«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 34 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید رضا کریمی امجد گفته:
    مدت عضویت: 2056 روز

    بنام خدایی که هیچ گاه دغدغه ی از دست دادنش را ندارم. /

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی و تک تک دوستانم. من برای خودم یک روال صبحگاهی تنظیم کردم که بخشی از روال که هر روز صبح تکرار میشه اسمش هست ( نامه ای برای خدا ) و دوست دارم اینجا با شما عزیزان به اشتراک بزارم :

    (( خدایا لطف خداییت را میبینم و شکرگزارت هستم . رحمتت در سختیها که دستانم را در دست فشرده ای و قدرتم را افزون میسازی غیرقابل انکار است و برای این نیز شکرگذارت هستم .

    بارها نکاشتم و برداشتم بارها نکوشیدم و یافتم بارها تصمیم اشتباه گرفتم و نجات یافتم بارها شکستم و ایستادم بارها مردم و زنده شدم و هر بار تمام اینها در پرتو لطف تو بوده ای خدای بینهایت مهربانم . تویی که در پس هر نیکی پنهان هستی و در دل هر بشارتی زنده . اری تو ان خدایی هستی که به خوب و بد درونم اگاهی تویی که به نیتها و کردارهایم واقف هستی .

    چگونه میشود با تو بود و با تو نزیست ? چگونه میشود با تو دوست بود و دوستت نداشت ? چگونه میشود با تو حرف زد و از تو حرف نزد وقتی من تو هستم و تو من و وقتی نگاهم نگاه توست و حرفم حرف تو ?

    میدانم که میدانی که چقدر دوستت دارم . راستی چه لذتبخش است تو را در دل حس کردن بی نیاز از هر چیز و فارق از هر خواسته و دغدغه ای از تو و با تو حرف زدن.

    چه لذت جانانه ایست به تو اعتماد داشتن و از تو تکیه گاهی بس مستحکم ساختن که هیچکس و هیچ قدرتی قادر به تخریبش نیست.

    چه عشق با شکوهی …. سپاسگذارم که اجازه دارم دوستت داشته باشم سپاسگزارم که اجازه دارم در حضورت به اشتباهاتم اقرار کنم و از انها بیاموزم و تو همچنان به عهدت وفادار بمانی و دوستم داشته باشی. سپاسگزارم که تو خدای من هستی و با من هستی … تویی که چشم بر لغزشهایم میبندی و هر بار فرصتی دوباره نصیبم میکنی . سپاسگزارم که در پیچ و تاب زندگی قوتم میشوی و مرا از موانع عبورم میدهی. سپاسگزارم که وجود توانمندت دردهای قلبم را تسکین میدهد.

    خدای مهربانم قدرت را بارها دیده ام .. عدالتت را صبرت را وفایت را مهربانی و عشقت را تجربه کرده ام … اری من تو را بارها به چشم دیده ام.. دوستت دارم ای خدای مهربانم.

    گاهی با خود می اندیشم چگونه است که خدای من بینهایت رئوف و بخشنده است در حالیکه عده ای خدایی غضبناک و نامهربان را باور دارند ? با خود میگویم حتی اگر رویا باشی رویایت را دوست دارم و حتی تنها رویای قدرت حمایتگری چون تو زیباست.

    خدایا انانیکه تو را نامهربان میدانند همانانی هستند که تا روشنایی نبینند ایمان

    نمی آورند در حالیکه تو را باید در تاریکیها یقین و باور داشت تا روشنی از پس تاریکیها سر رسد .

    ای خدای بزرگ و بینهایت بخشنده به هر کجا که میروم تو انجایی .. به هر چه که می اندیشم اگاهی .. به هر چه ارزومندش هستم واقفی .. تویی که اگر اراده ی بخشیدن کنی همه چیز در چشم برهم زدنی مهیا میشود .

    خدایا با دستان خداییت خواسته های قلبیمان را اجابت کن و ما را نزد خویش عزیز و محترم دار .

    ای خدای بزرگ و بینهایت بخشنده ای خدایی که شنوا به زمزمه های دل تنگمان هستی دوستت دارم )).

    ارزوی سلامتی و عشق برای تک تک شما عزیزان دارم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    شيدا نوید گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت استاد و خانم وشایسته و دوستان عزیزم

    این روزها که بنده در تلاش هستم تا ترس هام رو کنار بزنم و به کاری که می دونم باید انجام بدم و نمی دم این فایل رو می بینم. خیلی جالبه خداوند در هر کجا و در هر زمان حواسش به من هست. خداوند من رو دوست داره که به این فایل هدایت شدم.

    حتی چند روز پیش هم بهم الهام شد برو کارت رو انجام بده اما به خاطر مجموعه ی زیادی از ترس هام هنوز اقدامی نکردم.

    یکی از ترمزهای ما ترس هست و در این فایل فهمیدم اگر میخوای نترسی باید به خداوند ایمان داشته باشی.باید تسلیم بشی و اجازه بدی خداوند تورو راهنمایی کنه. نباید شک کنیم و باید ادامه بدیم.

    من باید حرکت کنم و تسلیم خداوند باشم و ایمان داشته باشم که خداوند در هر شرایطی به روشی که فکرش رو هم نمی کنم به من کمک می کند.خداوند من رو دوست داره که به این فایل هدایتم کرده و من لیاقت پیشرفت و رسیدن به اهدافم رو دارم.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1752 روز

    به نام رب تنها پروردگار جهانیان🥰

    سلام به استاد و تمام فعالان در سایت😌

    سلام به دوستای قشنگم❤️

    سومین روز از این سفر در برکت:

    استاد راستشو بخوای هنوز نمیتونم درک کنم که ابراهیم چه ایمانی به خدای خودش داشت که تو کودکی فرزند و همسرش و تو بیابان رها کرد و جای ردپای پسرش آب جاری شد و شهری به اسم مکه بوجود آمد

    و وقتی پسرش بزرگ شد رفت تا اونو قربانی کنه

    واقعا چه حد از ایمان و توکل در ابراهیم موج میزده که حاضر میشه به ندای درونش گوش کنه حتی اگه براش سخت باشه

    واقعا من هنوز به چنین ایمانی دست پیدا نکردم و امیدوارم بتونم مثل حضرت ابراهیم هر لحظه خداگونه تر عمل کنم و هدایت و الهامات خدا و بشنوم و بهشون عمل کنم

    خدایا تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    ازت می‌خوام لحظه ب لحظه زندگیم پر باشه از هدایت های تو

    واقعا حس خوبیه وقتی هدایت میشی و نشونه ها رو میبینی همونجاست که با خودت میگی ببین قانون جواب داد خدا داره کارامو به بهترین شکل انجام میده

    همین چند وقت پیش بود که هدایت شدم به سمت یه ایده ی جذاب و باحال اونجا بود که خدا داشت باهام حرف میزد و برام نشونه می‌فرستاد من داشتم هدایت های خدا می‌دیدم که از راهی که من اصلا فکرشو نمی‌کردم برام افراد و موقعیت های خوب فرستاده

    شاید تا الان با تضادهایی رو به رو شده باشم ولی این تضادها باعث شده تا بتونم بیشتر رو خودم کار کنم و با قوانین آشنا بشم

    هنوز نتونستم تو کارم در آمد آنچنانی داشته باشم ولی ایمان دارم و با نشونه هایی که دیدم به مسیرم ادامه میدم و با ایمان به خدا که می‌دونم من و زیر نظر داره و حواسش بهم هست ادامه میدم و هدفم و دنبال میکنم تا از این طریق ایمانم به رب بیشتر بشه و باورام قویتر

    خدایا شکرت بخاطر همه چیز 💓

    انشاالله همه‌مون بتونیم تو این مسیر روشن و طلایی مثل استاد و حضرت ابراهیم به تنها قدرت جهان که رب ایمان بیاریم و پازل زندگی مونو به راحت تریم و زیباترین شکل ممکن بسازیم🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    فاطمه نوری گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    سلا به استاد عزیزم خانم شایسته ی دوست داشتنی و تمام اعضای سایت

    امروز روز سوم و ردپای سوم

    وقتی که دیدم ویس امروز درمورد حضرت ابراهیمه رفتم و سوره ی ابراهیم رو خوندم دیدم تو آیه ی 39 سوره ی ابراهیم نوشته الحمدلله الذی وهب لی علی الکبر اسمعیل واسحق انّ ربی لسمیع الدعاء

    دیدم که ابراهیم هم مثل سلیمان اشاره به وهابیت خداوند داره و میدونه که فرزندانی که خداوند در پیری بهش داده بخشش از حدگذشته و وهابیت خداونده و در ادامه میگه این نعمت از حد گذشته ای که خداوند به من عطا کرد ثابت میکنه که خداوند دعای بندگانش رو میشنوه

    بعد به خودم گفتم فاطمه برای اینکه تو هم بتونی به قول خانم شایسته اعتمادی رو در خودت ایجاد کنی که از تو خلیل الله دیگه ای ساخته بشه باید وهاب بودن خداوند رو باور کنی و برای اینکه ذهن تو بتونه چیزی رو باور کنه باید بتونی دلایل منطقی براش بیاری چون به قول استاد ذهن فقط با منطق قانع میشه

    پس از خودم پرسیدم فاطمه آیا تو زندگی تو هم جاهایی بوده که نعمتی بالاتر از حد تصور تو و در حد وهابیت خداوند به تو داده بشه؟

    و نشستم لیستی از اتفاقاتی رو تو زندگیم نوشتم که از کنترل من و تمام آدم‌های اطرافم خارج بود و فقط از یه خدای قدرتمند وهاب برمیومد.

    به یاد آوردم روزی رو که همسرم رهام کرده بود و رفته بود فرزندم رو هم از دست داده بودم خانواده ام هم طردم کرده بودن و هیچ شغل و درآمدی هم نداشتم ودر اوج تنهایی و ناامیدی از آدمها به خداوند رو آوردم و بهش گفتم خدایا من توبه میکنم من از پرستش بت‌ها توبه میکنم من تمام داشته هام رو میپرستیدم همسر،فرزند،شغل و درآمد همه رو میپرستیدم و همه ی اونها طی سالها از من گرفته شده بود و من در اوج تنهایی و بی کسی توبه کردم و یاد اون دیالوگ زلیخا تو سریال حضرت یوسف افتادم که می‌گفت یوسف برده ای بیش نبود خدایش اورا عزیز مصر کرد من امروز از پرستش این خدایان سرد و سنگی دست برمیدارم و خدای یوسف را پرستش میکنم و از اون روز بود که ورق زندگی زلیخا برگشت

    به خدا گفتم اگر یوسف با پرستش تو عزیز مصر شد و اگز زلیخا جوان شد من هم با پرستش تو حتما از این شرایط نجات پیدا میکنم و توبه کردم

    و همه ی اون چیزهایی که از من گرفته شده بود با بهترین کیفیت به من برگردونده شد همسر،فرزند،شغل و جایگاه اجتماعی و درآمد و زندگی عالی و همه ی اینها فقط تو یه ساعت اتفاق افتاد و این برای من بزرگترین نشونه از وهابیت خداوندم بود

    یا به یاد آوردم روزی رو که همسرم یه بدهی یک میلیاردی به یه ارگان دولتی داشت که ناحق بود ولی هیچ کاری از دست ما و هیچ وکیلی برنیومد و یه جایی همسرم وقتی دیگه از همه ناامید و خسته شده بود به من گفت فاطمه چی کار کنم گفتم نترس و کار درست رو انجام بده و برو و خودتو معرفی کن و سند مردم رو که برات وثیقه گذاشته آزاد کن و به خدا گفتم ببین من یه بار قدرت تورو دیدم پس نمیترسم و کار درست رو انجام میدم و همسرم هم همین کارو کرد

    و به چند روز نرسید که از اون ارگان دولتی با من تماس گرفتن و گفتن بدهی شوهرتون کامل بخشیده شده و تمااااااااام

    اگه این نشونه ی وهابیت خداوند من نیست پس چیه

    و به خودم گفتم فاطمه پس خدا برای تو هم مثل سلیمان و ابراهیم وهابه و تو بارها و بارها وهابیتش رو درک کردی پس خدای تو هم شنوای دعاهای توئه.

    بعد به خودم گفتم پس فاطمه خدای تو که با خدای ابراهیم یکیه پس اگر تفاوتی هست تفاوت تو با ابراهیمه نه تفاوت خدای تو با خدای ابراهیم

    استاد راست میگن تفاوت من با ابراهیم اینه که ابراهیم تسلیم بود و باور داشت که خدا کمکش میکنه منم هر جا که اینجوری به خدا باور داشتم زمین و آسمونو مسخر من کرد

    ولی اونجاهایی که خبری از خدا و کمکش نیست اونجاهاییه که من باور به کمکش ندارم

    مثلا من وقتی آرامش دارم که جیبم پرپوله و فریزرم پر از گوشت و مرغه ولی وقتی جیبم خالیه و فریزرم هم خالیه ته دلم هم خالی میشه و دیگه نمیتونم محکم مهمون دعوت کنم یا اگه یه مهمون ناخونده زنگ بزنه عزا میگیرم چرا؟چون هنوز باور ندارم که خدا کمکم میکنه

    این تفاوت منه با ابراهیم اون بچه نوزادشو تو بیابون رها میکنه با دل قرص میره چون مطمئنه که خدا کمکش میکنه ولی من بدون پول قدم از قدم نمیتونم بردارم و فلج میشم

    فاطمه ایمان یعنی تو یه جاده تاریک که نمیدونی تهش چیه و چه اتفاقی قراره بیفته با چشم های کور بتونی قدم برداری و جلو بری

    یعنی وقتی تو زندگی همه چی سخت و تاریکه و تو هم کور و ناتوانی و هیچ دیدی از آینده و اتفاقاتش نداری بتونی با توکل به الله پرقدرت قدم برداری

    این یعنی ایمان و توکل چیزی که ابراهیم داشت و تو هم باید تلاش کنی و در خودت ایجادش کنی.

    تفاوت آدمها با هم توی میزان ترس هاشونه.

    نشانه ایمان داشتن و تسلیم بودن احساس خوب در هر لحظه و با هرشرایطیه،نگران نبودنه،غمگین نبودنه،همواره شکرگزار بودنه،راضی بودنه،امیدوار بودنه و مهم تر از همه شجاع بودنه

    رسیدن به مرتبه ی لا خوف علیهم و لا هم یحزنونه.

    خدایا حمایت و هدایتم کن که من هم ابراهیمت باشم،من هم رفیقت باشم

    ربّ اجعلنی مقیم الصلوه خدایا من رو پایدار و مستحکم در یادآوری خودت قرار بده.

    ممنونم که صبورانه ردپای سوم من رو خوندین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    بهروز گفته:
    مدت عضویت: 2457 روز

    سلام و درود بر استاد عباس منش عزیزم و همراهان

    نکته ای که از بدو آشنایی با قوانین کائنات و نحوه عملکرد جهان هستی درک کرده ام را در چند جمله کوتاه بیان میکنم.

    استاد در فایل اعتماد به رب فرمودند بهترین حمایت از فرزندان،حمایت نکردن هست.این نکته با توجه به مطالبی که در بحث اعتماد به نفس گفته شد و استاد با آیات قرآن ثابت کردند که کسی توانایی تاثیر بر سرنوشت دیگری را ندارد چه با دعا چه با پند و در موارد منفی باظلم و ستم کاملا قابل لمس است.

    حال نظر و درک بنده میگوید آموزش صحیح قوانین کائنات میتواند جایگزین آنهمه دعا و پند و نصیحتی شود که والدین بر فرزند خود تحمیل میکنند.

    این آموزش بصورت کلامی و دیکته نیست،بلکه آموزشی عملی و قابل لمس است.

    این آموزش نه با کار کردن بر روی فرزند بلکه با کار کردن بر روی باورهای خود والدین محقق میشود،کاری که استاد عباس منش برای ما انجام میدهد.خود باورهای خود را میسازد به نتیجه میرسد و کافیست نتایج آن را به شاگرد ارائه دهد مثل فایل های تصویری استاد،بنابراین میتوان گفت:

    والدین فیلم آموزشی فرزندان خود هستند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فریبا ترابی گفته:
      مدت عضویت: 3168 روز

      سلام آقای حسینی

      با حرف شما موافقم همیشه از مادرم شکایت داشتم که چرا از من حمایت نمیکنه؟ ولی الآن خودم را میبینم که و بچه های فامیل را می بینم که آنها خیلی بیشتر از من پول دارن ولی چون همیشه مورد حمایت والدین بودند از همه لحاظ. ولی نمیتونن با پول خودش کار زیادی انجام دهند.

      ولی من الآن 10 سال است که دستم در جیب خودم است البته یک مدت بی پولی و فقر هم داشتم ولی مادرم از من حمایت نکرد ولی کاملاً به من استقلال داد و من به واسطه ی همین استقلال و آزادی که داشتم تونستم تحت هر شرایطی گلیمم را از آب بیرون بکشم.

      این فایل یک مسیر را به ما نشان میدهد برای بهتر شدن خودمان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    آتنا احمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 2479 روز

    با درود فراوان به انسانهایی که در تلاشند درجه ی بهتری از انسانیت باشند و سعی میکنن دنیا جای بهتری واسه زندگی باشه …

    از وقتی توقعم رو از روی انسانها برداشتم و هیچ انتظاری نسبت به هیچ کسی حتی پدر و مادرم نداشتم احساس کردم به خدای خودم نزدیکتر شدم و آرامش بیشتری پیدا کردم اون موقع ها واسه خدا شریک قرار میدادم و همش از دیگران انتظار داشتم ، ولی هدایت شدم در مسیر درست قرار گرفتم ، دیگه توی هر شرایطی که باشم نگران نیستم و میگم خدا هست میخوام ایمانم رو بیشتر و بیشتر کنم که تسلیم محض خداوند باشم تو این راه نورانی از خداوند خواستم هدایت شوم و شدم ، بهترین هدایتش آشنایی با این سایت خوب و شنیده های خداگونه ی استاد عزیز

    خدایا شاکرم و استاد گرانقدر سپاسگزارم که یکی از دست های خوب خدا رو زمین هستید ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سیدعلی صبوری گفته:
    مدت عضویت: 3873 روز

    با سلام خدمت استاد ، خانم شایسته و همه دوستان

    پیام ابراهیم تسلیم بودنه تسلیم رب بودنه. تمام زندگی به نظر من برمیگرده به تسلیم بودن برمیگرده با تسلیم بودن انگار یک رکن اصلی از توحیده. فردی که تسلیم رب العالمینه ایمانش قویه آرامش داره از هیچی نمیترسه توکلش به خداوند زیاده ولی تسلیم بودن به قول استاد سخته و ما باید تمرینش کنیم. همه ما احتمالا تجربیاتی داشتیم که وقتی تسلیم بودیم و نترسیدیم کارامون راحت رت پیش رفته.

    اصلا همه چی به همین تسلیم بودن دربرابر خدا برمیگرده وقتی تسلیمی تو فقط و فقط به خداوند اعتماد کردی وقتی تسلیمی فقط به اون توکل میکنی، وقتی تسلیمی دیگه ترسی از چیزی نداری واقعا راست میگه استاد عزیز که ما باید تسلیم باشیم در برابر خداوند

    بزرگترین پیام ابراهیم همینه که تو تسلیم رب بشو تو بهش اعتماد بکن دیگه تمومه. دیگه نه ترسی داری و نه اندوهگین میشی.

    این فایل به من فهموند که توحیدی ترین کار تسلیم بودنه. عجب حسی واقعا هرچقدر که تونیم بیشتر در برابر خداوند در برابر امر خدا تسلیم تر باشیم موفق تریم ، توحیدی تریم

    خدایا شکرت واقعا شکرت و ممنون از استاد عزیز که اینهارو به ما تذکر میده واقعا خدارو سپاسگذارم که با شماها آشنا شدم

    و ممنون از خانم شایسته عزیز که با این کارشون دباره این آگاهی ها رو یادآوری کردن.

    شاد، پیروز و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    یاسمین امیری فر گفته:
    مدت عضویت: 2488 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی

    استاد روزی که این فایل شما را دیده بودم فهمیدم چقدر ایمانمان ضعیف است…مسلمانم ولی.. چقدر از ابراهیمی بودنم فاصله است…

    من برادر ۱۴ ساله ام را از دست دادم .خیلی غم سنگینی برای من و خانواده ام بود…پدرو مادرم خیلی بی تابی میکردند ولی فایل شما چقدر کمکمون کرد اول خودم به آرامش رسیدم و سپس به پدرو مادرم نشان دادم .پدرم با شنیدن حرفهای شما اشک از چشمانش جاری شد همراه با سکوتی مطلق….از آن روز به بد خیلی با خودم دارم کار میکنم که خودم اگه ی روزی خدا خواست پسرمو ازم بگیره باید تسلیم امر خداوند باشم …به گفته شما ی مهمانی بود در نزد من و هم اکنون نزد خداوند میرود…

    خدایا کمکم کن ایمانم روز به روز بیشتر

    و هر روز هدایتم کن و همیشه تسلیم در برابرت باشم ..

    شاد و سلامت و موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سلیمان کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3900 روز

    سلام خدمت همه ی اعضای عزیز و استاد دوست داشتی استاد عباسمنش گل ?

    امروز من این فایل زیباروو گوش دادم ، واقعا چیزی هایی که استاد می گفت منو شگفت زده کرده بود . موهای تنم سیخ شده بود و احساس میکردم از یه چیزی یا یه قلف و زنجیری دارم رها میشم . نمی دونم شایدم به خاطر باور های غلطی هست که تو وجودم ریشه بسته. باید رو خودم بیشتر کار کنم رو باورهام بخصوص (این باوری که نباید نگران و ناراحت هیچ چیزی و هیچ کاری باشم) خدا هست ، پس مشکلی نیست . این خدایی که من دارم می تونه از بی نهایت راه از بی نهایت دست به من کمک کنه . اگه بتونم این باور رو با تمام وجودم توو خودم پرورش بدم و نهادینه کنم خیلی پیشرفت میکنم ، حتما نتایجم روو مثل همه ی دوستان عزیز به اشتراک میزارم . ( دارم خودم‌ به چالش میکشم که من این کارو حتما انجام میدم ).

    اول از خدای مهربونم سپاسگزارم که منو تو این مسیر قرار داده بعد از استاد عزیزم که داره با گفتن این آگاهی ها و مطالب به کسانی که می خوان تغییر کنند کمک میکنه . آرزو میکنم که همیشه شاد و پیروز و موفق و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: