«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 105 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو جان
روز سوم سفرنامه
تسلیم امر رب بودن تو هر شرایطی…
خیلی زمان برد تا تکاملی تونستم بیشتر و بیشتر متوجه بشم و شاید یک ذره تااااااااااازه درک کردم تسلیم بودن یعنی چی
وقتی استاد میگه، وقتی تسلیمی ایمان داری حالت خوبه خوشحالی چون نگران نیستی این روزا بیشتر میتونم تجربش کنم اینکه برم تو دل ترس هام توکل کنم و ایمان داشته باشم که هدایت میشم و دست های خداوند از راه میرسند چون خداوند به بی نهایت شکل ممکن هوشمندانه در هر لحظه همه چیز رو مدیریت میکنه پس دیگه ترس استرس اظطراب واقعا بی معنی میشه.
فقط کافیه رها کنیم با ایمان و توکل به خودش بسپاریم تا به بهترین شکل ممکن هدایت بشیم.
هدایت هدایت هدایت هدایت هدایت هدایت
همه چیز هدایته همه چیز حال خوبه همه چیز ایمان و توحیدی عمل کردنه….
هر روز صبح که چشم باز میکنم بعد از تنظیم کردن فرکانسام و انجام تمرین ستاره قطبیم از خداوند میخوام که امروز هم هر لحظه هدایتگرم باشه و سراسر ارامش باشم…
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
من تا یک سال پیش دختری بودم با کلی ترس و منفی بافی و بخاطر باورهای غلط و خوراک نامناسبی که از اجتماع و رسانه و… میگرفتم و به ذهنم میدادم، هیچ امیدی به داشتن اینده ای سراسر روشنی و فراوانی نداشتم ولی به لطف هدایت الله از زمانی که تو این مسیر قرار گرفتم و با استاد عزیزم و مریم جان همراه شدم به شدت تغییر کردم و همه چیز هم تغییر کرده و هر روز در حال تغییرِ…..
مهمترین نشانه اش همین حس ارامش و احساس خوب که از ایمان و اطمینان به رب میاد.
خدایا هزاران مرتبه سپاسگزارم که هدایتم کردی و الانِ زندگیم هیچ شباهت و ربطی به گذشته ام نداره و واقعا لذت میبرم از بودن تو این جهان مادی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
استاد مهربانم سپاسگزارم بابت تک به تک اموزه ها و اگاهی هایی که منتقل میکنین و به نوبه خودتون با این حس و حال عالی جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنین.
💜💜💜🌸🌸🌸
سلام به همگی.
به خودم قول داده بودم و متعهد کرده بودم خودم رو که هر روز یه فایل از فایل های روز شماره تحول زندگی من رو ببینم اما چند روزی گذشته ولی کلا چهار تا از فایل هارو دیدم. اعتماد به نفس داغون،افکار پوچ،باور های خراب،ایمان ضعیف به خدایی که اصلا نمیشناسمش و ….. باعث شده که وقتی یک فایل از این دوره رو میبینم چندین روز فکرم رو درگیر کنه تا بفهمم مشکلم چیه،چرا و چگونه این افکار،باور ها و…..بوجود امدن و من مالک انها هستم.
فعلا اصلا دوست ندارم که روزی یک فایل ببینم چون استاد در همه ی فایلهاشون جملاتی گفتن که باید مو شکافانه انهارا بررسی کرد و مثل پازل اون حرف هارو کنار هم گذاشت و به یک نتیجه رسید و رسیدن به اون نتیجه یعنی رسیدن به نور ،یعنی رسیدن به اگاهی ناب و درست و اللهی.
در این سفری که به درون خود شروع کردم،این اگاهی ها همچون نوری است که مرا مرحله به مرحله جلو تر میبرد و مرا به جلو هدایت میکند و هر چه که من وسیعتر و عمقتر بشوم در فهم و درک این اگاهی ها قطعا نور بیشتر خواهد شد و میتوانم که اطرافم رو بهتر و بیشتر بشناسم.
به امید روزی که درونمان همچون روز روشن باشد.و سپاس از استاد و خانوم شایسته که خالصانه و دوستانه به رسالت خود جامع عمل می پوشانند.
استاد عزیز واقعا ازتون ممنونم که در این روزگار به رسالت خود عمل میکنی و اصل را اصولی اموزش میدهی هر چه گشتم ندیدم کسی مثل شما اصل را اینگونه اموزش دهد،از اول حرفتان ای بوده که،باور درست به خدای درست و سپردن همه چیز به او و حرکت.
حرف هایی که در راستای شخصیت و کارهای خودتان است نه انچیزی که مخاطب دوست دارد.
سپاس
سلام خدمت همه عزیزان و دوستان خوبم
از تاکید زیاد استاد عباسمنش در فایل های مختلف بر روی توحیدی بودن ناب حضرت ابراهیم میشود به باور های خاص و ناب ایشون پی برد.
این داستان نمایان گر این است که خیلی از مردم در ظاهر میگویند که به خدا اعتقاد دارند و فکر میکنند همین برای رفتن به بهشت کافی است ولی در کوچک ترین مشکلات روزمره شان دچار ترس و نگرانی و … میشوند
در صورتی که اگر به خدا ایمان داشته باشیم باید احساس خوب ، آرامش ، و به اصطلاح خودمونی تر این که پشت ادمم گرم باشه ، یعنی وقتی داری توی خیابان راه میری جوری راه برثی که گویی 2 دست از خدا داره یاریت میکنه ، جوری با افراد ثروت مند و قدرتنمد در ظاهر صحبت کنی که کویی تو ثروت و قدرت بیشتری داری و این معنی ایمان واقعی است که امیدورام که همه عزیزان و همچنین من به این درجه از ایمان برسیم .
دوستدار شما عزیزان ، بییایید برای همه طلب مغفرت و پیشرفت و ایمان بیشتر به خدا و سازگار جهان را بخوهیم ، به امید روز های بهتر
سلام وقت بخیر ب خانواده بزرگ عباس منش
روز سوم؛
خداوندا تو را سپاس گزارم ک انقدر زیبا مرا هدایت میکنی و لحظه ب لحظه ره را ب من نشان داده و خودشناسی و خداشناسی را بهم میآموزی
دوستان شاید خنده دار باشه ولی من حتی برای پخت غذا و نقدار مواد اولیه اش ب قلبم رجوع میکنم و از خدای خود میپرسم ولی بی انصافی است در مورد طعم اون غذا نگم ک واقعا خوشمزه میشه
هر چیزی ک میخدام رو با حس خوب ازش میخوام
و خداوند گفت:یا ای الذین امنوا استعانوا ب الصبر والصلاه ان الله مع الصابرین (ای کسانی ک ایمان اوردید صبور باشید و مرا بخوانید همانا خداوند با صابرین است)
و من هر روزه در سایت ب دنبال نشانه هایی بیشتر برای هدایت شدن و خدارو بهتر شناختن هستم خود را می آزمایم تا ببینم چقدر متعهد هستم آیا ایمانم انقدر هست ک ب عمل بیاد یا حرف مفته و بعد میخواهم ک دوره اموزشی استاد را تهیه و با تمام وجود عمل کنم مثل وحی منزل و از خدا میخوام ک خودش راه رو بهم نشون بده
آمین یا رب العالمین
درپناه خداوند یکتا همیشه حالتون خوب باشه تا اتفاقات عالی براتون رخ بده.🌹💚
🍁 سفرنامه روز سوم 🍁
سلام استاد عزیز و همسفران
چقدر داستان حضرت ابراهیم رو شنیدم بارها و بارها اما هیچ وقت از این زاویه نگاه نکرده بودم
و انگار داستان های پیامبران فانتزی شده بین مردم اما تفکر نکردیم که واقعا پشتش چه چیزی بوده
و چیزی که الان همه جا داره ارائه میشه از فیلم ها و سریال ها وابستگی هست
که تمام دنیات بشه یک زن، فرزندت و…
و چی میشه تمام دنیای ما بشه خدا و خودمون رو محدود نکنیم وصل کنیم به منبع اصلی به خالق به آفریننده همین زن همین فرزند
فقط میخوام خداروشکر کنم که من رو در این مسیر قراره داده در مسیر توحید در مسیر یکتاپرستی
گاها حس ناامیدی میاد که تو نمی تونی اما استاد و دوستان و تمام افراد موفق الگویی هستن که می شه
این نگاه استاد به زندگی پیامبران رو خیلی دوست دارم که عموما به این شکل به این داستان ها نگاه کردیم که اون فرد خاصی هست و من خودم شخصا همیشه این دیدگاه رو داشتم که اون متفاوته
و درکی که امروز بهش رسیدم و نگاه استاد که غیرممکن نیست منم میتونم با کار روی خودم هر روز به تکامل بیشتری برسم و شخصیتی ابراهیم گونه بسازم البته با کمک و هدایت خداوند🥰
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
در پناه خداوند🙌
سلام به همه ی دوستای عزیزم
من یه تصمیمی گرفتم و میخوام مسیر کاریم رو تغییر بدم تا بتونم به کاری که علاقه دارم برسم و رشد کنم و در ادامه برسم به همه ی اون چیزایی که تو ذهنمه و رویام هست از بچگی …
توی این فایل استاد میگن که تسلیم بودن یعنی اعتماد به خداوند و ایمان داشتن به اینکه شرایط جوری پیش میره که کارم حل میشه . میزم تو دلش و توکل میکنم ب خدا . اگه میخوای پیشرفت کنی و موفق باشی . مورد حمایت قرار میگیری از طریق بی نهایت دست خداوند و احساس خوب داشتن …
من ازینکه احساسم خوبه و کلی ازین تصمیم حس خوب خیلی خوب دارم و به راهی که میخوام تغییرش بدم با توکل به خدا پرقدرت ادامه میدم.
خدایا شکرت واقعا خیلی خوشحالم که می خوام برم سراغ ورزش … میرم تو دل علاقم میرم تا زندگی کنم میرم تا هرروز خوشحال باشم و زندگی رو زندگی کنم 😍😍😍😍😍😍😍
اینم از سومین قدمم
١۴٠٠/٠٩/١٨
اسلام واحترام خدمت استاد ودوستان همراه
ادامه جلسات وگفتگوی استاد عباس منش از شروع ارزشمندی واعتماد
جلسه دوم قربانی وظلم به خود
جلسه سوم تسلیم شدن دربرابر خدا
قصه حضرت ابراهیم وقربانی فرزند دربرابر امر پروردگار!
تااکنون ازاین زاویه که استاد عباس منش تاکید زیادی کردن برای انجام این قربانی نسبت به فرزندخودشان وپذیرش این فرمان ،…
وقتی به عمق این مطلب فکر کردم واقعا حس عجیبی داشتم، هیچ وقت معنی تسلیم شدن را اینچنین درک نکردم.
وقتی به صحبتهای استاد دراین جلسه فکرمیکنم یک احساس خاصی نسبت به قضیه تسلیم شدن پیداکردم ، فایل استاد را چند مرتبه گوش دادم وحتی مطالب آن را چند مرحله خواندم هربار به کوچکی خودم بیشتر نزدیک میشدم .
سخن استاد جلسه سوم خیلی متفاوت شد ،
محدویتها فکری وترسهای فقط سطحی از افکار مارا رشد داده اند، یادم هست دردانشگاه استاد فلسفه بیشتر اشاره به عمق در شناخت خدا تاکید داشت وحرکت سطحی را آلودگی درظاهر می دانست .
جالب اینکه خیلی وقتها از تاریکی می ترسیدم واقعا ظاهر تاریکی ترس هست ،یک اتفاق جالب ، در یک موقعیت تاریکی قرارگرفتم ترس تمام وجودم را گرفت در قسمت سرم حس عجیبی زد یعنی وجودم از کنترل داشت خارج میشد شاید علامت سکته بود یادم هست فقط نفس عمیقی کشیدم وبا خودم گفت فقط یک تاریکی هست مثل زمان روشنی اکنون نور نیست پس هیچ چیزی نیست که تو از آن واهمه داری آرام باش واز تاریکی لذت ببر آرام شدم وخودم را تسلیم تاریکی کردم تا بتونم درکش کنم وارتباط برقرارکنم واین تجربه یکبار دیگر برایم در دریا اتفاق افتاد یکمرتبه زیرپای خالی شدوبه داخل آب فرورفتم ترس وحشتناکی تمام وجودم را گرفت مرگ را حس کردم .این مرحله خودم را سبک کردم وآرامش عجیبی را درخودم احساس کردم وبه آهستگی در زیرآب شروع به شنا کردم احساس سبکی داشتم چشمانم بسته بود وتسلیم وسبک بودم صدای خنده وهم همه آدمها وبچه هارا می شنیدم به آرامی احساس کردم پا به کف ماسه ها گذاشتم البته شاید این تسلیم شدن معنای این مبحث استاد نباشد اما به نظرمن تسلیم شدن ورود به یک دنیای متفاوت است دنیایی خارج از دنیای زمینی شاید حس این تسلیم شدن انسان را متفاوت کند مثل پیامبران مثل عرفا و….
اکنون حس میکنم حکایت عجیبی است وبه جرات بگویم حکم یک گذرگاه عجیبی است برای ورود به یک دنیای جدید ؟ وچقدر سخت وتکاندهنده! وای ! وای!
حس میکنم خیلی ازخودم دور هستم وباید یک تمرکز جدی نسبت به جلسات داشته باشم باید جلسات دومرتبه یکمرور داشته باشم ،باید مفهوم تسلیم شدن با جدیت بیشتر دنبال کنم ممنون استاد
بینایی ره گم کرد.
یاری کن،وگره زن نگه وماوخودت باهم .
ماچنگیم: هرتارازمادردی،سودایی.
زخمه کن ازآرامش نامیرا،مارابنواز.
باآرزوی موفقیت وشادابی برای استاد عباس منش ومریم خانم وهمه دوستان ارادتمند شریعتی پور
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز و دوست داشتنی و تمام دوستان همسفرم
این فایل و بارها گوش کردم و در مقابل ایمانی که حضرت ابراهیم داشته زبونم بند میاد چون بچه ها بدترین نقطه ضعف ما هستن لا اقل برای من .
اما با دیدن این فایل یاد گرفتم آروم تر باشم و تسلیم خداوند تا راحت تر بتوانم اتفاقات را درک کنم و صبور باشم و هر دقیقه و هر ساعت از خداوند هدایت خواستم و خداروشکر میکنم برای صبر و آرامشی که دارم .
زیرا با صبروتسلیم بودن در برابر خداوند تونستم بفهمم حتی اتفاقاتی که به نظر ما بد میان خیری توشون هست و بارها و بارها تو این مدت بهم ثابت شد و یاد گرفتم حتی در زمان سخت خداروشکر کنم و بگم حتما خیری هست که من نمیدونم و خداوند میدونه و واقا همینطور بوده .
دوستتون دارم با عشق ❤❤❤❤❤❤
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
روز سوم سفرنامه تحول زندگی
ایمان ابراهیمی،تسلیم ابراهیمی،توحید ابراهیمی
دارم فکر میکنم که اگر خدا هدایت نمیکرد منو به این سایت که توحید و شرک و یاد بگیرم چیه،قطعا جهنمی بودم،خداروشکر
واقعا
وقتی میگه صم بکم عمی یعنی همین،من یکی مثلا مگر کم داستان ابراهیم را شنیدم با وجود اینکه از بچگی اهل نماز وروزه بودم اما هیچگاه اینگونه از این داستان توحید رو درک نکرده بودم.
انسان وقتی از همه چیز رها باشد میتواند تا این درجه موحد باشد،همه چیز هیچ است و خدا همه چیز است
گاهی از خواستن خسته میشم چون چسبیدم و میگم زهرا اصلا چیزی نخواه، بگذار فقط به حس خوب و آرامش برسی
وقتی برگ سفرنامه یکی از دوستان رو خوندم که گفته خدا برای تو دوست میشود پدر میشود، مادر میشود
یه لحظه فکر کردم نکنه یکی از کامنتای قبلی من باشه و یادم رفته، چون دقیقا چن ماه پیش در شرایطی بودم که همش همینو در دلم تکرار میکردم. هر نقصی و کمی میدیدم میگفتم خدا برایم همان میشود و آرام میگرفتم
امروز وقتی داشتم همه ی چیزهای اضافه تلمبار شده رو از کمدم در میوردم و مرتب میکردم دستنوشته های قدیمی خودم رو دیدم مال حدود ده سال پیش. توی اونها لیست خواسته هام بود، بعضی ها اهدافی بودن که الان بشون رسیدم و بعضی ها هم کماکان هنوز خواسته های من هستن.گفتم که چرا واقعا من هنوز نرسیدم بهشون. فکر کردم خب زهرا معلومه طبق قانون در اون موارد عمل نکردی و در این سیستم اگر تا اخر عمر هم چیزی رو بخای اما فرکانس مناسب ارسال نکنی نمیرسی به خواستت،پس متعهد باش در مسیر و پیوسته باش در مسیر
رسیدن به یک خواسته یک روند تکاملیه مهم نیست چقدر طول کشیده وقتی روند تکاملی خودت رو با استمرار و ماندن همیشه در مسیر درست طی نکردی
مهم نیس که از کی خواسته ای رو داری تو به مرحله ی دریافت اون نرسیدی
خدایا هدایت کن مرا به مسیر درست زندگی که در آن به طور طبیعی ثروت و سلامتی و خوشبختی هست
خدایا میخام با تمام وجود حست کنم و به اون سطح تعالی هماهنگی و نزدیکی به تو برسم
میخام به شکل خلیفه ی تو روی زمین زندگی کنم
بهشتمو همینجا بسازم
به شکلی زندگی کنم که لایق یه انسان باشه انسانی که از وجود والای خداست
درپناه خدا شاد و سعادتمند و سلامت باشید
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان عزیزم
استاد جانم وقتی قسم میخورید که نتایج عالی گرفتید در همه جنبه ها تا حدی که خودم هم نتیجه گرفتم میفهمم کلامتون رو
به اندازه ای که خودم حرکت کردم نتیجه گرفتم
میدونم این نتایج شما چه حرکت و ایمان عظیمی رو پشتش داشته
وای ازین نکته کلیدی
همونطوری که تا احساس گناه هست عزت نفس نیست
همونطور هم تا حرکتی نباشه ایمانی نیست
هرچقدر بگیم اما قدمی برنداریم یعنی هنوز ترس داره فرمانروایی میکنه ترس یعنی شیطان
حرکت حرکت حرکت
نشانه ایمان همین حرکت کردنه همین رفتن تو دل ترس هاست
و برای من نکته خیلی عجیبی داره
برای این که بتونم ذهنم رو درست برنامه نویسی کنم و بیارمش روی حرکت و از این انفعال و سردرگمی نجاتش بدم باید از همین قدم های کوچیک و روزانه شروع کنم از همین پاگذاشتن روی شک و تردید های کوچیک
همین طناب های نازک رو باز کنم تا توانمند بشم تا ایمانم قوی بشه تا سرعت حرکتم بالا بره ک برسم به مراحل بالاتر
خدایا شکرت بابت این نکته ها و اگاهی های ناب و عالی