«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 134 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1856 روز

    سلام به استاد، خانم شایسته و دوستان عزیزم

    من هر چی جلوتر میرم بیشتر متوجه میشم که خیلی راه دارم تا مفهوم هدایت رو درک کنم.

    با اینکه خدا کم هدایتم نکرده و البته که منی کی با تعهد تو این مسیرم رو هر دقیقه داره هدایت میکنه.

    ولی یه موقع هایی اصلا متوجه نمیشم که این جریان هدایته که داره کارا رو برام انجام میده. من هنوز خیلی جای کار دارم تا به درک خوبی از هدایت برسم و میدونم که با اینکه هیچ وقت کامل نمیشه ولی هر بار با هر قدم برداشتن من و شنیدن راجب هدایت و فکر کردن به اتفاقات زندگیم، یه پله بهتر میشه و پیشرفت میکنم.

    می‌دونید، خیلی دوست دارم استاد اینجور معجزه ها رخ بده توی زندگیم. خیلی.

    طوری که درکش کنم و بفهمم و بتونم بابتش سپاسگزار خداوند یکتا باشم.

    این روزا حالم خیلی خوبه و این خودش قطعا چیزی جز هدایت خدا نیست.

    و اکه میخوام نه تنها ادامه دار بلکه تقویت بشه به قول شما و بچه ها باید نشانه های حتی کوچیک رو تایید کنم و مرورشون کنم و به ان‌اع روش ها توجه کنم بهشون تا طبق قانون بدون تغییر خداوند توی زندگیم گسترش پیدا کنه.

    راستش راجب این فایل یه ذره مقاومت داشتم که گوشش کنم. چون فایلایی مثل گفتگو با دوستان و یا مثل مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن رو ترجیح میدم. چون برای این مدار من کاربردی تره.

    ولی چون جز سفرنامه بود، گفتم من بی دلیل تینجا نیستم، این فایل باید گوش داده بشه. و چیزی که ازش درک کردم همین مفهوم پایدار هدایت الله هست.

    که واقعا ازش میخوام منو تحت حمایت و هدایت خودش هر روز بیش از دیروز قرار بده و راه رو برام هموار و درا رو برام باز کنه

    عاشقتونم♥️

    شاد و سلامت باشین🍀🤍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3662 روز

    به نام خدای ابراهیم

    اعتماد به خدا ،چه باور عجیبی است

    در سراسر زندگی ام شرک ورزیدم و همیشه به غیر خدا متکی بودم

    ولی از زمانی که در این سایت به صورت مستمر هستم به خدا هر روز نزدیک‌تر می شم ولی نجواهای شیطان هست که میگه خودت باید حرکت کنی خدا گفته حرکت کنه

    در نجواهای شیطانی و صحبت های پر مهر خدا هر لحظه درگیرم و ایمان دارم روزی میرسه که صدای خدا رو رساتر و واضح تر می شنوم

    چند روز پیش خواسته ای داشتم از همسرم ،ولی وقتی به پشت تلفن به همسرم گفتم بعدش با توکل 100 درصدسپردم به خداو گفتم خدا اگر بخواهد می شود و بعد می گفتم ولی من خیلی می خوام خدایا خودت درست کن

    و اتفاق افتاد

    از همسرم تشکر و از خدای خودم هزاران بار سپاس گذاری کردم.

    خدایا به من قدرت بده همه امور زندگی ام رو به تو بسپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مجید قرائی گفته:
    مدت عضویت: 1022 روز

    (بنام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه دارم از اوست)

    سلام یک روز بی‌نظیر،یک لبخندازته دل،یک خدای همیشه همراه،بادستانی پرازعشق پرازفراوانی،باهزاران آرزوی زیبا،تقدیم لحظه هاتون.

    سلام به خانواده باعشق و صمیمی استاد عزیزم عباس منش

    روز سوم:

    خدارو شاکرم بخاطر این خانواده،بخاطر این مرد بزرگ که اینقدر با حس خوب اینقدر خالصانه باشاگردانش صحبت می‌کنه که چندینو چند هزار نفر باعشق بااین مرد بزرگ همراه باشند این عشقو چه کسی تو دل همه ماها گذاشته؟

    استاد عزیزشماچنان عشقی به خدا دارید که چندینو چند هزار نفر عاشق شما هستن این عشقو چه کسی تو وجود ما انداخته؟

    عشق خالصانه به خدا

    عشق تسلیم بودن به خدا

    عشق توحیدی به خدا

    اینقدر عشق ورزیده اید به رب که این همه آدومو خدا عاشق شما کرده

    شما اینقدر روی خودتون کار کردین این قدر شب وروز روی خودتون کار کردین که شدین بنده خوب خدا خودتونو تسلیم خدا کردین فکر میکنم واسه همه ماها روشن شده،که تا روی خودت کار نکنی تا تسلیم نباشی هیچ اتفاقی نمیفته،

    شما درس بزرگی هستین واسه شاگردان و چون تمام حرفاتون روی صداقته،حرفاتون بوی خدارو میده به اندازه ای که روی خودتون کار کردین خداهم به اندازه باوراتون کاستونو بزرگ کرده است،

    استاد عزیزم شما

    تسلیم بودن در برابر رب رو به ما یاد دادید،

    رابطه میان توحید عملی و قانون فرکانس است روبه مایاد دادید،

    رابطه میان قانون احساس خوب=اتفاقات خوب رو به ما یادادید،

    که ما مسعول هیچ کسی نیستیم، الا خودمان که همه چیزو باید بسپاریم به خدا اون خودش می‌دونه به چه نفعی کارو جلو بندازه که اصلا متوجه نشی از کجا درست شده.

    همین طور که واسه حضرت ابراهیم که زن وبچشو سپرد به دستان خدا و گفت مردومو دورشون جمع کن بعد بیست سال که اومد واسه ماموریتش……..

    خوب این همه اعتماد از کجا میاد؟؟؟

    حضرت ابراهیم هم تسلیم بود،هم عاشق بود،هم موهد بود،هم توحیدی بود،هم مخلص بود و دوست خدا……

    امیدوارم که اینقدر روی خودم کار کنم،تمرین وتمرین وتمرین کنم،که بتونم فرکانسمو ببرم بالاکه بتونم تسلیم به خدا،توحیدی ومخلص باشم.

    اول برداشت کردم روی دفتر و بعد شروع کردم به چت کردن اما همه برداشت هامو سپردم به خدا نمی‌دونم زمانی که شروع کردم به نوشتن به برداشتم اصلا توجه نکردم پشت سرهم میومد ومن هم می‌نوشتم الآن که نگاه میکنم به دفترم وصفحه موبایلم زمین تا آسمان فرق می‌کنه.

    خدایا شکرت که من فرصت نوشتن رو دادی

    برای همگی دوستان آرامش،شادی،سلامتی وسعادتمندی عاقبت به خیری در دنیا و آخرت را آرزومندم به امید حق.

    ممنونم استاد عزیزم ممنونم خانم شایسته عزیز که شما دستانی از خدا هستید.

    ( خدایا سپاس گزارم،خدایاسپاس گزارم،خدایا سپاس گزارم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    فاطمه جان گفته:
    مدت عضویت: 893 روز

    سلام وقتتون بخیر امروز سومین فایل رو گوش دادم در فایل اول خیلی خوب بود که فهمیدم نباید از هیچکس بترسم و این درس بزرگی بود تو این شرایط کاری الانم خیلی ب موقع بود و ترسیدن یعنی اون میتونه منو کنترل کنه متشکرم

    من تازه واردم و درحال حاضر حالم خوبه ولی مدتیه دوس دارم یه انسان کسی ک اگاه باشه کسی ک اهل درک و شعور و در مسیر بیداری باشه سر راهم قرار بگیره . من ب زمان بندی خدا اعتماد دارم و ذهن مثبتی دارم تا اون لحظه عاشق خودم هستم و بخودم احترام میزارم ک بتونم کسی رو جذب کنم ک کنارهم رشد کنیم خوشبخت و موفق باشیم.. لطفا بیا و منو پیدا کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2465 روز

    روز سوم

    استاد عزیز سپاس بابت وجود و حضورتون در این برهه از زندگیم

    اعتماد به پروردگار و تسلیم بودن واقعا درجه ای از آگاهی و رهایی است که عامل آرامش و سعادت در دنیا و آخرت .

    چقدر حس خوبیه که بتونی هم آنقدر تسلیم رب باشی در عین حال هم بتونی رفاقتت رو حفظ کنی چقدر زیباست و من درخواست دارم از خدای بزرگم این دختر کوچکیت مهرنوشت رو آنقدر آماده بکن و لایق بدون تا بتونم ایمان ابراهیم گونه در خودم پرورش بدم و لحظه لحظه زندگیم رو سرشار از آرامش و رهایی بکنم.

    امروز با گوش دادن فایل و اتفاقاتی که برام افتاد فهمیدم چقدر راه درازی دارم تا ایمانم رو قوی تر کنم تا دیگه با کوچکترین حرف نامربوط اطرافیان و حواشی بهم نریزم.

    من هنوز در مقابل انتقاد اطرافیان ضعف دارم

    یه خصلت شل کن و سفت کن که مسیر رو پیدا میکنم تصمیمات رو میگیرم با اطمینان و بعد از چند وقت دوباره با کوچکترین حرف و قضاوت بیجا یک انسان ضعیف بهم میریزم.

    به قول استاد از خداوند می خوام که من رو حمایت و هدایت کنه تا بتونم در مسیر آگاهی و ایمانی که حضرت ابراهیم داشت قرار بده چرا که اگر اون بنده تونسته به این حد از رفاقت و تسلیم بودن و آرامش برسه قطعا من هم می تونم بهش دست پیدا کنم.

    دوستدار شما مهرنوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2337 روز

    سلام و درود به همه ی دوستان عزیز و محترمی که دارند این کامنت دلی بنده رو میخونن

    استاد عزیزم داری چیکار میکنی با ما؟؟؟

    واقعا این قسمت کجا بود تا حالا؟؟؟؟

    همیشه این فایلهای سفرنامه رو میدیدم و به سادگی از کنارشون رد میشدم نمیدونستم اینقدر کلاسه شده و با برنامه دارن میرن جلو تا الان از همون قسمت اول همش دست گذاشتید رو پاشنه های آشیل من انگار شما میدونستید که من کجاها مشکل دارم و اومدید همون قسمتها رو به ترتیب گذاشتید تو فصل اول سفرنامه من که با همین 3 قسمت دیوانه شدم خدا میدونه تا روز 30 سفرنامه چه قسمت‌های باحالی در انتظارم باشه و چه اتفاقات جالبی برام بیوفته تو همین 3 روز جذبهای فوق العاده ای داشتم حالم خیلی بهتره و مهمتر از همه اینکه دارم به صورت تمرکزی روی پاشنه های اشیلم کار میکنم خدا کنه بتونم موفق بشم و رفعشون کنم

    این قسمت در مورد ایمان حضرت ابراهیم بود در مورد خدا و قطع وابستگی از فرزندش حضرت اسماعیل

    من خودم بعد از احساس گناه و احساس قربانی شدن مهمترین و بزرگترین پاشنه ی آشیل و ترمزم همین وابستگی به فرزندمه البته الان دوفرزند دارم ولی قبلا که فقط یه دونه دختر داشتم بخاطر وابستگی شدیدی که بهش داشتم خیلی ضربه خوردم هم از سمت دخترم هم از سمت همسرم و خانوادش

    الان این وابستگی رو یکم کمتر کردم نمیگم بیشتر کمش کردم چون واقعا فقط همون یه ذره رو تونستم کم کنم که هنوز رگه ها و ریشه هایی ازش تو وجودم هست و خیلی جای کار داره تا بهتر بشم

    من مطمئنم نمیتونم اندازه ی حضرت ابراهیم از فرزندم بخاطر خدا بگذرم نهایت خیلی زور بزنم شاید یک هزارم ابراهیم این هنر رو داشته باشم

    واقعا که قطع وابستگی از هر چیزی یه هنر خیلی بزرگه که امیدوارم خدا به همه ی ما عنایت کنه

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مهستی خیرابادی گفته:
    مدت عضویت: 1696 روز

    به نام الله سلام به استاد خانم شایسته ودیگر دوستان

    چی باید گفت چی بنویسم زمانی که فایل و می‌دیدم اشک تو چشام اومد بغض کرده بودم

    امروز که داشتم قرآن می‌خوندم به آیه ای رسیدم که در مورد حضرت ابراهیم من همیشه این آبها رو دوست دارم اینقدر حضرت ابراهیم ایمانش به خداوند قوی بوده وهرکاری که خداوند ازش می‌خواسته بدون اعتراضی انجام می‌داده وخداوند هم اونو بهترین دوست خودش خلیل الله نامیده اصلا یه حالی بهم دست داد لذت میبرم از این همه ایمان

    خدایا کمکم کن تا بتونم هرروز روی ایمانم بیشتر کار کنم توکلم بیشتر بشه هر زمان که ایمان داشتم وتوکل کردم خداوند به بهترین شکل پاسخمو داده بارها تجریش کردم به خاطر همین دارم هرروز روی خودم کار میکنم تا به صورت تکاملی مسیرمو ادامه بدم

    در پناه الله یکتا

    روز سوم سفر نامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    نشمیه بهروزی گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    سلام به استاد بزرگ وارم که باعث شد پروردگارم و بیشتر بشناسم بیشتر خالقم رو حس کنم استادم هر لحظه از شما سپاس گذارم که دید من رو به این جهان عوض کردید من همیشه برای هر چیزی دیگران رو مقصر می دونستم اما العان به یقین رسیدم که هر اتفاقی تویه زندگیم افتاد بازتاب فرکانث خودم بوده استادم امروز یه فایلی بجز این فایل روز سوم رو از شما گوش دادم امروز هیچ اتفاق فوق العاده ای نیفتاده یا اتفاق قشنگی نیفتاده امامن انگار دوتا بال دارم و دارم توی آسمان ها پرواز میکنم وهمه چیز رو زیبا می بینم بدونه هیچ عیبی استادم یه شوق و ذوق عجیبی دارم انگار واقعا وقتی میگید حالتون خوب باشه نشونه ایمان انگار من اولین روز از زندگیمه که با ایمان هستم استاد واقعاوقتی گفتید درایت قرآن وقتی خدا جوری از حضرت ابراهیم حرف زده که رفیق جون جونیشه من این حس روبا تمام وجود درک کردم من شیعه نیستم سنی نیستم من اهل حق هستم یه فرقه ای .از وقتی گفتید برید بخونید دارم قرآن رو می خونم قبلاً هم چند بار خونده بودم اما از زمانی که فایل هارو گوش دادم العان آیات قرآن رو بهتر پایان تر می فهمم ودرک می کنم .همیشه توی دلم وباورم هیچ کس رو بجز خدای خودم قبول نداشتم وقتی خدا بچه هفت ماهم و گرفت گریه نکردم گفتم خودش داد خودش گرفت دوبرابرشو بهم میده ته ته دلم باور داشتم ایمان داشتم همه به من می گفتن چقدر سنگ دله چه دلیل داره اما هیچ کس از دل من خبر نداشت من با پروردگارم خلوت کرده بودم استاد عزیزم اون موقع خدا یه پسر ازم گرفت اما حالا دوتا پسر دارم صحیح و سالم من آگاهی چندانی از قانون نداشتم اما العان می دونم چرا خدا مسیر شمارو بهم نشون داده العان فهمیدم من با بقیه بنده هاش فرق دارم استادم اینجا براتون می‌نویسم شما بهترین عزیز ترین بعد از خداوندم برای من هستید چون خدا شمارو برای من الگو قرار داده ومسیر شمارو نشونم داد از خداوندم پروردگارم ربم سپاس گذارم هر لحظه که من رو با شما و سایتتون هدایت کرد از شمام بابت این رد پاهاتون هر لحظه سپاس گزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علی نعیمی گفته:
    مدت عضویت: 947 روز

    سلام به دوستای عزیزم در سایت و استاد بزرگوارم و سرکار خانم شایسته عزیز

    روز سوم از سفرنامه

    خداروشکر میکنم این بار با تعهد و جدیت بیشتر توی مسیر اجرای قوانین خداوند گام برمیدارم و این رو از همین کامنت گذاشتن که به نظر کار ساده ای میاد میشه فهمید.چه فایل پر محتوا و عمیقی واقعا نشانه ایمان داشتن تسلیم بودنه که باعث احساس آرامش میشه.تسلیم به معنای اینکه من رها میکنم و اعتماد میکنم به رب…آفرین به ابراهیم بخاطر این درجه از تسلیم و ایمان.خدایا به ما ایمانی از جنس ایمان ابراهیم بده که بتونیم تسلیم تو باشیم خدایا قلبمون رو با ایمان آروم کن.الهی شکرت الهی شکرت

    بهترینارو براتون‌آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد شادی گفته:
    مدت عضویت: 881 روز

    بادرود وخیته نباشید به استاد عزیز وخانوم شایسته.که واقعاً با عشق و علاقه این فایلها رو برای آگاهی ما درست میکنن.

    امروز صبح که رفتم به سایت این فایل نشانه امروزم رو دیدم وقتی بیشتر دقت کنم میبینیم که خداوند خیلی مهربان‌تر واز اونی است که ما تا الان فهمیدیم .در داستان حضرت ابراهیم هم این موضوع به وضوح قابل مشاهده است که به ابراهیم چنین فرمانی رو میده البته این درخواست‌های خداوند از ابراهیم به خاطر این نیست که بفهمد ابراهیم تا کجا با خداوند میآید برداشت من از این درخواست که از ابراهیم می‌کنه بخاطره اینه که به ما بفهمانند که ایمان داشتن واقعی یعنی چه ایمان تنها به گفتن نیست بلکه به قول استاد حتما کسی که میگوید من ایمان دارم باید پشت سرش عمل هم باشد خداوند از گفتن داستان حضرت ابراهیم آگاه کردن ماست که ایمان داشتن یعنی این یعنی عمل به آنچه میگوییم نه چیز دیگه خداوند میداند که چه کسی پای ایمانش می ایستد وچه کسی فقط به زبان میگویید که ایمان دارم من از این نشانه امروزم به این نتیجه رسیدم که حتماً باید پشت سر ایمان باید عمل کردن هم باشد تا نتیجه مطلوب حاصل گردد .باتشکر از دوستان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: