جهان مانند آینه عمل می کند

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته نازنین

سلام خدمت خانواده عزیز عباس منش

شاید بعضی اوقات به خودم میگم ، درک کردم این موضوع رو که جهان ایینه اعمال خودمون هست ، همونطور که توی هر سوره قرآن اومده و می‌خواد ما رو متوجه کارهایی که می‌کنیم بکنه .

ولی با بالا و پایین شدن احساساتم متوجه نشتی افکار میشوم.

متوجه میشم که هنوز با تمام وجود این موضوع رو باور نکردم که تمام زندگی خودم رو و تمام شرایط و اتفاقات رو خودم با افکارم به وجود میاورم .

بهترین اتفاق زندگی من فهمیدن این مطالب توسط شما استاد عباس منش بود که در پست زمینه زندگی من پنهان بود .

احساس می‌کنم عمیق ترین و بی انتها ترین موضوع توی زندگیم خودم هستم و هرچقدر به خودم برای شناخت بیشتر نزدیکتر بشم باز هم کمه .

خوب الان به نکات مثبت توجه می‌کنم و همینجا برای تکرار قانون مینویسم تا بهتر بشم .

اتفاقاته خوب زندگی من بعد از آشنایی با سایت و نمایان شدن نعمتهای خداوند در زندگیم .

من بسیار انسان خشمگین و رک بودم که روزی نبود که بدون داد زدن سر دوستانم و همسر و پسرم سپری بشه و چون فکر میکردم همیشه از یک نارحتی اعصاب بدون علاج شدید رنج میبرم خودم رو بعد عصبانیتها توجیح میکردم و واقع نارحتی اعصاب داشتم ،

الان چیزی که به خاطر میاد اینکه تقریبا هفت ماه که به هیچ عنوان داد نمیزنم به ندرت اثلا پیش میاد که بخواهم به چیزی واکنش خاص عصبی نشون بدم یعنی هر چقدر بخاطر این موضوع سپاسگذارم باشم کمه . خدایا چقدر آروم شدم مگه میشه …

مورد دیگه اینکه بسیار بسیار به ندرت افراد کشورها و موقعیتهارو قضاوت می‌کنم و حتی غیبت و قضاوت رو که از دهن دیگران میشنوم ، ذهنم اخطار میده و این نشانه شخصیت جدیده .

سی سال با خانوادم مشکل داشتم و شاید هر چهار یا پنج ماه تماس میگرفتم ، الان هر دو روز در تماس هستم ،و رابطه عجیبی با پدر و مادرم دارم بخصوص مادرم که مدتی هست با این سایت آشنا شده و چقدر هم فکر شدیم من واقعا چطور باید سپاسگذار باشم …

به خاطر همان مشکلات عصبی به پسرم توجه نمیکردم و با همسرم هم رابطه خوبی نداشتم در تقریبا هیچ موردی

امروز، با کلمه عاشقتم که خیلی بیگانه بودم روز رو با پسرم شروع می‌کنم ، همسرم به من اعتماد بیشتری دارد احساس می‌کنم که روی اون هم تاثیر مثبت گذاشتم و چقدر رابطه ما احترام بیشتری پیدا کرده و یادم نمیاد از هفت ماه اخیر تا الان اون رو تحقیر کرده باشم ، یک نفر باید چقدر تغییر کنه که بتونه ببینه ، بتونه با تمام وجود سپاسگذاری کنه …

روابطم با دوستانم بسیار بهتر شده .

کسی که کتاب خون نبود ماهی پنج تا هفت کتاب میخونه ،البته به غیر از یک ماه اخیر تا الان .

خونه نشین بودم، و فقط تقریبا فقط زبان میخوندم بعضی اوقات ، بعد از بیست روز اشنایی با سایت رفتم جایی به عنوان راننده سرکار ، روزی دوازده تا چهارده ساعت ، در حدی که همسرم میگفت، تو کی اینقدر فعال شدی .

بعد از کار اول که با مشکل ایجاد شد یعنی صاحب کار کلاه بردار بود و پول من رو نداد. یک هفته بعد، تمرکز رو دوباره روی چیزی که میخوام گذشتم و اون هم برای قدم اول فعال بودن بود و به سرعت کار دیگه ای پیدا کردم و به خودم گفتم من متوجه شدم از صحبتهای استاد که بجای اینکه تلاش کنم اون پول دست رفته رو بدست بیاورم ، تلاش می‌کنم پول جدیدی خلق کنم.

و همین اتفاق هم افتاد همینجا با کسی آشنا شدم که من رو معرفی کرد به دفتر مترجمی کاری که آرزوش رو داشتم و الان چند ماهی است مشغول هستم با درآمد بسیار عالی .

کلی بدهکاری به زحمت و با نگرانی فراوان هر ماه رو به پایان میرساندیم همینجا کشور المان .

وقتی قانون رو بلد نباشی راه فراری نداری حتی اگر تو بهترین کشور باشی .

از تنبلی زیاد تبدیل به یک انسان فعال، از یک درآمدی که شاید درآمد هم محسوب نمیشد ، چون کمک دولتی بود ، تبدیل شد به درآمد عالی سپاسگذارم استاد عباس منش سپاسگذارم خداوند

همه میگفتند اوضاع اقتصاد المان تو فشاره و به سختی کار پیدا میشه ولی ما به سادگی برای همسرم هم کار پیدا کردیم در زمینه مورد علاقه آش شیرینی پزی که الان هم در یک کارگاه بزرگ شیرین پزیه کار میکنه درآمدش هم نسبت به خیلی از شرکت‌های بهتره ، چقدر هم انسان‌هایی که اونجا کار می‌کنند به خصوص مدیر اونجا با درک و مهربان هستند .

همینطور بازهم دارم اتفاقات خوب رو بخاطر میارم ولی باز هم برای دفعات بعد مینویسم .

من سینا بخاطر تمام اتفاقات مثبتی که در زندگیم افتاده صمیمانه و با تمام وجود سپاسگذارم ، سپاسگذارم از استاد عباس منش ، سپاسگذارم از خداوند بزرگ ، سپاسگذارم از همه کسانی که دستان خدواند شدند تا به من کمک کنند .

میخواهم تبدیل به انسان شجاع تر و با ایمان تری بشم میخواهم بیشتر درک کنم قوانین بدون تغییر خداوند رو .

خداوندا سپاسگذارم

سینا