«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 8
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد گرامی و دوستان نابم خیلی خوشحالم که مطالب استاد رو درک می کنم و می فهممشون و حس خیلی خوبی کل وجودم رو در بر گرفته و هر روز از خدا سپاسگزاری می کنم که مرا هدایت کرد به بهترین و عالی ترین راه که انتهایش رفاقت با خداست
با سلام به همه و ارزوی شادی برای همه همین جوری لا لا لا لا لا
سلام و خدا قوت به استاد عزیز و دوستان گرامی .استاد واقعا چقدر ایه های قران وعظمت حضرت ابراهیم را زیبا و دلنشین تفسیر میکنی واقعا لذت میبرم و پر از شوق و اشتیاق برای شنیدن بیشتر و بیشتر صحبتهایتان هستم وتبریک به دوستانی که در این مسیر به موفقیتهای زیادی رسیده اند .استاد گرامی بی نهایت سپاسگذارم
سلام
همیشه دوباره دیدن فایلهای شما عالی است
تشکر
وَ اذکرْ فِی الکتابِ إِبْراهِیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیاً؛2
و در این کتاب به یاد ابراهیم(ع) پرداز، زیرا او پیامبری بسیار راستگوی بود.»
سلام و درود فراوان
فقط می تونم بگم حرفهاتون فوق العاده آرامش بخش و زیباست .از شما سپاسگزارم که ما را با خالق خودمون آشتی دادید.ممنونم
?? ?? سلام خدمت استاد عزیزم ?? ??
استاد عزیز داشتم به این فایل گوش میدادمم و سوالی که برای من و ششما پیش آمد آیا حاظریم با اینکه خداوند به ما میگه چنین کاری را کنیم انجام دیهیم و یا نه ؟ من خیلی فکر کردم اما در خودم چنین ایمانی را ندیدم و باید بر روی خودم بار ها و بار ها کار کنم تا چنین ایمانی را در خود یابم
به راستی ایمان ابراهیم و تسلیم بودن ابراهیم برای امر خداوند یک الگوی بسیار بالایی است
?? امیدوارم موفق باشید ??
سلام
به نظر من ایمان کامل به خدا داشتن شجاعت و شهامت زیادی می خواهدمنم یکسره دارم این کارا امتحان می کنم . اینکه با دل زندگی کنی شجاعت می خواهد
در پرتوی اله یکتا
ممنونم از اگاههی خای که با من و دوستانم به اشتراک میگزارید
امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید
سلام بر تو ای خدای مهربان که در وجود من هستی ، ای خدای که از تمام چیز ها آگاه هستی ، ای خدای که جواب تمام سوالات را میدانی ، ای خدایی که در درون من هستی و در حل مساییل به من کمک میکنی ، ای خدای درون من که تمام ایده ها را داری ، ای خدای درون من که تمام راهکار ها را برای پیشرفت من در هر حوزه ای داری ، ای خدای درون من که جواب تمام سوالات را میداند ، ای خدای درون من که همیشه و همجا در منار من و با من هستی ، ای خدای درون من که هیچوقت من را ترک نمیکنی ، ای خدای درون من که هیچوقت با من قهر نمیکنی ، ای خدایی که رابطه اش با من بد و یا دور نمیشود ، ای خدایی که در درون من هسستی که کا ها را برای پیشرفت کاری من انجام میدهی ، ای خدای درون من که فرمان روای کل کیهان و هستی هستی ، ای خدای من که در درون من هستی منو دوست داره عاشق منه منو میبوسه منو میپرسته و با من قهر نمیکنه ای خدای که رب العالمین هستی ، ای خدایی که کمک میکنی تا من به تمام خواسته های خودم برسم ، ای خدای که از طریق نشانه ها قبلم افراد و احساس و …. با من صحبت میکنی ، ای خدایی که در زمان مناسب من را هدایت میکنی ، ای اربابی که در درون من هستیکه خیلی گردن کلفتی خیلی باهوش خیلی مهربان خیلی ثروتمند خیلی عالم خیلی بخشنده که وظیفه تو هست که به من کمک کنی تا من در مسیر خواسته هایم قرار بگیرم سلام ! سلام و تو را شکر میگویم به خاطر تک تک نعمت های که به من دادی هستم نعمت های چون این انگشتانی که الان می نویشند تا دستی از دستان خداوند باشم ، نعمت های چون چشمانم که این مطلب را میبیند و کمک میکنی تا چشمی دیگر این متن را به درستی بخواند ، نعمت های چون دهانم که میتواند حرف بزند و گوشم که میتواند بشنود و بینی که میتواند تنفس کند ، نعمت بزرگی چون داشتن تو ، توی که از قبل با من بودی اما من بیخبر ، سپاسگزار این پا های هستم که منو به سمت افراد درست شرایت درست و موقعیت درست هدایت میکنه ، تو را به خاطر سلامتی خودم شکر میگویم به خاطر تمام نعمت های که به من دادی و من آن ها را نمیبینم تو را شکر میگویم ”
سلام
حضور استاد عزیز.عرض میکنم شما که استاد به تمام معنای ما هستید لطفا در فایلهای صوتی وتصویری هرزمان که قرار است به قران رجوع کنید واز ایات قران در سخنرانیهایت استفاده کنی اول از همه ایه قران را به لفظ عربی بیان کنید.چون تلفظ ایات قران با صدای دلنشین شما تاثیر بسزایی درذهن ما دارد.در ضمن خدا را سپاسگزاریم که چنین نعماتی را به ما عرضه داشته : زندگی زیباست زمانی که بعداز خدا در کنار شما هستیم احساس آرامش میکنیم: استا د ما را ببخشید . ارادتمند شما اسکندری
نَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّهً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یک مِنَ المُشْرِکینَ شاکراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَهَداهُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛1
به راستی ابراهیم، پیشوایی مطیع خدا و حق گرای بود و از مشرکان نبود و نعمت های او را شکرگزار بود، خدا او را برگزید و به راهی راست هدایتش کرد.»
با سلام وقدر دانی از زحمات شما
استاد عزیز میشه لطفا واقعه عاشورا رو با قوانین افرینش توضیح بدهید؟من واقعا مدتهاست دنبال توجیح این اتفاق هستم و به نتیجه قانع کننده ای نرسیدم.اگر خدا امام حسین رو دوست داشت پس این همه بلا برای چی؟ ایا امامان ما قوانین رو نمیدونستن؟یا حتی مسئله ضربت خوردن حضرت علی.به ما همیشه گفتن که حضرت علی با این که میدونستند قراره تو مسجد شهید بشن رفتن.چرا؟؟؟؟؟؟؟
با درود و احترام حضور جناب آقای عباس منش و همه دوستان این سایت صمیمی و دوست داشتنی
شنیدن نام ابراهیم برای من همیشه یادآور تسلیم بودن است و به راستی به زندگی انسان که بیشتر توجه می کنم حلاوتی که در تسلیم رضای حق بودن وجود دارد توصیف نشدنی است . وقتی خود را تسلیم رضای حق می دانیم جهان برای ما رنگ و بوی دیگری دارد امیدوارم همگی بتوانیم به این مرحله از تکامل انسانیت دست یابیم …
سلام
دل به خدا سپردن و به او اعتماد کردن در لحظه زندگی کردن را موجب میشود و شادی و آرامش را به هماره دارد. خدایا شکرت
اگر خداوند فقط لحظهای از یاد میبرد که عروسکی پارچهای بیش نیستم و قطعهای از زندگی به من هدیه میداد، شاید نمیگفتم همهی آنچه که میاندیشیدم و همهی گفتههایم، اشیاء را دوست میداشتم نه به سبب قیمتشان که معنایشان، رویا را به خواب ترجیح میدادم، زیرا فهمیدهام به ازای هر دقیقه چشم به هم گذاشتن 60 ثانیه نور از دست میدهی. راه میرفتم آنگاه که دیگران میایستادند، بیدار میماندم به گاه خواب آنها و گوش میدادم وقتی که در سخنند و چقدر از خوردن یک بستنی لذّت میبردم. اگر خداوند فقط تکهای از زندگی به من میبخشید، ساده لباس میپوشیدم، عریان یله میشدم زیر نور آفتاب، نه فقط جسمم بلکه روحم را عریان میکردم. اگر مرا قلبی بود تنفرم را مینوشتم روی یخ و چشم میدوختم به حضور آفتاب. نه فقط با خیال ونگوک شعری از بندتّی را روی ستارهها نقش میزدم بلکه ترانهای از سرات شباهنگی میشد که برای ماه میخواندم. اشک به پای گلهای سرخ میریختم تا درد ناشی از خارهایشان را درک کنم و همچنین سرخی بوسه بر گلبرگهایشان. الهی اگر تکهای زندگی از آن من بود برای بیان احساسم به دیگران یک روز هم تأخیر نمیکردم، برای گفتن این حقیقت به مردم که دوستشان دارم و برای شوق شیدایی انسان را قانع میکردم که چه اشتباه بزرگیست گریز از عشق به علت پیری، حال آن که پیر میشوند وقتی عشق نمیورزند. به یک کودک بال میبخشیدم بی آن که در چگونگی پروازش دخالت کنم. به سالمندان میآموختم که مرگ با فراموشی میآید نه پیری. ای انسانها چقدر از شما آموختهام. آموختهام که همه میخواهند به قله برسند حال آن که لذت حقیقی در بالا رفتن از کوه نهفته است. آموختهام زمانی که کودک برای اولین بار انگشت پدر را میگیرد او را اسیر خود میکند تا همیشه. آموختهام که یک انسان فقط زمانی حق دارد به همنوعش از بالا نگاه کند که دست یاری به سویش دراز کرده باشد. چه بسیار چیزها از شما آموختهام، ولی افسوس که هیچکدام به کار نمیآید وقتی که در یک تابوت آرام میگیرم تا به همت شانههای پر مهر شما به خانهی تنهائیام بروم. همیشه آنچه را بگو که احساس میکنی و عمل کن به آنچه میاندیشی. آه که اگر بدانم امروز آخِرین بار خواهد بود که تو را خفته میبینم با تمام وجود در آغوش میگرفتمت و خداوند را به خاطر اینکه توانستهام نگهبان روحت باشم شکر میگفتم. اگر بدانم امروز آخرین بار خواهد بود که تو را در حال خروج از خانه میبینم، به آغوش میکشیدمت. فقط برای آن که اندکی بیشتر بمانی، صدایت میزدم. آه اگر بدانم امروز آخرین بار خواهد بود که صدایت را میشنوم، فرد فرد کلماتت را ضبط میکردم تا بینهایتبار بشنومشان. آه که اگر بدانم این آخرین بار است که میبینمت فقط یک چیز میگفتم؛ دوستت دارم بی آنکه ابلهانه بپندارم تو خود میدانی. همیشه یک فردایی هست و زندگی برای بهترین کارها فرصتی به ما میدهد، اما اگر اشتباه کنم و امروز همهی آن چیزی باشد که از عمر برای من مانده، فقط می خواهم به تو یک چیز بگویم؛ دوستت دارم، تا هیچگاه از یاد نبری. فردا برای هیچکس تضمین نشده است، پیر یا جوان. شاید امروز آخرین باری باشد که کسانی را می بینی که دوستشان داری، پس زمان از کف مده عمل کن، همین امروز شاید فردا هیچوقت نیاید و تو بیشک تأسف روزی را خواهی خورد که فرصت داشتی برای یک لبخند، یک آغوش، اما مشغولیتهای زندگی تو را از برآوردن آخرین خواستهی آنها بازدشتند. دوستانت را حفظ کن و نیازت را به آنها مدام در گوششان زمزمه کن، مهربانانه دوستشان داشته باش. زمان را برای گفتن یک متأسفم، مراببخش، متشکّرم و دیگر مهرواژههایی که میدانی از دست مده. هیچکس تو را به خاطر افکار پنهانت به یاد نمیآورد، پس از خداوند خرد و توانایی بیان احساساتت را طلب کن تا دوستانت بدانند حضورشان تا چه حد برای تو عزیز است.
سلام
تشکر از متنتون
عالی است
«إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّهً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یک مِنَ المُشْرِکینَ شاکراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَهَداهُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛1
به راستی ابراهیم، پیشوایی مطیع خدا و حق گرای بود و از مشرکان نبود و نعمت های او را شکرگزار بود، خدا او را برگزید و به راهی راست هدایتش کرد.»