«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 104 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود بر استاد عزیزم و دوستای هم فرکانسی ام
من۱۷سالمه حدود دو سال میشه با شما آشنا شدم البته الان دو ماهه شروع کردم به گوش دادن فایل های رایگان خیلی احساسم عالییه خیلی زیاد کاش میتونستم با نوشتن احساس فوق العاده مو بنویسم،
استاد عزیزم من قبلا دوره های پولسازی شرکت کردم ولی نتیجه ای که میخواستم نگرفتم بعدش دوره ی دیگه ،عزت نفس بود شرکت کردم نتیجه گرفتم اما اون نتیجه ی که من میخواستم نبود،
یه صدای درونم می گفت، فواد اینا نیست، این هدایت خیلی تکرار میشد، میدونستم حس شهودم است اما من بهش توجه نمیکردم،
از وقتی شروع کردم به گوش دادن فایل شما خیلی احساسم خوب شد اتفاق های عالی یکی پس از دیگری برام رخ میداد
استاد جان ازت سپاسگزارم
به نام خدا
سلام و روز بخیر به دوستان هم انرژی و استاد همیشه دوست داشتنی . استاد عباسمنش. عزیز
استاد باور میکنید که به صدای شما اعتیاد پیدا کردم
یعنی اگه ی روز گوش نکنم فکر میکنم اون روز رو به بطالت گذروندم
📝 سفرنامهی روز سوم.
من واقعا نمیدونم که: کی و کجا از خدا خواستم که هدایت بشم به حقیقت ، به خود و خداشناسی.
که اینجوری منو با این سایت پر از عشق و آگاهی
آشنا کرد.
خدایاشکرت
خدایا شکرت
خدایاشکرت
خیلی ذوق دارم چون قانون داره نتیجه میده
دوستان گلم من ی مدتی هست که بیکار شدم و تو روز دوم سفرنامه ی تصمیم بزرگ گرفتم که هنوزم در حال اجراست
باورتون میشه ی پیشنهاد کار بهم شده از جایی که اصلا قکرشونمیکردم
داستانش هم اینه که من شغلم رو بخاطر افکار منفی و توجه به ناخواسته ها از دست دادم
و به دنبالش مشکلات زیادی برام بوجود اومد
ی موتور ویو قدیمی دارم که سه ماه پیش که خیلی فشار مالی زیادی داشتم انداختم تو خیابون و شروع کردم به کار کردن با موتورم و در کنارش فایل هم گوش میدادم و دور موتورم میگشتم و خدارو شکر میکردم
و چون هوا سرد شده دقیقا همین روز سوم که روز تسلیم بودن در مقابل رب هست خودمو آزاد کردم از هر چی بنده و آروم و با امید به خدای مهربونم گفتم خدایا هوا سرده موتور سواری باعث میشه نتونم راحت پول در بیارم و سلامتیمو از دست میدم خودت ی لطفی بکن که از موتورم خلاص بشم
بخدا فقط همینو از ته دلم از خدا خواستم
باورتون نمیشه که امشب داداش بزرگم اومد گفت
اگر برات ی پراید بگیرم میری اسنپ کار کنی؟
وای خدای من
همین که فهمیدم قانون داره جواب میده داره دیوونم میکنه
استاد عزیزم چقدر گریه کنم از ذوق
چقدر و با چه زبونی ازتون تشکر کنم
که مارو با حقیقت جهان آفرینش آشنا کردید
واقعا چهجوری باید ازتون تشکر کنم و سپاسگزارتون باشم که هر لحظه دارم به خدای خودم نزدیک و نزدیکتر میشم
استاد عزیزم :
کاش ی راهی بود، ی چیزی، ی کلمهی معجزه آسایی که بشه فقط گوشه ای از زحمتهای شمارو جبران کرد.
تازه من فقط از فایلهای رایگان استفاده کردم هنوز
امروز داشتم فکر میکردم که
خدایا من دستبوس پدر و مادر عزیزم هستم و مدیون وجود نازنینشون هستم
اما واقعا این آگاهیها رو از پدرم هم یاد نگرفتم
یعنی اصلا پدرم خونه نبوده که بخواد چیزی یادم بده
استاد باور کنید ی دنیای پر از عشق و محبت و معرفت رو دارم در آیندهی خودم میبینم
کاش میشد براتون تصویر کنم
وای استاد
چی بگم ؟ از کجا بگم ؟ چه جوری بگم که این حس عالی رو ارضا کنم و این انرژی رو خالی کنم
من ۴۴ سالمه
در تمام طول زندگیم اینقدر راحت و با آرامش نبودم
تا حالا اینقدر دنیای بدون استرس و نگرانی رو تجربه نکرده بودم
کاش حال منو درک میکردید
من دست خدامو دارم رو سرم احساس میکنم
که مراقب و محافظمه
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
نمیدونم این احساسمو چه جوری باید بیان کنم
اصلا سفرنامهی روز سوم رو بیخیال شدم
سلام استاد عزیزم
روز سوم سفر
از بچگی انقدر ترسوندنمون از قرآن و خداوند و پیامبر و من یکی جرات نمیکردم دست به قرآن بزنم یادمه واسه درس قران دانشگاه استادمون گفت از سوره بقره میپرسم و تمرین کنید که خوب بخونید و من رفتم خونه و وضو گرفتم و قرآن رو برداشتم که بیارم تو پذیرایی که کمی تمرین روخوانی کنم باور کنید مامان و بابام و خانوادم دست گذاشتن روسرشون و جیغ زدن که انگار تیراندازی شده بود و نذاشتن قران رو اونجا باز کنم و گفتن وای چه کاری کردی چرا قرآن رو آوردی پیش ما خوب تو اتاق میخوندی دین قرآن افتاده گردنمون و صدقه بزارید رو قرآن که بلایی سرمون نیاد خلاصه جرات نمیکردی اسم پیامبر رو بیاری صد تا صلوات میفرستادن از بچگی بهمون یاد دادن که پیامبرا با انسانهای عادی زمین و آسمون فرق دارن و اینکه میگفتن از طرف خدا اومدن و خدا اونا رو از انسانهای عادی جدا میدونه من همیشه پیش خودم میگفتم خوش به حالشون و نمیفهمیدم از طرف خدا اومدن یعنی چی و خلاصه الان که به گذشته پر از تاریکی فکر میکنم واقعا افسوس میخورم، استاد همیشه از خودم میپرسیدم که این خارجیا که روسری نمیپوشن همشون میرن جهنم و فقط ما ایرانیا جامون تو بهشته 😂
یه چیز خنده داره دیگه میگفتن یاران امام زمان چند نفرشون تو قم هستند و چند نفرشون تو جهان پخش شدن و در آخر به امام زمان میپیوندد و واقعا همیشه برای من قابل فهم نبود به خاطر همین همیشه تو درس دینی خوب نبودم و اصلا تو کتم نمیرفت که همه جهان به جهنم میرن و فقط چند تا کشور مسلمان بهشتی هستند
خداروشکر که با شما آشنا شدم 😊🤗 استاد من با حرفهای شما خدا رو شناختم و باهاش دوست شدم الان ارتباطم با خداوند خیلی عالی شده و الان میدونم چرا با شما آشنا شدم چرا این مسیر برام باز شد چون از خدا خواستم که هدایتم کنه خدای عزیزم سپاسگزارم به خاطر وجود این سایت بینظیر به خاطر وجود استاد عزیزم ، استاد عزیزم واقعا ازتون سپاسگزارم 🙏 🙏 🙏 🙏 🙏 💖 💎 💖 💎 💖 💎
بنام رب مهربانم
از خدا میخواهم که هر روز وهر لحظه ایمانم را قوی تر و بیشتر کنه. کمکم کنه که هر روز بیشتر تسلیمش باشم و اعتمادم بهش هر روز بیشتربشه.
یکی از باگ های ذهنیم که با گوش دادن به این فایل متوجه ش شدم این بود که باور داشتم طبق “هر که بامش بیش برفش بیشتر” که خیلی توو فیلما و سریالای زمان محرمی و عاشورا تاسوعایی که پخش میکنن و روش مانور میدن، هر کسی که ایمانش قوی تر باشه قراره خدا ازش امتحان خیلی سختی بگیره و کل عمرش توو عذاب زندگی کنه! اما وقتی استاد با این ایمان قوی ای که داره اینقدر زندگیش خوبه و لذت میبره؛ پس ایمان قوی و توحید عملی به خداوند قرار نیست زندگی سختی به همراه داشته باشه.
خدایا هر روز ایمانم را بیشتر و قوی تر کن و کمک کن تمرمزم را آگاهانه بر نکات مثبت قرار دهم، و یاد بگیرم که چطور به مسائل از دید مثبت نگاه کنم.
سپاس گذارم از خداوند بابت هدایتش و از دستانی که در زندگیم قرار داد تا این آگاهی ها رو دریافت کنم.
سلام دوستان
اعتماد به رب….
بدون قید و شرط…..
با یقین صد در صد…..
چقدر خدا رو بد شناخته بودم….
هر روز که اگاهیم بیشتر میشه میفهمم که چقدر هیچی نمیدونستم….
چقدر تو جهل و شرک به سر میبردم….
و الان
چه حس قشنگیه حس اعتماد به رب
حس بینهایت عالی
رهایی خوش ایند
اعتماد بی منت….
دوست واقعی
هر وقت هر زمان و هر جا که بخوام باهاش صحبت میکنم و میدونم خوب به حرفهام گوش میده.
خدایا ممنونم از اینکه منو تو راهی قرار دادی تا از جهل در بیام….
تا بتونم زندگی جدیدی بسازم.
استاد عزیزم ممنونم
سلام خسته نباشید عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیز
سفرنامه روز سوم:
در همین حین که دارم کامنت میذارم
از زیبایی های تسلیم بودن در برابر رب العالمین میخوام اشاره کنم به اون قسمتی که وقتی تو احساس بد و یا تضادی هستیم…
اون لحظه برای حلش اول میام به یاد میارم ک من تعهد دادم توی این مسیر زیبا(نزدیکی به انرژی برتر رب) پیشرفت کنم
پس آقا رضا باید بدونی که حمل کردن احساس بد و سعی نکردن برای رفعش،چه بلاهایی سرت قراره بیاره…!
اتفاقی که میوفته اینه که همون لحظه به خودم میگم که خب!
رها کن
– بخوا که حلش کنی(که در واقع طی همین روندی که سعی دارم احساس بد رو که عمدتا برای شخص من ترس و نگرانی در انجام کاری رو برام به وجود میاره،پس یعنی خواسته بودم)
یعنی من از اون انرژی برتر میخوام که جواب هارو بهم برسونه
و بعد همینجوری که به احساس بهتری میرسم،به خودم میگم اهاااا،ببین الکی نگران بودی،ببین اون عملی که بخاطرش نگران بودی الان واست اهمیتی نداره!
و سعی میکنم که بهتر و بهتر کنم اون احساس رو!
الان که دارم دیدگاهم رو مینویسم
در حال حاضر خیلی جاها تو یسری مسائل استپ های ساعت بالا میزنم
اما خداروشکر کم نمیارم،و بالاخره احساسه تضاد پیش اومده رو حل میکنم
در واقع به قول استاد عزیز نکتش توی اون تسلیم بودن و رها بودن هستش
از زیبایی های تسلیم بودن منه نوعی عاشق اون آگاهی هایی هستم که خدا منو به سمتش هدایت میکنه تا احساسم رو بهتر و بهتر کنم و از رب العامین میخوام که منو بیشتر و بیشتر نسبت رفع احساسات بد و داشتن احساس خوب دائمی آگاه کنه و تو این مسیر سطلم رو برای فهم تسلیم بودن بزرگ تر کنه،که میکنه…خداروشکر
همونطور که وقتی دو هفته ی پیش تو احساسات بد متوااالی داشتم گم میشدم…
و من خواستم و خدا منو از طریق هدایت های روزانه سایت،به کتاب الکترونیک رویا هایی که دیگر رویا نیستن(فصل ۴)هدایت کرد،و تو اون کتاب بود که اطلاعات خیلی خیلی موثری از تاثیر گذاری احساس خوب و بد،نحوه ی کنترل و درک قضیه اینکه باید فاصله ی فرکانسی ذهن و روح کم کنیم
واقعا این کتاب الکترونیک استاد جواب همون خواسته ام بود که از رب کرده بودم.در واقع من در اندازه ی سطح خودم تونسته بودم تسلیم کنم خودم رو…
از این جهت میگم تسلیم کنم خودم رو،چون من واقعا دیگه نمیدونستم چطوری باید اون همه احساس بد رو کنترل کنم!!!اصلا چطور شد من با اینکه در مسیر بودم به اون همه احساس بد رسیده بودم که داشت همه چیو خراب میکرد!!!
خداروشکر میکنم که تونستم با وجودخ اون همه انرژی منفی خودم رو تسلیم کنم و بذارم رب هدایتم کنه،که دیدم هدایت کرد
اونم به طرز خیلی جالب.
برای همه ی دوستان هم فرکانسیم آرزوی پیشرفت مکرر رو دارم واقعا،انشالله که قدرت مطلق مارو به درک و دریافت آگاهیه تسلیم بودن و رها کردن،در ساعت به ساعت زندگیمون هدایت کنه
همگی موفق باشیم و سر بلند…
سلام استاد عزیزم وهمه اعضای خانواده گلم..خدایا شکرت سومین روز سفر نامه رو گوش دادم وامدم که تو بگی و من بنویسم…زهرا زهرای عزیزم تو لایق هدایت هستی تو رو خدا پیش خواهد برد ولحظه به لحظه هدایتت خواد کرد..تو را خدا ارزشمند ولایق خلق کرد تو میتوانی بهترین ها رو خلق کنی..زهرای عزیز در درونت نیرویی داری که اگر باورش کنی وبهش ایمان داشته باشی کاری نیس که نتونی انجامش بدی..وگه مثل ابراهیم موحد باشی ومشرک نباشی واااااای هدای من چه عظمتی در این جمله هست موحد باشی ومشرک نباشی ابراهیم موحدی بود که خواست به درخواست خدا پاره ی تنش رو قربانی کنه..ابراهیم واقعا مشرک نبود زهرا میتودنی ابراهیم گونه باشی..اری اری تو نیز میتوانی همانطور که ابراهیم توانست پش میشود اونیز مخلوق پروردگار بود اوتیز انسان بود فقط در مداری دیگر باباورهای دیگر..ابراهیم دوست خدا بود توهم میتوانی باشی..میشود باخدادوستی کرد باخدا رفیق بود خدایا من میتوانم باید با اراده وایملن به سمتت بیام میدونم تو تنهام نمیزاری فقط باید بتونم وسوسه های ذهنم را کنترل کنم باید تقوا داشته باشم پس تو پناهم باش اکنو همین الان ذهنم از هر دری وارد میشه تا منصرفم کنه از مسیر عشق تا مشرکم کنه ولی من به خودم تعهد دادم به خدای خودم تعهد دادم تازنده ام قدم هامو محکم و مستقیم در این مسیر واین سایت بردارم ومیدانم باور دارم ایمان دارم پشت پناهم تنها الله است..خدایا سپسگزارم
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سپاس از آموزش خوبتون استاد عزیز
دیشب لایو ک با استاد عرشیان فر داشتید تا آخر دیدم..مهمترین چیزی ک تو اون لایو تو گوشم زنگ زد و گفت همینه باید اینو مرتب تکرار کنی
اون قسمتی بود ک گفتید هر چی پیش میاد خیره چون خدا برای من خیر میخواد…اینطوری باید احساس خوب نگه داشت..من با توجه به تضادهای ک تو این یک ماه برام پیش آمده و هی دنبال این میگشتم خدایا اشکال کجاست چرا اینطور شد همش قسمت منفی قضیه رو میدیدم ک چرا نمیشه..با گفته شما یه لحظه گفتم آره همینه این یک ماه من ریشه ای دنبال حل مساله ام رفتم کلی باور پیدا کردم وویس باور رو ضبط کردم بارها و بارها طول روز گوش میدم دفترچه همون باورها رو دارم و هم میخونم هم وویس شو گوش میدم…مطمئنم این استوپ زدن باید اتفاق میوفتاد تا من ریشه ای کار کنم و بدونم دقیقا چی باعثش شده…
از امروز هر وقت افکار منفی میومد میگفتم این حتما خیر برام ادامه میدم پر قدرت ادامه میدم خیلی ها تونستن نتیجه بگیرن منم میتونم
خدایا من به تو فقیرم خدایا تسلیم بودن رو به معنایی واقعی میخوام تجربه کنم کمکم کن قوی بشم بتونم راحت احساسم خوب باشه تسلیم باشم ..بگم اکی من هیچی نمیدونم تو بگو تو برام بساز…خداوندا من از همه چیز عاجزم من حتی نمیدونم یه دقیقه دیگه چی میشه تو عالم به همه چیز هستی خدایا به تو توکل میکنم چون که آرامش پیدا میکنم چون که تو همیشه همراهم هستی خداوندا همه چیز در دستان توست ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی ک به آنها نعمت دادی نه گمراهان
در پناه الله مهربان شاد باشید آرامش داشته باشد پر روزی و توحیدی ترین
روز سوم
سلام ممنونم ازتون بخاطر زمانی که میزارین از اطلاعاتی که در اختیارمون میزارین
منم هنوز ترس توی وجودم هست هنوز نگرانی هستی هنوز فراموش میکنم که خدا هدایتم میکنه هنوز انقدر با ایمان و توکل نشدم و هنوز درک خوبی از تسلیم بودن ندارم اما اما اما میدونم باید جلو برم قدم بردارم و روی خودم کار کنم و فقط به ذهنم ورودی مناسب بدم و میدونم گفته میشود گفته میشود گفته میشود و تکامل باید طی بشه نمیدونم چقدر زمان ببره نمیدونم چی پیش میاد و خدا چجوری زندگیم رو مدیریت میکنه اما از خدا میخوام تکاملم به تصاعد بخوره و هدایتش رو تو زندگیم بیشتر وبیشتر کنه
به نام قادرمتعال
روز سوم
منت خدای را ،عزّوجل که طاعتش موجب قربت است وبه شکر اندرش مزید نعمت
شکر خدای مهربان روباز هم به اگاهی دست پیداکردم که چراغ زندگیم روشن تر شد. مسلمان بودن صرف نماز خوندن وروزه گرفتن نیست
مسلمانی واقعی دربرابر پروردگار تسلیم بودن است. تسلیم فرمان خداوندبودن، ایمانی خالص وبی ریا داشتن تورو تبدیل به انسانی شجاع ونترس میکنه توی مسیرزندگی از وضع نابسامان اقصاد مملکت نمیترسی وپیش میری ،روی سلامتی وروابطت کنترل داری از کسی وچیزی نمیترسی چون به قدرت واحاطه خداوند ایمان داری .تسلیم بودن وایمانت به خداوند هدایت والهامات خداوند رو به زندگیت ومسیر حرکتت ارمغان میاره .
تسلیم خداوند بودن حالت روخوب میکند سرشار از احساس خوب میشوی واین حال خوب برایت اتفاقات خوب میسازد.
خدایا شکرت برای حال خوبم
خدایا شکرت برای اگاهی امروز
خدایا شکرت برای این هدایت پربرکت
خداشکرت برای آشنایی با استاد ومریم عزیز
خدایا برای همه دوستان روز کن سلامتی وشادی وحال خوب وبرکت وسعادتمندی
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱