عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس ‌منش - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

به نام رب وهاب و هدایتگرم

سلام به دوستان عزیزم

روز 105 ام سفرنامه

خدایا شکرت برای قرار گرفتن در مدار آگاهی های این فایل

استاد عزیزم من این فایل رو تقریبا یک ماه پیش دانلود کردم و گذاشتم تو گوشیم که ببینم ولی وقت نشد

تا اینکه امروز به بهترین شکل در بهترین زمان بش رسیدم از طریق این سفرنامه فوق العاده

قبلا یعنی پارسال این فایل رو قبل از خواب می دیدم چون عاااااشقش بودم استاد

دقیقا همون چیزی بود که باید راجع بش تصویرسازی میکردم و میخواستم حرفاش تثبیت بشه

و همیشه حرفاتون تو ذهنم بود و هست از پارسال

ولی الان که این فایل رو دیدم ذوق و شوق بیشتری در درکش داشتم

و جملات بیشتری از توش درآوردم که بش عمل کنم

و دقیقا سه چهار روزی میشه مثل یک آگاهی ای که درک شده باشه انگار از قبل میدونستمش

هی مدام تکرار میشد توی ذهنم که استاد راست میگه نباید کسی رو انتخاب کنیم یا دست روی کسی بزاریم که بگیم فلانی

اینجور یعنی انگار به ساز و کار جهان اعتقاد نداریم، انگار همون بی ایمانیس

اگر من واقعا میخوام قاون مند تو زندگیم باشم

و میخوام طبق قانون عمل کنم باید همین چیزی که هست رو بش عمل کنم

یعنی دیگه نگم فلانی نیام به زور سعی کنم به قول خارجیا make something out of it تقلا نداریم، تلاش برای نگه داشتن و یا بدست آوردن چیزی نداریم

باید راحت بدست بیاد، باید تجربش راحت باشه اگر اینجور نیست من مشکل دارم باید مسائل و مشکلات شخصیتیم رو برطرف کنم، باورهام رو قدرتمند کنم، باورهایی که بم آزادی عمل بده، لذت بیشتری بم بده

ترمز هام رو شناسایی کنم، مهارت هام رو بهتر کنم، خودم بهتر بشم، همونجور که میخوام بقیه بام باشن

و بیام قبول کنم اوکی من یه آدمیم یه جاهایی مشکل دارم ضعف دارم

و من وقتی قبول کردم که همچنین آدمی هستم راه حل ها خودشون رو نشون دادن

وقتی از خدا خواستم هدایتم کنه برای اینکه روابط ایجاد کنم با آدم های جدید آشنا بشم

خداوند هر بار هدایتم کرد به راه حل هایی از طریق ایجاد باورهایی درست و شناسایی ترمز

بطوریکه خواهرهای من از معاشرتی که من دارم با دوتا پسر جوان افرادی که بدون هیچ تلاشی سلایقشون یجورایی 80 درصد 90 درصد شبیه من هستند

و این وقتی رخ داد، که من گفتم چرال این چیزی که میخوام نیست، پس ترمز هست

ترمز رو به یاری الله شناسایی کردم و به بهترین شکل از طریق تضاد و شناسایی ترمز تحسین دیگران در برقراری روابط نتایج داره رخ میده

و خدا رو هزاران بار شکر می کنم برای تضاد ها واقعا شکر می کنم که هر بار داره به بهترین شکل هدایتم میکنه

تازه میفهمم چی میخوام و برای اون خواسته خودم باید چجوری باشم

هزاران بار خدا رو شکر می کنم که هر بار راهنماییم می کنه که الان اینجوری شد برای این ترمز بود این باور بود

و به بهترین شکل سعی می کنم مهارتم رو در اون مورد افزایش بدم

چون واقعا نمیشه ازش گذشت من باید در روابطم جوری باشم که میخوام بقیه با من باشن

من میخوام به قانون اعتماد کنم که زندگی راحت تری رو تجربه کنم

میخوام به خدا ایمان داشته باشم که راحت تر باشم

که تقلا نکنم که مثل هلو همه چی بیاد تو زندگیم

من روی خودم کار می کنم، خودم رو لایق می کنم

و دقیقا دیشب بود که بار خدا گفت تو از من کم میخوای

تو برقراری رابطه نگاهت محدوده چسبیدی به همین نوک دماغت و اینو نمیدونی تجربه کردن چیزی که واقعا تهه قلبت میخوای با این چیزی که الان میخوای هیچ فرقی نداره برام ایجادش

ولی این باوره تو که اون چیزی که تهه قلبته رو من نمیتونم بدم، پس بچسبم به همین چیزی که از نظرت در دسترسه

و گفتم واقعا من میخوام بهترین چیزا رو تجربه کنم من زیاد میخوام تو بهترین حالت هم میخوام

و بعد استاد گفتن من تو روابط بهترین رو میخوام، استانداردهای بالا رو میخوام

و واقعا همینطور باید باشه این یعنی ایمان به خدا

ایمان به اینکه خداوند به وعدش عمل می کنه اگر من به وعدم عمل کنم اگر ازش بخوام اگر اجابتش کنم اگر ازش راهنمایی بگیرم از مشاور رایگان بهترین مشاور رایگان و آگاه به تماااااااام جهان هستی بیام ازش بخوام زیاد بخوام بعد هدایت بخوام آقا الان برای این خواسته من باید چیکار کنم، چه باوری نیازه، الان در حد و اندازه خودم قدمی که باید برداشته بشه چیه، مسیر آسونه چیه، مسیر راحته چیه

خدایا شکرت استاد این چند وقت همش ترمزی که پیدا کرده بودم رو دوست داشتم برطرف بشه و الان با حرفای شما چقدر من آرامش پیدا کردم

چقدر منطق قوانین خداوند آرامش ده هستن

چقدر همه چیز خوبه با این قوانین چقدر همه چیز عالیه اگر من ایمان داشته باشم و عمل کنم

وقتی من روی خودم کار می کنم، تلاش می کنم باورهای بهتری داشته باشم، خودم رو لایق می کنم با بهبود دائمی روی خودم، همه چیز رو کامل بسپارم به خدا، خداوند تمام المنت های مناسب رو دورم میچینه، یا اینکه من برمیداره میزاره وسط بهترین ها، به اندازه ای که من بهترین باشم و بخوام بهترین باشم و در جهتش عمل کنم، ایمان داشته باشم که خدا کارش رو بلده پس نیازه به نگرانی در هیییییییچ موردی از سمتم نیست.

استاد زیبای من و مریم جان عزیزم که از دیدن روی ماهتون چقدر لذت میبرم دیروز با فایل روز 104 ام که همش میگفتم آقا من این نوع رابطه را میخوام، من اینجوری میخوام و داشتم با خواهرم حرف میزدم گفتم آقا من میخوام همسر دقیقا همین باشه عین استاد :) و رابطم این مدلی باشه با شور و شعف میگفتم

استاد هزاران بار از وجود شما و مریم جان و این سایت و این دوستان فوق العاده سپاس گزارم

بهترین اتفاق زندگی من عااااشقتونم

و عاشق خداوندم که من رو به سمت شما هدایت کرد من باید بگم به خدا من خواستم هدایت بشم نجات پیدا کنم تو من رو با استاد آشنا کردی پس قطعا تو همه چیز همهههه چیز من رو با این بهترین ها آشنا می کنه، این باور باید از طریق این هدایت به وجود بیاد، این الگو برای من برای این باور که اگر واقعا چیزی رو بخوام و واقعا ایمان داشته باشم که کار جهان اینه که برام ایجادش کنه، و من روی خودم کار کنم و احساس خوب داشته باشم، و احساس خوب پشتوانه ای مثل کنترل ذهن و باورهای درست میخواد، پس خداوند هم به بهترین شکل ایجادش می کنه

عاشقتم خداااااا

در پناه الله یکتا باشید.