپاسگزارم , و طول روزهی بخودم میگم هر اتفاقی بیفته به نفع منه و نتیجه این باورم به عینه دیدم که چقدر آرامش بیشتری دارم , دیگه نگرانی ندارم , کار بعدی اینکه کلا تلویزیونو قطع کردم هو همچنین شبکه اجتماعی ب جز کانال استاد و یه دوتا که واسه کنکورم لازمشون دارم , حالا به واسطه اینکه کنکور دارم واقعا هفته به هفته تو خونه ام و اصلا نمیدونم چجوری میگذره درسامو که میخونم میدووووم فایل گوش میدم سپاسگزاری میکنم در مورد هدفام می نویسم سوالی دارم تو دفترم یادداشت میکنم و خدا خیلی زود جوابمو میده , دوستان تکنیک نوشتن عالیه حتما تجربه اش کنین اولش شاید ی کو چو لو سخت باشه ولی عالی نتیجه میده ,,,

    یه تجربه ام بگم :چند روز پیش تو تاکسی نشسته بودم , یه خانومه وسط راه سوارشد شروع به غر زدن کار نیست و از این داستانا که نقل ونبات ملت شده منم داشتم پیش خودم عبارات تاکیدی میگفتمو هنذفری گوشم بود خلاصه این خانومه رو اعصاب بود یاد حرف استاد افتادم که گفته بود اعراض کنید همین جوری سکوت کرده بودم نگاش میکردم پیش خودم گفتم ذهن توام مریضه یه دفعه خواست پیاده شه گفت این بیچاره ام که کر و لال بود ,,

    دوستان گلم یه نتیجه ای دیگه ای که من خودم به عینه دیدم هرچقدر رو باورات کار کنی به همون اندازه نتیجه میگیری نه بیشتر و نه کمتر ووقتی بیشتر کار میکنی هی باورایی که مخرب ان بیشتر پیدا میکنی .

    موفق و شاد و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  5. -
    کوروش باباجانی گفته:
    مدت عضویت: 3171 روز

    سلام دوستان استاد عزیزم

    من همیشه واسه کنترل ورودی های ذهنم چندتا کار ساده رو انجام میدم و همیشه جواب میده

    اول اینکه من خیلی حساس بودم روی تضادهای زندگیم همیشه حالمو بد میکرددیدن تضادهای زندگیم یه روز ی جمله از یک کتاب خوندم نوشته بود همزمان با دیدن تضادهای زندگیتون فرکانس خواسته هاتون عین موشک به کائنات فرستاده میشه از اون روز به بعد دیگه ازارم نمی داد بلکه حس قدرت بهم میداد و میگفتم قوی ترین فرکانس خواسته ام در حال ارسال به کائناته

    در مورد پول همیشه وقتی پول خرج میکردم احساس بوی نسبت به خودم داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم فیش پرداخت پولمو از فروشنده بگیرم و بیارم خونه مبلغشو خط می زنم و ده برابرشو می نویسم و روش یادداشت میکنم واریزی از طرف پروردگارم واقعا حس فوق العاده ای بهم میده و اونو تویه قلک می ریزم و میگم برای استقلال مالیم سرمایه گذاری میکنم از اون روز درهایی از نعمت و ثروت به زندگیم وارد شد

    من از روزی که سایت جدید استاد درست شد عضو سایت هستم قبلا یه اکانت دیگه داشتم از اون روز به بعد تی وی رو کلا خاموش کردم و همیشه خاموشه خاک می خوره همه ی شبکه های اجتماعی رو حذف کردم شماره همه ی دوستان قبلیم که باورهای منفی ومخربی داشتن همه رو حذف کردم و فقط تلگرام دارم با چندتاکانال از حوزه ی درسیم کانال استاد که واقعا فوق العادس و حس خیلی خوبی بهم میده این کار و باعث شد به طور کلی استرس و دلهوره و فشار ذهنی از زندگیم واسه همیشه خارج شد

    من خیلی زیاد و به شدت روابطم رو محدود کردم طوری که به شدت مراقب نوع کلماتم بودم خیلی مهمه نوع کلمات مثل بجای کلمه مشکل از مسئله یا بجای چرا میگم چگونه یا بجای خسته نباشید میگم خداقوت و به شدت به نوع کلمات و جنسش دقت میکردم نوع کلمات خیلی بهم انرژی میداد و به ضمیرناخوداگاهم کلی انرژی و فرکانس مثبت می فرستادم و مقاومتش کمتر میشد

    من وقتی واسه خونه خرید میکردم ازچند جا که رفیقم بودن خرید میکردم خرید از اونجا منومی برد توی مدار فقر چون همیشه میرفتم اونجا در مورد فقر و اوضاع بد جامعه صحبت میکردن به همین خاطر کلا اونجا رو خط کشیدم رفتم جاهایی که بهم حس فوق العاده ای میداد و جاهایی که حس ثروتمند بودن و حس ادم پول داربهم میداد الان به لطف خدای مهربان کاملا عادی شده واسم و این مدار تاابد درحال پیشرفته

    من یکی از کارایی که واقعا دوسش دارم و انجامش دادم این بود که مسیری که به دانشگاه میرفتم جاهای نامناسبی داشت واسه همین یک مسیر جدید که واقعا عالی و عاشقانس میرم و باعث میشه حسم بهتر بشه موقعی که میرم دانشگاه

    یکی از دیگه از کارایی که میکردم این بود که دوستانم رو سعی میکردم به زور تغییر بدم همین کار باعث میشد کلی باور مخرب اونارو بگیرم و باعث تضعیف باورهام میشد به همین خاطر دیگه تصمیم گرفتم کسی رو متقاعد نکنم و با این کار کلی از انرژیم صرف خودم می شد تا دیگران

    گوش دادن به فایل های استاد عزیز واقعا معجزه میکنه هم فاله هم تماشا هم باورهای مخربتومی فهمی و هم باعث میشه توجه ات از چیزهای منفی و مخرب برداشته میشه من همیشه میرم دانشگاه یاهرجایی قطعا و صددرصد فایل استاد توگوشمه که خیلی توی زندگیم تآثیر گذاشته

    دیدن و نگاه کردن دیگران بدون قضاوت کردنشون و دید نکات مثبتشون یکی از چیزاییه که خیلی به من کمک کرد خصوصا دیدن بدون قضاوت که واقعا سخت بود

    یک چیز واقعا مخفی که من فهمیدم فایل ها و اهنگ عکس های گوشیم بود من همه رو حذف کردم و الان فقط توی گوشیم نه لب تاب کامپیوترم یه رم 32 گیگ فقط فایل ها وعکس هایی که در مورد اهدافمه و تمام فایل های استاد روشه و همیشه خودم و تحت شرایطی می ذارم که فقط باورهای خوب ورودی ذهنم باشه

    دوستان امیدوارم بتونم کمکتون کنم و ازکارهایی که من کردم و واقعا نتیجه گرفتم شما هم استفاده کنید تا نتیجه بگیرید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      حمیدرضا قاسمی فرد گفته:
      مدت عضویت: 3788 روز

      سلام کوروش جان عزیز واقعا بی نظیری خیلی از تو دوست موفقم انرژی گرفتم دقیقا من هم همین رفتارهای تورا دارم امیدوارم بااین نوع ارتعاشها موفقیت درثروت روابط وسلامتی راسرنوشتت کنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مرتضی شادمان گفته:
      مدت عضویت: 3332 روز

      سلام آقا کوروش.. آفرین به شما. ایده و تکنیک قلک خیلی جاله. خیلی خوشم اومد.

      اتفاقا در زمینه تضادها به نتیجه درستی رسیدی. من هم در گذشته با مشکلاتم خیلی بد کنار می اومدم و دلیل وجود مشکلاتم رو نمی فهمیدم و اصلا درکشون نمیکردم.. اما از زمانی که فایل “تضادها عامل اصلی موفقیت” استاد رو گوش کردم خیلی به این مباحث علاقمند شدم و دوست داشتم بازم بیشتر در موردش مطلب بخونم و مطالعه کنم و یاد بگیرم. حدود 3 هفته ای از شدت علاقمند شدنم به این موضوع میگذشت که به شکلی جالب با کتاب “بخواهید و به شما داده می شود” استر و جری هیکس آشنا شدم و خوندمش. در بخشی از اون کتاب هم ذکر شده که جهان هستی از تضادها خودش رو گسترش میده و اصلا همیشه این تضادها هستن که عامل اصلی موفقیت افراد میشن به شرطی که در اون تضاد باقی نمونیم و از طریق این تضادها به وضوح در خواسته هامون برسیم و تمریناتی هم برای همین موضوع داده که خیلی خوب هستن. از اون موقع به بعد وقتی به تضاد (ناخواسته) ای در زندگیم برخورد میکنم میگم (به قول استاد عباسمنش) این دقیقا همون چیزیه که من نمیخوام! حالا من چی رو میخوام؟؟ فکر میکنم و چند تا وضوح براش پیدا میکنم و بعد باورهای رسیدن به اون وضوحات رو در خودم ایجاد میکنم و داشتنشون رو تجسم میکنم و خودم رو لایق دریافت اونها میبینم و همراه با سپاسگزاری و شکرگزاری از خداوند این کار و تکرار و تکرار و تکرار میکنم. البته طی این مدت همواره با مثبت نگاه کردن به تضادها احساسم رو نسبت بهشون خوب نگه میدارم و در کل به اینصورت هماهنگ و هم فرکانس میشم با خواسته هام. نتیجه این شده:

      بعضی از خواسته هام و کارهام که اصلا به صورت اتوماتیک خودشون انجام شدن و همچنین برای بعضی از خواسته هام که باید حتما کار فیزیکی بابتشون انجام میشده ایده هایی برای انجام دادنشون بهم داده شده و من در مسیر انجام دادنشون قرار گرفتم که واقعا نتایجش عالی بوده و آروم آروم (طبق قانون تکامل) به خواسته هام رسیدم و البته تازه اول راهم و این روند همچنان تا خواسته های بزرگتر ادامه داره.. حالا دارم میفهمم که من هم سهمی در گسترش جهان هستی دارم. حالا تازه دارم میفهمم که ان مع العسر یسرا یعنی چی..

      برای شما دوست عزیز و هم فرکانسیم آرزوی موفقیت در تمام ابعاد زندگیت دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نوراله علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 3336 روز

    پیش چشمت داشتی شیشه کبود / زن سبب عالم کبودت می نمود

    با سلام به دوستان و همراهان گرامی این ورودی های ماهستند که جان مارو نقش می زنند وزندگی ما روشکل میدهند ،ظرف ذهن مابهرشکل در طی روز پر میشود از حوادث و اتفاقات ، پس چه بهتر که انرا از وقایع واتفاقات خوب پرکنیم تاحال بهتری نصیب مان گردد و این ممکن نیست مگراینکه ورودی هایمان را کنترل کنیم ، ذهن مان را مرکز حساس نظامی در نظر بگیرم که ورود و خروج از ان تحت شدید تدابیر امنیتی باید برای رفت و امد به ان قائل شد وتازه هرکسی هم اجازه ورود نخواهد نداشت ،اگرازین منظرنگاه کنیم میبینیم که احوال بهتری خواهیم داشت ،من خودم هر وقت از دست عزیزی یا دوستی گلایه مند و یاعصبانی میشوم ومیبسنم که حالم به سمت بدترشدن میرود بلافاصله باتمام توان تلاش میکنم خوبی ها ولطف های ان عزیز و یا دوست را بخاطر بیاورم ،انوقت هست که میبینم حالم بهتر میشود ،اگر مسیرکوتاهی را که میرویم و حالمان را بدمیکند عوض کنیم و مسیر طولانی تر را انتخاب کنیم ،به دستور پزشک من برای دیدن اطراف باید از عینک استفاده کنم ،بعضی وقتها هست که میبینم مناظری که مشاهده میکنم تیره و تار هستند انوقت هست که باخودم میگویم نکندمشکل ازعینک من باشد و نگاه که میکنم میبینم بله شیشه های عینک من کثیف شده به همین خاطرهست که مناظر رااینگونه میبینم ، بله زندگی نیز همین گونه هست ما هر لحظه بایدمواظب شیشه های عینکی که به چشم داریم باشیم ،خداراشاکرم به خاطر چنین استادی ، چنین گروهی و چنین دوستانی ، از همه سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  7. -
    اسامه پروین گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    به نام خداوند مهربان

    وقتی که با قانون آشنا می شی و می فهمی ساز و کار جهان هستی چطوره و مدام به دنبال درک اون می ری، هر لحظه و هرروز تقریبا ذهن خودآگاهت – که اون رو متمرکز به شناسایی و تغییر باورهات کردی – هر کاری که انجام می دی و هر اتفاقی که میوفته بهت هشدار میده: این قضیه در جهت خواسته هات هست یا نیست. بهت کمک میکنه یا این که باعث عقب افتادنت می شه؟ و بعد تصمیم می گیری که این فکر رو نکنم و این صدا رو نشنوم. اما بعد که بیشتر غرق قانون می شی و میفهمی که قانون چیکاره است؟ به خودت می گی نه به ناخواسته هم عملی نیست باز همون جواب رو میگیری و باز جهان هستی همون اتفاق رو برات می سازه که در جهت ناخواسته های توه و از اون روز و اون لحظه باز فکرت باز تر میشه و می فهمی و به خودت می گی فلانی دیکه نگو نه. به جای نه و رد کردن قضیه با تندی و منفی گفتن بیا جهت مثبت همون حرف رو بزن. به جای مریض نیستم؛ بگو سالمم خدارو شکر. به جای بی پول نیستم ؛ بگو خدارو شکر پول دارم.

    خلاصه به جای صرف وقت برای منفی کردن فکر منفی، می فهمی که اون فکر منفی و ناخواسته رو باید مثبت کنی باید بهش جوری برخورد کنی و جوری بهش جواب بده که در جهت خواسته ات باشه و اصلا نشانه ای از ناخواسته ات نداشته باشه.

    * القصه! همونطور که گفتم وقتی شروع به تمرین می کنی مدام نشانه هارو می بینی و یکی از مهمترین کارها تو اون لحظه و برای رسیدن به خواسته ت اینه که تاییدشون کنی ( چه نشانه هایی که در جهت خواسته ت هستند و چه اونایی که در جهت ناخواسته ت هستن چون وقتی نشانه ای از ناخواسته ت می بینی هم میتونی به این باور بزرگتر برسی که بله جهان هستی قانون داره و من باید بیشتر و بیشتر مراقب خودم باشمو فرکانس های مثبت تری در جهت خواسته هام بفرستم.) و به خودت بگی: این شد آره پس جواب میده پس درسته پس حق با منه… برای من که خیلی خوب جواب داده و حس و حالمو بهتر کرده و راحت تر شدم.

    مثلا زمانی که داشتم روی باور فراوانی کار می کردم و اونو تمرین می کردم که آره جهان هستی بی نهایت نعمت و داره بی نهایت فرصت داره بی نهایت ثروت داره؛ رفتم تو اینترنت هرچی مطلب بود که توی باور فراونی بهم کمک می کرد مخصوصا مستند های ثروتمندان و مخصوصا مستند پیدایش زمین که چطور زمین این همه ثروت داره چطور هروقت که انسان در تنگنا بوده در های جدیدی از ثروت ونعمت رو دیده و ثروت کسب کرده و قوی تر شده و در طی اون فیلم همش با خودم مثلا می گفتم :ببین ذغال سنگ پیدا کردنش سخت شد یهو نفت رو کشف کردن. ببین رفت و آمد سخت شد یهو اسب رو رام کردن.ببین شکارها و حیواناتی که میشد ازشون تغذیه کرد کم شدن مردم رفتند دنبال کشاورزی و و و.

    یا درباره خورشید و انرژیش تحقیق می کردم و اونایی که به نظرم برام مثبت بوده رو بهش فکر می کردم و باخودم تکرار می کردم.

    یا درباره استارتاپ های جدید و روش ثروتمندشدنشون روش کسب درآمدشون و آسایش و آرامشی که بعد پیداشدنشون به انسان میدن فکر می کردم و مدام تایید میکردم . و به این ترتیب در هر وضعیتی به خودم القا می کردم و بعد از اون تو بازار که میرفتم تو اینترنت گشت و گذار که می کردم مدام به همین قضایا بر می خوردم با کشفیات و نعمات جدید با ثروت ها و فرصتهای جدید با زندگی جدید و و و. و بازهم اینا رو هم تایید می کردم و هرروز بیشتر و بیشتر می دیدم. میخوامم بگم استمرار و تکرار اون عمل تا نهادینه شدنش خیلی خیلی مهمه چون که بعد از چندوقت یه چیزی تو ذهنت پایه ریزی میکنه یه سازه ای توش ایجاد می کنه به عنوان توجه به خواسته و دیدنش و درکش و تاییدش و با تایید های روزانه و لحظه ای بزرگتر محکم ترو قدرتمند تر میشه. و اتفاقات و رخداد ها هم به مراتب بیشتر و بیشتر خواسته هات رو دربرمیگیره.

    مثال دوم درباره همین اعتراضات دی ماه که من خیلی توش غرق شده بودم:

    تو این چندوقته دنبال کننده تظاهرات و نتایجش و اعتراضات مردمی بودم و از طریق همه ی کانال ها چه تلگرام چه تلویزیون و چه اخبار همش بهش توجه کردم و تمرکز کردم و همه میدونیم که بعدش چه اتفاقی افتاد!؟ یه ساختاری تو ذهن من به عنوان اعتراضات ساخته شد هر لحظه که بهش توجه کردم بال و پر گرفت بعد از اون هم با هرکسی که برخورد می کردم یا دنبال فیلتر شکن بود یااز اعتراضات می گفت. باورتون شاید نشه حتی تمام فیلم هایی که من تو اون دوره دیدم همش درون مایه اش انقلاب و دگرگونی و شورش و اعتراض بود همه و همه ش.

    تمام چیزی که از این حرف ها می خوام بگم قانون توجه هست. قانونی که از ورودی هایی که ما بهش میدیم قوت میگیره ( دیدن ، شنیدن، گفتار های ما، و و و ) و هر چقدر که درمورد یک موضوع بیشتر و بیشتر بهش ورودی بدیم اون موضوع اون ساختار توی ذهنمون قوی تر میشه و بعد هم با توجه به توجه و فرکانس ارسالی، اتفاق و رخداد هماهنگ با ورودی ها برامون به وجود میاد که بعد متوجه میشی که خودت ساختیش و خودت فقط خودت می تونی درستش کنی.

    البته استفاده از قدرت کلام در مواقعی که می خوای به خواسته ات فکر کنی و از فرکانس ناخواسته ت بیرون بیای خیلی خیلی قوی هست که من همیشه وقتایی که می فهمم فرکانسم درست نیست و خواسته م نیست با خودم حرف میزنم و توجهم رو به سمت خواسته ام میارم.

    یکی دیگه از روش های تمرکز و ساخت باور قوی تر استفاده از فایل های صوتیه که من از این قضیه هم خیلی خوب نتیجه گرفتم.

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  8. -
    سانیا رهبری گفته:
    مدت عضویت: 3220 روز

    سلام دوستان هم فرکانسی و استاد عزیزم????

    مدتی هست که نظری تو سایت نزاشتم و اینبار هم به دلم افتاد کامنت بزارم نه صرفا به خاطر هدیه این مسابقه

    دوستان من زیباترین و فوق العاده ترین موهبت خداوند رو تو این دنیا تجربه کردم و با تک تک سلولهام درکش کردم و دلم میخواد همه اونو به اون صورت واقعیش درکش کنن و اون چیزی جز عشق نیست .

    اینقدر با شکوه و بی نظیره که قابل توصیف نیست

    با جرات میگم تمام حس های فوق العاده خفته وجودت رو بیدار میکنه و یه نگاه عالی میبخشه

    اینقدر از مهر و مهربونی سر ریزت میکنه که دوست داری به همه کس و همه چیز عشق بورزی

    من خودم رو فوق العاده خوشبخت میدونم چون یه انرژی فرا زمینی رو دریافت کردم و تو تمام جنبه های زندگیم تاثیر داشته و داره

    یادمه یه بار بابابررگم رو تو خواب دیدم و ازش در باره جایی که توش قرار داره سوالای زیادی پرسیدم و اون فقط تنها چیزی رو بهم تاکید و تکرار میکرد این بود که ( همه چیز تو این دنیا عشقه )

    هر بار که شکرگزار این موهبت عظیم میشم ، بیشتر و عالیتر حسش میکنم

    من بهترین و کلیدی ترین راهکار افزایش رو شکرگزاری با حس و درک میدونم ، چون اونقدر حس خوب دریافت میکنی که دیگه نگران و دلواپس چیزی نیستی ، دیگه به هیچ خواسته و آرزویی نمیچسبی فقط اونو با اطمینان خاطر میسپری دست خدا وبه آرامش میرسی.

    مهمترین کنترلی که روی ورودی های ذهنم دارم اینه که تلویزیون و اخبار و کانال های خبری تو زندگیم تعریف نشده ست ، همیشه آخرین کسی هستم که اخبار روز کشور و جهان رو میشنوم.

    باورهای قدرتمندم رو تو کاغذ نوشتم و به جاهای مختلف چسبوندم و خوندنشون و تکرارشون واسم یاد اوری میکنه که تو چه مسیری قرار گرفتم .

    پر رنگ ترین هدفم همیشه و همه حال اینه که از لحظات حال بیشترین لذت رو ببرم و قدر حالم رو بدونم . رسیدن به خواسته مشخص مسیر نهایی نیست بلکه لذت بردن و دیدن زیباییها ی این مسیر بی انتها موهبتی از جانب خداست که عطا میشه .

    مگر جز اینه که انسان توانایی و قدرت خلق کردن مثل مخلوقش رو داره و هر چیزی که بخواد براش مهیا میشه ، پس چرا اجازه بدیم غول های ترس و شک و تردید افسار زندگی و لحظه هامونو تو دست بگیره و ما رو تا ناکجایی ببره که سردرگم بشیم …

    همه این بی راهه رفتن ها واسه اینه که از اصل وجودیم دور و دورتر شدیم و اجازه دادیم اسباب و ابزار زندگی ما رو به خدمت بگیرن و مشغول کنند .

    اگه توانایی و قدرتمون رو هر روز به خودمون یادآوری کنیم و خودمون رو باور کنیم میشیم پیامبر زمان خودمون نمونه بارزش استاد عباسمنش عزیز هست که دستی از دستان قدرتمند خداست که مسیر تعالی و سعادت رو نشونم داد .

    بی نهایت سپاس گزار شما دوست عزیز و استاد بزرگوارم هستم که این متن رو میخونین ????

    واسه تک تک شما آرزوی درک بهترین حال ودریافت عالیترین نعمت ها رو دارم .????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  9. -
    سمیه * گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    سلام به استاد عزیز و همه ی دوستان هم فرکانسی. کنترل ورودیهای ذهنی برای من هم مثل خیلی از دوستان از طریق حذف کامل تلویزون ،کانال های خبری ،آهنگ های منفی و فیلم های منفی ،کنترل کلام خودم و همین طور کنتر ل ذهن خودم تا حدودی با یاد گرفتن دیدن وجه مثبت هرچیز ،هر اتفاق ،قضاوت نکردن ،غیبت نکردن ،نوشتن در رابطه با خواسته ام و بمباران کردن ذهن خودم با جملات تاکیدی انجام میشه هر روز صبح قبل از اینکه بخوام حرکت کنم به محل کارم هنذفری و فایلها رو آماده می کنم و توی مسیر همش از عبارات تاکیدی گوش می دهم یا فایلهای استادشرایط الان من به این صورت شده که احساس آرامش و اتفاقهای خوب بخش اعظم یک روز من رو به خودش داده. به گونه ای ک اصلا نمی توانم در شریط نگران کننده قرار داشته باشم ولی چند مدت پیش این سوال برای من پیش اومد که چرا من با وجود اینکه بارها از احساس آرامشم و درخواست کردنم نتیجه گرفتم بازهم یک سری فکرها به سراغ من میاد که توان کنترل کردن اون رو ندارم ؟ یا چرا تسلیم اون میشم تا اون به اتفاق تبدیل بشه ؟من مرتب درگیر این سوال بودم ؟؟؟؟

    از استاد بارها شنیدم ومطلب خونده بودم که زمزمه ها از نجواهای شیطانی هستند به اونها توجه نکنید بارها به تفاوت عدم وجود خدا و به دنبال اون پیدا شدن شیطان در یک موضوع از استاد فایل شنیده بودم و مطلب خونده بودم ولی برام سوال بود چرا قابل کنترل نیست؟؟؟؟ من برای جواب سوالم با فکر کردن به این درک رسیدم ما قبلا بابت تکرار زیاد این افکار ویکی شدن با خودمون اون زمزمه ها رو بخشی از خودمون می دونیم و بابت این نمی توانیم کنترل کنیم در صورتی که به این درک برسیم ک این زمزمه ها عاملی است از بیرون ،چیزی خارج از ما موفق میشیم که اجازه ورود به ذهنمون رو ندیم.این درک به من برای کنترل زمزمه ها بسیار کمک کننده بود.

    پیروز و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    مونا بیتا گفته:
    مدت عضویت: 3651 روز

    با سلام

    من خودم برای حفظ آرامش و نگاه مثبت به زندگیم یکی از کارایی که خیلی دوستش دارم گوش کردن فایلهای استاده که خیلی به من حس خوبی میده.و واقها آروم میشم.کار دیگه نوشتنه چیزایی که میخوام به زمان حال که خب خیلی هاشم بلافاصله برام رخ میده بعضی هاش خب دیرتر اما بلاخره میدونم که میشه.تصور کردن خواسته هام قبل خواب به صورتی که بهش رسیدم کار دیگه ای هستش که من برای حفظ احساس خوب و رسیدن به خواسته هام انجام میدم.گوش کردن جملات تاکیدی با صدای خودم.اینا همشون کاراییه که من خودم واسه کنترل ذهنم و ورودی هام انجام میدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: