جهان مانند آینه عمل می کند

خدایا هرآنچه که دارم ازآن توست ومن بدون تو هیچی نیستم.خدایا هدایتم کن به راه راست.

سلام به استاد عزیرم ومریم بانوی نازنین وسلام به دوستان همفرکانسیم وخانواده عباسمنشیم. از خداوند ببنهایت سپاسگزارم که منوبه این مسیر الهی هدایت کرد. تاباقی عمرم رو اونجوری زندگی کنم که خودم دلم میخاد.. خداروشکر که یه فرصت دیگه خدابهم دادواین توفیق وشامل حالم کرد که بیام یه رد پای دیگه از خودم توی سایت بزارم.

روز شمار تحول زندگی من روز چهارم(جهان مانند آینه عمل میکنه)

استاد من دیروز که از خواب بیدار شدم شب قبلش این فایل ودوبارگوش دادم وخابیدم وفرداش که ازخواب بیدار شدم بعداز نوشتن شکرگزاری وتمرین ستاره قطبیم به خداوند گفتم خدایا من امروز میخام روزه توجه وتمرکز به نکات مثبت بگیرم توهم کمکم کن تابتونم عالی عمل کنم..

من دیروز مهمون داشتم باوجود اینکه این روزا اصلا دوست ندارم کسی بیاد خونه ودوس دارم فقط خودم باشم که بتونم روخودم کارکنم اما دیروز آگاهانه به جای اینکه بخام احساس خودمو بد کنم گفتم این مهمون من یه مهمون بابرکت هس برای من.. وکلی باهم خوش میگذرونیم حرفای خوب میزنیم ودرمورد چیزای خوب حرف میزنیم دختر این خانم از اون دخترای لوس ورو مُخ هس البته باتوجه به ملاقات های قبلیم دارم اینو میگما.. اما دیروز که اومدن بعد مدتها اول چیزی که نظر منوجلب کرد زیبایی ومتانت ووقاروانضباط دختر یازده ساله ی رفیقم بود اینقد این دختر نسبت به دفعه های قبل که دیده بودمش باتربیت وبا ادب وعاقل شده بود استاد که من لذت بردم وباخودم گفتم که ببین این فقط یه چشمه از تمرکز بر نکات مثبت هس. ودوم اینکه دوستم کلی واسم گردو وبادوم آورده خداروشکر. سوغات شهرشون چون از اقلید اومده بودن ونکته ی جالب بعدی اینکه دختر ایشون واسه غذاخوردن خیلی بهانه گیر بود مثلا ازهرچیزی ایراد میگرفت اما دیروز اینقده بابت غذا تشکر کرد وچندین بار گفت خاله بابت همه چی مرسی غذا خیلی خوشمزه بود. ونکته ی بعدی اینکه این دوست ما بنده خدا قبلا هرموقع میومد یا اینکه زنگ میزد غیر ممکن بود از دردا ومشکلات ومریضی حرف نزنه اما دیروز اینقده خوشحال بود تعریف کرد که رفتیم تو خونه ی خودمون ماشبن خریدیم خیلی از زندگیم راضیم خیلی همه چی عالیه چقدر از نکات مثبت مادر شوهروپدرشوهرش گفت خلاصه خیلی لذت بردم وخیلی خوش گذشت من فکر میکردم شب و پیش من میمونه اما عصرش گفت من دارم میرم خونه دختر عمه م شبو اونجا هستم تازگیا اومدن شهر شما وداراب ساکن هستن من دیگه شب و مزاحم شما نمیشم استاد باورتون نمیشه گفتم خدایا ببین چقدر همه چی عالی داره پیش میره. دوستم که رفت اومدم دور سایت دیدم یکی از دوستای قدیمیم که اونم کلا سرشار از افکار وانرژی منفی هس بهم پیام داد اولش توجه نکردم گفتم ولش کن حالا شروع میکنه واسه درد ودل کردن منم حسم خراب میشه دیدم ول کن نیس وداره پیام میده بهش جواب دادم بااحساس خوب وگفتم اگه خاست از چیزای منفی حرف بزنه خودم حرف وعوض میکنم.. بعداز سلام واحوال پرسی ازش پرسیدم چه خبر گفت سلامتی عزیز دلم خیلی حالم خوبه خداروشکر عالیم.. من که هنگ کرده بودم چون این حرفا از این دختر بعیدبود چون این اواخر شوهرش هم زن دوم گرفته بود دیگه اوضاعش داغون شده بود اما دیروز گفت خیلی خوشحالم خیلی عالیم خداروشکر گفتم خیره ان شاء الله منم خوشحالم عزیزم از اینکه اینقدر خوشحال میبینمت گفت نمیپرسی چرا گفتم هرچی هس خیره ان شاء الله گفت آره خیره دارم جدا میشم سه ماهی هس اومدم خونه بابام بچه هاشم دادم به خودش اومدم خونه بابام دنبال کارای طلاقم هستم بخدا تو این سه ماهه دارم زندگی میکنم احساس میکنم از قفس آزاد شدم وخلاصه از این حرفا.. بعداز اینکه پیام دادن ایشون تموم شد من برگشتم دنبال کارام توی سایت وخداروشکر حالم خوب بود تااینکه غروب شوهرم بیرون بود بهم زنگ زد وگفت آماده شین میخایم بریم جایی.. شوهرم که اومد خونه رفتیم برای دیدن خونه که ان شاء الله اگه خدابخاد وجوربشه خونه بخریم چون من مستاجر هستم.. خونه کوچیک بود یه خواب بود اما شوهرم میگفت فعلا همینو برمیداریم تااز شر مستاجری نجات پیدا کنیم بعدا ان شاء الله بزرگترشو میخریم.. منم اولش یه کم تو ذوقم خورد کوچکی خونه ولی بازم گفتم من باید به نکات مثبتش توجه کنم که دیگه هرماه اجاره خونه نداریم.. خونه مال خودمونه.. خیالمون راحت هس ان شاء الله بعدا یه خونه برگتر میگیریم.. حالا سپردیم به خدا خودش ببینم چطور میشه این خونه نصیبمون میشه یا خونه بهتری خدابرامون درنظر داره ولی درکل دیروز حالم خیلییییییییی خوب بود خدایا صد هزارمرتبه شکرتتتتت خدایا ممنونم ازت ممنونم.. ان شاء الله که تاچندروز آینده باخبر های خوش بیام تو سایت وکامنت بزارم. درپناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند دردنیا وآخرت باشید