«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 74
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام عزیزانم
ردپای روز سوم سفرنامه
واقعا من که حتی فکر کردن گذاشتن بچه در بیابان برام سخته و حاضرم جونمو برای فرزندانم بدم و به گفته استاد این حس حسی هست که خداوند در دل ما قرار داده حتی در دل حیوانات و به نظرم ایرادی به مادر نیست که عاشق فرزندانش باشه چون این حس حسی الهی هست که خداوند در ذات مادر نهادینه کرده تا بتونه به بهترین شکل ممکن و با عشق فرزندان خودشو بزرگ کنه
و به نظر من یکی از نعمتهای بزرگی که خداوند به ما داده که ازش لذت ببریم اینه که بزرگ شدن و پیشرفت فرزندمون ببینیم حتی با دندون در اوردنش کلی ذوق میکنیم و خوشحال میشیم با اولین قدمی که برمیداره تا راه بره با اولین کلامی که یاد میگیره و تکرار میکنه و خدارو هزاران بار شکر به خاطر چنین لذت و نعمت بزرگی که به من داده
خدای مهربونم هزاران بار شکر
من هنوز بچم کوچک و همیشه توی ذهنم هست که بتونم خوب بزرگش کنم تا روی پای خودش باشه و وابسته به من نباشه و امیدوارم که خدا بینهایت کمکم کنه
واقعا من چقدر تسلیم خدا هستم؟
و چقدر کلام خدارو اجرا میکنم؟
بیخود نبوده که ابراهیم دوردانه خدا بوده چون یک انسان کامل بوده
و البته خیلی روی خودم کار کردم و میکنم که توی زندگی اولویت اولم بچه ها نباشن و خودممم برای خودم مهم باشم و چند روز پیش به تضادی در مورد فرزندم بر خوردم و کامنت هم نوشتم که خداوندا من تسلیم خواسته تو هستم و راضیم به رضای خودت
و به نظرم این نتیجه کار کردن روی خودم هست که دارم روز به روز تسلیمتر به خداوند میشم و قدم برداشتن در مسیر خداوند برام مهمه
و یک نکته مهم در گفته های استاد اینه که تفاوت ادمهای موفق و ناموفق در ترس برای حرکت هست و ایمان نداشتن به خداوند که خدا راه رو برات باز میکنه تو حرکت کن و تسلیم خداوند باش و با ایمان به خدا محکم قدم بردار چون خداوند تو رو تنها نمیگذارد از تو حرکت از خداوند برکت
و به قول استاد هر وقت با توکل به خدا قدم برداری خدا به بهترین شکل مشکلتو حل میکنه و به ارامشی میرسی که قدمهاتو محکمتر برمیداری
خداوند بینهایت دست داره و حتما برای کمک به تو برات میفرسته چون خدا عاشق و حامی ادمی هست که تسلیمش باشه و با ایمان به خداحرکت میکنه
خداوندا کمکم کن تا منم به این حد از ایمان برسم که همیشه تسلیمت باشم و همیشه در حرکت باشم
با ایمان و امید به خودت ای مهربان خدای من
و هزاران هزار بار شکر به خاطر نعمتهای خوب و لذت بخشی که به من دادی و در این فایل به من یاد اوری کردی که من ثروتمندترین مادر دنیام شکر ای خدای خوبم و ممنون از استاد عزیز و خانم شایسته خوبم به خاطر این تلنگر و یاداوری🙏
سلام وقتتون بخیر وشادی
سپاسگزارم استاد عزیز ک انقد راه درست رو به ما نشون میدید…
خدایا شکرت هر لحظه تو مسیرت هدایت میشم..هر وقت خودمون رو به تو سپردیم و با تو حرف زدیم آرام آرام میشیم…قرآنت رو میخونیم آرامش میگیریم…این مشخص هست ک عشق ناب دو طرفه هست…خودت هم با ما حرف میزنی کنارمون هستی…
خدایا کمک کن تو مسیر خودت و رسولانت حرکت کنیم..
خیلی دوست دارم یکتاپرست بی قید و شرط باشم…
خدایا کمک کن ک همیشه آرام باشم دستان منو بگیر..تونسی ت نگه دار نزار از مسیرت بیرون بیام…
خدایا من تعهد میدم ک تسلیم خودت باشم برای بهترینها رو رقم بزن…خدایا کمک کن ک تسلیمت باشیم بدون قید و شرط آرام باشیم و خودمون بسپاریم به تو…
خدایا ما رو از مسیرت دور نکن کمک کن تا تو این مسیر بمونیم و به آرامش آسایش حال خوب ثروت بی انتها برسیم ..
خدایا سپاسگزارم بابت تمام نعمت هایی ک دادی خدایا شکرت ک همیشه هستی و هوامو داری…
خدایا دستانم رو تو دستانت نگه دار..من بنده ای هستم ک زود یادم میره ..کمک کن ک از مسیرت دور نشم کمک کن این آگاهی ها رو دریافت و تو زندگیم اجرا کنم..
خدایا سپاسگزارم💜💜
سلام استاد جونم و همه ی بچه ها….
این جلسه استاد جون در مورد عمل کردن صحبت کردن….
و واقعا که خدا قشنگ گفته که دوست منه حضرت ابراهیم …
وای خدای من چقد خفنه که یکی دوست خدا خوانده بشه اونم از طرف خود خدا….
من یه دوست داشتم که از چند بعد برا من خفن بود و افتخار میکردم که از نزدیک میبینمش و باهاش میگردم …
حالا ببین حضرت ابراهیم کیه که با خدای خودش رفیقه….
زهرای من تو باید به خودت قول بدی که عملگرا باشی همیشه…
عمل کن ….
نترس…
هیچ اتفاقی نمیفته…
تجربه میکنی و روحت بزرگتر و توانایی هات بیشتر میشه…
برگ سوم از روز شمار من
دوست دارم استاد خفنم
به نام خدا
تمرین روز سوم سفرنامه
موضوع ( اعتماد به رب)
خداروصد هزار بار شکر که باز هم تونستم بیام و بنویسم
سلام استاد عزیزم مریم جونم و همسفرهای عزیزم 🌹
اعتماد به خدا یعنی تسلیم خدا بودن
تسلیم خدا بودن یعنی اجازه بدیم خدا از بی نهایت طریق از زبون یه آدم ، حتی یه بچه ، یه شرایط یه احساس ، دیدن یه صحنه ، خوندن یه متن ، نشانه ی روزمون توی سایت …. و بی نهایت طریق بهمون بگه چیکار کنیم ، کجا بریم ، چی بگیم ، چی بپوشیم چی بخوریم
و اینکه اعتماد کنیم به خدا کارهارو برامون راحت میکنه راه هارو نزدیک میکنه و مسیر رو لذت بخش میکنه و تا میتونه زیباییی هارو نشونمون میده
تسلیمم در مقابل خدا چون من واقعا هیچی نمیدونم ، من ناآگاهم ، من ضعیفم در مقابل خدا . و تنها اون میدونه اون میتونه و اونه که به بهترین شکل نشونم میده
وقتی به رب اعتماد میکنی در لحظه لحظه زندگی حضور داری چون نه ترسی از اینده و نه گذشته داری
هر انچه لازم باشه انجام بدی خدا بهت میگه و چون اعتماد و توکل کردی پس مطمئنی درست ترین کارو کردی و این باعث میشه بیشتر و بیشتر هدایتت کنه
وقتی اعتماد میکنی به خدا ، تو همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب و بین افراد مناسب هستی
روزایی که خیلی به خدا نزدیک میشم و روی خودم کار میکنم و اون روزهایی که میگم خدایا توکل میکنم به تو … انقدر همه چیز قشنگ کنار هم چیده میشه برام که گاهی نجوای شیطانی میاد و میگه پس اراده خودت چی ؟؟؟ یعنی این طبیعیه !؟ اگه کارت اشتباه باشه چی ؟ نکنه از تنبلی ذهنته !! و این حرفا …….
اونجاست که باید به یاد بیارم من امروز صبح به روحم غذا دادم به منبع متصل شدم و این طبیعی هست که وقتی گوش میدم به الهامات پس کارها راحت و زود و لذت بخش پیش میره برام
من گوش میدم عمل میکنم و این نتیجه طبیعیه ❤️🥺
من یه میکاپ ارتیستم ،، خیلی برام پیش اومده مثلا یه هنرجو یا مشتری میاد میگه (میشه من تایممو تغیر بدم و فلان ساعت بیام) نجوای شیطانی میگه نه چرا باید دیرتر بیاد تو استادشی و تو باید بگی کی بیاد کی بره هیچ استثنایی هم نباید باشه ولی به یاد میارم که من زمان بندی هارو سپردم به خدا ، و بعد میدونید چی میشه یهوو میبینم که دقیقا توی تایمی که جا به جا کردیم یه مشتری دیگه قرار بود بیاد که نکاتی رو توی کار باهاش تجربه کنم که قراره به هنرجوم یاد بدم …. نکاتی که اگر تجربه نمیکردم اشتباه اموزشش میدادم
وو صدها اتفاق این چنینی
عاشقتونم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خداروشکر میکنم که هستید
در پناه خداوند سعادتمند ، شاد و ثرتمند باشید
به نام الله یکتا
سلام و درود به استاد عزیزمم و همفرکانسی های خوبم
امروز من قبل از این فایل چند فایل دیگ از سایت رو بصورت رندوم گوش دادم وموضوع راجب توحید بودش و ذهنم مشغول شد و از خدا خواستم که بیشتر هدایتم کنه که در این سفرنامه به این فایل هدایت شدم..
خدایا ازت سپاسگزارم که انقدر بحرفام گوش میدی
خدای خوبم شکرت برای زمان بندی بی نظیرت..
من هنوز ابتدای این مسیر زیباهستم و باید خیلی جدی تر روی خودم کار کنم..
اما واقعا از وقتی که با خدا رفیق تر شدم و باهاش راحت حرفامو میزنم و میدونم که حامی منه و عاشقمه …کارهام خیلی سریع تر پیش میرن..انگار که جهان در هماهنگی باخواسته های من شده..
مثلا من بدون کنکور، ارشد قبول شدم و روز اخری خیلی بصورت هدایتی متوجه این مسئله شدم …
یا اینکه اگه مساعد نباشم برای کلاسی یا جایی
بدون اینکه کاری کنم اون کلاس کنسل میشه یا به تعویق میفته..وکلی اتفاق های این چنینی …
که نشونه های این مسیر وقانونه …
روابطم با همسرم و خانواده و اطرافیانم روز به روز صمیمی ترو بهترمیشه..
خیلی راحت تر میتونم احساساتمو کنترل کنم..
حس میکنم وابستگی ام کمتر شده و رها تر شدم..
واقعا میشه درککرد که با استفاده از توحید وقانون و اینکه با خدا صمیمی تر بشیم ،چقدر چرخ زندگی راحت تر میچرخه…و همه چیز به نفع تو میشه..
استادجان واقعا بی نظیرید. شما و مریم جان رو خیلی دوست دارم وخیلی خوشحالم که باشما اشنا شدم.
خدایا سپاسگزارم
به نام خدای یکتا
سلام به همسفرهای عزیزم، سلام به همراهانم که همگی یک هدف داریم
رسیدن به خدا
رسیدن به اوج ایمان به رب
رسیدن به آرامش الهی
هدف گام برداشتن در این مسیر الهی با گرفتن دستان خدا و قدم برداشتن در مسیر الهی بدون ترس و دلهره
سفرنامه روز سوم
الهی به امید تو شروع میکنم دلنوشته های سفر طلایی
با خدا باش و پادشاهی کن ، بی خدا باش و هر چه خواهی کن
وقتی روزهایی زندگیم را مرور میکنم میبینم هر کجا که ترس بود، خبری از آرامش نبود و هر کجا که ترس نبود آرامش بود
الان من هم اون روزهایی که با ترس بود را دوست دارم و هم اون روزهایی که با آرامش بود چون الان میتونم درک کنم که هر وقت آرامش داشتم و ترس را کنار گداشته بودم فقط یک دلیل داشت و آن هم ایمان به خدا بود، ایمان باعث غلبه بر ترس میشد ، ایمان به همراهی خدا و توکل به خدا باعث آرامش میشد
چقدر زیبا این روزهای سفرنامه داره پیش میره و من از وقتی عضو سایت شدم و هدایت شدم به گزینه مرا به سوی نشانه م هدایت کن تقریبا هر روز این گزینه را انتخاب میکنم و از خدا هدایت میخوام و همیشه هم خیلی زیبا جوابم را با نشانه ها میبینم
پس رویا متعهد باش که هر آنچه که هدایت شدی را باید با ایمان به خدا و کنار گذاشتن ترس انجام بدهی
در پناه الله یکتا
سلام
خدارا شکر میکنم که دارم دوباره می نویسم
استاد عزیزم درود فراوان به شما و مریم جان
من این فایل رو قبلاً گوش داده بودم ولی عمل نمی کردم شاید درک درستی ازش نداشتم ولی دوباره که گوش دادم تصمیم گرفتم که اجراش کنم
البته وقتی توی کلاب هاوس شما در مورد تسلیم بودن گفتین مخصوصا فایلی که رزا و زهرا صحبت کردند من ایمانم قوی تر شد که
باید فقط تسلیم باشم و راهی جز این نیست ومن واقعا ناتوانم
وقتی به زندگیم نگاه میکنم میبینم این همه سال با عقل خودم رفتم جلو و این نتیجه است و حالا تصمیم جدی دارم که فقط روی تسلیم بودن و توکل کردن زوم کنم ببینم نتیجه چی میشه
استاد شما میگین نشانه ایمان و تسلیم بودن احساس خوبه
بله درسته وقتی من پشتم گرمه به کسی که می تونم کارهامو بهش بسپارم و بگم خدایا من نمی دونم تو تنها قدرت این جهانی و من ناتوانم برای انجام اهدافم و ازش می خوام که بهم راه رو نشون بده
و ترس و نگرانی هامو به خودش بسپارم و بگم خدایا من فقط می خوام لذت ببرم و در مورد خواسته هام هیچ ایده ای ندارم و می دونم که تو منو هدایت میکنی
پسسسس من حالم خوب میشه
و اگر هر اتفاقی برام پیش بیاد میگم خدایا خودم رو به تو میسپارم و تو بی نهایت دست داری که به من کمک کنی
می دونم که منو تنها نمی زاری
و می پذیرم اتفاق پیش آمده رو و از خدا می خوام که راه درست رو بهم نشون بده
و از اون اتفاق درس میگیرم و میگم آینده همیشه به نفع منه و حتما یه خیریتی توی این کار هست
پسسس در نتیجه من حالم خوب میشه و دیگه غصه نمی خورم و سریع حالم رو خوب میکنم
خدایا شکرت برای این لحظه که با تمام وجودم از توکل به تو نوشتم و بهش ایمان دارم و عمل خواهم کرد
سلام به خداوند که خالق من است
و سلام بر استاد و خانم شایسته و تمامی دوستان که به عشق رسیدن به خداوند و آرامش اینجا جمع شده اند
داشتن دین یعنی تسلیم بودن و سپردن دل به خالق و بگفته قرآن دین برای رشد و غنی شما آمده است
در قرآن گفته شده که وقتی ابراهیم میخواست دلش آرام شود از خدا آیت و نشانه خواست و داستان کشتن آن پرندگان و مخلوط کردن گوشت آنان … در نهایت بر سر کوه نام هر پرنده را که گفت به اذن خدا آن پرندگان زنده شدن
در مورد توقع ما از خودمون من همیشه یک مثال با خودم دارم که میگم طبق داستان حضرت آدم در قرآن ایشان بعد از اینکه آفریده شدن خودش رو درک کرد واز امتحان الهی که خدا برای اون و فرشته ها گذاشته بود سربلند در آمد و تعظیم فرشتگان رو بر خودش دید ودشمنی شیطان رو هم درک کرد و از همه مهم تر به قولی خدا راهم از نزدیک درک کرد
باز در زمان کوتاه گول شیطان خورد و کرد آنچه نباید میکرد
پس دوستان در مورد خطا های گذشته به خودتون خیلی سخت نگیرین و با خودتون مهربان باشید
که این خدا همون خدای هست که آدم رو بخشید با اون همه یقین و به نبوت رسوند
و به ابراهیم چون ازش خواست تا به قلبش در مورد قیامت یقین بده معجزه نشون داد
هر روز صبح به این خاطر از خواب بیدار میشیم که خدا از ما ناامید نشده و منتظره به جای برسیم که به فرشتهاش بگه به اینم سجده کنین و اینم یک آدم دیگه
پس با تلاش و تمرین و تمرین ایمان مون قوی کنیم
با آرزوی لبریز شدن از عشق خداوند برای تک تک عزیزان
به نام الله مهربان و سلام به استاد فرزانه ومریم بانوی عزیز و همه ی دوستان عزیزم و خدا قوت میگم به همه ی عزیزان
خدای مهربان را بینهایت سپاسگزارم که بر من منت نهاد و مرا در مسیر پندگی اش که آرزوی همیشگی من بوده یاری فرمود و با این خانواده ی صمیمی و الهی هم مسیر کرد
گرچه راهی سخت است کنترل ذهن و سپردن تمام مسائل زندگی به دست پر توان نیروی برتر با این باورهای مخربی که از اوان کودکی در وجود ما شروع به شکل گرفتن کرده وهمینطوربه صورت دیدن و شنیدن و لمس کردن با ما همراه شدن و ریشه دووندن تو وجودمون
ولی من این روزها بی که توفیق پیدا کردم از آموزه های استاد بزرگوار م و عزیز دلشون و همراهی همهی عزیزان خانواده صمیمی عباسمنش استفاده کنم یاد گرفتم که خداوند عنایت ویژه به ما داشته که هدایتمون کرده به این مسیر زیرا هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر به اذن او ، پس خودش خواسته و یقین دارم که از این به بعد هم خودش راه رو برامون هموارمیکنه . با او و توکل به او همه چیز ممکن میشود به قول استاد عزیزم خداوند حضرت ابراهیم ع را به عنوان الگویی زیبا برای ما قرار داده و همانطور که این بزرگوار توانست بر نفسش پیروز شود و کنترل ذهنش را بدست گرفته و عاشقانه تسلیم امر خدایش شود و اعتماد کند به این نیرویی که همه چیز در دستان پر قدرت اوست ما هم حتما میتوانیم فقط باید شاگردانی خوب باشیم و درسها را خوب یاد بگیریم و تمریناتمون رو انجام بدیم و خودمون رو با خیال راحت بسپاریم به دستان پر قدرتش و در همه ی مواقع حتی در بدترین اوضاع ممکن فقط به زیباییها بیاندیشیم و بدانیم که خدا ی مهربونم مواظبمونه فقط و فقط سعی کنیم حسمون رو عالی نگه داریم
امیدوارم درس رو خوب یاد گرفته باشم وان هم خلاصه اش میشود قربانی کردن نفس برای رسیدن به خدای مهربونم .
دوستون دارم
موفق و پیروز باشید
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم جان گلم
استاد جان واقعا چقدر زیبا و باارزشه ایمان حضرت ابراهیم علیه السلام و چقدر قشنگه که ما الگویی چون شمارو برای زندگیمون انتخاب کردیم که همچین الگوی والا و پسندیده ای برای خودتون دارین …واقعا سخته ابراهیم گونه بودن …
مسیر من از اونجایی شروع شد که برای بار دوم بارداریم به بن بست رسید و پسرمو در ابتدای ماه پنجم بارداریم از دست دادم … شرایط به شدت سخت و زجرآور که بعد از گذروندن بار اول ، اینبار تمام زندگیم شده بود این بچه و حتی فکرشم نمیکردم که ممکنه اینبار هم نشود !
در شرایطی بودم که هیچ چیز و هیچکس نمیتونست مرهم باشه و نمیخواستم با هیچ کس ارتباط داشته باشم چون هیچ حرفی دوای دردم نبود حتی همسر همیشه عاشقمم دیگه آرامش نبود برام و خداوند جوری رقم زد که همسرم تندخو شده بود و از اون هم قطع وابستگی کردم و حس میکردم دیگه محرم دیدن اشک و دردم هم نیستن ایشون…
تا اینکه تصمیم گرفتم تغییر کنم برای حال خوب همسرم ، خانواده هامون ..با خودم حرف زدم گفتم مرجان تو یک بار دیگه هم این شرایطو گذروندی ، آخرش دیدی که مجبوری به زندگی ادامه بدی و دست گذاشتی رو زانوهات و بلند شدی . با اینکه اولین بار در ۸ هفته این اتفاق افتاد و اینبار در ۱۷ هفته و دردم خیلی بیشتر بود و بچمو کاملا حس میکردم …حرکاتشو در رحمم حس میکردم …اما خواستم که حتی به ظاهر خودم رو خوب و سرحال نشون بدم تا عزیزانم با من درد نکشن و گشتم به دنبال مسیرهایی که حالمو خوب کنه و خداوند بی نهایت دستانش رو به زندگی من وارد کرد و نورهایی رو برای کمک به سمت من فرستاد که بازوهام رو گرفتن و منو از جا کندن …از اون روز مسیر زندگی من به کلی تغییر کرد ، نگاهم نسبت به خودم ، خدا ، جهان هستی و …گشتم دنبال اینکه من چرا به زمین اومدم …از کجا آمده ام ..آمدنم بهر چه بود..و هر روز مسیر داره قشنگتر و قشنگتر میشه
کافیه که فقط بسپریم به خودش و از خودش بخوایم که یاریمون کنه ، هدایتمون کنه و ایمان داشته باشیم که هر چه از او میرسد قطعا خیر است
چرا که پروردگار ما خیر مطلق و عشق مطلق هست و از خیر و عشق جز اینها به ما نمیرسد
برای تک تکمون از پروردگار ایمان فزاینده میخواهم
ایمانی که چنان در تک تک سلولهامون نفوذ کنه که هرچه ترس و شک و هر آنچه غیر از نور و عشق خودش هست رو ذوب کنه و از ریشه بکنه و بخشکونه
استاد جانم برای حضور ارزشمند شما و مریم عزیز و دوستان نازنینم خداوند رو شاکرم
در پناه نور و عشق و آگاهی پروردگار باشید و ایمانتون روز افزون باد ♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️