«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 110 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه دوستان عزیزم و استاد با عشق
من درکی که در مورد حضرت ابراهیم در این فیلم کوتاه و کامنت بچه ها داشتم اینکه ما باید هر روز هر سانیه و هر لحضه باید تسلیم خداوند تسلیم ربّ باشیم تا زندگی مون در این دنیا و در آخرت به بهشت تبدیل بشه من واقعا هر موقع اسم حضرت ابراهیم و می شنوم یاد تسلیم به قید و شرط به خداوند می افتم که ما هم مثلا ابراهیم تسلیم بی قید و شرط به ربّ باشیم و همیشه به یاد خدا باشیم تا زندگیمون تبدیل به گلستان بشه
واقعا آدم به یاد خدا باشه خدا رو درک کنه حالش خوب میشه احساسش خوب میشه که من الان در این احساس ناب خدایی قرار دارم که نمی تونم این احساس خوشی که الان دارم بگم براتون یه حسی خوبی که جنسش با حس خوب دیگه فرق می کنه آدم و کلا از زمین میکنه به آسمون هفتم می بره
من از خدا می خواهم که همیشه من و هدایت ام کنه همیشه همین حس خوب و که الان دارم داشته باشم
و ما هم مثل حضرت ابراهیم دلمون و به خدا گره بزنیم
من یاد گرفتم که از این به بعد تسلیم خدا تسلیم ربّ م باشم هر مشکلی هر اتفاقی بدی که برام افتاد به دست خدا بسپارم باور و ایمان قلبی داشته باشم که خودش برام این مشکل به ظاهر بدو حلش میکنه و خودم و از اون اتفاق بدی که افتاده دور کنم تا دستان خداوند رو ببینم که چطور تمام موانع جلوی من و که می خواستند سد راهم بشن بر می داره
یاد گرفتم که هر خواسته ای که داشتم فقط اون حس خوبی که به من می ده اون خدایی که در درون من هست کمک بگیرم
یاد گرفتم مثل حضرت ابراهیم نترس و شجاعی باشم
مثل حضرت ابراهیم تسلیم خودش باشیم تسلیم نیرویی باشیم که ما رو همیشه هدایتمون می کنه
من یاد گرفتم که پیرو ابراهیم باشم مثل حضرت ابراهیم عمل کنم در زندگیم
و در آخر از خدا می خواهم که ما رو هدایت کنه به راه راست به راه کسانی که به انها نعمت داده نه به انهایی که غضب کرده نه گمراهان و از خدا می خواهم که ایمان ما رو قوی و استوار کنه و ما رو از شرک خفی که تو وجودم داریم رهایی بخشه و از گناهانمون در بگزره و ما رو با صالحان مشهورمون کنه
و همه شما ها رو در پناه خدا می سپارم
به نام خداوند مهربان.
سلام به همه دوستان عزیز.
پیام عید قربان چیست؟
چه اتفاقی در این روز افتاده که نقدر مهمه؟؟
ابراهیم نمونه واضح ایمان راستین و یکتاپرستی و صداقت و تسلیم بودن است.
واقعا چند درصد از ما حاضریم عزیزترین شخص زندگیشون رو توی بیابون برهوت ولش کنیم و بریم ؟؟ چون خدا گفته
خیلی جای فکر داره.
خیلیا به خاطر فرزندانشون زندگی خودشون رو نابود میکنند.
من نمونه واضحش رو توی خونمون دارم که مادرم هرکاری میکنه تا ما پسر و دخترها آرامش داشته باشیم.
و بارها با هم صحبت کردیم با مادرم ولی اون مادره و خوشبختی ما رو جزو بهترین اتفاق زندگیش میدونه 😥😥
من عاشق مادرم هستم.
من عاشق پدرم هستم.
من عاشق خانوادم هستم.
ولی یه سوال:
واقعا ابراهیم چیکار کرد؟؟
چه ایمانیه این جنس ایمان؟؟
کدوم پدر و مادری میتونه چاقو را بذاره زیر گلوی فرزندش؟؟
وااااای
خداااایا
چی دارم میشنوم ؟؟
من باید تسلیم باشم و خودم رو کامل بسپارم.
واقعا وقتی این حرفا رو میشنوم اشک جاری میشه.
نمیتونم جلوش رو بگیرم.
من چقدر تسلیمم ؟؟
حتی توی ساده ترین مورد:
اگر توی یه شهری کسب و کار دارم و به قلبم می افته که ول کن و برو یه شهر دیگه و از صفر شروع کن ؛ چقدر ترس میاد توی وجودم و چقدر ایمان؟؟
چقدر وقتی این سوالها رو نوشتم خودم حسم خوب شد.
بذار اول از اینکه توی بقیه کنکاش کنم بذار توی خودم دنبال جواب بگردم.
ببینم واقعا ایمانم چقدره ؟؟
ببینم چقدر توی عمل میتونم ثابت کنم که ایمان دارم؟؟
مگه میشه چاقو رو بذاری زیر گلوی فرزندش؟؟؟؟
چقدر این انسان تحسین برانگیزه.
خدایاااا، تو چی داری به من میگی؟
از کجا داره این کلمات میاد؟
این اشکا نشونه ی چیه؟؟
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا به ما کمک کن و ما رو هدایت کن .
من توکلم به خدای خودمه.
من به پروردگارم میسپارم خودم رو.
خدایا من رو به سمت زندگی ابراهیم گونه هدایت کن.
بچه ها، فیلم حضرت ابراهیم( ایرانیش رو) ببینید.
خیلی عالیه.
طبق قران ساخته شده.
به خدا میسپارمتون.
در پناه خداوند مهربان، ابراهیم وار زندگی کنیم. 😘😘
به نام الله یکتا
با سلام خدمت سید حسین گل و همه دوستای بی نظیرم🥰
عید قربان ، عیدی که همه ما به عید حاجی ها میشناسیم که طبق رسومات دینی ، قربونی میکنن و ما بیشتر تو این روز گوشت قربونی گرفتیم از اقوام و همسایه ها .
عید قربان بزرگترین عید مسلمان جهان است .
این رو نه تنها در بین مسلمانان بلکه در ادیان دیگه نیز فرخنده و بزرگ به شمار می رود ، زیرا داستان حضرت ابراهیم و آن روز بزرگ و تجلی تسلیم بودن ابراهیم و ایمان بی اندازه او به پروردگار واقعا مثال زدنی و در مذاهب دیگر هم جایگاه ویژه ایی دارد .
ابراهیمی که از نظر من سوپر استار قران بوده و الگوی بسیار از پیامبران است و لقب خلیل الله را دارد ، دوست خدا .
خداوند به موسی و عیسی و محمد گفته که پیرو ملت ابراهیم باشید ، چون اون موحد بود و مشرک نبود ؛ و از همه آزمایش هایش سر بلند بیرون آمده است .
حضرت ابراهیم بار ها مورد آزمایش قرار گرفته است ، اکنون به تفسیر آیه ایی از قران می رسم که گفته بود فکر کردند که بگویند ایمان آوردیم ، آن ها را امتحان نمیکنیم!؟. این امتحان برای سنجش ایمان آن ها در عمل می باشد ، زیرا ایمانی که به عمل منجر نشود ، ایمان نیست .
ابراهیم ببسیار روی خودش و باورهایش کار کرده بود و ادعای ایمانی قلبی بی اندازه ایی به خداوند داشته و این ادعا نیز با سربلندی وی در آزمون هایش مسجل شده است .
همه می دانیم که ابراهیم بچه دار نمیشد و اسماعیل را در پیری به اون وعده دادند و بر اساس حق بودن وعده الهی این اتفاق افتاد .
در این حین که او نوزادی بیش نبود ، در مکه که سکونتی آن هنگام در آن نبود ماموریتی از جانب الله به او رسید و آن ها را در آن بیابان ترک کرد.
زیرا اعتمادی بسیار به خداوند دارد که نگه دار رن و فرزند او خواهد بود.
اهمیت فرزند برای پدر و مادر به خصوص در کشور ما ، بسیار زیاد است ؛ به طوری اغلب خانواده ها همه زندگی و سرمایه خود را در راستای رفاه ، خوشبختی و موفقیت آن ها به کار گرفته و از خود غافل می شوند.
تمامی آرزو ها و دعاهایشان نیز برهمین منوار استوار است .
این علاقه اینقدر زیاد است که حتی حاضر هستند جان خود در برابر حفاظت از فرزندان به راحتی و بی درنگ از دست بدهند.
این علاقه را حتی در حیوانات به طور مشهود تر همه دیده اییم .
اما طبق قانون زندگی فرزندان در نهایت توسط باورهای آن ها ساخته می شود ، و نباید خانواده ها هدف هایشان فقط و فقط بچه هایشان باشد.
بزرگترین حمایت از فرزندان ، حمایت نکردن آن ها و باور به یک نیروی خیر و پروردگار که آن هارا آفریده و هدایت می کند .
اکنون که همگی می دانیم علاقه والدین به بچه ها چه علاقه ی بزرگی است که می توان آن را بزرگترین عشق بشری نیز دانست ، چگونه ابراهیم طفل خود را به دلیل دریافت ماموریت از پروردگار به راحتی رها کرده و می رود ؟؟!
چه ایمانی پشت این کار نهفته است ؟؟!
این ایمان بزرگ از چه باور های قدرتمندی به دست آمده است که این همه در یک آن عمل می کند؟؟!
این که ابراهیم بسیار روی خودش کار کرده و خداوند از وی به نام یکتا پرست یاد میکند ، بخاطر همین باور های قدرتمند و بی نظیر وی می باشد .
ابراهیم بعد از ۲۰ سال ، در پس دیدن یک خواب ، به مکه باز میگردد؛
نه برای دیدن فرزندش ، بلکه عمل به دیده اش در خواب و قربانی کردن اسماعیل در راه خدا !!!
آیا ماهم میتوانیم همچو ابراهیم اینگونه تسلیم حق باشیم ؟؟
آیا اگه خود خدا ظاهر شود و درخواستی چنین کند ، ما هم استجابت میکنیم؟؟
اگه بگوید فقط انگشت فرزندت را قطع کن ، چی؟؟
به راستی که باور های ما اجازه این کار را به ما نمیدهد ، و ما از لحاظ باوری چه فاصله ایی با ابراهیم داریم .
ابراهیم به راستی تسلیم خداوند بوده ، و یک انسان کاملا رها که ایمان داشته خداوند حمایتش میکند ؛ به دلیل همین باورهای بی نظیر خداوند هرگاه خواسته مثالی از یک انسان و الگوی کامل بزند ، ابراهیم را مثال زده است .
ما هم باید همچو ابراهیم با یک ایمان شکست ناپذیر به دل رویاهایمان بزنیم و ایمان داشته باشیم خداوند مارا حمایت میکند ؛ آنگاه دستان خداوند را حس میکنیم .
با نگاه به زندگی ابراهیم درس میگیریم که ما هم باید روی تسلیم بودنمان در برابر خداوند کار کنیم ؛ این کار ایمانی را می طلبد که باور دارد خداوند مارا همواره هدایت و حمایت میکند و بی نهایت دست برای کمک به ما دارد.
به اینکه من حرکت میکنم و خداوند برکت میده ، من پشتم به خدا گرمه چون هوامو داره .
اینگونه در برابر اتفاقات تسلیمیم و هر اتفاقی بیوفتد آن را برای خود خیر میخوانیم ، حتی از دست دادن عزیزانمان ، آن را طبیعی می دانیم ومی پذیریم که آن ها پس از مرگ ابدیت را درک میکنند .
در زندگی همیشه باید ببینیم تا چه حد میتونیم ایمانمون رو ببریم بالا ، باید ایمان بقیه رو نسبت به مسائل زندگیشون ببینیم و اگه تونسته حتی ابراهیم به این ایمان برسه ، ماهم میتونیم .
در نهایت آیاتی که خداوند در قران برای ابراهیم شرح میدهد آنقدر عاشقانه است که می توان به راحتی در حس بیان کردن ویژگی های وی ، رفاقتی که باهم دارند را دید.
برای هممون درخواست رفاقت با خدا رو دارم ، خدایا مارا به این مقام هدایت کن . الهی آمین
در نهایت برای استاد عزیزم و همه دوستان طلب سعادت و سلامت دارم ، خیلی دوستتون دارم😘
در پناه حق 🥰
ردِّ پای من در روز سوم سفرنامه
فهمیدم که عشق یکطرفه نمیشود.
شکّی در این نیست که پروردگار خدایی اش را در حق ابراهیم تمام کرد، و ابراهیم بندگی اش را..
و ابراهیم اولین مسلمان جهان شد، آنچنان الله در جانش نفوذ کرده که نمیتواند سرسپرده نباشد، نمیتواند موحد نباشد، نمیتواند که واله و شیدا نباشد..
ابراهیم خواست و تلاش کرد تا فهمید خالق کیست و راه راست چیست و رب یعنی چه..
پس دیگر درنگ را جایز نمیداند، هرآنچه را که به او میرسد میگوید چشم
مگر میشود ایمان داشته باشی و اعتماد نداشته باشی؟!! مگر میشود ایمان داشته باشی و باور نداشته باشی؟!!
و خدا لبخند میزند و به خود آفرین میگوید، مگر خدا میتواند به خواسته های این بنده ی حقیقت جو، که حقیقت یافته، بگوید -نه- ؟!!
پس هرآنچه را که ابراهیم خواست گفت چشم
و این شد داستان عشقی ناب
خدا گفت: ابراهیم رها کن، ابراهیم گفت: کردم
ابراهیم گفت: حمایتشان کن، خدا گفت: کردم
خدا گفت: قربانی کن، ابراهیم گفت: بی شک
ابراهیم گفت: خدایی کن، خدا گفت: بی شک
و عجین تر شدند دو دوست قدیمی باهم…
حقا هرآنکه چون ابراهیم بدون چون و چرا سر تعظیم در برابر امر خالقش فرود آورد و ایمانی محکم به رحمانیتش داشته باشد، میشود خلیل الله.
خدای مهربان الهام کننده ام، که فرمانروای هستی هستی، مرا با خود آشنا کن..موحدم کن..همه چیز عمل است، عملگرایم کن..
با میل و خواهش به تو میسپارم هدایتِ سکّان زندگیم را…
سپاسگزارم از خدای بخشنده ام
و سپاس از مهربانی شما،
دوستدارتان بارانِ فروردین ماهِ ۱۴۰۰🌻🌻🌻
بنام خدای مهربان
شکر خدای یکتا رو که این همه آگاهی زیبا رو درست وقتیکه بهش نیاز داریم (میایم تو فرکانسش) بهمون گفته میشه.
چه همزمانی جالبی . یه اتفاق به ظاهر خیلی بد واسم افتاد که اگر خودم رو کنترل نمیکردم الان نمیدونم چه اتفاقات بد دیگهای رو داشتم تجربه میکردم. اما به لطف خدای مهربان تونستم رها کنم. تونستم ازاد باشم و این فایل چقدر بهم کمک کرد. چقدر آگاهی داد. چقدر بزرگتر شدم .. بخدا گاهی با شنیدن یک جمله کل مسیر زندگی عوض میشه. و فکر میکنم همینه. اینه خودشه. خدایا شکرت واقعا. همین چند ساعت پیش بود که تصمیم گرفتم حالم روخوب کنم و الان از شدت شوق بار ها کلمه رو مینویسم و درستش میکنم.. خدایا شکرت واقعا. من رهاش کردم من آزادد بودم. من حالم رو خوب نگه داشتم . بخدا همینه. ما هم باید به آیین ابراهیم به شیوهی ابراهیم عمل کنیم خودم رو میگم. باید از پس همین چیزا بر بیام و نه اینکه ادا در بیارم باید در عمل توی زندگی خودم هم استفاده کنم.. خدایا شکرت واقعا
خیلی خوشحالم.
باورتون نمیشه کارا داره جوری پیش میره انگار یه نفر فقط اومده داره یکی یکی حل میکنه مسائلمو. چقدر این خدا مهربونه. چقدر صادقه . چقدر به قول و وعدهش عمل میکنه. چقدر قوانین دقیقی داره .. خدا میدونه من تا آخر این سفر کجا باشم و چه اتفاقاتی برام بیوفته.
بخدا تا حالا نشده انقدر جواب سوالامو. یه جا بگیرن . چقدر خوب با اتفاق امروزم یکی شد .. بت وابستگی، بت ترس و خیلی بت ها ی دیگه رو باید میشکوندم. و خدا رو شکر. خودم حس میکنم از پسش بر اومدم. خیلی خوشحالم
باید ادامه بدم
باید ابراهیم بشم
باید تسلیم بشم
باید پارو نزنم
خدایا من اینجام . اینجام که زندگی کنم و عشق تو رو روی زمین گسترش بدم
ازت ممنونم خدای خوبم
از شما استاد عزیز هم ممنونم که عاشقانه این آگاهی ها رو در اختیارمون قرار میدید. بخدا اینها میلیاردها تومن میارزه. متشکرم استاد.
به دستان گرم خدای مهربان میسپارمتون.
سلام
تا امروز فکر میکردم با نتایجی فوقالعادهای که سید تا الان بهشون رسیده پس لابد به ته قانون، ایمان و باور رسیده. با اینکه تو فایلهای دیگه شنیده بودم که میگفت من هنوز هم باید رو خودم کار کنم، فکر میکردم اینو برای ما میگه که تا یه ذره نتایج خوب گرفتیم دیگه بیخیال کار کردن روی باورهامون نشیم. وگرنه خودش که دیگه میدونه باورهای خودش در بهترین حالت ممکنه
اما وقتی این فایل رو گوش دادم. دیدم خود استاد عباسمنش هم داره اعتراف میکنه که از لحاظ ایمان هنوز به درجه حضرت ابراهیم نرسیده و وقتی سید تصور میکنه که اگه تو شرایط حضرت ابراهیم قرار بگیره و قرار باشه کاری که ایشان با فرزندش کرد رو بکنه (به دستور خداوند) بازم دست و دلش میلرزه. خود سید داره میگه باید بیشتر رو خودم کار کنم تا به اون درجه برسم.
خدای من این فایل چی رو داره یاد من میده؟؟؟
دو تا نکته طلایی:
اول اینکه سید هیچوقت نمیگه اون مقام و اون درجه از ایمان و تسلیم بودن فقط برای حضرت ابراهیم بوده و ما نمیتونیم به اون درجه برسیم. خیلی قاطعانه میگه میشه و فقط باید بیشتر رو خودم کار کنم. یعنی مسیر بازه. دری بسته نشده. اتفاقا حضرت ابراهیم مثالیه که خداوند جلوی ما گذاشته که ببین میشه فقط باید رو خودت کار کنی و از قوانین تبعیت کنی.
دوم اینکه با بیشترین و بزرگترین نتایجی هم که گرفتیم فکر نکنیم که به اعلا درجه ایمان و باور رسیدیم و باورهامون در بهترین حالت ممکنه و بهتر از دیگه جا نداره که بشه. این مسیر تمومی نداره. مدارها سقف ندارن. برای مثال مگه تو جهان هستی یه فضاپیما میتونه به انتهای کهکشانها برسه؟؟ اصلا مگه انتهایی داره؟؟ میلیاردها سال میتونه بره جلو بدون اینکه به تهش برسه. چون اصلا انتهایی وجود نداره. مدارهایی هم که ما طی میکنیم دقیقا همینجوریه. انتهایی ندارن. حتی اگه به درجه ایمان خلیل الله هم که رسیدیم نباید فکر کنیم اینجا آخرشه. از اون بیشتر هم میشه رفت جلو.
و این دوباره همون فراوانی رو یادم میاره. اینکه نعمتها انتهایی ندارن. فقط تو باید تا اونجا که میتونی بری جلو تو مدارها و بیشتر و بیشتر نصیبت بشه.
سلام و درود به استاد و خانم شایسته که چه نعمت گران بهایی را با ما به اشتراک میگذارند هزاران بار سپاس سپاس
دوستان چند بار این صحبت ها را گوش کنید، چه زمزمه هایی را از درون حس کردم فقط خدا میداند….. هر لحظه که به این ایمان و یقین حضرت ابراهیم می اندیشم قلبم را میبینم که درد میگیرد، چیزی در سینه ام باز میشود . . . و من کجا بودم در تمام آن لحظاتی که تو با من بودی و من غافل از تو. . . . فکر میکردم با ایمانم ، مدعی هم بودم که من بنده شکرگزار و با دین و ایمانی هستم . . . و ای داد از خودم . . . یقین نداشتم به بودن خدا و اینکه خدا هست و میتوانم راحت تکیه دهم و نظاره کنم و لذت ببرم . . . سبک و بی دغدغه . . رها باشم و تسلیم دست او همچو مرده ای در دست غصال . . . که او هوای مرا دارد و یار با وفایی است . . اما آیا من هم ایمان دارم؟ من باور دارم؟ من اعتماد به او دارم یا نه؟
این سوالات را که از خود میپرسم فقط اشک میریزم که چقدر به خود پیچیدم و عقلم را بزرگتر از توکل کردن و باور داشتن به او
که او فرمانروای جهانم است میدانستم و فقط لغلغه زبانم بود از سر سستی میگفتم توکل به خدا اما کدام توکل؟ به خودم ظلم میکردم ، خودم را گول میزدم
تو به حقیقت برو بگو آمده ای آن خدا حتما تو را میپذیرد ، در قربانگاه تسلیم باش که او مهربانترین است بر تو
این جمله استاد که اگر ابراهیم توانسته خلیل و رفیق خدا باشد پس من هم میتوانم را وقتی میخوانم تمام عصاره جانم و لیاقتی که در وجودم دارم را میبینم و دیگر چه میخواهی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد و همه اعضا و عوامل سایت.
میخواستم حرفای بزرگ و قشنگ بنویسم،ولی تجربه هایی داشتم در این چند روز و متوجه شدم
((ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است))
و نمیخوام حرف مفت بزنم
بنابر این به نوشتن یک آیه بسنده میکنم
و ما انتم بمعجزین فی الارض و لا فی السماء وما لکم من دون الله من ولی و لا نصیر
و شما،نه در زمین و نه در آسمان عاجز کننده نیستید و برای شما به غیر از خدا هیچ یار و یاوری وجود ندارد.
عنکبوت 22
ما نمی تونیم به هیچ کس ظلم بکنیم مگر خودمون.
استاد این چند روزه خیلی سعی میکنم بیشتر و بیشتر رو نکات مثبت تمرکز بکنم
و به کمک الله بر بعضی ترسها غلبه کردم و قدم اول رو برداشتم و خدا هم پاسخ داد
به خودم میگم خیلی بهتر میشد چند ماه قبل قدم اول رو برمیداشتم و الان خیلی جلوتر بودم.
عمر ما ها ارزشمند تر از اینه که تلفش کنیم واسه ترسامون.
اگر ابراهیم هم به خودش میگفت حالا این بچه شیرخواره هست و نمی تونه از خودش دفاع کنه و رهاش نمیکرد…
یا تعلل میکرد در اقدام به قربانی کردن اسماعیل…
اون قدر نجوا های شیطانی تو ذهنش تکرار میشدند که کلا منصرف میشد.
در پناه الله باشید
سلام خدمت استاد عزیز ،مریم جان عزیزم و همه دوستان خوبم
با توکل به خدای مهربان سومین برگ سفرنامه ام را مینویسم، از خداوند مهربان سپاسگزارم که کمکم کرد این فایل رو گوش بدم وچقدر لذت بردم از حرفهای استاد عزیز امیدوارم که ما هم بتونیم مانند استاد در این راه ثابت قدم بمونیم وتمام سعیمان این باشد که آبراهیم گونه زندگی کنیم فقط به خداوند ایمان داشته باشیم بدانیم که وقتی به او توکل میکنیم قطعا به هدفمان میرسیم همانطور که ابراهیم توکل کرد وبچه شیر خواره اش را در بیابان رها کرد وباور داشت که خداوند نگهدارش است
اگر میخواهم در زندگی موفق باشم و به خواسته هام برسم باید در بدترین شرایط هم ذهنم را کنترل کنم و ایمان داشته باشم که خدا از طریق بینهایت دستی که دارد میتواند مرا حمایت و هدایت کند و به خواسته ام برساند احساس خوب داشتن نشانه ی تسلیم بودن و ایمان داشتن است و بقول مریم عزیز گرانبها ترین چیزی که از استاد یاد گرفتیم رابطه میان توحید عملی وقانون فرکانس است
امیدوارم که هر روز در این مسیر الهی پیشرفت کنیم به امید الله مهربان
در پناه خدا شاد و خوشبخت باشیم
سلام استاد عزیزم
روز دوم عالی بود و کلی اتفاق خوب برام افتاد پست اینستا گرامتون در مورد تغییر فصلها و تغییر خودمون بود. تغییرات پارادایز در 29 روز رو بهمون نشون دادین و برام یه نشانه بود امیدوارم در 29 روز اینده من و زندگیم سرشار از شادی و طراوت و سرسبزی باشه و یقین دارم اینطور میشه.
در مورد فایل روز دوم متوجه شدم که نه میتونم زندگی کسی رو تغییر بدم و نه کسی میتونه زندگی منو تغییر بده و به من ظلم بکنه مگر اینکه من اجازه بدم.
سالها فکر میکردم بهم ظلم شده ولی الان با کنار گذاشتن ترسهام اجازه نمیدم کسی به من ظلم کنه و بخواد زور بگه.
به امید روزهای قشنگتر و زیباتر ❤️