«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است.

هر زمان که آیه‌ای درباره ابراهیم می‌خوانم، به وضوح می بینم که جنسِ این آیات متفاوت است. یک عشق ناب میان خالق و مخلوق است. هر زمان که واردِ قرآن می شوم و با نامِ ابراهیم روبرو می شوم، شخصیتِ این انسان، مرا به وجد می آورد:

شیوه ی تسلیم بودنش در برابر ربّ. شیوه موحد بودنش. حنیف بودنش همه‌ی رفتارهای این انسان، وجودم را به شدّت متحول می کند.

برای من، ابراهیم، نمادِ یکتاپرستیِ ناب است. یکتاپرستی ای که آنچنان در وجودش به درستی ریشه دوانده، آنچنان عمیقاً جزئی از شخصیتِ وجودی اش شده، که او را تسلیم ِ امر ربّ گردانیده، آنچنان ربّ را بعنوانِ نیروی برتر که مدیریت همه ی جهان به دستِ اوست، که محافظِ هر جنبنده ای است، که بدونِ اذنش برگی از درخت نمی افتد، باور دارد، که می تواند از هر آنچه که با “تسلیم بودنش در برابر ربّ” مغایر است، دست بشوید.

می تواند بی هیچ تردیدی درباره درستی یا نادرستی عملش، مملو از یقین، هاجر و طفلِ شیرخواره اش را در بیابان رها کند و با اعتماد به ربّ، فرزندش را به قربانگاه ببرد و از همه ی امتحانات، سر بلند بیرون بیاید و تا آنجا پیش می‌رود که می تواند خلیل الله و رفیق خداوند باشد.

هیچ چیز حتی جانِ فرزندش، قادر نیست ذره ای تردید در اعتمادِ او به ربّ، ایجاد کند.

به راستی ابراهیم کیست؟

کدامیک از ما قادر است تا آن اندازه تسلیم امرِ ربّ باشد، که فرزندش را قربانی کند؟

بی دلیل نیست که خداوند در قرآن از هر فرصتی که پیش می‌آید، به گونه‌ای از ابراهیم یاد می کند، که ما در صحبت هایمان از دوست‌داشتنی‌ترین آدمِ زندگی مان. در هر مناسبتی که در قرآن پیش آمده، خداوند به نوعی خاص او را اسوه‌ای حسنه می‌خواند.

همواره آرزویم این است که ایمانِ راستین ابراهیم و تسلیم بودنش در برابر ربّ، اولویت اصلیِ زندگی‌ام باشد. بتوانم آن را در رفتارم بروز دهم و نیز بتوانم آن را به شما و همه‌ی افرادی که می‌خواهند خوب زندگی کنند و کمک کنند که جهان جای بهتری برای زندگی باشد، توصیه کنم. زیرا همواره به خودم می‌گویم، اگر ابراهیم توانسته رفیق خداوند باشد، ما هم می‌وانیم.

اگر او به چنین حدّی از اعتماد و تسلیم در برابر خداوند رسیده، ما نیز می توانیم. زیرا هیچ چیز نمی تواند از این بالاتر باشد، که انسان، پایه های تمامِ زندگی اش را بر اعتماد به قدرتی بچیند و رفیق نیرویی باشد که برگی بدون اذنش از درخت نمی افتد و اتصالمان با او دائمی است.

اعتمادی که سبب بشود ، افسار ۱۰۰درصدِ زندگی‌مان را به این نیرو بسپاریم و به پشتوانه‌ی اهدانا الصراط المستقیم، از عهده‌ی کنترل ذهن‌مان در هر شرایطی برآییم، از مرز ترس ها و محدودیت های ذهنی مان فراتر برویم تا هم فرکانس با صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالّین بشویم.

اعتمادی که چنان شرک را از وجودمان بزداید که از ما خلیل اللهِ دیگری، بسازد.

پیام  ابراهیم از قربانی کردن فرزندش، چیزی نیست جز:

«آموختنِ این جنس از  اعتماد به خداوند و توانایی اجرای آن در عمل»


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    214MB
    18 دقیقه
  • فایل صوتی «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش
    16MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهشید» در این صفحه: 6
  1. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    فایل نشانه دیروز من: «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش

    سلام به اساتید عزیزم

    سلام به دوستان خوبم

    وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا ﴿١٢5﴾

    و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است، و از آیین ابراهیم یکتاپرست حق گرا پیروی کرده است؟ و خدا ابراهیم را دوست خود گرفت. (سوره نساء- آیه 125)

    عید قربان، بزرگترین عید مسلمانان جهانه.

    مقام حضرت ابراهیم در قرآن به عنوان یک اسطوره و به عنوان یک الگو بارها و بارها تکرار شده. به مقام خلیل اللهی رسیده، و خداوند بارها و بارها در قرآن گفته که پیرو ملت ابراهیم باشید… پیرو آیین ابراهیم باشید… که او موحد بود و مشرک نبود، و از تمام آزمایشات ما سربلند بیرون آمد:

    سوره نحل:

    إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّهً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿120﴾

    ابراهیم یک امت بود مطیع فرمان خدا، و خالی از هر گونه انحراف، و هرگز از مشرکان نبود.

    شَاکِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿121﴾

    او شکرگزار نعمتهای پروردگار بود، خدا او را برگزید، و به راه راست هدایتش کرد.

    وَآتَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿122﴾

    و ما در دنیا به او همت نیکو دادیم، و در آخرت از صالحان است.

    ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿123﴾

    سپس به تو وحی فرستادیم که از آئین ابراهیم، که خالی از هر گونه انحراف بود و از مشرکان نبود، پیروی کن.

    …………………………………………………………………………….

    چند نفر از ما حاضریم یه چیزی که خیلی برامون مهم و باارزشه رو رها کنیم و بریم، و اعتماد کنیم که خداوند نگهبانشه و حمایتگرشه؟

    + هدف زندگی یک فرد، نمی‌تونه بچه‌هاش باشه. و بهترین حمایتی که از بچه‌هامون می‌تونیم داشته باشیم، اینه که، بچه‌هامون رو حمایت نکنیم.

    + زمانی که حضرت ابراهیم احساس کرد که باید بره ماموریت، اون بچه رو تنها گذاشت و فقط از خدا یه درخواست کرد و گفتش: خدایا مردم رو دور این‌ها جمع کن… اینا تنها نمونن. و باور داشت.

    سوره ابراهیم:

    وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ ﴿٣5﴾

    و زمانی را که ابراهیم گفت: «پروردگارا! این شهر را شهر امنی قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار!

    رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ ۖ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی ۖ وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿٣6﴾

    پروردگارا! آنها بسیاری از مردم را گمراه ساختند! هر کس از من پیروی کند از من است؛ و هر کس نافرمانی من کند، تو بخشنده و مهربانی!

    رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاهَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿٣٧﴾

    پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بی‌آب و علفی، در کنار خانه‌ای که حرم توست، ساکن ساختم تا نماز را برپا دارند؛ تو دلهای گروهی از مردم را متوجّه آنها ساز؛ و از ثمرات به آنها روزی ده؛ شاید آنان شکر تو را بجای آورند!

    رَبَّنَا إِنَّکَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِی وَمَا نُعْلِنُ ۗ وَمَا یَخْفَىٰ عَلَى اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ ﴿٣٨﴾

    پروردگارا! تو می‌دانی آنچه را ما پنهان و یا آشکار می‌کنیم؛ و چیزی در زمین و آسمان بر خدا پنهان نیست!

    الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٩﴾

    حمد خدای را که در پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید؛ مسلّماً پروردگار من، شنونده دعاست.

    رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاهِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۚ رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿4٠﴾

    پروردگارا: مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم، پروردگارا: دعای مرا بپذیر!

    رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ ﴿4١﴾

    بار الها، روزی که حساب به پا می‌شود بر من و والدین من و همه مؤمنان ببخشا.

    …………………………………………………………………………….

    و اینه اون تفاوت حضرت ابراهیم با خیلی از ماها:

    1- ابراهیم تسلیمه….

    2- باور داره، که خداوند حمایتش میکنه.

    ما داریم در مورد تسلیم بودن صحبت می‌کنیم… ما داریم یه پله بالاتر از هر چیز دیگه‌ای صحبت می‌کنیم.

    تسلیم بودن به این معنا که:

    من رها می‌کنم خودم رو

    من خودم رو به خداوند می‌سپارم

    و من ایمان دارم که خداوند حمایتم می‌کنه، کمکم می‌کنه.

    من تا این حد تسلیمم…

    و به این دلیله که انقدر این شخصیت توی قرآن برجست است. و خداوند هر جایی که می‌خواد از انسان کامل مثال بزنه، از حضرت ابراهیم مثال می‌زنه:

    بخشهایی از آیات سوره مریم:

    وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیًّا ﴿41﴾

    در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او بسیار راستگو و پیامبر خدا بود.

    إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا ﴿42﴾

    هنگامی که به پدرش گفت ای پدر! چرا چیزی را پرستش میکنی که نمی‏شنود و نمی‏بیند و هیچ مشکلی را از تو حل نمی‏کند؟!

    وَأَعْتَزِلُکُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّی عَسَى أَلَّا أَکُونَ بِدُعَاءِ رَبِّی شَقِیًّا ﴿48﴾

    و از شما و آنچه غیر از خدا می‏خوانید کناره گیری می‏کنم، و پروردگارم را می‏خوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بیپاسخ نماند.

    فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلًّا جَعَلْنَا نَبِیًّا ﴿49﴾

    هنگامی که از آنها و از آنچه غیر خدا می‏پرستیدند کناره گیری کرد ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک را پیامبر بزرگی قرار دادیم.

    وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا ﴿50﴾

    و از رحمت خود به آنها ارزانی داشتیم و برای آنها نام نیک و مقام مقبول و برجسته قرار دادیم.

    ان شاالله که خدا کمک کنه که ما هم به این مسیر حرکت کنیم.

    …………………………………………………………………………….

    + تفاوت آدم‌ها توی همین ترس‌هاست.

    تسلیم بودن، و ایمان داشتن به این معناست که:

    من ایمان دارم که خداوند به من کمک می‌کند

    من ایمان دارم که شرایط جوری پیش میره، دست‌های خداوند جوری پیش میره و اتفاقات به شکلی پیش میاد، که من تنها نمی‌مونم… بارم روی زمین نمی‌مونه… کارم حل میشه.

    هیچ ایده‌ای ندارم، هیچ کسی رو هم نمی‌شناسم و کار و درآمدمی هم ندارم، ولی:

    میرم توی دلش

    من توکل می‌کنم به اون

    و ایمان دارم که این کار انجام میشه

    این اون چیزیه که تو باید در خودت ایجاد کنی، اگر می‌خوای توی زندگیت موفق بشی و اگر می‌خوای واقعاً پیشرفت کنی:

    ایمان و تسلیم بودن در مقابل خداوند،

    و ایمان داشتن به اینکه:

    هدایت میشیم…

    به اینکه مورد حمایت قرار می‌گیریم…

    که خداوند بینهایت دست داره که به ما کمک کنه.

    سوره عنکبوت:

    فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿26﴾

    لوط به او ایمان آورد و گفت من به سوی پروردگارم هجرت می‏کنم که او عزیز و حکیم است.

    وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّهَ وَالْکِتَابَ وَآتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿27﴾

    و ما به او اسحق و یعقوب را بخشیدیم، و در دودمانش نبوت و کتاب آسمانی قرار دادیم، پاداش او را در دنیا دادیم و در آخرت از صالحان است.

    …………………………………………………………………………….

    خیلی باید روی خودم کار کنم که، توی هر شرایطی و توی هر موقعیتی، این تسلیم بودن رو در خودم ببینم که؛ من تسلیم پروردگار هستم.

    اونوقت:

    دیگه همیشه احساسم خوبه. چون:

    همیشه ایمان دارم که خداوند هست و خداوند داره منو حمایت می‌کنه.

    برخی از آیات سوره انعام:

    وَکَذَٰلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ ﴿٧5﴾

    و این گونه فرمانروایی و مالکیّت و ربوبیّت خود را بر آسمان ها و زمین به ابراهیم نشان می دهیم تا از یقین کنندگان شود.

    إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿79﴾

    من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده؛ من در ایمان خود خالصم؛ و از مشرکان نیستم.

    …………………………………………………………………………….

    نکته مهم اینه که:

    نشانه تسلیم بودن احساس خوبه

    نشانه ایمان احساس خوبه

    + وقتی که من تسلیم باشم، وقتی که من ایمان داشته باشم، و بدونم که خداوند خیر من رو میخواد، بدونم که خداوند من رو به مسیر درست هدایت میکنه و بدونم که خداوند من رو تنها نمیذاره:

    من حالم خوبه و احساس خوبی دارم

    من پشتم گرمه و پیش میرم

    من ناامید نمیشم…. من خسته نمی‌شم

    ترسها منو در بر نمی‌گیره… شجاع میشم

    حرکت می‌کنم و میگم: من حرکت می‌کنم، خداوند به من برکت میده.

    من ایمان دارم که کمکم می‌کنه

    من تسلیم امر پروردگارم

    حتی اگر یه اتفاقی هم بیفته میگم: حتماً خوب بوده… من تسلیم خداوند هستم و تسلیم هستم نسبت به اتفاقاتی که برام به وجود میاد.

    …………………………………………………………………………….

    در مورد این موضوع فکر کن….. در مورد حضرت ابراهیم توی قرآن مطالعه کن. خیلی بهت احساس آرامش میده. خیلی شخصیت برجسته‌ایه. خیلی متفاوته… خیلی متفاوته.

    سوره هود:

    إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوَّاهٌ مُنِیبٌ ﴿٧5﴾

    چرا که ابراهیم، بردبار و دلسوز و بازگشت‌کننده بود!

    فقط فکر کن به شرایطی که داشت و کارهایی که انجام داد:

    بخشهایی از سوره صافات:

    وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ﴿83﴾

    و از پیروان او ابراهیم بود.

    إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿84﴾

    به خاطر بیاور هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد.

    إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿85﴾

    هنگامی که به پدر و قومش گفت: اینها چه چیز است که می‏پرستید؟!

    أَئِفْکًا آلِهَهً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ ﴿86﴾

    آیا غیر از خدا، به سراغ این معبودان دروغین می‏روید؟

    فَمَا ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿87﴾

    شما درباره پروردگار عالمیان چه گمان می‏برید؟

    فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُومِ ﴿88﴾

    او نگاهی به ستارگان افکند.

    فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿89﴾

    و گفت من بیمارم.

    فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ﴿90﴾

    آنها از او روی برتافته و به او پشت کردند.

    فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿91﴾

    مخفیانه نگاهی به معبودان آنها کرد و از روی تمسخر گفت: چرا از این غذاها نمی‏خورید؟

    مَا لَکُمْ لَا تَنْطِقُونَ ﴿92﴾

    چرا سخن نمی‏گوئید؟

    فَرَاغَ عَلَیْهِمْ ضَرْبًا بِالْیَمِینِ ﴿93﴾

    سپس ضربه‏ ای محکم با دست راست و با توجه بر پیکر آنها فرود آورد.

    فَأَقْبَلُوا إِلَیْهِ یَزِفُّونَ ﴿94﴾

    آنها با سرعت به سراغ او آمدند.

    قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿95﴾

    او گفت: آیا چیزی را می‏پرستید که با دست خود می‏تراشید؟

    وَاللَّهُ خَلَقَکُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿96﴾

    با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهائی را که می‏سازید!

    قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیَانًا فَأَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ ﴿97﴾

    آنها گفتند بنای مرتفعی برای او بسازید، و او را در جهنمی‏از آتش ‍ بیفکنید!

    فَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِینَ ﴿98﴾

    آنها طرحی برای نابودی ابراهیم ریخته بودند ولی ما آنها را پست و مغلوب ساختیم.

    وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿99﴾

    و گفت: من به سوی پروردگارم می‏روم او مرا هدایت خواهد کرد.

    رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿100﴾

    پروردگارا! به من از صالح ببخش.

    فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿101﴾

    ما او را به نوجوانی بردبار و پر استقامت بشارت دادیم.

    فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿102﴾

    هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید گفت: فرزندم من در خواب دیدم که باید تو را ذبح کنم. بنگر نظر تو چیست؟ گفت: پدرم هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت.

    فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿103﴾

    هنگامی که هر دو تسلیم و آماده شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد …

    وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿104﴾

    او را ندا دادیم که ای ابراهیم!

    قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿105﴾

    آنچه را در خواب ماموریت یافتی انجام دادی، ما اینگونه نیکوکاران را جزا می‏دهیم.

    إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿106﴾

    این مسلما امتحان مهم و آشکاری است.

    وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ ﴿107﴾

    ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم.

    وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ ﴿108﴾

    و نام نیک او را در امتهای بعد باقی گذاردیم.

    سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿109﴾

    سلام بر ابراهیم باد!

    کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿110﴾

    اینگونه نیکوکاران را پاداش می‏دهیم.

    إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿111﴾

    او از بندگان با ایمان ما است.

    وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿112﴾

    ما او را به اسحاق، پیامبری صالح، بشارت دادیم.

    امیدوارم که خداوند ما رو هدایت کنه و امیدوارم که ما هر روز به این قضیه فکر کنیم که تا چه حد می‌تونیم ایمانمون رو ببریم بالاتر و چون آدمهایی بودن که این کار رو کردن، پس ما هم می‌تونیم که این کار را انجام بدیم.

    و همیشه از خدا بخواه که:

    من رو حمایت و هدایت کن که ابراهیمت باشم.

    سعی کنیم خودمون رو، و قلبمون رو، و ایمان و باورمون رو نزدیک کنیم به حضرت ابراهیم.

    خدایا کمکمون کن و هدایتمون کن که مثل اون عمل کنیم…

    که ترس‌هامونو بریزیم و بریم توی دل ترس‌هامون ….

    و حرکت کنیم و ایمان داشته باشیم که الله ما رو حمایت می‌کنه.

    و هر کجا که بهش توکل کنیم، و هر کجا که ایمان داشته باشی و حرکت کنی، بارت روی زمین نمی‌مونه و کارت انجام میشه….

    اونم با بهترین شیوه و با بهترین روش… با دست‌هایی که هیچ وقت فکرش رو هم نمی‌کنی و هیچ ایده‌ای براشون نداری بهت کمک می‌کنه و واقعاً راضیت می‌کنه.

    راضی میشی از این نگاهی که به جهان داری و از این تفکری که داری و نتیجه‌ای که می‌گیری.

    در تمام ابعاد ازش نتیجه می‌گیریم.

    و وقتی توی زندگی تماماً با توکل و با ایمان پیش بری، خیلی زندگی قشنگ و آروم و بی‌دغه و بی‌نگرانی و بدون ترسی خواهی داشت.

    زندگیت پر از نعمت پر از سلامتی و پر از خوشبختی و پر از زیبایی خواهد بود.

    و میشه که همه مردم این رو تجربه کنن. فقط ما باید روی باورهامون کار کنیم…

    …………………………………………………………………………….

    در مورد حضرت ابراهیم و داستان‌های قرآنیش بیشتر بخون. روحیش رو بفهم، و ذهنیتش رو درک کن. نگاهش رو به جهان و نگاهش رو به خداوند و نگاه خداوند به اون رو ببین:

    سوره شعرا:

    وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِیمَ ﴿6٩﴾

    و سرگذشت مهم ابراهیم را بر آنان بخوان،

    إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٧٠﴾

    هنگامی که به پدرش و قومش گفت: چه چیز را می پرستید؟

    قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاکِفِینَ ﴿٧١﴾

    گفتند: بت هایی را می پرستیم و همواره ملازم پرستش آنها هستیم.

    قَالَ هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿٧٢﴾

    گفت: آیا هنگامی که آنها را می خوانید، سخن شما را می شنوند؟

    أَوْ یَنْفَعُونَکُمْ أَوْ یَضُرُّونَ ﴿٧٣﴾

    یا به شما سود و زیانی می رسانند؟

    قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا کَذَٰلِکَ یَفْعَلُونَ ﴿٧4﴾

    گفتند: نه، بلکه پدرانمان را یافتیم که به این صورت عبادت می کردند!

    قَالَ أَفَرَأَیْتُمْ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿٧5﴾

    گفت: پس آیا می دانید که آنچه می پرستید،

    أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿٧6﴾

    هم شما و هم پدران پیشین شما

    فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِی إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿٧٧﴾

    هم آنان قطعاً دشمن منند، جز پروردگار جهانیان

    الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهْدِینِ ﴿٧٨﴾

    همان کسی که مرا آفرید و هم او مرا هدایت می کند،

    وَالَّذِی هُوَ یُطْعِمُنِی وَیَسْقِینِ ﴿٧٩﴾

    و آنکه او طعامم می دهد و سیرابم می کند

    وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ ﴿٨٠﴾

    و هنگامی که بیمار می شوم، او شفایم می دهد

    وَالَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحْیِینِ ﴿٨١﴾

    و آنکه مرا می میراند سپس زنده ام می کند

    وَالَّذِی أَطْمَعُ أَنْ یَغْفِرَ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ ﴿٨٢﴾

    و آنکه امید دارم روز جزا خطایم را بر من بیامرزد.

    رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ ﴿٨٣﴾

    پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شایستگان ملحق کن.

    وَاجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی الْآخِرِینَ ﴿٨4﴾

    و برای من در آیندگان نامی نیک و ستایشی والا مرتبه قرار ده،

    وَاجْعَلْنِی مِنْ وَرَثَهِ جَنَّهِ النَّعِیمِ ﴿٨5﴾

    و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان،

    وَاغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّینَ ﴿٨6﴾

    و پدرم را بیامرز که او از گمراهان است.

    و ببین خدا چه جوری در موردش صحبت می‌کنه. کافیه که آیاتی که خداوند در مورد حضرت ابراهیم گفته رو بخونی تا ببینی که جنسش با بقیه آیات متفاوته:

    وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّىٰ

    و ابراهیم همان که به طور کامل وفا کرد (آیه 37 سوره نجم)

    سوره صافات:

    وَإِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ ﴿٨٣﴾

    و به راستی ابراهیم از پیروان نوح بود،

    إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ ﴿٨4﴾

    هنگامی که با دلی پاک به سوی پروردگارش آمد.

    سوره ص:

    وَاذْکُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَالْأَبْصَارِ ﴿45﴾

    و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را صاحبان دستها و چشمها.

    إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ ﴿46﴾

    ما آنها را با خلوص ویژه‏ ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود.

    وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیَارِ ﴿47﴾

    و آنها نزد ما از برگزیدگان و نیکانند.

    جنسش، جنس یه عشق ناب پروردگاره انگار که درباره نزدیک‌ترین دوستش داره صحبت می‌کنه:

    بخشهایی از آیات سوره انبیاء:

    قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَنْفَعُکُمْ شَیْئًا وَلَا یَضُرُّکُمْ ﴿66﴾

    گفت: آیا به جای خدا چیزهایی را می‌پرستید که هیچ سود و زیانی به شما نمی رسانند؟

    أُفٍّ لَکُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿6٧﴾

    اُف بر شما و بر آنچه به جای خدا می پرستید؛ پس آیا نمی‌اندیشید؟

    قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ ﴿6٨﴾

    گفتند: اگر می خواهید کاری انجام دهید او را بسوزانید، و معبودانتان را یاری دهید.

    قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ ﴿6٩﴾

    گفتیم: ای آتش! برابر ابراهیم سرد و بی آسیب باش.

    وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِینَ ﴿٧٠﴾

    و بر ضد او نیرنگی سنگین به کار گرفتند پس آنان را زیانکارترین قرار دادیم.

    وَنَجَّیْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا لِلْعَالَمِینَ ﴿٧١﴾

    و او و لوط را نجات داده و به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان برکت نهاده ایم، بردیم.

    وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَهً ۖ وَکُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِینَ ﴿٧٢﴾

    و اسحاق و یعقوب را به عنوان عطایی افزون، به او بخشیدیم و همه را افرادی شایسته قراردادیم.

    وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاهِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاهِ ۖ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ﴿٧٣﴾

    و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کردند، و انجام دادن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کردیم، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند.

    …………………………………………………………………………….

    و این خیلی بهت کمک می‌کنه برای اینکه راهت رو پیدا کنی برای اینکه یه جوری عمل کنی که خدا هم درباره ما هم اینجوری صحبت کنه.

    سوره ممتحنه:

    قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ ﴿4﴾

    برای شما تاسی نیکی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، هنگامی که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا می‏پرستید بیزاریم، ما نسبت به شما کافریم، و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است، و این وضع همچنان ادامه دارد تا به خدای یگانه ایمان بیاورید، جز آن سخن ابراهیم که به پدرش وعده داد که برای تو طلب آمرزش می‏کنم، و در عین حال در برابر خداوند برای تو مالک چیزی نیستم. پروردگارا! ما بر تو توکل کرده‏ ایم، و به سوی تو بازگشتیم، و سرانجام همه به سوی تو است.

    انشاالله که هممون با صالحان محشور بشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام سپیده جان

    امیدوارم که خوب باشی عزیزم

    این فایل نشانه من بود و به کامنت شما هدایت شدم. چقدر لذت بردم از خوندن داستان ساخت خونه تون و به خصوص داستان کابینت ها و کمدهااا

    شگف انگیزه که اگر به خدا اعتماد و توکل کنیم، چه ناممکنهایی رو برای من ممکن میکنه… اون هم آنچنان ساده و بدیهی که انگار از اول برنامه همین بوده!

    و این کلماتت:

    وقتی فقط از خدا می خواهی، فرقی نمی کنه چیه و امکانش وجود داره یا نه… خودش برات فراهم می کنه. به شرط ایمان، به شرط باور به خدا. فقط اینکه ما فراموشکاریم و یادمون میره نتایج قبل چطور درخواست شده و انجام شده.

    خداوندا کمکم کن فراموش نکنم…. کمکم کن…. من امید به فضل تو دارم

    می دانم ترس خود شیطانه… از ترسم به تو پناه می برم. من ضعیفم، خودت می دانی. اما به فضل تو امید دارم. منو از ترس هام رهایم کن. بزار به تو نزدیک بشم. من خوشبختی رو فقط با وجود تو دریافت می کنم .

    در پناه عشق و نور خدا باشی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام علی آقا

    چه راز و نیاز دلنشینی نوشتین…

    انگار از زبون من نوشتین!!!

    ایمان دارم که شرایط جوری پیش میره، اتفاقات جوری پیش میره، دست های خداوند جوری پیش میره، که من توی این مسیر تنها نمیمونم و کارم حل میشه. هچی ایده ای ندارم چجوری، ولی میرم تو دلش و توکل میکنم به تو و ایمان دارم که کارم حل میشه.

    خدایا شکرت برای هدایتمون به این سایت توحیدی

    ان شا الله در پناه نور خدا، موفق و شاد و راضی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام فاطمه جان

    امیدوارم که خوب باشی

    فاطمه جان این فایل نشانه من بود که 142 صفحه کامنت داره. همینجور که داشتم از کامنتها میخوندم، با خودم گفتم بزار برم از یکی از صفحات قدیمی تر کامنت بخونم و شماره 70 به ذهنم اومد.

    و اینجا به کامنت شما هدایت شدم….

    حالا همزمانی جالبی که توی متن کامنتتون برای من وجود داره اینه که، چند روز پیش یه کامنت برای فایل نشانه ام نوشتم (گفتگوی استاد با دوستان-37) که بخشیش رو براتون اینجا مینویسم:

    توحید یعنی اینکه هیج کس توی زندگی من تاثیری نداره.

    توحید یعنی منم که خالق زندگیمم.

    توحید یعنی من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست.

    توحید یعنی فرمانروای مغرب و مشرق… هیج معبودی جز او نیست، بر او توکل کرده ام و او فرمانروای عرش بزرگ است.

    توحید یعنی نباید نگران باشم.

    توحید یعنی خداوند یاور و کارساز و کارگشای منه.

    توحید یعنی من خودم رو دوست دارم و به خودم احترام میگذارم و برای خودن ارزش قائل هستم.

    توحید یعنی خدایی که به خاطر من قوانین کشورها رو تغییر میده، این کار من رو هم به آسونی جور میکنه.

    توحید یعنی خدایی که ابرهای آسمون رو برای من جابه جا میکنه، این کار منو هم خودش رو به راه میکنه.

    توحید یعنی خدایی که اینقدر مهربون و وهابه که با یه لب تر کردن من، این همه بارون رو به مدت 24 ساعت برام سرازیر میکنه، فکر بقیه کار رو هم کرده و خودش به آسونی، من رو به خوشی ها و لذتها و شادیها و ثروتها و نعمتها هدایت میکنه. خدایا شکرت.

    دیدن این کلمات، با همون سبک و سیاق توی کامنت شما، شگفت زده ام کرد…

    جالبیش اینه که چند روز قبلش من به یه کامنت دیگه ای هدایت شدم که اونم دقیقا به همین شکل درباره توحید نوشته بود…

    لینک هر دوتا کامنت رو براتون میذارم:

    abasmanesh.com

    abasmanesh.com

    ممنون دوست من

    برات سلامتی و آسانی و حال خوب آرزو میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    سلام آقا حمید

    امیدوارم که خوب و خوش باشید

    این فایل، امروز نشانه من بود و به کامنت شما هدایت شدم.

    هم محتوای فایل خیلی مربوط به حال و هوای این روزهای منه و هم متنی که شما نوشتین خیلی به شرایط الان من نزدیکه.

    و این جملاتش خیلی به دلم نشستن:

    اگه از همین لحظه لذت ببرم به لذت های بیشتر هدایت میشم.

    اگه تو این لحظه و با همین شرایط خودمو رشد بدم میتونم بعدا با شرایط بهتر مواجه بشم.

    و فهمیدم که قانون سادس اما استفاده ازش آسون نیست. فهمیدم ایمان به غیب 3 کلمس اما معناش ی اقیانوسه با وسعت و عمق بی نهایت.

    اگه بتونم ایمان به غیب رو به تمام خواسته هام و تمام زندگیم ربط بدم و با ذره بین ایمان به غیب بهش نگاه کنم، اونوقته که میتونم از زندگیم لذت ببرم و بگم اخیش………………………..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1687 روز

    مریم عزیز، دوست من، سلام.

    امیدوارم که خوب و شاد باشی.

    ممنون از اینکه وقت گذاشتی و کامنتم رو خوندی و بسیار خوشحال شدم از دیدن پاسخت.

    خوشحالم از اینکه برات مفید بوده و از مرور نکاتی که تکرار کرده بودی خیلی لذت بردم.

    نکاتی که نوشتی رو نشانه ای از طرف خدا در پاسخ به سوالات توی ذهنم، و گفتگویی که امروز با خدا داشتم، دونستم.

    مریم جان، دعا و آرزوهایی که آخر کامنتت نوشتی، اینقدر شیرین و سخاوتمندانه است که دفعه اول که خوندمش، مطمئن نبودم که تا پایان خط، هنوز این دعا ادامه داره…

    تک تک کلماتی که در این دعا استفاده کردی برام باارزش و دلنشین هستن.

    امیدوارم زندگی برات همینطور سخاوتمند، و در تمام ابعادش، همراه با آسانی و عزت و رضایت باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: