«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 41

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    به نام خداوند مهربان

    امروز روز سوم سفرنامه پربرکت تحول من است

    قبلا فایل عید قربان و گوش کرده بودم و مدتها درفکر حضرت ابراهیم و دیدگاهش بودم

    روز عید قربان بود و تلویزیون فیلم حضرت ابراهیم پخش میکرد من از سالها قبل تلویزیون رو حذف کردم ولی برنامه های مفید رو اتفاقی میبینم.

    این فیلم و از اخراش و همونجایی که حضرت ابراهیم فرزندش رو به قربانگاه میبرد نگاه کردم

    خیلی حس عجیبی داشتم درحین تماشا فقط اشک میریختم بخاطر دیدگاههای خدایی حضرت ابراهیم وای خدا اصلن قابل وصف نیست اونچیزی که درک کردم

    وقتی فایل و گوش میدادم تااینحد متوجه نبودم که حضرت ابراهیم چقدر کار بزرگی انجام داده ولی با دیدن صحنه هایی از فیلم حضرت ابراهیم خیلی زیاد، عمل حضرت ابراهیم برام روشنتر شد

    حضرت ابراهیم ایمان خالصی داشت به خدا، چه عشقی در درونش بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مریم صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    سلام درود به استاد نازنیم هیچ وقت از این زاویه به داستان حضرت ابراهیم نگاه نکرده بودم چه حس خوبو نابی یعنی میشه ماهم یه روزی رفیق جون جونیه خدا بشم و خدا هم همونجور نگاهم کنه؟؟؟؟همونجور باهام حرفربزنه عاخ که ارزومه روزی اونقدر به خدا نزدیک شم انقدز مسیر تکاملو قشنگ طی کرده باشم که قشنگ حسش کنم تو هرلحظه❤️خدایا مارا به همان راهی هدایت کن که مانند یوسف و ابراهیمت نگاهنمان کنی و از چاه به عرش برسانمان❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    پویا گفته:
    مدت عضویت: 2403 روز

    سلام به همه‌ی دوستان عزیز

    امروز میخوام رد پای سومم رو به جای بذارم ولی اصلا نمیدونم چی بگم..

    وقتی داستان حضرت ابراهیم رو میشنوم،میگم مگه میشه اصلا؟!

    مگه آدم میتونه عزیزش رو قربانی کنه!

    واقعا احساس غیر قابل توصیفی دارم…

    این حد از تسلیم بودن، این حد از ایمان، این حد از اعتماد…

    خلیل‌الله!!!

    خداروشکر میکنم بابت قوانین ثابتش، خداروشکر بابت اینکه که میتونم این درخواست رو ازش داشته باشم که هدایتم کنه، تا منم بتونم یه روزی به این درجه از تسلیم بودن برسم

    میدونم الان فاصله‌ی زیادی با این حد از ایمان دارم، ولی یقین دارم در این مسیر خدا کمکم میکنه و مطمئنم میتونم یه روز ی به این درجه برسم.

    من به این باور دارم اگر ابراهیم تونسته پس منم میتونم.

    خدایا چه دنیایی خلق کردی

    لازمه موفقیت تو هر زمینه ای فقط ایمان به هدایت هست،

    خدایا به هدایتت ایمان دارم

    همینطور که هر روز، تو هر قدم، با اینکه گاهی وقتا اصلا من حواسم نیست، هوامو داری و هدایتم میکنی.

    من از داستان حضرت ابراهیم درس های زیادی گرفتم اما مهم ترین درس برای من اینه که وقتی خدا میگه من هواتو دارم، من از رگ گردن بهت نزدیک ترم، فقط به خودم تکیه کن، یعنی چی!!

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سعدی عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1851 روز

    سلام و درود به عزیز دل استاد عباس منش گرامی که به راستی و به حقیقت بنده موحد و خداشناسی است که الله را به معنی واقعی شناخته و قوانینش را درک کرده.

    سلام ویژه به خانم شایسته گرامی که دوشا دوش این مرد بزرگ(سید عباس منش عزیز) در هموار سازی این مسیر زیبا در رسیدن به حضرت حق و خدایی شدن انسانهای موحد و جویای حقیقت تلاش فراوان دارد.

    درود فراوان به همراهان این سفر حقیقی و معنوی!

    سالها بود که در میان کلمات و سطور مقالات و کتابها مختلف با هر موضوعی که فکر میکردم مرا به حقیقت جهان هستی و فلسفه وجودیمان آشنا میکند سرگردان بودم.

    اگر به یک شعری، نوشته ای و یا حکایتی بر می خوردم با دقت و حوصله برایش وقت میگذاشتم تا شاید بتوانم رمز و رازی را بیابم.

    به فراخور شغلم که همیشه در حال ماموریت در شهرهای مختلف بودم اگر به یک پیری و یا دانایی که حرف های پند آمیزی میداد بر میخوردم با صبر و حوصله صحبت هایش را می شنیدم.

    سالها به همین منوال میگذشت برخی لحظه ها به نکاتی دست میافتم و حس میکردم راه درست همین است.

    و از برخی حرفها کاملا دیدگاه ام عوض میشد و مدتها نسبت به همه چیز مشرک میشدم.

    در همین افکار سرگردان بودم ولی طالب درک حقیقت!

    در جستجوی مرشدی، راه بلدی بودم تا مرا بیدار سازد.

    که یک روز زیبا به طور اتفاقی به این سایت، به این خانه لبریز از حس خداشناسی و خداخواهی هدایت شدم.

    تا آن روز حال زیاد خوبی نداشتم.

    در دیار غربت و خارج از ایران حال زیاد خوبی نداشتم!

    از هر طرف زندگی بر من و خانواده 4 نفری ام فشارش را هر روز زیاد تر میکرد.

    و امید به زندگی هر روز برای من کم رنگتر میشد.

    از روزی که صدای امید بخش استاد عزیز را شندیم و با افتخارعضو این خانه شدم،گویی مرشد خود را یافته بودم.

    دلم آرام تر شد.

    سایه مشکلات و مسایل قبلی هنوز در زندگی روز مره ام بود ولی امید به رفعشان هر روز در دلم بیشتر میشد.

    هم اکنون که این مطلب را مینویسم هنوز موفق به خرید هیچ کدام از محصولات و گنجینه های ناب این مسیر خدایی نشده ام ولی با دنبال کردن فایلهای رایگان و توجه کردن به توصیه های استاد عباس منش عزیز بعد از 95 روز حالم بسیار خوب و عالیست و احساسم بسیار خوب.

    و به این یقین رسیده ام،چیزی را که سالها بود به دنبالش میگشتم،در گفته ها و نوشته ها و توصه های استاد عباس منش عزیز یافته ام و به یقین رسیده ام که مسیر هدایت همین است و بس.

    خدا را سپاسگذارم که مرا به این مسیر هدایت کرد.

    خدا را سپاس گذارم که دست مرا در دستان انسانی موحد قرار داد تا قوانین جهان هستی را بتوانم درک کنم

    خدایا شکرت، خدایا شکرت،خدایا شکرت،

    برای هه شما عزیزان حال و احساس خوب آرزومندم.

    قسمت مهمی از مسایل و

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    نون سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2402 روز

    سلام دوستان جان

    وقتی روز اول این سفر رو شروع کردم فکر نمی کردم این قدر زود اهلی بشم و هر روز منتظر بمونم تا یه درس دیگه بگیرم از خدای مهربونم .

    این روزا که بازار کنکور داغه و منم یه فرزند کنکوری دارم خیلی ذهنم مشغول بود برا این بچه

    فکر آینده اش و انتخاب رشته که میتونه سرنوشت بچه ها رو تغییر بده داغونم کرده بود

    وقتی امروز این فایل رو شنیدم خدا خودش میدونه چقدر آروم شدم و با خودم گفتم کدوم پدر و مادریِِ که خوشبختی بچه شو نخواد

    من همه ی کارهایی که باید میکردم رو کردم و از اینجا میسپرم دست خود خدا تا هدایت کنه هم من رو به آرامش و هم بچه ام رو به بهترین مسیر

    دلم خیلی آرومه و مطمئن و خدا رو هزاران بار شکر میکنم و اعتماد کامل دارم به آنچه پیش خواهد آمد که همه اش از لطف بیکران خداست .

    یک روز میام و مینویسم براتون نتیجه ی این توکل و اعتماد به خدای دانا و مهربون رو .

    تشکر میکنم از استاد و خانم شایسته . در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سودابه طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1900 روز

    سلام دوستای گلم

    واقعا چقدر ابراهیم خلیل الله به خدای خودش اعتماد داشت و چه راه طولانی داریم تا بتونیم به خدای خودمون اعتماد کامل داشته باشیم.

    من از امروز میخوام به ندای درونم که هدایت و سخن خداست اعتماد کنم و بی شک بهترین نتیجه رو خواهم گرفت.

    ممنون از استاد خوبیها و مریم پر از عشق💟💟💟💟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهساه گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    سلام به استاد عزیز و گروه تحقیقاتی خوبشون و همسفرای عزیزم

    خداروشکر میکنم که امروز در سومین روز سفر (اعتماد به رب) بازهم نشانه های بیشماری دیدم.

    استاد عزیز بسیار زیبا از ابراهیم و اعتماد به رب صحبت کردن . چیزی که واقعا من تا به حال درش عملکرد ضعیفی داشتم . امیدوارم من هم در همین روزهای ابتدایی این سفر پربرکت شروع کنم به اعتماد به رب به خدا به منبع عشق و هستی که واقعا جایگزین دیگری نداره. احساس میکنم هر وقت بتونیم با اعتماد کامل به خدا حتی از مهمترین و عزیزترین چیزهایی که در زندگی داریم دل‌بکنیم و یه جورایی به چیزهایی که میخوایم نچسبیم و به خدا بسپاریم و قدم در راه زندگی بزاریم دیگه همه چیز و همه شرایط در طی زندگی عالی پیش میره.

    خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    هانیه حساس گفته:
    مدت عضویت: 1770 روز

    روز سوم

    واقعا سخت ترین کار دنیاست برای منی که بچه هام وزنه های بزرگ ذهنیم توی زندگیم هستن. اونجا که بتونم ابراهیم وار بزرگشون کنم و به هدایت الهی بسپرمشون قطعا رشدم هزاران برابر شده. از خدا می خوام همونجور که من رو به این مسیر و سفر هدایت کرده کمکم کنه ضعفم تو این زمینه یا به قول معروف پاشنه آشیلم رو رفع کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مهدیس گفته:
    مدت عضویت: 3017 روز

    سلام استاد عزیزم

    من الان در پانزدهمین روز سفرم هستم اما برای اینکه زیر این فایل تجربه ام رو بنویسم چند دلیل دارم.

    قبلا هم تو یکی از کامنت هام نوشته بودم که وقتی بعد از مدت های طولانی یعنی حدود 13 سال، هفته قبل که سراغ قران رفتم و به خودم گفتم تصادفی بازش کن و از هر سوره ای اومد از اونجا بخون قران رو، وقتی باز کردم سوره ابراهیم اومد و من گند صفحه رو با لذت خوندم و وقتی رسیدم به آیه ای که می گفت، “لئن شکرتم، لازیدنکم” احساس کردم دیگه باید خوندن رو تموم کنم و بشینم روی همین فکر کنم.

    دلیل دیگه ای که دارم اینه که من عاضق این فایلم و از بین همه فایل هایی که از سایت دانلود کردم این فایل خیلی بیشتر روی من تاثیر گذاشت.

    دلیل بعدیم اینه که در هر روز سفرم و گوش دادن به فایل جدید، این فایل رو هم همراه باهاش گوش میدم چون اعتماد نکردن قطعی به خدا، یکی از پاشنه های آشیل من بوده که من اصلا متوجهش نبودم. این درحالی است که من خودم رو آدم خیلی معتقدی به خدا میدونستم.

    دلیل دیگه اینکه همسر من از اسفند ماه در آلمان هست و ویزای جستجوی کار داره.6 ماه اولش تموم شد و کار پیدا نکرد و ویزاش رو شهرداری اونجا به خاطر کرونا 6 ماه دیگه برشا تمدید کردند. اون دایم در حال فرستادن رزومه بوده و چند تا مصاحبه داشته که هیچ جایی پذیرفته نشده بود. من وقتی این فایل رو گوش دادم علی رغم اینکه استاد همیشه میگن سعی نکنید ادم های اطرافتون رو قانع کنید برای ساختن باورهای درستتر و سازنده تر، ولی چون میدونستم همسرم در این موارد با من هم فرکانس هست، فایل رو برای اونم فرستادم. ازش خواستم خیلی با دقت گوش بده و سعی کنه باورهای درست تری بسازه. بعد از یک هفته یک شرکت براش قرار داد کاری فرستاد و من معتقدم این نتیجه یک باور درست تر نسبت به خدا بوده.

    من الان انتخاب های زیادی در زندگیم باید انجام بدم به خاطر مهاجرت و همینطور چیزهای زیادی هست که دوست دارم بهشون برسم و هنوز نرسیدم، اما تصمیم گرفتم به خدا اعتماد کنم و برای خواسته هام اضطراب نداشته باش. من همیشه در استرس بودم که نکنه نشه، نکنه نتونم به فلان چیز برسم و… اما بعد از گوش دادن به این فایل دایم دارم سعی می کنم فکرم رو کنترل کنم و به خدای بزرگ بیشتر اعتماد کنم.

    واقعا از شما خیلی خیلی ممنونم که این توحید حقیقی را در دل من و همسرم ایجاد کردید. من موفقیت های زیادی رو در زندگیم مدیون باورهایی هستم که با کمک حرف های شما ساختم و دارم بهشون عمل می کنم.

    سع می کنم باز هم از موفقیت هام بنویسم تا بدنیدکه کاهای شما چه قدر اثر بخشه و شاید بریا بقیه هم نقطه امیدی باشه.

    دوستدار همیشگی شما

    مهدیس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: