عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس ‌منش - صفحه 12

709 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2878 روز

    سلام به همه ی دوستان.. و استاد و مریم عزیزم….

    واقعا از گفته های استاد لذت بردم… و سعی میکنم نهایت استفاده رو از صحبت‌ها ببرم و اونو توی زندگی شخصی پیاده کنم… مدتی بود که همش دوست داشتم یه تغییر خوب و عالی توی روابط زندگیم داشته باشم. نه اینکه تا حالا روابط بدی داشته باشم. من همسرم رو خیلی دوست دارم و اون هم متقابلا من رو…. ولی ضعف‌هایی توی زندگیمون بوده که دوست داشتیم تغییرش بدیم اما شاید نمیدونستیم از کجا و چطوری….. من خودم نبودم….. خود کاملم نبودم… و تا خودت رو نشناسی خدای خودت رو نمیتونی بشناسی…. پس باید اول خودمو بشناسم و خودم باشم….. نه اونی که بقیه میخوان….. وقتی با همسرم فایلتون رو گوش دادیم.. هر جا که نقطه ی مثبتمون بود با خوشحالی تایید میکردیم که ما هم همینطور یم و راه رو درست میریم و راضی هستیم. و از زندگی لذت می‌بریم و هر جا که نقطه ی ضعف ما بود فایل رو استوپ میکردیم و راجبهش صحبت میکردیم که ما باید روی این مورد جداگانه کار کنیم تا بیشتر از زندگی لذت ببریم…. و خودمونو اصلاح کنیم…. به تمام معنا تکامل رو تو زندگیم لمس میکنم که کجا بودم و چجوری دارم قدم به جلو بر میدارم… هر چند خیلی راه دارم هنوز… ولی همین فایل هم گوشه ای از تکامل من توی روابط بوده و هست که این تکه هم در کنار بقیه تکه ها کم کم کامل بشه…. استاد عزیز و مریم جان واقعا از شما که دستی از دست خداوندید و دارید رسالتتون رو انجام میدید سپاسگزارم.

    من و همسرم و دو تا دخترام… فایلها رو با عشق و علاقه دنبال می‌کنیم. و مطمئنا همه ی ما در یک مدار به دور ستاره ی توحید… الله یکتا میچرخیم و هر کدوم به رسالت الهی خودمون می اندیشیم و روی خودمون کار می‌کنیم و تمام وجودمون پر از عشق و انرژی مثبت هست که اونو در تعامل با یکدیگر داریم… و روابط زیبایی می‌سازیم. ❤️

    استاد عزیزم میدونم که نوشته من رو میخونید… درخواست میکنم باز هم در مورد روابط فایلهای ارزشمندی روی سایت قرار بدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    محمد زلفی گفته:
    مدت عضویت: 2804 روز

    سلام سلام

    یادم افتاد حق و النصاف نباید بزارم ذهنم فیلتر کنه این جمله استاد که “نباید ادای روشن فکرهارو در آورد” باید نقاط ضعف یا ترمزهامو بشناسم و روشون کار کنم و بسادگی ازشون نگذرم

    ذهن با سرعت هرچی که احساس ضعف میکنه فیلتر میکنه نادیده میگره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 2200 روز

    یا نور و یا نور و یا نور💖💖💖

    یا الله و یا الله و یا الله💖💖💖

    یا رب العلمین💖💖💖

    نمیدونم چرا اما احساسم اینارو میگه بهم و باوجودی که ربطی به این فایل نداره، ( هرچند هنوز محوِ معجزهٔ این فایلم نه فقط برای خودم که میبینم برای همهٔ هم پاره های نورانی ام) دلم میگه اینجا بنویسش. پس قطعا دلیلی داره. من فقط گوش به فرمانِ دلمم، دل که خانهٔ خداست، اتاقِ فرمان 💖

    همین لحظه یه نکته هدایتی به ذهنم‌ اومد.

    داشتم کامنت ها رو میخوندم که دیدم چقدر سرعتم توی خوندن کامنت ها بیشتر شده، و البته دقتم هم.

    این یعنی تکرار و تمرین مهارتت رو افزایش میده.

    اما نکته ای که میخوام بگم این نبود!

    همینطور که داشتم با سرعت بیشتر کامنت ها رو میخوندم به یادِ استاد و دوره ها و مهارتِ تندخوانی شون افتادم! گفتم: ببین سانااااز، خداوند از کِی و کجااااااا استاد رو آماده کرده بود برای این روزها و لحظه ها…..

    من خودم هربار میام سراغ کامنت ها ( که البته هر روز بیشتر مجذوبش میشم و وقت براش میذارم)، میگم وااااای خدایااااااا من اگر ۲۴ساعتم وقت بذارم کامنتا رو بخونم بازم‌ کمه! تموم نمیشه و من مشتاق و مشتاق تر میشم…

    خدااایا چجوری استاد فرصت میکنن در کنار اینهمه کاری که دارن این‌حجم از کامنت ها رو با چه دقت و ظرافتی میخونن و منتشر میکنن؟؟؟؟!!!!!

    و حالا فهمیدم. خداوند مأموریتی به هرکدوم از ما داده و پیش از اینکه حتی خودمون بدونیم مارو آماده میکنه، میپرورونه، رشدمون میده تا در زمان و مکانِ مناسب به ‌بهترین امکانات مجهز باشیم، تا بهترینِ خودمونو ارائه بدیم، تا دنیا از بهترینِ ما بهشت بشه🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    پس باز هم دلم آرام گرفت با یادِ معبودم💖

    عاشقتونم مّّّن😉💖🌹

    پس یادم‌بمونه:

    هر جا، هر موقعیتی، هر انسانی، هر مهارتی، هرچیزی که من در اون قرار میگیرم داره رشدم میده، داره آمادم میکنه، داره منو برای بهترینِ خودم آماده میکنه.

    غر نزن بگو‌ وقتم توی فلان کلاس هدر رفت، فلان کارو‌ کاش انجام ‌نداده بودم و …

    درسته، الان با آگاهی ها و هدایت هایی که هر روز برام بیشتر و پر رنگتر میشه، درست تر انتخاب میکنم، اما…

    حالا به اینم فکر میکنم که هر چیزی که تو گذشتم بوده، حتی به اشتباه، رشدم داده. تضادی بوده که من خواسته ام رو شناختم و به مسیر درست رسیدم تا الان درست انتخاب کنم. از الان به بعد هم همینه. من در حالِ طیِ تکاملم هستم. شاید انتخابِ الانِ من مسیرِ درستم نباشه اما اگر به تضادی هم برخورد کنم، همین تضاده که منو روشن میکنه، که بهم میگه الان با آگاهی، دانایی و تجربه بیشتر میدونی چی میخوای، و این روندِ تکامل ادامه داره… فقط به دیدِ الخیر فی ما وقع بهش نگاه کن. چون چیزی جز خیر وجود نداره.

    از اشتباهاتمون نترسیم. اصلا ترس ینی مرگِ واقعی به معنای نیستی! آدمِ موحد با شجاعت میره جلو. آدمِ موحد جسارتی داره که به عرش میرسه برقش..

    من یک بار توی تمرین دوچرخه سواری توی سرازیری با سرعت خیلی زیاد، بد زمین خوردم که تا ۱هفته نتونستم برم تمرین و اون شد نقطه ضعفِ من! و بعد از اون همهٔ مسیرهای خاکی و مخصوصا سرازیری برام کابوس شده بود!

    همین باعث شد من که تو ۱ماه از صفر به حداقل ۶۰-۷۰ رسیده بودم و حسابی جسور شده بودم، یهو برگردم به صفر! این ترس نذاشت مدتی برم تمرینِ آفرود! از خیلی هیجانات و تفریحاتِ دوستانه و گروهی کنار کشیدم، چون زانوهام میلرزید و دردم یادم میومد و دقیقا اولِ مسیرهای سرازیری من پیاده میشدم و رکاب نمیزدم!

    و‌شیطان که مداااام نجوا میکرد که: بازم میخوری زمین، یادته چه حالِ بدی بودی اونروز؟؟ نرو پیاده شو، تو نمیتونی! تو هنووووز خیلی ضعیفی، هنووووز خیلی باید تمرین کنی، باید اول قوی بشی بعد بیای با گروه، باید جوری ماهر بشی که بقیه‌ضعیف نبیننت!!!!!!! اگه بخوری زمین جلو همه میفهمن تو ضعیفی! مهارت نداری! پیاده شو! اصن چرا اومدی؟؟؟!!!!! تو که نمیتونی! تو که هنوز ضعیفی!! تو که هنوز اول راهی!! ببین بقیه رو چه مهارتی دارن!!! ببین چجوری تو این مسیرای پر پیچ و خم و پر شیب راحت رکاب میزنن! حتی اون پسره ۱۳-۱۴ ساله از تو بهتر رکاب میزنه، ماهر تره! دفعه دیگه اول به اینا فکر کن بعد دستپاچه شو بیا با گروه!!! اصن تو رو چه به این کارا! تنهایی تمرین کن که جلو بقیه ضایع نشی!!!!!!

    و من به این نجواها گوش میدادم و ذهنم هر روز فعال تر میشد و من از رؤیاهام دورتر!

    در مقابل خدا چیکار میکرد؟؟؟؟

    من توی گروهی بودم که شاید دومین بار بود میدیدمشون. خدا شاهده من حتی ندیده بودمشون و اسمشونم نمیدونستم اما بشدت تشویقم میکردن و تکنیک بهم میگفتن و انرژی بهم میدادن. دستانِ خدا به هر شکلی برای هدایتِ من.

    حتی مربیِ حرفه ای تیم ملی که کنارم رکاب میزد با تعحب میگفت چرا دنده سنگین میری تو سربالایی اذیت میشی. ولی من تعجب کردم گفتم ‌من خیلی راحت دارم‌ رکاب میزنم! و فکر کردم حتما دوچرخم ‌مشکل داره که من انقدر راحت رکاب میزنم!!! چقدر عزت نفسم داغون بود تو اون روزا!

    و من دورتر و دورتر شدم از تیم و گروه و دوستانی که دستِ خدا، هدایتِ خدا بودن برام.

    خودم‌ رو‌ دور نگه داشتم و دنیا هم‌ به سازِ من رقصید و دور نگهم‌ داشت!

    اما حالا یاد گرفتم:

    که‌ نجواها از شیطانه و باید خاموشش کنم چون دیگه این جمله‌ ها شدن استارتِ رکاب زدنِ من:

    «بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی به‌امیدِ تو

    خدا گاردِ منه

    لاحول ولا قوه الا بالله

    Let’s do it together love💖

    خدا برای من کافیست».

    این ترسِ بیهوده خیلی عقب نگهم داشت، منی که مثل برق و باد داشتم پیشرفت میکردم! (که البته این هم بخشی از مسیر تکاملم بوده و به قدرت، اطمینان و لطف معبودم به سلامت ازش گذشتم. و مسئله ‌گذشتن از ترسهاس، مهار کردنشون. ترس هست، همیشه هست، مهم مهار کردنشه. قدرت ندادن بهشه. بقول استاد: حتی با ترس عمل میکنیم و انجامش‌ میدیم و توانمند میشیم)

    درصورتی که اون زمین خوردن درواقع کلی تکنیک و آگاهیِ بیشتر به من یاد داد. کلی مهارتم و شناختم بیشتر شد.

    دیدم دارم از زیباترین لحظه هایی که همه عمرم منتظرش بودم عقب می مونم! گفتم نترس دختر. تو شجاعترین دختری هستی که من میشناسم، بقول یکی از دوستانِ همرکابم: نترس، ترمزِ عقبو بگیر راحت بیا😂👍 ( خدا تو دلِ ترسهام بهم تکنیک یاد داد که به سلامت بگذرم💖😘 دورش بگردم)

    اینا رو که به خودم ‌گفتم دنیا هم سریع بهم پاسخ داد!😍💪

    وقتایی که میرفتم پیش مربیم بهم میگفت خیـــــلی حرفه ای و عالی شدی، اصن پیشرفتت فوق العاده اس، همه چی حرفه ای، بهت افتخار میکنم که انقدر شجاعی و زود پیشرفت میکنی. میگفت من شاگردایی دارم‌ که ۱۰ ساله کار میکنن هنوز بلد نیستن مث تو دوچرخه رو حرفه ای جابجا کنن و…..

    و من باز زمین خوردم! اونم شب، وسط خیابونی ک از ۲طرف ماشینا به سرعت میومدن و خدای من گاردِ من بود و مثل هاله ای از نور حصاری امن دورم کشید و ماشین ها به امرِ خدای من ایستادن و منو حفظ کرد و با تکنیک هایی که خودش درونم به ناگاه انجام داد من هیچ ضربه ای بهم وارد نشد.

    و وقتی بلند شدم فقط سوار شدم و شجاع تر و با اراده تر از قبل توی شیب خیابون رکاب زدم و با لبخندی که از حسِ امنِ وجودِ پروردگارم داشتم به خونه برگشتم😌💖

    و به شیطانِ درونم گفتم: خودتم میدونی من چه خدایی دارم😎💪

    و از اون روز هر ماشینی یا آدمی که تو مسیر رکاب زدنم منو میبینن، خدا شاهده جوری با کلماتی منو تحسین میکنن که من درجا میگم دیدی خدا با زبانِ اونها بهم گفت آفرین قشنگم که انقد زیبا داری میدرخشی💖💖💖💖💖💖

    تعجب میکنم وقتی بقیه غر میزنن که به دوچرخه سوار احترام نمیذارن! خب بله! غر بزنی بهت غر میزنن!!!

    من چیزی جز تحسین از جانب خدایم نمیبینم💖💖💖

    روزی که فایل موتورسواری استاد رو دانلود کردم، باهاش زندگی کردم. باااارها میذارمش و با آهنگش حال میکنم و خودمو جای استاد میذارم، با دوچرخه😎😍😉😋💪

    و خدا میدونه چقدر اون فایل شجاعتِ منو بالا برده💖💖

    استاد اون فایلی که شما در مورد هدایتتون و پیدا کردن مأموریتتون در این جهان گفتین، اونجایی که سرکار نرفتین و اون انفجار اتفاق افتاد… و بعد گفتید من فهمیدم که باید اشاعه دهنده توحید باشم و حالا که این هدایت ها و بچه های سایت رو میبینم میفهمم که این کاری بود که خدا میخواست انجام بدم.. اشاعهٔ توحید.

    من به جای شما هربار میام سراغ کامنتا اشک میریزم از این عشق و توحیدی که اینجا موج میزنه… بینهایت درود خداوند قطعا بر شما هست همیشه که خدا رو توحید رو و یکتاپرستی رو به ماها میشناسونید.

    من عااااااااشقتونم که منو مست و دیوانهٔ معبودم کردین، من عااااشقتونم که منم الان یه عباسمنشی ام، که من اون تیکهٔ پیدا شدهٔ پازلِ نورم 💖💖💖💖

    خدایا، معبودم، جان و جهانم، نورِ وجودم، همه زندگی ام…

    چه زیبا نوری آفریدی، تبارک الله احسن الخالقین

    ببنهااااایت خودت، برای این نورِ زیبا از تو میخواهم

    💖💖💖🌹🌹🌹

    (تمام چیزهایی که اینجا نوشتم در لحظه یادم میومد و مینوشتم و میفهمیدم و بهم میگفت چه خبر بود و الان چی شدی. انگار خدا خواست بهم قصهٔ این بخش از زندگیمو با زبانِ اینجا بهم بگه. و تازه همین حالا خودم فهمیدم کجاها اشتباه کردم و وضعیت الانم بخاطر چیه… ترمز ها و نجواهای ذهنمو بهم ‌گفت، هرچند این قصه سرِ دراز دارد…)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2754 روز

      سلام ساناز جانم

      چقدر با خوندن کامنتت تحسینت کردم دختر شجاع و جسور

      هر جا، هر موقعیتی، هر انسانی، هر مهارتی، هرچیزی که من در اون قرار میگیرم داره رشدم میده، داره آمادم میکنه، داره منو برای بهترینِ خودم آماده میکنه

      آفرین به این همه ایمان و درک عالیت از قانون

      خدا گاردِ منه

      لاحول ولا قوه الا بالله

      اشک ریختم این قسمت از کامنت عزیزدلم و برای ایمان شکست ناپذیرت وقتی برای با. دوم وسط خیابان زمین خوردی و به خاطر ایمان و عمل به ندای قلبت با سلامتی و شجاعت و ایمان بیشتری از این مرحله عبور کردی

      عاشقتم عزیزم

      خیلی‌ خیلی دوستت دارم

      برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را خواستارم 😘😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        ساناز گفته:
        مدت عضویت: 2200 روز

        سلام به روی ماهت عزیزِ دلم💖💖💖💖

        منم عاشقتم نورِ زیبا😘😘😘

        من زبانی برام نمونده که بتونم با زبان سپاسِ پروردگارم گزارم💖

        همه وجودم فداش که انقد خدااااس💖💖💖💖💖

        همینکه اینجا انقدر تک تکمونو زیبا و درست و دقیق و به جا هدایت میکنه و با وجودِ دل انگیزه هم پاره های نورانی ام منو‌ باز به خودش نزدیکتر میکنه، اینکه دستانِ من و تو به امرِ خودش مینویسه تا قدم به قدم در اوجِ آرامش و درستی تکاملمونو طی کنیم و در راه درست پیش بریم، اینکه قصهٔ من به دل تو مینشینه و کلامِ تو بر دلِ من، ینی جای درستی هستیم، ینی دلم آرام میشه به این هدایتها، به ای محفلِ سرشار از آگاهی و دانایی که بی شک این عشقی که درونش موج میزنه حضورِ خداست.

        میبوسمت و برات بینهایت خدا آرزو میکنم💖💖💖😘😘😘

        و از خداوندم پایداری و صبر و آرامش در راه خودش میطلبم💖💖💖

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      nima ahmadi گفته:
      مدت عضویت: 2311 روز

      سلام ساناز عزیزم

      خواهر دوست داشتنی من ⁦❤️⁩

      چهره ی خداییت در متن هات هم کاملا نمایانه

      من عاشقانه دوست دارم و افتخار میکنم که دست خوبی از خدا سر راهم قرار گرفت

      نمیشه گذر از ترس ها

      گذر از نگرانی ها

      حال چه در آینده باشند و چه در گذشته باعث پیشرفت ما میشه

      چقدر قشنگ در مورد این درست نوشتی و چقدر قشنگ فهمیدم من

      این هدایت خداوند بود که من این متن رو بخونم

      و با تمام وجودم ممنونم ازش

      تو کاری رو کردی که ابراهیم کرد به الهام درونت گوش کردی و مقاومتی در برابرش نداشتی

      می‌دونی تو بینظیری

      همون طور که ابراهیم بر ترس آتش غلبه کرد تو هم دقیقا بر ترس لحظت غلبه کردی و من تو رو بی نهایت تحسینت میکنم

      و ایمان دارم که تو درون خودت خدایی رو باور داری که ابراهیم داشت …

      و تنها نوید این رو بهت میدم که خدا با مومنان است …

      اگر بر این ترس با توکل به خدا غلبه کردی و به جای فرار ازش باهاش دوست شدی

      مطمین باش پاداشی بزرگ برات در راه داره …

      چون خدا عاشق نعمت دادنه

      ولی چون سیستمه ، سیستم میگه هر عمل عکس العملی داره

      و این کاری که تو کردی عکس العملی فراتر از عمل تو خواهد داشت

      عاشقتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        ساناز گفته:
        مدت عضویت: 2200 روز

        درود خداوندم به وجودِ پر از عشق و نور و ‌مهرت عزیزم💖💖💖

        تو فوق العاده

        نوری

        بینهایت توانمندی

        و جسور….

        تو بهترینِ خودتی که در لحظه با ایمان و عمل صالح داری دست در دست خدا رشد میکنی و در دنیای نور غرق تر میشی..

        عاشقتم که این اتصالهای زیبا و نابِ الهی زیباترین نسبت های زمینیه..

        ممنونم از اینهمه مهر و تحسین

        قطعا اینها هدایت های خداست

        و خدا همه کارش درسته

        الهی که ما هم هر لحظه تسلیم تر باشیم، همرنگ تر باهاش بشیم، و نزدیکتر به منبعِ آگاهی و خیر که خود خداست

        و در این مسیر ابراهیم وار ثابت قدم باشیم..

        برات رؤیای درونت رو در حدِ خدا آرزو میکنم

        💖💖💖💖💖💖💖💖

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا خوشبخت گفته:
      مدت عضویت: 1992 روز

      عزیزمی، بهت افتخارمیکنم که اینقدر شجاعی. خدایا شکرت😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️امیدوارم روبروز موفق ترازروز قبل باشی💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        ساناز گفته:
        مدت عضویت: 2200 روز

        سلام عززززیزززززِ مهربونم💖💖💖😍😍😍😘😘😘

        من عاشششقتم…

        بخدا انقدر لحظه لحظه غرق معجزاتشم ک دیگه نفس کشیدن یادم رفته😄😍💖🎊🎊🎊🎊

        دیشب داشتم با نگین جانم درباره کامنت هامون و نکته های هدایتیش صحبت میکردیم و دقیقا یکیش همین کامنت بود….

        الله اکبر……

        دقیقا مهر تایید و نشانه بود برام که خدا بهم میگه درسته همینه ادامه بده جسورتر و با اطمینان تر😍😍😍😍😍😍

        من فداااااای خدام بشم که انقد خدااااس😘😘😘😘😘😘

        الهی شکر که با خودمون هدایتمون میکنه، که این خود، از خودِ خداست…..

        الحمدالله….

        ممنونم عزززیزم که تو هم دست زیبای خدایی ک دقیقا در زمان مناسب هدایتگر شد…

        💖💖💖💖💖💖💖

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      گل گفته:
      مدت عضویت: 1851 روز

      الله اکبر ب اینهمه درک و دریافت دوره تکاملی ک‌چقدرررر زیبا بیانش کردین.

      {حالا به اینم فکر میکنم که هر چیزی که تو گذشتم بوده، حتی به اشتباه، رشدم داده. تضادی بوده که من خواسته ام رو شناختم و به مسیر درست رسیدم تا الان درست انتخاب کنم. از الان به بعد هم همینه. من در حالِ طیِ تکاملم هستم. شاید انتخابِ الانِ من مسیرِ درستم نباشه اما اگر به تضادی هم برخورد کنم، همین تضاده که منو روشن میکنه، که بهم میگه الان با آگاهی، دانایی و تجربه بیشتر میدونی چی میخوای، و این روندِ تکامل ادامه داره… فقط به دیدِ الخیر فی ما وقع بهش نگاه کن. چون چیزی جز خیر وجود نداره}

      ممنونم این کامنت شما امشب ساعت ۲نصف شب برای من چقدرررررررررر لازم بود ک بدونم اگر الان در یک شرایطی هستم ک دست من نیست و البته دارم آگاهانه توجهاتم رو مثبت نگه میدارم و شادم و آرامش دارم و از طرفی نجواهاااا مدام و مدام از هرچییز ذهن منو میخواد بدست بگیره اینو بدونم ک اگر حتی این بودنم در این شرایط جای درستم نباشه ولی مهم کار کردن روی خودمه و البته همین جا پلی هست برای آینده من برای رسیدن ب رویاهای عالی ک دارم 👌🏻👌🏻👌🏻👏🏻👏🏻. سپاس ساناز جانم ممنونم برای نوشتن الهاامات قلبیت♥️💐

      دلت روشن چراغ قلبت پر نوررررر عزیز دوست داشتنی شجاع و مهربان😍😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2414 روز

    من عاشق تو هستم استاد عزیز که دُر و گوهر از دهنت میباره… از ثانیه به ثانیه ی این فایل لذت بردم و اشک شوق از چشمام سرازیر شد که خدایا شکرت که منو به این مسیر هدایت کردی… یاد افکار خودم قبل از آشنایی با قانون افتادم و یاد این افتادم که من واقعاً گُم بودم… مطمئن نبودم چی میخوام، چجوری میخوام، چیکار باید بکنم، چجوری باید فکر کنم… و هزار تا سوال دیگه…

    ولی الان همه چیز برام واضحه، دلم محکمه، اراده م قویه، خوشحالم، خوشحالم، خوشحالم… خدایا شکرت!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Sara گفته:
    مدت عضویت: 2403 روز

    سلام به دوستان همفرکانسی

    سلام به استاد عزیزم که زیبا زندگی کردن رو به من یاد داد

    و مریم شایسته خوش قلب و عزیزززم که وجودش سرشار از عشق و آرامش و خداست

    استاد چه خوب شد که این فایل رو تهیه کردید بابتش ازتون ممنونم

    سپاسگزار خداونم که من رو در مسیر خواسته ام هر روز هدایت میکنه و هر روز بیشتر و بیشتر الهاماتش رو حس میکنم

    خدارو سپاس میگم که من رو به این سایت هدایت کرد

    هر روز که میگذره و بیشتر و بیشتر فکر میکنم و نشونه ها رو میبینم و بی توجه از کنارشون نمیگذرم،بیشتر میفهمم چرا به این سایت و این مسیر الهی هدایت شدم

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    استاد من چند وقت پیش به یه تضادی برخوردم که در حقیقت خیلی وقت بود که تضاد بود و چیزی بود که منو اذیت میکرد و باعث میشد به خاطرش خودم رو اذیت کنم

    من دوست داشتم تغییرش بدم تا اینکه چند روز پیش واقعا به صورت جدی تری بهش نگاه کردم و تصمیم گرفتم که تغییرش بدم

    گفتم حتما دوره روابط میتونه کمکم کنه

    میدونستم که با کمک این فایل ها و کار کردن جدیتری روی خودم ، خودم رو از وابستگی به دیگران رها کنم

    و اونقدر آزاد و رها از هرچیزی باشم که اطرافم هست

    و خیلی سبک تر با لذت بیشتر و قشنگتر زندگی کنم

    تا اینکه امروز شما این فایل رو منتشر کردید که بر میگرده به همون دوره روابط و آگاهی های اون دوره

    این فایل نشونه ای بود که آره باید روش کار کنم

    که آره جدی بگیریش

    داری راهو درست میری

    خداروشکر،خداروشکر

    جدیدا هم یه احساسی پیدا کردم که منو یاد خاطره که که استاد از تکاملشون تعریف کرده بودن میندازه

    استاد یادمه گفته بودین چند سال پیش که داشتین روی خودتون کار میکردین و همینطوری روز به روز فرکانسها و مدارتون بالا تر میرفت دیگه نمیتونستین با دوستان قدیمیتون که زمانی از بودن با اونها لذت میبردین،همراه و دوست بمونین

    خودتون احساس کردین که دیگ اون جمع جای شما نیست.

    دیگه نمیتونین با همون حرفای قبلی که کلی باهاشون میخندیدن وقت بگذرونین و خوش باشین

    دیگه اون حرفا اون اعمال واون جمع رو مناسب خودتون ندیدین و اون افراد و اون جمعشون رو ترک کردین و دیگ در جمعشون نبودین

    بعد بیشتر روی خودتون کار کردین

    و خدا آدمهای بهتری رو سر راه شما قرار داد

    شما خودتون رو لایق آدمهای بهتری کرده بودین

    و خدا و جهان به طور کاملا دقیق و بدون هیچ خطا و انحرافی این چینش رو طوری انجام داد که آدمهای مناسب فرکانسهای ارسالی شما با شما ملاقات کنن

    یه مدتیه که این خاطرتون همیشه تو ذهنمه خیلی به یاد میارمش

    و جالب اینه که احساس میکنم دارم خاطرتون رو در زندگی خودم تجربه میکنم

    احساس اون موقعتون رو درک میکنم

    چون منم دیگ در جمع دوستان قبلی خودم نمیخوام باشم

    اصلا نمیتونم باشم

    چون همفرکانس نیستیم دیگ

    وااقعا یه همیچین احساسی دارم

    احساس میکنم دیگ از حرف زدنهای الکی و پرسه زدنهای بی مورد و کارهایی که با اون آدمها میکردم نمیتونم لذت ببرم ، ینی دیگ اون کارها الان برام جذاب نیستن دیگ کار لذت بخشی نیستن

    و اینکه اون آدمها چیزهایی که من توجه میکنم نوجه نمیکنن یا اینطوری بگم زیبایی هایی که من کککککلللللللیییییی براشون ذوووق میکنم توجه اونها رو جلب نمیکنه و براشون هیجان انگیز نیست(نه به اندازه من) و من برای وقت گذروندن با اونها دیگ مشتاق نیستم و ترجیح میدم تنها باشم تا با چنین افرادی

    نمیگم اونا آدمهای بدی ان نه میگم مثل دو تا تیکه پازل نمیتونیم با هم جفت و جور باشیم و مناسب هم

    و یه چنین تفاوتی رو بین دوستام هم حس میکنم

    اینکه یکیشون با من همفکر تر هست تا بقیه

    و همزمان با این احساس خواسته ای در من شکل گرفت که براش خیلی مشتااقمم و اون اینه که من میخوام دوستان جدیدی پیدا کنم دوستانی که در این زمان با من همفرکانس و هم مدار باشن و دوستانی که قانون رو بدونن دوستانی که عباسمنشی باشن توی این مسیر الهی باشن

    توحیدی باشن کسایی که با دیدنشون ایمانم بیشتر بشه

    حالا دیگ میخوام که تجربه های جدیدی داشته باشم

    و برای همینم خیلی دوست دارم و مشتاق و هیجازده هستم بدونم خداوند در مسیر تحقق خواسته ام چه کی رو سر راه من قرار میده

    خدایا شکرت به خاطر قانون تکامل

    خدایا شکرت

    خداروشکر که دارم تکاملمو طی میکنم خداروشکر که دارم جدی تر میشم تو رسیدن به خواسته ها

    خداروشکر خداروشکر به خاطر این فایل

    خداروشکر که تونستم این خاطرتون رو بشنوم استاد

    خداروشکر فهمیدم و درک کردم که همه اینها نشونس

    خدایا شکرت

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت به خاطر نشونه ها ت هدایت هات قوانیین دقیق و بی نقصت

    خدایا سپاسگزارم به خاطر وجود مریم جان که الگوی یه زن خوب و مستقل و آزاد هست

    خداروشکر به خاطر وجود استاد

    خداروشکر که استاد و مریم جان رو در کنار هم میبینیم

    خداروشکر که به مسیری هدایت شدم که بتونم با کمک فایل ها و آگاهی ها روی خودم کار کنم و خودم رو از قفس وابستگی ها رها کنم

    استاد من همیشه دوست داشتم آزاد باشم

    وقتی کامنت دوست عزیزمون مرضیه خانوم رو خوندم فهمیدم من هم همیشه آزادی رو میخواستم

    رهایی از هر چیزی هر نوع وابستگی هر نوع محدودیت

    خدایا شکرت به خاطر کامنت های بچه ها که کلللییی آگاهی از طریقشون به من میدی خدایا شکرت

    منم همیشه یه حس اطمینان قلبی دارم حسی که از وقتی که خیلی کوچیک بودم با من بوده و هست حسی که از اعماق قلبم میاد و اون وقتها که بچه بودم میدونستم یه حسیه که به من میگه یکی هست که مواظبمه

    یکی هست که نمیذاره هیج اتفاقی واسم بیوفته

    یه حسی که همیشه میدونستم هست و هیچ وقت هم از بین نمیره

    میدونستم خداست

    میدونم که خدای درونمه

    میدونم که حسی هست که هیچ وقت از بین نمیره اون موقع هاکه اینطوری خدارو نشناخته بودم از بین نرفت ولی حالا که قطعا این اطمینان باقی خواهد ماند

    خدای من سپاسگزارم که همیشه حواست به من هست.

    به خاطر همین حس بود که همیشه وقتی که از یه اتفاق ناخواسته جون سالم به در میبردم قلبمو میدیدم که به من لبخند میزنه و میگه دیدی گفتم من مواظبتم .

    انگار خودم با خودم حرف میزدم ولی خودم نبودم همه اینهارو با همون فهم کودکانه حس میکردم

    به خاطر این حس بود که دوست نداشتم کسی نگرانم باشه

    دوست داشتم همه بدونن که من میتونم مواظب خودم باشم

    که من میتونم بر ترسهام غلبه کنم که من میتونم از پسش بر بیام

    که خدا حواسش به من هست

    به همین خاطر من هم سعی میکردم نگران کسی نباشم

    اگه مادرم تنها بود و از خرید بر میگشت نگرانش نمیشدم میگفتم اون خودش عقل داره و میتونه مواظب خودش باشه یه چیزی در درونم میگفت اون چیزی که مواظب منه مواظب مادرمم هست

    الان که فکر میکنم میبینم چنین فکری چنین حسهایی من رو به این مسیر هدایت کردن

    اینکه چقدر درست فکر میکردم اینکه چقدر سپاسگزار خداوندم که قبل از اینکه کار کردن روی خودم سخت تر بشه من رو وارد این مسیر کرد

    چون هر چه قدر که بزرگتر میشم ترسها و نگرانی ها الکی و بی مورد بیشتر میشن ولیی حالامیدونم که با کار کردن روی خودم با کمک خدا و آگاهی های استاد و ایجاد باورهای درست و مناسب از مرز ترسها و محدودیت ها گذر میکنم

    استاد من هم دوست دارم رابطه ای مثل رابطه شما و عزیزدلتون داشته باشم

    رابطه ای که توش دوتا آدم آزاد و رها بدون اینکه با زنجیر وابستگی به هم وصل بشن به انتخاب خودشون در کنار هم باشن

    اینکه کسی مسئول خوشبختی دیگری نباشه ولی بودنشون در کنار هم ، در زندگی هم جزو خوشبختیشون به حساب بیاد

    استاد اونجاایی که گفتین مریم خانوم بعضی شبها میخواستن که تو شکارگاه بخوابن من رو واقعا به تحسین وا داشت چقدر این زن شجاع هست چقدر دوست داره که از محدودیتهاش عبور کنه

    چقدر ایمانش قوی هست که تنها اونم شب رو تو محیط وحشی بگذرونه چه توکل قوی داره

    خدایا شکرت بابت همچین الگو و نمونه از ایمان و توکل

    استاد دم شما گرم چقدر قشنگ خواسشون رو پذیرفتین

    چه قدر میشه حس عشق و اعتماد و احترام به خواسته ها و تفاوت ها ی یکدیگه رو در رابطتون دید

    من میخوام انقدر روی خودم کار کنم که خودم رو لایق فردی با چنین ویژگی هایی کنم

    من هم دلم میخواد مثل شما آزاد و رها و بدون هیچ قید و بندی زندگی کنم

    دوست دارم با چنین رابطه ای حتی آزاد تر و متوکل تر بشم بر خلاف تصور بعضی از افراد که میگن ازدواج محدودیته و برای آدم مسئولیت زیادی رو به همراه داره

    دقیقا شما و خانم شایسته دارین به صورت عملی این باور رو نقض میکنین

    خانوم شایسته هم کارهای خونه رو انجام میده هم روی سایت کار میکنه هم پا به پای شما تجربه های مختلف رو زندگی میکنه و همشون رو با عشق انجام میده و ازشون لذت میبره

    این ها همه مریم خانوم رو قوی تر میکنن و ایشون هیچ وقت اعتراضی ندارن چون باورهاشون رو درست کردن

    چون روی خودشون کار کردن و از تک تک لحظه هاشون لذت میبرن

    استاد گفتین شما همیشه خواسته هاتون در همه زمینه ها بالاترین استاندارد هست

    استاد من هم میخوام که بهترین رابطه عاطفی که میتونم تصور کنم رو داشته باشم

    من لایق بهترین ها هستم من باور دارم که توانایی بدست آوردنشون هم دارم کافیه باور ها قدرت مند کننده رو در خودم بسازم اونوقت هست که بدستشون میارم

    وقتی شما تونستین که از اون وضعیت بندر عباس به چنین بهشتی در مکان و زمان و رابطه و ثروت برسین من هم میتونم.

    من باور دارم که خدا همراه منه و همیشه من رو یاری میکنه و باعث میشه تمام کارم هام به راحتی انجام بشه و پیش بره

    من باور دارم خدا هر لحظه به من الهام میکنه و ایده های بهتر و بهتر رو به قلب من میگه و من میتونم و با اجرای اونها در مسیر تکاملم قدم بردارم و این مسیر رو با یاری الله با لذت طی کنم.

    من هم دوست دارم به بهترین رابطه عاشقانه و عاطفی رو داشته باشم

    من هم میخوام یه آدم آزاد و غنی از نظر مالی باشم

    من هم میخوام از محصولات و لوازم زندگی بهترین هاش رو داشته باشم به بهترین ها فکر میکنم و اونها رو بدست میارم..

    من هم میخوام در کار و حرفه خودم بهترین باشم و میشم.

    من هم میخوام در رسیدن به هدفمم به خاطر کوچک بودن ظرف وجودم و باورهای نادرستم هدفم رو کوچک نکنم بلکه باورهام رو بزرگ کنم.

    و به بهترین سطح در حرفه ی خودم برسم

    من باور دارم که میشود

    برای من هیچ غیر ممکنی وجود ندارد

    خدایاشکرت بابت تمام این آگاهی ها

    به خاطر این انسان های بزرگوار و بندگان عزیزت که

    عاشقانه به ما آگاهی هاشون رو به صورت عملی آموزش میدن

    خدارو شکر که مصمم تر شدم

    خداروشکر که عاشقتم خدا

    خداروشکر که درک میکنم کار کردن روی باورهام نتیجه میده و اینو باورش دارم

    خداروشکر

    خداروشکر

    خداروشکر

    عاشقتونم

    در پناه خدا شاد و سلامت باشید♥️🌎✈✈✈✈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      ساناز گفته:
      مدت عضویت: 2200 روز

      به نامِ پروردگارِ جهانیان💖

      سلام عزیزِ دلِ خدا، عزیزِ دلِ من💖😘

      پیامت رو که میخوندم احساس میکردم حرفهای ناگفتهٔ من هم بود، و باعث شد یه نکته خیلی مهمی رو بفهمم. آخه فرقه بینِ دونستن و فهمیدن.. حسش کردم حقیقتاً.💖

      ما بچه های سایت هم فرکانسی هایی هستیم که در یک جهانِ بینهایتِ نور به سمتِ منبعِ اصلیِ نور، منبع همهٔ خیر ها، در حرکتیم. هر کدوم از ما در یک مدار مشخص مطابق با باورهای اون لحظه مون که البته در حالِ رشد و پرنور شدنه. و زمانی که هر کدوم از ما بقول دوستان رد پایی از خودمون به جا میذاریم و پیامی می نگاریم، و هم فرکانسی های دیگمون میخوننش، درواقع داریم حرفهای ناگفتهٔ همدیگه رو میگیم، و با خوندنشون تکرارش میکنیم و تکرار قدرتمندترش میکنه، و هر یک نفر که به این چرخه اضافه بشه قدرت بیشتر میشه، تکرارِ زیبایی ها، تحسین ها، شکرگزاری ها… قدرت بیشتر بشه ما توانمند‌تر و بزرگتر میشیم، قدرتِ بیشتر یعنی سرعتِ بیشتر، یعنی نزدیکتر شدن به سرعتِ نور، یعنی زودتر و آسانتر شدن، یعنی به اصل نزدیک و نزدیکتر شدن. و اصل خداست💖

      تحسینت میکنم، دوستت دارم و بینهایت ازت سپاسگزارم که نوشتنت قدرتمندترمون میکنه💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2456 روز

      بنام خدایی که بشدت کافیست

      سلام سارای نازنین، دوست ارزشمندم

      نوووووش وجودت این آگاهی های ناااابی که بدست اوردی، آگاهی هایی که کهنه نمیشن

      واقعا خیلی خوبه که ما فقط خودمون رو رشد بدیم و بزرگتر کنیم، خدا خودش یا چنان دقتی اون آدمها و نعمت ها و ثروت هایی که همین الانش هم همه شون هست ولی کافیه ما با کار کردن روی خودمون تو مدارشون قرار بگیریم

      دقیقا منم سارا جون، تقریبا ۶ماه پیش که یه دفعه دیدم تو یه گروه که همه دخترای دبیرستان با هم بودیم اضافه شدم، همون روز اول در حد سلام و چه خوب شد همدیگر زو پیدا کردیم بعد چند سال منم جواب پیام ها رو میدادم ولی هر روز که گذشت احساس کردم اصلا خیلی سنگینه واسم اون انرژی که فقط فعلا در حد یه گروه بود ولی دیگه بقول استاد وقتی قشنگ روی خودم کار میکنم دیگه اون آلارم هایی که بهت گفته میشه صداش واست واضح و می فهمی اش و این شد که بدون اینکه نیاز ببینم مثلا عذرخواهی کنم که ببخشید من خارج میشم از گروه خارج شدم، با اینکه این کار هم یه هفته ای با خودم کلنجار میرفتم ولی دیگه قشنگ ذهنو که واسم خودنمایی میکرد ناک اوت کردم🙅😂 و از اون گروه خارج شدم

      خدایا شکرت

      سارا جان هر لحظه ات شادتر و سلامت تر و ثروتمندتر دوست ارزشمندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    زهرا خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1992 روز

    سلام، خدای من، میدونید، من واقعا این مشکلاتو داشتم، اما دارم تبدیلشون میکنم به شکلات😉و خیلی لذت بردم از نوع رابطه ای که درموردش حرف زدین. اینکه شما به علاقمندیهاتون میپردازین و مریم جان هم به علاقمندیهاش. وهیچکدوم فرد مقابل رو ملزم نمیکنید که مثل خودتون فکرکنه. عالیه استاد عالیه.

    ولی یه موضوعی هست، استاد عزیزم، مساله رنگ و بوی مذهبیه. نه عشق! که متاسفانه خودمن بخاطر رمانهای بیخودی که زیادمیخوندم، واقعا این حسو داشتم که کسیکه عاشقه، طبیعتا گیرمیده، طبیعتا چون مرد باغیرته، حساسه و ووووو…. الان دارم یاد میگیرم که اینطور نیست. استاد خواهش میکنم ازلحاظ مذهبی، این مسائلو بیشتر توضیح بدین. به هرحال شما بعنوان یک مرد، بهتراز اخلاقیات و احساسات یک مرد آگاهین و توضیحاتتون موثره. من که از وقتی صحبتای شماشنیدم واقعا رها شدم. هرچند باز یک سری مسائلمو حل نکردم که تلاش میکنم حلشون کنم. مثلا فکرمیکردم هروقت بخواهم ازخانه برم بیرون، باید حتما همسرم بدونه، واگرراضی نباشه من مورد لعن خداوند قرارمیگیرم🤣🤣🤣خلاصه واقعا هم اکثرا بهم میگفت نرو، خودم خرید میکنم یا خودم میبرمت و،،،، اما ازوقتی صحبتای شما رو گوش دادم، دیگه خودم میرم، خرید میکنم، و بعدا بهش میگم و جالبه، هیچی نمیگه. (مخالفتی نداره!) چون من ازقبل هم معتقد بودم که بعنوان یک انسان، عقل دارم، شعوردارم، میدونم چطوررفتارکنم که احترام بهم گذاشته بشه، پس چرا باید هرجامیرم، اسکورت داشته باشم🙄🙄🙄🙄ولی بخاطراون عقاید اشتباه، اون مشکلاتو داشتم.

    استاد، یه سوال دارم، من از بعضی چیزها حرص میخورم هرچند بخودم میگم :خودت جذب کردی، خودتم باید حلش کنی و مقصر، همسرت نیست. مثلا کارتونایی که میذارم بچه ها ببینن، تامیبینه، سریع حرفای یک عده تندروی متعصب رو میزنه که این فلان مشکلو داره، بهمان مشکلو داره🤣🤣🤣🤣🤣قبلنا بهش میگفتم خود من، ازبچگی بااین کارتونای خارجی بزرگ شدم اما هرگز روم اثر بد نداشت بابا🤣🤣🤣ولی خب کاری نمیشه کرد خیلی تحت تاثیر این حرفاست. فقط من این وسط دارم الکی حرص میخورم🤣🤣🤣چون واقعا بعنوان یک مادرقانون جذبی، میفهمم که بین کارتونای ایرانی و خارجی، چه تفاوت های فاحشی هست. چقدر کارتونهای خارجی، دوستی باطبیعت، وصل شدن به منبع (هرچند اونا اسم دیگه ای روش بذارن) و اعتمادبنفس و عزت نفس رو درکنار صلح و ارامش، به بچه ها یاد میده. اینو من کاملا درک میکنم. منی که خب خودم هم یه مدت تحت تاثیراون صحبتا و تفاسیر کارتونها بودم! انگارازوقتی بچه دارشدم و برام تربیت بچه مهم شده، بهترمیفهمم پیامهای کارتونهارو، پیامهایی که واقعا درست هستن. و استاد چون دوتاپسرهم دارم، تربیت درستشون برام مهمه و میخوام دوتاپسر خوب مثبت تربیت کنم، اینو همسرم قبول نداره و مسخره میکنه. ومنم تلاش میکنم باورهای مثبتمو حفظ کنم، ازتون میخوام، یه فایل هم درباره ی این مسائل ضبط کنید. من بعنوان یک مادر، چه کاری ازم برمیاد؟ فقط خودم، باورهامو درست کنم، همه چی درست میشه؟ این خیلی خوبه. ولی نیازدارم شما درموردش بیشترصحبت کنید تا ایمانم قویتربشه. متشکرم😍😍😍😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2770 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت شما استاد عزیزم

    نمیدونم چجوری حسمو بیان کنم، ولی تنها چیزی که میتونم بگم، اینه که از ثانیه اول فایل، تا اون آخرش، فقط چند تا جمله ورد زبونم شده بود :(من عاشقتم) (بهتون ایمان دارم استاد جون) (حرفاتون رو مثل وحی منزل میپذیرم). و فقط میتونم بگم که سرا پا گوش بودم و فقط میتونستم ببینم و بشنوم و تایید کنم و تحسین کنم و یاد بگیرم. انگار دانش آموزی هستم که رفتم سر سطح بالاترین کلاس علمی جهان، و تنها کاری که ازم برمیاد اینه که فقط یه گوشه ی دنجی گیر بیارم، بشینم و فقط یاد بگیرم. همین

    واقعا ذهنم و قلبم الان با هم دارن همینو میگن. باید روی خودت کار کنی…باید روی خودت کار کنی…نگران بودن؟؟؟؟؟؟؟

    باید روی خودت کار کنی…

    دستتون همیشه در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    رومینا نقدی گفته:
    مدت عضویت: 2154 روز

    سلام به استادعزیزمم و مریم شایسته عزیز واقعا عالی بود من گاهی که ویدیوهای شمارو میبینم از شدت شوق و هم فکری با شما اشک میریزمم همیشه لذت میبرم و جالبه بدونین من مدتهاس تنها هستم و اتفاقا با خودم بسیار در صلحم و به بودن با هر دوستی یا شخصی راضی نیستم و خیلی زیبا هر لحظه که سوالی در ذهنم میاد به جوابش هدایت میشم و با جدیت به مسیر خودم ادامه میدم و به هدایت خدا ایمان دارم اینکه خدا همه چیو عالی میچینه کنار هم باور دارم ممن ادم احساساتی هستم ولی خدارو صد هزار مرتبه شکر تونستم این احساس رو کنترل شده کنم و بیشتر حس عشق رو به سمت خودم و موارد مثبت سوق بدم و تا حدی موفق شدم ولی بسیار سفر باید تا پخته شود خامی خیلی بیشتر بیشتر باید رو خودم کار کنم چون هنوز هم خیلی ایراد دارم که باید درستش کنم عاشقانه دوستتون دارم و به خدا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علی یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 3794 روز

    سلام به شما استاد عزیز و همه دوستان گل و عزیزم

    بسیار محکم و خالصانه و عالی صحبت کردید

    اگر هم عیبهایی در روابط داریم در این فایل بیشتر به ما گفته شد

    تحسینتون میکنم بالخصوص عدم وابستگیتون به هیچ چیز و هیچ کس و هیچ جا

    وابستگی ترمز بسیار بزرگی است در مقابل حرکت کردن

    شما میگویید و انجام میدهید

    شما عالی هستید

    هیچ نیازی هم به تحسین کردن من و دیگر دوستان ندارید

    شما یک سبک شخصی ای برای خودتون انتخاب کرده اید که من و دیگر دوستانی که در این مدار هستیم نیازمند این نوع تفکرِ توحیدی هستیم

    توحید با عدم وابستگی یک رابطه کاملا مستقیم داره

    برای من هم هنوز خیلی سخته که 2 یا 3 ماه از عشقم دور باشم و برم دور آمریکا برای گردش

    من هنوز نمیتونم اینو در خودم ببینم این همه زمان اون هم تنها

    البته که یکسری باورهای اشتباهی هم پشتش دارم که منو از فکر کردن به این نحوه تصمیم میترسونه

    ممنون بابت این فایل عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    نسترن بهداروند گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    سلام به قلب و روح زیبایتان ای استادترین استادی که تا به حال داشته ام.

    سلام به شما ای بنده ی زیبای رب زیبایم.

    استاد جان،من هر روز بیش از قبل عشقتون رو به بچه های سایته رویایی مون، درک میکنم.

    استاد شما واقعا عاشقی. جز عشق چیزی نمیتونه این همه عشق و مودت رو در ما بچه های عباسمنشی ایجاد کنه.

    چقدر هر بار با دیدنتون قوی‌تر شدنتون، ملموس تر دیده میشه.

    استاد جانه دلم تحسینتون میکنم که هر بار استاندارد هاتون بالاتر میرن.

    من خودم رو هم تحسین میکنم که خداوند جانانم، هدایتم کرد به سمت شما و من با آغوش باز پذیرای این همه دل آگاهی شدم.

    زیبا و مهربان استادم،شما جز سپاسگزاری هایم از خداوند مهربانم شده اید.

    من لذت میبرم از اینکه آنقدر حدود و ویژگی های وجودتون رو با صلابت و با افتخار، اعلام میکنید.

    آزادی،احساس خوب، آرامش، سلامت، ثروت،روابط عاشقانه و البته محترمانه با تمام انسانهای زندگیتون، شما رو برای من تبدیل به یک الگو کرده.

    عزت نفستون تحسین برانگیزه که با قدرت تمام،در حال پذیرش خودتون هستین، نه پذیروندنه دیگرون به خودتون. آزادی آزادی چه واژه ی رهایی بخشیست.

    چه دنیای زیبایی ساخته اید، الگوی من.

    سخاوت و عشقتون نسبت به تمام انسان ها برای من دلچسبه، روح افزاست که میبینم و سعی میکنم ببینم و درک کنم که اصلا رابطه یعنی چه.

    چه قدر حض کردم که گفتین اگر کسی در رابطه با من میخواست گوشی من رو چک کنه، دیگه تمام.چقدر شما حدودتون رو مشخص کردین. چقدر خوب شناختی مرز احترام گذاشتن به حریمتون و تفاوت عشق و بازیگر عشق پوشالی بودن رو.

    الله من چقدر با تو بودن، رها می‌کند از قیود و نگرانی ها. اصلا با تو بودن همه چیز است. خدای من از تو میخواهم که کمکمان کنی تا بفهمیم و بخوانیم فکر و قوانین تو را ای الرحم الراحمین و عمل صالح انجام دهیم.

    استاد عزیزم، ایمان و عمل صالح چه غوغایی بپا کرده در روح و روانم.

    خدایا شکرت بخاطر قلبهای روشنی که هدایتگر شون تویی.

    خدای من از تو میخواهم که تو بشوی همه چیزم،خدایا از تو میخواهم من بشوم تمام خود تو.،اما درک کنم که تکامل میخواهم.

    چقدر هربار این جملات آرامم میکند:ما را به راه راست هدایت کن، به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه گمراهان.

    در پناه یکتا تکیه گاه عالم هستی،سعادتمند دنیا و آخرت باشیم🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: