«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 98 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 2119 روز

    سال ها بود که در مدرسه به ما یاد می دادند که خداوند یکی است، می گفتند که هر کس به لا الله الا الله ایمان دارد یکتا پرست است و خداوند همهیشه در کنار او خواهد بود. این مسئله خلی برای من عجیب بود، با خودم می گفتم خب ما همه می دانیم که خداوند یکی است، این مسئله خلیلی ساده ای است، خب مگر می شود خدا دوتا باشد؟ بعد ها متوجه شدم که جریان فقط یکی یا چند تا بودن خدا نیست! مسئله چیز دیگری است!

    طبیعتا ما وقتی به یکی بودن خداوند ایمان داریم باید باور داشته باشیم که قدرت در دست اوست و مسئله باور به یکی بودن خداوند نیست! در حقیقت وقتی به مردم قدرت می دهیم به طور غیر مستقیم شرک می ورزیم و مردم را به جای خدا قرار می دهیم.

    اعتماد به رب یعنی در شرایط به ظاهر بد که حضرت ابراهیم بارها در آن شرایط قرار گرفته بود به خودمان یاد آوری کنیم که خداوند پیش ماست و این برای ما کافیست. مانند آن شرایطی که حضرت ابراهیم را از بالای صخره به درون آتش انداختند ولی چون ابراهیم به خداوند اعتماد داشت و باور داشت که چون قدرت در دست خداوند است پس کسی نمیتواند به او آسیب برساند و خداوند آتش را گلستان کرد!

    وقتی در شرایط به ظاهر بدی قرار داریم و به خاطر آن شرایط ناراحت هستیم، باور داریم که آن شرایط دارد در زندگی ما تاثیر می گذارد و ناخود باور میکنیم که عوامل آن شرایط قدرت دارند، در این حالت به یکی بودن خداوند ایمان داریم ولی در ناخود آگاه باور داریم که شرایط بیرونی قدرت بیشتری از خواوند دارد و شرک میورزیم!

    خداوند را شاکرم که باز دوباره توانستم به مدار برگردم و روی خودم کار کنم. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.

    خداوند را شاکرم که با کار کردن روی خودم زندگی ام روز به روز بهتر می شود و با بهتر شدن زندگی ام اعتمادم به رب بیشتر می شود، آرامشم بیشتر می شود و آرامشی که از طریق او به من میرسد با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست! خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.

    شاکرت هستم که در این شرایط به ظاهر بد جامعه ای که در آن هستم، باور دارم که ان شرایط درصدی در زندگی من تاثیر ندارد چون تو پیش من هستی! در حقیقت جامعه ی من تو هستی، توئی که این سایت و افراد را با توجه به خودم در کنارم قرار داده ای. خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.

    خداوند را شاکرم که استاد را سر راه من قرار داده، تا مسیر زندگی و آخرتم راحت تر شود، خدایا شکرت، خدایا شکرت، خدایا شکرت.

    استاد عزیزم، ازت ممنونم که همیشه با شور و اشتیاق به راهت ادامه میدهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سمانه آقاجری گفته:
    مدت عضویت: 1188 روز

    خدایا کمکم کن در حالی که هیچ راهی ندارم جز تو در حالی که تسلیمم در برابر تو ، در حالی که تنها امیدم تویی

    حالم خوب باشه می‌دونم که حس خوب اتفاقات خوب میاره ، می‌دونم که باید تسلیم باشم و بگم تاخیر فی ما و وقع ، اما امیدی که توی دلمه امیدی که دارم سر پام نگه داشته و اونم امید به تو امید به اجابت تو

    رهام کن می‌خوام آزاد زندگی کنم خالی از هر قید و بندی

    خدایا چه موقعی که نمی‌شناختمت چه الان که بهتر میشناسمت همش امیدم تو بودی

    معنای ایمان نمی‌دونستم شاید الآنم هنوز هم خوب درکش نکردم و گاهی اوقات باز میترسم

    ولی اینو می‌دونم هر لحظه حتی اگه حالم بد باشه ته دلم به بودن تو روشن میشه

    می‌خوام زندگی کنم می‌خوام آروم و رها باشم کمکم کن من جایی جز تو و این سایت ندارم

    هنوز خیلی سوال دارم تو ذهنم از زندگی از آینده از اهداف

    به اندازه بزرگی خودت به اندازه ایمانم هر چند کوچک ولی تو بزرگی کن برام و نجاتم بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1805 روز

    ب نام الله هدایتگرم ب سمت ثروت شادی و سلامتی

    روز سوم روز شمار زندگی من

    الگوی خدا شناسی درست ابراهیم است

    او مشرک نبود و مومن بود

    واقعن چقد باید هدایت خداوند همراه باشی

    همچنین کاری کنی وسط بیابون

    مطمئنم بدونم ب خودم خوبی کنم

    خودم خودمو خوشبخت کنم

    اونموقع میتونم فرزندم هم نجات بدم و خوشبختش کنه

    واقعن عشقی که ادم ب فرزند داره عشق لذتبخشیه

    میدونم باید اول خودم خوشبخت کنم

    تا بتونم بچمو خوشبخت کنم

    واقعن فکر کردن ب سر بریدن قربانی کرد سخته

    تا ب عملش

    واقعن چقد باید ب ابراهیم فک کرد و ایمان اورد

    بهش

    باید در همه جنبه ها خود را ب خدا سپرد و اوست که همه کارارو میکنه

    چقد زیباس دیدگاهتون

    و ایمان واقعی یعنی احساس خوب

    خداوند خودش منو هدایت کنه

    تا روی خودم کار کنم

    و در مسیر درست باشم

    در هدایت خودش باشم

    خداوندا تنها تو را می پرستم و از تو یاری می طلبم

    سپاسگزارم استاد عزیز

    آرزوی

    سلامتی شادی ثروت و حال خوب دارم براتون

    عاشقتونم♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زینب ندرلو گفته:
    مدت عضویت: 1129 روز

    به نام خدا

    اعتماد به رب

    این سی روزی که گذشت به مرور این فایل که اومدم از خودم پرسیدم اعتمادم به خدا چقدر بیشتر شده ؟توکل ام قوی تر شده یا نه ؟

    شاید من در ظاهر اینجا پیامی بنویسم و برم ولی توی دلم که نمیتونم دروغ بگم به خودم و خدا ،خدایی که درون منه آگاه از همه چیز می‌دونه من زینب سی روز پیش نیستم می‌دونه چقدر باورام نسبت بهش عوض شده ،منی که وقتی مشکلات تو زندگیم میاومد و به تضادی می‌خوردم فقط میگفتم چرا خدا واسه من اینهمه مشکل رو میخاد الان عاشقانه خدامو دوست دارم و همه چیه زندگیم رو بهش سپردم می‌دونم شاید یه روزایی پام لغزیده باشه ولی بازم بلند شدم و دستامو سمت خدا دراز کردم و خدا چقدر زیبا با فایل ها یا کامنت ها هدایتم کرده

    چند روز پیش یه اتفاقی توی زندگیم افتاد که اگه آدم قبلی بودم به زمین و زمان گلایه میکردم ولی الان میدونم خدا برام یه اتفاق بهتری در نظر داره آرومم و آرامش دارم چون خدایی که من شناختم فقط خیر و بس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ناجی گفته:
    مدت عضویت: 1346 روز

    به نام خدا

    روز سوم

    استاد عزیز سپاسگزارم بابت این آموزشهای شیرین که مارو هدایت میکنین به راه راست

    از خداوند رب العالمین می‌خوام هدایتمون کنه و قلب و روحمون رو سرشار از باور قوی و اعتماد کنه

    وقتی باور و ایمان مون قوی باشه در همه ارکان زندگی با آرامش سرشار از عشق الهی نمایان میشه و همه چی آسون میشه

    خدایا هدایت کن که اعتماد و تسلیم در برابر تو قوی و نیرومند باشه

    چقدر زیباست اعتماد به رب و رها بودن

    هر جا که کم آوردم فقط گفتم خدا هست و خدا هست و خدا هست و خیلی زود سورپرایز شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    زهره مرتضایی گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    سلام ودرود به همه

    تسلیم چه واژه ی سنگینی اما چقد آرامش همراه خودش داره و تا حد ابراهیم تسلیم بودن، الکی نیست که ابراهیم شده ابراهیم شده خلیل الله شده رفیق خدا، کدوم رفیقیه که بخاطر رفاقتش از جون بچش بگذره، کدوم رفیقیه که تااین حد اعتماد داشته باشه به رفیقش، نه من که ندیدم و خودمم نیستم

    من از اون مامانا که مثل پدرو مادر خودم جونشونو فدای بچه هاشون میکنن نیستم، از اون مامانا که نمیپوشن بچشون بپوشه، نمیخورن بچشون بخوره، همیشه هم پیش دخترم از جایگاه ارزشمندی برخوردارم مدام دورم میگرده و دستامو میبوسه اما بااین حال بازم نمیتونم ببینم خار به دست بچم بره و یکی بگه بچتو ببر توو جنگل رها کن، جنگل که هیچی حتی دو تا چهارراه بالاتر از خونه ام تنها نمیتونم بزارمش حتی خود خدا بگه و اینه تفاوت من انسان معمولی باابراهیمی که تااین حد تسلیم خدای خودشه

    میخوام گریه کنم از اینکه کی قرار تسلیم بودن رو یاد بگیری، نکه برگی باشی که با باد میچرخه نه، بلکه همراه باامیدواری و انجام کاری که باید و برداشتن قدم های لازم بعدشو بسپاری به اونیکه باید، چرا اخه چرا نمیتونی اعتمادکنی به کسی که مهربونتر از مادر و دلسوزتر از پدر

    چرا انقدر دور میبینیش از خودت چیشده ببین بخاطر بیار جاهایی که فکرشم نمیکردی اما دستتو گرفت بس کن باآرامش قلبی بهش اعتماد کن ببین چقد ابراهیم بهش اعتماد داشته کاری کن که خدای توام بشه مثل خدای ابراهیم

    سپاس از خدای هدایتگر و حمایتگرم خدایا هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهدی سادات احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز و دوستان گرامی

    روز سوم تحول زندگی من هست و می خواهم چیزهایی رو که از این فایل درک کردم و تصمیم گرفتم اونقدر بهشون عمل کنم تا به صورت اتوماتیک اونجوری فکر کنم رو برای شما بنویسم.

    حضرت ابراهیم الگوی و اسوه ی اون پیامبرانی هست که ما اونها رو بهترین انسان های روی زمین میدونین مثل حضرت عیسی و حضرت محمد .

    چه چیزی باعث شده تا حضرت ابراهیم به چنین جایگاهی برسه .

    اون چیز فقط تسلیم بودن در برابر خداوند و تمام قدرت دنیا رو در دست او دیدن ، هست . تسلیم بودنی که باعث میشه برای انجام فرمان خدا که به ابراهیم وحی شد ، جوان رعنا و برومند خودش که مثل غنچه ی گلی تازه شکفته هست رو برای قربانی کردن برای خداوند ببره . این نشون میده که میشود انسان اونقدر رابطه اش با خداوند قوی و مستمر باشه که خلیل الله یا رفیق خدا باشه . این نشون می ده که میشه اونقدر باورهای توحیدی ت قوی باشه که بدون تامل بچه ای که خدا بعد از صد سال بهت داد رو برای بریدن سر و قربانی کردن ببریش . این چیزی که بین توحید و شرک فاصله ایجاد می‌کنه که اون ایمان به خدا و تسلیم بودن در برابر هدایتی است که به در مسیر زندگی می‌کنه . فاصله بین شرک و توحید نترسیدن و قدم گذاشتن داخل مسیر ناشناخته هاست و اعتماد کردن به اون احساس عمیق قلبی ست که دقیقاً به میگه که از چه مسیر و چگونه حرکت کن مثل جی پی اس .

    اقدامات عملی من بعد از شنیدن این آگاهی ها :

    از این به بعد می خوام شجاعتی رو در انجام کار هام تجربه کنم که به پشتوانه حضور و هدایت و حمایت خداوند باشه .

    از این به بعد می خوام احساسم به زندگی از جنس احساس دلچسب توکل و اینکه یک انرژی مثل یک راهنما من رو هدایت ، حمایت و حفاظت می‌کنه .

    آه خدارو شکر از این احساس توکل و تسلیم بودن ، باشه .

    مرسی از شما استاد عزیز و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مجید قرائی گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    (بنام خداوند بخشنده و مهربان که هر چه دارم از اوست)

    سلام یک روز بی‌نظیر،یک لبخندازته دل،یک خدای همیشه همراه،بادستانی پرازعشق پرازفراوانی،باهزاران آرزوی زیبا،تقدیم لحظه هاتون.

    سلام به خانواده باعشق و صمیمی استاد عزیزم عباس منش

    روز سوم:

    خدارو شاکرم بخاطر این خانواده،بخاطر این مرد بزرگ که اینقدر با حس خوب اینقدر خالصانه باشاگردانش صحبت می‌کنه که چندینو چند هزار نفر باعشق بااین مرد بزرگ همراه باشند این عشقو چه کسی تو دل همه ماها گذاشته؟

    استاد عزیزشماچنان عشقی به خدا دارید که چندینو چند هزار نفر عاشق شما هستن این عشقو چه کسی تو وجود ما انداخته؟

    عشق خالصانه به خدا

    عشق تسلیم بودن به خدا

    عشق توحیدی به خدا

    اینقدر عشق ورزیده اید به رب که این همه آدومو خدا عاشق شما کرده

    شما اینقدر روی خودتون کار کردین این قدر شب وروز روی خودتون کار کردین که شدین بنده خوب خدا خودتونو تسلیم خدا کردین فکر میکنم واسه همه ماها روشن شده،که تا روی خودت کار نکنی تا تسلیم نباشی هیچ اتفاقی نمیفته،

    شما درس بزرگی هستین واسه شاگردان و چون تمام حرفاتون روی صداقته،حرفاتون بوی خدارو میده به اندازه ای که روی خودتون کار کردین خداهم به اندازه باوراتون کاستونو بزرگ کرده است،

    استاد عزیزم شما

    تسلیم بودن در برابر رب رو به ما یاد دادید،

    رابطه میان توحید عملی و قانون فرکانس است روبه مایاد دادید،

    رابطه میان قانون احساس خوب=اتفاقات خوب رو به ما یادادید،

    که ما مسعول هیچ کسی نیستیم، الا خودمان که همه چیزو باید بسپاریم به خدا اون خودش می‌دونه به چه نفعی کارو جلو بندازه که اصلا متوجه نشی از کجا درست شده.

    همین طور که واسه حضرت ابراهیم که زن وبچشو سپرد به دستان خدا و گفت مردومو دورشون جمع کن بعد بیست سال که اومد واسه ماموریتش……..

    خوب این همه اعتماد از کجا میاد؟؟؟

    حضرت ابراهیم هم تسلیم بود،هم عاشق بود،هم موهد بود،هم توحیدی بود،هم مخلص بود و دوست خدا……

    امیدوارم که اینقدر روی خودم کار کنم،تمرین وتمرین وتمرین کنم،که بتونم فرکانسمو ببرم بالاکه بتونم تسلیم به خدا،توحیدی ومخلص باشم.

    اول برداشت کردم روی دفتر و بعد شروع کردم به چت کردن اما همه برداشت هامو سپردم به خدا نمی‌دونم زمانی که شروع کردم به نوشتن به برداشتم اصلا توجه نکردم پشت سرهم میومد ومن هم می‌نوشتم الآن که نگاه میکنم به دفترم وصفحه موبایلم زمین تا آسمان فرق می‌کنه.

    خدایا شکرت که من فرصت نوشتن رو دادی

    برای همگی دوستان آرامش،شادی،سلامتی،ثروت وسعادتمندی عاقبت به خیری در دنیا و آخرت را آرزومندم به امید حق.

    ممنونم استاد عزیزم ممنونم خانم شایسته عزیز که شما دستانی از خدا هستید.

    ( خدایا سپاس گزارم،خدایاسپاس گزارم،خدایا سپاس گزارم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    متین گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    روز سوم از چله سفرنامه من

    امروز متوجه شدم که چرا خدابهم گفت که چهل روز رو دوره کنم حتما .

    من تعدادی از فایلهارو دانلود نکرده بودم در حالیکه خیلی برام عجیب بود فکر میکردم همه رو دارم من تو تلگرام یه کانال برای خودم از سفرنامه باز کردم فایلهارو دارم از روز اول میزارم که هروقت خواستم راحت و بترتیب باشه .

    من درمورد حضرت ابراهیم تنها چیزی که شنیده بودم همین قربانی کردن فرزندش بود .

    که این شد عید قربان و ما تعطیل بودیم . نمیگم جشن میگرفتیم چون واقعا جشنی در کار نبود بغیر از قربانی کردن گوسفند که چندبار پدرم انجام داد و گوشتهای قربانی که برامون میوردن .

    ولی الان میدونم حضرت ابراهیم فرد موحد که خدا تو آیه ها در موردش جوری صحبت کرده که رفیق جون جونی خدا بوده .

    واقعا چرا که نه ؟

    ایمان ابراهیم و مشرک نبودنش و زمانی که حتی فرزندش تازه بدنیا اومده بود به فرمان خدا برای ماموریتی همسر و فرزندش رو تنها میزاره و میره …

    و بعد از 20سال برمیگرده که به فرمان خدا فرزندشو قربانی کنه …

    چقدر ایمان چقدر رها و تسلیم بودن در این شخصیت هست و من اینجا فقط حضرت ابراهیم رو تسلیم دربرابر خواست خدا نمیدونم

    بلکه اسماعیل هم ایمان قوی به خدا داشته تسلیم بوده در برابر امر خدا و قبول میکنه

    بدون اینکه به پدرش بی احترامی کنه ، مسخره کنه ، کینه داشته باشه که منو در نوزادی رها کردی و حالا بعد از 20 سال برگشتی و میخوای منو به قتل برسونی…

    تفکر ، تفکر واقعا باید فکر کرد چقدر خوب که آموزشهاتون منو وادار میکنه که فکر کنم و بگم من در چه مرحله ای هستم ؟

    من امروز یه مشکلی برام پیش اومد که داشتم عصبی میشدم ولی خیلی سریع بخودم اومدم که تو کجای این زندگی هستی پس امروز چی داشتی گوش میدادی چندبار ؟

    تو داشتی حضرت ابراهیم رو تحسین میکردی حالا که وقت عمل شد فراموش کردی؟‌

    و آروم شدم ، تسلیم و رها

    نشانه تسلیم بودن یعنی آرامش و احساس خوب داشتن هست و من الان آرومم.

    یکی از درسهایی که این فایل داشت و چندبار استاد گفتن .

    اینکه پیامبران و امامان رو جدا از خودمون ندونیم .

    اگر تونستن تسلیم باشند ، ایمان قوی داشته باشند پس ما هم میتونیم و این به من کمک میکنه که قوی بشم و بخوام که بهتر بشم و همونطور که خدا در قران گفته هیچ فرقی بین شما نیست تنها در پرهیزکاری شماست .(در باورهامون ، ایمانمون ، فرکانسهامون )

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سکینه برجی گفته:
    مدت عضویت: 1156 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استاد عزیز و تمام خانواده همفرکانسیم

    روز سوم سفرنامه

    دراین فایل استاد اشاره کردن به اینکه خداوند در قرآن فرموده پیرو آیین ابراهیم باشید که او موحد بود ومشرک نبود ،من در این شرایط الانم شرکهای خفیفی دارم که از وقتی با این سایت آشنا شدم سعی کردم اصلاحشون کنم ولی از امروز تعهد میدهم که تا جای که بتوانم با توکل بر خداوند تمرکزی روی شرکام کار کنم وفقط وفقط خداوند یکتا رو تنها مبدا قدرت بدانم ،خداوندا بابت این تصمیم و تعهد سپاسگزارتم

    یکی دیگه از حرفای استاد این بود که بهترین شکلی که میتوانیم از بچه هامون حمایت کنیم اینه که از اونا حمایت نکنیم ،من خدارو شکر دوتا بچه دارم که خیلی از تمرکز وانرژیمو صرف حمایت از آنها میکنم که الان فهمیدم اشتباهه ومن باید بچه هاموزیاد حمایت نکنم وبه اونا اجازه بدم که تجربه کنند و رها باشند تا پیشرفت کنند از خداوند و استاد عزیزم بینهایت ممنونم که این آگاهی ها رو به ما میدهندمقام حضرت ابراهیم واینکه توانستند آنگونه تسلیم پروردگار باشند که چاقو را زیر گلوی فرزندشان بزارن واقعا ستودنی ودر کل جهان همتای نداره من که دوتا فرزند دارم همیشه به خدا گفتم که منو با بچه هام امتحان نکنه چون واقعا نمیتونم ولی امروز از ته قلبم ازخداوند میخوام که کمکم کنه تا بتونم اینگونه تسلیم امر ش باشم و بتونم بر ترسام غلبه کنم وبه خدای خوب و مهربانم توکل و اعتماد در عمل داشته باشم ،به امید روزی که بیام واز تسلیم و رهابودن در عملم براتون کامنت بزارم

    بهترینها رو برای هممون از خالق یکتا خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: