«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 108 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه علیرضایی گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    سلام استادعزیزبسیار عالی بودوتاثیرگذار

    روز سوم👣

    خدایاشکرت که درس امروز که تسلیم بودن دربرابرت بود رو ازطرف استادعزیزم گرفتم

    خدایا کمکم کن تا من هم مثل ابراهیم تسیلم بودن رابیاموزم ومقاومت نکنم خدایاشکرت

    استاد عزیزسپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام دوستان عزیز وقتتون بخیر

    رد پا روز سوم سفر

    مرسی از استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان برای تنظیم این فایل های زیبا و عالی

    خدای مهربانم رو سپاس ک تو این مسیر هر روز آگاهی هام بیشتر میشه

    خدایا کمک کن بهت ایمان بی قید شرط داشته باشیم..

    چقدر حضرت ابراهیم توحید عملی رو خوب اجرا کرد…خدایا بینش درک توحید عملی رو بهمون بده

    ایمان بی قید و شرطت رو بهمون بده..

    خدایا لحظه ای ما رو به حال خودمون وا مگزار..

    آمییین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم روشندلی گفته:
    مدت عضویت: 2143 روز

    بنام خدای یکتای مهربان

    سلام استاد عزیزم، دوستای عزیزم

    خدا رو هزاران مرتبه شکر که هر روز این مطالب با ارزش و ناب رو دریافت میکنم و خوشحالم که خدا اجازه داده در این مسیر باشم و منو هر لحظه هدایت میکنه. خدا رو شکر میکنم که این حرفا رو تونستم بشنوم و درک کنم و ایمانم رو قویتر بکنم، چقدر درس بزرگی ابراهیم به ما داده، از ایمانش و تسلیم بودنش. کافیه که ما هم بتونیم این موضوع رو بشنویم و درک کنیم و ایمان بیاریم و عمل کنیم، من شاهدم که ایمان ابراهیم چه نتایجی رو تا الان به جا گذاشته و من شاهدم ایمان و تسلیم شما چه نتایجی رو براتون ساخته. خدا رو هزاران مرتبه شکر که اینقدر مهربونه و مشتاق ایمان ماست و ما رو دوست داره و ما رو حمایت میکنه و برای ما بهترین ها رو میخواد. همچین خدایی سزاوار پرستیدنه، سزاوار ایمان آوردنه، سزاوار تسلیم شدنه. خدا میخواد که فقط رو به سوی او داشته باشیم همه نیازها و خواسته هامونو فقط از اون بخوایم و فقط او رو بپرستیم او رو منبع تمام قدرت ها و نیروها و انرژی ها و قوانین جهانی بدونیم. نه اینکه اعتبارداروها تمام ترکیب های شیمیایی، قدرتهای زمینی، زیبایی ها و علم ها و به خود اشیا و مواد ندیم، خدا به اون اشیا و مواد و انسانها اثر میده، ما باید اون منبع اثر رو در هر چیزی ببینیم و اعتبار تمام اون ها رو به خدا بدیم. ما باید خدا رو بشناسیم وقتی فهمیدیم او رب العالمینه، او الرحمنه او الرحیمه، اون هر لحظه ما رو تربیت میکنه رشد میده هدایت میکنه، ما رو روزی میده، به ما انرژی میده، به ما ایده میده، تمام قدرتهای پیدا و پنهان در اخیتار اونه، به حکم عقل و با تمام وجود بهش ایمان میاریم و فقط او رو باور میکنیم و فقط در خونه او رو میزنیم. و تسلیم او میشیم چون ما هیچی نیستیم.. تمام قدرت و زیبایی و مقام و محبوبیت و مهارتی که ما داریم، ما نیستیم، اون خداست، اعتبار تمام کمالات خداست، تربیت ما دست خداست، اگه ما تسلیم خدا بشیم اگه سکان هدایتمون رو از دست خودمون رها کنیم و بسپاریمش به خدا، با این ایمان که اون در هر لحظه در هر اتفاق و شرایطی که برامون پیش میاد، خیر مطلقمونو میخواد، با خیال راحت و از ته قلب اطمینان داریم بهش و همواره احساس خوب و پر از شادی روحانی و جسمی داریم. و هر لحظه شکر گذار خداییم. چون خودمونو به خدا سپردیم.. چون یپش خدا شادیم، مطمعنیم، آرامیم، خوشبختیم و راضی هستیم. خدا رو هزاران مرتبه شکر که جهان رو به این زیبایی برای ما آفریده. خدا رو هزاران مرتبه شکر.. استاد عزیزم خیلی خیلی ممنونم از شما که دستی از دستان خدا هستین و حضورتون تو زندگی من یه نعمته خیلی بزرگه برای من. خدا رو هزاران مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    علی و شهرزاد گفته:
    مدت عضویت: 1721 روز

    به نام خدای مهربان

    روز سوم روزشمار تحول زندگی من

    سلام به استاد عزیزم مریم بانو مهربانم و تمام بچه های خانواده بزرگ عباسمنش

    نکات مهم این فایل عالی را با هم بررسی کنیم.خداوند می فرمایید ای محمد پیرو آئین ابراهیم باش که وی کتاپرست و موحد بود.خیلی از آدم ها تمام زندگی خود را وقف فرزندان خود می کنند و زندگی خود را بدون هدف می گذرانند.هدف زندگی این افراد فرزندانشان می باشند.بهترین راه حمایت از فرزندان عدم حمایت از آنها است تا آنها قوی رشد کنند.تفاوت ابراهیم با دیگران در تسلیم بودن وی در برابر خداوند بود.تسلیم بودن یعنی رها بودن و اطمینان داشتن به خداوند و مسیرش.مهاجرت ایمان میخواهد.انسان ها به میزان تلاش خود نتیجه نمی گیرند بلکه به میزان ایمانشان به خداوند نتیجه می گیرند.ایمان یعنی خداوند حتماً حمایت می کند.نشانه ایمان احساس خوب است.من تسلیم امر پروردگار هستم.اگر یک انسان کاری را انجام داده یعنی من نیز می توانم آن را انجام دهد.استاد از خود گفتند که هر بار به خداوند توکل کردند آرزوهایشان به نحو احسنت و درجه یک و سریع انجام شد.خداوند برای ما زندگی زیبا همراه با آرامش سلامتی ثروت می خواهد .اگر اتفاق بدی می افتد یعنی ما خودمان از قانون تخطی کردیم و آن را گردن خداوند نندازیم.

    ارادتمند همیشگی شما علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عفت محمدپور گفته:
    مدت عضویت: 1668 روز

    ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است .

    ادعای مسلمانی و با خدا بودنمون میشه ولی کارهامون شده ریایی

    .

    نماز رو واسه مردم میخونیم روزه رو واسه حرف مردم میگیریم حجابمون رو واسه مردم بگن این آدم خوبیه رعایت میکنیم .

    از کجا به کجا

    .

    گاهی حتی یادمون میره کی هستیم واسه چی خلق شدیم .

    توکل به معنای واقعی رو ابراهیم داشت که فرزندش رو که تکه ای از وجود ادم فرزنده رو گفت خدایا چون تو گفتی قربانی میکنم.

    ولی ما یه خار بره به دست بچه زمین و زمان رو به هم میبافیم اخ بچه ام اینجور شد .

    من خودم پسرم سرمابخوره هم مرتب نشستم و گریه میکنم .

    خدایا شکرت که نعمت داده ای بی کران ولی بندگانی هستیم که هنوز قدر نمیدانیم .

    میگیم ایمان داریم و در راه قدم میذاریم ولی وسط مسیر ک میشه دو دل میشیم و ایمانمون ضعیف

    همیشه منتظریم در لحظه نتیجه ببینیم تا اعتماد کنیم .

    ولی خدا گفته من چیزی که به صلاح و خیرت باشه رو بهت میدم اما ایمان ما اونقد هنوز ضعیفه که اعتماد نداریم و پامون میلرزه تو راه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    پارسا گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز و استاد عباسمنش گرامی .

    برگ سوم سفرنامه : ایمان به خدا و تسلیم بودن ، موضوع اصلی این قسمت بود که میتونه باور قدرتمند کننده ی عزت نفس رو درونمون بسازه . چون وقتی تسلیم خدا میشیم و به دستوراتش با ایمان عمل میکنیم ، عزیز میشیم و اتفاقات خوب در زندگیمون جاری میشه .

    ◻همه ی موجودات ، عاشق فرزندانشون هستند و این امری غیر قابل چشم پوشی هست . ولی کاری که حضرت ابراهیم انجام داد ، نشان دهنده ی ایمان و اعتماد فوق العاده بالای ایشان به خدا بود . ایشان تسلیم پروردگار بودند و به همین دلیل به مقام بالای خلیل الله ای رسیدند .

    ◻هدف افراد ، نباید فرزندانشون باشه گرچه فرزند خیلی عزیز و نعمتی گرانبهاست ، ولی نمیتونه هدف باشه و یقینا بهترین حمایت از فرزندان ، حمایت نکردن از آنهاست . چون با این کار ، افرادی قوی تربیت میشن و میتونن زندگی خودشون رو ، آروم آروم ، مدیریت کنن و به موفقیت برسن .

    ◻تفاوت آدم ها ، در ایمان هنگام ترس است . همه ی انسان ها در شرایطی ، ترس دارند ولی افراد موفق ، کسانی هستند که در کنار ترس ، با ایمان حرکت میکنند و میشه گفت تسلیم امر خداوند هستند .

    ◻ نشانه ی ایمان و تسلیم بودن ، آرامش و احساس خوب هست .

    ما باید رو باور هامون کار کنیم . خیلی مهمه که همیشه حواسمون باشه چیکار داریم با زندگیمون میکنیم . امیدوارم همه ی مایی که برای خودمون ارزش قائل ایم ، روی باور هامون کار کنیم و زندگیمون رو اونطور که میخوایم ، در عمل ، خلقش کنیم .

    عاشق باشین 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1570 روز

    ✨به نام پرودگار عزیزم

    ✈️روز سوم سفر نامه

    *این فایل استاد رو قبلن شنیده بودم و الان دوباره در این نقطه از زندگیم هدایت شدم به این فایل،

    *واقعا توحید در عمل!؟ خیلی زیباست، حسش کردم تاحالا،

    *توی کسبو کارم

    *وقتی که بازار خبری نبود

    *با انرژی ادامه دادم، موقعی بود که به خدایی که در ذهن خودم داشتم نزدیک بودم، حس و حالم عالی بود، به لطف عبادت های سر وقتم، به لطف ورزش کردنم،

    *خیلی امدوار بودم (البته یه مقدار ترمز داشتم)

    *اون موقع من عضو این خانواده نبودم، ولی خدارو شکر به خدای وجودم نزدیک بودم، از عزت بالایی برخوردار بودم چون تقریبا در مسیر خدا بودم،

    * به شاگردانم امید میدادم، ادامه بدید ان‌شاءالله درست میشه، به زودی سفارشات بالایی در راهه، و شد

    *اولین سفارش ثبت شد، جان تازه ای گرفتیم، خدارو شکر کردیم، ادامه دادیم، و شد،

    *سفارش پشت سفارش، عالی شد،

    *منی که قصد خرید پراید رو داشتم، ولی به خاطر یه اتفاقی که برای پدرم افتاد قرار بر این شد که اون پولی که جمع کرده بودم رو برای کار پدرم خرج کنیم و اول با کمی مقاومت و بعد خودمو رو سپردم به الله،البته که در این میان پدرم هم دستی از دستان خداوند شد برای من بر روی زمین

    گذشت…

    *دو ماه بعد ماشین خارجی که قیمتش ۵ برابر پراید بود خدا بهم داد🙏🙏🤲🤲❤️❤️خدایا شکرت ،

    *اومدیم جلو ،همه گیری شد، مغازه ها باید تعطیل میشد،

    * درست روز قبل از بستن فروشگاه، فروش کردیم، روزی تعطیلات رسید، عجب قانونی عجب خدایی عجب سیستمی،هزینه های ما برای ۳۰ روز تامین شد…

    بچه ها خیلیه ان‌شاءالله در متن های بعدی ادامه میدم اگر توفیق باشه،

    *الانم به تضاد خوردم با کار به پدرم، الهام بهم شده برم تهران، برم و ورزشم رو به نتیجه برسونم و اونجا کار و زندگی کنم،

    *هیچ کسیو اونجا ندارم و لی خدارو دارم، خدا راهنماییم میکنه، به قول استاد و به لطف پند هایی که از داستان پر خیر و برکت حضرت ابراهیم (ص) دریافت کردیم میریم تو دل کار خدا خودش بقیشو بهم میگه،

    *توکل به الله یکتا

    اون روز میرسه که من بیام این زیر بنویسم بالاخره پا رو ترسم گذاشتم و رفتم دنبال رویاهام و چی شد به به خدایا از همین الان شکر گذار و سپاس گذار اون لحظه ی ناب هستم🙏🙏🤲🤲❤️

    * استاد الهی ما، از شما سپاس گذاریم و قدر دان زحماتتون هستیم،

    همه ی عزیزان و هم فرکانسی هارو به دستان پر قدرت الله یکتا میسپارم

    به امید موفقیت همه دوستان در همه زمینه ها💐💐💐💐🌹🌹🌹🌹🤲🤲🤲🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مریم گُلی گفته:
    مدت عضویت: 3281 روز

    سلام به همگی سلام به عزیزای دلم

    چقد بودن میون شماها حالمو خوب میکنه♥😍

    خوشحالم که قلبم شماها رو واسه دوست داشتن داره

    روز ســــــــــــــوم من😍

    دیروز با یکی از دوستام درباره قانون صحبت میکردم و برام خیلی جالب بود که چقدر بیشتر از قبل بزرگ شدم، چقد قشنگ تونستم کمکش کنم

    میون صحبتام کلی الهام ها هم بهم شد، که باعث شد خودم هم از این صحبت کلی استفاده کنم و بزرگتر بشم

    خدااایا شکرت♥

    یکی از حرفایی ک بهش زدم و همون لحظه به عمق جان خودم هم نشست و درکــــــــــــــش کردم این بود که هر قدر باورهاتو تغییر بدی نتیجه میگیری، هر قدر از شرک فاصله میگیری و به توحید نزدیک میشی نتیجه میگیری، این حرف خیلی حال خودم رو دگرگون کرد ، طوری ک چند ساعتی سکوت کردم،یک سکوت از ارامش و شادی عمیقی که توی قلبم از حل شدن کلی گره توی ذهنم بوجوداومدبود

    خدااایا شکرت♥

    ولی صبح سحر که بیدارشدم روی خودم با فایل ها کار کنم، حالم اصلا خوب نبود از اون شادی هیچی نمونده بود نمیدونم چرا، داشتم میرفتم که خودمو رو غرق حاشیه ها کنم ک خدا دستمو گرفت، گفتم برم چند دور تسبیح بگم با ذکر (خدا عاشق منه)،انجام دادم، اون میون میخواستم احساس قربانی شدن کنم، بغض کردم ذهنم میگفت بله گریه کن تا خدا دلش بسوزه کمکت کنه!!! قلبم با جدیـــــــــــــــت میگفت نخیــــــــــــــر، تو به این چیزا احتیاج نداری، قوی هستی و از پس خودت برمیای، خلاصه من به این ذکر ادامه دادم وحالم خیلی خیلی بهتر شد، بعد نماز هدایت شدم به سریال زندگی در بهشت (من از کامنت بچه ها خیــــــــــــلی چیزا یاد گرفتم، مرسی بچه ها که واسمون وقت میزارید، بخدا عاشق تونم♥😍خیلی بهم کمک کردید توی این مدت) نشستم به کامنت خوندن

    خداااایا شکرت♥

    خدا از طریق کامنت ها بهم گفت دختر خوب اینایی که جلوی روی خودت می بینی مسئله ی توست که فقط نیازه پا توی مسیر حل شون بزاری خودم واست حل شون میکنم، اینا ضعف تو یا مسئولیتی که من به دوش تو گذاشتم تا حل کنی نیستن، من مسئولیت جهانم رو به روی دوش هیچ کس نگذاشتم، خودم فرمانروای این هستی م من حمید الغنی م، نیازی به تدبیر هیچکس ندارم، تنها چیزی که ازت میخوام این که مشکلاتی ک داری رو فقط یک مسئله ی کوچیک ببینی و بخوای که حلش کنی

    خودم توی ابتدای مسیر به استقبالت وایسادم و تو رو توی گودی دستم میزارم و تا انتهای مسیر می برم تووووو فقط بخوااااه

    خیلی قلبم آروم گرفت با این نگاه که بله، اگر من به تضادهام به شکل یک مسئله نگاه کنم، خیلی بهتره تا بخوام بشکل ضعف بهش نگاه کنم، ضعفی که عادت شده ضعفی که باید جـــــــــــــون بکنم ودرستش کنم و…..

    خداااایا شکرت♥

    بعدش رفتم خود فایل رو دیدم، اینجایی ک استاد از دوست معلم شون میگفتن و بعد استاد گفتن که بله ما باید باور کنیم که خدا از ما حمایت میکنه

    چقد این حرف با نگاه حل مسئله میخوند چقد مکمل الهام قبلی بود، ان شاءالله که به این درک برسم که خدا حامی من است

    خدااایا شکرت♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فائزه گفته:
    مدت عضویت: 1869 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و درود به استاد عزیزمم و همفرکانسی های خوبم

    امروز من قبل از این فایل چند فایل دیگ از سایت رو بصورت رندوم گوش دادم و‌موضوع راجب توحید بودش و ذهنم مشغول شد و از خدا خواستم که بیشتر هدایتم کنه که در این سفرنامه به این فایل هدایت شدم..

    خدایا ازت سپاسگزارم که انقدر بحرفام گوش میدی

    خدای خوبم شکرت برای زمان بندی بی نظیرت..

    من هنوز ابتدای این مسیر زیباهستم و باید خیلی جدی تر روی خودم کار کنم..

    اما واقعا از وقتی که با خدا رفیق تر شدم و باهاش راحت حرفامو میزنم و میدونم که حامی منه و عاشقمه …کارهام خیلی سریع تر پیش میرن..انگار که جهان در هماهنگی باخواسته های من شده..

    مثلا من بدون کنکور، ارشد قبول شدم و روز اخری خیلی بصورت هدایتی متوجه این مسئله شدم …

    یا اینکه اگه مساعد نباشم برای کلاسی یا جایی

    بدون اینکه کاری کنم اون کلاس کنسل میشه یا به تعویق میفته..و‌کلی اتفاق های این چنینی …

    که نشونه های این مسیر وقانونه …

    روابطم با همسرم و خانواده و اطرافیانم روز به روز صمیمی ترو بهترمیشه..

    خیلی راحت تر میتونم احساساتمو کنترل کنم..

    حس میکنم وابستگی ام کمتر شده و رها تر شدم..

    واقعا میشه درک‌کرد که با استفاده از توحید وقانون و اینکه با خدا صمیمی تر بشیم ،چقدر چرخ زندگی راحت تر میچرخه…و همه چیز به نفع تو میشه..

    استادجان واقعا بی نظیرید. شما و مریم جان رو خیلی دوست دارم و‌خیلی خوشحالم که باشما اشنا شدم.

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سارا درزي گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    به نام خدا

    تمرین روز سوم سفرنامه

    موضوع ( اعتماد به رب)

    خداروصد هزار بار شکر که باز هم تونستم بیام و بنویسم

    سلام استاد عزیزم مریم جونم و همسفرهای عزیزم 🌹

    اعتماد به خدا یعنی تسلیم خدا بودن

    تسلیم خدا بودن یعنی اجازه بدیم خدا از بی نهایت طریق از زبون یه آدم ، حتی یه بچه ، یه شرایط یه احساس ، دیدن یه صحنه ، خوندن یه متن ، نشانه ی روزمون توی سایت …. و بی نهایت طریق بهمون بگه چیکار کنیم ، کجا بریم ، چی بگیم ، چی بپوشیم چی بخوریم

    و اینکه اعتماد کنیم به خدا کارهارو برامون راحت میکنه راه هارو نزدیک میکنه و مسیر رو لذت بخش میکنه و تا میتونه زیباییی هارو نشونمون میده

    تسلیمم در مقابل خدا چون من واقعا هیچی نمیدونم ، من ناآگاهم ، من ضعیفم در مقابل خدا . و تنها اون میدونه اون میتونه و اونه که به بهترین شکل نشونم میده

    وقتی به رب اعتماد میکنی در لحظه لحظه زندگی حضور داری چون نه ترسی از اینده و نه گذشته داری

    هر انچه لازم باشه انجام بدی خدا بهت میگه و چون اعتماد و توکل کردی پس مطمئنی درست ترین کارو کردی و این باعث میشه بیشتر و بیشتر هدایتت کنه

    وقتی اعتماد میکنی به خدا ، تو همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب و بین افراد مناسب هستی

    روزایی که خیلی به خدا نزدیک میشم و روی خودم کار میکنم و اون روزهایی که میگم خدایا توکل میکنم به تو … انقدر همه چیز قشنگ کنار هم چیده میشه برام که گاهی نجوای شیطانی میاد و میگه پس اراده خودت چی ؟؟؟ یعنی این طبیعیه !؟ اگه کارت اشتباه باشه چی ؟ نکنه از تنبلی ذهنته !! و این حرفا …….

    اونجاست که باید به یاد بیارم من امروز صبح به روحم غذا دادم به منبع متصل شدم و این طبیعی هست که وقتی گوش میدم به الهامات پس کارها راحت و زود و لذت بخش پیش میره برام

    من گوش میدم عمل میکنم و این نتیجه طبیعیه ❤️🥺

    من یه میکاپ ارتیستم ،، خیلی برام پیش اومده مثلا یه هنرجو یا مشتری میاد میگه (میشه من تایممو تغیر بدم و فلان ساعت بیام) نجوای شیطانی میگه نه چرا باید دیرتر بیاد تو استادشی و تو باید بگی کی بیاد کی بره هیچ استثنایی هم نباید باشه ولی به یاد میارم که من زمان بندی هارو سپردم به خدا ، و بعد میدونید چی میشه یهوو میبینم که دقیقا توی تایمی که جا به جا کردیم یه مشتری دیگه قرار بود بیاد که نکاتی رو توی کار باهاش تجربه کنم که قراره به هنرجوم یاد بدم …. نکاتی که اگر تجربه نمیکردم اشتباه اموزشش میدادم

    وو صدها اتفاق این چنینی

    عاشقتونم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

    خداروشکر میکنم که هستید

    در پناه خداوند سعادتمند ، شاد و ثرتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: