به رسم سپاسگزاری از یک دوست خوب

این فایل به رسم سپاسگزای از یک دوست خوب آماده شده است.
بخشی از پیامهای این فایل:
آگاهانه نکات مثبت و تحسین برانگیز آدم های اطراف مان را ببینیم و مهم تر از همه تمرین کنیم که حداقل با کلام مان، سپاسگزاری خود را به آنها ابزار کنیم یا نکات مثبت شان را به آنها بگوییم.
پیام این فایل، شکور بودن در عمل است.
به عنوان مثال:  آدم های بی نظیری که وارد زندگی مان می شود را به عنوان برکت های خداوند در زندگی مان ببینیم و به خاطر این دستان زیبای خداوند، سپاسگزار باشیم. مهم تر از همه مراقب باشیم خوبی های آدمهای اطراف مان را به چشم وظیفه نبینیم و این خوبی ها برایمان تکراری یا نامرئی نشود.
می توانید در بخش نظرات این فایل بنوسید که:
  • برنامه ی شما برای “شکور بودن در عمل” چیست؟
  • چه ایده هایی دارید برای اینکه ذهن خود را برای “سپاسگزاری” تربیت کنید؟
  • چقدر می توانید قدردانی خود را به آدمهای اطراف تان بیان کنید؟
  • درباره تجربه نعمت هایی بنویسید که نتیجه ی “سپاسگزاری” بوده است.

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار فهیمه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

چقدراین فایل درس داره اونم به زبان تصاویر و اونم با عمل. بماند که در قالب کلمات هم شنیدیم. اما در قالب تصایر و رفتار وعمل استاد میشه درس های زیادی رو گرفت.

چقدر سایت پویاست خدای من. چقدر سایت هر بار منو شگفت زده میکنه که حتی کامنت ها رو هم هدفمند میکنه.

خصوصا برای منی که عاشق نوشتنم و با نوشتن به خودم آگاهی های هر فایل رو یادآوری میکنم یا با نوشتن با خودم حرف میزنم و با نوشتن اصلا آگاهی هایی رو میکشم بیرون که بعدا خودم بیام کامنتم رو بخونم(که تا حالا پیش اومده کامنت های قبلی خودمو بهش برخورد کنم و بخونم و شگفت زده بشم.) و باز هم یاد بگیرم.

اینکه سایت اینقدر پویا و هر روز رو به بهبود هست و برای کاربراش ارزش قائل هست که کامنت های ارزشمند رو منسجم تر وهدفمند تر کنه. بنظرم این خودش یک نوع شکور بودن در عمل هست.

چطوری؟ اینکه مدیر سایت و کسانی که در تولید محتوا و ارائه هرچه بهتر اونا کمک میکنن. حتی میان بعد چندساعت فایل روی سایت اومده، سوالاتی جهت دار و هدفمند رو میذارند. سوالاتی خوب رو میپرسند تا من بهتر از دل این فایل درس هاشو بگیرم. سوالات خوبی که فکر کردن به جوابش به من کلی آگاهی میده. سوالاتی که به من کمک میکنه درک وسیع تر و کاربردی تر از اون سوال در زندگی خودم داشته باشم.

واقعا سپاسگزارم که اینقدر عالی عمل میکنید و هر قدمی که توی سایت برمیدارید در جهت رشد ما و سایت و قطعا خودتون و جهان تون هست و این یعنی گسترش. بنطر من اصلا مکانیزم شکرگزار بودن و سپاسگزار بودن گسترشه، اضافه کردن و اضافه شدنه. شــکر گزار باشید تا خدا بر شـما بیـفزایـد. اصلا یک چیز دیگه الان به ذهنم زد استاد جان دوست دارم اضافه کنم اینکه مگر نمیگیم قوی ترین و نزدیک ترین فرکانس به خدا شکرگزاری و سپاسگزاری هست. مگـر نمیدونیم که جهان در حال گسترشه از اغاز خلقت تا الان و ابد. مگـر خدا نمیخواسته که ما هم مثل خودش خلق کنیم پس یکی از کلیدهایی که ما رو شبیه و هم راستا با قوانین ثابش میکنه همین گسترده کردن و خلق کردن و اضافه کردنه و یکی از کلیدهایی که در قران هم به ما داده همین سپاسگزار بودنه( فکر کنم ارتباط جالبی از دانسته هامو رو به هم وصل کردم و قشنگه اینجوری نگاه کردن این دنیا و این مفهوم.استاد جان خودتون یک توضیحی بدین لطفا…)

حالا میخوام برم سراغ سوال هایی که الان چشمم خورد. و به ایده کامنت نوشتنم افزود.

_ برنامه ی شما برای “شکور بودن در عمل” چیست؟

وقتی خداوند به من نعمتی رو داده ازش درست استفاده کنم و در مسیر خیر و خوبی ازش بهره ببرم.

وقتی آدم های اطرافم یا جهان برای من کاری میکنن، سعی میکنم همونجا سپاسگزار باشم و بگم خدایاشکرت، بگم فلانی ازت سپاسگزار و ممنونم. و اگر اون کار فیزیکی بوده باشه مثلا من همسرم آشپزی میکنه و غذای خوشمزه برامون میپزه قطعا با تشکر زبانی ازش سپاسگزاری میکنم اما با تمام احساسم ذوق زده شدنم رو، خوشحال شدنم رو بهش نشون میدم. اینکه چقدر توی درست کردن این غذا عالی عمل کرده رو بهش میگم و بیان میکنم، سعی کردم همیشه اگر امکانش بوده از اون غذا هم عکس بگیرم و بازهم تشکر کنم و با عشق نوش جان کنم. یکجورایی من با عملم با رفتارم شکر نعمت وجود همسرم رو به جا آوردم، یکجورایی با توجه خوب و زیبا برای کاری که برای من انجام شده سپاسگزاری خودمو نشون میدم.

با خوردن و لذت بردن از اون غذا باز هم سپاسگزاری میکنم و با تمام قلبم خوشحالم. و اینو به خودم میگم همسرمن لطف داشته که آشپزی کرده، خدای من لطف داشته که منو با همچین همسری و همچین ویژگی مواجه کرده.پس باز هم سپاسگزارم.اینقدر سپاسگزارم که انگار اون غذا بهترین غذای دنیا برای من در اون لحظه بوده.

_ چه ایده هایی دارید برای اینکه ذهن خود را برای “سپاسگزاری” تربیت کنید؟

بصورت آگاهانه برای هرکاری که کسی برایم انجام میدهد بگم سپاسگزارم.(بعضی وقتا شده سریع بگم مرسی یا ممنونم. اما بعدش که یاد بیاد حتما آگاهانه از کلمه “سپاسگزارم” استفاده میکنم.)

به ذهنم یادآوری میکنم تمام این چیزهایی که میبینی و داری و برات انجام میشه از طرف لطف خداست پس با سپاسگزاری از خدا و دستان خداوند روی زمین بیشتر به خدا بگو چی میخوای تا بهت بیشتر از این جنس داده شود.

ذهنم رو بهش گفتم و با تمام قلب و روح و جسمم باور دارم که شکر گزاری منو اضافه میکنه، ظرف منو بزرگ میکنه برای دریافت نعمت های ببیشتر. منو وسیع میکنه.پس باید هربار موارد بیشتری برای سپاسگزاری داشته باشم.

یکی از ایده های من برای این موضوع و تربیت ذهنم برای شگرگزاری اینه که:

همیشه یا بهتره بگم اکثر مواقع در تمرین ستاره قطبی از خدا میخوام منو سپاسگزارتر کنه و امروز احساس ناب عشق و سپاسگزاری رو با تمام وجودم حس کنم. و ایمان دارم که این جور فایل ها طبق هدایت الله یکتا برای درخواست های منه.

باورتون میشه من هیچ ایده ایی برای اینکه احساس سپاسگزاری رو قلبی داشته باشم یا در عمل آدم سپاسگزاری باشم نداشتم پس تصمیم گرفتم چندین هفته است هروقت یادم باشه اینو توی تمرین صبح از خدا میخوام.(الان یادم اومد و رفتم تمرین هام دیدم…خدای من. چقدر قشنگ جواب منو دادی.)با پاسخ دادن این سوال ها چقدر منو واضح تر کردی به خودم که من چی میخوام.

ایده سپاسگزاری قبل از شروع غذا خوردن به رسم مسیحی ها که قبلا توی یک فایل گفتین رو اجرا کردم و عالی بود.

یکی از ایده هام که قبلا انجام دادم، تمرین های 28 روز سپاسگزاری خانم راندا برن بود که اونم عالی بود.

_ چقدر می توانید قدردانی خود را به آدمهای اطراف تان بیان کنید؟

خداروشکر الان من خیلی راحت میتونم از هر آدمی حتی یک مامور شهرداری، یک بچه کوچیک با لبخنئ زیباش تشکر کنم. نمیدونم از کی اینقدر راحت تر شدم و این قدردانی رو دارم اما الان که فکر میکنم قبلا خیلی آدم مغروری بودم به سختی از کسی تشکر یا عذر خواهی میکردم. یا ابراز احساساتم نسبت به پدر و مادرمم خیلی ضعیف بود و حتی میشه بگم خجالت میکشم اما الان خیلی بهتر از سال های قبل خودم شدم. و آگاهانه دارم سعی میکنم آدم قدردان تر و شکورتر و سپاسگزارتری باشم.جوری تو ذهنم کد نوشتم که باید به جایی برسم که آدم ها بگن چقدر فهیمه آدمم سپاسگزاری هست از همه چیز و همه کس…این یعنی من با خودم به صلح دورنی رسیدم من با خودم به صلح جهانی و بیرونی رسیدم. این یعنی من در مسیر راستین خدا هستم و آماده شنیدن خودش هستم. یعنی من جهتـم رو به سمت اوست که تنها اوست که شاکر مطلق و قادر مطلق بر همه کارهاست.

_ درباره تجربه نعمت هایی بنویسید که نتیجه ی “سپاسگزاری” بوده است.

سپاسگزاری کردن از لحظه هایی که در پرادایس بودم یا در تمپا زندگی میکردم نتیجه اش شد، آخرین خونه ایی که در شهرمون داشتیم. یک خونه که دوتا در داشت یک سمت رو به یک زمین خالی و کلی درخت سپیدار و یک سمت هم رو به کوچه و خانه ها و آپارتمان.

سپاسگزاری از خدا برای اینکه ما رو هدایت میکنه به بهترین خونه و دقیقا همین شده و الان میتونم بگم در بهترن جایی که میشد باشیم هستیم.

سپاسگزاری از دسترسی و داشتن لپ تاپ شرکت که به من این امکان رو داد، گاهی بخاطر دور کاری میوردم خونه.که باعث شد فایل های استاد رو تو خونه با اون لپ تاپ ببینم و الان من یک لپ تاپ دارم تقریبا شبیه همون لپ تاپ.

سپاسگزاری از تمام جسمم که من میتونم به جرات بگم سیستم ایمنی قوی دارم و جسم سالم و خوبی دارم.

سپاسگزاری از تک تک گل ها و گلدان های خونمون که بهشون هربار اضافه شد.

سپاسگزاری برای داشتن آزادی ام که الان میتونم بگم منو در شرایط و موقعیت و مکانی قرار داد، که هربار آزادی بیشتری رو تجربه کنم.

سپاسگزاری برای وجود دوستان ارزشمند سایت که الان حتی میتونم بگم دوستان نابی از سایت رو باهاشون مواجه شدم و به عنوا نعت وارد زندگی من شده اند.

سپاسگزاری از خداوند برای داشتن پروژه های کاری و تعدادشون بیشتر داره میشه.

سپاسگزاری برای تمام پول هایی که هسرم به حسابم واریز کردن و هربار بیشتر شد.

سپاسگزاری برای آدم های خوب و داره بیشتر و بیشتر میشه.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری به رسم سپاسگزاری از یک دوست خوب
    694MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی به رسم سپاسگزاری از یک دوست خوب
    44MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

502 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناصر» در این صفحه: 2
  1. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    سلام به همه

    چند روزی بود دچار یک سردرگمی و افت انرژی شده بودم

    نجواها هر از گاهی بهم حمله می کردن

    طبق صحبت استاد، شرایط جدید و رشدهایی که داشتم برام عادی شده و حس می کنم دارم در جا می زنم

    نمیدونستم چیکار کنم

    تو این روزها بارها به خودم یادآوری می کردم که این شرایط جدید قبلن نبوده، این آدمها این وضعیت سلامتی این آرامش این شادی این بهبود

    ولی ولی باز این ذهن نجواگرم میگفت پس چرا فلان چیز نشده، فلان پیشرفت پس کو، فلان جا اشتباه کردی، فلان جا هدایت رو اشتباهی استفاده کردی، دیگه درست نمیشه و از این جور حرفها

    دو شب پیش دیگه خیلی بهم فشار اومد، گفتم برم از قرآن هدایت بخام، چشمامو بستم و نیت کردم و یه صفحه باز کردم

    آیات رو که دیدم اشک تو چشمام جمع شد

    آیات 6 تا 16 سوره ابراهیم

    اذکروا نعمت الله علیکم

    لئن شکرتم لازیدنکم

    لنصبرن علی ما آذیتمونا

    و علی الله فلیتوکل المتوکلون

    خدا خیلی خوشگل بهم پاسخ داد

    شکرگذاری

    سپاسگذاری

    یادآوری نعمتها

    توکل فقط به خود خود خودش

    صبر در مقابل اذیت و تضاد

    خلاصه چندین بار خوندمشون و حس کردم که آروم شدم

    بهترین فرکانس جهان شکرگذاریه

    دیدن اون چیزهایی که داریم

    برای اولین بار در عمرم چند روز پیش روی تنفسم تمرکز کردم و از دم و بازدم راحت و روانم لذت بردم

    تتفس بزرگترین و مهمترین و دم دست ترین نعمتیه که ما اصلا در طول شبانه روز به ندرت یادش می افتیم

    در حالی که اگه 20 30 ثانیه نتونیم انجامش بدیم، دیگه زنده نیستیم

    نعمتهای خیلی مهمی رو داریم هر لحظه ازشون استفاده می کنیم ولی یادمون رفتن، قلبی که خودکار کار میکنه، معده ای که خودش متناسب با غذایی که واردش میشه، هضم انجام میده، فشار خون نرمال، گرمای متعادل بدنمون، سیستم عصبی دقیق، سیستم خونرسانی، بزاق دهان، رطوبت چشم غده پینه آل، پروستات، مثانه و و و

    بخواهیم از همین جسممون بنویسیم کتابها میشه نوشت

    نعمتهای مربوط به روحمون، خانواده مون

    روابطمون ، شغلمون، امکانات زندگی مون

    صبح تا شب باید مشغول شکرگذاری باشیم

    و در این صورت بزرگتر میشیم برای دریافت نعمتهای بیشتر و بهتر

    سپاسگذار استاد و دوستان هستم

    شاد و خوشبخت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    سلام به زکیه زیبا و مهربان

    خیییییییلی خوشحالم بابت دریافت کامنت از طرف شما

    چند روزی بود خواسته ام این بود که یک کامنت دریافت بکنم و دلم لک زده بود برای نقطه خوشگل آبی، ولی تو دلم می گفتم آخه من که کامنت نمی زارم که پاسخ هم برام بیاد، ولی باز تهِ دلم می گفتم، اگر من این خواسته رو دارم میتوانم خلقش بکنم و میشه که بشه

    البته داستان داره، بزارین براتون بگم

    گوشی لمسی ام حدود 20آبان از دستم افتاد و صفحه اش شکست و چون حسابم تقریبا خالی خالی بود نمی تونستم تعمیرش بکنم و سرِ ماه که حقوق واریز شد دادم تعمیرش کردن ، روز اول خیلی بهم فشار اومد و خودم رو سرزنش می کردم که چرا گلس روی صفحه ننداختم و حتی یک روز قبلش بهم الهام شده بود که روی گوشی گلس بندازم ولی من جدی نمی گرفتم، ولی سریع حالم رو خوب کردم و گفتم من باید از این تضاد خیر و برکت برای خودم جذب کنم

    توی اون 10 روز نمی تونستم فایلی گوش بدم و فقط دو سه بار با گوشی همسرم رفتم سایت رو چک کردم، ولی

    درسهای زیادی توی این 10 روز یاد گرفتم،

    یاد گرفتم که من باید با مواظبت از وسایل و نعمتهایی که دارم باید شکرگذاری عملی بکنم برای همین یک قاب ضد ضربه برای گوشیم سفارش دادم و هم روی صفحه گلس انداختم

    درس بعدی این بود که درسته که فایل گوش کردن خیلی کمک کننده هست ولی نباید حتی به این کار وابسته بشم و بشینم فقط فایل گوش کنم و عمل نکنم و این 10 روز برام مثل یک خودشناسی و بازگشت به خود حقیقی ام بود و اینکه من باید به ندای درونم گوش بدم و هدایت های الهی رو درک کنم و بهشون عمل کنم،

    هدایتی که دریافت کردم این بود که دنبال علاقه اولم برم برای همین شروع کردم از قرآن توی کانالم توی ایتا مطلب می نویسم

    از کانالم هم بگم که وقتی رفتم کانالم رو چک بکنم دیدم که دو نفر وارد کانالم شدن و خیلی خوشحال شدم و دلگرم شدم و این رو نشانه ای می دونم که مسیرم درسته و بعد الهامی که بهم شد این بود که هر دو روز یه پست باید بزارم و دیشب پست جدیدم رو گذاشتم.

    از برکات دیگه ای که دریافت کردم، این بود که دور بودن از گوشی باعث شد که وقت بیشتری با همسر و فرزندانم بگذرونم و الان رابطه ام باهاشون بهتر شده و از بچه هام خصوصا پسرم خیلی لذت می برم باهاش بازی میکنم بهش درس میدم و کلی تجربیات جدید و باحال داشتم و دارم .

    درس بعدی برام این بود که باید قرآن رو به طور جدی کار کنم و در موردش کتاب بنویسم البته نوشتن مطلب از قرآن چند ماه قبل بهم الهام شده و حتی موضوعش هم برام الهام شده و چند صفحه ای نوشتم ولی ولش کرده بودم و میخام باز شروع بکنم.

    مورد بعدی اینه که واقعیتش وضعیت مالی ام رشد کمی داره و از خدا کمک خواستم تا هدایتم کنه توی این مدت خدا با یه سری کارها نمود فراوانی و ثروت رو گذاشت جلوی چشمام، قصه اش اینه که همسرم خیلی به کار کردن و کسب درآمد علاقه منده و کاری که الان میکنه تمیز کردن آجیل توی خونه هست، من اولش مقاومت میکردم که بهش کمک کنم ولی بعد گفتم شاید این یه نشونه باشه و برای همین توی پاک کردن آجیل بهش کمک میکردم، در واقع خدا گرونترین آجیل ها رو با تعداد زیاد ریخته بود جلوی چشمام تا من وجود فراوانی رو باور کنم وقتی پسته و مویز رو تمیز میکردم میگفتم ببین چقدر زیاده چقدر فراوانی وجود داره و چقدر برکت توی دنیا هست.

    زکیه عزیز الان تو خونه حدود 27 میلیون تومن جنس هست و من وقتی بهشون نگاه میکنم میگم ببین این فراوانی که تو خونه ام هست یعنی ثروت داره وارد زندگیم میشه و این جریان ثروته که تو زندگیم راه افتاده.

    و این اواخر ورودی هام داره بیشتر میشه و چندین میلیون به طرق مختلف وارد زندگیم شده.

    در مورد ماشین هم بگم که باز دارم تجسمش میکنم و این اواخر حتی سوارش شدم و لذتشو بردم و به خودم میگفتم که اینا نشانه هست و باید شکرگذار باشم، همکارم ماشین جدید خریده، دو تا دامادمون ماشین مدل بالا خریدن و من بهشون تبریک گفتم و اینارو باز نشانه میدونم.

    زکیه عزیز یه نتیجه ای که دارم میگیرم اینه که من باید فقط سعی کنم لذت ببرم از هر چیزی که الان در اختیارم هست و نگم که مثلا من که ماشین ندارم و نمیتونم برم مسافرت و یا خونه فلان رو ندارم یا فلان درآمد رو ندارم

    بلکه میگم من باید از لحظه حالم لذت ببرم از یه پیاده روی، از یه چایی ، از سکوت و دنجی خونه ام از سلامتی ام ، از آگاهی هایی که دارم از الهامات

    باید لذت ببرم و حالم رو خوب نگه دارم، نباید عجله بکنم

    امیدوار باشم به اینکه اوضاع بهتر میشه

    به همه چی می رسم به آزادی مالی زمانی مکانی رابطه عاشقانه عالی، به ثروت به ماشین به ویلا به مسافرت به مهاجرت وووو

    ولی به خودم سریع میگم که اینا حال من رو خوب نمیکنه بلکه حال خوب من در گرو طرز دیدگاهمه قدردان بودن بابت داشته هامه

    برای چی باید حرص و جوش بزنم

    مگه من قراره الی الابد توی این دنیا بمونم که حالا بیام با حرص و عجله بخام به اینا برسم

    یه زمانی بود که نه شغل داشتم نه همسر نه خونه نه فرزند نه عزت نه آرامش نه رابطه خوب نه سلامتی

    و همیشه آرزوی داشتنشون رو داشتم

    و الان به خودم میگم که این نعمتهایی که الان داری و روزی آرزوت بود رو مگه قدر میدونی مگه ازشون لذت می بری که

    حالا بیشترش رو میخای

    برای همین خیلی بیخال شدم دیگه نگرانی و عجله رو دارم حذف میکنم

    همسرم هم بهم میگه که تو با این بیخیالیت به هیچ جایی نمی رسی و ازم ناامید شده

    ولی من میخندم و سکوت میکنم .

    زکیه عزیز دیروز رفته بودم روستا برای یه مجلس ترحیم، فامیل و آشناها رو دیدم و بعد رفتیم خونه یکی از فامیل ها و یک ساعتی اونجا بودم، دقیقا احساس میکردم که مثل یه آدم فضایی ام و اصلا درکشون نمیکردم متوجهشون نمیشدم ،احساس میکردم توی هییچ چیزی اشتراکی نداریم، یاد حرف استاد افتادم که میگفتن وقتی یه مدت روی خودتون کار میکنید و از جامعه دورید، وقتی میرین پیش آدمها ، اون موقع تفاوت فرکانسی رو حس میکنید و من دقیقا حس میکردم که میلیاردها سال نوری ازشون دورم

    چون من اون لحظه شکرگذار بودم، احساس آرامش داشتم احساس امیدواری داشتم، شاد بودم زیباییها رو میدیم.

    حرف زیاده ولی دیگه نمی خام کامنتم طولانی تر بشه.

    زکیه عزیز بازم ازت ممنونم که خیلی بموقع برام نوشتی

    وقتی نقطه آبی رو دیدم خوشحال شدن و وقتی دیدم از طرف شماست، اولش جا خوردم و بعدش گفتم این دقیقا هدایته که برام اومده

    همیشه کامنتهات به موقع برام میان و ازشون هدایت و آرامش دریافت میکنم

    اتفاقا چند روز پیش به شما فکر میکردم و با خودم میگفتم حتما دارن روی خودشون کار میکنن و پیشرفت میکنن و دلم تنگ شده بود برای کامنتهای الهی تون

    ممنونت هستم و هزاران بار ازت قدردانی میکنم که برای من نوشتی و از خدای زیبا هم شاکرم که همه ما رو داره هر لحظه هدایت میکنه.

    به امید دیدار

    شاد و خوشبخت باشی.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: