«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 117

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1146 روز

    بسم رب

    روز سوم سفرنامه الهی شکر

    استاد عزیزم من قبلاً داستان زندگی حضرت ابراهیم شنیده بودم ولی آنقدر عمیق درک نکرده بودم.

    واقعاً که خیلی زیبا بهم نشون دادین این داستان حضرت ابراهیم.

    منم مادرم و واقعا همین کار میکنم برای بچه‌هام وازجونم میگذرم براشون.

    واقعاً کار حضرت ابراهیم خارق‌العاده بود و دوست خدا بودن لایقش بود.

    اعتماد حضرت ابراهیم بخدا بی‌نظیر بوده.

    از خداااااااامیخوام که کمک کنه همراهیم کنه که بتونم باورها تغییر بدم.باید خیلی کار کرد.هنور کلی راه مونده باتغیرهایی که الان توی زندگیم انجام شده.

    ولی خیلی بهتر میشه وکلی جاداره برای تغییر

    استاد وقتی از حضرت ابراهیم صحبت میکنی خیلی احساساتی میشید ومعلومه عاااشق حضرت ابراهیم هستید.

    من الان که دارم این فایل نگاه میکنم ماه رمضان هستش و دیروز هم نوشتم براتون.وماه خدایا

    از خدای بزرگم میخوام همیشه سالم سلامت و سعادت مند باشید استاد عزیزم.

    خداحافظ تون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    احسان مجردبهره گفته:
    مدت عضویت: 1143 روز

    سلام به دوستان و استاد عزیزم. امروز این فایل انگار واقعا باید امروز شنیده میشد. روز سوم سفرنامه و خب خیلی برام عالی بود چرا که دیروز با خودم در مورد ازدواجم و اتفاقاتی که ممکنه بعدش بیوفته چه از لحاظ مالی و چه عاطفی گفتم چه باید بکنم؟ امروز در سخنان شما شنیدم برو جلو به من اعتماد داشته باش.

    دیروز کسی بهم میگفت خدا میرسونه منم گفتم به شرطی که بهش اعتماد داشته باشی و خدا هم امروز بهم گفت. من دارم قبول میکنم هیچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمی افته و خوشحالم که خودمو متعهد کردم به کار کردن روزانه روی ویدیو ها و نوشتن کامنت ها خیلی به حال خوبم کمک میکنه و ترسام رو از بین میبره و بهم امید میگه میگه احسان اگر این همه آدم تو این مملکت که شرایط اقتصادی اینجوریه براشون اینقدر زیبا رقم خورده چرا برای تو رقم نخوره؟ اون فرد رو خودش کار کرده رشد کرده تو هم کار کن.

    از امروز تصمیم گرفتم تعهدم رو بیشتر و بیشتر کنم تا بتونم با اتلاف وقت کمتر و استفاده بهینه تر از مهم ترین سرمایه عمرم، بهترین نتایج رو بسازم و امیدوارم بتونم معنای تسلیم به امر خدا رو متوجه و روز به روز بزرگتر بشم و میدونم در این راه به قول قرآن امتحان میشم و با صبر و نگه داشتن احساس خوب میتونم درهای بیشتری رو به روی خودم باز کنم. الهی شکر که به جای وقت گذرونی بیرون با آدمایی که چیزی برای گفتن ندارن، اینجا میام و شاگردی تموم این بچه ها رو میکنم و کلی چیز ازشون یاد میگیرم. حدود یک ساله من تو این سایتم اما جهان حالا به من اجازه کامنت گذاشتن داد. امیدوارم حدود 100 روز دیگه بیام و اینا رو بخونم و تیک خوردن بزرگترین خواسته هام رو بگم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    آذر عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1172 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش وخانم شایسته عزیز

    روز سوم سفرنامه

    آنچه در مورد حضرت ابراهیم از زبان استاد یاد گرفتم این بود که ایمان ایشان آنقدر زیاد بوده که بدون هیچ تاملی انچه به او الهام می شده اجرا می کردند

    خدایا چه ایمان توحیدی ابراهیم داشته که جگر گوشه اش را در بیابانی به همراه همسرش بدون هیچ آب وغذایی وهیچ سرپناهی به امید الله تنها می گذارد وبه دنبال ماموریت خود میرود.

    خدایا از تو می خواهم که زره ای از ایمان ابراهیمت را در من قرا دهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مینو خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2074 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    تسلیم بودن در برابر رب

    واقعا امروز وقتی از نتیجه یک رفتاری دلهره داشتم گفتم خدایا تسلیمم در برابر خودت وخداروشکر خیلی عالی اتفاق افتاد

    واقعا من اگه خدارو باور دارم خدایی که فرمانروای عالم است وبرگی بدون اذن او به زمین نمیخوره دیگه چرا بترسم چرا نگران باشم چرا دلهره داشته باشم تنها کار من کندتری کردن ذهنم و رسیدن به احساس خوب باشه واین جمله خانم شایسته نازنینم و باید جای جای خونم بچسپونم وهر لحظه بخونم که در هر شرایط ناخواسته ای که قرار گرفتم فارغ از اینکه شرایط بیرون چیه خودم رو به احساس ارامش برسونم با این اطمینان ویقین که قطعا شرایط بیرون هم به نفع من تغییر میکنه

    خدایا واقعااا ممنونم

    استاد عزیزمزندگیم روز به روز زیباترو عالی تر میشه الهی شکر استاد عزیزم انقدر احساسم خوب انگار دنیا مال من واقعا شکر واقعا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    دختر توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 1212 روز

    به نام خداوند نور

    برگی از سفرنامه من :)

    خدایا مرا از تاریکی شرک و وابستگی به سمت نور حقیقت و توحید ببر !

    وقتی این فایلو گوش دادم و چند صفحه از کامنت دوستانو خوندم دیگه حس درونیم تشویقم کرد که وقتشه کامنت زیبایی رو بنویسی تا بعد ها که پیشرفت کردی دیدگاه و نگرش امروزتو بدونی و تکاملو درک کنی …

    این فایل سمبل توحید ایمان و تسلیم بودنه !

    درمورد توحید من شرکو در وجودم پیدا کردم من یک دختر مجرد هستم و چندین روزه که توی ذهنم همش به ازدواج و روابط عاطفی فکر میکنم و بهش شدیدا وابسته ام همش فکر میکنم که اون طرفی که وارد زندگی من میشه بهم محبت میکنه بهم توجه میکنه اون منو خوشبخت میکنه بهش وابستم … و یاد این جمله کتاب رویاها میفتم که میگه … برای خوشبختی نیازی به حضور هیچ شخصی در زندگی نیست :)

    باید یاد بگیرم برای خوشبختی خودم و خدای خودم کافی هستیم … باید یادبگیرم هماهنگی بین ذهن و روح رو برقرار کنم … باید یاد بگیرم هدف گزاری کنم و بهشون برسم … باید یاد بگیرم که شخصی که به عنوان پارتنر وارد زندگی من میشه دستی از دستان خداست و اینکه من باید از درون به عشق برسم و بعدش اهنربای عشق بشم و عشقو دریافت کنم … من باید اینقدر از درون پر بشم که از مازاد عشقی که دارم ببخشم نه اینکه از خودم کم کنم خودمو کوچیک کنم … من باید ایمانمو به خدا به قوانینش بیشتر و بیشتر کنم و هرروز تمرین کنم تا فرکانسام خالص بشه و من باید به رب به تنها فرمانروای جهانم تکیه کنم و بدونم و ایمان داشته باشم که اون هدایتگره منه … و تسلیم قدم های گفته شده باشم … من باید ایمانمو با تسلیم بودن در مقابل خداوند ثابت کنم … با تمرینایی که انجام میدم …

    و در اخر … ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 908 روز

    دروداستادعزیزم ومریم جانم خداقوت

    وهمه دوستان عالیم

    خدارو بی نهایت شکربابت نشانه هرروز م که به

    لطف خداوندو سایت طلایی استاددریافت میکنم

    یک روزعالی وبی نظیردیگرصبح زودبیداریم کنار

    عزیزدلم ودیدن نعمتهاوبرکت هادرزندگی مان الهی

    شکروهرروزنوشتن وشکرگزاری ازخداوندمهربانم

    بابت داشته های مادی ومعنویمان ووجوداستاد

    عزیزوبامحبت که باصحبتهای بی نهایت

    تاثیرگذار شان هرروززندگیم رالبریزازشادی،عشق،

    آرامش وشکرگزاری کرده ام باورودی های ذهنی

    عالی وامروزهم تکرار وتمرین وعملکردعالی که

    باگفتار،رفتاروکردارنیک وانجام صحیح وظیفه

    خانه داری بتوانم امروزکارنامه ای بانمرات عالی

    برای فرشته های خداوندارائه دهم که شب آن

    رابرای خداوندبخوانند

    خدایاچقدرهردم تورایادکردن وازتویاری خواستن

    لذت بخش است ……..

    این فایل چقدرزیباست حس ناب آرامش

    ازصحبتهای استادمهربانم

    ان شاالله آقا میکائیل درپناه خداوندمهربان

    هرلحظه شاد سلامت ودرتمام مراحل

    زندگی،تحصیل و……عالی بدرخشند،الهی آمین.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    آرمان سپهوند گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    هیچ چیز نمیتواند از این بالاتر باشد،که انسان،پایه های تمام زندگیش را بر اعتماد به قدرتی بچیند و رفیق نیرویی باشد که برگی بدون اذنش از درخت نمی افتد و اتصالمان با او دائمی است.

    به نام خدای مهربان

    سلام به خانم شایسته؛استاد عباسمنش و همه ی بچه های بینظیر سایت

    استاد این فایلای که راجب توحید عملی هستن رو چقدر دوست دارم

    واقعا اگه ما بتوانیم زندگیمون رو بر پایه اعتماد به خدا بچینیم چقدد زندگیمون فوق العاده میشه

    دیگه از چیزی نمیترسیم رو نیروی غیر از خدا حساب نمیکنید ،خیالمون راحته

    احساسمون خوبه و…

    ولی به حرف اسونه ولی نشون دادن ایمان در عمل واقعا شهامت میخواد

    تسلیم بودن در برابر ربّ شهامت میخواد

    سپاردن خود به خدا شهامت میخواد

    و محال است ،محال است که من تسلیم باشم من به احساس اطمینان قلبی و آرامش برسم و شرایط هر چقدر هم نادلخواه به نفع من تغییر نکنه.

    واقعا که چقدر خوبه این تسلیم بودن

    این اعتماد داشتن

    اینکه قدرت خلق زندگیمون در دستان خودمونه

    خدایا شکرت

    استاد و خانم شایسته عزیز خیلی سپاسگزارم ازتون بابت سایت و این همه پویایی

    و همتون رو به خدای بزرگ میسپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    سیدمحمد گفته:
    مدت عضویت: 893 روز

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته محترم. و هم فرکانسی های عزیز

    من بااینکه 40 روز هست بااین خانواده اشنا شدم و هنوز تازه توانستم احساس خوب و عذاب وجدان و احساس گناه را تا حدودی درک کنم و آن را در رفتارم بکار ببرم.و فهمیدم که دنیای ما دنیای فرکانسی هست و هر عملی که ممکن هست برای ما احساس گناه داشته باشد برای مردمان دیگر باقومیت های مختلف امری مقدس باشد بااینکه آن قومیت با مذهب و دین دیگری در همین دنیا مثل ما زندگی میکند و فقط تنها تفاوتی که بین من و آنها وجود دارد احساس ماهست که هر کسی نتیجه احساس مثبتش را میگیرد.پس دنیای ما دنیای کنترل فرکانس و احساس خوب میباشد که قسمت بیشتر زندگی مارا رقم میزند.

    امیدوارم که منظورمو درست رسانده باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    پریا فراهانی گفته:
    مدت عضویت: 1702 روز

    درود بر پروردگارم و رب العالمین

    سلام ب استاد عزیزم و مریم مهربان سلام ب تمام عباسمنشی ها

    همینطور که دارم مینویسم اشک‌هام بند نمیان

    خدایاااااا تو چه کردی با من اووووووه خدای مگه داریم واااای بر من چقدررررر دیر نزدیکی تو روحس کردم

    استاد امروز من قبل اینکه موضوع و هدایتم از روز سوم رو ببینم چیه

    یه چرت کم ولی عمیقی رفتم چون امروز تجربه ی ب ظاهر سخت اما پراز حضور خدا و ایمان رو داشتم امروز هدایتی از خدا دریافت کردم و شجاعانه وارد عمل شدم خیییلی دوست دارم خودافشایی کنم اما شرایطم اینقدر شخصیه که نمیتونم براتون بازش کنم اما تا جایی که بتونم باز بیان می‌کنم امروز تو قدم سوم من ؛ خدا از من خواست که در موضوعی که سالیان سال بود که ترس داشتم و نمیتونستم عمل و رفتار کنم رو باشجاعت رفتار کردم ‌نتیجه اش شد حس ارزشمندی درونی و حس افتخار ب خود

    من در شرایط کنونی هستم که اگر بخوام در یک جمله توصیفش کتم زندگی زناشویی و روابطم ب یک مو بنده یعنی هیچ چیزی اونطور که من میخوام نیس با این معنی که همه چیز ب شکل وحشت آمیز برای یک آدم میتونه باشه برای منه؛

    بعداز اون رفتار شجاعانه برگشتم همون شهود همیشگی باز گفت این فقط ظاهر ماجراست تو باور نکن در پشت صحنه زندگیت ؛ حقیقت چیز دیگریست و خوشبین بمان

    خوابم برد : نمی‌دونم چقدر حرفهام و باور می‌کنید اما یقین دارم حتما اونایی که نیاز دارن الان بشنون میشنون و پیام خدا رو دریافت می‌کنن ؛ چشمام بسته بود بدنم سبک شد احساس کردم وزن یه پر و دارم خوابم سبک بود اما تو یه جای دیگه رفتم تو یه چشم بستن دست قوی و پر نور و ب سمتم دیدم خدا بود دستم و گذاشتم تو دستش وقتی دستم و دیدم دستم خیلی کوچکی بود گفت : فرزندم ب من اعتماد کن یعنی تا ب حال اینقدر این صدارو ب این قدرت حس نکرده بودم و نشنیده بودم ؛

    ب من اعتماد کن تو سختی راه رو اومدی و پشت سر گذاشتی تو فرزند پاک منی تو خودت رو ایمانت رو ب من ثابت کردی چرا مانع آرزوهات میشی چرا به من اجازه نمیدی برات بهترین هارو بچینم میدونم مگه نمیخوای قهرمان زندگیت بشی پس نگران چی هستی

    من روزهاست که منتظرم تا اجازه بدی من برات خدایی کنم تو هر کاری که باید انجام بدی و دادی خواستتم خیلی وقته تو لیست من قرار دادی اما این شک و تردید لحظه ای تو اندازه ی نقطه در اقیانوسه اما مانع شده وقتشه ب من اعتماد کن والان لحظه ایست که اعتماد کتی و ببینی چطور آدما فرصتها و شرایط ب نفع تو تغییر می‌کنن

    ‌با احساس آرامش عمیق و عجیبی از خواب بیدارشدم اشک‌هام بند نمیان اما میدونم استاد قراره معجزه رخ بده چون من رها شدم و تسلیم و یقین دارم ورق قصه ی منو بعد ازاین خدا میچینه

    واقعا تو شکه ام از اینکه بعدش اومدم هدایت امروز رو گوش کنم با متن مریم عزیزم روبرو شدم و غوغایی درونم ایجاد شد

    که خدااااااایا تا چقدرررر میخوای اعتماد منو جلب کنی

    بهم گفت : تو لایق بهترین هایی بزار بهترین هارو برات بچینم تا بهترین هارو تجربه کنی

    دوستان میدونم همه باور داریم خدا هست ولی بیایم باور کنیم که چقدرررررر نزدیک هست بیایم برای یکبار هم که شده بهش اعتماد کنیم وایمان و باورمون رو نگه داریم و با احساس خوب ب نتیجه خوشبین باشیم و بمونیم ببینیم واقعا چی میشه بدون شک بدون تردید بدون غم من ایمان دارم و میام براتون از معجزه اش میگم ‌شاید اون موقع بتونم ذره ای خودافشایی کنم

    دوستون دارم استاد مریم جونم و همه همراهانم با امید ب شادی

    خدایاااااا دوستت دارم تا ابدیت ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوبم

    آنچه که استاد عزیز در مورد حضرت ابراهیم گفتند تا حال من نشنیده بودم و برای بار اول است که در حال شنیدن آن هستم و این نکات عالی را یاد گرفتم

    گذشتن از علاقه ها و دلبندی ها این مهمترین کاری بود که حضرت ابراهیم انجام داد

    این کار هیچ چیز نیست جز یک باور توحیدی بسیار قوی و ایمانی بی چون و چرا که در همه حال تسلیم خدای خود بودن است

    یک نکته کلیدی که در صحبت های استاد بود این بود

    که همه زندگی ما نباید بچه ها و زن و فرزندمان باشد

    بلکه خدای من ، قدرت برتر است که او در اولویت است

    اما واقعا سخت است

    نکته عالی دیگر که از استاد یاد گرفتم این بود که نشانه ایمان داشتن آرامش است

    آرامشی که واقعا پایدار است و خللی در آن وارد نخواهد شد

    ممنونم استاد عزیز از این فایل گرانبها

    سپاس از خدای ابراهیم

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      رضا سنچولی گفته:
      مدت عضویت: 896 روز

      سلام آقای صادق زاده .مشخصه که شما خیلی آگاهی داری و از آموزه های استاد بهره مند شدی.من یک ساله که وارد این مسیر زیبا شدم اما دوماه از عضویت من تو سایت میگذره .همه چی عالیه .فقط تو بحث کاری شرک دارم و اینو متوجه شدم تصمیم گرفتم امسال 1402 توحید را سر لوحه کارم کنم اما حقیقتا ترس دارم می‌خوام اگر میتونید راهنمایی ام کنید؟ من گچ کارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سعید صادق زاده گفته:
        مدت عضویت: 1175 روز

        سلام رضا جان

        هر کمکی از دستم بر بیاد چشم انجام خواهم داد

        لطفا به من بگو چه مشکل و چه دیدگاهی داری تا بتوانم بهت کمک کنم

        ترس داشتن طبیعی است

        چرا که می خواهید از دایره امن ذهن خودتان خارج بشوید

        این ترس در واقع نوعی بازدارنده شما است

        پس فقط کافی است که اولین قدم را بردارید

        مطمین باشید با برداشتن اولین قدم ،قدم های بعدی برای شما نمایان خواهد شد

        در ضمن یادتان باشد خداوند عاشق حرکت کردن ما است

        وقتی شما اولین قدم را بردارید باقی قدم ها برایتان نمایان خواهد شد

        امیدوارم که کمک خوبی برای شما باشم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          رضا سنچولی گفته:
          مدت عضویت: 896 روز

          مرسی از نظر خوبتون .من از وقتی خدا را شناختم واقعا بدون اقراق میگم عاشقش شدم و خیلی حالم خوبه .سعی میکنم همیشه سپاسگزاری کنم.تو مسایل زندگیم واقعا سعی میکنم توحید را رعایت کنم چون از نظر من توحید اصل بندگی و زندگی هستش البته برای من.اما مدتی هست متوجه شدم تو شغلم که گچکاری هستش شرک خیلی آشکاری دارم.من یه شریک دارم اون توکار خیلی حرفه ای هستش حتی بهتر از خودمه حقیقتش .قبلاً هم شریکایی داشتم اما اصلا نسبت به اونا شرک نداشتم.من احساس میکنم که اگه اون نباشه و تو کار به من کمک نکنه من نمیتونم کامل از عهده کار بربیام.اما امسال تصمیم گرفتم برم تو این ترس و نگاهم دیگه به اون شخص نباشه و به خدای خودم توکل کنم .حالا هرچی میخواد بشه بشه.من باید توحیدم را عملی کنم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          رضا سنچولی گفته:
          مدت عضویت: 896 روز

          مرسی از نظر خوبتون .من از وقتی خدا را شناختم واقعا بدون اقراق میگم عاشقش شدم و خیلی حالم خوبه .سعی میکنم همیشه سپاسگزاری کنم.تو مسایل زندگیم واقعا سعی میکنم توحید را رعایت کنم چون از نظر من توحید اصل بندگی و زندگی هستش البته برای من.اما مدتی هست متوجه شدم تو شغلم که گچکاری هستش شرک خیلی آشکاری دارم.من یه شریک دارم اون توکار خیلی حرفه ای هستش حتی بهتر از خودمه حقیقتش .قبلاً هم شریکایی داشتم اما اصلا نسبت به اونا شرک نداشتم.من احساس میکنم که اگه اون نباشه و تو کار به من کمک نکنه من نمیتونم کامل از عهده کار بربیام.اما امسال تصمیم گرفتم برم تو این ترس و نگاهم دیگه به اون شخص نباشه و به خدای خودم توکل کنم .حالا هرچی میخواد بشه بشه.من باید توحیدی را عملی کنم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            سعید صادق زاده گفته:
            مدت عضویت: 1175 روز

            سلام رضا جان

            سال نو مبارک

            دقیقا کار درست را خودت انجام می دهی

            وقتی که برای اولین بار بر ترس خودت غلبه کنی و یک کار بدون حضور شریک خودت انجام بدهی و حتی آن کار خیلی هم کوچک باشد بی شک دیگر این ذهن دست از بازی و نجواها بر می دارد

            خودت برای خودت به این منطق و این حقیقت می رسی که بله خودت هم به تنهایی خواهی توانست

            فقط نکته اینجا است که شما فقط و فقط به قدم اول نگاه کن و فکر کن و فقط قدم اول را ببین کاری به قدم های بعدی نداشته باش

            به خودت بگو من قدم اول را بر می دارم و مابقی قدم ها خودش ذره به ذره نشانم داده خواهد شد

            در واقع به این شعر توجه کن

            تو خود پای به راه در نه و هیچ مپرس

            خود راه بگویدت که چون بایدت کرد

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
            • -
              رضا سنچولی گفته:
              مدت عضویت: 896 روز

              سلام سعید آقا مرسی از راهنمایی خوبتون .به نظر منم حرفاتون خیلی درسته که فقط باید به قدم بعدی توجه کنم و نه به چند قدم بعدی .تمام تلاشم را می‌کنم تو این مسیر ذهنم را کنترل کنم و به خداوند خودم توکل ‌.انشااله به نتایج خوبی خواهم رسید که حتما با شما به اشتراک خواهم گذاشت.بازهم تشکر میکنم از وقتی که گذاشتید.

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: