جهان مانند آینه عمل می کند

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

این فایل فقط در قالب نسخه صوتی است.

نزدیک‌ترین فرکانس به فرکانس خداوند‌، «به معنای خالقی که می‌گوید باش و همان لحظه موجود می‌شود»‌، فرکانس سپاسگزاری است و راه سپاسگزار بودن‌، از مسیر تمرکز بر زیبایی های اطرافت‌، دیدن آنها و تحسین‌شان می‌گذرد.

تصمیم بگیر تا امروز زندگی‌آت را به «فقط تمرکز بر نکات مثبت» اختصاص دهی و فارغ از اینکه شرایط چیست‌، چه نگرانی‌هایی داری و چه ناخواسته‌هایی برایت بوجود آمده‌ و چه چیزهایی می‌خواهی اما نداری، تصمیم بگیر امروز بی خیال همه‌ی آن نگرانی‌ها و ناامیدی‌ها شوی و فقط مشغول پیدا کردن اتفاقات و نکاتی در اطرافت شوی که دوست‌شان داری.

سپس تلاش کن فردا هم‌، دوباره «فقط برای یک روز»‌، این تصمیم را دوباره بگیری و عملی سازی.

به اندازه‌ای به ویژگی خداگونه ان اقول کن فیکون نزدک‌تر می‌شوی که‌، می‌توانی این مسیر را ادامه دهی.

زیرا جهان مثل آینه عمل می‌کند و کانون توجه تو را به تو بازمی‌گرداند.

این جهان کوه است و فعل ما ندا       سوی ما آید نداها را صدا.

به عنوان اولین قدم برای خلق یک اتفاق دلخواه‌، نکات مثبت امروز زندگی‌ات را در بخش نظرات این فایل بنویس


متن بخشی از صحبت های استاد عباس منش در این قسمت:

جهان مانند آینه عمل میکنه و کانون توجهم رو بهم برمیگردونه

️ زندگیم توسط فرکانس هایی که به جهان هستی ارسال میکنم ایجاد میشه

️ توجه من به هر چیزی در زندگیم سبب گسترش اون چیز در آینده زندگیم میشه که الان دارم بهش توجه میکنم

به هر شکلی که توجه میکنم

صحبت کردن، فکر کردن، دیدن، نوشتن در موردش

️اگه به نکات منفی زندگیم توجه کنم اساس منفی و اتفاقات ناراحت کننده رو به زندگیم دعوت میکنم

️اگه در مورد مشکلاتم با کسی صحبت کنم گله و شکایت کنم و غر بزنم اتفاقات بد رو به زندگیم دعوت میکنم

️ شرایط عالی و اتفاقات بسیار عالی زمانی در زندگیم شروع میکنه به رخ دادن که تصمیم بگیرم آگاهانه کانون تمرکزم رو از روی نکات منفی زندگیم بردارم

️ وقتی اتفاق بدی در زندگی رخ داد تلاش کنم آگاهانه تمرکزم رو از روی اون نقطه ای که دوسش ندارم بردارم و به نقطه‌ای که دوست دارم بزارم

️ من باید همون چیزی رو که دوست دارم به دست بیارم فرکانسش رو ارسال کنم

️ حتی در بدترین شرایط زندگی بازهم نکاتی هست که توجه کردن به اونها بهم احساس خوبی بده، نکاتی که امیدوار کننده باشه

باز هم میتونم چیزایی پیدا کنم در زندگیم که اگه نباشه اوضاع از این هم بدتر میشه و با تمرکز بر روی اونها به احساس خوب برسم

️اگه میخوام ببینم که تمرکزم درسته یا غلط باید ببینم احساسم خوبه یا بده

اگه احساسم بده تمرکزم روی چیزاییه که نمیخوام،اگه احساسم خوبه، تمرکزم روی چیزهاییه که میخوام

️یعنی در هر لحظه نگاه کنم چه احساسی دارم اگه قلبم غمگینه و حالم گرفته، ببینم در اون لحظه یا چند دقیقه قبل یا چند ساعت قبل توجهم روی چه ناخواسته هایی از زندگیم بوده که این طوری اتفاقات نامناسب رو وارد زندگیم کردم

️ من با توجهم به چیزهایی که در زندگیم هست دارم اتفاقات رو رقم میزنم

️ اگه پام درد میکنه توجه کنم به دستی که سالمه

اگه رابطه عاطفیم به مشکل برخورده توجه کنم به نعمت های دیگه ای که دارم

اگه میخوام خوشبخت بشم باااااااید این کارو انجام بدم

راه دیگه ای ندارم

️ من میتونم فارغ از اینکه شرایطم چیه و چه نگرانی ها و ناخواسته هایی دارم فقط به نکات مثبت زندگیم متوجه کنم

️ من میتونم بیخیال همه نگرانی‌ها و ناامیدی هام بشم و فقط مشغول پیدا کردن اتفاقات و نکاتی در اطرافم باشم که دوستشون دارم

️توی رفتار با همسر و فرزندم یا دوستان ببینم به چیه اون ها توجه میکنم به ظاهر زیبایی که دارن یا کار اشتباهی که انجام میدن

️من هر لحظه خودم دارم زندگیم رو خلق میکنم هیچ کس هیچ قدرتی توی زندگی من نداره

منم هیچ قدرتی توی زندگی دیگران ندارم که بخوام زندگیشون رو تغییر بدم

چون هر کدوم زندگیمون رو با فرکانس های ارسالی خودمون خلق میکنیم

️ اگه میخوام اتفاقات خوب زندگیم بیشتر و بیشتر بشن باید در موردشون هی صحبت کنم، توجهم رو به خوبی ها بیشتر کنم

️جهان مانند آینه عمل میکنه

️من هر قسمتی از زندگیم رو که به آینه نشون بدم از همون قسمت رو برام توی زندگی در آینده بیشتر میکنه

با حس خوب اتفاقات تغییر میکنه

با تشکر از ساحل عزیز برای نوشتن متن بخشی از صحبت های استاد در قسمت نظرات.

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی جهان مانند آینه عمل می کند
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2210 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمانه» در این صفحه: 2
  1. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1153 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جون مهربانم، و خانواده دوستداشتنی عباسمنش.

    استاد عزیزم سپاسگزارم،سپاسگزارم،سپاسگزارم.❤️

    استاد نمیدونید چقدر حالم خوبه،دو روزه دائم در حال گریه و شکرگزاری هستم،تا اتفاقی که برام افتاده رو به یاد میارم ،تمام بدنم گرم میشه و اشکام سرازیر میشه،هق هق گریه میکنم و خداوند روهزاران بار شکر میکنم.🤲🤲❤️

    فروردین 1401تصویری از خونه ای که دوست داشتم داشته باشم رو کشیده بودم و تقریباً هر روز تو این خونه زندگی میکردم،آشپزی میکردم،میخوابیدم،بیدار میشدم،کاپوچینو میخوردم،از طبیعت زیباش لذت میبردم،مبل و تلویزیون و میزناهارخوری رو چیدمان میکردم و…و تقریباً هر شب قبل از خواب ،با احساس شادی و آرامش فوق العاده روی تختِ خونه ی تصوراتم میخوابیدم….این در حالی بود که من از خونه اجاره ای که الان دارم توش زندگی میکنم فوق العاده رازی هستم و فوق العاده حالم و احساسم خوبه باهاش . و هر روز و هر لحظه از خدای خودم سپاسگزاری میکنم که اینچنین خونه ای رو نصیبمون کرده که 9 ساله داریم توش زندگی میکنیم واین سال آخری جور دیگه ای شده برام،جور دیگه ای ازش لذت میبرم،عاشقانه دوسش دارم ،برای بودنش اشک میریزم،برای اینکه به من انرژی و حال خوب میده هر روز ازش تشکر میکنم،با تک تک وسایل خونم حال میکنم،باهاشون حرف میزنم و فقط احساس خوب دارم و در آرامش مطلقم،…. تقریباً دو هفته پیش بود که دوست همسرم زنگ زدن و گفتن که خونه صفری خریدم و دلم نمیاد به هر کسی اجاره بدم،اگه تمایل داری بیا ببینش ،تا اینو همسرم گفت تنم لرزید ،از اینکه بخوام از این خونه ی پر از آرامشم بلند شم نگران شدم ،یهو یه چیزی درونم گفت وااااای واااااای تو چقدر وابسته شدی به این خونه،مگه استاد نگفت عاشق باش ولی هرگز وابسته نباش،من تا اون لحظه اصلاً فکر نمیکردم که اینقدر زیاد وابسته ی این خونه شدم و همون موقع از خدای خودم هزاران بار تشکر کردم که این مسئله ی مهم رو به من گوشزد کرد،”وابسته نشو ،وابسته نشو ،وابسته نشو”….بعد از دو هفته قسمت شد رفتیم این خونه رو دیدیم و خوشمون اومد ولی دو دل بودیم ،همونجا توی راه به خدا گفتم “خداجونم من نمیدونم باید چه تصمیمی بگیرم،یه الهامی ،یه نشونه ای بهم بده،فقط تو میتونی بهترین تصمیمو برامون بگیری”…ظهر بود ،بعدِ غذا گرفتم خوابیدم،از خواب که بیدارشدم یه چیزی،یه چیزی بهم گفت دفترتو بردار،نقاشی ای که کشیدی رو ببین،باورتون نمیشه ، باورتون نمیشه وقتی من این تصویری که کشیده بودم رو دیدم چنان متحیرشدم، چنان زدم زیر گریه که دلم میخواست زمین و زمان بفهمن که این قوانین الاهی،این قوانینی که استاد عزیزم بهم یاد دادن چقــدر درستـه،دلم میخواست فریاد بزنم که همه مردم بیان این قوانینو گوش کنن و عملی کنن و زندگیشونو خودشون بسازن با توکل و ایمان به خدا و توجه و تمرکز آگاهانه به خواسته هاشون …باور کنید نقشه این خونه با خونه ای که کشیده بودم مو نمیزد،دست و پام میلرزید،نمیتونستم حرکتی بکنم،یه کم که آروم شدم،سریع عکسو به همسر و بچه هام نشون دارم،هممون متعجب شده بودیم و خوشحال،بچه هام که در جریان کشیدن این تصویر بودن، کلی ذوق کردن،شاید تا به امروز حرفامو قبول نداشتن ولی خدای مهربونم به این زیبایی، خودشو و قوانینشو ثابت کرد وبا بهترین مثالِ ممکن هم ،ثابت کرد …خدایا شکرت، خدایا شکرت ،خدایا شکرت🙏🙏🙏😭😭😭❤️

    استاد عزیزم از خدای مهربونم بسیار سپاسگزارم که شما رو در مسیر زندگی من قرار داد تا زندگیم و حالم متحول بشه و پر از آرامش باشم،سلامتی و شادی و آرامش رو برای شما ،مریم جون و تمام دوستانم آرزو دارم❤️🌹🤲😀

    22مرداد 1401

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1153 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جون مهربانم، و خانواده دوستداشتنی عباسمنش.

    استاد عزیزم سپاسگزارم،سپاسگزارم،سپاسگزارم.❤️

    استاد عزیزم،تقریباً یک سال پیش به خواست خدا ،با استاد دیگری آشنا شدم و به نوعی وارد این فضا و فرکانس شدم و پس از گذشت هفت ماه ،باز به خواست خدا ،با شما آشنا شدم و یه جورایی باید اینجوری مراحل تکاملمو طی میکردم و الان از اینکه خداوند مهربونم شما رو برای هدایت ما فرستاده،هر روز و هر لحظه سپاسگزارشم،سپاسگزارشم،سپاسگزارشم.🤲🙏❤️

    اونقدر حالم خوبه که دلم نیومد ننویسم،(این اولین کامنتی هست که دارم میذارم )

    استاد نمیدونید چقدر حالم خوبه،دو روزه دائم در حال گریه و شکرگزاری هستم،تا اتفاقی که برام افتاده رو به یاد میارم ،تمام بدنم گرم میشه و اشکام سرازیر میشه،هق هق گریه میکنم و خداوند روهزاران بار شکر میکنم.🤲🤲❤️

    فروردین ۱۴۰۱تصویری از خونه ای که دوست داشتم داشته باشم رو کشیده بودم و تقریباً هر روز تو این خونه زندگی میکردم،آشپزی میکردم،میخوابیدم،بیدار میشدم،کاپوچینو میخوردم،از طبیعت زیباش لذت میبردم،مبل و تلویزیون و میزناهارخوری رو چیدمان میکردم و…و تقریباً هر شب قبل از خواب ،با احساس شادی و آرامش فوق العاده روی تختِ خونه ی تصوراتم میخوابیدم….این در حالی بود که من از خونه اجاره ای که الان دارم توش زندگی میکنم فوق العاده راضی هستم و فوق العاده حالم و احساسم خوبه باهاش . و هر روز و هر لحظه از خدای خودم سپاسگزاری میکنم که اینچنین خونه ای رو نصیبمون کرده که ۹ ساله داریم توش زندگی میکنیم واین سال آخری جور دیگه ای شده برام،جور دیگه ای ازش لذت میبرم،عاشقانه دوسش دارم ،برای بودنش اشک میریزم،برای اینکه به من انرژی و حال خوب میده هر روز ازش تشکر میکنم،با تک تک وسایل خونم حال میکنم،باهاشون حرف میزنم و فقط احساس خوب دارم و در آرامش مطلقم،…. تقریباً دو هفته پیش بود که دوست همسرم زنگ زدن و گفتن که خونه صفری خریدم و دلم نمیاد به هر کسی اجاره بدم،اگه تمایل داری بیا ببینش ،تا اینو همسرم گفت تنم لرزید ،از اینکه بخوام از این خونه ی پر از آرامشم بلند شم نگران شدم ،یهو یه چیزی درونم گفت وااااای واااااای تو چقدر وابسته شدی به این خونه،مگه استاد نگفت عاشق باش ولی هرگز وابسته نباش،من تا اون لحظه اصلاً فکر نمیکردم که اینقدر زیاد وابسته ی این خونه شدم و همون موقع از خدای خودم هزاران بار تشکر کردم که این مسئله ی مهم رو به من گوشزد کرد،”وابسته نشو ،وابسته نشو ،وابسته نشو”….بعد از دو هفته قسمت شد رفتیم این خونه رو دیدیم و خوشمون اومد ولی دو دل بودیم ،همونجا توی راه به خدا گفتم “خداجونم من نمیدونم باید چه تصمیمی بگیرم،یه الهامی ،یه نشونه ای بهم بده،فقط تو میتونی بهترین تصمیمو برامون بگیری”…ظهر بود ،بعدِ غذا گرفتم خوابیدم،از خواب که بیدارشدم یه چیزی،یه چیزی بهم گفت دفترتو بردار،نقاشی ای که کشیدی رو ببین،باورتون نمیشه ، باورتون نمیشه وقتی من این تصویری که کشیده بودم رو دیدم چنان متحیرشدم، چنان زدم زیر گریه که دلم میخواست زمین و زمان بفهمن که این قوانین الاهی،این قوانینی که استاد عزیزم بهم یاد دادن چقــدر درستـه،دلم میخواست فریاد بزنم که همه مردم بیان این قوانینو گوش کنن و عملی کنن و زندگیشونو خودشون بسازن با توکل و ایمان به خدا و توجه و تمرکز آگاهانه به خواسته هاشون …باور کنید نقشه این خونه با خونه ای که کشیده بودم مو نمیزد،دست و پام میلرزید،نمیتونستم حرکتی بکنم،یه کم که آروم شدم،سریع عکسو به همسر و بچه هام نشون دارم،هممون متعجب شده بودیم و خوشحال،بچه هام که در جریان کشیدن این تصویر بودن، کلی ذوق کردن،شاید تا به امروز حرفامو قبول نداشتن ولی خدای مهربونم به این زیبایی، خودشو و قوانینشو ثابت کرد وبا بهترین مثالِ ممکن هم ،ثابت کرد …خدایا شکرت، خدایا شکرت ،خدایا شکرت🙏🙏🙏😭😭😭❤️خلاصه همونجا به همسرم گفتم این خونه برای ماست، اوکی شو بده لطفاً.😊

    استاد عزیزم از خدای مهربونم بسیار سپاسگزارم که شما رو در مسیر زندگی من قرار داد تا زندگیم و حالم متحول بشه و پر از آرامش باشم،سلامتی و شادی و آرامش رو برای شما ،مریم جون و تمام دوستانم آرزو دارم❤️🌹🤲😀

    ۲۲مرداد ۱۴۰۱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: