«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 160
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به دوستان عباسمنشی
رد پای من از روز سوم روز شمار تحول زندگی من
به امید الله باشد که در این مسیر پیشرفت کنم.
این فایل دربارهی مقام و شخصیت والای حضرت ابراهیم هست که نشان دهنده ی ایمان و تسلیم بودن محض ایشان در برابر رب عالمیان هست .
حین نوشتن این فایل داشتم باخودم فکر میکردم که این جریانی که ابراهیم نوزاد و همسرش رو رها کرد و بعد از بیست سال باز گشت اون هم برای قربانی کردن فرزندش ، هنوز نمیتونم به درکش برسم
و این رو فهمیدم که من اون مدار رو نمیتونم درک کنم . ذهن من هنوز آماده ی دریافت و درک این موضوع نیست .
به نظرم این اتفاق بسیار نادر هست و تنها کسی چون ابراهیم ظرفیت پذیرش این فرمان رو از جانب خداوند داشته است. کسی که به درک بالایی رسیده بوده و قلبش گشوده و در خدمت پروردگارش
بوده …
خداروصدهزار مرتبه شکر
سپاسگزارم
دوستتون دارم
«به نام خداوند بخشنده ی مهربان»
نشانه ی امروز من.
خدایا شکرت که هر روز هر لحظه منو هدایت میکنی و باعث قوی تر شدن ایمانم نسبت به خودت میشوی. چقدر این مسیر لذت بخشه وقتی متوجه باشی که تمام اتفاقات توسط خودت رقم میخوره اونم هر طور که بخواهی.
سلام به شما دوستان گلم و هم فرکانسی های خودم در این برهه از زندگی و عرض ادب خدمت استاد مهربونم.
چقدر فایل لذت بخشی بود برای من و واقعا درک کردم موضوعاتی که ذکر شد راجب حضرت ابراهیم و چقدر شخصیت شاخصی هست در قرآن کریم.
واقعا خداوند ما رو هدایت کنه و ایمانمون نسبت به خداوند قوی تر بشه تا اتفاقات فوق العاده ای برامون رقم بخوره. من شخصا اصلا راجب حضرت ابراهیم اینطور که استاد مهربان کامل گفتن نمیدونستم اما وقتی راجب اتفاقاتی که حضرت ابراهیم رقم زدن شنیدم و فکر کردم واقعا چنین ایمانی وصف نشدنیه و برای من خیلی شگفت آوره.
انشاالله خداوند ما رو هدایت میکند و مسیر خوشبختی و سعادت رو بزودی با طی کردن و تکامل نشانمان میدهد.
خدایا شکرت که همیشه هر لحظه کنار من هستی.
«در پناه حق موفق باشید»
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان ودوستان همفرکانس
روز شمار زندگی من روز سوم
خدایا دقیقا وقتی میخواستم ابن فایل رو حتی دانلود کنم نجواهای شیطان رو میشنیدم وترس بدی وجودم رو گرفته بود اما وقتی فایل رو گوش کردم حالم عوض شد وپیش خودم گفتم پس اعتماد به خدا چی میشه من که در عرض همین دو ماهی که اینجام انقدر حال جسمی وروحیم خوب شده وهمش هدایت خودشه چرا اعتماد نکنم تا کی فرصت از دست بدم و به قول قرآن دنباله رو اجدادم باشم
به خدای خودم اعتماد میکنم خودم رو کاملآ تسلیم خودش میکنم چون توی همین دوماه هدایت هاشو دیدم ودیدم چطور کارها عالی پیش رفته کارهایی که قبلآ فکر میکردم اصلا ازعهده شون برنمیآم رو انجام دادم دستهای خدا به کمکم اومد وبه شکلی عالی همه چیز انجام شد خدایا شکرت
در همین تعطیلات نوروز تونستم ساعتی رو که دوست داشتم بعد از 24 سال جذب کنم اونم دقیقا توی تعطیلات پس این من بودم که بیراهه میرفتم واوهمیشه در حال هدایت من بوده وفقط برای من خوبی میخواسته وبس.
خدایا حالم خوبه شکر به خاطر اینکه با پیدا کردنت توی زندگیم ی آدم دیگه ای شدم .
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجویم مارابه راه راست هدایت کن. .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم مریم شایسته
اعتماد به رب همه چیز و حلال همه مشکلات است..
امروز خواستم که خلوت کنم طبق گفته ی أستاد گاهی وقتا برای خودتان ی وقتی بزارید و در مورد خواسته هاتون تفکر و تمرکز کنید .. رفتم.. یه مسیر تقریبا 30 کیلومتر از محله ی مون فاصله داشت.
در این مسیر رفتن همهش در حال تجسم خواسته هام بودم…
نرسیده به مقصد موتورم یه لحظه متوجه شدم دیدم که موتورم پنچره
یه لحظه ذهنم شروع کرد به نجوا ها ی شیطانی
( در کل جای که من رفته بودم نه خونه ای بود ی جای تفریحی بود. ) الان اینجا کسی نیست.. تیوپ موتور همه کاملا از بین رفته.. از این حرفا… ولی من سریع ذهنمو تحت کنترل خودم گرفتم… با این جمله( الخیر فیما وقع). رفتم کنار آب شروع کردم به گوش دادن صدای آب… خیلی قشنگ بود..
بعدش رفتم زیر درختی با آرامش کاملی درآز کشیدم
در همین لحظه متوجه ی فردی شدم… داشت گوسفندان خودش را برای سایه آورد..
یه لحظه بیاد سخن أستاد افتادم که درخواست کردن از کسی چیز بسیار خوبی است… اگه بتواند خواسته ی شما را برآورده میکند وگرنه شما راهنمایی میشوید
صداش زدم… بعد پرس وجو… گفت دو روز است که من و پدرم گوسفندان را آوردیم همینجا وصبح پدرم رفت برای شهر تا موتورش را درست بکنه تو اگه چیزی نیاز داری برو بالای اون کوه و براش زنگی بزن… من رفتم زنگ زدم دیدم گوشیش خاموش است. براش پیامی زدم…
بعد من رفتم با آرامش کامل تفریح کردم داخل آب رفتم خواسته هامو تجسم کردم..
دفترمو برداشتم… ایده هایی ک به ذهنم میرسید مینوشتم… بعد برگشتم… اومدم پسره منو به جایی که استراحت میکرد برد برام هنداونه آورد.. بعدش غذا. بعدش چای آتیشی آورد… در کل خیلی کیف کردم… بعد بهم گفت راستش ی تیوپ هست ک ریز پنچری داره.. کمی استراحت کردم..
رفتم لاستیک موتور را باز کردم.. پسره را صدا زدم تیوپ را آورد.. بام کمک کرد درستش کردم..
همینکه درست شد پدر پسره اومد… ازش تشکر کردم…
گفت پیامت رسید برات تیوپ نو گرفتم… گفتم بزارش نیازت میشه… گفت من واسه تو خریدم… دادش به من و گفت پولی هم ازت نمیخوام… ازش تشکر کردم و برگشتم به طرف خونه..
خدایا هزاران با شکرت…
امروز واقعا یه روز عالی وبا حس قشنگی بود..
واقعا زندگی ما ساخته افکار ماست…
هر شخص سازنده ی زندگی خودش است…
واقعا قانون عمل میکنه..
با پنچر شدن موتورم ظاهر ی چیز خرابی بود..
ولی با کنترل ذهنم همه چیز را واسه خودم زیبا خلق کردم.. از اون چای آتشی از اون هنداونه که در اون بیابان.. و اینه دقیقا پدر اون پسر همون روز رفته بود به شهر… واون تیوپ دسته دو م که داخل لاستیک موتورم کردم.. وتیوپ نو که بصورت هدیه بهم رسید..
همه اینها نتیجه عمل به قانون است نه فقط دانستن…
خدادایا هزاران بار شکرت
موسی شهلی بر از بلوچستان
به نام خداوند بخشنده ومهربان
باسلام و عرض ادب خدمت استادعزیز و خانم شایسته مهربون
روزشمار روز سوم
الهی به امید تو
خدایا هرآنچه دارم از تو دارم واز تو به من رسیده شکرت
اعتماد به رب واقعا چقدر زیباست اگه که بتونیم درکش کنیم اعتماد به خدا رو
واقعا اگه درهر شرایطی به خدا اعتماد کنیم دیگه هیچ مشکلی نداریم
پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش اسماعیل در قرآن
حضرت ابراهیم ایمان داشته که خدا داره امتحانش میکنه و اعتماد داشته که خدا
همواره هواشو داره و تسلیم بوده که معجزه ای رخ میده
که حتی فکر کردن درموردش ما وحشت میکنیم ایمان و اعتماد و تسلیم بودن در راه خدا یعنی این یعنی اگه که ایمان داری اگه اعتماد داری اگه تسلیم هستی دیگه نترس نگران نباش غمگین نباش بسپار به خودش که همه جوره کمکت میکنه که راه رو برات هموار میکنه که گوسفند میرسونه برای قربانی کردن
که میشی الگو و اسوه برای همه مردم دنیا که میشه عید همه مسلمانان اعتماد به خدا یعنی این یعنی میشی خلیل الله
خدایاشکرت برای یه روز دیگه یه درس دیگه
خدایاشکرت برای وجود پر برکت استاد عباسمنش وخانم شایسته
خدایاشکرت که تواین مسیرم کمکم کن یاریم کن که تواین مسیر بمونم…
من از اعتماد به خالق جهانم سودهای زیادی بردم مثلا دیروز بابام سوئیچ ماشنشو قایم کرده بود همه جا رو گشتم ولی نبود کلا انگار وجود نداشته اما یه لحظه گفتم خدایا هدایتم کن پیداش کنم و یه صدای بی صدایی درون قلبم گفت که بلند شو تو کمد تو جیب دومین کتشه و رفتم واقعا بود 40 ثانیه مات مبهوت این نشونه بودم در حدی واضح بود که انگار یه آدم با صدای بلند بهم گفت و خیلی چیزهای دیگه البته خیلی تمرین کردم تا این صدا رو بلند بشنوم و هنوز خیلیییییی جا داره که بلند تر واضح تر و رسا تر بشه و خیلی به خودم تو ذهن و قلب خودم افتخار میکنم که همچین چیزی رو وارد زندگیم کردم و میتونم بشنوم و بهش اعتماد کنم
به نام خدای مهربان
سلام به همهی عزیزانم
(گام سوم روز شمار تحول زندگی من )
خدایا شکر که بازهم فرصتی بهم داده شد تا کامنتی بنویسم و ردپایی به جا بذارم
ــ خدایا شکر بابت الگوهای بزرگی که داشتیم و داریم میبینیم و میشه ما هم مثل اونا باشیم الگوهایی مثل حضرت ابراهیم ،حضرت محمد،استاد عباسمنش ،انیشتین و…
ــ خداوند پاسخ میده خداوند به ایمان ابراهیم پاسخ داده خداوند به اطمینان ابراهیم پاسخ داده خداوند به عمل ابراهیم پاسخ داده ،پاداش داده به خاطر همین یه جوری از حضرت ابراهیم در قرآن صحبت میکنه که انگار رفیق صمیمی خداست چون ابراهیم خوب عمل کرده چون مطیع و تسلیم خداوند بوده و اطاعت امر کرده و البته که میدونسته همه چی به نفعش پیش میره و نتیجه اش این شد که در دنیا الگوی توحید شدن و در آخرت هم که خدا میدونه در چه جایگاهی باشه .
ــ با این همه توضیحی که استاد در مورد دوست داشتن بچه ها دادن و اینکه خودشون هم حاضرن به خاطر بچشون جونشون را بدن و افراد به خاطر بچه هاشون چه کارهایی میکنن میرسیم به این که ابراهیم دیگه کیه ؟؟وقتی فهمید باید باید بچه ی شیرخوارشو با همسرش در بیابان تنها بذاره به خدا اطمینان کرد و رفت و این که میره یعنی میدونه که خدا بقیه کارها را واسشون انجام میده و ابراهیم تسلیم بوده و میدونه که خدا حمایتش میکنه . بعد از 20 سال برمیگرده پیش بچش تا ماموریتی که خداوند بهش داده را انجام بده و پسرش را در راه رب قربانی کنه .
ــ تسلیم بودن : به این معناست که من رها میکنم و میسپرم خودم را به خداوند و خداوند حمایتم میکنه و کمکم میکنه خداوند هدایتم میکنه خداوند مسیر بهم نشون میده خداوند همیشه همراه من و مسیر درست بهم میگه و وقتی میدونم خداوند پشتیبان من دیگه حالم خوبه و نشانه ی ایمان و تسلیم بودن احساس خوب و این احساس خوب اتفاقات خوب رقم میزنه حرکت میکنم و خداوند بهم برکت میده خداوند پشتیبان من و با شجاعت قدم برمیدارم و به دل ترس ها و توهمات میرم .
((خدایا خودت کمکمون کن تا در این مسیر باشیم .))
ــ نکته ی بسیار مهم: اگر یه آدمی در جهان تونسته یه کاری را انجام بده پس ما هم میتونیم و اگر حضرت ابراهیم تونسته به این مقام برسه ما هم میتونیم اگر حضرت ابراهیم تونسته انقدر رو خودش کارکنه ما هم میتونیم ،اگر استاد عباسمنش تونسته به این شرایط برسه ما هم میتونیم
ــ خدایا حمایتم کن هدایتم کن تا منم ابراهیمت باشم .
آفرین به خودم که در حال پیشرفت و یادگیری و بهبود هستم و با همین شرایطی که دارم کافی و ارزشمندم
خداجون سپاس
خب خب خب
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام من آریانم پسره زهره عزیزم
سه روزه که پاکم از افکار منفی نه اینکه تمام و کمال یا استادانه همش مثبت اندیشیو اینا نههههه اما زورمو میزنم که ذهنم رو کنترل کنم ، امروز روز سومیه که دارم روز شماری میکنم برای تحول زندگیم .
برسیم به اصل مطلب شما بچه ای تصور کن که بالای درخت گیر کرده بنظر من هیچکس جز پدرش نمیتونه راضیش کنه که بپر من میگیرمت چون فقط به زور پدرش اعتماد داره ، بحث خلیل الله هم همین ببینید چقدددددر به خدا که اینجا نقش پدر ایفا میکنه اعتماد داره و بخاطر ایمان بهش میپره تو بغلش ، اللللله اکبر مگه میشه خدایا انقدر ازت معجزه میخوام که مثل ابراهیم بگم حله میسپرم به تو خدایا من همچین ایمانی ازت میخوام پس با نشون دادن معجزه ها تویه زندگیم این ایمان بدست میارم
خدایا عاشقتم زیاد
من همیشه راه فرعی رفتم الان فقط از تو میخوام منو بخاطر نادنیم ببخش که نمیدونستم تویی تنها بخشنده مهربان
به نام خدای مهربونی که همیشه حواسش به دلهامون هست
سلام به استاد عباسمنش عزیز و همهی همسفرا تو این مسیر نور
وای وای وای این فایل یه چیز دیگه بود
یه تلنگر محکم از جنس آگاهی از جنس توکل واقعی
خدارو صد هزار مرتبه شکررررر که به این آگاهی رسیدم
دقیقاً وقتی که دلم داشت میلرزید وقتی نمیدونستم چجوری از یه وابستگی دل بکنم وقتی حس میکردم کنترل همهچی دست خودمه و اگه یه لحظه ول کنم دنیا میریزه رو سرم
اما این فایل این حرفای استاد عباسمنش عزیز مثل یه آغوش امن بود برام که گفت آروم باش ربّی هست که داره تربیتت میکنه داره تو رو میسازه با عشق تو فقط اعتماد کن فقط رها شو
خدارو صد هزار مرتبه شکرررررر
که یادم انداخت این مسیر فقط به زور فکر و تحلیل نمیره به دل نشستن میخواد به ایمان داشتن حتی وسط اشکها
اونجایی که استاد گفت حضرت ابراهیم فرزندشو آورد برای قربانی اونجا اشکام ریخت چون فهمیدم یعنی باید بعضی وابستگیها رو هم قربانی کنم یعنی باید تسلیم باشم یعنی یه جاهایی بگم خدایا من نمیدونم ولی تو میدونی من فقط بهت اعتماد میکنم
خدارو صد هزار مرتبه شکررررر
که به لطف الله و با بودن همسر نازنین و همراهم داریم پا به پای هم روی خودمون کار میکنیم با عشق با آگاهی با آرامش و با امید هر روز یه قدم کوچیک ولی عمیق به سمت نور
اون کنارمه وقتایی که میترسم از اتفاقات وقتایی که شک میکنم بهم میگه یادت نره که خداوند بهترین برنامه رو داره برامون
استاد عباسمنش عزیز هزار بار ممنونم ازتون شما فقط آموزش نمیدین شما روح آدمو بیدار میکنین
خدارو صد هزار مرتبه شکررررر که با آموزشهای شما دارم نسخهی جدیدی از خودمو میسازم یه فاطمهای که حالا میدونه خدا هیچوقت نمیذاره زمین بخوری فقط باید توکل کنی بری جلو حتی وقتی راهو نمیبینی
و گاهی که نگاهم میافته به مسیر گذشته به رنج ها و سختی هایی که کشیدم به اشکایی که شب و روز ریختم به تنهاییهایی که صدام فقط به خدا میرسید یه حس عمیق میاد سراغم
حسی که میگه ببین فاطمه اون روزا لازم بودن اون اشکا آب شدن و خاک دلتو نرم کردن تا بذر این آگاهی جوانه بزنه
تسلیم باش بزار خدا برات بچینه
و حالا که دارم این نورو تو وجودم حس میکنم میفهمم که هیچ لحظهای بیدلیل نبوده
هیچ دردی بیمعنا نبوده
همهچی تکههایی از یه پازل بودن پازلی که حالا کمکم داره تصویر زیبای خدا رو نشونم میده
خدارو صد هزار مرتبه شکررررر
که دستم رو ول نکرد حتی وقتی خودمم خودمو فراموش کرده بودم
خدارو صد هزار مرتبه شکررررر که گذاشت عشق همسر نازنینم بیاد و تکیهگاه قلبم بشه و دستی باشه از دستان خداوند که منو با استاد عباسمنش آشنا کنه
خدارو صد هزار مرتبه شکررررر که استاد عباسمنش عزیز و مریم شایسته مهربان رو سر راهم قرار داد تا چراغ راه این مسیر تاریک بشه
من هنوزم دارم یاد میگیرم
هنوزم وسط مسیرم
ولی دیگه تنها نیستم
چون یاد گرفتم با خدا راه برم با عشق زندگی کنم با ایمان جلو برم
و باز هم
خدارو صد هزار مرتبه شکرررررررررررررررر
با عشق از ته دل
فاطمه
دختری که حالا کنار همسر مهربون و با ایمانش و با راهنماییهای استاد عباسمنش عزیز داره هر روز یه قدم به نور نزدیکتر میشه
خداوندا هر کجا هستم و باشم تسلیم و خدمتگزار تو هستم
آیه روزم
إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ
خداوند، کسانی را که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، در بهشتهایی وارد میکند که از زیر (درختان) آن، نهرها جاری ست. در آنجا با دستبندهایی از طلا و با مروارید آراسته میشوند، و لباسشان در آنجا ابریشم است
حج-23
سلام و درود
چهار سال از آشنایی من با آموزه های استاد عباسمنش میگذره
یک سال از آموزه های کنترل ذهن و اجرای آن در عمل میگذره و انصافا من جهادی اکبر براه انداختم و الان بدترین اتفاق که برام میفته خیلی راحت آرام میشم جوری که بقیه هم از آرامش من آرامش میگیرند چ مات و مبهوت هستند که چطور میشه یک انسان در بدترین شرایط زندگیش بتونه اینقدر واقعی آرام باشه .
توحید همه چیز است و بعد از توحید عزت نفس این دو خیلی به من کمک کرده در مسیر خودسازی در مسیر حرکت به سمت آرزوها خواسته ها و خداوند .
خیلی مهم هست که کنترل ذهن رو بلد باشیم و در عمل انجام بدیم موضوع توحید ایمان به رب و عزت نفس بسیار موثر بوده برای من و در کنارش
باورهای دیگه رو کار کردن هر کسی بر اساس شرایط خودش چ تضادهایی که بهش برخورد میکنه
مثلا برای من در زمینه روابط بود باورهای روابط و مهارت روابط و تغییر و بهبود شخصیت .
الان بدون اینکه بخوام اداشو در بیارم شخصیتم تغییر کرده یعنی به قول استاد همونجا که فشارم میدن دیگه ازم اون چیزی که قبلاً میزد بیرون نمیزنه بیرون بجاش ایمان قدرت اعتماد شجاعت آرامش باج ندادن میزنه بیرون .و این موفقیت بزرگی هست برای من خدایا شکرت .