جهان مانند آینه عمل می کند

به نام خدایی که به زیبایی هر چه تماتر هدایت میکند

سلام خدمت استاد بزرگوار و مریم عزیز که با آگاهی های این سایت خدا رو روز به روز زیباتر و بهتر درک می کنیم و درهای هدایت را بازتر…

بعد از آشنا شدن با استاد و سایت و آموزه های ایشون و در راستای حرکت کردن و هدف مند بودن و خلق کردن!تصمیم گرفتم بیزنس خانگی ام رو شروع کنم و با وسایل بسیار محدود کارم رو شروع کردم و روز به روز بر تعداد مشتری ها و کیفیت کسب و کارم افزوده میشد و امروز در آستانه ی پایان دو سالگی شروع کار خونگی ام هستم که به لطف خدای مهربانم بسیار پیشرفت کرده ام و بسیار ثروت اندوخته ام با اینکه هیچ در آمدی قبلا نداشتم و نیازی نبود کار کنم از جهت مالی،ولی شروع کردم به کاری که عاشقش بودم و برایم شیرین ترین کار دنیا بود…

بقول استاد تکامل مرحله به مرحله و لذت بخش هست،تکامل باعث میشه بزرگتر بشی و ظرف وجودیت برای ایده ها و فرصت های جدید وسیع تر،تکامل اگه رعایت بشه و کمال گرایی انسان رو نخواد توی یه شب مشهور کنه میتونه باعث ترقی و بالا رفتن از پله های رشد و سعادت بشه…

چند وقتی بود که به دلم افتاده بود کسب و کارم رو بزرگتر کنم و از خونگی درش بیارم!و چون شهر ما کوچیکه و جمعیت پونزده هزار نفری داره!اکثرا هم دیگر رو می شناسن و بنا بر شناخت و آگاهی که این دو ساله از محصولاتم داشتند همیشه درخواست میکردند که مغازه ای بیرون داشته باشم تا براحتی بتونن در هر زمانی تهیه کنند!

استاد میگه تمام قرآن در یک کلمه(توحید)خلاصه شده!میگن اول باید به شناخت خودتون دست پیدا کنید بعد خدا رو خوب می شناسید،میگن اصل همه چیز توحید و نداشتن شرک…استاد میگه شما درخواست بده ولی راههای رسیدنش رو تعیین نکن و دست خدا رو باز بگذار…

شروع کردیم دنبال مغازه گشتن!پدرم چهار دنگ مغازه ی کنار هم در بهترین نقطه ی شهر و مشرف به جاده ی اصلی رو دارن و بهترین گزینه بودن چون هم راحت تر بودیم و هم در دسترس تر!روی هر کدوم دست گذاشتیم گفتند نمیشه،هزار تا دلیل که قرداد داریم و فلان بهانه،مغازهای دیگر شهر رو در نظر گرفتیم ولی اونا هم شرایط ما رو نداشتند،حتی مغازه ای بود که باید خودمون هزینه های تعمییرش رو پرداخت میکردیم که اونم میلیون ها تومن خرج داشت،حتی خواستیم درست کنیم!اونم جور در نیومد!چرا این همه راه همگی به بن بست می خوردند !چون خودمون دستان خدا رو بسته بودیم و از معدود راههایی که به ذهنمون می رسید کمک می خواستیم…

دلسرد شدم و هی خودم رو قانع میکردم که ناراحت و غمگین نباش که خدا باتوست!حتما وفتش نیست،حتما خدا از این بهترش رو سراغ داره،حتما انگیزه ی کافی برای شروع کار بیرونی رو ندارم…ول کردم و رها!گفتم راضیم به رضای تو!من هدفم گسترش جهان زیبایت هست و اگه هدفم مشکل نداشته باشه حتما منو در این مسیر هدایت می کنی چون باعث گسترش جهانت میشوم.

چند روزی بود که درگیر سفارشات یلدا بودم و مشغول تا به نحو احسن و به زیبایی هر چه تمام تر ارائه بدم!

امشب بر حسب اتفاق همسرم مقدمات یه کار رو برای پسرم فراهم میکرد و صحبت از مغازه شد و به هر ایده ایی که داشت سر زد و در آخر گفت!انباریمون که به خیابون اصلی باز میشه رو یه دستی بکشیم و برات مغازه باز کنم که پسرم قبول نکرد!یه لحظه انگار چراغی در ذهنم روشن شد نه بخدا خودش گفت !گفت جای تو اینجاست چند وقته داری دنبال مغازه میگردی و همین نزدیکی خودت،انباری که بدون مصرف مونده رو تو بهترین نقطه شهر بکن مغازه ی خودت!هم دنج و راحت و نقلی هست و هم بدون دردسر

بخدا الان که نزدیک ساعت دو نصف شب هست از شوق این معجزه خوابم نمیگیره!انگار این مغازه بود وقبلا داشتمش و همه ی آرزوها و تخیلاتی که مجسمش میکردم همین جا همین نزدیکی خودم بوده و من نمی دیدم!

یه شوق وصف ناپذیری دارم که میتونم کوه رو جابجا کنم!بااینکه هیچ کاری انجام نشده ولی اون قدری دلم آروم شده که فقط خدا میدونه ومن

دوست دارم زیر بارون نم نمی که میباره توی این ساعت از شب فریااااااد بزنم که خدا جونم عاشقتم،خدای من چقدر زیبا جواب میدی،چقدر تمرکز بر زیبایی ها و اعراض از ناخواسته ها خوبه و جواب میده،چقدر صبر کردن و رها بودن عالیه،چقدر توکل و ایمان داشتن به خود بی نهایتت عالیه،چقدر این لحظه ی روحانی و رویایی برام دلچسب و شیرینه!

من چطور شکر گزار تو باشم که به بهترین ها و راحت ترین ها هدایت میکنی،آسان میکنی برای آسانی ها!من هنوز هیچی ندارم و فقط این ایده منو این قدر مست حضورت کرده!وقتی مغازه ی خودم رو باز کردم میام و از لذت های بی شمارش،از ثروت های بی نهایتش،از لطف و محبت خودش براتون میگم…

خدایا چقدر ایمانم به خودت و قوانینت بیشتر شد،چقدر امشب دلم گسترده تر شد!امشب شب قدر من است!در این لحظه هزاران هزار بار شکر خدایم را میکنم که همه توی خواب هستند ولی خودش به زیبایی هر چه تماتر دلم را آروم کرد.

خدای من قدرت شکر گزاریم رو بیشتر کن و دانشم را نسبت به قوانینت افزون تر!تو را دارم و دارای جهانم…