پس کِی به خواسته ام می رسم؟! - صفحه 85
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/01/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-01-23 10:37:532024-02-28 11:44:40پس کِی به خواسته ام می رسم؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
من به دوستان پیشنهاد میکنم مستند راز با دوبله بدون سانسور و همراه با زیر نویس فارسی ببینند تا قانون جذب درک کنند
تجربه که در مورد رسیدن بازی کردن نوشتم خواستم بگویم در ذهنم تجسم کردم و احساس داشتن و بازی کردن آن را داشتم و بعد رهایش کردم و در زمان مناسب تجربه اش کردم ، و در مورد خیلی چیزها تجسم کردن و احساس خوب داشتن و صحبت کردن به موضوعاتی که میخواستم رسیدم ،مثل گوشی مدل بالا ، لپتابم،سلامتی ام،پیشنهاد کاری ،و …که با قانون جذب به آن رسیدم
هر چند قبل از دانستن قانون جذب این کارها انجام میدادم و الان بصورت آگاهانه انجام میدهم
چه زمانی به خواسته هایم رسیدم من تجربه ام را در اختیار علاقه مندان میرسانم ، اتفاقی که برایم افتاد این بود من علاقه فراوانی به بازی رایانه ای داشتم و دارم در حوزه بازیسازی فعالیتی میکنم . بیاد دارم سال 91 بود که بازی خدای جنگ معراج به بازار آمد و من علاقه شدیدی به تجربه کردن داشتم و کنسول نداشتم و کلوپ بازی این بازی در شهرمان نداشت بعد از آن در ابتدای سال 92 رفتم سربازی به استان اصفهان که از شهر خودم 10 ساعت فاصله داشت ، در زمان پست حدودا یک روز در میان 12 ساعت پست میدادم و میخواستم زمان احساس نکنم به بازی که دوست داشتم در ذهن خودم تجسم میکردم که دارم این بازی تجربه میکنم چون قبلاً از اینترنت گیم پلی کامل بازی دیده بودم و در زمان پست علاوه بر نگهبانی و هوشیاری ذهن خودم به این کار مشغول میکردم اینقدر تکرار کرده بودم که حتی در خواب بازی تجربه میکردم شاید باورش برایتان مشکل باشد که مرخصی در آن شهر داشتم بصورت اتفاقی به ذهنم آمد از گیم نت اصفهان دیدن کنم و دوستی داشتم که این حرف به من زد و من بصورت واقعی تجربه کردم
من 3 روز قبل سرماخوردگی شدید داشتم و پدر و مادرم هم داشتند و مرا در انجام کارهای روزمره اذیت میکرد و بی حوصله و خواب زیاد داشتم در این 3 روز ،و داشتم صحبت های آقای عباسمنش در مورد باور گوش میدادم و تصمیم گرقتم باورم در مورد سرماخوردگی عوض کنم و شب خوابیدم وقتی صبح بیدار شدم حالم خوب بود این در حالی هست که پدر و مادرم هنوز سرماخوردگی آنها خوب نشده است و میگویند باید مریضی زورش بزند ولی من تغییر باورم سریع خوب شدم ، این نمونه کوچکی از تغییر باورم بود و از آقای عباسمنش کمال تشکر دارم
به نام خدا
وقتی نظرات رئ خوندم خدا رو ازصمیم قلب شکر کردم که اینقدر آکاهی تو بخش عقل کل هست و ما هم میتونیم ازش استفاده کنیم
1- یکی از کارهایی که من برای کنترل ورودی های ذهنم انجام میدم اینه که تلویزیون رو گذاشتم کنار و واقعا تاثیرش رو تو زندگیم میبینم ،هم وقت بیشتری برای کارام دارم و مهمتر ازون آرامشیه که دارم
2- وقتی اتفاقی میفته که اعصابم بهم میریزه سریعا این نکته رو یادآوری میکنم که اوضاع میتونست خیلی خیلی بدتر ازین باشه و همین الانم وضعیت خیلی خوب و اوکی هست و نباید به خاطرش عصبانی بود . با اینکار آروم میشم و راه حل ها به ذهنم میاد
3- ارتباطاتم با افراد رو خیلی محدود کردم ، چونکه اکثر افرادی که میشناسم افرادی هستن که از وضعیت مملکت مینالن و … همش انرژی منفی میدن . خوب من که نمیتونم نظرات و باورهای اونارو با جر و بحث عوض کنم پس سعی میکنم زیاد باهاشون وارد صحبت نشم و
4- وقتی تو جمعی مثل مهمونی خانوادگی یا دوستانه و… وارد میشم سعی میکنم مجلسو دست بگیرم و راجع به چیزهایی صحبت کنم که حال خوبی به افراد میده و خنده رو لباشون میاره ،اما اگه به هر دلیلی نتونم اینکارو کنم و افراد شروع کنن به زدن حرف های منفی و مایوس کننده من سریعا میرم تو گوشی و به عکس های انگیزشی نگاه میکنم ، به اسکرین شات هایی که از نظرات برتر گرفتم نگاه میکنم ، به بخش عقل کل سر میزنم و نظرات افراد رو میخونم ، به کانال سر میزنم و پست های فوق العاده کانال رو میخونم ( به شما هم پیشنهاد میدم حتما اینکار رو بکنید)
5- از هر فرصتی برای گوش دادن به فایل های استاد استفاده میکنم (مثلا وقتی که تو مترو یا ماشین هستم)
6- جملات تاکیدی که با صدای خودم ضبط کردم رو گوش میدم که واقعا تاثیر زیادی داره چون صدای خودته و همزمان اعتماد به نفست میره بالا
7-موسیقی انگیزشی گوش میدم
امیدوارم که مطالب براتون مفید باشه
در پناه حق شاد و ثروتمند و خوشحال باشید
سلام دوستای خوبم
خیلی خوشحالم با یکی از رتبه برتر های شهرمون ارتباط برقرار کردم و اون هم خیلی مشتاق هست که باهام صحبت کنه حصوری و بهم گف تو اولین نفری هستی که این درخواست داری و یکسری باوزهای مشترک داشتیم و اون گف من همهیشه میگفتم این ویزگی هااکتسابیه ولی خوب کسی گوش نمیداد اکثرن برای مشاور درسی با من تماس میگیرن
تا تصفه شب با هم حرف زدیم انگار دوتا دوست بودیم خیلی ممنون از خداجون و فک میکنم باور های قدرتمندی میتونم پیدا کنم که باعث موفقیتم بشه هووورا
جالبیش اینجاس که اینقد مشتاق بود و ابراز محبت کرد و درخواست هززینه هم نشد خیلی خوشحالم تا بعد
سلام ، عصرتون به خیر
اقای عباس منش امروز اولین روزی هست که سایتتون رو چک میکنم و توی بدترین شرایط زناشوییم مالی روانی درسی خانوادگیم ب سر میبرم و حقیقتا از پیروی شما ب دنبال یه معجزه ام !لطفا راهنماییم کنید.ممنون
با سلام برای من بهترین باور ذهنی رو درباره خدا دارم و لایق هر جایزه ای در این زمینه هستم .
?برای داشتن باور اثر گذار درباره خدا اول از همه باید خودتون رو همانطور که هستیدبپذرید و باور کنید این یعنی احترام به خالق و سپاسگزاری از او ?
?حالا به اطرافتون نگاه کنید و به خاطره تک تک چیزهایی که دارید سپاسگزاری کنید ?
?این باور رو داشته باشید و در خودتون تقویت کنید که خداوند یک انرژی لایتناهی است و همواره در کنار شماست ?
?او پاسخگوی فرکانسهایی است که از جانب شما ارسال میشود ?
?او توانایی ایجاد هر تغییری را درزندگی شما دارد به شرطی که خودتان بخواهید و درمسیر درست باشید ?
?یکی از راههای داشتن باورهای اثرگذار درباره خدا پناه بردن به طبیعت است و دیدن این همه خلقت زیبا و سحرانگیز بادیدن این همه زیبایی میتوان به قدرت خداوند و این که خداوند یک انرژی کاملا سازنده است پی برد و با خیال راحت به او تکیه کرد?
?بهتر است زمانی از شبانه روز را در سکوت محض باشید و فقط به آفرینش جهان و خداوند فکر کنید ?
?توکل کنید و ایمان واقعی داشته باشید ?
?شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند?
?ازتو حرکت و از خدا برکت ….شما برای شروع هرکاری با توجه به جنبه های مثبت کار و با توکل به خدا با تمام توان و انرژی خود پیشروی کنید و ایمان داشته باشید موفق خواهید شد ??
??با خدای خود رازو نیاز کنید و همواره از او بهترینها را برای خود و دیگران بخواهید ??
?ایمان داشته باشید که تمام این جهان و انسانها مخلوق خداوندی مهربان است پس باید در حفظ آن بکوشیم ?
??الابه ذکراللله تطمئن القلوب ??یاد خدا باعث آرامش قلبهاست پس در هر زمان و مکانی یاد خدا را در قلب و جان خود زنده نگه دارید که این کار خود باعث میشود از خیلی از خطاها ایمن بمانید ?
??باور کنید خداوند ما را آفریده تا در این جهان با نهایت ثروت و شادی و آرامش زندگی کنیم ??
در مواقعی که قدرت و توانایی حل مشکلات را ندارید اندکی صبر کنید و از خداوند کمک بخواهید
???در پناه خدای مهربان همگی شاد و ثروتمند و سرشار از آرامش باشید???
ممنون و سپاسگزارم عالی بود
با سلام به همه دوستان عزیزم
دیدگاه من درباره ارتباط با باور ذهنی درباره خدا
?یکی از راههای دستیابی به « آرامش »
?درد و دل کردن با خداست
?خیلی خودمونی و به زبان مادریت باهاش حرف بزن ?
?او صمیمی ترین دوستیه که هیچوقت
رازت رو بر ملا نمی کنه ?
?تنها کسی که صلاحت رو از خودت بهتر می دونه?
?اگه یه روزی چیزی ازش خواستی بهت
نداد مطمئن باش خیری درش هست ?
?برای موفقیت در هر کاری حداکثر تلاشت
رو انجام بده ، اما اگر نشد حلش رو به او واگذار کن ?
?آخه خدای تو بهتریت حلّال مشکلاته?
?اوتنها مونس و همدم اوقات تنهایی توست?
? دوستی با خدا یعنی آرامش دل
ادامه پست اول
اما در مورد این مسابقه ,من چون تو تلگرام و اینستا نیستم ,و فقط ایمیل و بررسی میکنم, ایمیل دانلود جدید از استاد برام نیومده بود!!!ولی ایمیل تخفیف 40 درصد اومده بود.
من روی میزم هر روز صبح این جملات میخونم
صبح بخیر
خدا با تو صحبت می کند
من امروز به تمام مشکلات تو رسیدگی میکنم
من برای این کار به کمک تو احتیاجی ندارم
پس سعی کن نگران چیزی نباشی و یک روز فوق العاده را سپری کنی
(از کتاب اکنون به وضوح میبینم وین دایر)
و این متن هم است
پیامی از طرف خدا
امروز همه مسائلت را به من بسپار من ان ها را می کنم
تنها ارام باش و شاد زندگی کن ,اینگونه بیشتر دوستت دارم .
خوب این 2 تا متن خیلی روی زندگی من تاثیر گذار بوده ,و وقتی این و2 تا متن و هر روز صبح میخونم به طرز فوق العاده ای احساس نگرانی و ترس و شک هام از وجودم خارج میشه ,نسبت به هر موضوعی و احساس ارامش و امید و ایمان و اطمینان تمام وجودم و میگیره
من هر روز صبح به مدت 2 ساعت اختصاص میدم به انجام تمریناتم
1-شکرگزاری
2-نوشتن خوابهام /نشانه ها/الهامات و اخر هر ماه همه روبررسی میکنم و پیشرفتی که کردم و بررسی میکنم .
3- یک فایل در کامپوتر دارم به اسم تمرینات که داخلش چندتا فایل
فایل تمرین های افرینش
شامل سناریو / نوشتن نکات مثبت نزدیکانم (که همین مورد هم در روابطم با بابا خیلی اثر گذار بود)/از یک رابطه چه میخواهم و چرا / و نکات مهم کلیدی و باور های مهم از جلسات افرینش که خریدم و هر روز همه رو میخونم که خیلی خلاصه وار است
فایل تمرین های عزت نفس
که تمام عزت نفس و در 6 صفحه خلاصه کردم و هر روز میخونمش و تمریناتش هم هر روز میخونم انجام میدم,چون بعضی هاش و اینقدر باید بخونم تا بره در ضمیر ناخود اگهام مثل تاثیر جسم بر ذهن یا توجه به جملاتی که در برخورد با دیگران میگم حتی نزدیکانم و……………..و مخصوصا یاداوری موفقیت ها گذشته و من خودم هم هر روز موفقیتهایی که بدست می اورم و بهش اضافه میکنم (این تمرین بینظیر )/ تمرین اینه
فایل تمرین های ثروت
الان ثروت جلسه 24 هستم و ثروت شامل 5 تا فایل کردم / فایل مقدمه / فایل عدم تاثیر عوامل بیرونی / فایل فراوانی / فایل لیاقت / فایل تحسین و تمجید از ثروتمندان / فایل ارزشمند بودن پول
هر فایلی مباحث مربوطش و , در یک الی 2 صفحه خلاصه کردم و هر روز میخونم و تمرینات هر کدوم که نیاز به search داره رو هر روز به یک مبحث اختصاص میدهم
4-یک فایل پاور پونت که درستش کردم با عکس هایی که دوست دارم و هر روز میبینمشون ,که این واقعا بینظره و انگیزه بخش ,که عکس خانه هام و ویلاهام و ماشین هام و همسر مورد علاقم و بیزنسهام و شرکت هامه
5-روزی نیم ساعت دویدن و اهنگهای تجسمی گوش میدم و تجسم میکنم
6-به شدت کتاب میخونم ,و میتونم بگ دیوانه وار ,مخصوصا کتاب هایی که استاد در دوره ها معرفی کردن و کتاب هایی که بچه ها در نظراتشون معرفی میکنن و کتاب نیمه تاریک وجود که خانم فرج پور عزیزم در دوره عشق و مودت معرفی کرده بودن و کتاب هایی که بهم الهام میشه از طروق مختلف ,و به قول داریوش فرهنگ هر کتابی که میخونی کتاب بعدی به تو معرفی میشه
7-چون اینستا و تلگرام نمیرم ,زمانم و میزارم نظرات بچه های سایت و میخونم ,که خودش یک اموزشگاه مجازی خودشناسی,و از تک تک بچه هایی که نظر میزارن سپاسگزارم و خدا رو شکر میکنم به خاطر و جود تک تکشون
8-بچه ها خیلی روی کنترل ذهنم کار میکنم ,یعنی تا ذهنم شروع میکنه به فکر کردن به چیزی ,سریع به احساسم توجه میکنم ,اگر حسم خوب باشه ,به فکرم ادامه میدم ,اگر حسم بد باشه ,جایگزنی براش پیدا میکنم ,و این کار و به لطف الله ,اگاهانه انجام میدم و هر روز تلاش میکنم ,کنترل افکار ذهنم و بهتر و بهتر کنم ,و این تا اخر عمر به لطف الله ادامه داره
بچه ها یه نکته دیگه هم که استاد همیشه میگفتن ولی من واقعا درکش نمیکردم این بود,که بدون استثناء در تمام دوره ها میگفتن ,تا زمانی که تمرینات انجام نشه ,نتیجه ای نیست ,و دلیلش اینه ,که با انجام تمرینات ,واقعاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا شکل فکر کردن مغز ما عوض میشه ,برای همین انجام تمرینات اینقدر تاثیر گذار و مهم است و استاد روش تاکید دارند,ومن با انجام تمرینات ,کنترلم روی ورودی های ذهنم به لطف الله,روز به روز دارم بهتر و, بهتر میکنم ,و من این موضوع و با انجام تمرینات دوره ثروت 1 ,بیشتر و بیشتر درک کردم به لطف خدا ,ویک موضوع دیگه هم که هدایتم کرد که تمرینات و با جدیت و دقت بیشتر انجام بدم,برنده مسابقه 90 ,اقای کامران کامران فر بود , که همین جا بهشون تبریک میگم و ممنوم بابت اون 4 تا نظری که قبل از مسابقه گذاشته بودند, یه حسی به من میگفت ,برنده این مسابقه ,رو حتما همه نظراتش و بخون ,(چون من مدت ها بود ,از خدا خواسته بودم ,هدایتم کنه ,که بفهمم چطور تاثیر اموزه ها رو سریعتر و رااحتتر در وجودم ایجاد کنم,و همچنان این درخواست و ازش میکنم ,البته در همه موارد,و هدایت ها روز به روز به سمت من جاری است به لطف الله )و وقتی برنده اعلام شد ,با کمال تعجب دیدم ,فقط 4 تا نظر داره ,با اینکه مدت کمی نیست عضو,ولی همون 4 تا نظری و که خوندم ,دنیایی درس به من داد,که پیشنهاد میدم حتما نظراتشون و بخونید,نکته ای که از نظراتشون ,فهمیدم ,این بود که خیلی متعهد به انجام تمرین بودن ,و تا زمانی که یک تمرین ,در وجودشون رخنه نمیکرده,اصلا سراغ موضوع بعدی نمی رفتن , و وهمین موضوع باعث شد ,که من تمام دورهایی که گذروندم و ,باورهای خیلی مهم و تمرینات هر کدوم که خلاصه کرده بودم ,خلاصه تر کنم ,و هر روز صبح همه رو دوره کنم , ,و تمریناتی که نیاز به search یا ……. هر روز به یک مبحث اختصاص بدم ,مخصوصا از مباحث ثروت 1 .
ونکته دیگه این جمله استاد که میگن من هم خیلی مقاومت داشتم,بچه ها این جمله در زمان های زیادی به من کمک کرده ,باورتون نمیشه ,که ذهن من چقدر در برابر شروع دوره ثروت 1 مقاومت نشان میداد ,ومن این جمله استاد و که اگر اشتباه نکنم در دوره عزت نفس گفتن ,اویزه گوشم کردم, وهر وقت نجواها شروع میشه و میگه نازی بیخیال ت و به نتیجه نمی رسی ,این حرف ها نان و اب نمیشه و از این حرف ها میاد تو ذهنم ,درونم یاد این جمله میفته و سریع میفهمم که این مقاومت ذهنم در برابر جلو رفتن ,و وقتی روش به لطف الله غلبه میکنم , و ادامه میدم ,حالا اگر خوندن یک کتاب باشه یا گوش دادن ادامه فایل های دوره ای که دارم کار میکنم ,یا کاری که دارم انجام میدم باشه,و قتی به اون نجوا غلبه میکنم به لطف الله ,از اینکه اون یک قدم و برداشتم و این همه پیشرفت حاصل شده برام ,سرمست و خوشحال و شکرگزار خداوند میشوم .و بگم که هنوز هم این مقاومت ها است و از خدا فقط خواستم که هدایتم کنه که بهشون غلبه کنم ,چون از توان من خارج و من به هدایت الله فقط احتیاج دارم
استاد من این خواب و یکسال پیش که تصمیم گرفتم دیگه تو ایران فوق نخونم ,که یکی از بهترین تصمیم های زندگیم بود ,دیدم و همیشه دلم میخواست بنویسم براتون ولی حس نوشتنش نمی اومد ,ولی الان خیلی حسش هست و خوشحالم
من خواب دیدم روز اولی که رفتم امریکا ، توخواب هی مدارک میخواستن،بعد توی یک خیابان پهن وایساده بودم ،سوار یه ماشین خیلی مدل بالا،که حتی اصلا نمی دونم مدلش چی بود اون خیابون ساکت بود ولی کنارش یه اتوبان بود ،بعد که اومدم برم تو ماشین بشینم ،یه اتوبوس خیلی مدرن ,دو طبقه , اومد که کلی هم مسافر داشت و بعد دیدم جلو ماشین عکس اقای خامنه ای بود،بعد گفتم خوب پس اینها ایرانین ،بعد که اتوبوس اومد جلوتر استاد دیدم شما راننده ,اتوبوس هستید ،گفتم ااا برم سوار اتوبوس بشم ،من هم باهاشون برم،بعد گفتم بزار این کارم هم انجام بدم بعد میرم ،اخه تو خواب هی با اتوبوس میومدین و میرفتین با ادم هایی که سوار اتوبوس شده بودن, گفتم بزار بپرسم،مطمئن شم برمیگرده ،چون فکرم تو خواب درگیر کارهای ورودم به امریکا بود,و ذهنم تو خواب میگفت فعلا بیخیال ,حالا بعدا میری پیششون ,توی همین فکر ها بودم که دیدم وایسادین کنار خیابون، ،بعد به زور از ماشین خودم با کلی غر غر تو ذهنم که چرا وایسادین پیاده شدم ,چون فکرم درگیر کارهام بود و میخواستم اول اونها رو انجام بدم و بعد بیام پیش شما و سوار اتوبوس بشم ،استاد از بالای اتوبوس ,که لباس سفید هم تنتون بود و موهاتون بیشترش سفید شده بود , گفتین خوبه اومدی اینجا ،من هم کلی تو دلم خوشحال بودم شما رو و دیده بودم ،ولی نمیتونستم ابراز کنم از در گیری ذهنم ،گفتم بله استاد روز اول دیگه، یه ذره سخت میگیرن، بعد استاد شما گفتین اروم و ساکت اینجا ،نه؟
گفتم بله ،همینجوری که فکرش و میکردم ساکته و ارام ، (اخه من وحشتناک به جاهایی که طبیعت اروم داره علاقه دارم , و از محل زندگی که در سکوت باشه لذت میبرم )، البته تو خواب یه اتوبان پهن کنار اون خیابان اروم و ساکت بود , بعد تو خواب گفتم با خودم اره این خیابون ساکته ولی اون اتوبان که کنارشه سروصدا داره،ولی دیگه چیزی به استاد نگفتم.
استاد من حرف حسم و گوش کردم و خوابم و نوشتم .
استاد من خودم هم لر هستم ,وقتی فایل های رایگان و یا حتی دوره های اموزشیتون و میبینم ,و حرف های که واقعا گرانبها و ارزشمندن و میزنید ,که زندگی من یکی رو که زیر و رو کرده به لطف الله ,و حتی فایل های رایگان که در اختیار عده ای زیادی بدون هیچ هزینه ای قرار میگیره ,با خودم میگم ,فقط یک لر میتونه این حرف ها رو اینقدر دست و دلبازانه بزنه(( ??))
بچه ها چندتا خصوصیت از بابام که هرکسی ما رو میدیدن میگفتن ,بگم که برای خودم خیلی جالب بود بگم ,بابا بسیار مهمان نواز (این خاصیت یک لر ?? )سخاوتمند و بسیار بسیار بسیار بخشنده و دست و دلباز بودن , و اتفاق جالب دیگه در مورد بابا ,این بود با اینکه اموال از خودش به جا گذاشت و لی هیچی به اسمش نبود و بدون هیچ حساب و کتابی به زندگی اصلیش برگشت و این برای من بسیار اموزنده و جالب بود .
امیدوارم بچه های سایت به زودی همدیگر و از نزدیک ملاقات کنیم , خانم فرج پور عزیز ,اقای کامران فر عزیز , اقای غیاثوند عزیز (که پیشنهاد میدم حتما نظرات ایشون هم بخونید که بینظیر هستن در دوره عشق و مودت ) اقای فلاح عزیز و……………. خیییییییلی از بچه ها که اگر بخواهم بگم میشه یه کتاب ? و خانم فرهادی عزیز و مهربانم ,و خانم شایسته عزیز و در کنار استاد سخاوتمندم .ارادت
با سلام موفق و پیروز باشید در پناه حق از نوشته های شما لذت بردم سپاسگزارم