عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس منش - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-07 07:36:372020-12-01 07:48:19عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
یک فایل بی نظیر،خیلی وقت بود منتظر این بودم.خیلی ممنون استاد دل ها
سلام استاد عزیز و خانوم شایسته
اول اینو بگم ک وقتی توی تلگرام این فایل عشق واقعی رو دیدم هنگ کردم چون دقیقا ب این فایل نیاز داشتم اصلا چند روزه مخمو درگیر کرد و به نتیجه نمیرسیدم این فایل واقعاااا چقدر به موقع بود خدایا شکرت
استاد من اصلا باورم نمیشه همچین رابطه ای بتونه وجود داشته باشه بدون هیچ محدودیتی اصلا زندگی شما ما فوق تصوراته منه واقعا خوشبحالت چه زندگیه رویایی ای داری بنظره من ادم صد سالم روخودش شبانه روز کار کنه یه سال با این کیفیتی ک شما زندگی میکنی زندگی کنه بازم ارزش داره
لذت بردم واقعا چ جالب دقیقا چیزی ک میخاستم خدا بهم داد واقعا چجوری ؟؟؟!!!چجوری شما اونموضوعی ک من چند وقته درگیرشم واسم جوابشو میزاری؟؟
واقعا این تصادفیه یا نه؟
دوستانی ک این کامنتو میخونن لطفا صادقانه بگن
ایا بیشتر شماهم منتظره شنیدنه چنین فایلی بودین؟؟
یعنی واقعا اگ انقد هماهنگی باشه خدایی همین خودش معجزس
بازم ممنونم ازت استاد 🧡💛
سلام دوست عزیز منم خیلی منتظر همچین فایلی بودم واقعا درست گفتید صدسال کار کنیم ولی کیفیت زندگی مون بالا باشه می ارزه واقعا استاد لایقه ایول بهش که اینهمه در خودش احساس لیاقت و ارزشمندی برای تمام ابعاد زندگیش ایجاد کرده و حالا نتیجه ی احساس و افکارهای بیرونیش رو ما میتونیم ببینیم
سلام آقای عباسمنش
من الان مدتی است که یک سوال در ذهنم بی جواب مونده و اونم اینه که طبق صحبتهای شما هر کسی باید روی خودش کار کنه، و حتی بر طبق قران ما حتی مسول بچه مون هم نیستیم، پس اگر داره دنیا بهش پسگردنی می زنه و اون تغییر نمی کنه، ما باید بشینیم و نگاه کنیم تا خودش تغییر کنه یا لگد و پتک بخوره، آیا شما اگر پسر خودت هم این مسیر رو اشتباه میرفت و تغییر نمیکرد، هیچ کاری نمی کردی و به خدا میسپاردیش، لطفا جواب بدهید
سلام دوست من هر انسانی مسئول اعمال و رفتار خودش هست شما هیچ کمکی نمی توانید به کسی بکنید تا زمانی که خودش بخواد
تا وقتی نتوانید این باور رو که من مسئول زندگی خودم هستم و تنها با تغییر خودم می توانم به دیگران کمک کنم نمی توانید کاری کنید
دوست خوبم لطفا فایل های دانلودی استاد رو تمام و کمال نگاه کنید جواب سؤالاتتون رو خواهید گرفت
سلام به شما
پیشنهاد میکنم فایل چگونه میتوانیم به دیگران کمک کنیم را ببینید.
امیدوارم مثمر ثمر باشد
سلام دوست عزیز
من نتونستم فایل”چگونه میتوانیم به دیگران کمک کنیم” را با سرچ کردن پیدا کنم. اگر میتونید لینک آدرس رو برام بفرستید
با تشکر
abasmanesh.com
باتشکر از خانم گوهری ،دوست عزیز
من کلیپ رو مجددا گوش کردم ، (البته خیلی وقت پیش این کلیپ رو دیده بودم ولی یادآوری خوبی بود)
چند تا نکته در این کلیپ و موضوعات مورد بحث استاد وجود دارد
۱- در اینجا استاد داره به موضوعی اشاره می کنه که یک خانواده می خواهند فرکانس پسر برادر شوهره را ارتقا بدهند با ایجاد یک محیط بهتر . در صورتیکه این پسره اصلا توی فرکانس نیست
در حالیکه پسر من هم خودش کلا با این مباحث آشناست و هم بواسطه شنیدن مطالب در این زمینه توسط من و مادرش و همچنین مطرح کردن قوانین و موضوعات مشابه در کتابهای خانم لویس هی و استر هیکس خیلی بیشتر از من و مادرش اعتقاد به ذهن داره . بطوریکه من تا حالا همیشه مشوق راه و طرز فکرش بودم . چون همیشه هر کاری رو که میخواهد انجام بده اول به احساسش رجوع می کنه(برعکس من که به عقل و منطق رجوع می کنم) و میبینه حسش خوبه یا نه . مثلا پارسال که من می خواستم برای مسابقات فوتبال به استانبول برم علیرغم فوتبال دوست بودنش با من نیامد و گفت حس خوبی ندارم که من کاملا تعجب کردم .چون اصلا فکرش رو نمی کردم
۲- کلا من با موضوع اینکه هر کسی فقط مسئول خودشه و خدا همه را هدایت میکنه و در واقع خدا خودش مسئولیت همه آدمها رو عهده دار است ، مشکلی ندارم . ولی بحث تغییر و اینکه ما میتونیم دستان خدا برای تغییر فرزندمون باشیم یک چیز دیگست
در این فایل اون خانواده یک فرصت برای تغییر اون پسره ایجاد کردند . البته قبلش باید باهاش صحبت می کردند و این گزینه را به عنوان یک آپشن بهش معرفی میکردند و اون پسر باید با انتخاب خودش می آمد .ظاهرا در این فایل با توجه به توضیحات داده شده با میل خودش نیامده و براش تصمیم گرفتند و یا اینطوری تصور کرده که میتونه بیاد اینجا و خوش بگذرونه و الاف باشه.
در واقع بحث من آدمی نیست که اصلا تو فرکانس نیست بلکه کسی که بیشتر با ذهنش به خواسته هاش می رسه و در یک جایی این باور سازی تبدیل به عدم حرکت و یا تلاش می شود و یا در جای دیگر تبدیل به عدم مقابله با ترسهاش می شود و در واقع می خواهد با ذهنش فقط به خواسته هاش برسد .
این جمله استاد خیلی جمله با معنی است که میگه ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته . خیلی مواقع ممکنه ما با ذهنمون به یکسری خواسته هامون برسیم ولی از طرف دیگه برای اینکه بر ترسهامون غلبه نکنیم توی دل ترسهامون نریم و توقعاتمون را در جاهای دیگه کم کنیم . مثلا تا موقعی که توی خونه پدر و مادرمون هستیم به فکر کار کردن نباشیم و از همون امکانات پدر و مادر استفاده کنیم (اینترنت، غذا ، مسکن ، …).
۳-در اینجا استاد اشاره به این مطلب داره که ما نمیتونیم سرنوشت کسی را تغییر بدهیم (به سمت خوبی هدایت کنیم یا به سمت بدی و شکست هدایت کنیم). منم قبول دارم .در واقع مسئله ، تعیین سرنوشت آدمها نیست بلکه واسط بودن (دستان خدا) برای اون نشانه و یا هدایت برای فرزندمون است . البته اگر اون نخواست به نشانه توجه کنه دیگه ما مسئول نیستیم.
در واقع توی مثال رستوران سلف سرویس مثل این میمونه که شما میبینید که یکنفر هست که نشسته و هر کس که غذا میکشه و می خوره در انتها یک سری غذاهای اضافه که بیشتر ورداشته رو میز باقی می مونه. و اون نفر برمیداره و می خوره و الان که وضعیت فرق کرده و
غذای اضافه روی میز نیست و اون طرف ناراحته ولی بازم منتظره مثل قبل غذا سر میز بمونه و اینجاست که شما نه تنها غذای اضافت رو روی میز نمی گذاری بلکه اون را ور میداری و به بقیه هم میگی بهیج وجه غذای اضافتون رو روی میز نگذارین تا اون آدم مجبور بشه و پاشه بره برای خودش غذا بکشه
به نام خداوند بخشنده مهربان، که هر لحظه در حال هدایتِ منه
سلام استادم ممنونم از این فایل بسیار زیبا و کاربردی.
این لحظه از صبح که از خواب بیدار شدم اونم به دلیل بی ملاحظه گی فردی که مثلا داریم کنار هم زندگی میکنیم من این فایل دیدم و چقددددر این لحظه دلم میخواست منم جزء یکی از اون دوستانتون میبودم که میتونستم یک ساعت باهاتون حرف بزنم. این خواسته مگه چقدر بزرگه که دست نیافتنی باشه.
همیشه تو زندگیم سعی کردم بهترین خودم باشم، همیشه در حال کار کردن رو خودم بودم و همیشه در حال سخت گیری به خودم تا جایی که اصلا لذت نمیدونم چیه البته که همشم راهو اشتباه رفتم و بعد از اشناییم با شما و دیدگاه هایی که ارائه کردید خیلی زندگیم تغییر کرد و راه های اشتباه رو تصحیح کردم.
شرایط من گاهی جوری میشه که با وجود این همه کار کردن گم میشم گیج میشم درمانده میشم و نمیدونم کار درست چیه، انتخاب درست چیه، یه وقت ها امیدوارِ امیدوار یه وقت گمشده ی گمشده تو مسائلم و نمیدونم کدومو به دست بگیرم و پیش ببرم و عجله هم میکنم گاهی که بدتر میشه.
برای خودم متاسفم با وجود اینکه شاگرد استاد ارزشمندم هستم و گاهی ادعا هم دارم پیش خودم، در رابطه ایی هستم که حتی برای مسئولیت های کمو کوچیکی که هر کسی تو زندگیش داره و اگه انجام نده فشار به طرف مقابل وارد میشه، مجبورم همش بگم یاداوری کنم گوشزد کنم و حرص بخورم، اونم با شرایط خودم، و خودمو گول میزنم و هنوز توقع دارم و امیدِ تغییر.
ارزوی بهترین های همیشگی رو دارم برای شما و برای همه ی بچه ها و از خداوند طلب هدایت میکنم برای خودم به راه راست. امیدوارم به سمتی پیش بریم ما بچه ها که یه روزی نشه که فرصت تمام شده باشه و پشیمان از زندگی نکردن بوده باشیم.
عاشقتم استادم و سپاسگذار🌹🌹
سلام خدمت استادعباسمنش عزیز من تازه دارم دور سفرهاتون و زندگی در بهشت رو دارم نگاه میکنم هنوز سفرهاتون رو ندیدم وخیلی لذت بردم این فایل رو که گوش دادم.تو دلم یه نوری روشن شد.ومیخوام بیشتر این رو درک کنم
سلام استاد
همه صحبت های شما کاملا درست هست و من در زندگی خودم کاملا تجربه کرده ام. من هم از دوران کودکی همیشه از این که کسی من را کنترل کند متنفر بودم هنوز هم هستم ولی مادر من هم این ویژگی را دارد که همیشه نگران بچه هاش باشه خدا را شکر که شما هستید و این آموزش ها را به ما می دهید.
سپاس فراوان
این منظره ایی که در این تصویر است خیلی مناسب دوربین 24 ساعته زنده اینترنتی است
من یک عادت بدی دارم اینکه از کار بد دیگران رفتار بد دیگران یا… عصبانی و غمگین میشم.
مثلا با توجه این فایل قسمتی که در مورد خود بودن بود، و مثالی که زده شد در مورد دادن گوشی به عزیز دل
من مثلا اگر بشنوم یا ببینم که کسی مثلا میترسه یا مخفی میکنه در کل براساس همون چیزی عمل میکنه که پدرانشان به آنها گفته باشند من خیلی اعصابم خورد میشه
و تنها چیزی که میتونه من را آروم کنه این مفهوم قرآنه که میگه شرک دیگران تو را عصبانی نکند هر کس بار خودش را به دوش میکشد و مسئول تنها خودش است
سلام الان اینجا ساعت ۶:۲۳ است ,امروز یک حسی من و از ساعت ۵:۳۰ بیدار کرد, یک انرژی تو وجودم بود که خوابم نمیبرد, یک حس عجیبی , من و آورد نشوند پشت لپ تاپ ,نمیدونم برای بار چندم دوره عشق و مودت و دوباره از اول شروع کردم, ثروت ۱ و عزت نفش و عشق و مودت هر بار که تموم میشه دوباره از اول میرم, این کار من تا زمانی که در جهان مادی هستم, استاد دقیقا الان دقیقه ۸۰ جلسه ۱ بودم, خدای من گواه, تو درونم کفتم, من یک اگاهی میخواهم, ولی نمیدونم چیه, دقیقا همین چند ثانیه پیش نوتیفیکشن تلگرام لپتاپم اومد فایل جدید عشق واقعی , وقت این نوتیفیکشن اومد , گفتم الله اکبر از این هماهنگی , استاد , خواستم بگم, من حال دلم خیلی خوبه, اصلا صدای ذهنم و نمیشنوم, استاد اون برای خودش هی حرف میزینه و نقد میکنه و آیه یاس میخونه, ولی مثل بولوزر دارم میرم جلو,استاد میدونی , به یک قسمتی میرسی که اصلا هیچی نه میبینی نه میشنوی فقط دلت میگه برو جلو , استاد دارم فقط میرم جلو , استاد هم نمیشنوم هم نمیبینیم , فقط میگه برو , یا بهتر بگم, میگه بیا , من جلوتر دارم میرم, قدم به قدم با من بیا جلو, استاد خواستم بگم , زندگی من هم مثل زندگی شما مثل بهشت.عاشقتم .بانو عاشقتم.برم فایل و ببینم
خدایا سپاسگزارم بی نهایت سپاسگزارم, و تنها کار من سپاسگزاری است و استفاده از قدرت خودت که به من دادی, سپاسگزارم معبودم
سلام عشقای من
دیشب تصمیم گرفتم که شب زود بخوابم و زود بیدار بشم چون اینجوری بعد بیداری حس بهتری دارم
و از طرفی مدت زیادی بود توی ذهنم به استاد میگفتم که کاش مثل سال های قبل فایل از جنس توضیحات که خودتون بیاید صحبت کنید، در مورد قوانین بزارید حتی یک فایل در دو ماه که خدارو شکر درخواستم قبول شده و تحقیق پیدا کرده.
🥰🥰😘😘 عاشقانه
عاشقتونم
عشقولیا
خیلی خوبه این دنیا.
لذت ببرید، حرص نزنید، آروم باشید، ایمان داشته باشید هدایت میشیم، در زمان مناسب در مکان مناسب، کلمات مناسب…