چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیم - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-01-21 20:58:202021-12-13 04:54:04چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و درود به شما استاد عباس منش و همه اعضای سایت.
خیلی اتفاقی هدایت شدم به این فایل
و خدا رو شاکرم بخاطر آگاهی های این فایل که برام بسیار لذتبخش بود، واقعاً من هنوز این پاشنه آشیل رو دارم که با تضاد ها درگیر میشم و خودم هم میدونم که با این کارم دارم بهشون انرژی و توجه میدم و اونها رو زنده شون میکنم. در حالیکه باید بعد از دیدن هر تضاد به خودم یادآوری کنم من چه چیزی رو میخوام 👆 من قبلاً این کارو کردم ولی باید بیشتر و بیشتر توجهم رو اختصاص بدم به خواسته. انرژی رو بدم به زیبایی ها ، اونها رو فعال و زنده کنم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
به نام الله
روز 78ام روزشمار من
سلام بر استاد عزیز و مریم جان و تمام دوستان در این سایت
و چه فایلی و چه گفته هایی . این روزها چندین بار این فایل را گوش کردم شاید تقریبا یک ماه میشه که توی این فایل گیر کردم. رفتم فایل های سفر به آمریکا را دیدم و شروع کردم به دیدن زیبایی ها و دوباره برگشتم به این فایل و از دیروز تا حالا این پنجمین ششمین باره گوش کردم و کامنت ها را خوندم. و نت برداری کردم برای خودم . اما از این فایل سیر نمیشم.
چون این سوال روزمره همه هست. خدا چرا این تضادها را برای ما گذاشت . چرا فقر هست ؟ چرا در این جهان همیشه نازیبایی است ؟ جنگ هست؟ بیماری هست؟ و هزاران سوال این مدلی.
مگه خدا بلد نبود همه چیز را خوب بیافرینه ؟
و با این فایل فهمیدم که همیشه تضادها هستند همیشه شیطان هست . این جهان دوقطبی است .
فقر و ثروت. نور و تاریکی . زشتی و زیبایی . سلامتی و بیماری . و …..
حالا این ما هستیم که چه چیزی را انتخاب کنیم . قانون جهان ، دوقطبی است . در این جهان مادی همیشه نازیبایی وجود داره تا زیبایی ها دیده شود.
وقتی خدا هست چرا شیطان ؟
وقتی زیبایی هست چرا نازیبایی ؟
وقتی نور هست چرا تاریکی ؟
وقتی خیر هست چرا شر؟
پس من یاد گرفتم من قادر به تغییر جهان مادی نیستم و این شعارهای خوب برای ساختن دنیای پر از صلح و … را بریزم دور. بیام به جای تغییر دنیا خودم را تغییر بدم.
من میتونم با کانون توجهم زندگیم را بسازم. به زیبایی ها توجه کنم . وقتی تضادی برام پیش میاد فکر کنم چه درسی برای من داره . چه خواسته ای برای من واضح میشه . و حالا به اون خواسته ام عمل کنم.
من بارها توی زندگیم با آدم هایی روبرو شدم که من از رفتارشون خوشم نیومده و اونها تضاد بودن ولی اونها به من یاد دادن که من میخواهم چجوری باشم. مثلا از دروغ بدم میاد پس خودم آدم راستگویی باشم.
اصلا تضادها باعث شدند من به خودم فرو برم و دنبال شناسایی خودم شدم . کتاب خوندم و جهان هدایتم کرد. چون جهان فهمید که من چه خواسته ای دارم . کلی فایل هایی برام اومد از نوع موفقیت و …. و من تقریبا یک سال پیش وارد این سایت شدم . برای شناخت بیشتر خودم و خدای خودم.
و من از سال گذشته واقعا خدا را جوری دیگه شناختم . همون تضادهای چند سال پیشم باعث خواسته امروزم شده و واقعا خدایا شکرت .
و با شنیدن این فایل فهمیدم که زرنگ باشم به سمت خواسته ام حرکت کنم و همیشه هدف داشته باشم تا جهان بدونه که من خواسته دارم و در حال حرکت هستم. و چک و لگد نزنه تا به من بفهمونه چی میخوام.
و خوشا اون روز که من به سمت خواسته اصلی ام که بخاطر اون وارد این جهان شدم حرکت کنم. و اون حجاب کنار بره تا من آگاه بشم . چون طبق نوشته مریم جان هم، و درک من ، ما قبل از اینکه به این جهان بیاییم میدانستیم که برای چی میخواهیم به دنیا بیاییم . بیاییم تا با تصادها روبرو بشیم تا رشد کنیم . تا شخصیت خالق ما شناخته بشه و اگر شخصیت قربانی داریم که خداوند ما را حذف میکنه.
یعنی همیشه باید مثل رود در حال حرکت باشیم چیزهای جدید کشف کنیم و زیبایی های جدید ببینیم.
مثل استاد و مریم جان که در سفرشان وقتی جای قشنگی میبینند تحسین میکنند و میگویند خدا هدایتمون میکنه به جای زیبای بعدی. و همیشه در حال حرکت هستند.
این درس منه که همزمان که این فایل ها را با فایل های سفرنامه میبینم ، انگار درس تئوری را با درس عملی میبینم. انگار درس همراه با آزمایشگاه است.
من چقدر شاکر این خدای مهربون هستم که در این سایت هستم و چه زیبایی هایی میبینم. چه نوشته های نابی میخونم.
من همیشه کتاب خیلی دوست داشتم و دارم و میخوندم اما جدیدا واقعا کتاب ها برام محتواشون کمه . احساس میکنم توی روز کلی کتاب با محتوای عالی توی این سایت هست و من میخونم. و این را مدیون خدا هستم که منو هدایت کرد به این سایت .
و اگر هر لحظه هم تشکر کنم کمه. خدایا شکرت
قوانین جهان به من یاد داده تا توجهم را به خواسته هایم بکنم تا از جنس همون خواسته به من بده. و از استاد یاد گرفتم با تمام وجودم حس کنم هر چیزی را که میخواهم. من تحسین کردن زیبایی ها را از استاد یاد گرفتم با تمام وجودشون بیان میکنند . و به ما نشان میدهند این زیبایی های ناب را.
و وقتی تحسین با حس خوب باشه تازه فرکانسش به جهان میره و حتما و حتما در راه درست و زیباتر هدایت میشیم. این جزء قوانین جهانه.
زبان من فرکانسم را نمیسازه بلکه تمام حواس من فرکانس من را میسازه . پس به ظاهر و با حرف فقط نگم خدایا شکرت بلکه حس کنم و بیان کنم. انوقت فرکانس فرستاده میشه و به قول استاد کن فیکن میشه.
استاد چقدر درس یاد گرفتم چقدر دوست دارم حرفهای دلم را بزنم. و خودم هم لذت میبرم.
من عاشق این جهان هستم با این تضادهاش که باعث گسترش من و خود این جهان میشه.
ممنونم از خدای مهربونم بخاطر این مسیر سبز
ممنونم از شما استاد بی نظیر و مریم جان
و ممنونم از تک تک دوستان و کامنتاشون
خیلی خیلی دوستتون دارم
سپاسگزارم
بنام یگانه فرمانروای قدرتمند کیهان
سلام بر استاد بینطیر وفوق العاده
خداوند هدایتگر را سپاسگزارم که منو هر لحظه هدایت میکند و مرا در این دریای آگاهی غرق میکنه سپاس سپاس سپاس
در 78 امین روز سفرنامه من به فایلی هدایت شدم که آگاهیهای آن برام لازم و ضروری بود
من خانه دار هستم واز لحاظ مالی کاملا وابسته به همسرم هستم و در طول زندگیم هر چیزی که خواستم همسرم باتوجه به توانایی مالیش برام فراهم کرده امکان نداشته که چیزی بخوام و برام انجام نده والبته منم خواسته هام در حد ی بوده که بتونه برام فراهم کنه و همین باعث شده بود که من به فکر درآمدی یا کاری نباشم وفقط می گفتم خانه داری و تربیت بچه ها رو در حد توانم انجام بدم کافیه تا اینکه من با سایت استاد آشنا شدم وبعد از مدتی که از فایلهای رایگان استاد استفاده کردم از همسرم خواستم که پول یکی از دوره های استاد رو بهم بده و درکنار نا باوری همسرم مخالفت کردن وپولو بهم نداد ومن خیللللللی ناراحت شدم البته به روی ایشون نیاوردم ولی در درون خودم به شدت ناراحت شدم وبه خودم گفتم ببین تو باید درآمدی داشته باشی و وابسته هیچکس نباشی حتی عزیزترین فرد زندگیت دست رد به سینت زد همین باعث شد که من خواسته ام برام مشخص شود که کاری برای خودم داشته باشم و رفتم دنبال کسب مهارت ومدرکم برای شروع کار جدید به امید الله یکتا،این فایل استاد مهر تاییدی بود بر اینکه تضادها برای رسیدن مابه خواسته ها میان ودوست ما هستند ومن نبایدموقع روبرو شدن با تضادها ازشون بترسم و ناراحت شوم بلکه شکر گزار خدا باشم وبا تفکر در اون تضاد خواستمو کشف کنم ،خداوند هدایتگر را بینهایت سپاسگزارم
استاد اینها رو همه بعداز لطف خداوند مدیون شما و مسیر توحیدیتون هستم از شما استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم
این فایلو من اولین بار بود که شنیدم بینهایت زیبا واگاهی دهنده بود ،خدایا شکرررررردت
در پناه خداوند مهربان موفق و پیروز باشید
روز 78 فصل سوم روز شمار تحول زندگی من:
به نام خدای روزی دهنده ی پر برکتم.
با درک قوانین کیهانی ( قوانین بدون تغییر) میتونیم زندگیمون رو بهتر کنیم.
ما در جهانی دو قطبی و مادی زندگی میکنیم ماهیت این جهان اینه که سردی و گرمی باهمه
خوب و بد ، ثروت و فقر ، کم و زیاد، صلح و جنگ،
شادی و غم ، سلامتی و بیماری
همه چیز با هم هست در این دنیا
در واقع مشکلات ،سختی ها ،تضادها ناخواسته ها
کمک میکنن که ما به وضوح برسیم که چی میخواهیم
اینا موهبت هستن که باعث پیشرفت و گسترش ما و جهان میشه.
نازیبایی ها باعث شناخت زیبایی ها میشه.
با دیدن نازیبایی ها می تونیم زیبایی ها رو درک کنیم.
تضادها به ما کمک میکنن که ما بفهمیم دقیقا چی میخواهیم .
خدایا شکرت که مشکلات باعث شدن من بفهمم دقیقا چی میخوام.
در مورد خواسته هام بنویسم که چی میخوام .
در مورد تضادها و مشکلات فکر نکنید جز جهانه
اینها کمک میکنن به ما که به خواسته هامون برسیم .
وقتی ما بدونیم چی میخواهیم و به سمت هدفها و خواسته ها در حرکت باشیم مشکلات وتضادها کمتر میشه
باید به سمت هدفها و خواسته ها در حرکت و رو به جلو باشیم وگرنه جهان ما رو مجبور میکنه (با مشکلات و تضاد بیشتر ) که به سمت خواسته هامون حرکت کنیم
هر روزت با هدف باشه هدفهای مختلف داشته باش.
روزی که بی مشکل باشیم روزیه که همه مردیم
روز بر وفق مراد
هر روز برای خودت قله و هدف و خواسته مشخص کن
وقتی بهش رسیدی برو سراغ کوه و هدف و خواسته بعدی
از مشکلات ناسپاسی نکن سپاسگزار باش و به سمت خواسته هات حرکت کن.
تمرکز کن به سمت خواسته هات
به سمت خوبی ها حرکت کن
جهانت رو زیبا کن
پروردگارا شکر که این آگاهی و آرامش را دریافت کردم.
خدایا شکرت برای تضادهام برای مشکلاتم که باعث شدن رشد کنم .
78مین تحول زندگی من
موضوع فایل:چگونه از تضادها اهرمی برای رسیدن بخواسته ها استفاده کنیم.
باسلام و درود فراوان به استاد عباس منش و بانو شایسته و هم فرکانسی های بزرگوار
افکاری که از طرف شیطان بواسطه نجواهای شیطانی در وجودمان ظاهر میشه نماد تضادهایی هست که برای پیشرفت ما طراحی شده،دنیای ما با نگاه و تغییر دیدگاه نسبت به تضادها و عمل کردن به قوانین و اصول کلی جهان،تعبیر میشه.
در دنیای مادی همه چیز قابل لمس هست،فقر و ثروتمندی،گرسنگی، و جوانی و پیری،مشرک و ایمان و نقاط متضاد همدیگر در اینجا یافت میشود اما در دنیای پس از مرگ هیچگونه تضادی وجود نداره و از دنیای تک قطبی عنوان میشه.
در واقع تضادی که بظاهر بد میباشد برایمان اتفاق افتاد به ما اینو میفهمونه که من چه چیزی میخوام دنباله رو همان شوم که میخواهم، و جزو خواسته هام هست،وقتی به تضاد برخورد کردید،عامل تضاد یا ناخواسته دلیلی میشود بسمت خواسته ها برویم و بسمت آن حرکت کنیم.
نه اینکه تضاد عاملی شود دوباره مجدداً بریم سمت ناخواسته ها،اگر قوانین را بلد باشی با برنامه ریزی دقیق و باور درست مجبور میشی بسمت خواسته ها حرکت کنی،
اگه بسمت خواسته ت حرکت نکنی جهان اونقدر تورو با تضاد روبرو میکنه و سیلی محکم میخوری تا لب پرتگاه میری دوباره بسمت پیشرفت حرکتت میده،از مشکلات و تضادها نترس، فرار نکن ، ناشکری نکن که خدا چرا حال و روز من اینطوریه،سیل زلزله جنگ نابودی و تمام تضادها جزیی از قوانین عالم هست و ما نمیتوانیم یا قادر حذف کردن این نازیبایی ها نیستیم،فقط میتونیم روبه جلو وپیشرفت و بسمت زیبایی ها حرکت کنیم،
این قانون باید تو رو به درک و فهم موضوعات در مورد فرکانس ها و مدارها و انرژی های جدید برسونه، در واقع با برخورد کردن به تضادها خودتو نبازی و دلسرد نشی،احساساتت عالی و خوب باشه و با خودت تمرین کنی که این تضاد وارد زندگیم شده تا به من هشدار بده که حرکت کنم و پیشرفت کنم و موضوعات و آنچه که همراه و هم مسیر تضاد هست رو عملی نکنم و نقطه متضاد تضاد و دقیقا مقابل تضاد رو اجرایی کنم،
تضاد خیلی اوقات باعث خراب کردن پل های پشت سر میشه و عامل پیشرفت هست بشرطی که بتونی از وقایع و اتفاقات زندگی درس بگیری و به دل ترسهات بزنی،فقط صحبت کردن هیچ نتایجی باب دل را برات بهمراه نداره،باید عمل کنی همانند زنبور عسل باشی در پی گرده های گل به دل خطرات و ترسهات بزنی،همانند مورچه باشی که قانون رو بلده و داره ازش استفاده میکنه شبانه روز بفکر تلاش و کوشش هست،اما ما نباید به اندازه مورچه کار کنیم ما باید به اندازه تلاش مورچه دل به ترسهامون بزنیم. و مدار های متفاوت و بالایی رو تجربه کنیم و با باور درست همراستا با خواسته،بخواسته هامون دستیابی داشته باشیم.
سپاسگزار خداوند متعال بابت دریافت آگاهی های سایت بزرگ استاد عباس منش
سلام چقدر خوب بود این فایل و به موقع و هدایت رب العالمین
چقدر حقیقته استاد چون نمودش رو می بینم
چرا این چند سال این فایل پیش روی من قرار نگرفت ولی الان که نیاز داشتم ای خدای هادی من
جهان دو قطبیه تو توجهت رو روی کدوم قطب میزاری فقط استاد چرا توجه ما بیشتر به قطب منفی جلب میشه تا مثبت آیا برای امتحان اراده ماست واقعا انرژی میخواد اولش توجه به مثبت ها ولی کم کم باید عادت داد ذهن رو
مایکی یه بدی میکنه گریه میکنیم نفرین میکنیم پس چرا یکی خوبی میکنه اشک شوق نمی ریزیم و غرق در لطف و رحمت نمی شیم
باید تمرین کرد تکرار کرد
چقدر خوب این جمله زندگی بر وفق مراد نمیشه به یه خواسته می رسی خواسته بعدی واضح میشه
خدایا بی نهایت ازت ممنونم این فایل به من آرامش داد دوباره منو برگرداند به مسیر که انتظار کمال از خودم و دیگران نداشته باشم فقط توجهم رو کنترل کنم
خداجانم خدا عشقم خدا نفسم ممنون که دستمو گرفتی بنویسم
به نام خداوندی که رحمتش همگان رو در بر گرفته و رحمتهای خاص و ویژه ای داره برای کسانی که خاص و ویژه باورش میکنن
سلام استاد ارزشمندم. سلام خانوم شایسته ی زیبا
و سلام همه ی دوستان در جستجو ی حقیقت زندگی
تضادها ارزشمندن، چون بهمون درس میدن، درس وضوح خواسته ها
تضادها بهمون میفهمونن ما دقیقا چه چیزی رو میخواییم
وقتی ما یه سرما خورگی کوچکی میگیریم، اونوقته که ارزش سلامتیمون برامون خیلی خیلی بیشتر میشه و چقدر دوست داریم، هر چی سریعتر مثل قبلمون سلامت باشیم و راحت نفس بکشیم و قدر سلامتی مون رو بیشتر میدونیم
حرفای قشنگ زدن، اسونه
عمل
عمل کردنه. که نتایج رو رقم میزنه
یادم باشه تا وقتی در برخورد با تضادهای زندگی ام، در احساس بد بمونم، رنج و اتفاقات نادلخواه بیشتری رو تجربه میکنم. مثل طرز فکر اکثریت جامعه، وقتی اتفاق بدی میفته ناراحت میشن، فحش میدن، درباره اش پیش دیگران صحبت میکنن و نتیجش تجربه بیشتر نا زیبایی و نا دلخواهی در زندگیشونه
ولی من و تمام دوستانی که اینجان، اینجاییم چونکه میخواهیم، متفاوت از دیگران در برخورد با تضادهای زندگیمون عمل کنیم
ما میخواهیم و سعیمون بر اینه که موهبت های نهفته در دل ناخواسته ها رو ببینیم و درک کنیم که حالا که اوضاع اینجوریه، ما دوستش نداریم، قشنگ با خودمون بشینیم فکر کنیم، ببینیم ما دقیقا چه چیزهایی رو میخواییم،
و همبن ناخواسته ها، چه موهبت های رو به زندگیم اورده
چند تا مثال میزنم تا برای خودم هم واضحتر بشه درکش
من اوایل ازدواجم چرخ خیاطی نداشتم، چون اون زمان دانشجو بودم و لباسامو میدادم خیاط
بعدا که ازدواج کردم، از اون خیاطم دور شد مسیرم، و یادم میاد من همیشه روی مدل لباسم حساس بودم و همیشه اون چیزی که مدنظرم بود رو نمیتونستن در بیارن لباسمو ومشکلات رفت و امد به خیاط و هزینه های جانبی اضافش باعث شد من کاملا واضح درک کنم که من خودم یه چرخ خیاطی میخوام تا خودم بدوزم، هر مدلی که میخوامو
الان سالهاست من چرخ خیاطی عالی دارم، معجزه وار خریدیمش، سالهاست با عشق برای خودم و بچه هام، هر انچه دوست داریم رو میتونم بدوزم و لذت میبرم از خیاطی ام، بینهایت
خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت
شکرت
شکرت
خدایا قادر و توانایم. فقط یه درخواست ازت دارم، برای من بزرگه ولی برای تو کاری نداره
خدایا میدونم تضادها همیشه در زندگی ام در این دنیا با من خواهند بود، این ماهیت این جهان مادیه که خواسته ها و نا خواسته هامون توشه
میدونم و با تک تک سلولهام درکش کردم
خدایا مهربان و قهارم، ازت میخام وقتی با تضادی روبرو میشم در زندگی ام، کمکم کنی کمتر خودمو رنج بدم، کمتر در احساس بد بمانم و زودتر و زودتر ازهر دفعه، رو بیارم به سپاسگزاری، رو بیارم به تو
که اینم با تک تک سلول های وجودم درک کردم که سپاسگزاری دوای هر دردیه! معجزه میکنه
خدایا شکرت که سپاسگزاری رو یادم دادی و اموختم
خدایا شکرت به خاطر این فایل زیبای ارزشمند پر از زیبایی که تونستم با چشمای سالم و زیبایم تماشا کنم
خدایا شکرت به خاطر گوشهای سالمم که صدای استادم و صدای باد و صدای گنجشکا و صدای اب رو شنیدم و لذت بردم و تحسین کردم
خدایا شکرت که جهانی سراسر سرسبزی و نعمت و زیبایی برامون خلق کردی تا ازش استفاده کنیم و شکرگزاری کنیم نعمتهایی که بهمون دادی رایگان
خدایا شکرت به خاطر تیشرت سبز خوشرنگ استاد که دقیقا ست چارقد جدیده ی منه
خدایا شکرت به خاطر ساختمان زیبای پشت سر استاد
خدابا شکرت به خاطر پرواز پرندگان
خدایا شکرت به خاطر درختان سرسبز
خدایا شکرت به خاطر دوستان ارزشمندی که اینجا دارم
خدایا شکرت به خاطر نور خورشید صبحگاهی
خدایا شکرت به خاطر تغیرات اب و هوا و گردش فصلها
خدایا شکرت به خاطر ایام عیدها و جشن و شادی ها
خدایا شکرت به خاطر عید قربان و دید و بازدیدهامون
خدایا شکرت به خاطر اجیل ها و فراوانی نعمتها در زندگیمون
خدایا شکرت به خاطر لباسای جدید و زیبامون
خدایا هزاران هزار بار شکرت که همیشه هستی در وجودم
همیشه میتونم بهت پناه ببرم از شر هر شیطان رانده شده ای وقتی که نجوا میکند در درونم و میخواهد احساسم رو بد کند
من سلاح قویتری دارم در برابرش
سلاح توکل به تو و پناه بردن بهت
شکرت که هستی و حاضر و ناظر و اجابت کننده ای
باسلام خدمت استاد وهمه دوستان.متاسفانه به دلیل مشکلات کمی دیرمتوجه این موضوع شدم ولی خیلی دوست داشتم نظرخودمو بگم:بعدازاینکه آفریدگارانسان روخلق کرووبه فرشتگان گفت که به انسان سجده کنن چون اسرارورازهایی روازانسان میدانست که هیچ کس نمیدانست وفرشتگاه همه سجده کردن جزابلیس که ازگروه جنیان بود.ووقتی تکبرباعث این شدکه ابلیس رانده بشه وتقاضای اینوکردکه مهلت بگیره ازخدابرای فریب ووسوسه انسان .به نظرمن چون خداوندانسان رابه بهترین شکل ممکن افریدوازروح خویش برانسان دمید به افرینش خودش اطمینان کامل داشت وهیچ نگرانی ازبابت اینکه خلقتش موردازمایش قراربگیره نداشت مانندی کمپانی ماشین که محصول جدیدی روتولید میکنه وبا افتخارتوکل دنیا تبلیغش رومیکنه چون اطمینان داره محصول تولیدیش بدون عیبه وازامتحان اون ترسی نداره.به نظرمن خداانسان روبه بهترین شکل ممکن افریدوعقل که بهترین دستگاه افرینش انسان برای تشخیص عمل خوب اززشت هست وانسان به وسیله اون میتونه پی به وجود هستی ببره را به انسان داد با خیال راحت درخواست ابلیس روپذیرفت چون کوچکترین شکی به چیزی که خودش افریده بود نداشت مانند کمپانی ماشین که خیلی راحت به خریداراش بهترین کیفیت وبهتریت گارانتی رومیده.برای اون ماشین هم مانندانسان امکان داره اتفاق بدی پیش بیاد ولی وقتی یک راننده به تمام قوانین احترام بذاره وبا هوشیاری کامل رانندگی کنه امکاه اشتباهش به صفرمیرسه مانندماکه اگربه قوانین خداوندبزرگ اهمیت بدیم ورعایت کنیم هیچ خطری ماروتهدید نمیکنه حتی ابلیس
سلام
مرسی
دیر رسیدید ولی نظرتان عالی است
. وعده فقر؛ انسان را از انفاق و ادای زکات و خمس بازداشتن تا مبتلا به فقرنشود: «الشیطان یعدُکم الفقر»[11]
2٫ امر به فحشا؛ «… و یأمرکم بالفحشاء»
3٫ امر به منکر؛ «فانه یأمر بالفحشاء و المنکر» [12]؛
4٫ ترساندن دوستان خود (تا مبادا جهاد کرده، با کفّار مواجه شوند)؛ «انّما ذلکم الشیطان یخوّف اولیاءه فلاتخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین» [13]
5٫ ایجاد دشمنی بین مسلمانان از طریق شرب خمر و قماربازی: «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء فی الخمر و المیسر» [14]
6٫ بازداشتن انسان از یاد خدا: «و امّا ینسینک الشیطان بعد الذکری فلا تعقد بعد الذکری مع القوم الظالمین» (انعام:68)؛ «استحوذ علیهم الشیطان فانسیهم ذکراللّه» [15]؛
7٫ در آرزو قرار دادن: «یعدهم و یمنیّهم و ما یعدهم الشیطان الاّ غرورا» [16]؛
8٫ جدال در مورد خدا: «و من النّاس من یجادل فی اللّهِ بغیر علمٍ و یتّبع کلَّ شیطانٍ مرید»
سلام خدمت استاد عزیزمممممم. استاد جان چی بگم من انقد حالم عالیه، حالم توپه توپه خدایا شکرت
استاد جان امروز این مسئله تو ذهنم بود که بیام ماجرایی که برام پیش اومده رو بنویسم که هی کار هام نمی زاشت ولی الان تصمیم گرفتم تا بیام و بنویسم
دوستان ثروتمند قضیه از این قراره که دیشب یکی از دوست هام به من زنگ زد و خلاصه باهم صحبت کردیم و یه وویس که از حرفایه خودش گرفته بود برام گلی کرده بود و گذشت و گذشت و گذشت و گذشت
رسید به این جمله(همه مشکل دارن) دوستان شادم اصلا اینو که گفت من رفتم تو فکر که خدایا مشکل من چیه
هی فکر فکر فکر فکر اصلا هیچیییییی
یعنی یه دونه مشکل نیومد به ذهن من که آقا همه مشکل دارن اینم مشکل من
خداروشکر به لطف الله قدرتمندم آرامش دارم، امنیت دارم، توکل دارم، هدف دارم، در حال بدست آوردن هدف هستم، حالم محشره محشره، در مدار خواسته هایم هستم، این همه نعمت دارم که هرچیزی بنویسم تموم نمی شه، یه خدای قدرتمند دارم که رابطم باهاش روز به روز بهتر و صمیمی تر می شه(خدایا شکرتتتت)
یعنی دوستان من هرچی گشتم هرچیییی هیچی به ذهنم نیومد،
خلاصههه من اومدم تو سایت و گفتم بشینم این فایل استاد عزیزم را ببینم(دقیقا یادم نیست کدوم فایل بود😂💖)
استاد من فهمیدم من هم تضاد دارم،من هم به مشکل بر می خورم ولی طرز نگاهم فرق داره، بهش به چشم مشکل، حس بد نگاه نمی کنم بهش به چشم یه فرصت برای شکر گزاری، برای حس خوب و رشد نگاه می کنم و این باعث شده من در زندگیم هیچ مشکل نداشت باشم.
الهی به امید تو💖💗
روز ۷۸ – فصل سوم
.
.
خدایا شکرت که توی این مسیر هستم . واقعا این آگاهی برای من باعث شد که دیگه کمتر به خودم سخت بگیرم و خودم رو زجر بدم برای اینکه چرا این اتفاق برای من افتاد الان هر تضادی که بهش بر میخورم ( که همینجور پیش میرم تضاد ها داره کمتر میشه کم کم ) از خودم این سوال رو میپرسم که خدایا من چه درسی میتونم از این تضاد بگیرم و دقیقا همون زمان آگاهی هایی به من گفته میشه که اضلن دیوانه کنندس و من رو مست میکنه و میگم خدایا ببین چجوری داری همه چیز رو برام میچینی ببین چجوری داری همه چیز رو هدایت میکنی من این مبحث هدایت رو خیلی بهتر درک میکنم از بقیه چیز ها با اینکه هنوز خیلی راجبش نمیدونم ولی به وضوح میبینم که ثانیه به ثانیه من داره با تغییر فرکانس به صورت عالی داره تغییر میکنه و به سمت بهتر شدن میره
.
از کجا ؟ از اینکه هر روز داره به اندازه ای که روی خودم کار میکنم به مکان های بهتری که خودم دوست دارم هدایت میشم از اینکه هر روز داره رابطه من چه با آدم هایی که قبلا میشناختم و چه با آدم های غریبه که بر خورد میکنم بهتر میشه از اینکه هر روز اون خواسته هایی که میخوام واضح تر میشه .
.
خدایا شکزت بعد از اینکه تضاد های کمتری با تغییر شخصیتت برات به وجود میاد البته به اندازه ای که روی خودت کار کردی میبینی که حتی تضاد های بزرگتر که از نظر بقیه دردسر و زجر هست برای تو پله ای میشه برای رسیدن به موفقیت های بعدیت میبینی که چقدر خواسته هات رو برات روشن میکنه مثلا من چند وقته این برام پیش میاد که میبینم که بعضی ها چقدر تو روابط مشکل دارند یا چقدر سخت گرفتند خیلی چیز ها رو توی زندگی و ناله میکنند
.
خوب هی به خودم میگفتم خدایا من که اصلن نباید اینهارو ببینم چون دارم روی باور هام کار میکنم البته این مسائل خیلی کمه اما با وجود کم دیدنش روی مخم میرفت که بعد خدا بهم گفت که اینو گذاشتم برات که خواسته تو واضح تر بشه مثلا من خودم خیلی مناطق رو داخل شهر دوست دارم که آدم های ثروتمند اونجا زندگی میکنند یه اتفاقی افتاد اینکه دانشگاه من در یک منطقه ای هست که جای خوب شهر به حساب میاد و آدم های ثروتمند نزدیک اونجا زندگی میکنند اینهم واقعا هدایتی بود چون اکثر دانشگاه ها از شهر پرت هستند و خوابگاه ما مال خود دانشکاه نیست و دانشگاه برای دانشجو های خودش اجاره کرده یه خوابگاهی رو و دارند میسازند و این خوابگاه الان در یک منطقه جنوبی شهر هست که من اصلن دوست ندارم ولی این آگاهی به من گفته شد که ما تو رو اینجوری قرار دادیم که ببینی این تضاد رو تا انتخاب کنی کدوم رو میخوای و به وضوح دارم تفاوت رو میبینم که چقدر متفاوت هست و این تجربه یکی از بهترین تجربه های زندگیم هست .
.
یه مسئله ی دیگه ای که بود اینکه دانشگاه ما تعهد خوابگاه نداشت ولی با شهر خودمون ۱ ساعت فاصله بود منم گفتم اشکالی نداره و خوابگاهش رو زده بود که دارند میسازند و اون موقع نوشته بود یکسال بعد تمومه ولی الان سه سال میگذره و تموم نشده خوب این یکم اول من رو اذیت میکرد ولی بعدش دیدم که اون خوابگاه درسته تازه ساز هست ولی یه جایی هست که با اولین سوپر مارکت و یا ایستگاه اوتوبوس نیم ساعت فقط پیاده روی داره ! و اینقدر پرت هست که وقتی از این تاکسی های اینترنتی میگیری قیمتش رو بیشتر از نرخ های دیگه میزنه و بعدش هم اگر من اونجا بودم نمیتونستم این تضاد بین محله هایی که دوست ندارم و محله هایی که دوست دارم رو ببینم و بعدش به خودم گفتم عههه ببین پسر این بهترین اتفاق زندگی من بود ببین خدا چجوری همه چیز رو چید این تازه یه بخشی از آگاهی بود که به من گفته شد و مطمئن هستم توی این اتفاق هزاران نکته مثبت هست که من هدایت بشم به شهری که دانشگاهمون
.
خیلی نزدیک باشه به بهترین محله های اون شهر اینو هرحای ایران بگی بهت میخندند که همه جا دانشگاه رو جایی میسازند که از شهر خارج هست و یادمه زمان کنکور که اصلن با این مباحث آشنا نبودم به خودم گفتم خدایا من تمام تلاشم رو کردم انتخاب میکنم اون چیزهایی رو که دوست دارم خودت به بهترین رشته هدایتم کن اون زمان فکر میکردم علاقه به کارمندی دارم و دوست داشتم تو بیمارستان کارکنم داخل بخش اداری نه بالینی خداروشکر به رشته ای هدایت شدم با همون باور های داغون و به این شهری که خوبه و اصلن یک دقیقه حسی که این رشته رو میخونه بیکار نمیمونه انقدر کمبود نیرو دارن تو این رشته و یه قانونی اومده مثل اینکه کسایی که کار های سیستمی بیمارستان رو انجام میدن حتما باید کارشناس رشته ما باشند و این عالیه و تقاضا برای نیرو رو بیشتر کرده و یه نکته مثبت دیگه به طرز عجیبی تعداد داشنجو های پسر که این رشته رو میخونند در کل ایران کمه و این خبر خوبی میتونه باشه برای کار و یا اینکه دوران سربازی رو برای دولت کار کنم که کلی مزایا داره چون من خودم جو سربازی رو دوست ندارم و ازهمه جالب تر اینکه تعداد فارغ التحصیل های این رشته کمه چون از سال ۸۹ اومده داخل ایران قبلا یه چیز دیگه بوده که عوضش کردند و اینکه نه دانشگاه آزاد این رشته رو داره نه پیام نور و نه حتی غیر انتفاهی ها فقط یکی دوجا غیرانتفاهی در کل ایران دیدم که هست این رشته و واقعا بعد از دیدن اینهمه چیز فقط با یک درخواست ساده
.
اینجوری من هدایت شدم اونهم منی که تو شهر خودمون یه زمانی با سواد ترین فرد فامیل بودم و بعد از اومدن من به دانشگاه چندین نفر این باور در اونها ایجاد شد و شرایطی به وجود اومد بتونند درس بخونند حتی افرادی در فامیل که سن بالاتری داشتند اینو گفتم که اینقدر باور ها محدود کننده بود و این قضیه الگو شدن و اینکه تو فقط با پیشرفت کردن خودت میتونی به بقیه کمک کنی که قابل باور بشه براشون و اونها اگه بخوان از تو الگو میگیرند و پیشرفت میکنند و الان توی بحث های دیگه برام مهم شده که به خودم میگم تو اگر پیشرفت کنی میتونی به بقیه ناخودآگاه کمک کنی (چون من عاشق کمک کردن به بقیه بودم قبلا و خیلی ضربه خوردم ازش ) و میبینم که فقط با الگو شدن و پیشرفت چشمگیر هست که میتونی برای بقیه الگو بشی اونوقت اونی که میخواد پیشرفت کنه براش قابل باور تر میشه بادیدن تو و پیشرفت میکنه و چقدر جریان مثبت ایجاد میشه .
.
ذهنم مقاومت میکرد که این داستان دانشگاه رو بگم چون از لخاظ خیلی ها ممکنه بگن هه چیه اینکه چیزی نیست و اینا…. و این از پاشنه اشیل من آب میخوره که حرف بقیه برام مهمه و باید خیلی روش کار کنم . اینها تجربه واقعی من از عمل به قانون بود امیدوارم براتون تاثیر گذار باشه
.
عاشقتونم بنظرم بهترین خانواده دنیا رو بعد از آشنا شدن با این سایت پیدا کردم اره خانواده عباسمنش استاد و خانوم شایسته عزیز و تمام بچه های سایت
سلام اقای نقدیان عزیز
اتفاقا چقدر خوب نوشتید کامنتتون رو
داشتم میخوندم کامنتتون رو و توی دلم همش داشتم تحسینتون میکردم که چقدر خوب قانون رو درک کردین و چقدر خوبتره که با مثالهای روزمره زندگیتون برامون توضیح دادین تا مفهومش برامون قابل درک تر بشه
امیدوارم الان که این کامنت منو میخونید، بهترین روزهای زندگیتون رو در حال زندگی کردن باشید و هر روز در حال رشد و پیشرفت باشید در تمام ابعاد زندگیتون و زندگیتون سرشار از سلامتی و ثروت و خوشبختی باشه دوست خوبم