چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیم - صفحه 16

373 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اکرم هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان موحد و ثروتمندم

    خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم

    خداروشکر میکنم برای این آگاهی های رشد دهنده

    کامنت دوستانو میخوندم یه مثال جالبی به ذهنم رسید

    شما یه رودی رو تصور کنین که با سرعت خیلی کم و ناچیز در حال حرکته

    حالا یه سنگ بزرگ رو بذاریم سر راه این رود

    خب انتظار اینه که آب بیاد و بیاد و موقع برخوررد با این سنگ اول پشتش جمع شه بعد قدرتش بالا بره و از کنار یا روی سنگ با شدت رد شه و بره

    حالا یه وقت جای رد شدن از روی سنگ تویه شرایطی ممکنه آب برگرده عقب و عرض رود زیاد بشه و جای اینکه راهی پیدا کنه همونجا که هست وسعت پیدا کنه

    همین وسعت دیگه قدرتشم کم میکنه و کم کم تبدیل میشه به یه مرداب

    رودی که سنگارو کنار نزنه تقدیرش مردابه

    سنگی که اتفاقا اومده بود به کمک رود تا بهش قدرت بده

    استاد فایل امروزتون تفسیر ایه ان مع العسر یسری بود

    فوق العاده بود استاد

    مثل همیشه

    استاد

    مرسی هستین

    در پناه خدا باشید

    اهدافم در ۱۴۰۱

    عاشق الله بشم

    بلطفش بیزنس خودمو ران کنم

    بلطفش فهم و حفظ و تثبیت قرانم عالی بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2158 روز

    چقدر من خودمو گول میزدم و می خواستم جهان را دورش بزنم؟؟؟؟؟؟

    باید ایرادهاتو بگیری زهرا تا وضعیتت تغییر کنه عزیز جان و این کار مقدور نیست تا باورهارو به صورت ریشه ای حل نکردی

    در قدم دوم استاد گفتن می توتی درستش کنی و حل میشه

    باور کن که می شود و قابل حله

    همین که باور کردم که می شود خودش امیده و جای شکر داره و اولین قدمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2158 روز

    خدایا شکرت من می خواهم با هر کسی نباشم

    خدایا من می خواهم با بهترین ها باشم

    خدایا من سبک شخصی خودمو دارم پیدا می کنم پس می خواهم کمکم کنی

    بخش هایی از فیلم و سریال های قدیمی که نوجوان بودم ، یادم میومد و خدا را شکر حذفشون کردم

    تکه هایی از سریال خانه سبز همسران که پخش میشد و برای ذهنیتم بار منفی داشت

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    به شدت دندونم عفونت داره و درد . دارو مصرف میکنم اما باید ترمزهای ذهنی خودمو در مورد بیماریم بیرون بیارم و حلش کنم …

    یه ترمز در مورد دندون درد اینکه از بچگی توی گوش ما گفتن که در جوانی همه ی دندون هات خراب میشن ؟؟،؟؟چون مادر و پدر من در سن کمی از بس همیشه دندون درد داشتن و دندانپزشک می رفتن ، دیگه خسته شدن و همه را کشیدن و دندون مصنوعی گذاشتن و به قول پدرم که همیشه میگه / راحت شدیم //

    پس ترمزهایی هست که باید رفعش کنم به امید الله تا همیشه سالم و سلامت باشم

    حالا رفعش و باور درست . من دندون های سالم و عالی دارم و همیشه هم همینطور خوب و سالم خواهند بود

    خدا را شکر تعدادی از دندون هام خوب و سالم هستن و می تونم باهاشون هر چی را بخورم

    کسانی هستن که در سن های بالا همه ی دندون های سالم و خوب خودشون را دارن و کاملا راضی هستن پس من هم الان در این تضاد هستم و حل می شود

    خدا راشکر خداوند کمکم کرد چند تاشو پیدا کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1692 روز

    بنام خدای جان افرین🌸

    سلام

    الان که دارم این کامنت و مینویسم با تضاد هایی روبرو شدم . قشششنگ حس میکنم که جهان هولم میده که رو به جلو حرکت کنم چون یه مدت واقعا کم تحرک بودم و فقط نشسته بودمو مطالب و میخوندم اما حرکتم و عملم خیلی کمترازاون بود. این شد که جهان از طریق بیماری و تضاد ارتباطم با ادما فهموند که باید حرکت کنم و در کنار باورسازی حتما عمل کنم نه اینکه یکجا بشینم تا باورم ساخته بشه و بعد حرکت کنم .

    البته ترمزهایی هم دارم که مانع از حرکتم شده و همچنین ترسهای بزرگی دارم وهنوز توو دلشون نرفتم ؛ اوایل ترسهام کمتر بود ، تا یه جایی پیش رفتم و رفتم تو دل اون ترسها اما وقتی به یک نقطه امنی رسیدم دیگه نخواستم خودمو به زحمت بدم و گفتم تاهمینجا دیگه بسه !!!

    اما یادم میاد دورانی رو که به خودم تعهد داده بودم ، که چقققدر زندگی خوب و زیبایی رو برای خودم رقم زدم ..

    پس میشود دوباره مسیر برگشتو اینبار پرقدرت تر ادامه داد.

    به قول استاد نتایج قبلی باعث اعتماد به نفس بیشتر میشه …….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سیاوش گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به همراهان عزیزم

    ۷۸مین روز سفرنامه:

    استاد تمام پیشرفت های بشر،از قوطی کبریت گرفته تا این فضاپیماها همه و همه بخاطر برخورد انسان با تضادهاست. یعنی هرچیزی که ما در اطرافمون بعنوان یک شئ میبینیم،وجودش بخاطر برخورد با تضاده.

    انسان اول اومد دوچرخه رو اختراع کرد،بعد گفت میخام سریعتر بره. بعد گفت میخام سیکتر بشه. بعد گفت محکمتر. و همینطور بخاطر برخورد با همین تضادها و حلشون،الان ما دوچرخه های حرفه ای رو داریم.

    زندگی انسان بر اساس چگونگی واکنش به تضادها شکل میگیره. اینکه موقع برخورد به تضاد یا همون ناخواسته،داره به ناخواسته توجه میکنه یا خواسته؟ ناخواسته ها همیشه هستن. مرگ هست که هیچ تضادی نداره.

    ما بطور طبیعی در تضاد بسر میبریم. اما خداوند در قرآن گفته که ان مع العسر یسری. نه اینکه بعد از سختی آسانیست. بلکه یعنی با سختی آسانیست. یعنی آسانی و گشایش و‌پیشرفت توی دل اون تضاد هست. یعنی اون تضاد یک میوه شیرین توی دل خودش داره. . اما این ما هستیم که داریم به اون ناخواسته توجه میکنیم و به اون قدرت میدیم یا داریم به خواسته ای که توی دل اون هست توجه میکنیم؟

    ما فقط و فقط وقتی پیشرفت میکنیم که تضادهامون رو حل کنیم. تضاد یا حل میشه و پشتش ما پیشرفت میکنیم. یا قوی میشه و ما رو با سر میکوبه زمین. تضاد یا رشد میده یا میکشه. غیر از این نیست. اونیکه مثلا اعتیاد داره یا میاد اعتیادش رو برطرف میکنه یا زیر پل جاشه. در مورد سلامتی هم همینطور و در تمام موارد زندگی.

    اما اینطور نباشه که ما خودمون برای خودمون تضاد بوجود بیاریم. نه. تضاد به خودی خود وجود داره.

    ممنونم استاد. خیلی بموقع بود. همین چند ساعت پیش یه اتفاق افتاد و این فایل باعث شد دوباره یکسری قوانین رو بیاد بیارم. و بقول شما خداروشکر که خواسته ام واضح شد و فهمیدم چی میخام. فهمیدم که من رابطه بهتری با اعضای خانوادم میخام. میخام صمیمی تر باشم باهاشون. میخام راحت باشم باهاشون

    خدایا هزاران بار شکرت بابت این همه هدایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    علیرضا نقدیان گفته:
    مدت عضویت: 1706 روز

    روز ۷۸ – فصل سوم

    .

    .

    خدایا شکرت که توی این مسیر هستم . واقعا این آگاهی برای من باعث شد که دیگه کمتر به خودم سخت بگیرم و خودم رو زجر بدم برای اینکه چرا این اتفاق برای من افتاد الان هر تضادی که بهش بر میخورم ( که همینجور پیش میرم تضاد ها داره کمتر میشه کم کم ) از خودم این سوال رو میپرسم که خدایا من چه درسی میتونم از این تضاد بگیرم و دقیقا همون زمان آگاهی هایی به من گفته میشه که اضلن دیوانه کنندس و من رو مست میکنه و میگم خدایا ببین چجوری داری همه چیز رو برام میچینی ببین چجوری داری همه چیز رو هدایت میکنی من این مبحث هدایت رو خیلی بهتر درک میکنم از بقیه چیز ها با اینکه هنوز خیلی راجبش نمیدونم ولی به وضوح میبینم که ثانیه به ثانیه من داره با تغییر فرکانس به صورت عالی داره تغییر میکنه و به سمت بهتر شدن میره

    .

    از کجا ؟ از اینکه هر روز داره به اندازه ای که روی خودم کار میکنم به مکان های بهتری که خودم دوست دارم هدایت میشم از اینکه هر روز داره رابطه من چه با آدم هایی که قبلا میشناختم و چه با آدم های غریبه که بر خورد میکنم بهتر میشه از اینکه هر روز اون خواسته هایی که میخوام واضح تر میشه .

    .

    خدایا شکزت بعد از اینکه تضاد های کمتری با تغییر شخصیتت برات به وجود میاد البته به اندازه ای که روی خودت کار کردی میبینی که حتی تضاد های بزرگتر که از نظر بقیه دردسر و زجر هست برای تو پله ای میشه برای رسیدن به موفقیت های بعدیت میبینی که چقدر خواسته هات رو برات روشن میکنه مثلا من چند وقته این برام پیش میاد که میبینم که بعضی ها چقدر تو روابط مشکل دارند یا چقدر سخت گرفتند خیلی چیز ها رو توی زندگی و ناله میکنند

    .

    خوب هی به خودم میگفتم خدایا من که اصلن نباید اینهارو ببینم چون دارم روی باور هام کار میکنم البته این مسائل خیلی کمه اما با وجود کم دیدنش روی مخم میرفت که بعد خدا بهم گفت که اینو گذاشتم برات که خواسته تو واضح تر بشه مثلا من خودم خیلی مناطق رو داخل شهر دوست دارم که آدم های ثروتمند اونجا زندگی میکنند یه اتفاقی افتاد اینکه دانشگاه من در یک منطقه ای هست که جای خوب شهر به حساب میاد و آدم های ثروتمند نزدیک اونجا زندگی میکنند اینهم واقعا هدایتی بود چون اکثر دانشگاه ها از شهر پرت هستند و خوابگاه ما مال خود دانشکاه نیست و دانشگاه برای دانشجو های خودش اجاره کرده یه خوابگاهی رو و دارند میسازند و این خوابگاه الان در یک منطقه جنوبی شهر هست که من اصلن دوست ندارم ولی این آگاهی به من گفته شد که ما تو رو اینجوری قرار دادیم که ببینی این تضاد رو تا انتخاب کنی کدوم رو میخوای و به وضوح دارم تفاوت رو میبینم که چقدر متفاوت هست و این تجربه یکی از بهترین تجربه های زندگیم هست .

    .

    یه مسئله ی دیگه ای که بود اینکه دانشگاه ما تعهد خوابگاه نداشت ولی با شهر خودمون ۱ ساعت فاصله بود منم گفتم اشکالی نداره و خوابگاهش رو زده بود که دارند میسازند و اون موقع نوشته بود یکسال بعد تمومه ولی الان سه سال میگذره و تموم نشده خوب این یکم اول من رو اذیت میکرد ولی بعدش دیدم که اون خوابگاه درسته تازه ساز هست ولی یه جایی هست که با اولین سوپر مارکت و یا ایستگاه اوتوبوس نیم ساعت فقط پیاده روی داره ! و اینقدر پرت هست که وقتی از این تاکسی های اینترنتی میگیری قیمتش رو بیشتر از نرخ های دیگه میزنه و بعدش هم اگر من اونجا بودم نمیتونستم این تضاد بین محله هایی که دوست ندارم و محله هایی که دوست دارم رو ببینم و بعدش به خودم گفتم عههه ببین پسر این بهترین اتفاق زندگی من بود ببین خدا چجوری همه چیز رو چید این تازه یه بخشی از آگاهی بود که به من گفته شد و مطمئن هستم توی این اتفاق هزاران نکته مثبت هست که من هدایت بشم به شهری که دانشگاهمون

    .

    خیلی نزدیک باشه به بهترین محله های اون شهر اینو هرحای ایران بگی بهت میخندند که همه جا دانشگاه رو جایی میسازند که از شهر خارج هست و یادمه زمان کنکور که اصلن با این مباحث آشنا نبودم به خودم گفتم خدایا من تمام تلاشم رو کردم انتخاب میکنم اون چیزهایی رو که دوست دارم خودت به بهترین رشته هدایتم کن اون زمان فکر میکردم علاقه به کارمندی دارم و دوست داشتم تو بیمارستان کارکنم داخل بخش اداری نه بالینی خداروشکر به رشته ای هدایت شدم با همون باور های داغون و به این شهری که خوبه و اصلن یک دقیقه حسی که این رشته رو میخونه بیکار نمیمونه انقدر کمبود نیرو دارن تو این رشته و یه قانونی اومده مثل اینکه کسایی که کار های سیستمی بیمارستان رو انجام میدن حتما باید کارشناس رشته ما باشند و این عالیه و تقاضا برای نیرو رو بیشتر کرده و یه نکته مثبت دیگه به طرز عجیبی تعداد داشنجو های پسر که این رشته رو میخونند در کل ایران کمه و این خبر خوبی میتونه باشه برای کار و یا اینکه دوران سربازی رو برای دولت کار کنم که کلی مزایا داره چون من خودم جو سربازی رو دوست ندارم و ازهمه جالب تر اینکه تعداد فارغ التحصیل های این رشته کمه چون از سال ۸۹ اومده داخل ایران قبلا یه چیز دیگه بوده که عوضش کردند و اینکه نه دانشگاه آزاد این رشته رو داره نه پیام نور و نه حتی غیر انتفاهی ها فقط یکی دوجا غیرانتفاهی در کل ایران دیدم که هست این رشته و واقعا بعد از دیدن اینهمه چیز فقط با یک درخواست ساده

    .

    اینجوری من هدایت شدم اونهم منی که تو شهر خودمون یه زمانی با سواد ترین فرد فامیل بودم و بعد از اومدن من به دانشگاه چندین نفر این باور در اونها ایجاد شد و شرایطی به وجود اومد بتونند درس بخونند حتی افرادی در فامیل که سن بالاتری داشتند اینو گفتم که اینقدر باور ها محدود کننده بود و این قضیه الگو شدن و اینکه تو فقط با پیشرفت کردن خودت میتونی به بقیه کمک کنی که قابل باور بشه براشون و اونها اگه بخوان از تو الگو میگیرند و پیشرفت میکنند و الان توی بحث های دیگه برام مهم شده که به خودم میگم تو اگر پیشرفت کنی میتونی به بقیه ناخودآگاه کمک کنی (چون من عاشق کمک کردن به بقیه بودم قبلا و خیلی ضربه خوردم ازش ) و میبینم که فقط با الگو شدن و پیشرفت چشمگیر هست که میتونی برای بقیه الگو بشی اونوقت اونی که میخواد پیشرفت کنه براش قابل باور تر میشه بادیدن تو و پیشرفت میکنه و چقدر جریان مثبت ایجاد میشه .

    .

    ذهنم مقاومت میکرد که این داستان دانشگاه رو بگم چون از لخاظ خیلی ها ممکنه بگن هه چیه اینکه چیزی نیست و اینا…. و این از پاشنه اشیل من آب میخوره که حرف بقیه برام مهمه و باید خیلی روش کار کنم . اینها تجربه واقعی من از عمل به قانون بود امیدوارم براتون تاثیر گذار باشه

    .

    عاشقتونم بنظرم بهترین خانواده دنیا رو بعد از آشنا شدن با این سایت پیدا کردم اره خانواده عباسمنش استاد و خانوم شایسته عزیز و تمام بچه های سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 849 روز

      سلام اقای نقدیان عزیز

      اتفاقا چقدر خوب نوشتید کامنتتون رو

      داشتم میخوندم کامنتتون رو و توی دلم همش داشتم تحسینتون میکردم که چقدر خوب قانون رو درک کردین و چقدر خوبتره که با مثالهای روزمره زندگیتون برامون توضیح دادین تا مفهومش برامون قابل درک تر بشه

      امیدوارم الان که این کامنت منو میخونید، بهترین روزهای زندگیتون رو در حال زندگی کردن باشید و هر روز در حال رشد و پیشرفت باشید در تمام ابعاد زندگیتون و زندگیتون سرشار از سلامتی و ثروت و خوشبختی باشه دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1519 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    💙هفتاد و هشتمین روز از روز شمار تحول زندگی من💙

    منم گاهی به این موضوع فکر می‌کنم که اگه خداوند این جهان رو نیافریده بود، چ برنامه‌ی دیگه‌ای برای ما داشت.

    یا حتی اگه ادم و حوا از میوه اون درخت نخورده بودن چی میشد؟

    حکمت خلقت این جهان رو هنوز نتونستم درک کنم هرچند کلااا از وجود این جهان و زندگی در اون وجودم سرشار از لذت هست.

    اما اگه ما برای همیشه در بهشت میموندیم چی میشد؟

    اینا مواردیه که وقتی قران میخونم به ذهنم میاد اما جوابی واسشون ندارم.

    حتم دارم که خداوند من رو به بهترین مسیرها هدایت کرده و می‌کند.

    امیدوارم از زمین و آسمون واستون عشق، سلامتی، شادی، رفاه، روابط عالی، آرامش و سعادت بباره💙🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1812 روز

    سلام استاد عزیزم

    بنازم اون سخن های گوهربارت و احسنت واقعا

    به عالی ترین شکل قوانین و درک کردین و دارین تدریسش میکنین افتخار میکنم بهتون خدایا شکرت

    در راستای اینکه گفتم جدیدا به هرچیز توجه میکنم خیلی زود نشانه هاش میاد داشتم تو مبحث تضاد زوم میکردم اینکه من اونقدر تغییر کردم که تضادهایی که برام بوجود میاد اکثرا منو بهم نمیریزه و تازه یاد گرفتم از ته دل سپاسگزار باشم که این موضوع بوجود اومده تا خواسته هام و بشناسم

    و کلن از دیشب هرچیزی یا هر فایلی میبینم داره راجع به تضاد حرف میزنه 🤦🏻‍♀️

    و جالبه خواهرمم افتاده رو این موضوع تضاد و دوتایی راجع بهش حرف میزنیم و به نتایج عالی میرسیم خدایا سپاسگزارم از هم مسیر بودن من و خواهرم و همزمانی هامون

    دیدگاه اقای هوشیار هم که موضوع رو برام بازتر کرد و وقتی تو صحبتهای استاد مجدد گوش دادم خیلی بهتر برام جا افتاد واقعا درسته وقتی تضادها اومدن خواسته رو به ما نشون بدن و ما در راستای خواسته مون هستیم دیگه تضادی نیست یا اگه بشه خیلی خیلی کوچیکه این یعنی اینکه قوانین خداوند در عالی ترین جای خودشون قرار گرفتن و اینکه استاد تجربه کرده و میگه تضادها اومدن به ما خواسته هامون و نشون بدن و حالا خود من هم بهش رسیدم پس این حرف انگیزشی نیست دلداری نیست حقیقت محضه

    از دیشب تاحالا دوتا قانون عالی برام جا افتاده و خدارو هزاران بار شاکرم و امیدوارم بتونم تو ذهنم ثابتش کنم و به عمل هم برسونمش چون بقول استاد یادگیری قوانین فراره و ما مدام باید قوانینی که حداقل خودمون یادش گرفتیم و برامون جا افتاده رو مرتبا تکرار کنیم همون اصل خارپشتی که چیزهایی که میدونم و عمل کنم به نحو احسنت بعد که تو اونا ثابت و پایدار موندم برم سراغ درک قوانین بعدی و حتما در این راستا تمرکزم هم بر زیبایی ها و نکات مثبت باشه چون این اصله ❤️😘

    ممنونم استاد جونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    ساناز رستمی گفته:
    مدت عضویت: 1462 روز

    سلام استاد و دوستان 🍀

    چندین بار این فایل رو گوش کردم حتی یه کامنت هم گذاشتم رو در کمدم در مورد تضاد..

    اما بازم این فایل رو گوش کردم کلی مطالب جدید شنیدم که قبلا انگار نشنیده بودم

    هر وقت بهم میرزم و با تضاد مواجه میشم خدا منو هدایت میکنه به یکی از فایلهای مرتبط از استاد

    دوباره این فایل رو گوش کردم که فرمودید مشکلات جز لاینفک زندگی هست ما باید در برخورد با این مشکلات به این نکته توجه کنیم که این مشکلات برای این وارد زندگی ما شده که ما در مقابلش به این فکر کنیم که چی میخوایم و به شفافیت بیشتر برسیم

    فرمول خیلی جالبی هست

    و اینکه حتما باید بنویسیم که چی میخوایم و چه باورها و چه برنامه هایی برای رسیدن به اون خواسته باید داشته باشیم

    هر چی بگم در مورد این فایل کم گفتم

    چون دقیقا یه لحظه احساسم بد شد و اشک تو چشمام جمع شد و همون لحظه استاد در ادامه فایل گفتن پس گریه نکن به جای توجه به تضاد و مشکلات به خواسته ات توجه کن و خدا رو شکر کن به خاطر اینکه داری به شفافیت در مورد خواسته ات میرسی

    ممنون استاد شما هم دستی از دستهای خداوند هستید🌹🍀

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ســــــمـــــیـــه گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    به نام الله 🌸🌸🌸

    با سلام.روز هفتاد و.هشتم.

    این که من الان اینجا عاشقانه حضور دارم و یه سال قبل اگه با پتک تو سرم میکوبیدن ،متوجه این درسها نمیشدم .حاصل یه تضاد بزرگ . که خودم رو به همه پیوند میزدم تا شرایط روحیم بهتر بشه و لحظه ای حال خوب رو تجربه کنم ،اما وقتی به نقطه ی صفر زندگیم رسیدم تازه فهمیدم من دنبال چی هستم ،چی کار باید کنم که خودم حال خودم و خوب کنم و وابسته به کسی نباشم .

    خدایا هزار بار شکرت که این زندگی آگاهانه رو بعد اون همه تحقیر شدن ها ،شروع کردم و حال خوب رو هر لحظه در زندگی دارم تجربه میکنم ،بی نیاز از هر کسی ،با خدای خودم کلی رفیق شدم ،خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: